
مقالات
حوزههای تخصصی:
این پژوهش ضمن تعریف مکانیزم های موثر به دنبال طراحی مدلی برای استقرار حکمروایی یکپارچه منطقه ای در ایران است که "تعامل همگرا" با ساختار منعطف با بازیگران کلان و خرد، بسیج منابع در جهت توزیع مجدد، توسعه و بهبود تخصیص منابع به صورت یکپارچه محقق گردد. سوال اصلی این پژوهش "چه مکانیزم هایی برای استقرار حکمروایی یکپارچه منطقه ای در ایران می توان تدوین نمود؟" این پژوهش با روش گرندد تئوری جمع بندی گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصین و مدیران وزارتخانه های سطح کلان و سطح خرد به روش گلوله برفی (ارجاع زنجیره ای) انتخاب گردیدند. براساس جمع بندی نظری و نتایج نظر پنل تخصصی، به منظور طراحی مدلی برای استقرار حکمروایی یکپارچه منطقه ای در ایران نیاز به تعریف مکانیزم هایی است. ابتدا شرایطی که موجب این امر می گردد با گزاره هایی مانند: تمرکززدایی در نظام برنامه ریزی، تمرکززدایی سیاسی-اداری و ..... تدوین شد که به طور مستقیم بر مقوله اصلی "مدیریت فضایی" تاثیر می گذارد. لایه بعد، بستر حاکم با تعریف مکانیزم های نهادی-قانونی، اقتصادی و زیست محیطی؛ سطح بعدی، شرایط مداخله گر با تعریف مکانیزم های اصلاح سیستم آموزشی و اصلاح فرهنگ؛ سطح بعد، تمامی این سطوح به کنش ها و تعاملات با تعریف مکانیزم های اصلاح ساختار مدیریت با رویکرد یکپارچه سازی می تواند ساختارهایی برای تحقق مدل استقرار حکمروایی یکپارچه در ایران ایجاد نماید. بنابراین حکمروایی یکپارچه منطقه ای در ایران، با سیستم های چند سطحی حکمروایی با پیکربندی های پیچیده از اتصال ساختارها و مکانیزم هایی در سطوح مختلف ایجاد خواهد شد.
تخمین حالت های سفر به کمک الگوریتم های یادگیری ماشین به منظور حمل ونقل پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش زیادی از سفرهای روزانه درون شهری با هدف دسترسی به خدمات، سرویس ها، و کالاهایی است که امکان تهیه آن ها در یک منطقه مشخص وجود ندارد. از این رو، آنالیز مسیرهای پرتردد و علت حجم بالای ترافیک در آن ها می تواند به توزیع صحیح تر امکانات، خدمات، و اختصاص کاربری مناسب به زمین ها با هدف کاهش تعداد و مسافت و زمان سفرهای درون شهری منجر شود. با ظهور سنسورهای تعیین موقعیت مبتنی بر سامانه های جهانی ناوبری ماهواره ای بر تلفن های همراه، امکان ثبت آنی مواردی چون موقعیت و سرعت و شتاب افراد به صورت آنی فراهم شده است. بنابراین، در این پژوهش تلاش شده امکان استفاده از داده های GNSS ثبت شده توسط تلفن همراه با هدف شناسایی حالت حمل ونقلی که کاربر از آن استفاده کرده است توسط چهار مدل یادگیری ماشین نظارت شده با نام های RF، GB، XGB، و LightGM مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور، دو مجموعه داده مایکروسافت Geolife و MTL 2017، که از ویژگی های لازم برای این هدف برخوردارند، به عنوان داده ورودی استفاده شد. پس از استخراج ویژگی های هر مسیر از این دو مجموعه داده، با هدف بهبود کارایی مدل ها و کاهش حجم پردازش، از میان ویژگی های موجود ویژگی های مهم تر شناسایی و کلاسه بندی بر اساس آن ها اعمال شد. بین مدل های استفاده شده، مدل LightGM برای مجموعه داده اول با کسب مقدار 57/92 درصد در F1-Score برای داده های تست و مدل XGB برای مجموعه داده دوم با کسب مقدار 67/92 در F1-Score برای داده های تست بین مدل های موجود بهترین عملکرد را داشته اند. از تعداد 1349 سفر موجود، 1250 سفر توسط این الگوریتم به درستی تخمین زده شد که منجر به حمل ونقل پایدار شهری می شود.
عوامل نهادی تغییرات کاربری اراضی در شرق استان مازندران (مورد مطالعه: دهستان کلیجان رستاق علیا، شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات گسترده کاربری اراضی در چند دهه اخیر به یکی از چالش های کلیدی پایداری سرزمین در نواحی شمالی کشور به ویژه در استان مازندران تبدیل شده است. در تحقیقات، اهمیت عوامل نهادی در تحولات کاربری اراضی کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. مطالعه حاضر با بهره گیری از روش شناسی کیو به بررسی نقش عوامل نهادی در تغییر کاربری اراضی در دهستان کلیجان رستاق علیای شهرستان ساری پرداخته است. بدین منظور ابتدا فضای گفتمان مجموعه عوامل نهادی تأثیرگذار از مبانی نظری و پیشینه تحقیق استخراج و در چهار گروه اصلی مقررات قانونی، سیاست ها، آداب و رسوم، و هنجارهای اجتماعی فرهنگی دسته بندی شدند. در نهایت 35 گزاره کلیدی استخراج و توسط 30 نفر از ذی نفعان محلی با استفاده از جدول کیو اولویت بندی شد. جامعه نمونه از دهیاران و شورای روستا، بخشداری، شهرداری، و شاغلان صنایع چوب و کاغذ مازندران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. در ادامه داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار KADE مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد ضعف نهادهای محلی در مالکیت اراضی، ضعف در اجرای قوانین جلوگیری از تغییر کاربری اراضی، ضعف در مدیریت کاربری اراضی، و ضعف در پاسخگویی و هماهنگی بین دستگاه های مرتبط به ترتیب مهم ترین دیدگاه های مرتبط با عوامل نهادی مؤثر در تغییرات کاربری اراضی دهستان کلیجان رستاق علیای شهرستان ساری است. مبتنی بر یافته های تحقیق تقویت نظام حکمروایی کاربری اراضی از طریق ایجاد و تقویت میزان پاسخگویی و شفافیت دستگاه های اجرایی و ارتقای جایگاه نهادها و کنشگران محلی در مدیریت و نظارت بر کاربری اراضی پیشنهاد می شود.
بررسی اثر نهادهای رسمی کلان شهر اصفهان بر تحقق پذیری برنامه ریزی راهبردی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرورش مسیرهای توسعه جدید در مناطق شهری نیازمند یک فرایند برنامه ریزی راهبردی است. برنامه ریزی راهبردی یکی از مراحل اجرایی آینده پژوهی است که به وسیله حضور و مشارکت و ارتقای آگاهی شهروندان در عرصه های مختلف صورت می گیرد. از این نظر آینده پژوهی جایگزین برنامه ریزی راهبردی نیست.این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی پژوهش توصیفی تحلیلی است که با مطالعه مبانی نظری و با استفاده از روش دلفی شاخص ها و متغیرهای تأثیرگذار در برنامه ریزی راهبردی در قالب چهار بعد کلی (کالبدی، اجتماعی فرهنگی، مدیریتی نهادی، ساختاری فرایندی) و 39 گویه یا زیرشاخص استخراج شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده در پژوهش حاضر به وسیله آزمون های آماری همچون تحلیل اثر متقاطع ، ابزار GWR از مجموعه آمار فضایی، و ... به کمک نرم افزار Micmac، GIS، و SPSS انجام شد. نتایج مدل سازی اثر نهادهای رسمی بر آینده پژوهش نشان داد شفافیت اهداف و سیاست ها و دستورالعمل های رسمی و غیر رسمی سازمان بیشترین سهم را در اثرپذیری مستقیم و غیرمستقیم آینده پژوهی در سطح شهر اصفهان داشته اند. همچنین نتایج تحلیل فضایی مؤثر بر میزان گسترش برنامه ریزی راهبردی شهر اصفهان نشان داد بعد مدیریتی نهادی اثر قابل توجهی بر گسترش برنامه ریزی راهبردی شهر اصفهان خواهد داشت و شاخص اجتماعی فرهنگی مهم ترین شاخص تأثیرگذار بر برنامه ریزی راهبردی در سطح این شهر است.
مدل سازی و تحلیل فضایی فقر با تمرکز بر نابرابری های مکانی (مورد مطالعه: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل فقر فضایی در مناطق روستایی استان زنجان با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. تأثیر عوامل جغرافیایی، زیرساختی، و اجتماعی اقتصادی بر توزیع فقر فضایی با استفاده از داده های سرشماری رسمی، تصاویر ماهواره ای، و طرح های بالادستی بررسی شد. تحلیل و انتخاب داده ها از طریق روش های آماری فضایی شامل مدل حداقل مربعات معمولی (OLS) انجام گرفت. مدل OLS به شناسایی رابطه بین متغیرهای مستقل، مانند ارتفاع و شیب و فاصله تا شهر، پرداخته و به تبیین تفاوت های محلی شاخص ها کمک کرده است. همچنین، با استفاده از شاخص درجه فقر فضایی (SRPDI) برای ارزیابی تأثیر شاخص ها بر فقر مکانی پرخته شد و سپس سنتز مؤلفه ها با استفاده از شاخص فقر فضایی (SPI) انجام و در نهایت خوشه بندی صورت گرفت. نتایج نشان داد که بیش از نیمی از سکونتگاه ها در ارتفاعات بالا و مناطق با شیب زیاد قرار دارند که دسترسی محدود به زیرساخت ها و منابع طبیعی را موجب شده است. علاوه بر این، میزان پایین سواد و کمبود جمعیت فعال شرایط اجتماعی نامطلوبی را در این مناطق ایجاد کرده است. یافته ها بر ضرورت رویکردهای چندبُعدی و سیاست های هدفمند برای کاهش فقر تأکید دارند. بهبود دسترسی به خدمات و توسعه زیرساخت ها و تقویت سرمایه اجتماعی از راهبردهای کلیدی پیشنهادی هستند. این پژوهش با شناسایی روابط پیچیده بین عوامل مختلف مبنایی علمی برای سیاست گذاری جهت توسعه پایدار و کاهش نابرابری های منطقه ای فراهم می آورد.
فراتحلیلی بر مطالعات جزیره گرمایی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جزیره گرمایی شهری مشهودترین نمود تغییر اقلیم در شهرهاست که امروزه علاقه تحقیقاتی فراوانی را به خود جلب کرده است. به رغم اهمیت بالای جزایر حرارتی شهری و حجم گسترده ای از مطالعات انجام شده در این زمینه، این موضوع به صورت سیستماتیک در پژوهش های داخلی تحلیل نشده است. پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل مطالعات پیشین در حوزه جزایر گرمایی شهری تدوین شد و با تمرکز بر مطالعات داخلی، ضمن بررسی روند مطالعات، قصد داشت ماهیت آن ها را به لحاظ ابعاد مختلف واکاوی و شکاف های تحقیقاتی را استخراج کند. جامعه آماری پژوهش شامل نشریات معتبر داخلی و مقالات نمایه شده در پایگاه های اطلاعاتی مگیران، نورمگز، و جهاد دانشگاهی است که در مجموع 213 مطالعه را در بر می گیرد. یافته های تحقیق حاکی از روند صعودی مطالعات است که به مرور بر ابعاد و گستردگی آن ها افزوده شده است. تاکنون، جزایر حرارتی شهری در بیش از 40 شهر کشور مطالعه شده که عمده ترین آن ها در شهرهای تهران (33%) و اصفهان (25/8%) و مشهد (28//7%) بوده است. این مطالعات در بیش از 88 نشریه داخلی به چاپ رسیده اند که جغرافیدانان و اقلیم شناسان بیشترین نقش را در تدوین آن ها داشته اند. حدود 90 درصد مطالعات از نوع کاربردی بوده و با رویکرد کمی به نگارش درآمده اند. در گردآوری داده ها نیز تصاویر ماهواره ای و داده های هواشناسی بیش از دیگر روش ها کاربرد داشته است. پژوهش حاضر چهار حیطه موضوعی اصلی در این زمینه را شناسایی کرد که «اندازه گیری جزایر گرمایی شهری و تأثیر عوامل مختلف بر آن» در مطالعات غالب بوده است. در نهایت، مطالعه حاضر شکاف های موجود در موضوع جزایر گرمایی شهری را استخراج کرد. یادآور می شود تاکنون دانش معقولی در زمینه سنجش جزایر گرمایی شهری تولید شده است؛ لیکن، کافی نبوده و مطالعات آینده باید به سمت ارائه راهکارها و استراتژی های کاهش و انطباق و در نتیجه افزایش تاب آوری اقلیمی شهرها در برابر این پدیده حرکت کنند.
تحلیلی آینده پژوهانه بر آمایش سرزمین در استان لرستان: شناخت پیشران های کلیدی و سناریوهای محتمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین، به عنوان یکی از مهم ترین برنامه های توسعه ای در ایران، با هدف شناسایی پیشران های توسعه مبتنی بر پتانسیل های سرزمینی، نقشی حیاتی ایفا می کند. پژوهش حاضر، با رویکردی آینده پژوهانه و با تکیه بر برنامه های اولویت دار سند آمایش استان لرستان، در پی شناسایی مهم ترین پیشران های توسعه این استان است. این پژوهش از نظر راهبرد هدف گذاری کاربردی و از منظر روش توصیفی تحلیلی است. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی و بر اساس روش دلفی فازی گردآوری شده اند. جامعه آماری پژوهش شامل دوازده نفر از خبرگان و متخصصان صاحب نظر در حوزه های برنامه ریزی منطقه ای، فضایی، و آمایشی بود که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از روش های دلفی فازی، تحلیل اثرات متقاطع (MIC MAC)، و سناریونویسی (Scenario Wizard) استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد پراکندگی پیشران های کلیدی و مؤثر بر وضعیت آینده آمایش سرزمین استان لرستان سیستمی ناپایدار دارند و پژوهش حاکی از آن است که از میان 21 پیشران بررسی شده در این تحقیق 10 پیشران به عنوان پیشران های کلیدی مؤثر بر آینده وضعیت آمایش سرزمین استان لرستان ارجحیت دارد که بخش عمده ای از این عوامل کلیدی در گروه متغیرهای تأثیرگذار و دوگانه تمرکز دارند. همچنین نتایج حاصل از ارزیابی سناریو های مطرح شده نشان از سیطره نسبی وضعیت های نامطلوب با 24 وضعیت (40 درصد) دارد. بنابراین می توان گفت بین روند توسعه آمایشی استان لرستان و مطلوبیت کامل فاصله وجود دارد.
واکاوی اثربخشی راه حل های مبتنی بر طبیعت در کاهش شدت جزیره گرمایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند سریع شهرنشینی به طور قابل توجهی الگوهای کاربری و پوشش اراضی (LULC) را تغییر داده و با جایگزینی مناظر طبیعی، با سطوح نفوذناپذیر، شدت اثر جزیره گرمایی شهری (UHI) را افزایش داده است. این مطالعه اثربخشی راه حل های مبتنی بر طبیعت (NBS) را در کاهش شدت UHI در شهر قائم شهر ایران با استفاده از داده های دورسنجی و مدل سرمایش شهری InVEST (UCM) ارزیابی می کند. نقشه های LULC برای سال های 2003، 2013، و 2023 از تصاویر ماهواره ای لندست استخراج و پیش بینی های سال 2033 تحت سناریوهای توسعه پایه (BAU) و مبتنی بر طبیعت (NBS) با استفاده از مدل CA-Markov انجام شد. مدل UCM برای تحلیل تغییرات مکانی شاخص کاهش گرما (HMI) با در نظر گرفتن ویژگی های زیست فیزیکی فضاهای سبز و آبی شهری مانند سایه، تبخیر تعرق، و بازتاب به کار گرفته شد. نتایج نشان داد از سال 2003 تا 2013 پوشش درختی (2/15 کیلومترمربع) و پهنه های آبی (8/3 کیلومترمربع) به طور قابل توجهی کاهش یافته؛ درحالی که اراضی کشاورزی (5/55 کیلومترمربع) و ساخت وسازهای انسانی (3/26 کیلومترمربع) افزایش داشته اند. تا سال 2023 تنها 67 درصد منطقه دارای ظرفیت خنک کنندگی بالا (CC>0.9) بود؛ درحالی که این مقدار در سال 2003 حدود 91 درصد بود. پیش بینی ها نشان می دهد حتی با اجرای NBS، در سناریوی BAU، ظرفیت خنک کنندگی منطقه تا سال 2033 حدود 23 درصد کاهش خواهد یافت. بیشترین اثر خنک سازی متعلق به پوشش درختی با کاهش میانگین دمای 32/3 درجه سانتی گراد بود و مراتع با کاهش 21/3 درجه در رتبه بعدی قرار گرفتند. یافته های این پژوهش بر اهمیت اجرای راهکارهای NBS مانند توسعه پوشش گیاهی شهری و استفاده از بام ها و دیوارهای سبز در کاهش اثر جزیره گرمایی شهری و دستیابی به توسعه شهری پایدار تأکید دارد.
ارزیابی عددی تخریب سرزمین با درنظرگیری معیار نرخ فرونشست زمین در یازده حوزه آبریز داخلی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخریب سرزمین یک فرایند طبیعی یا فعالیت های انسان است که بر عملکرد زمین در یک اکوسیستم تأثیر منفی می گذارد. بهره برداری بی رویه از آب های زیرزمینی به ویژه در مناطق یادشده می تواند به فرونشست زمین منجر شود. هدف مطالعه حاضر بررسی میزان تأثیر فرونشست زمین در تخریب سرزمین در یازده حوضه آبریز ایران با استفاده از مدل اصلی IMDPA[1] و مدل توسعه یافته به نام IMDPAS[2] است. بدین منظور ابتدا با استفاده از تصاویر فرونشست زمین برای اولین بار طبقه بندی این معیار صورت گرفت. سپس، لایه اطلاعاتی پارامترهای کمی و کیفی آب زیرزمینی شامل افت سطح آب زیرزمینی، هدایت الکتریکی، و نسبت جذب سدیم طبقه بندی شد و در نهایت با میانگین هندسی و تلفیق نقشه نهایی شدت تخریب سرزمین با استفاده از کلاس های خطر نهایی تهیه و مقایسه شد. مقایسه نتایج کلاس های شدت تخریب سرزمین محاسبه شده نشان داد درصد تغییرات کلاس های شدت تخریب سرزمین با استفاده از مدل توسعه یافته منجر به افزایش 42 درصدی کلاس شدت تخریب سرزمین می شود که 37 درصد آن در کلاس افزایشی متوسط به شدید است. این موضوع حاکی از اهمیت معیار نرخ فرونشست و طبقه بندی آن است. در نهایت، در ارتباط با مدل مورد بررسی، با توجه به عدم وجود مرجع رفرنس دهی برای معیار نرخ فرونشست، پیشنهاد می شود با ادامه پایش طبقه بندی نهایی برای کل ایران تکمیل شود.
الگوی سکونتگاه زیست پذیر و سازگار با نیازهای کارکنان یک اکوپارک صنعتی مبتنی بر برنامه ریزی راهبردی (اکوپارک صنعتی فولاد مبارکه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های راهبردی فضایی شهری ابزار هدایت و کنترل فعالیت ها، استفاده از فضا، و تمرکز بر زمینه های موضوعی راهبردی در توسعه سکونتگاه های شهری هستند و فرایندی برای دستیابی به اهداف، راهبردها، سیاست ها، و اطمینان از تخصیص منابع و هم سو کردن منافع ذی نفعان در یک محیط تصمیم شهری معرفی می شوند. این پژوهش در یک مسیر توصیفی، تحلیلی، و تجویزی و با ماهیت کاربردی، استقرایی، و آمیخته می تواند در راستای دستیابی به هدف ارائه دستورکارها، زمینه های دستیابی، و الگوی یک سکونتگاه زیست پذیر و سازگار با نیاز کارکنان یک اکوپارک صنعتی (اکوپارک صنعتی فولاد مبارکه) عمل کند. در گام اول با به کارگیری شیوه مشکل یابی کنشگرانه و مقصودمند و هم پوشانی مشکلات و همچنین دو آزمون تجرید تدریجی مشکلات و آزمون حد و مرز و سنجش و تحلیل مشکلات به لحاظ ماهیت و جمعیت بیانیه نهایی مشکلات ارائه می شود. سپس به منظور بهبود سطح زیست پذیری پس از تدوین بیانیه چشم انداز و بیانیه اهداف به تولید بیانیه راهبردها با استفاده از روش SWOT و رتبه بندی آن ها با بهره گیری از روش QSPM پرداخته می شود. در نهایت با تدوین بیانیه سیاست ها، پروگرام ها، و پروژه ها الگوی سکونتگاه سازگار با اکوپارک صنعتی فولاد مبارکه معرفی می شود. طبق این الگو سه محدوده کلی پروژه های مرتبط با تأمین خدمات و نیازها در محدوده توسعه میان افزا و با بهره گیری از زمین های بایر و بلااستفاده، پروژه های مرتبط با کاهش آلودگی های زیست محیطی و ارتقای بهره مندی از ویژگی های طبیعی در محدوده ظرفیت اکولوژیکی، و پروژه های مرتبط با ارتقای سطح کیفی بافت در محدوده اصلاح هسته اولیه شکل گیری مکان یابی می شوند. تقویت سازکار نظارت بر رعایت ضوابط محیط زیست، استقرار سیستم بودجه ریزی عملیاتی، حذف هزینه زمین و افزایش تسهیلات مسکن، گسترش مراکز خدماتی اقامتی، و افزایش سطح دانش و آگاهی و سطح مهارت و میزان انگیزه در نیروی انسانی از جمله مهم ترین پیشنهادها و دگرگونی ها بر اساس نتایج است.
شناسایی عوامل آمایشی مؤثر بر مکان یابی واحدهای دانشگاه (مورد مطالعه: دانشگاه جامع فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تبدیل شدن آمایش سرزمین به یک راه حل بی همتا جهت توسعه پایدار در عصر جدید، یکی از پیچیده ترین و مهم ترین موارد کاربرد آن مکان یابی فضاهای با کاربری آموزشی و دانشگاهی است که نیازمند توجه دقیق و بررسی جامع در ابعاد و نوع فضای مورد نیاز است. با توجه به نیاز نظام آموزشی به تربیت معلم، تعیین و توزیع بهینه واحدهای دانشگاه فرهنگیان از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل آمایشی مؤثر بر مکان یابی واحدهای دانشگاه در دانشگاه جامع فرهنگیان است. در این پژوهش کمی و کاربردی از روش توصیفی از نوع تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه استادان عضو هیئت علمی دانشگاه صاحب نظر در زمینه موضوع و آشنا با دانشگاه فرهنگیان در سراسر کشور بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان 72 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن با استفاده از روش محتوایی و روایی سازه مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج نشان داد عوامل آمایشی مؤثر بر مکان یابی واحدهای دانشگاه فرهنگیان عبارت اند از عوامل محیطی (6 شاخص)، دسترسی (8 شاخص)، امکانات (5 شاخص)، طبیعی (5 شاخص)، فرهنگی و اجتماعی (5 شاخص)، و عامل اقتصادی (4 شاخص). مکان یابی فضاهای آموزشی به دلیل اهمیت مجاورت با کاربری های متجانس و عدم مجاورت با کاربری های نامتجانس باید با دقت فراوان انجام شود و همچنین توجه به همه شرایط محیطی، طبیعی، جغرافیایی، اجتماعی، و همه ظرفیت ها و توانمند ی های ذاتی و اکتسابی یک مکان ضرورت دارد.
پیامدهای محیط زیستی و اجتماعی تأمین منابع آب سرزمینی از دریا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی تأثیر نمک زدایی آب دریا بر محیط زیست و اجتماع است. با توجه به مشکل کمبود آب جهانی، نمک زدایی آب به عنوان راه حلی استراتژیک برای تأمین آب شرب و آبیاری در مناطق خشک و کم آب اهمیت یافته است. روش تحقیق شامل مرور و تحلیل داده های موجود از مطالعات پیشین و جمع آوری اطلاعات از منابع علمی معتبر بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد فرایند نمک زدایی تأثیرات مثبتی از جمله افزایش دسترسی به آب شرب تمیز، کاهش بیماری های ناشی از آب آلوده، و بهبود کیفیت زندگی در مناطق خشک و ساحلی بر اجتماع دارد. این تحقیق همچنین مزایای زیست محیطی این فرایند را مانند کاهش فشار بر منابع آب شیرین طبیعی بررسی کرده است. با این حال، اثر منفی زیست محیطی نیز وجود دارد که شامل تولید پساب شور و احتمال آلودگی آب های دریایی است. نتیجه گیری این مطالعه نشان می دهد با مدیریت صحیح و به کارگیری تکنولوژی های پیشرفته می توان اثر منفی زیست محیطی را کاهش داد و از مزایای اجتماعی و زیست محیطی نمک زدایی بهره مند شد. این مطالعه با هدف ارائه دیدگاهی جامع و متعادل در مورد تأثیرات نمک زدایی آب انجام شده و اهمیت آن را در بهبود شرایط اجتماعی و حفاظت از محیط زیست برجسته می کند.