فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأمین غذای جمعیت رو به رشد جهان و افزایش تقاضای روزافزون، فشار فزاینده ای بر محیط زیست وارد کرده که منجر به استفاده بیشتر از منابع طبیعی، آلودگی آب و هوا و در نهایت تغییرات اقلیمی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات کوتاه مدت و بلند مدت شاخص های تغییر اقلیم بر تولید غلات در ایران، انجام شد. برای این منظور، یک مدل خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی (ARDL) با استفاده از داده های سالانه سری زمانی طی دوره 2023-2000 برآورد شد. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان داد متغیرهای سطح زیرکشت، میزان بارش و مصرف کود شیمیایی در بلندمدت و کوتاه مدت تأثیر مثبت و معنی داری بر تولید غلات در ایران در طول دوره مورد مطالعه داشته اند. نتایج همچنین حاکی از عدم تأثیر معنی دار متغیر بهبود تکنولوژی بر تولید غلات در کوتاه مدت بود، اما در بلندمدت تغییر تکنولوژی و استفاده از روش های مکانیزه و نوین تولید تأثیر مثبت و معنی داری بر تولید غلات داشته است. متغیر مصرف انرژی در کوتاه مدت تأثیر مثبت و معنی دار داشته و در بلند مدت معنی دار نبود. همچنین، نتایج نشان داد افزایش دما و انتشار CO2 به عنوان شاخص های تغییر اقلیم، هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت تأثیر منفی و معنی دار بر تولید غلات در ایران در طول دوره مورد بررسی داشته اند؛ که این نتایج می تواند به عنوان یک هشدار جدی در ظهور آثار مخرب تغییر اقلیم بر امنیت غذایی کشور در نظر گرفته شود. براساس نتایج، توصیه می شود با توجه به اهمیت زمین در تأمین امنیت غذایی و چالش های مرتبط با بهره وری اراضی قطعه قطعه شده، ضروری است سیاست گذاران طرحی جامع برای یکپارچه سازی اراضی کشاورزی تدوین کنند. همچنین، باید از تفکیک بیشتر زمین های کشاورزی جلوگیری شود تا بهره وری و پایداری تولید ارتقا یابد و توان تولید در بلندمدت حفظ شود
اقلیم شناسی مناطق خشک و نیمه خشک ایران مرکزی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
498 - 517
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، اقلیم شناسی مناطق خشک و نیمه خشک در ایران مرکزی با استفاده از روش های آماری تحلیل-عاملی و تحلیل خوشه ای است. بدین منظور، از داده های 13 متغیراقلیمی در 14 ایستگاه سینوپتیک در بازه زمانی 44 ساله از سال 1355 تا 1398شمسی استفاده شد و ماتریسی به ابعاد 14×13 که سطرها؛ عناصر اقلیمی و ستون ها؛ تعداد ایستگاه ها هستند، ایجاد گردید. جهت تعمیم داده های ایستگاهی به پهنه ای نیز، شبکه ای با یاخته های km 15×15 در ایران مرکزی تشکیل شد و ماتریسی با ابعاد 14×446 که سطرها؛ یاخته های رقومی و ستون ها؛ تعداد ایستگاه ها را نشان می دهد، به دست آمد که مبنای محاسبات در تحلیل عاملی با چرخش واریماکس و تحلیل خوشه ای با ادغام وارد، بوده است. نتایج حاصل از ارتباط سنجی ارتفاع با متغیرهای اقلیمی حاکی از این است که در ایران مرکزی، رابطه مستقیم و معنی داری بین این دو عامل برقرار است اما به علت تأثیر عوامل محلی و کلان مقیاس اقلیمی، این ارتباط در سرتاسر پهنه یکسان نیست و گاهاً لانه گزینی اقلیمی را به وجود می آورد. همچنین نتایج نشان داد که 4 عامل اصلی و اثرگذار که اقلیم ایران مرکزی را می سازند به ترتیب عبارتند از: بارش، دما، رطوبت و توفان گردوخاک. این عوامل، 2/86% از رفتاراقلیمی این پهنه را تبیین می کنند. بارش با 35%، مهمترین عنصراقلیمی اثرگذار در این پهنه است که غالباً در مناطق سردکوهستانی و ارتفاعات حاکمیت دارد. دما با 3/27% در بیابان های مرکزی و کناره های کویرلوت در کاشان، خوروبیابانک، بم و لار نقش آفرین است. رطوبت با 3/15% در بخش هایی از مناطق گرم ومرطوب جنوبی در بافت، آباده و داران اصفهان موثر است. توفان های گردوخاک با 8/8%، کم ترین عامل اثرگذار در اقلیم ایران مرکزی است که به صورت پراکنده در خوروبیابانک، بافق، یزد و کاشان رخنمون بیشتری دارد. همچنین با انجام تحلیل خوشه ای، 4 ناحیه اقلیمی متمایز در ایران مرکزی تحت عنوان ناحیه بارشی؛ ناحیه سردکوهستانی؛ ناحیه گرم وخشک؛ احیه بسیارگرم وخشک بادی شناسایی گردید.
سنجش و ارزیابی نقش تحولات کالبدی شهرهای ساحلی بر کیفیت فضاهای عمومی (مورد مطالعه: شهرهای ناحیه غربی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای ساحلی استان مازندران با دارا بودن جاذبه های طبیعی، اقتصادی و گردشگری ، طی سال های اخیر رشد بسیاری را متأثر از رشد جمعیت شناور و ورود مهاجران و گردشگران تجربه کرده اند. این روند مسائل و مشکلات متعددی از جمله ساخت وساز بی رویه و بدون برنامه در نوار ساحلی، رشد افقی و گسترش بی ضابطه شهرها به سمت اراضی کشاورزی اطراف و تغییرات زیاد در ساختار فضایی و کالبدی شهر و عدم توسعه فضاهای عمومی متناسب با توسعه فضاهای خصوصی و اقتصادی را برای این شهرها به دنبال داشته است.این پژوهش باهدف بررسی نقش تحولات کالبدی شهرهای ساحلی ناحیه غربی استان مازندران بر کیفیت فضاهای عمومی انجام پذیرفت. روش مطالعه حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و میدانی است.جامعه آماری این پژوهش شهروندان شهرهای ساحلی نوشهر،چالوس،تنکابن و رامسر بوده وحجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 382 نفر تعیین،که با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده از میان جامعه آماری انتخاب شده اند.روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی و مهم ترین ابزار آن پرسشنامه است. روش تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل های رگرسیون و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای spss-pls انجام شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است وضعیت تحولات کالبدی شهرهای موردمطالعه در زمینه های توجه به سرانه و استاندارد در طراحی و ایجاد فضاهای شهری و ساماندهی سیما و منظر فضاهای شهری در حد مطلوب ارزیابی شده و در زمینه کیفیت فضای عمومی،مؤلفه راحتی،آسایش و زیبایی بصری دارای بیشترین تحقق پذیری و مؤلفه فعالیت دارای کمترین میزان تحقق پذیری در طراحی فضاهای عمومی بوده است. براساس مدل رگرسیون،شش مؤلفه توجه به سیما و منظر شهری،توسعه امکانات و خدمات،افزایش سطح اشغال و تغییر چشم انداز طبیعی،میزان بهره گیری از توسعه درونی شهر و آلودگی محیطی،تأثیر معناداری بر کیفیت فضاهای عمومی دارد.بر اساس مدل ساختاری تحقیق،مؤلفه تحولات کالبدی بر مؤلفه اجتماعی پذیری دارای بیشترین اثرگذاری و بر روی مؤلفه راحتی، آسایش و زیبایی بصری دارای کمترین اثرگذاری بوده است.
الگوی بهینه پذیرش و موفقیّت طرح های توسعه روستایی؛ مطالعه طرح توسعه مشارکتی فناوری در شهرستان های سوادکوه شمالی و قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درک درست از چگونگی انتشار نوآوری ها در جامعه، لازم است درک درستی از فرآیند پذیرش آن ها وجود داشته باشد؛ چراکه افراد در این فرآیند از یکدیگر یاد می گیرند و برهم تاثیر می گذارند. هم چنین توسعهمشارکتی فناوری به کشاورزان اجازه می دهد یاد بگیرند و آن چه را که موردنیاز است انتخاب کنند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بهینه پذیرش طرح های توسعه روستایی، تصمیم دارد نقش مولفه های مؤثر با فرض این که عناصر اصلی نظام پذیرش هستند را مطالعه کند. این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری در این مطالعه بهره برداران، مروجان و مدیران 10 روستای شهرستان های سوادکوه و قائم شهر می باشد که 283 نفر به صورت طبقه بندی با انتساب بهبنه انتخاب شدند. اطلاعات به دو شیوه میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و پس از تعیین روایی و پایایی، با استفاده از تحلیل ها توصیفی و تحلیل عاملی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که الگوی بهینه پذیرش شامل عناصری همچون خصوصیات فناوری/ طرح، خصوصیات جامعه محلی، خصوصیات پذیرندگان، خصوصیات مروج، عملکرد مدیران ملی و محلی و هم چنین اثرات طرح جهت گسترش پذیرش، می شود. از بین آن ها در بخش میانگین ها، خصوصیات پذیرنده، مروج و اثرات طرح دارای بیش ترین تاثیر بودند و در تحلیل عاملی نیز «اثرات طرح» بیش ترین نقش را درمیان عوامل موثر بر پذیرش نوآوری ها داشت؛ درواقع پس از پذیرش توسط گروه های اول و مشخص شدن آثار آن، سایرین نیز ترغیب به پذیرش می شوند؛ درنتیجه نوآوری و فناوری میان روستاییان گسترش می یابد.
شناسایی الگوی توسعه گردشگری سوریه در دوران پسا بحران "با تأکید بر شهر دمشق"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
97 - 114
حوزههای تخصصی:
اگرچه تا کنون هیچ کشوری موفق به جلوگیری از تأثیرات منفی جنگ ها و بی ثباتی امنیتی بر بخش گردشگری نشده است بااین حال، نیاز به توسعه گردشگری پس از عبور از این بحران ها به دلیل نقش بسیار زیادی که در حمایت از اقتصاد مناطق آسیب دیده دارد، از اهمیت و اولویت برخوردار است. هدف پژوهش حاضر شناسایی عناصر و مقوله های کلیدی در برنامه ریزی توسعه گردشگری است. به نحوی که در نظر گرفتن آن ها در برنامه ریزی توسعه گردشگری در سطح ملی بتوان به بهینگی لازم در برنامه ریزی دست یافت و از هزینه های ناخواسته اجتناب نمود. به منظور دستیابی به هدف یادشده روش کیفی با ابزار مصاحبه کارشناسی مدنظر قرارگرفته است. درمجموع از نظرات 30 کارشناس و پژوهشگر فعال در حوزه گردشگری کشور سوریه به روش گلوله برفی استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل محتوای کیفی MaxQDA 2020 استفاده شده است. پژوهش حاضر در مرحله، ابتدا کدها و مقوله های محوری مرتبط با گردشگری کشور سوریه را شناسایی نموده است و سپس با بررسی ارتباطات این کدها کدبندی انتخابی که روند و ارتباطات این کدها را نشان می دهد، انجام شده است. در بخش کدبندی انتخابی 6 کد اصلی شامل: کارکردهای گردشگری، موانع توسعه گردشگری، الزامات توسعه گردشگری، اولویت بازارهای هدف، انواع گردشگری و ذی نفعان گردشگری بوده است. در بخش انواع گردشگری پتانسیل توسعه گونه های گردشگری در شهر دمشق معرفی شده است. در بخش کدبندی انتخابی نیز ارتباطات، الزامات و پیوندهای مرتبط با توسعه گردشگری سوریه در دوران پس از بحران داخلی ترسیم شده است. الگوی ترسیم شده در قالب روابط انتخابی می تواند مسیر حرکت در راستای توسعه گردشگری کشور سوریه را ترسیم نماید و به برنامه ریزان این حوزه جهت برون رفت از وضعیت فعلی و حرکت به سمت وضعیت بهینه کمک نماید
محاسبه میزان ظرفیت ذخیره کربن در شهری با اقلیم سرد و کوهستانی، مطالعه موردی: شهر و پیرا شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
45 - 61
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر ظرفیت ذخیره کربن زیرساخت های سبز شهر و پیرا شهر ارومیه واکاوی می شود. ارومیه با مشخصه اقلیمی سرد بافت ساختمانی فشرده با فضاهای سبز پراکنده بخصوص در مناطق و محله های پیرامونی شهر مشخص می شود. پژوهش با مدل ذخیره کربن موجود در بسته نرم افزاری InVest انجام گردید. نتایج نشان داد که بیش از 57 درصد محدوده مطالعاتی ظرفیت ذخیره کربن کمتر از 2 تن و کمتر از 6 درصد محدوده بالای 30 تن در هکتار دارد که به باغ ها و درختزارهای حاشیه رودخانه شهر چای محدود می شود. ذخیره کربن خاک با 41/2344 تن بیش ترین سهم و سپس زیست توده بالایی با 47/1403 تن بالاترین مقادیر ذخیره کربن را دارند. مقدار ذخیره کربن کل محدوده موردمطالعه نیز 9/3900 تن در سال می باشد. بیش ترین میزان ذخیره کربن متعلق به باغ ها و درختزارها و در رتبه بعدی زمین های بایر با پوشش گیاهی تنک به دست آمد و ارتفاعات بدون پوشش گیاهی با رخنمون های سنگی و فاقد پوشش خاک بدون ذخیره کربن هستند. گیاهان و درختان متراکم بالاترین میزان ذخیره کربن را دارند، اما به دلیل اینکه میزان ذخیره آن تابعی از تغییر فصل است، لازم است در انتخاب و توسعه فضاهای سبز شهری به گونه گیاهی و میزان سازگاری آن ها با شرایط اقلیمی سرد و فضاهای شهری ارومیه توجه گردد. در نتیجه لازم است ایجاد و توسعه فضاهای سبز شهری هم راستا با توسعه فیزیکی و کالبدی، در اولویت برنامه های توسعه شهری ارومیه باشد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری سلامت (مورد مطالعه: چشمه های آبگرم دهلران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
293 - 305
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از کشورهای جهان ابعاد گستردهٔ صنعت گردشگری را از نظر تولید، اشتغال و درآمد درک کرده اند و از چند دههٔ پیش به شدت به توسعهٔ این صنعت پرداخته اند. در این میان، گردشگری سلامت یکی از انواع گردشگری است که در دنیای کنونی به سرعت در حال رشد بوده است و آمار و ارقام نشان دهندهٔ سودآور بودن این نوع گردشگری هستند. پژوهش پیش رو با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعهٔ گردشگری سلامت در چشمه های آبگرم دهلران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی با رویکرد آمیخته است. روش گردآوری داده ها میدانی و ابزار آن مصاحبه و پرسش نامهٔ محقق ساخته است. جامعهٔ آماری این پژوهش در مرحلهٔ کیفی شامل 20 نفر از خبرگان در زمینهٔ گردشگری است که با استفاده از روش نمونه گیری نمونه های دردسترس و به شیوهٔ گلوله برفی انتخاب شده اند و در مرحلهٔ کمّی جامعهٔ آماری شامل گردشگران مراجعه کننده به چشمه های آبگرم دهلران است که نمونه ای با حجم 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز و در بخش کمّی با تحلیل عاملی و آزمون رتبه ای فریدمن در قالب نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عوامل فرهنگی و آموزشی، تغییرات سازندگی، پیامدهای امنیت و سلامت، زیرساخت های فیزیکی و امکانات تفریحی رفاهی به ترتیب بر گردشگری سلامت در چشمه های آبگرم شهرستان دهلران تأثیر دارند.
پارادایم نوین توسعه درون زای جدید روستایی: یک تحلیل موضوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
208 - 225
حوزههای تخصصی:
پارادایم توسعه درون زای روستایی یکی از جدیدترین ایده های فلسفی است که توانسته بخش مهمی از مطالعات روستایی را به خود اختصاص دهد. بااین حال، هنوز درک عمیقی از جنبه های مختلف این پارادایم جدید وجود ندارد. هدف از این مطالعه بررسی جنبه های مختلف پارادایمی توسعه روستایی درون زا جدید است. به نحوی که این مقاله به تکمیل روایت های موجود پیرامون پارادایم نوظهور می پردازد. این مطالعه به مرور نظام مند و تحلیل موضوعی 47 متن با استفاده از دستورالعمل PRISMA پرداخته است. بررسی این متون منجر به شناسایی 4 موضوع اصلی و 18 موضوع فرعی شد. نتایج نشان می دهد که بخش قابل توجهی از ادبیات توسعه درون زای جدید روستایی در اروپا تولید شده است. محوریت اصلی مطالعات، موضوعات هستی شناسی برساختی و معرفت شناسی ترکیبی را پوشش می دهند و مطالعات کمتر به اخلاقیات و اقدامات فرایندی - ارتباطی پرداخته اند. نتایج موضوعی نشان می دهد که پارادایم توسعه درون زای جدید روستایی ازلحاظ مشخصات پارادایمیک از دو پارادایم قبلی توسعه برون زا و توسعه درون زا عبور کرده است. مهم ترین درس آموزه این پارادایم را می توان گفت که در نظر گرفتن تأثیر متقابل بین بازیگران محلی، نهادها و نیروهای خارجی درون شبکه ها در شکل گیری سیاست های توسعه روستایی است که می تواند درک عمیق تری از فرایند توسعه روستایی برای ما به ارمغان بیاورد. بااین حال، به کارگیری این پارادایم جدید مستلزم بررسی دقیق ویژگی ها و پویایی های منحصربه فرد هر منطقه روستایی است.
تحلیل رابطه زیست پذیری مساکن روستایی باکیفیت زندگی روستاییان (مطالعه موردی: شهرستان زیرکوه، دهستان زیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی و ارتقای آن مهم ترین رویکرد در برنامه ریزی های روستایی و شهری می باشد. عوامل و عناصر متعددی می توانند در ارتقا کیفیت زندگی روستاییان تأثیرگذار باشند که یکی از آن ها مسکن قابل زیست و استاندارد می باشد. مسکن روستایی به عنوان نیاز اولیه انسان، با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی خود تأثیر بسزایی در کیفیت زندگی و توسعه پایدار روستایی دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی رابطه بین مسکن زیست پذیر و کیفیت زندگی (ذهنی و عینی) روستاییان دهستان زیرکوه انجام شده است.
روش شناسی تحقیق: در این راستا روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را روستاییان 15 نقطه روستایی تشکیل می دهند که دارای 1417 خانوار می باشند. تعداد نمونه ها 313 خانوار می باشد که با استفاده از فرمول کوکران با خطای اندازه گیری 5 درصد انتخاب شده اند.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، دهستان زیرکوه است.
یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، متغیر زیست پذیری با آماره پیرسون 616/0 باکیفیت زندگی دارای رابطه ای مستقیم با شدتی قوی می باشد. همچنین با توجه به سطح معناداری به دست آمده که کوچک تر از 05/0 می باشد، متغیر زیست پذیری دارای رابطه معنی داری باکیفیت زندگی است و قابلیت تعمیم به کل جامعه را دارد. تأثیر متغیر زیست پذیری مسکن بر هر دو بعد عینی و ذهنی مورد تأیید قرار گرفت اما با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده که برای بعد ذهنی کیفیت زندگی برابر با 307/0 و برای بعد عینی کیفیت زندگی 328/0 می باشد که نشان می دهد 7/30 درصد از تغییرات بعد ذهنی و 8/32 درصد از تغییرات بعد عینی در روستاهای نمونه وابسته متغیر زیست پذیری مسکن است و تأثیر متغیر زیست پذیری مسکن بیشتر بر بعد عینی کیفیت زندگی است.
نتایج: نتایج پژوهش بیانگر این می باشد که روستاهای پیشبر، بمرود، محمد آباد و حسین آباد و اردکول بالاترین سطح زیست پذیری مسکن را دارا می باشند. در مقابل روستاهای مهرک، گمنج، حسن آباد و تجنود دارای پایین ترین سطح زیست پذیری مسکن از دید جامعه نمونه اند و میانگین زیست پذیری مسکن در روستاهای منطقه مورد مطالعه در حد متوسط به بالا قرار دارد و بیشترین میانگین به بعد اجتماعی (55/3) و کمترین میانگین متعلق به بعد اقتصادی (06/3) است.
تحلیلی بر ارزیابی شاخص های فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) بر ساختار کالبدی – فضایی شهر کرمانشاه با رویکرد شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شهرها مظهر و تجلی گاه هر نوع فناوری و تکنولوژی جدید هستند. در عصر حاضر که عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات است، اثرات این فناوری نوین در شهرها و به خصوص ساختار کالبدی- فضایی شهر قابل توجه می باشند. شهر کرمانشاه از لحاظ زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات دارای مسائل و مشکلاتی زیادی است که بر شهرها اثرات مثبت و منفی می گذارد
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر شاخص های فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT) بر ساختار کالبدی - فضایی با رویکرد شهر خلاق در شهر کرمانشاه است.
روش شناسی تحقیق: روش انجام پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردیده است و جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) و آزمون تحلیل عاملی تأییدی دو عاملی مرتبه اول استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه شهر کرمانشاه است.
یافته ها و بحث: نتایج پژوهش نشان داد که از بین شاخص های موردسنجش، فناوری اطلاعات با امتیاز 79/0 و گویه های (کاهش استفاده از وسایل حمل ونقل شهری(ICT 4)، اف زای ش ن ف وذپ ذی ری در فعالیت های شهری به صورت مجازی (ICT 8)، و متغیر تأمین اطلاعات از طریق فناوری های نوین (ICT 9)، از بین شاخص های مورد سنجش شهر خلاق به امتیاز 64/0 گویه های افزایش فعالیت های خلاق (KH1) و میزان استقبال و پذیرش مدیریت شهری کرمانشاه از ایده های خلاق (KH4) و از بین شاخص های موردسنجش، ساختار کالبدی - فضایی با امتیاز 73/0 گویه های (تأثیرپذیری فضاهای شهری از داده-های بصری(p.s3)، تحول در مفهوم فضا و فضای شهری(p.s8)، تبدیل فضاهای شهری به فضاهای ملاقات (p.s9)، غلبه فعالیت های شهری بر کالبد وفضای فیزیکی آن(p.s11)، تبدیل خیابان ها به قلمرو پیاده(p.s14)) اهمیت بیشتری دارند.
نتایج: رابطه معنی داری بین شاخص های فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی (ICT)، شهر خلاق و ساختار کالبدی- فضایی شهر کرمانشاه وجود دارد.
تأثیر جهانی شدن و پیچیدگی اقتصادی بر رانت منابع طبیعی در کشورهای منا: شواهدی از فرضیه کوزنتس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
37 - 46
حوزههای تخصصی:
جنبه های متعددی از فرضیه کوزنتس وجود دارد که به اندازه کافی مورد تجزیه وتحلیل قرار نگرفته اند، ازجمله حوزه جهانی شدن و شاخص پیچیدگی اقتصادی که به شدت نادیده گرفته شده اند. ازاین رو در تحقیق حاضر برای اولین بار با استفاده از داده های بازه زمانی 1995 تا 2019 و روش پانل اثرات ثابت با اعمال EGLS علاوه بر اثر جهانی شدن و پیچیدگی اقتصادی بر رانت منابع طبیعی به بررسی فرضیه کوزنتس با استفاده از متغیر رانت منابع طبیعی در 16 کشور منطقه منا پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که افزایش پیچیدگی اقتصادی تأثیر منفی و معنی داری بر میزان رانت منابع طبیعی دارد به گونه ای که با افزایش یک واحدی شاخص پیچیدگی اقتصادی میزان رانت منابع طبیعی بیش از 14/0 کاهش می یابد. علاوه بر آن نتایج نشان دهنده این است که تولید ناخالص داخلی رابطه معکوس و معناداری با میزان رانت منابع طبیعی دارد؛ به گونه ای که با افزایش یک درصدی تولید ناخالص داخلی میزان رانت منابع طبیعی بیش از 57/0 کاهش می یابد؛ درحالی که مجذور تولید ناخالص داخلی رابطه مثبت با میزان رانت منابع طبیعی دارد؛ به گونه ای که با افزایش یک درصدی تولید ناخالص داخلی میزان رانت منابع طبیعی بیش از 06/0 افزایش می یابد؛ بنابراین فرضیه کوزنتس در مورد کشورهای منا صادق نیست. نتایج تحقیق همچنین نشان دهنده تأثیر مثبت شاخص جهانی شدن بر رانت منابع طبیعی است؛ به گونه ای که با افزایش یک درصدی شاخص جهانی شدن میزان رانت منابع طبیعی بیش از 34/0 افزایش می یابد. با توجه به این نتایج و ازآنجاکه در فرآیند توسعه اقتصادی کشورهای منا درآمدهای حاصل از منابع طبیعی و به دنبال آن آسیب به محیط زیست افزایش می یابد، دولت ها باید بر بهبود کیفیت نهادی و تشویق به استفاده از انرژی های تجدید پذیر برای به حداقل رساندن اثرات منفی، تمرکز کنند.
بررسی پیامدهای اقتصادی- اجتماعی چالش های ژئوپولیتیک زیست محیطی در استان گیلان با تأکید بر امنیت آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
81 - 92
حوزههای تخصصی:
جه ان در ق رن بیست ویک م ش اهد تح ولات س ریع و ب ی س ابقه در ح وزه ژئوپولیتی ک زیست محیطی است. چالشهای زیست محیطی نقش مهمی در امنیت انسان دارند. یکی از چالشهایی که بوجود می آید در زمینه آب و بحران آب است. امنیت آبی در استان گیلان طی سالهای اخیر در پیوند با مؤلفههای ژئوپولیتیک زیست محیطی و متأثر از عوامل متعددی، دچار چالشهای متعددی شده است. هدف پژوهش حاضر، تبیین چالشهای ژئوپولیتیک زیست محیطی در استان گیلان با تأکید بر امنیت آبی می باشد. نگارندگان با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و بررسیهای پیمایشی درصدد ارزیابی فرضیه پژوهش بر آمده و با تنظیم پرسشنامه و توزیع آن میان جامعه آماری پژوهش شامل نخبگان و دانش آموختگان علوم سیاسی، جغرافیای سیاسی و محیط زیست استان گیلان و تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با بهره گیری از نرم افزار spss و از ضریب همبستگی گاما و آزمون کای دو در راستای نیل به اهداف پژوهش بهره گیری شده است. یافته های این مقاله در دو بخش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده اند که نشان می دهند مقدار معناداری آزمون تی تک متغیره برابر با 0.000 و کمتر از سطح استاندارد 0.05 می باشد. یافته های حاصل از آزمون فریدمن در قالب استخراج میانگین و رتبه بندی گویه ها نشان می دهد چالشهای بحران پسماند و زباله، تغییر کاربری اراضی، استقرار صنایع پراکنده، غیرهمگن و ناسازگار با محیط زیست، برداشت بی رویه از رودخانه ها، تخریب اراضی کشاورزی و منابع طبیعی، آلودگی آبهای سطحی، گردشگری طبیعی ناپایدار در استان، جنگل زدایی، عدم رعایت الگوی مصرف آب و استفاده بی رویه از سفره های آب زیر زمینی بیش از سایر گویه ها منجر به تشدید پیامدهای اقتصادی-اجتماعی ناشی از بحران آب در استان گیلان می شوند.
تحلیل الگوی خلوت گزینی در فضاهای باز شهری (نمونه موردی: پارک جنت در شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
83 - 94
حوزههای تخصصی:
فرآیند تنظیم خلوت علاوه بر ویژگی های فردی، به عوامل محیطی نیز وابسته است و محیط پیرامون فرد می تواند زمینه ساز نمودهای مختلف خلوت فردی و جمعی باشد. پارکها به عنوان مکانی جهت گذارن اوقات فراغت، میتواند تا حد زیادی بستر مناسبی برای بروز خلوت در یک فضای جمعی باشند. بر همین اساس پژوهش حاضر با انتخاب یک پارک شهری در کلانشهر شیراز به عنوان نمونه موردی، سعی در بررسی ابعاد مختلف الگوهای وقوع خلوت در این فضا و چگونگی تاثیر آن بر ارتقا اوقات فراغت استفاده کنندگان دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، شناسایی انواع الگوهای تحقق خلوت در فضاهای باز شهری و عوامل مؤثر بر بروز آنها و نیز بررسی ارتباط آن بر اوقات فراغت استفاده کنندگان از این فضاها است. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روشهای کمی و کیفی است که در قالب پیمایش میدانی و نیز مشاهده و مصاحبه با استفاده کنندگان از پارک به گردآوری اطلاعات پرداخته است. به منظور شناسایی الگوهای خلوت گزینی در فضای عمومی، روشی جدید مبتنی بر مشاهده و ثبت الگوها از طریق تکنیک نقشه برداری رفتاری بکار گرفته است. این روش به تفکیک جنسیت به ثبت الگوهای خلوت در محیط پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که خلوت در پارک در قالب دو الگوی فردی و جمعی نمود می یابد. بعد انسانی و به ویژه سن و جنس افراد در خلوت آنها بیشترین تأثیر را داشتند و بیشترین نمودهای خلوت شامل بازی کردن، نشستن روی زمین (چمن) و نشستن درون آلاچیق با تکنیک نقشه برداری رفتاری ثبت گردیدند. بروز الگوی خلوت فردی با انجام رفتارهایی چون مطالعه کردن، تماشای طبیعت، تماشای افراد و مواردی از این دست همراه است و خلوت جمعی نیز با رفتارهایی چون دوهم نشینی خانوادگی و دوستانه، ملافات با دوستان و صحبت با آنها نمود می یابد.
برآورد رسوب معلق در حوضه آبریز قره سو استان اردبیل با استفاده از مدل های شبکه عصبی مصنوعی RBF و MLP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش به وسیله آب، جدی ترین شکل تخریب زمین در بسیاری از نقاط جهان به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک است که در آن میزان تشکیل خاک معمولاً کمتر از میزان فرسایش آن می باشد. در این تحقیق کارایی مدل های شبکه عصبی مصنوعی به دو روش تابع شعاع محور(RBF) و پرسپترون چند لایه(MLP) در تخمین رسوب معلق در حوضه قره سو استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از داده های 3834 رسوب روزانه ثبت شده مربوط به دوره آماری سال 1350 تا 1399 استفاده شد. به منظور بررسی همبستگی بین متغیرها برای ورود به عملیات مدلسازی از روش همبستگی پیرسون استفاده گردید و جهت پیش بینی و مدلسازی رسوب در حوضه موردنظر از مدل شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که انتخاب تعداد 3 نرون در لایه پنهان با داده های ارزیابی، آموزش و جدانگه داشته شده به ترتیب با مقادیر 2618، 701 و 515 برای مدل RBF و تعداد 8 نرون در لایه پنهان با داده های ارزیابی، آموزش و جدانگه داشته شده به ترتیب با مقادیر 2592، 709 و 533 برای مدل MLP، بیشترین دقت پیش بینی را دارا می باشند. بطوریکه دقت پیش بینی در مدل RBF با ضریب همبستگی 941/0R2= و 002/65RMSE= و در مدل MLP با ضریب همبستگی 917/0R2= و 244/88RMSE= می باشد. با توجه به مشکلات اندازه گیری رسوبات بار کف و اریب زیاد ناشی از محاسبه بار بستر به عنوان درصدی از بار معلق، می توان توصیه نمود که از مدل شبکه عصبی مصنوعی RBF به عنوان یک روش قدرتمند، سریع و با دقت بالا برای تخمین رسوب استفاده شود. همچنین نتایج حاضر ضمن معرفی عوامل تاثیرگذار بر میزان تولید رسوب در حوزه مورد مطالعه ، می تواند برای برآورد رسوب به مناطق فاقد آمار تعمیم داده شود.
ارزیابی محیط زیست شهر با رویکرد رشد هوشمند (مطالعه موردی: محله تهرانسر شمالی، منطقه 21 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
182 - 167
حوزههای تخصصی:
افزایش نگرانی های محیط زیستی در نتیجه گسترش پراکنده ی لجام گسیخته محدوده های شهری، عامل توجه به راهبردهای جدید برنامه ریزی شهری از جمله راهبرد رشد هوشمند شهری شده است. پژوهش حاضر در محله تهرانسر شمالی (باشگاه نفت) از منطقه 21 شهر تهران، با روش تحلیل همبستگی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع کاربردی و اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. یافته ها از بررسی های میدانی و پرسشنامه بدست آمده است و در راستای کسب شواهد علمی کافی برای دستیابی به هدف تحقیق، از تحلیل های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون در قالب نرم افزار spss استفاده شده است. طبق آخرین سرشماری صورت گرفته در سال 1395، جمعیت محله 60163 نفر بوده، و با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، 381 نفر برگزیده شده است. تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که از میان معیارهای مؤثر بر مدل کاربردی تهیه شده در پژوهش، معیار کالبدی کمترین و معیار آلاینده ها و پالاینده ها بیشترین تأثیر را بر محله داشته اند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین معیارهای پژوهش با مدل کاربردی آن رابطه معنی دار و مستقیمی وجود دارد، به این معنا که هرچه میزان همبستگی بین معیارها و مدل کاربردی در محله بالاتر باشد، سبب ارتقای محیط زیست محله و رضایت شهروندان می شود.
کشف ساختار دانش در داده کاوی شهری با استفاده از تحلیل هم رخدادی واژگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
61 - 73
حوزههای تخصصی:
تکنیک هم رخدادی واژگان به منظور مصورسازی ساختار دانش در حوزه های جدید علمی بکار گرفته می شود. در مطالعه حاضر که از نظر هدف، توسعه ای و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است؛ از تحلیل هم رخدادی واژگان برای تحلیل و شناخت بیشتر حوزه داده کاوی شهری بهره گرفته شد؛ بنابراین در این مطالعه ابتدا روند زمانی تولیدات علمی و نویسندگان و کشورهای پیشرو در این زمینه بررسی شده است؛ و سپس مهم ترین جزء ساختارهای این حوزه ی جدید علمی بر اساس مقالات تولیدشده معرفی شده است. بدین منظور پس از جستجو در پایگاه استنادی وب او ساینس 392 مقاله در زمینه ی داده کاوی شهری به دست آمد که برای تحلیل اطلاعات این مقالات از روش های آماری و همچنین نرم افزار VOSviewer استفاده شده است. نتایج نشان می دهد تأثیرگذاران ترین و پیشروترین کشور در این زمینه کشور چین است که محققان وابسته به آن کشور 28 مقاله در پایگاه استنادی علوم منتشر کرده اند. همچنین تحلیل سیر زمانی مقالات نشان می دهد، این موضوع پیشینه ای نزدیک به یک دهه دارد و هرچه به زمان حال حرکت شود، رشد تولیدات علمی در این زمینه افزایش می یابد؛ و اما مهم ترین یافته ی تحقیق حاضر که بر اساس تحلیل خوشه بندی و تحلیل نقشه دانش به دست آمده است، نشان می دهد حوزه داده کاوی شهری دارای پنج زیر حوزه یا جزء ساختار اصلی است: 1-تحلیل سیستم های شهری و شهر هوشمند، 2- مدل سازی و چارچوب تحلیل داده، 3- شناسایی الگوها و پیش بینی آن ها به همراه تکنیک های مصورسازی، 4- کلان داده ها و رسانه های اجتماعی، 5- کلان داده شهری و شبکه ترافیکی؛ که از این میان تحلیل کلان داده های شهری از سایر جزء ساختارها به روزتر است و تحقیقات در این زمینه بیشتر مربوط به سال های 2022 و 2023 بوده است.
نقش حمل ونقل هوشمند در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهر، مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳
67 - 89
حوزههای تخصصی:
نظریه توسعه پایدار شهری یکی از شاخصه های رسیدن به توسعه پایدار را گسترش حمل و نقل عمومی کارآمد در شهرها می داند؛ چراکه سامانه های حمل ونقل نقش بسزایی در پیشبرد نظام توسعه شهری در چارچوب توسعه پایدار دارند، امّا مشکلات مربوط به حمل ونقل باعث شده تا تأمین حمل ونقل ایمن و کارا یکی از مهم ترین مسائل پیش روی اغلب کشورها باشد؛ لذا لازم است به توسعه زیرساخت های حمل ونقل و گونه های مختلف آن توجه بیش تری شود. براین پایه، پژوهش حاضر قصد دارد نقش حمل ونقل هوشمند به خصوص تاکسی های اینترنتی را در توسعه اقتصادی- اجتماعی -پایدار شهری مورد مطالعه قرار دهد که براساس هدف جزء تحقیقات کاربردی و برمبنای ماهیت و روش جزء تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، شهر تهران می باشد که اعضای آن از میان نمونه های دردسترس جهت مطالعه و بررسی انتخاب شده اند. داده ها به دو صورت میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و با استفاده از نرم افزار ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین شاخص توسعه اقتصادی و امکانات حمل و نقل هوشمند و همچنین شاخص توسعه اجتماعی- فرهنگی با خدمات حمل و نقل هوشمند، هیچ همبستگی معناداری وجود ندارد. در بررسی تفکیکی شاخص ها، بیش ترین تاثیر تاکسی های اینترنتی در بعد اقتصادی بر ایجاد فرصت شغل جانبی است و در بخش تاثیرات اجتماعی- فرهنگی نیز بیش ترین تاثیرات بر کیفیت زندگی مردم شهر، صرفه جویی در زمان شهروندان و مسافران و عدالت فضایی شهر؛ یعنی دسترسی به خدمات و امکانات تاکسی اینترنتی در هر زمان و مکان و برای همه بوده است.
ارزیابی و سنجش وضعیت زیست پذیری به لحاظ کیفیت محیطی از نظر سالمندان مطالعه موردی: محلات منطقه چهار شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
21 - 39
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها به عنوان مراکز اصلی زندگی و کار انسان ها شده اند، اما این تبدیل، با چالش های زیادی در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، محیطی و مدیریتی همراه است و ادامه این فرایند ممکن است، کاهش کیفیت زندگی و به تبعیت از آن، کاهش زیست پذیری شهری را به دنبال داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف، ارزیابی و سنجش وضعیت زیست پذیری به لحاظ کیفیت محیطی از منظر سالمندان در سطح محلات منطقه چهار شهر رشت تدوین شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است جامعه آماری تحقیق، مشتمل بر سالمندان ساکن در منطقه 4 شهرداری رشت است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با تقریب بالا 400 نفر برآورد شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ، 79/0 به دست آمد. برای تحلیل دادها از آمار توصیفی و آزمون آماری واریانس یک طرفه (ANOVA) بهره گرفته شد. یافته ها حاکی از وجود تفاوت معنادار میزان زیست پذیری در محله های مختلف می باشد، به طوری که می توان گفت: زیست پذیری از منظر کیفیت محیطی تنها در محله های 1، 10،11 در سطح مطلوب تری نسبت به سایر محلات قرار دارند. نتایج نشان داده که بخش غرب و جنوب غربی محدوده موردمطالعه از وضعیت زیست پذیری مطلوبی برخورداراس ت. نتیجه تحلیل هر یک از ابعاد موردبررسی، نشانگر آن است که بهترین وضعیت زیست پذیری از نظر کیفیت محیطی را مؤلفه دسترسی، و بدترین وضعیت زیست پذیری را مؤلفه پیاده محوری به خود اختصاص داده است.
بررسی آثار کیفیت محیطی بر رضایتمندی و وفاداری در گردشگری روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
54 - 71
حوزههای تخصصی:
از مؤلفه های مهم و تأثیرگذار در برنامه ریزی و توسعه گردشگری در نواحی روستایی توجه به کیفیت محیطی این نواحی است که نقش مؤثری در رضایتمندی و به تبع آن وفاداری گردشگران ایفا می نماید. در این پژوهش به منظور برنامه ریزی برای گردشگری، به بررسی و شناخت وضعیت کیفیت محیطی مقصدهای گردشگری روستایی و تبیین مهم ترین عوامل کیفیت محیطی تأثیرگذار بر رضایتمندی و وفاداری گردشگران پرداخته شده است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی مبتنی بر روش پیمایشی و اسنادی است. جامعه آماری این پژوهش ازلحاظ مکانی روستاهای گردشگری واقع در شهرستان ایذه و به لحاظ جامعه موردتحقیق شامل گردشگرانی است که از روستاهای نمونه (9 روستا) بازدید داشته اند. تعداد گردشگر نمونه با استفاده از روش کوکران (جامعه نامعلوم) 450 نفر تعیین و برای هر روستا 50 نفر در نظر گرفته شده است. جمع آوری داده ها و اطلاعات موردنیاز بر اساس روش اسنادی و روش میدانی (پرسش نامه) است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در راستای دستیابی به اهداف پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت کیفیت محیطی نواحی روستایی، رضایتمندی و وفاداری گردشگران بالاتر از حد متوسط قرار دارد و در بین شاخص های کیفیت محیطی در پژوهش، شاخص کیفیت پویایی محیط بیشترین تأثیر را بر رضایتمندی و وفاداری گردشگران داشته است.
سنجش پایداری نظام های بهره برداری در روستاهای استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
35 - 51
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اصلی در توسعه بخش کشاورزی الگوی نظام های بهره برداری می باشد. با رشد روزافزون جمعیت، نیاز به مواد غذایی بیشتر می شود، در این وضعیت برای تأمین غذا و خودکفایی کشاورزی باید به یکی از مسائل بنیادی کشاورزی، یعنی نظام های بهره برداری، توجه خاصی مبذول شود. به همین منظور هدف از این پژوهش، سنجش پایداری نظام های بهره برداری در استان چهارمحال و بختیاری می باشد. جامعه آماری پژوهش موردنظر را بهره برداران خرد دهقانی و تعاونی تولید روستایی استان چهارمحال و بختیاری تشکیل داده اند. با توجه به گستردگی جامعه آماری حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران در مجموع، 750 بهره بردار بود. به منظور مقایسه دو نظام بهره برداری حجم نمونه در نظام بهره برداری خرد دهقانی 380 و تعاونی تولید 370 بهره بردار تعیین شد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است، که داده های آن توسط نرم افزار SPSS22 و مدل ویکور مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد، در نظام های بهره برداری تعاونی تولید تعداد 7 تعاونی از پایداری،10 تعاونی نیمه پایدار و 4 تعاونی از ناپایدار برخوردارند. هم چنین در نظام بهره برداری خرد دهقانی در 2 شهر فرخشهر و سامان این نظام پایدار، سودجان، شیخ شبان، بن، دستنا، بلداجی، فرادنبه، حیدری و آلونی نیمه پایدار و نافچ، شمس آباد، آورگان، گندمان، کنرک، امام قیس، دهنو، بهشت آباد، گهرو، تیشنیز و جونقان کاملاً ناپایدار می باشند.