فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
39 - 58
حوزههای تخصصی:
بیابان لوت ازجمله ژئوسیستم های منحصربه فرد ایران و جهان می باشد که سیر تکامل و تحول آن موجبات شکل گیری تنوع ذاتی آن را در کنار انحصار در خصوصیات محیطی فراهم نموده است. این دو ویژگی، یعنی تنوع و منحصربه فرد بودن، موجبات توانمندی های ذاتی این واحد در راستای توسعه گردشگری را فراهم نموده است. به همین منظور پژوهش حاضر، با تکنیک آینده پژوهی به شناسایی، اولویت بندی و تدوین مهم ترین عوامل تعیین کننده توسعه گردشگری بیابان لوت و ارائه چارچوبی مناسب جهت برنامه ریزی در افق 1415 می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت بر اساس روش های آینده پژوهی، اکتشافی و تحلیلی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. جهت جمع آوری داده ها عمدتاً از روش های اسنادی و دلفی استفاده شده است. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار MICMAC استفاده شده است. در ادامه پس از برگزاری جلسات اولیه بحث با بیست نفر از نخبگان و متخصصان گردشگری به عنوان جامعه آماری تحقیق، از بین 40 مؤلفه اثرگذار استخراج شده از طریق مرور منابع و مصاحبه با صاحب نظران امر، تعداد 14 متغیر (دارای بیشترین اهمیت و عدم قطعیت در خصوص موضوع پژوهش) در قالب فاکتورهای توسعه ای به عنوان متغیرهای اصلی شناسایی شدند. یافته ها نشان می دهد، ضمن تحلیل تأثیرات متقابل میان عوامل، 5 نیروی پیشران سازنده بدیل های احتمالی آینده توسعه گردشگری بیابان لوت شامل: برنامه ریزی و سیاست گذاری توسعه گردشگری بیابان لوت، توسعه حکمرانی گردشگری بیابان لوت، تقویت حاکمیت کشور در توسعه گردشگری بیابان لوت، بهبود سیستم اقتصادی و بهبود حمایت مالی و سرمایه گذاری. تشکیل دهنده فضای توسعه و رونق گردشگری بیابان لوت در آینده هستند. در نتیجه با کاربست تکنیک آینده پژوهی و با مدنظر قرار دادن پیشران های کلیدی مذکور، تصمیمات و برنامه ریزی ها در راستای توسعه پایدار اکوتوریسم بیابان لوت جهت دار شده و در مسیر هدفمند قرار خواهند گرفت.
ارائه چارچوب مفهومی تحقق پذیری شهر قابل پیاده روی به مثابه مدل شهر آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده روگستری به عنوان زیربنای تحقق پذیری شهر پایدار و شهر زیست پذیر شناخته می شود. بر همین اساس، تعداد زیادی از شهرها اقدام به ترویج پیاده روگستری کرده اند. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوب مفهومی تحقق پذیری شهر قابل پیاده روی به مثابه مدل شهر آینده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای و از لحاظ روش، کیفی بر پایه فراترکیب مبتنی بر روش هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسوست. جامعه آماری متشکل از 210 منبع مرتبط با شهر قابل پیاده روی است که براساس نمونه گیری هدفمند، تعداد 42 مورد از آن ها، غربال شده است. منابع مذکور از پایگاه های علمی معتبر نظیر سیج، ریسرچگیت، الزویر، امدیپیای، امرالد و تیلور و فرانسیس استخراج شده اند. ازاین رو، واکاوی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر تحقق پذیری چارچوب شهر قابل پیاده روی ضرورت دارد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که چارچوب شهر قابل پیاده روی دارای 6 کد گزینشی و 34 کد محوری متشکل از شرایط زیست محیطی، اجتماعی، بهداشتی، مقیاس کلان، متوسط، خرد، مؤلفه های آسایش، امنیت، قابلیت اتصال و دسترسی پذیری، سادگی، مستقیم بودن، ایمنی ترافیک، جذابیت، زیبایی شناختی، یکپارچگی حمل ونقل، محیط کالبدی، مشهود بودن، راحتی، دلپذیر بودن، تنوع؛ محدودیت های خودرو، فروشگاه ها و خدمات، فعالیت اجتماعی، محوطه، لبه ها و نماها، آراستگی خیابان، فضای سبز؛ مقیاس برنامه ریزی، مقیاس خیابان، مقیاس تفصیلی؛ سلامت و تفریح، انرژی و محیط، توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی است. ضریب استخراجی شاخص کاپا به میزان 0/86 و با ضریب معناداری 0/000، بر پایایی و کنترل کیفیت نتایج پژوهش حاضر، تأیید می گذارد. درنتیجه، چارچوب مفهومی تحقق پذیری شهر قابل پیاده روی از شرایط زمینه ای، مقیاس، مؤلفه های کلیدی، طراحی محیط قابل پیاده روی، راهبردها و پیامدها تشکیل شده است.
تحلیل جایگاه معیارهای اجتماعی در طرح های جامع شهرهای تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیارهای اجتماعی جایگاه ویژه ای در شکل گیری و کارایی بافت های شهری دارند. از جمله این معیارها، می توان ارزش های فرهنگی، تعاملات اجتماعی، پویایی، حس تعلق، مشارکت اجتماعی و سرزندگی را نام برد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چه شاخص هایی برای ارزیابی جایگاه معیارهای اجتماعی در طرح های جامع شهری باید مدنظر قرار گیرند و وضعیت این شاخص ها در طرح های جامع منتخب پژوهش چگونه است؟ به منظور انتخاب شهرهای نمونه پژوهش و با توجه به میزان آثار میراث جهانی ثبت شده، سه شهر تبریز، یزد و شیراز انتخاب شدند. بر اساس مبانی نظری، چهار معیار همبستگی و انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، کیفیت زندگی و برابری همراه با شاخص های مرتبط با آن ها شناسایی و تحلیل گردیدند. با استفاده از روش تحلیل محتوا، از شاخص آلفای کریپندورف استفاده شد. نتایج نشان می دهد که میانگین امتیاز کلیه شاخص ها ۰.۸۸۶ از ۲ بوده که نشان از توجه بسیار پایین به معیارهای اجتماعی دارد. میانگین ضریب پایایی آلفای کریپندورف ۰.۸۷۶ و میانگین نمره طرح جامع شهر تبریز ۱.۱۵۷، یزد ۰.۷۴۳ و شیراز ۰.۷۵۷ است. معیار کیفیت زندگی وضعیت مطلوب تری نسبت به دیگر معیارها داشته و معیار مشارکت اجتماعی با کسب کم ترین امتیاز در نامطلوب ترین وضعیت بوده است. وضعیت معیار برابری مطلوب نبوده است.
Qualitative Analysis of Obstacles Affecting the Development of Agricultural Tourism in the Rural Areas (Case Study: Zarivar Wetland in Marivan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The main purpose of this research is to identify and analyze the performance of the two dimensions of tourism namely supply and demand to achieve agricultural tourism development in the rural areas of Zarivar Wetland in Marivan County as a capable destination in the field of agricultural tourism.Design/methodology/approach- This qualitative research has delved into documentary sources to collect data in the theoretical phase, and conducted purposeful interviews with the Delphi group (decision-making Delphi) in the field phase to identify effective obstacles. The Delphi group included 26 individuals of development authorities, tourism activists, local tourism entrepreneurs and informants as well as experts of rural development and tourism in the region. It was conducted applying grounded theory technique.Findings- The findings showed that the effective factors on the development of agricultural tourism in the region are in the form of two levels related to the development of mass tourism and specialized in the field of agricultural tourism. In the public sector related to the development of mass tourism, weakness in tourism infrastructures and services, weakness in marketing, weakness in training, protecting and diversifying the attractions, weakness in planning, monitoring and performance of governmental institutions, inappropriate business space and weakness in the needs and performance of tourists including 68 variables were identified as the main factors. In the specialized field and related to the development of agricultural tourism, , funding and financial flow, specialized advertising and highlighting, empiricism and creativity orientation, planning and management and traditional agriculture in the form of 34 variables were identified as the most important and effective obstacles of its development and expansion.Practical solutions- Changing the view of regional development and tourism managers to a systemic vision in tourism management and then changing the procedure in emphasizing the development of mass tourism in Zarivar Wetland and emphasizing the expansion of tourism with agricultural as well as paying attention to the villages on the edge of the wetland to present in the tourism market of the region are vitally important.Original/value- In today's era, according to the changes in the tourism market in attracting tourists with special motivations and taking the distance of the tourism market from mass tourism, the development of agricultural tourism can play as an important advantage in the field of rural tourism of Zarivar wetland and attract more tourists and increase their longevity.
بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در بازآفرینی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: محله نعمت آباد، منطقه 19 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش فضا و ژئوماتیک (برنامه ریزی و آمایش فضا سابق) دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۴)
68 - 94
حوزههای تخصصی:
بسیاری از شهرهای کشور با معضل بافت فرسوده مواجه هستند. حل این چالش نیازمند الگوی نوینی است که بتواند با همکاری بخش های مختلف از همه ی ظرفیت های جامعه استفاده کند. بنابراین، حکمروایی خوب شهری و بازآفرینی بافت های فرسوده هدف این پژوهش قرار گرفت. بنابراین پژوهش حاضر بررسی تأثیر حکمروایی خوب بر بازآفرینی بافت های فرسوده و ناکارآمد محله نعمت آباد را مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق این پژوهش از نوع کمی و کیفی (آمیخته) و به لحاظ هدف کاربردی است. ابتدا، برای استخراج شاخص ها (تجزیه و تحلیل کیفی) از نرم افزار MAXQDA بهره گرفته شد.13 بُعد و 40 شاخص برای بررسی اثرهای حکمروایی خوب بر بازآفرینی بافت های فرسوده شهری شناسایی شد. سپس، اطلاعات به دست آمده در محیط نرم افزار SPSS از طریق آزمون های T تک نمونه ای و کندال مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون تی نشان داد میانگین تمام شاخص های حکمروایی خوب شهری به جز شاخص تعلق خاطر به محل با ارزش (0300/3) پایین تر از سطح متوسط است، که نشان دهنده این امر است که محله نعمت آباد به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. همچنین نتایج آزمون کندال نشان داد بین شاخص های حکمروایی خوب شهری و بازآفرینی بافت فرسوده در محله نعمت آباد ارتباط معناداری وجود دارد. بیشترین اثرگذاری مثبت و مستقیم مربوط به شاخص های محیطی-اکولوژیک (270/0)، شاخص های فرهنگی – اجتماعی (227/0)، شاخص های کالبدی – فضایی (186/0) است و شاخص های اقتصادی با آماره کندال (047/0-) بدون اثرگذاری مشاهده گردید. بر این اساس، برنامه های دولتی بهتر است بر این مبنا جهت گیری شوند.
شناسایی و تبیین الگوهای ذهنی مؤثر در توسعه گردشگری فیلم در مناطق روستایی (مورد مطالعه: روستای کزج، شهرستان خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
219 - 239
حوزههای تخصصی:
فیلم ها و سریال های تلویزیونی نقش مهمی در جذب گردشگران به مقصدهای گردشگری دارند. روستای کزج در شهرستان خلخال، در 1397، میزبان فیلم برداری بخشی از سریالی تلویزیونی بوده است. مردم و سایر ذی نفعان گردشگری دیدگاه های مختلفی دربارهٔ تأثیرات این فیلم در گردشگری روستا دارند. بر همین اساس، هدف اصلی این پژوهش شناسایی مجموعه عوامل مؤثر در تأثیر این فیلم در گردشگری و ارائهٔ الگوهای فکری و ذهنی مرتبط در این حوزه است. برای این منظور، با استفاده از روش های کتابخانه ای و میدانی، داده های لازم از 15 نفر از صاحب نظران شامل صاحبان اقامتگاه های بوم گردی در روستا، دهیار روستا، صاحب لوکیشن فیلم برداری و بخشی از جامعهٔ محلی آشنا با این فیلم، گردآوری شد و ازطریق مدل تحلیلی کیو و تحلیل عاملی اکتشافی تجزیه وتحلیل شد. نتایج نهایی نشان می دهد این فیلم در گردشگری روستا، اگرچه در زمینهٔ تبلیغ و معرفی روستا تأثیرات اندکی داشته است، ابعاد تأثیرات آن بسیار محدود و کوچک و سطح جذابیت فیلم و لوکیشن آن پایین است. همچنین، الگوهای ذهنی متفاوتی از گردشگری فیلم در روستا وجود دارد، دیدگاه مروجان و ترغیب کنندگان برای ادامهٔ ساخت چنین فیلم هایی، در مقابل گروه هایی که این گونه فیلم ها را در روستا سودمند نمی دانند، دو یا چند الگوی فکری متفاوت دربارهٔ گردشگری فیلم ایجاد کرده است.
مدل سازی و شناسایی کانون های شیوع ویروس کووید-19 در شهرهای گردشگری مذهبی با استفاده از مدل مکان مبنا در GIS (مطالعه موردی: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اپیدمی کووید-19 از جمله بیماری های عفونی واگیردار با میزان شیوع بسیار زیاد است که منجر به ایجاد تحولات عمیق و پیچیده ای در فضاهای شهری شده است. به همین منظور، مقاله حاضر با هدف شناسایی مکان های باقابلیت انتشار همه گیری بیماری کووید-19 در شهر مشهد انجام گرفته است.داده و روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش از نوع توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر تحلیل های فضایی است. در این مطالعه جهت شناسایی فضاهای شهری که امکان شیوع بیماری کووید-19 بالایی دارند، از مدل سازی بر مبنای تحلیل های فضایی و براساس مدل مکان مبنا با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام گرفته است.یافته ها: مدل سازی فضایی مکان های شیوع کووید-19 در شهر مشهد نشان داد که در بخش مرکزی مشهد (مناطق 1، 2، 3، 6 و 8) به ویژه پیرامون حرم مطهر رضوی میزان شیوع کووید-19 بسیار بالا است. همچنین نتایج حاصل از مدل خودهمبستگی فضایی موران نشان داد که در فاصله 1482 متری از مرکز شهر خوهمبستگی مکانی مثبت و قوی است و از فاصله 4850 متری خودهمبستگی مکانی مثبت اما ضعیف بوده که بیانگر آن است از این فاصله به بعد از میزان شیوع کرونا کاسته می شود.نتیجه گیری: شیوع ویروس کرونا در شهرهای گردشگری مذهبی بخصوص کلانشهر مشهد (پیرامون حرم مطهر رضوی) در اثر ورود زائران و گردشگران زیاد است که این عامل می تواند منجر به شیوع و پخشایش فضایی این اپیدمی به کل کشور شود. لذا شناخت کانون های شیوع کووید-19 در فضاهای شهری می تواند به مدیریت و انجام اقدامات پیشگیرانه در این زمینه کمک شایانی نماید.
تأملی در معناباختگی خانه های نوظهور روستایی با تأکید بر وجوه فضایی - عملکردی (مطالعه موردی: دهستان ئیلاق جنوبی، شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرم، فضا و عملکرد خانه روستایی برآیند جهان بینی و ذهنیت ساکنین بوده و مدرنیته و فرایندهایش، وجوه چندگانه خانه روستایی را تحت تاثیر قرار داده و به تبع آن، نوعی جدایی میان ذهنیت ساکنین و عینیت خانه های نوظهور به وجود آمده که نتیجه آن، خالی شدن از دیروز و گم شدن در آن همه معناست. هدف: هدف این پژوهش، بررسی ابعاد معناباختگی مساکن جدید روستایی بویژه از بعد فضایی- عملکردی است. روش شناسی تحقیق: داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شد. در بخش مطالعه میدانی از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون کای اسکوئر، مان ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن) استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: جامعه آماری تحقیق، شهرستان دهگلان است که دارای 5 دهستان است. نمونه مورد بررسی، دهستان ئیلاق جنوبی بوده که تعداد 24 دهیار و کارشناس حوزه مسکن به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون کای اسکوئر (خی دو) نشان می دهد که در بعد کالبدی، مساکن نوظهور موجب تغییر در معنای حقیقی معماری بومی و کاهش سطح زیربنا شده اند که با مقدار خطای آلفای 000/0 معنادار است. از بعد اقتصادی، نوسازی بر معیشت محوری خانه های روستایی تاثیر گذاشته و به نوعی در حذف عملکرد معیشتی خانه روستایی موثر می باشد. پدیدار شدن مساکن نوظهور در روستاها تغییراتی را در مفهوم اجتماعی مسکن ایجاد نموده و موجب شکل گیری مساکن تک خانواری با مقدار کای اسکوئر 750/19 و سطح معناداری کمتر از 05/0 شده است. نتایج: نتایج نشان می دهد که ساخت مساکن جدید در روستاها، تغییرات عمده ای در نوع معماری و تنوع فضایی و عملکردهای پیشین آن ایجاد کرده، به طوری که از معنای خانه های کهن روستایی که عملکرد زیستی- معیشتی داشته و مصالح و منظر و معماری آن با طبیعت و محیط پیرامون روستا همخوانی داشته، فاصله گرفته است.
بررسی اثر نهادهای رسمی کلان شهر اصفهان بر تحقق پذیری برنامه ریزی راهبردی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
269 - 283
حوزههای تخصصی:
پرورش مسیرهای توسعه جدید در مناطق شهری نیازمند یک فرایند برنامه ریزی راهبردی است. برنامه ریزی راهبردی یکی از مراحل اجرایی آینده پژوهی است که به وسیله حضور و مشارکت و ارتقای آگاهی شهروندان در عرصه های مختلف صورت می گیرد. از این نظر آینده پژوهی جایگزین برنامه ریزی راهبردی نیست.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی پژوهش توصیفی تحلیلی است که با مطالعه مبانی نظری و با استفاده از روش دلفی شاخص ها و متغیرهای تأثیرگذار در برنامه ریزی راهبردی در قالب چهار بعد کلی (کالبدی، اجتماعی فرهنگی، مدیریتی نهادی، ساختاری فرایندی) و 39 گویه یا زیرشاخص استخراج شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده در پژوهش حاضر به وسیله آزمون های آماری همچون تحلیل اثر متقاطع ، ابزار GWR از مجموعه آمار فضایی، و ... به کمک نرم افزار Micmac، GIS، و SPSS انجام شد. نتایج مدل سازی اثر نهادهای رسمی بر آینده پژوهش نشان داد شفافیت اهداف و سیاست ها و دستورالعمل های رسمی و غیر رسمی سازمان بیشترین سهم را در اثرپذیری مستقیم و غیرمستقیم آینده پژوهی در سطح شهر اصفهان داشته اند. همچنین نتایج تحلیل فضایی مؤثر بر میزان گسترش برنامه ریزی راهبردی شهر اصفهان نشان داد بعد مدیریتی نهادی اثر قابل توجهی بر گسترش برنامه ریزی راهبردی شهر اصفهان خواهد داشت و شاخص اجتماعی فرهنگی مهم ترین شاخص تأثیرگذار بر برنامه ریزی راهبردی در سطح این شهر است.
آسیب شناسی کالبدی مهاجرت و تحرک جمعیت شناور در سکونتگاههای روستایی استان گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت فرآیندی پویا و نتیجه تغییرات اقتصادی-اجتماعی است که به لحاظ تقسیمات رایج در دو بخش مهاجرتهای داخلی و بین المللی قابل تفکیک و بررسی است.مهاجرت داخلی از عناصر عمده تغییر فرایندهای جمعیتی و مکانیزم اصلی توزیع و بازتوزیع جمعیت بشمار میرود. جریان مهاجرت از شهرها بسمت نواحی روستایی بعنوان بخشی از تحولات پسامدرنیته است که پیامدهای اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی بهمراه دارد.مطالعات و پژوهش های موجود نشان می دهد که مهاجرت گسترده و روزافزون به نواحی روستایی، عوارض کالبدی مانند « تغییر در نظام مالکیت»،« تحول در کاربری زمین و چشم انداز روستاها »،« افزایش ساخت خانه های دوم و آشفتگی کالبدی ناشی از آن»،« درهم ریختگی کالبدی»،و« آشفتگی در معماری و ساخت و ساز» بهمراه خواهد داشت. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و باستناد مطالعات اسنادی و جمع آوری اطلاعات میدانی و مصاحبه با کارشناسان و مدیران محلی به بررسی آسیبهای کالبدی ناشی از مهاجرت و تحرک جمعیت شناور به نواحی روستایی استان گیلان میپردازد.یافته های این پژوهش نشان داد که سطوح کشاورزی استان در فاصله سرشماریهای سال 67 تا 90 حدود 33 درصد کاهش داشته است که مسلما از دلایل عمده این موضوع درخواست برای زمین در استان و تغییر کاربری آن است.مالکیت 25 درصد از اراضی مولد استان در اختیار مالکین«غایب از ده» است.ساخت و ساز در طی دهه اخیر (علیرغم کاهش 16 درصدی جمعیت روستایی) 67 درصد رشد داشته که در پرتو آن تخلفات ساختمانی متعددی رخ داده است ضمن اینکه بین جمعیت، منابع و زیرساختهای استان توازن منطقی برقرار نیست.
آشکارسازی ارتباط تغییرات زمانی - مکانی پوشش گیاهی استان سیستان و بلوچستان با عناصر اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
128 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییرات پارامترهای اقلیمی ازجمله بارش و دما هر یک به تنهایی و یا با هم باعث ایجاد نوسان در پوشش گیاهی می شود. هدف از این پژوهش تعیین ارتباط پارامترهای اقلیمی با نوسانات سالانه و فصلی پوشش گیاهی در محدوده استان سیستان و بلوچستان با استفاده از آنالیز مکانی و زمانی سیستم اطلاعات جغرافیایی است.
روش و داده: در این پژوهش از داده های ایستگاه های هواشناسی زمینی و تصاویر سنجش از دور شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) با دوره زمانی ۱۶ روزه و قدرت تفکیک مکانی ۲۵۰ متر و تصاویر دمای سطح زمین (LST) باقدرت تفکیک یک کیلومتر و دوره زمانی ۸ روزه سنجنده MODIS ماهواره ترا از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۲ استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین مساحت پوشش گیاهی در منطقه ۳/۵۶ درصد بوده است و مساحت پوشش گیاهی استان در سال های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ به کمترین میزان خود یعنی ۱/۳۴ و ۱/۴۱ درصد و در سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ به ترتیب با ۴.۶۲ و ۹/۸۲ درصد به بیشترین میزان خود رسیده است. نتایج بیانگر آن است که در طی دوره آماری موردمطالعه متوسط شاخص پوشش گیاهی منطقه روند افزایشی را نشان می دهد. نتایج همبستگی نشان داد که همبستگی شاخص نرمال شده پوشش گیاهی و دمای سطح زمین در تابستان با (۰/۴۹= r؛ ۰/۰۵> p) و شاخص نرمال شده پوشش گیاهی با میزان بارش در زمستان (۰/۹۷- = r؛ ۰/۰۵> p) است.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که شاخص پوشش گیاهی، همبستگی معناداری با دما و بارش در استان سیستان و بلوچستان دارد و بر مبنا آن همبستگی پوشش گیاهی و بارش با تأخیر دو تا سه ماهه در فصل تابستان به نهایت خود می رسد.
نوآوری، کاربرد نتایج: نوآوری این تحقیق، بررسی رابطه پوشش گیاهی در منطقه مورد مطالعه با نوسانات عناصر اقلیمی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و شاخص های به کار گرفته شده در آن است.
تحلیلی بر طراحی آتریوم ها در جهت افزایش بهره وری انرژی در اقلیم های مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه معماری پایدار، یکی از رایج ترین تکنیک های کاهش مصرف انرژی و ارتقای پایداری، آتریوم ها هستند. آتریوم ها می توانند به طور قابل توجهی بر ابعاد مختلف پایداری از جمله ارتقای عملکرد انرژی یک ساختمان، افزایش تعاملات اجتماعی و بهبود بعد اقتصادی تأثیر بگذارند. علاوه بر ویژگی های مثبت آتریوم ها، در صورت عدم طراحی صحیح، می توانند مشکلات فراوانی نظیر هدررفت انرژی، اتلاف حرارت، افزایش بار حرارتی یا سرمایشی و ... را به وجود آورند. با توجه به رفتارهای متفاوت آتریوم در اقلیم های مختلف در ایران، این مطالعه مطابق با سیستم اقلیم بندی کوپن، با مرور منابع و با روش کیفی به دنبال استخراج مهم ترین شاخص های طراحی آتریوم بوده است. به دلیل گسترده بودن راهبردها مطابق با شاخص های طراحی آتریوم در اقلیم های مختلف، بعد از بررسی مبانی نظری، از طریق مصاحبه با خبرگان در حوزه معماری، طراحی پایدار و انرژی، داده ها جمع آوری و تحلیل محتوای کیفی، شده اند. یافته های پژوهش نشان دهنده اقلیم های خشک، معتدل و قاره ای به عنوان اقلیم های غالب در ایران بوده و هشت شاخص نوع شیشه، نوع اتریوم، ارتفاع، جهت، اندازه و شکل، شکل سقف، هندسه و وضعیت دیواره های اتریوم به عنوان مهم ترین شاخص های طراحی آن استخراج شده اند. در نهایت با ارائه ماتریس های دوبعدی، برای هر شاخص و در هر اقلیم به ارائه راهکارهای طراحی جهت کاهش اثرات منفی احتمالی آتریوم پرداخته است. با ارائه راهکارهای طراحی، نشان داده شد که برای طراحی یک آتریوم در اقلیم مشخص باید شاخص های مختلف به صورت هم زمان، چندبعدی و یکپارچه متناسب با زمینه، در نظر گرفته شوند.
بررسی سیر سیاست های اجرایی بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با تاکید بر کاهش خطر سوانح
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
358 - 378
حوزههای تخصصی:
سیاست بازآفرینی متأخرترین رویکرد مداخله در بافت های ناکارآمد شهری است که عموما دارای کیفیت نازل زندگی، ناپایداری کالبدی، وضعیت نامناسب اقتصادی-اجتماعی و شرایط نامطلوب بهداشتی هستند که همین امر محدوده های مذکور را در برابر مخاطرات طبیعی و سوانح انسان ساخت آسیب پذیر ساخته است. آن چه به عنوان هدف در این مقاله دنبال می شود، بررسی سیاست بازآفرینی شهری در مواجهه با محدوده های ناکارآمد شهری با هدف کاهش خطر سوانح، کاربست اجرایی این سیاست و ارائه چارچوب مفهومی در تحقق بازآفرینی پایدار با هدف مذکور است. در این پژوهش ابتدا متون تخصصی شامل کتب و مقالات با هدف یافتن علل موفقیت و یا شکست پروژه های بازآفرینی شهری با هدف کاهش خطر سوانح در جهان بررسی شدند و پس از آن روابط میان بازآفرینی شهری و کاهش خطر سوانح و اهداف مشترک این دو حوزه واکاوی و از نتایج آن در تدوین چارچوب مفهومی کارآمد در کاهش خطر سوانح در چارچوب بازآفرینی شهری بهره گرفته شد. مطالعات کاربست اجرایی سیاست بازآفرینی شهری با هدف کاهش خطر سوانح در جهان مبین مواردی است که موفقیت و یا شکست پروژه را رقم می زنند. در بین درس آموزه های حاصل از این مطالعات، موردی مشترک است که موفقیت پروژه ها را تحت تاثیر قرار می دهد و پروژه های با هدف کاهش خطر سوانح را از دیگر پروژه ها متمایز می کند که همان تدوین چشم انداز خاص مکان و ارزیابی دقیق آسیب پذیری در محدوده ها ی هدف است. ارزیابی دقیق آسیب پذیری در محدوده ها ی هدف نیازمند چارچوب مفهومی است تا همچون نقشه ی راهنما در مسیر ارزیابی مورد استفاده قرار گیرد و با کسب شناختی جامع از بافت هدف، از معضلات موجود در آن به عنوان فرصتی برای بازآفرینی بافت مذکور و تحقق کاهش خطر آن در برابر سوانح استفاده شود.
واکاوی پیوند میان ضخامت جو با شمار روزهای برف پوشان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
85 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی ارتباط و پیوند میان تغییرات ضخامت جو با شمار روزهای برف پوشان در ایران است. برای این منظور داده های مقادیر ارتفاع ژئوپتانسیل ترازهای 850، 700، 600 و 500 هکتوپاسکال از پایگاه (ECMWF) به صورت روزانه و در تفکیک مکانی 25/0 × 25/0 درجه ی طول و عرض جغرافیایی برای بازه ی زمانی 1399-1379 دریافت گردید. مقادیر ضخامت جو متغیّری است که نماینده ی دمای لایه ی هواست و هرچه مقادیر ضخامت جو کم تر باشد نشان دهنده ی این مسئله است که دمای لایه ی هوا نیز سردتر است و هرچه مقادیر ضخامت جو نیز بیشتر باشد دمای لایه ی هوا نیز گرم تر است. همچنین داده های پوشش برف سنجنده ی مودیس تررا و مودیس آکوا به صورت روزانه برای دوره ی زمانی 1399-1379 و در تفکیک مکانی500 × 500 متر از تارنمای ناسا برداشت شد. با توجه به عدم تفکیکِ مکانیِ یکسان داده های ضخامت جو و پوشش برف به کمک عملیات های برنامه نویسی و روش نزدیک ترین همسایه، تفکیک مکانی داده های پوشش برف به 25/0 × 25/0 درجه ی طول و عرض جغرافیایی تبدیل شد. یافته ها نشان می دهد بیشترین مقادیر ضریب همبستگی در فصل زمستان قابل مشاهده است، به گونه ای که در بخش های زیادی از ارتفاعات در ایران مقادیر ضریب همبستگی معنادار به کم تر از 7/0- نیز می رسد و گویای این مسئله است که هرچه مقادیر ضخامت جو کمتر باشد شمار روزهای برف پوشان نیز بیشتر خواهد بود. همچنین در فصول بهار و پاییز شمار یاخته هایی که دارای همبستگی معنادار هستند نسبت به فصل زمستان کمتر است که این مسئله به سبب کمتر بودن تعداد روزهای برف پوشان در مقایسه با فصل زمستان است. با توجه به افزایش مقادیر ضخامت جو طی سال های گذشته در نیم کره ی شمالی و ایران که به نوعی بازتاب دهنده ی افزایش دما در لایه های جو است، این مسئله می تواند برای پایداری انباره های برفی به ویژه در ارتفاعات تهدیدی جدی به حساب آید.
تدوین مدل پارادایمیک توسعه پایدار گردشگری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
79 - 107
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از کشورها، گردشگری راه اصلی و چه بسا تنها راه توسعه است. بنابراین، باید مطمئن بود گردشگری به شیوه ای توسعه یابد که سهم آن در توسعهٔ پایدار مقصد بهینه باشد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل بومی سازی شده به منظور توسعهٔ پایدار گردشگری برای جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش تحلیل داده بنیاد است و جامعهٔ آماری این پژوهش متشکل از خبرگان صنعت گردشگری است که به روش گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبهٔ نیمه ساختار یافته قرار گرفته اند. دستاورد اصلی این پژوهش ارائهٔ مدلی هم پیوند و شبکه ای برای توسعهٔ پایدار گردشگری شامل عوامل سببی (نگرانی های زیست محیطی ایران، اهمیت تأثیرات گردشگری و بُعد ژئوپولیتیک ایران)، عوامل محوری (پایداری منابع گردشگری، آینده نگری در حفظ منابع گردشگری و عدالت و برابری در استفاده از منابع گردشگری)، عوامل زمینه ای (مشارکت و انسجام ذی نفعان گردشگری، فرهنگ سازی با توجه به گردشگری و آموزش و پژوهش گردشگری)، عوامل ساختاری (حس مکان گردشگری، مدیریت مالی گردشگری، ایمنی و امنیت در گردشگری، علم و فنّاوری های نوین گردشگری و حکمروایی خوب در گردشگری)، عوامل مدیریتی (خط مشی گذاری و برنامه ریزی گردشگری، بازاریابی گردشگری، مدیریت منابع زیست محیطی کشور، مدیریت منابع گردشگری، مدیریت کیفیت جامع گردشگری و ارزیابی و نظارت پایداری گردشگری) و عوامل پیامدی (غنای فرهنگی کشور، حفاظت از منابع گردشگری، رضایت گردشگران و رفاه و کیفیت زندگی) است.
تبیین تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برآورد و بهبود تاب آوری نقاط روستایی نیز در کاهش اثرات مخاطرات طبیعی و دستیابی به توسعه پایدار بسیار مهم است. از جمله مخاطرات طبیعی که سکونتگاه های روستایی و جوامع محلی را تهدید می کند زمین لغزش است. بنابراین تعیین میزان تاب آوری سکونتگاهای روستایی در اراضی مستعد زمین لغزش می تواند شیوه ای مناسب برای کاهش اثرات این مخاطره در نواحی روستایی باشد.
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش است.
روش شناسی تحقیق: در این پژوهش میزان تاب آوری کالبدی 145 روستای شهرستان املش در برابر زمین لغزش به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تعیین و طبقه بندی گردید. برای این کار از 10 معیار به ترتیب اهمیت شیب، فاصله از گسل، کیفیت ابنیه، مواد و مصالح، عمر ساختمان، لرزه خیزی، زمین شناسی، جهت شیب، عرض معابر و ارتفاع استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، نواحی روستایی شهرستان املش است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که روستاهای شهرستان املش از تاب آوری خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد برخوردار هستند، بطوریکه از 145روستای این ناحیه به ترتیب 2، 23، 66، 52 و 1 روستا بین طیف تاب آوری خیلی کم تا خیلی زیاد قرار گرفتند. بنابراین 18/63 درصد روستاهای این شهرستان دارای تاب آوری متوسط به پایین و 82/36 درصد روستاها دارای تاب آوری زیاد و خیلی زیاد نسبت به مخاطره زمین لغزش هستند.
نتایج: بررسی میزان تاب آوری روستاها در سه ناحیه جلگه ای، کوهپایه ای و کوهستانی گواه آن است که تاب آوری متوسط به پایین در روستاهای ناحیه کوهپایه ای نسبت به دو ناحیه دیگر بیشتر بوده و سهم روستاهای با تاب آوری متوسط در هر سه ناحیه نسبت به سایر طبقات تاب آوری بالاتر است. علاوه بر این روستاهای با تاب آوری خیلی کم و کم بیشتر در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی قرار داشته و نقش ارتفاع در کاهش میزان تاب آوری روستاها آشکار گردید.
بررسی اثر نسبی متغیرهای هواشناسی بر تبخیر-تعرّق پتانسیل گیاه مرجع در نواحی البرز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه تبخیر- تعرّق پتانسیل گیاه مرجع (ET0) با روش پنمن- مانتیث (فائو 56) برای پنج ایستگاه منتخب در دامنه های جنوبی کوه البرز محاسبه شد.ابتدا روند تغییرات ET0 سالانه ایستگاه ها با آزمون ناپارامتری من-کندال تحلیل گردید وسپس تجزیه به عامل ها برای تعیین اثر نسبی متغیرهای اقلیمی روی ET0 هر ایستگاه انجام شد. از ماتریس همبستگی هفت متغیر اقلیمی به عنوان ماتریس مشابهت استفاده شد. برای هر ایستگاه دو عامل اول انتخاب و ضرایب عامل ها محاسبه شد. نتایج نشان داد که کمترین مقدار ET0 سالانه در ایستگاه اردبیل (800 تا 1100 میلیمتر) و بیشترین آن درایستگاه سبزوار (1200 تا 1700 میلیمتر) بود. می باشد. بیشترین آماره Z در ET0 سالانه ایستگاه تهران برابر با 46/4 بود. ایستگاه قزوین با داشتن آمارهZ معادل با 24/4 در ردیف دوم قرار داشت. شیب خط روند ET0در همه ایستگاه ها (به جز زنجان) صعودی و تند ترین آن ها متعلق به ایستگاه های سمنان و تهران به ترتیب با شیب های 31/5 و 27/5 بود. تجزیه به عامل ها نشان داد که دو مولفه نخست واریانسی در اغلب ایستگاه ها واریانس قابل توجهی از داده ها را در بر دارد. درایستگاه تهران 65/86 درصد واریانس با دو عامل نخست توجیه می شود. بیشترین ضریب عامل اول در همه ایستگاه ها (به جز سمنان) حداکثر درجه حرارت هوا، و بیشترین ضریب عامل دوم، سرعت باد در ارتفاع ده متری است. براساس ضریب عامل اول، در اکثر ایستگاه ها، متغیرهای مهم تاثیر گذار روی ET0 شامل حداکثر درجه حرارت هوا، حداقل درجه حرارت هوا و ساعات آفتابی می باشند. براساس ضریب عامل دوم، سرعت باد مهم ترین متغیر موثر بر ET0در اکثر ایستگاه ها بوده است.
بهینه سازی چندهدفه دو الگوی سایبان متحرک ساختمان اداری برای کاهش مصرف انرژی و افزایش نور روز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت جهان، نیاز به انرژی به ویژه در ساختمان ها افزایش یافته است. الگوهای مناسب برای بهره وری انرژی نیازهای ساکنین بناهای معماری به ویژه ساختمان های اداری در تأمین پایداری محیط از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از سویی، نور روز کافی که یکی از مهمترین عوامل تأمین کننده آسایش بصری ساکنین ساختمان هاست، تولید گرما می کند که خود باعث افزایش مصرف انرژی سرمایشی به ویژه در اقلیم گرم و خشک می شود. از این رو، باتوجه به بحران انرژی در ساختمان ها، توجه به معیارهای مؤثر در میزان مصرف انرژی و آسایش بصری ضروری به نظر می رسد. یکی از روش های مؤثر در بهینه سازی مصرف انرژی ساختمان های پایدار، سایبان ها هستند و سایبان های متحرک به دلیل امکان پویایی و انطباق پذیری با نور روز و چرخش خورشید، می توانند کاربرد ویژه ای داشته باشند. هدف این پژوهش، بهره گیری از پتانسیل های سایبان های متحرک در بهینه سازی نور روز و بهره وری مصرف انرژی به صورت همزمان است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از تحقیقات کمی است. شیوه انجام کار، روش آزمایشی و شبیه سازی بوده است. مدل مرجع به ابعاد 6*6 مترمربع در طبقه سوم ساختمان 4 طبقه، در 3حالت کلی شامل بدون سایبان، حالت سایبان پیرامونی و سایبان جمع شونده در تنها یک پنجره در جبهه جنوبی فضای اداری با نسبت 40 درصد، به تفکیک چهارفصل و درنهایت سالیانه در افزونه لیدی باگ تولز مورد شبیه سازی و تحلیل قرار گرفت. ازمیان 200 گزینه مورد طراحی، بهترین گزینه ها انتخاب شد. نتایج نشان می دهد با بکارگیری سایبان های متحرک انطباق پذیر در نماهای ساختمان های اداری شهر اصفهان، می توان به بهینه سازی سطح مفید نور روز به میزان بیش از 20درصد و کاهش مصرف انرژی بیش از 48 درصد دست یافت.
نیازسنجی و اولویت بندی نیازهای اجتماعات محلی با رویکرد ارزیابی مشارکتی روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ملکشاهی، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
298 - 315
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اصلی برنامه های توسعه روستایی، توانمندسازی اجتماعات روستایی و حل مشکلات این اجتماعات از طریق امکانات و ظرفیت های اجتماع محلی است. برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی و پذیرش آن از سوی اجتماع محلی توجه به نیازهای واقعی آن ها از اهمیت اساسی برخوردار است. در این مقاله تلاش شده است تا نیازهای روستاهای شهرستان ملکشاهی از دید اجتماع محلی شناسایی و اولویت بندی شود. میدان مطالعه شامل همه 27 روستای شهرستان ملکشاهی است. روش پژوهش کیفی و نیازسنجی مشارکتی و تکنیک مورداستفاده جلسات گروه های کانونی است. تلاش شده است با برگزاری جلسات گروهی کانونی حداقل 5 نفره و بیشتر و درگیرکردن گروه ها و اقشار مختلف ساکنان روستاها، نیازهای اساسی آنان از دید اجتماع محلی شناسایی و اولویت بندی شود. یافته ها نشان داد چهار نیاز پوشش تلفن همراه و اینترنت همراه، کار و اشتغال، تأمین آب شرب باکیفیت و لوله کشی آب و ایجاد زیرساخت های آموزشی برای تحصیل کودکان مهم ترین نیازهای روستاهای شهرستان ملکشاهی از نظر اجتماع محلی است. نتایج نشان داد نیازهای اجتماعات محلی بیشتر از جنس زیرساختی و معطوف به نهادهای دولتی است و اجتماع محلی با سلب مسئولیت از خود و تحمیل آن بر نهادهای دولتی، انتظار دارد این نهادها نسبت به رفع این نیازها اقدام نمایند. ریشه این مسئله را می توان در تمرکزگرایی اداری سیاسی در کشور و تضعیف سلسله مراتب اجتماعی سنتی و سهم ناچیز دینفعان محلی در مدیریت محلی پیگیری کرد.
نقش فرهنگ سازمانی سبز، استراتژی نوآوری سبز و مقررات محیط زیستی در پیش بینی عملکرد سبز و مزیت رقابتی از طریق نوآوری سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل محیط زیستی به طور فزاینده ای برای صنایع تولیدی مهم هستند و تصمیم گیرندگان از یک سو با افزایش حساسیت عمومی، مقررات سخت گیرانه محیط زیستی و فشار رو به رشد سهامداران و از سوی دیگر، با مسائل اساسی دیگر، مانند گرم شدن کره زمین و فرسایش خاک مواجه هستند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش فرهنگ سازمانی سبز، استراتژی نوآوری سبز و مقررات محیط زیستی در پیش بینی عملکرد سبز و مزیت رقابتی از طریق نوآوری سبز در شرکت کاشی میلاد یزد انجام شد. بدین منظور، با استفاده از روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و نمونه گیری در دسترس، 118 نفر از کارکنان این شرکت به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد بود و جهت سنجش متغیر فرهنگ سازمانی سبز از پرسشنامه استاندارد بانرجی و همکاران (2003) و فراج و همکاران (2011)؛ متغیر استراتژی نوآوری سبز از پرسشنامه استاندارد سانگ و یو (2018)؛ متغیر مقررات محیط زیستی از پرسشنامه استاندارد یانگ و همکاران (2017)؛ متغیر نوآوری سبز از پرسشنامه استاندارد چن (2008)، چن و همکاران (2006) و روپر و تاپینوس (2016)؛ متغیر عملکرد سبز از پرسشنامه استاندارد یو و همکاران (2017) و متغیر مزیت رقابتی از پرسشنامه استاندارد چندلر و هانکز (1994) و ژو و همکاران (2009) استفاده شد و با روش مدل یابی معادلات ساختاری به آزمون فرضیات پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی سبز و مقررات محیط زیستی، باعث بهبود نوآوری سبز می شوند. فرهنگ سازمانی سبز نیز، باعث بهبود عملکرد سبز و مزیت رقابتی می شود. همچنین نتایج نشان داد که نوآوری سبز، باعث بهبود عملکرد سبز می شود و همچنین فرهنگ سازمانی سبز و مقررات محیط زیستی از طریق متغیر میانجی نوآوری سبز، باعث بهبود عملکرد سبز می شوند و مقررات محیط زیستی نیز از طریق متغیر میانجی نوآوری سبز، باعث بهبود مزیت رقابتی می شود و درنهایت پیشنهاد شد، شرکت کاشی میلاد یزد در استراتژی های خود به استراتژی های نوآوری سبز توجه بیشتری کرده و همچنین در فرهنگ سازمانی این شرکت، باید بر ملاحظات محیط زیستی تمرکز بیشتری شود.