فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1133 - 1147
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف کلی عوامل موثر بر تمایل کشاورزان نسبت به بکارگیری شیوه های خاک ورزی و الگوی کاشت مستقیم روی پشته انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه ی کشاورزان گندم کار منطقه دشت عباس در استان ایلام بود، جهت شناخت بهتر کشاورزان ابتدا طرحی با تیمارهایی مرکب از خاک ورزی و الگوی کاشت در منطقه مورد مطالعه از شیوه کارکرد کارنده مخصوص کاشت مستقیم روی پشته اجرا شد. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 205 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شد. ابزار اصلی این پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی توسط نرم افزارهای SPSS و Smart Pls انجام شد. نتایج نشان داد که متغیرهای نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتار درک شده اثرات مثبت و معنی داری بر تمایل کشاورزان نسبت به بکارگیری شیوه های خاک ورزی و الگوی کاشت مستقیم روی پشته دارد. به طور کلی نتایج این پژوهش قادر است بینش های جدیدی را برای سیاست گذاران این حوزه در راستای انتقال، معرفی و ترویج و آموزش کشاورزان در پذیرش شیوه های خاک ورزی حفاظتی و به طور خاص کشت مستقیم روی پشته های محصول دوره قبل را فراهم نماید و گامی موثر در رسیدن به اهداف کلان صرفه جویی انرژی و پیشگیری از تخریب ساختمان خاک باشد.
Analyzing Geopolitical Relationship of Iran and Pakistan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
350 - 372
حوزههای تخصصی:
Pak-Iran relations are of great importance for both states. There have been some stumbling blocks in bilateral relations: India-Iran ties, Sectarianism, Jundullah, and the Taliban are all factors that have harmed relations in the post-9/11 era. However, the changing regional dynamics provide for opportunities following the U.S. withdrawal from Afghanistan. This research looks into the factors that did not allow the relationship to grow altogether despite the existing potential in the post-9/11 period. The growing India-Iran ties, their North-South Transport Corridor, and the Indian plan to include Chabahar in it are causing concern in Islamabad. This mistrust needs to be bridged to augment cooperation. Moreover, the U.S. withdrawal from Afghanistan and the China-Iran comprehensive cooperation agreement are good developments for both Pakistan and Iran to turn the relationship into a closer partnership. The changing dynamics in the region provide opportunities for both the states to adopt.
تبیین مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط خارجی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
26 - 56
حوزههای تخصصی:
علایق ژئوپلیتیک جزء لاینفک منافع ملی هر دولت سرزمینی قلمداد می شود. با شناسایی مولفه های تاثیرگذار این مفهوم و میزان اثرگذاری آنها در روابط دوجانبه، می توان روابط خارجی بین کشورها را دقیق تر تجزیه و تحلیل نمود. روابط ایران و ترکیه در طول تاریخ متاثر از علایق ژئوپلیتیکی دو کشور در مقیاس های ملی، منطقه ای و بین المللی بوده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، و با استفاده از روش میدانی و کتابخانه ای به بررسی مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط دو کشور پرداخته است. همچنین در بخش تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از آزمون T-Tet و در بخش رتبه بندی مولفه ها از آزمون فریدمن استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه، در 8 بعد: سیاسی، جغرافیایی، ژئواکونومی، ژئوکالچری، ژئواستراتژی، فضای مجازی-رسانه ای، علمی-تکنولوژی و اکولوژی قابلیت طبقه بندی دارد. همچنین طبق رتبه بندی مولفه ها، مولفه جغرافیایی بیشترین و اکولوژیکی کمترین میزان اثرگذاری را در روابط دو کشور داشته است.
The Right to War and Katechon in the Geopolitics of Crisis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
86 - 113
حوزههای تخصصی:
Conducting a special military operation in Ukraine has created a crisis in legal and geopolitical order. Political documents such as ``On the Historical Unity of Russians and Ukrainians`` and ``on conducting a special military operation`` cannot be truly re-read except by re-interpreting the geopolitico-theological texts of the Heideggerian theoreticians of the Russian Katechonic identity. By re-visiting the theory of Katechon, this article aims to examine the so-called Katechontic identity of Russia in the geopolitics of crisis and the dimensions of the Russian mindset in intervention in legal rule making in the global state of war. In fact, the main question of this article is how the Katechonic identity of Russia is defined in apocalyptic geopolitics, and theories such as neo-Eurasianism and National Bolshevism, based on theological and philosophical foundations, have worked to prepare an anti-legal order beyond the international legal order? The Russo-Ukrainian War is the main case. This article is in the framework of radical political theology, critical theory in international law and critical geopolitics.
اثر صنایع دستی در بازساخت گردشگری محورهای تاریخی شهر صنایع ظروف مسی خیابان مسگرهای شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی علی رغم داشتن مقیاس مکانی محلی، تکمیل کننده مقیاس کلان چرخه گردشگری مبدأ - مقصد می باشند. توسعه و سازماندهی این صنایع در گردشگری شهری، آغازگر شناساندن هویت و فرهنگ مقصد بوده و با پسایند اقتصادی مفهوم می یابد. ازبین رفتن هویت مبتنی بر ساخت و تولید صنایع دستی محلی در خیابان های مرکز شهر عاملی است بر اضمحلال آن ها و بازساخت هویت سنتی آن سبب ساز بازتولید گردشگری می باشد. هدف این پژوهش بررسی نقش صنایع دستی بر بازساخت گردشگری محورهای تاریخی شهر است. روش تحقیق توصیفی - تبیینی بوده که بر ماهیت کاربردی استوار است. گردآوری داده ها با روش کتابخانه ای - میدانی انجام گرفته است که در روش میدانی با تکمیل پرسش نامه گردشگران به میزان 140 نفر داده ها اخذ گردید. بازساخت گردشگری صنایع ظروف مسی خیابان مسگرها (توحید) شهر زنجان با چهار مؤلفه اصلی برندسازی، کیفیت کالبدی، وفاداری و خاطره ذهنی تبیین شده است. داده های جمع آوری شده در نرم افزار SPSS پیاده گردیده، سپس با روش کمی مبتنی بر آمار توصیفی (گرایش مرکزی و پراکندگی) و استنباطی (همبستگی و مدل ساختاری تحلیل مسیر) تجزیه وتحلیل داده ها انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد بازساخت گردشگری در محورهای تاریخی شهر مبتنی بر احیاء صنایع دستی سنتی مستقر در آن باید باشد. مدل آماری نشان داد که شاخص های بازساخت گردشگری مبتنی بر صنایع دستی در محور مسگرهای زنجان در حد متوسط رو به مطلوب می باشد. درعین حال همبستگی شاخص های بازساخت گردشگری با همدیگر دارای ارتباط مثبت با اثر متفاوت بازساختی می باشند طوری که وفاداری و برندسازی بیشترین اثر را در بازساخت گردشگری دارند.
باز توسعه اراضی قهوه ای و خاکستری با رویکرد توسعه پایدار، مطالعه موردی: منطقه ۳ و ۴ شهرداری کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بازتوسعه یک ی از م ؤثرترین ابزاره ای توس عه پایدار است که موج ب دمی دن زن دگی جدی د در محدوده ه ایی م ی گ ردد که در طی زم ان ه ای گذشته توس عه یافت ه، ام ا در ح ال حاض ر از نق ایص فیزیکی حقیقی و یا ادراکی مانند فضاهای ناکارآم د ی ا آلودگی های زیست محیطی رنج می برد. داده و روش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات، از طریق روش های کتابخانه ای و مشاهده وضع موجود در محدوده مورد مطالعه تکمیل گردیده است. برای تجزیه و تحلیل وضعیت پراکنش اراضی قهوه ای و خاکستری و تهیه نقشه و نمایش اطلاعات از نرم افزار 10.8 Arc GIS استفاده شده است. یافته ها: این مقاله پس از همپوشانی لایه های مورد نظر سایت های اراضی قهوه ای و خاکستری شهر کرمان، این اراضی را در پنج گروه اراضی قهوه ای و دو گروه اراضی خاکستری طبقه بندی کرده است و به ارائه پیشنهاداتی جهت جبران کمبود کاربری های مورد نیاز در هر منطقه، اصلاح وضع موجود و بازتوسعه اراضی قهوه ای و خاکستری در مناطق 3 و 4 شهر کرمان پرداخته است. نتیجه گیری: نتایج حاصل به این ترتیب است که کل اراضی قهوه ای در منطقه 3 حدود 9 درصد از سطح منطقه و در منطقه 4 حدود 11 درصد از سطح منطقه و به همین نسبت کل اراضی خاکستری در منطقه 3 حدود 12 درصد و در منطقه 4 حدود 23 درصد از سطح مناطق را پوشش می دهند که توجه به ظرفیت های توسعه ای این فضاها خصوصاً فضاهای رها شده و بلااستفاده درون مناطق شهری کرمان و اتخاذ راهکارهایی به منظور باز توسعه این فضاها، ضمن کاهش الگوی پراکندگی شهری و اتخاذ راهکارهایی به منظور بازتوسعه این فضاها، منجر به تحقق انگاره توسعه پایدار خواهد شد.
مدل کیفی بازاریابی گردشگری سلامت و تأثیر آن در جذب گردشگر در دهکده های سلامت مبتنی بر نظریه برخاسته از داده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
1 - 18
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت شکل جدیدی از بازار گردشگری و مسافرتی سازمان یافته با هدف حفظ بهبودی یا به دست آوردن مجدد سلامتی جسمی و روانی است که در سال های اخیر رشد فزاینده ای داشته است. این تحقیق با هدف مدل کیفی بازاریابی گردشگری سلامت و تأثیر آن در جذب گردشگری در دهکده های سلامت شکل گرفت. بر همین اساس، به منظور رسیدن به این الگو، از رویکرد کیفی و روش نظریهٔ برخاسته از داده ها استفاده شد. نوع تحقیق در مرحلهٔ طراحی مدل بنیادین و در مرحلهٔ آزمون مدل کاربردی است. در بخش کیفی از روش های تحلیل محتوای کیفی و روش کدگذاری نظری و در بخش کمّی از معادلات ساختاری استفاده شد. داده ها با استفاده از مصاحبه با ۱۱ متخصص و خبره در دربارهٔ بازاریابی گردشگری سلامت براساس اصل اشباع گردآوری شد. در قدم اول، درمجموع، ۱۸۷ کد اولیه شناسایی شد که براساس بررسی انجام شده در این پژوهش، در مرحلهٔ کدگذاری باز، ۱۰۱ کد اولیه شناسایی شدند که در ۲۹ کد مفهومی گروه بندی شدند. یافته ها نشان داد مزیت رقابتی مقولهٔ محوری در بازاریابی گردشگری سلامت و تأثیر آن در جذب گردشگری در دهکده های سلامت است که از تحلیل عوامل علّی شناسایی شده شامل امکانات رفاهی، معرفی و تبلیغات، جاذبه های محیطی، هتل و امکانات سکونتی، فنّاوری و تجهیزات پیشرفته، سابقه کار، هزینه و صرفهٔ اقتصادی، ارزش ویژهٔ برند شهری، ایجاد خدمات و مزایای همراه، استفاده از شبکه های اجتماعی، ایجاد باشگاه کمپ سلامت و کسب رتبه در موتورهای جست وجوگر منتج شده است. در این زمینه، هماهنگی کمپ های سلامت و سازمان گردشگری و وزارت خارجه، وجود نهاد سیاست گذاری و توسعه، ابعاد تبلیغات ملی و فراملی و سیستم جامع برنامه ریزی بازاریابی مهم ترین عوامل مداخله گر و نوآوری هستند و گروه مدیریت متخصص و انعطاف سازمانی مهم ترین عوامل زمینه ای توسعهٔ استراتژی بازاریابی گردشگری سلامت به شمار می روند. ایجاد مقولهٔ محوری، که مزیت رقابتی است، راهبردهای ایجاد بازاریابی دهان به دهان، اعتبارافزایی برند، جامع سازی بازاریابی، برند سازی مشترک و آگاه سازی و اعتماد مشتری و پیامدهای بین المللی شدن، سودآوری، قدرت برند و وفاداری را در پی خواهد داشت.
تدوین سناریوهای توسعه پایدار گردشگری روستایی با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری شهرستان سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
109 - 127
حوزههای تخصصی:
امروزه آینده نگاری کاربرد گسترده ای در بسیاری از علوم، برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها دارد. سناریونویسی، به منزلهٔ یکی از روش های آینده نگاری، ابزاری برای تحلیل سیاست ها و شناخت شرایط، تهدیدها، فرصت ها، نیازها و ارزش های برتر آینده است. بدین منظور، پژوهش حاضر می کوشد سناریوهای توسعهٔ پایدار گردشگری روستاهای هدف گردشگری شهرستان سقز را با استفاده از نرم افزار مورفول (Morphol) تدوین کند. این تحقیق، به لحاظ هدف، کاربردی و، از نظر ماهیت و روش کار، تحلیلی - توصیفی است. داده ها و اطلاعات موردنیاز تحقیق ترکیبی از داده های کیفی و کمّی هستند که از طریق مطالعات اسنادی و پیمایشی (مصاحبه با خبرگان) گردآوری شده اند. برای تحلیل داده ها و شناخت عوامل کلیدی از روش تحلیل میک مک (Micmac) و برای تحلیل و تدوین سناریوها از نرم افزار مورفول استفاده شده است. نتایج تحقیق تأثیرگذاری ده عامل کلیدی را نشان می دهند. این عوامل براساس تحلیل های سناریونویسی به چهل وضعیت احتمالی می انجامند. نتایج نرم افزار مورفول گویای این مطلب است که چهار سناریو احتمال وقوع بیشتری در توسعهٔ پایدار گردشگری روستاهای موردمطالعه دارند. سپس، با مقایسهٔ سناریوها به کمک مؤلفه هایی چون «درصد احتمال وقوع»، «مقدار اینرسی» و «درجهٔ مطلوبیت»، سناریوی سوم به منزلهٔ سناریوی مطلوب انتخاب شد که حرکت به سوی مشارکت و هم بستگی نسبی در بین مردم و گردشگران، برنامه ریزی سیستمی با هدف پایداری اقلیم روستاهای هدف گردشگری، آگاهی نسبی مردم و گردشگران دربارهٔ گردشگری و وجود رقابت نسبی بین روستاهای هدف گردشگری را نشان می دهد. برقراری مدیریت یکپارچه روستایی و تمرکززدا و دادن امتیاز به بخش خصوصی برای فعالیت بیشتر در زمینهٔ گردشگری از نیازهای مبرم چنین حرکتی است. همچنین، این سناریو با اجرای طرح جامع گردشگری درپی رشد گردشگری و جذب سرمایه گذاران خارج از منطقه است تا، با افزایش توجه نهادهای دولتی و غیردولتی در حمایت از بازسازی آثار گردشگری، تغییرات بنیادینی در برنامه ریزی ارتقای کیفیت منابع گردشگری به منظور ایجاد انگیزهٔ دوباره در گردشگران برای سفر به روستاهای موردمطالعه به وجود آورد.
آسیب شناسی الگوی کنونی سازمان دهی سیاسی فضای ایران در چارچوب نظام تقسیمات کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
1 - 22
حوزههای تخصصی:
سازمان سیاسی فضا به عنوان چارچوب و بستر اداره سرزمین از دیرباز از سوی جوامع ابتدایی تا امپراتوری ها و حکومت های مدرن امروزی بکار گرفته شده است. در دوران مدرن الگوی سازمان سیاسی فضا در قالبهای متنوعی از سوی کشور بکار گرفته شد. چنین مسئله ای در ایران سابقه دیرینه ای دارد و برخی ایرانیان را مبدع سازمان سیاسی فضا می دانند. اما این امر طی سده اخیر در ایران محل بحث و بررسی های متفاوتی از سوی افراد و جریان های مختلف بود است، از این رو مسئله این پژوهش بحث و بررسی آسیب شناسانه سازمان سیاسی فضای کنونی کشور می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، کیفی است. گردآوری اطلاعات با مصاحبه عمیق و کانون های متمرکز صورت گرفته و تجزیه و تحلیل اطلاعات با تحلیل گفتمان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که نخست شکل گیری دیوان سالاری غیرواقعی، ضعف نظام بودجه ریزی، ضعف نظام مشارکتی، همگون پنداری فضای جغرافیایی، نظام مدیریتی ناکارا، جریان یکسویه فرمانرورایی از بالا به پایین، ضعف گفتمان توجیه و تبلیغ و بهره گیری از درخواست های فزاینده ارتقا در رقابت های سیاسی، سازمان سیاسی فضای کنونی را دچار آسیب کرده و سبب ناکارآمدی نظام تقسیمات کشوری شده است. ثانیاً «نوع ایدئولوژی حاکم»، «تناقض میان ساختار فضایی سیاسی کشور با واقعیت های تاریخی اجتماعی» و «بلاتکلیفی در بکارگیری رویکردی اقتدارگرایی و دموکراتیک» به عنوان بلاتکلیفی ایدئولوژیک این گفتمان مشخص شد.
تبیین جامعه شناختی مشارکت سیاسی از دید نخبگان خوزستان با تاکید بر سرمایه اجتماعی در راستای برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی برنامه ریزی برای مشارکت سیاسی از دید نخبگان خوزستان با تاکید بر سرمایه اجتماعی است روش پژوهش از نوع کمی واز نظر بررسی متغییرها از نوع همبستگی وبا توجه باینکه به بررسی وضع نگرش نخبگان دررابطه با مشارکت سیاسی می پردازد در قلمرو تحقیقات توصیفی قرار می گیرد واز لحاظ هدف کاربردی است.متغیر وابسته مشارکت سیاسی ومتغییر مستقل آن 1) سرمایه اجتماعی 2) آگاهی اجتماعی3) اعتماد اجتماعی4) ارتباط اجتماعی5) مشارکت اجتماعی می باشد.جامعه آماری این پژوهش کلیه نخبگان خوزستان شامل مدیران ارشد ومیانه شرکتهای خصوصی ودولتی-مدرسان دانشگاهها-نویسندگان-پزشکان ومهندسان می باشد. از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مدرسان دانشگاههاانتخاب که با توجه به آماراخذشده ازواحد نیروی انسانی مراکز آموزشی عالی دانشگاهها 3858نفر مدرس در دانشگاهها مشغول به خدمت میباشند وحجم نمونه براساس جدول مورگان 351 نفربدست آمده است .روش گردآوری اطلاعات پیمایشی وپرسشنامه ایی است.پرسشنامه براساس طیف لیکرت ساخته و سوالات از نوع بسته می باشد. وبراساس آزمون فرضیات بین مشارکت سیاسی وسرمایه اجتماعی رابطه معنادار (91/7 آماره t) وجود دارد همچنین بین مشارکت سیاسی واعتماد اجتماعی رابطه معنادار (37/2 آماره t) وجودداردوبین آگاهی اجتماعی ومشارکت سیاسی رابطه معنادار (22/3 آماره t) وبین ارتباط اجتماعی ومشارکت سیاسی (14/3 آماره t) وبین مشارکت اجتماعی ومشارکت سیاسی (54/5 آماره t) رابطه معنا دار وجود دارد که رابطه تمام متغیرها با مشارکت سیاسی براساس نتایج بدست آمده آماره t همگی بیش از 96/1 بوده ومعنادار می باشد.
بررسی تأثیر تاب اوری اجتماعی و اقتصادی بر سلامت روان در دوره کرونا (مورد: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گسترش ویروس کرونا که باعث مرگ و میر فراوان در سکونتگاه های انسانی و به خطر افتادن سلامت عمومی مردم شده است، درنتیجه توجه برنامه ریزان شهری و سیاست گذاران را به ضرورت ارتقای تآب آوری در برابر همه گیری های آینده جلب کرده است. هدف این مطالعه سنجش تاب آوری چند بعدی اجتماعی-اقتصادی در مناطق شهر ارومیه می باشد و تأ ثیر آن بر سلامت روان شهروندان می باشد. داده و روش: این پژوهش از نوع پیمایشی و با رویکردی توصیفی- تحلیلی با هدف کابردی تنظیم و اطلاعات به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است. جامعه آماری، شهروندان 5 منطقه شهر ارومیه بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که میزان تاب اوری اجتماعی و اقتصادی در شهر ارومیه پایین تر از سطح متوسط بوده است ، همچنین میزان آن در بین مناطق شهر ارومیه متفاوت بوده است و منطقه 1 شهر ارومیه بیشترین و منطقه 5 کمترین تاب آوری داشته است. نتایج سلامت روان در شهر ارومیه نیز نشان می دهد که میزان آن در کرونا موج پنجم(دلتا کرونا) با مقدار8/26 از نقطه برش سلامت عمومی بیشتر بوده است و شهروندان به صورت خفیفی از سلامت عمومی رنج می بردند. البته این میزان در بین مناطق شهر ارومیه متفاوت بوده و منطقه 1 وضعیت مطلوبی داشته است. نتیجه گیری: آزمون همبستگی بین تاب آوری اجتماعی-اقتصادی و سلامت روان نشان می دهد که بین تاب آوری اجتماعی و سلامت روان رابطه معناداری نداشته است، در مقابل، رابطه معناداری بین تاب اوری اقتصادی و سلامت روان داشته است و با افزایش تاب اوری اقتصادی ، سلامت روان نیز افزایش می یابد.
ارزیابی ارتباط بین انگیزه شهروندان و کیفیت داده های جغرافیایی داوطلبانه مطالعه موردی: فضاهای سبز شهری در منطقه 6 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه به اطلاعات و دانش تولیدشده توسط داوطلبان غیرحرفه ای از طریق مشارکت در پروژه های مختلف تعریف می شود که در سال های اخیر با توسعه فناوری هایی مانند وب 2، اینترنت و سایر دستگاه های قابل حمل مکان-آگاه، رشد و گسترش فراوانی یافته است. دقت و کیفیت این اطلاعات می تواند با توجه به ویژگی های فردی و انگیزه های مشارکت افراد، تحت تأثیر قرار بگیرد. با توجه به اینکه به کارگیری اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه در بستر پروژه های مشارکتی می تواند بر بسیاری از تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های مدیران و دولت ها تأثیرگذار باشد، توجه به عوامل مؤثر بر دقت و کیفیت این داده ها، مسئله ای مهم و ضروری است. در همین راستا، پژوهش حاضر با طراحی و توسعه یک سامانه اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه تحت وب، تأثیر انگیزه های مختلف و مشخصات مشارکت کنندگان را بر کیفیت اطلاعات تولیدی موردبررسی قرار داده است. در این سامانه امکان ترسیم مرز فضاهای سبز در منطقه 6 شهرداری تهران فراهم شده است. داده های ثبت شده در سامانه از طریق شاخص های مختلف مکانی با مرز واقعی عوارض و انگیزه های شهروندان مورد مقایسه و بررسی قرارگرفته اند. نتایج این مقایسه نشان می دهد که در بین انگیزه های تعریف شده در پژوهش، انگیزه های ارزشمندی هدف پروژه، احساس نوع دوستی و آشنایی با منطقه با ضرایب رگرسیونی 31/0، 35/0 و 59/0 بیشترین تأثیر را در کیفیت عوارض ترسیم شده داشته اند. همچنین داده های تولیدشده توسط مشارکت کنندگانی که در گروه سنی بیش از 35 سال و مقطع تحصیلی فوق لیسانس قرار داشته اند، از کیفیت بالاتری برخوردار می باشد.
بررسی سیر تحول رویه های مدیریت منابع آب در جهان:گذار از «مدیریت به هم پیوسته منابع آب» به «حکمرانی پیوند آب، انرژی و غذا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
103 - 137
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه برای سالیان بسیار مسئله کمبود آب به شکاف میان تقاضای موجود و تأمین لازم منتسب می شد، به تدریج شواهد امر نشان داد که کم آبی در کشورهای کم آب جهان، فراتر از کمبود موجودی منابع آب به حکمرانی ناکارآمد آب مرتبط است؛ از سوی دیگر مسائل بخش آب به دلیل آنکه از تأثیر متقابل مؤلفه های طبیعی، اجتماعی و سیاسی پدیدار شده اند، از جنس مسائل پیچیده و بغرنجند و در اصل، ماهیت میان رشته ای دارند. این گونه ملاحظات، اعتبار رویه هایی از مدیریت آب را که تنها به اتکای قضاوت های کاملاً علمی یا فنی تجهیز شده، تضعیف می کند و برایناساس، یافتن راه کار برای چنین مسائلی تعیین کننده ظرفیت نظام حکمرانی آب تلقی می شود. در این شرایط، مدیریت و حکمرانی پایدار منابع آب، نیازمند چهارچوب نظری است که ادراک ما از اهمیت منابع آب و شیوه اداره آن را تغییر دهد. درعین حال، این پرسش اساسی مطرح است که چرا با وجود بیش از دو دهه کاربرد مدیریت به هم پیوسته منابع آب (IWRM) به عنوان شیوه متداول مدیریت دولتی آب در کشورها، هنوز تغییری در مرزهای بخشی نگری به وجود نیامده است؟ مطالعه حاضر در پی پاسخ به این پرسش، با مرور تحلیلی و نظام مند سیر تحول رویه های مدیریت منابع آب در جهان و کنکاش پیرامون مشکلات شیوه های اداره متمرکز بخش آب، به معرفی حکمرانی چندمرکزی پیوند آب، انرژی و امنیت غذایی (WEFN) به عنوان رویکردی نوین و جایگزین پرداخته است. براساس نتایج، رویکرد پیوند که پس از شکست راهبرد های مدیریت بخش محور پدید آمده و امروزه در بین پژوهشگران بخش آب به عنوان استعاره ای برای توصیف ماهیت به هم پیوسته منابع مورد توجه قرار گرفته است، به مثابه پلی برای گذار از تنگناهای بخشی نگری معرفی می شود.
گذری بر داینامیک توسعه کالبدی – فضایی شهر آببر با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶
431 - 443
حوزههای تخصصی:
توسعه های شهری غیرقابل کنترل منجر به تغییراتی در ساختار فضایی غیرقابل کنترل شهری شده است. لذا راهنمایی آگاهانه، سازماندهی اصولی و دیده بانی فضایی برای گسترش شهری ضروری است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر، مطالعه روند توسعه کالبدی-فیزیکی شهر آب بر، شناخت عوامل مؤثر در رشد کالبدی-فیزیکی در محیط GIS و تجزیه و تحلیل آن ها در پایگاه اطلاعاتی سیستم اطلاعات جغرافیایی، با استفاده از مدل AHP بوده است؛ چنانکه با تهیه لایه های اطلاعاتی از جمله قابلیت اراضی، توپوگرافی، نقاط روستایی، شیب، شبکه ارتباطی،گورستان، رودخانه و ورود این لایه ها به محیط GIS و تجزیه و تحلیل آن ها در پایگاه اطلاعاتی سیستم اطلاعات جغرافیایی، با استفاده از مدل AHP، اراضی مناسب جهت توسعه آتی شهر مشخص شدند. نتایج تحقیق نشان داد که طرح جامع شهر نقش عمده ای را در جهت دهی توسعه فیزیکی شهر ایفا نموده است و توسعه فیزیکی شهر با گسترش کاربری های خدماتی و تجهیزات شهری هماهنگ بوده و این نوع کاربری ها از پراکنش فضایی متعادلی برخوردار بوده ولی با استانداردهای مرسوم مطابقت ندارد
تفاوت های شهر و روستا از نظر عوامل و شاخص های افزایش جذابیت مکان ها و مقاصد گردشگری (نمونه موردی: شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
173 - 204
حوزههای تخصصی:
گردشگری نقش کلیدی در توسعه جوامع دارد. در عین حال توسعه گردشگری نیازمند توجه به عوامل و شاخص های موثر بر جذابیت مقاصد و مکان های گردشگری است. با توجه به اهمیت این موضوع، در این مطالعه به بررسی تفاوت های شهر و روستا از نظر عوامل و شاخص های افزایش جذابیت مکان ها و مقاصد گردشگری پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی(کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان و متخصصان حوزه گردشگری می باشد که با روش نمونه گیری هدفمند 50 نمونه انتخاب شد. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از مدل لجستیک باینری(روش LM- نیوتن- مارکارد- رافسون)، و تحلیل کیفی استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که از میان عوامل پنجگانه، سه عامل تنوع فرصت های شغلی مرتبط با محصولات گردشگری، اصالت فرهنگی/دارایی های طبیعی و زیرساخت های گردشگری مهم ترین عوامل افزایش جذابیت جاذبه های گردشگری در شهرستان پلدختر می باشند. نتایج بررسی شاخص ها بر اساس مقاصد گردشگری نیز نشان داد که تفاوت قابل توجهی بین شاخص های جذابیت در مقاصد گردشگری شهری و روستایی وجود دارد. جذابیت مقاصد روستایی در درجه اول تحت تأثیر محصولات محلی/کشاورزی، سنت های محلی، صنایع دستی و دارایی های طبیعی می باشد. در حالی که مهارت های شغلی مرتبط با گردشگری، به کارگیری کارگران در شاخه های مختلف، خدمات اقامتی و جاذبه های فرهنگی/ تاریخی و باستانی، مهم ترین شاخص های جذابیت مقاصد گردشگری شهری هستند. از نتایج این پژوهش برای افزایش جذابیت جاذبه ها و مکان های گردشگری و توسعه گردشگری در مقاصد شهری و روستایی سایر مناطق ایران نیز می توان استفاده نمود.
تحلیل برخورداری و الگوی فضایی پراکنش خدمات عمومی در سطح محلات شهری (مورد مطالعه: منطقه 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر هستند و بنابراین الگوی نامتوازن توزیع آنها، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار محلات شهری خواهد داشت. هدف: در این پژوهش برخورداری و الگوهای فضایی پراکنش خدمات عمومی در سطح محلات شهری منطقه 15 شهرداری تهران مورد تحلیل قرار گرفته است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که با به کارگیری داده های اسنادی و مشاهده ای و استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی و اجرای مدل ویکور انجام شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده شهری منطقه 15 شهرداری تهران با مساحت 8/27 کیلومترمربع و حدود 66 هزار نفر جمعیت، قلمرو جغرافیایی این تحقیق است. تحقیق در سطح محلات شهری که 19 محله تشکیل دهنده این منطقه هستند، صورت گرفته است. یافته ها: 19 محله مورد مطالعه به لحاظ تعداد و وزن خدمات در چهار دسته قابل گونه بندی هستند. در گونه برتر، سه محله ابوذر، مشیریه و مسعودیه قرار دارند که در دهه های اخیر تکوین یافته و توسعه یافته اند. در پایین ترین رده، سه محله مسگرآباد، شوش و مظاهری را شامل می شود. محله نخست یک محله حاشیه ای است و دو محله دیگر جزء محلات بافت قدیم تهران هستند. 4 محله در گونه سطح بینابین نزدیک به محلات گونه برتر و 9 محله در دسته بینابینی نزدیک به رده پایین قرار دارند. الگوی توزیع خدمات، جز در خصوص مراکز خدمات مذهبی که تصادفی است، حالت خوشه ای دارد. نتایج: شکل گیری نیازهای خدماتی بیشتر و متنوع تر در گذر زمان ایجاب می نموده که فضاهای بیشتری برای استقرار خدمات اختصاص یابد. از این رو در محلات بافت قدیمی شهر که فضا از گذشته همه اشغال شده بوده است، در مقایسه با محلات جدید، نارسایی بیشتری در استقرار خدمات عمومی وجود دارد. حرکت در مسیر ایجاد الگوی متوازن در توزیع خدمات، مستلزم اجرای رویکرد نوین مشارکت عمومی در مدیریت شهری است.
تدوین راهبردهای توسعه پایدار شهری با استفاده از تکنیک های SWOT ،ACEPT ،TOPSIS (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
996 - 1013
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه شهری عمدتا در قالب طرح های جامع و تفصیلی مطرح هستند بیشتر کالبدی، ایستا و سنتی بوده و تدوین آنها ابعاد اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی لحاظ نشده و غیرقابل انعطاف، طولانی مدت و در نهایت قابلیت اجرایی چندانی ندارند لذا گذار از این طرح ها به سمت برنامه ریزی راهبردی جهت حل مسائل و سازگاری با تحولات آینده ضرروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش، تدوین راهبردهای توسعه پایدار شهری کرمانشاه است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش و ماهیت توصیفی-تحلیلی است. جمع اوری اطلاعات به صورت اسنادی –کتابخانه ای بوده است. حجم نمونه این پژوهش 30 از نفر کارشناسان و مدیران می باشد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده و ارائه راهبرد مناسب از مدل swot بهره گرفته شد. سپس برای اولویت بندی راهبردهای حاصل از تکنیک سوات، 5 نفر از اساتید و کارشناسان به پرسشنامه دوم پاسخ داده اند و برای رتبه بندی راهبردها از از تکینک TOPSIS همراه با مدل ACEPT استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مهمترین راهبردهای شهر کرمانشاه در موقعیت تهاجمی قرار گرفتند و شامل راهبردهای توسعه گردشگری،توسعه کشاورزی، توسعه خدماتی و صنعتی، توسعه بازرگانی و تجاری و توسعه ارتباطات می باشند.
تبیین اهمیت-عملکرد سیاست های بازآفرینی شهری برپایه آسیب های حاصل از بافت های ناکارآمد (مطالعه موردی شهر سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۹
305 - 282
حوزههای تخصصی:
امروزه بافت های فرسوده و ناکارآمد قسمت عمده ای از بافت های شهری را تشکیل داده اند و با مشکلات و موانع ساختاری و عملکردی خاصی روبرو هستند که لازم است ضمن توجه به بازآفرینی بافت های فرسوده و ناکارآمد، اهمیت/عملکرد شاخص های بازآفرینی شهری نیز مورد بررسی قرار گیرند. در این چارچوب تحقیق حاضر با هدف ارزیابی اهمیت/عملکرد شاخص های بازآفرینی شهری برپایه آسیب های حاصل از بافت های ناکارآمد شهر سقز؛ ضمن شناسایی و مشخص سازی بیشترین سطح خطر آسیب های حاصل از بافت های ناکارآمد به ارزیابی اهمیت/عملکرد شاخص های بازآفرینی شهری نیز پرداخته است. نوع تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گرد آوری داده توصیفی-تحلیلی بوده است و برای-جمع آوری اطلاعات از روش میدانی – کتابخانه ای استفاده شده است. در این پژوهش در وهله نخست از ارزیابی ریسک امنیتی زیرساخت(مدل FMEA) ، جهت شناسایی آسیب های حاصل از بافت های ناکارآمد شهر سقز، مشخص سازی اولویت و تعیین عملگرها استفاده شده است و در وهله بعدی از مدل IPA برای بررسی اهمیت/عملکرد شاخص های بازآفرینی شهر سقز استفاده شده است. بررسی های صورت گرفته در قالب مدل FMEA نشان داده است که از 31آسیب مطرح شده در قالب 10 اثر بالقوه؛ 6 اثر بالقوه (در وهله اول آسیب پذیری در برابر زلزله، ناتوانی پولی- مالی، ضعف مدیریتی و در وهله بعدی افزایش ناهنجاری اجتماعی، کاهش تعلق خاطر و افزایش آلودگی) سطح خطر بارزی دارند و نتایج حاصل از مدل IPA نشان داده است که بین اهمیت و عملکرد شاخص های بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهر سقز سازگاری وجود نداشته است و لازم است که توجه به شاخص های مدیریت یکپارچه شهری، ساماندهی معابر کم عرض و دسترسی به شریان های اصلی، سازگاری کاربری ها ، نظارت بر ساخت و ساز و کنترل بناهاو کیفیت ابنیه، اشتغال و درآمد، سرمایه گذاری در محله، بهبود مشارکت اجتماعی و بهبود تعلق مکانی به منظور کاهش آسیب های بارز حاصل از بافت های ناکارامد در اولویت نخست قرار گیرند.
واکاوی آماری احتمال وقوع بارش تگرگ در زاگرس شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی مخاطرات طبیعی مانند تگرگ تحلیل های آماری می تواند نقش بسزایی داشته باشند. به دلیل اهمیت فراوان زیان های اقتصادی و جانبی تگرگ در محدوده شمال زاگرس با حداکثر فراوانی و خسارت آن، ضرورت بررسی زمانی و مکانی آن به شکل جداگانه بسیار احساس می شود.بنابراین به منظور ارزیابی و برآورد احتمال وقوع این پدیده از کد پدیده های هواشناسی روزانه تگرگ ۱۰ ایستگاه همدید منطقه در دوره آماری ۲۰۱۴- ۱۹۹۲ استفاده شده است. در انتخاب بهترین روش برای محاسبه توزیع احتمالات بارش، انواع مختلف توزیع های احتمالات متغیرهای تصادفی گسسته از طریق دو آزمون کلموگراف اسمیرنوف و اندرسون- دارلینگ مورد آزمون نیکویی برازش قرار گرفت. نتایج نشان داد که آزمون نیکویی توزیع پواسون در سطح اطمینان بالای ۹۰/۹۹ درصد برازش مناسبی از رخداد تگرگ داشته است. ایستگاه بانه با حداکثر فراوانی بارش تگرگ دارای کم ترین احتمال (۰۲۳/۰ درصد) و ایستگاه پیرانشهر دارای بیش ترین احتمال روزهای بدون تگرگ (۳۹/۰ درصد) است. بنابراین احتمال وقوع تگرگ در بانه از درصد بالاتری برخوردار می باشد. در رتبه بعدی مدل دو جمله ایی منفی، مشاهدات این نوع بارش را به خوبی برازش می دهد. محاسبه توزیع های احتمالاتی با این دو روش نشان داد که احتمال وقوع تگرگ با فراوانی ۱ تا ۶ بار و بیش تر در منطقه وجود دارد و بالاترین میزان احتمال مربوط به فراوانی ۳ بار وقوع به میزان ۲۰/۰ درصد می باشد. در فراوانی ۱ تا ۶ بار، احتمال وقوع این پدیده به طور متوسط ۵ برابر بیش تر از احتمال عدم وقوع آن می باشد که این امر، نشان دهنده آسیب پذیری زیاد منطقه نسبت به این نوع مخاطره اقلیمی می باشد
تهیه داده های خاک در مدل SWAT با استفاده از نقشه های زمین شناسی و تکنیک سنجش از راه دور (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سه هزار تنکابن)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نقشه های جهانی خاک، مانند داده های ارائه شده توسط FAO و سایر مجموعه داده ها، به عنوان یک پایه مهم برای مدل سازی فرآیندهای هیدرولوژیکی عمل می کنند. با این حال، این نقشه ها اغلب به دلیل مقیاس بزرگ یا کمبود جزئیات کافی، برای کالیبراسیون دقیق مدل هایی مانند SWAT (مدل ارزیابی خاک و آب) مناسب نیستند. این چالش به ویژه در منطق حاشیه ای با دسترسی محدود به داده ها مشهود است. روش بررسی: پژوهش حاضر، با هدف تهیه نقشه خاک و پارامترهای آن برای مدل هیدرولوژیکیSWAT حوضه آبریزسه هزار در شمال ایران، شهرستان تنکابن استان مازندران است. لذا با استفاده از علم سنجش از دور و داده های نقشه زمین شناسی و نقشه شیب، گامی در جهت کمک به رفع این مشکل که در مطالعات حوضه های آبخیز در مناطق فاقد داده های خاک وجود دارد، بردارد. برای این منظور، ابتدا از نقشه جهانی خاک(FAO)، سپس با میانگین گیری بر اساس اطلاعات نقشه زمین شناسی مانند نوع سازند، دوره، جنس سنگ و گروه هیدرولوژیکی، و نقشه شیب، 5 تیپ کلی خاک با خصوصیات آن استخراج گردید. سپس در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به نقشه خاک تبدیل شدند. از حوضه کناری منطقه سردآبرود (کلاردشت)، جهت نیز جهت مقایسه و صحت سنجی استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: در این تحقیق، 10 فاکتور خاک مورد نیاز برای استفاده در مدل SWAT، شامل: تعداد لایه ها، عمق خاک، ضخامت افق، جرم حجمی، ظرفیت آب قابل دسترس، هدایت الکتریکی اشباع، مواد آلی خاک، رس، سیلت، ماسه، سنگ در افق، نسبت آلبدو استخراج گردید. مطابق نتایج حاصل از تحقیق، ، 5 تیپ کلی خاک حوضه شامل: خاکهای چرنوزیوم یا شبه چرنوزیم، ورتی سویل، مولی سویل، پودزول و لیتوسویل می باشند. نتایج صحت سنجی تحقیق حاضر نشان داد که استفاده از روش فوق جهت سهولت در تهیه نقشه خاک و برآورد مقادیر داده های خاک دقت قابل قبولی دارد. لذا درمناطق فاقد داده های خاک و در مطالعاتی که محدودیت زمانی وجود دارد، روش تهیه داده های خاک، روش مناسب می باشد. بنابراین، یک راه حل امیدوار کننده استفاده از نقشه های زمین شناسی و تحلیل های سنجش از دور برای استخراج ویژگی های خاک است. این رویکرد می تواند به بهبود دقت مدل های هیدرولوژیکی و مدیریت منایع آب در مناطق با داده های محدود کمک کند.