نقش فرهنگ سازمانی سبز، استراتژی نوآوری سبز و مقررات محیط زیستی در پیش بینی عملکرد سبز و مزیت رقابتی از طریق نوآوری سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسائل محیط زیستی به طور فزاینده ای برای صنایع تولیدی مهم هستند و تصمیم گیرندگان از یک سو با افزایش حساسیت عمومی، مقررات سخت گیرانه محیط زیستی و فشار رو به رشد سهامداران و از سوی دیگر، با مسائل اساسی دیگر، مانند گرم شدن کره زمین و فرسایش خاک مواجه هستند. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش فرهنگ سازمانی سبز، استراتژی نوآوری سبز و مقررات محیط زیستی در پیش بینی عملکرد سبز و مزیت رقابتی از طریق نوآوری سبز در شرکت کاشی میلاد یزد انجام شد. بدین منظور، با استفاده از روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و نمونه گیری در دسترس، 118 نفر از کارکنان این شرکت به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های استاندارد بود و جهت سنجش متغیر فرهنگ سازمانی سبز از پرسشنامه استاندارد بانرجی و همکاران (2003) و فراج و همکاران (2011)؛ متغیر استراتژی نوآوری سبز از پرسشنامه استاندارد سانگ و یو (2018)؛ متغیر مقررات محیط زیستی از پرسشنامه استاندارد یانگ و همکاران (2017)؛ متغیر نوآوری سبز از پرسشنامه استاندارد چن (2008)، چن و همکاران (2006) و روپر و تاپینوس (2016)؛ متغیر عملکرد سبز از پرسشنامه استاندارد یو و همکاران (2017) و متغیر مزیت رقابتی از پرسشنامه استاندارد چندلر و هانکز (1994) و ژو و همکاران (2009) استفاده شد و با روش مدل یابی معادلات ساختاری به آزمون فرضیات پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی سبز و مقررات محیط زیستی، باعث بهبود نوآوری سبز می شوند. فرهنگ سازمانی سبز نیز، باعث بهبود عملکرد سبز و مزیت رقابتی می شود. همچنین نتایج نشان داد که نوآوری سبز، باعث بهبود عملکرد سبز می شود و همچنین فرهنگ سازمانی سبز و مقررات محیط زیستی از طریق متغیر میانجی نوآوری سبز، باعث بهبود عملکرد سبز می شوند و مقررات محیط زیستی نیز از طریق متغیر میانجی نوآوری سبز، باعث بهبود مزیت رقابتی می شود و درنهایت پیشنهاد شد، شرکت کاشی میلاد یزد در استراتژی های خود به استراتژی های نوآوری سبز توجه بیشتری کرده و همچنین در فرهنگ سازمانی این شرکت، باید بر ملاحظات محیط زیستی تمرکز بیشتری شود.