فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیش از نیمی از جهان در مناطق شهری زندگی می کنند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، روزانه افراد بسیاری به مراکز شهری مهاجرت می کنند و نرخ شهرنشینی هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش است. اما جمعیت شهری چالش های عظیمی را بر منابع طبیعی وارد می کند و سبب ایجاد مشکلات اجتماعی و زیست محیطی در مناطق شهری می شود. بنابراین، افزایش نرخ شهرنشینی با چالش های بسیاری همراه است. در ایران نیز طی 30 سال گذشته نرخ شهرنشینی نزدیک به دو برابر شده است. درآمد ناپایدار شهری، فقر شهری، حاشیه نشینی و مسکن نامناسب شهری به عنوان ابر چالش های توسعه شهری در ایران محسوب می شوند. تعیین محدوده های شهری یکی از راهکارهای مورد استفاده در سیاست های موسوم به مهار رشد شهرها یا مدیریت رشد شهری است.روش بررسی: پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی اهمیت محدوده های شهری در کنترل و هدایت توسعه شهری و نقش محدوده های شهری در کنترل و هدایت توسعه شهر اراک انجام شده است. شهر اراک مرکز استان مرکزی، که سه طرف آن را کوه و طرف دیگر را کویر احاطه کرده و از بسیاری از جهات قابلیت توسعه ندارد. لذا میزان تراکم جمعیت در قسمت های مرکزی و درونی شهر افزایش یافته است. مقدار شاخص توسعه زمین برای شهر اراک بالا بوده و سطح انطباق مورفولوژیک پایین تر است.یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد در صورت اعمال ضوابط ساخت و ساز ویژه پهنه های خیلی زیاد و زیاد می توان جمعیتی بالایی را در بافت فرسوده اسکان داد. چنین فرایندی همچنین موجب توسعه شهر در یک الگوی نظام مند می شود . لازم است که شهرداری از ایجاد فضا ها و کاربری های عمومی چشم پوشی نکند و با ایجاد فضاهای عمومی در محلات و مشارکت در بین ساکنان را ایجاد نماید. اصلاحاتی همچون تخریب ساختمان های قدیمی و تاسیس سازه های بلند مرتبه نیازمند نظارت دقیق است تا تراکم بافت از حد مجاز بیشتر نشود.
تحلیل روابط متقابل شهر جیرفت با روستاهای پیرامون تحت نفوذش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
105 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفع مشکلات جوامع روستایی، گسترش و بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی در فضاهای روستایی و شهرها ارتباطی تنگاتنگ با نوع رابطه شهر و روستا دارد . اگر رابطه حاکم بین شهر و روستا، رابطه ای صحیح و منطقی باشد، شهر از یک طرف به مرکزی برای خدمات و امکانات دهی برای روستاها مطرح شده و از سوی دیگر روستاها نیز در رابطه اقتصادی متعادل و متقابل، نیازمندی های شهرها رافراهم ساخته، شهروروستا به صورت متقابل و تعاون اقتصادی و اجتماعی به حیات خود ادامه می دهند.هدف: پژوهش حاضر، با هدف تحلیل روابط متقابل شهر جیرفت با روستاهای پیرامون تحت نفوذ خودش است.روش شناسی: پژوهش از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه محقق ساخته) استفاده شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و حجم جامعه آماری با مدل کوکران با سطح خطای 5 درصد 384 نفر بر اساس جمعیت سال 1400 انتخاب گردیده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل شهر جیرفت و روستاهای پیرامون تحت نفوذ آن می باشد .یافته ها و بحث: یافته های این پژوهش نشان داد سطح معناداری شهر جیرفت با روستاهای حوزه نفوذ خود به غیر از بعد اجتماعی در ابعاد اقتصادی، اداری-سیاسی و کالبدی کمتر از مقدار 05/0 است، ازاین رو فرض برابری میانگین مطلوبیت ابعاد مذکور در جامعه با متوسط ارزشی مورد نظر (3) رد می شود. همچنین با توجه به مقدار منفی اختلاف میانگین اکثر ابعاد مورد مطالعه می توان نتیجه گرفت که مطلوبیت وضعیت روابط شهر جیرفت با روستاهای حوزه نفوذ خود از وضعیت ضعیفی برخوردار است.نتیجه گیری: جیرفت به عنوان یک شهر میانی و قطب بزرگ کشاورزی جنوب کشور و همچنین به لحاظ تجمیع امکانات، سرمایه و نیروی انسانی در منطقه ضمن تسلط و برتری در سطح ناحیه دارای ارتباط دو سویه با روستاهای پیرامون خود است. از سوی دیگر روستاهای تحت حوزه نفوذ نیز با برقراری جریانات اقتصادی و اجتماعی –فرهنگی، روابط تجاری و سرمایه گذاری در بخش های تولیدی، بازار و مسکن شهری زمینه های پویایی و رشد شهر جیرفت و نیز توسعه در روستای خود را ضمن «وابستگی به شهر» به طور نسبی فراهم نموده اند.
سنجش میزان عدالت فضایی در پراکنش شاخص های توسعه پایدار روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
149 - 162
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دسترسی عادلانه و مناسب همه شهروندان به خدمات عمومی از اصول اولیه برنامه ریزی است که با پیدایش رویکردهای عدالت محور در دهه های اخیر اهمیت فراوانی یافته است و رسیدن به آن در جامعه روستایی مستلزم بررسی و شناخت منابع و امکانات در این مناطق است.هدف: هدف پژوهش حاضر سنجش میزان عدالت فضایی در توزیع شاخص های توسعه پایدار در مناطق روستایی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است که رویکرد حاکم بر آن از نوع کمی است.روش شناسی: در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای بهره گرفته شد. به منظور تحلیل موضوع چارچوبی از هشت شاخص در ۵۴ گویه با اتکا به آمارنامه رسمی سرشماری نفوس و مسکن و فرهنگ آبادی های سال ۱۳۹۵ استفاده گردید که با استفاده از روش AHP وزن دهی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و رتبه بندی روستاها از روش تصمیم گیری ویکور و تاپسیس و در نهایت میانگین رتبه ها استفاده گردید. همچنین برای تحلیل توزیع شاخص ها از ضریب پراکندگی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر ۴۴ روستای شهرستان اردبیل است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل ۴۴ روستای شهرستان اردبیل می باشد .یافته ها و بحث: یافته ها بیانگر این است الگوی توزیع فضایی شاخص های توسعه در روستاهای شهرستان اردبیل نامتعادل است به گونه ای که از بین ۴۴ روستای مورد مطالعه، دو روستا خیلی خوب، ۱۶ روستا در سطح خوب، ۱۸ روستا در سطح متوسط، پنج روستا در سطح ضعیف و سه روستا در سطح خیلی ضعیف قرار داشتند.نتیجه گیری: نتایج ضریب پراکندگی نیز نشان دهنده نابرابری در توزیع شاخص ها است و بیشترین نابرابری در توزیع شاخص های مراکز بهداشتی- درمانی، نمایندگی پخش نفت سفید و جایگاه سوخت است. برای بهبود توسعه و دستیابی به عدالت فضایی پیشنهاد می گردد شاخص های بهداشتی، زیرساختی و ... از توزیع مناسبتری برخوردار گردد تا توسعه پایدار در مناطق روستایی به سمت رشد متوازن هدایت گردد.
مؤلفه های تأثیرگذار بر حس مکان و هویت از منظر شهروندان، مطالعه موردی: پیاده راه عالی قاپو اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
33 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی عناصر تأثیرگذار بر خوانش نقشه شناختی شهروندان در راستای تقویت حس مکان در پیاده راه عالی قاپو است که می تواند موجب ارتقاء کیفیت فضاهای شهری شود.روش تحقیق در این مقاله کاربردی و تحلیلی- توصیفی (توسعه ای) بوده است. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و روش های پیمایش میدانی و پرسش نامه استفاده شده است. با توجه به غیر نرمال بودن داده ها، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، رابطه همبستگی قوی بین مؤلفه های کالبدی - فیزیکی و هویتی - مکانی وجود دارد. با استفاده از آزمون فریدمن مشخص شد در بین مؤلفه های کالبدی- فیزیکی، تنوع فعالیت و سلسله مراتب بالاترین امتیاز و در بین مؤلفه های هویتی - مکانی، بناهای هویتی و آرامگاه شیخ صفی بیشترین تأثیر را در ایجاد حس مکان دارند. در نقشه های شناختی شهروندان بیشترین توجه به گنبد الله الله و مسجد عالی قاپو بود. علت این امر سابقه هویتی، تاریخی و خط آسمان متفاوت این بناها بوده است. شناخت ریشه های هویتی و تاریخی در ساخت پیاده راه ها و ایجاد کارایی بهتر و تقویت حس دل بستگی به مکان اهمیت زیادی داشته و می تواند نقشه های شناختی افراد را از این گونه فضاها تقویت کرده و در کنار این ویژگی های هویتی، شناخت کالبد فیزیکی و توجه به الگوهای هماهنگ با هویت و فرهنگ جامعه می تواند کارایی پیاده راه را افزایش دهد. مهم ترین عناصر تأثیرگذار در حس مکان و تصویر ذهنی شهروندان، عناصر تاریخی موجود در این پیاده راه است؛ لذا با توجه به مؤلفه های هویتی در پیاده راه های جدید، با استفاده از نمادهای تاریخی و هویتی شهر، می توان حس مکان و تصویر ذهنی شهروندان از پیاده راه را تقویت کرد.
سنجش و ارزیابی شاخص های بلندمرتبه سازی شهری شهر اهوازبا استفاده از مدل تصمیم گیری چندمعیار مارکوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
117 - 142
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی و توسعه فضایی در ارتفاع، محصول رشد جمعیت، افزایش شهرنشینی و کمبود زمین مناسب برای ساخت وساز است که در دهه های اخیر رواج یافته است. شکل گیری این گونه ساختمان ها با توجه به ویژگی های آن، در کنار آثار مثبت، محدودیت ها، تهدیدها و مشکلاتی عدیده را به همراه دارد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی شاخص های بلندمرتبه سازی شهری در شهر اهواز از دیدگاه خبرگان و صاحب نظران انجام گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی به شیوه کیفی-کمی انجام شده است. در بخش کیفی اطلاعات از طریق مصاحبه با 5 نفر خبره که به شکل هدفمند انتخاب شده بودند به اشباع نظری رسید و روش تحلیل مضمون شش شاخص (اجتماعی، کالبدی، اقتصادی، زیرساختی، زیست پذیری و محیطی) شناسایی شد. طی نمونه گیری هدفمند، 30 نفر از متخصصین این موضوع و خبرگان و صاحب نظران انتخاب شده است. سپس در بخش کمی با استفاده از تصمیم گیری چندمعیاره MARCOS و وزن معیارها با روش تحلیل سلسله مراتبی محاسبه شده است. نتایج حاصل از مدل مارکو نشان داد که از بین شاخص های تأثیرگذار بر بلندمرتبه سازی شهری، شاخص اقتصادی با امتیاز 727/0، شاخص محیطی با امتیاز 716/0 ، شاخص زیرساختی با امتیاز 709/0 رتبه اول تا سوم را به خود اختصاص دادند که بیشترین تأثیر را بر بلندمرتبه سازی شهری داشته اند شاخص اجتماعی با امتیاز-636/0در پایین ترین سطح قرار که کمترین تأثیر را در بلندمرتبه سازی شهری شهر اهواز داشته اند که نتایج حاکی از آن است که مدل مارکوس در برابر تغییرات احتمالی در اهمیت معیارهای تصمیم گیری حساس بوده و پایداری روش در انتخاب مهم ترین شاخص های بلندمرتبه سازی شهری شهر اهواز نشان داده شده است. و درنهایت پیشنهاد می شود جهت تحقق بلندمرتبه سازی شهری شهر اهواز به 6 شاخص به دست آمده در این تحقیق بالاخص شاخص های اقتصادی و محیطی نگاه ویژه ای داشت
ارزیابی اثرات تنوع فعالیت های اقتصادی بر تاب آوری جوامع روستایی در برابر تغییرات اقلیمی (منطقه مورد مطالعه: روستاهای هدف گردشگری شهرستان سامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع تغییرات اقلیمی دو دهه اخیر در ایران، نشان دهنده آن است که سکونتگاه های انسانی به شکل فزاینده ای آسیب پذیر شده انده اند؛ بنابراین، امروزه تلاقی موضوع تغییرات اقلیمی با مسائل توسعه روستایی، توجه محافل علمی را به سوی رهیافت تاب آوری با نگاهی جامع تر در مقایسه با رویکردهای پیشین جلب کرده است. تنوع فعالیت های اقتصادی به عنوان استراتژی کلیدی برای تقویت تاب آوری و انطباق با تغییرات اقلیمی شناخته شده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرهای تنوع فعالیت های اقتصادی بر تاب آوری جوامع روستایی در برابر تغییرات اقلیمی انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از رویکرد کمی است. جامعه آماری شامل 4519 خانوار روستایی در 11روستای شهرستان سامان است و به کمک فرمول کوکران 354 خانوار به عنوان نمونه تعیین شده است. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، از معادله های ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) با استفاده از نرم افزار Amos و همچنین T تک نمونه و کروسکال والیس با بهره گیری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج به دست آمده از وضعیت تنوع فعالیت های اقتصادی نشان داد که میزان تنوع فعالیت های اقتصادی در روستاهای منطقه سامان در سطح بسیار پایینی است. ازمنظر ابعاد تاب آوری، بعد کالبدی بیشترین مقدار و ابعاد اقتصادی، فردی، اجتماعی، نهادی و اکولوژیکی از کمترین مقدار تاب آوری برخوردار بوده است. استنتاج حاصل از سنجش میزان مطلوبیت تاب آوری در همه ابعاد نشان می دهد که بین حد تاب آوری ایده آل و مقدار محاسبه شده تفاوت معناداری است. همچنین با توجه به اینکه در روستاهای مورد پژوهش تنوع فعالیت های اقتصادی در سطح مطلوبی نیست، این مسئله موجب کاهش تاب آوری در ابعاد مختلف شده است.
مطالعه تاریخی اثرهای زلزله سال 1309ش /1930 م شهر سلماس بر جغرافیایی انسانی و تاریخی این منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
31 - 54
حوزههای تخصصی:
به طور تقریبی، یک قرن پیش زلزله بزرگی در سال 1309 هجری شمسی شهر سلماس را در نیمه شب سه شنبه یا درحقیقت، بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت با 4/7=M و مؤسسه ژئوفیزیک 2/7=M لرزاند. این زلزله در تاریخ منطقه آذربایجان و حتی کل منطقه خاورمیانه یکی از مخرب ترین زلزهاست؛ به طوری که سال 1930 میلادی در تاریخ زلزله شناسی به نام سلماس ثبت شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مطالعه تأثیرات زلزله اردیبهشت 1309 هجری شمسی شهر سلماس بر جغرافیایی انسانی و ابنیه تاریخی و باستانی این منطقه است. روش و رویکرد این پژوهش از نوع بنیادی و از حیث روش شناسی به شکل توصیفی و تحلیلی و بر مبنای شیوه مطالعه منابع دسته اول اسنادی، کتابخانه ای، مطالعات میدانی زمین شناسی و لرزه زمین ساخت است. نتایج و یافته های این پژوهش نشان می دهد که زلزله سلماس در آن واحد موجب تخریب کامل شهر دیلمقان و حدود 60 روستا در دشت سلماس و منطقه های حاشیه آن شد. دامنه آسیب ها از دشت سلماس به دهستان قطور، خوی و مسیر علیای زاب در ترکیه نیز کشیده شد. این زلزله علاوه بر تخریب صد در صد شهر دیلمقان و کشته شدن 2500 تا 4000 نفر باعث نابودی برخی آثار و ابنیه تاریخی و باستانی واقع در کل منطقه سلماس شد.
بررسی و ارزیابی شاخص های بیمارستانی با جمعیت به عنوان معیار سلامت در زندگی هوشمند (مورد مطالعه: منطقه 15 تا 20 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
256 - 235
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین پیامد های رشد شتابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرهای کشور در دهه های گذشته، پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدمات شهری بوده که زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان و میزان برخورداری از کاربری های خدمات شهری شده است. بیمارستان ها بعنوان بخش جدایی ناپذیر از یک سازمان اجتماعی که وظیفه فراهم نمودن مراقبت کامل سلامت شامل اقدامات درمانی و اقدامات پیشگیری در جمعیت را به عنوان یک معیار مهم در سلامت شهر در هوشمند سازی بر عهده دارد. در این تحقیق به بررسی میزان دسترسی جمعیت به بیمارستان در مناطق جنوب شهر تهران با استفاده از روش 2 مرحله ایی حوضه آبریزشناور و پیش پردازش بلوک های جمعیتی و شاخص های درمانی پرداخته شد. جهت جلوگیری از تورم عرضه وتقاضا نسبت به ایجاد محدوده های دسترسی جمعیت به بیمارستان با روش آنالیز شبکه اقدام و مناطق محروم که دسترسی به بیمارستان نداشتند تعیین گردید. نتایج بیانگرآن است که درمنطقه 15 شهرداری تهران کمتر از 15 درصد کل جمعیت منطقه دارای دسترسی به بیمارستان می باشند، درمنطقه 16 عدم توزیع ، پراکندگی نامناسب وعدم توجه به روند تغییرات و پیش ببینی جمعیت دلایل اصلی عدم دسترسی جمعیت به خدمات درمان وبستری می باشد، درمنطقه 17 نحوه مکان یابی صحیح تنها بیمارستان موجود باعث شده که نیمی از جمعیت به خدمات درمانی دسترسی داشته باشند، درمنطقه 18 مکان یابی نامناسب و عدم توجه به روند تغییرات جمعیت باعث شده که 65 درصد جمعیت به خدمات درمانی دسترسی کافی نداشته باشند، درمنطقه 19 عدم توجه و برنامه ریزی و نبود بیمارستان باعث گردیده که جمعیت این منطقه جهت استفاده از خدمات بیمارستانی به مناطق دیگر روی آورند، درمنطقه 20 ، عدم توجه به روند تغییرات جمعیت باعث گردیده نیمی از جمعیت درمحدود خدمات بیمارستانی قرارنگیرند.
الگوی فضایی میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
32 - 53
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش به سه روش تحلیل سلسله مراتبی، جمع وزنی و شاخص هم پوشانی بررسی شد و سپس با استفاده از شاخص های آمار مکانی، الگوی فضایی میزان تاب آوری روستاها تعیین گردید. بدین منظور از 10 معیار شیب، فاصله از گسل، کیفیت ابنیه، مواد و مصالح، عمر ساختمان، لرزه خیزی، زمین شناسی، جهت شیب، عرض معابر و ارتفاع به ترتیب اهمیت استفاده شد. همچنین از دو روش آماره I موران محلی و تحلیل نقاط داغ (G* گتیس-اورد) برای شناسایی الگوها استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی در مقابل زمین لغزش بین تاب آوری خیلی کم تا خیلی زیاد متغیر بوده و روستاهای با تاب آوری خیلی بالا در محدوده شمال شرقی و روستاهای با تاب آوری خیلی پایین در محدوده شمال غربی و در بخش جلگه ای و کوهپایه ای شهرستان املش قرار دارند. در ناحیه کوهستانی شهرستان نیز روستاهای با تاب آوری کم و متوسط در هر سه مدل موردبررسی قابل مشاهده بودند. در این راستا نتایج آماره I موران محلی بیانگر وجود خوشه بالا - بالا (HH) و پایین - پایین (LL) در شمال شرقی و شمال غربی ناحیه موردمطالعه است که این الگوها در روستاهای ناحیه جلگه ای و کوهپایه ای نیز پدیدار شده اند. همچنین وجود نقاط داغ گرم و سرد در شمال شرق و شمال غرب شهرستان به اثبات رسیده و با 3 انحراف معیار مثبت و منفی در سطح اطمینان 99 درصد در ناحیه جلگه ای و کوهپایه ای نمایان شده اند. اکثر روستاهای شهرستان دارای تاب آوری متوسط نسبت به پدیده زمین لغزش بوده و رفتار تصادفی آن ها توسط دو آماره I موران محلی و تحلیل نقاط داغ مورد تأیید قرار گرفت. درمجموع نقاط روستاهای با تاب آوری بالا و پایین با الگوی خوشه ای بالا - بالا و پایین - پایین I موران محلی و نقاط داغ و سرد G* گتیس-اورد در هر سه مدل تحلیل سلسله مراتبی، جمع وزنی و شاخص هم پوشانی منطبق بودند.
چالش ها و بازدارنده های بهره گیری از ظرفیت پیوندهای روستایی- شهری برای باز ساخت اقتصادی فضای روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
19 - 33
حوزههای تخصصی:
شهر و روستا به مثابه دو سکونتگاه انسانی از دیرباز با یکدیگر پیوند داشته اند. با توجه به این که نوع، شدت و ضعف و کیفیت پیوندهای روستایی شهری همواره دستخوش تحول بوده و از ظرفیت ها و توانایی های آشکار و پنهان فراوانی برای باز ساخت اقتصادی برخوردار است، مطالعه حاضر با آرمان شناخت چالش ها و بازدارنده های بهره گیری از ظرفیت پیوندهای روستایی - شهری و باز ساخت اقتصادی فضای روستایی در کشور ایران و استان قم به مثابه یکی از کشورهای درحال توسعه به روش کیفی انجام شد. داده های کیفی با 8 بحث گروهی و 30 مصاحبه انفرادی ژرف گردآوری شد. این تعداد نمونه به روش هدفمند از میان تعداد 97 نفر از مدیران و خبرگان حوزه موردمطالعه (جامعه آماری) که اطلاع دقیق تری از وضع موجود داشتند و با توجه به سطوح فعالیت، تجربه و جایگاه علمی انتخاب شدند. روش انتخاب خبرگان نمونه گیری هدفمند و با بیشترین گوناگونی بود و باهدف شناسایی صاحب نظران از روش گلوله برفی بهره گیری شد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت. اطلاعات به روش زمینه مبنا یا درون مایه ای با نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل شد. یافته ها آشکار ساخت که ازجمله مهم ترین چالش بهره گیری از ظرفیت پیوندهای روستایی شهری برای باز ساخت اقتصادی فضای روستایی پایین بودن میزان دسترسی و کیفیت راه ها میان شهر و روستا و نرخ پایین شراکت و سرمایه گذاری شهری ها در فعالیت های روستایی است.
پایش آسیب پذیری بافت فرسوده مرکزی شهر زنجان از منظر پدافند غیرعامل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
123 - 150
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بافت های فرسوده شهری به دلیل قدمت، ریزدانگی، نوع دسترسی، جنس مصالح و موارد این چنینی بیش تر مستعد آسیب پذیری هستند خصوصاً زمانی که با بحران و تهدید روبه رو می شود. از این رو هدف پژوهش حاضر پایش آسیب پذیری بافت فرسوده از منظر پدافند غیرعامل بوده در زمان تهدید و بحران است.روش پژوهش: پژوهش حاضر، کاربردی-توصیفی است. در این پژوهش ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و نظرخواهی از کارشناسان به شناخت متغیرهای مؤثر پرداخته شده و در مرحله بعد با جمع آوری اطلاعات توصیفی و مکانی، متغیرها با اطلاعات ترکیب و سپس فازی سازی شده و با استفاده از روش ترکیب وزنی، لایه های مورداستفاده در سیستم اطلاعات جغرافیایی روی هم گذاری شده و نقشه ها استخراج شده است. مدل به کار رفته در این پژوهش مدل IHWP ترکیبی از روش منطق فازی و فرایند سلسله مراتبی است.یافته ها: عوامل مؤثر بر آسیب پذیری بافت فرسوده شهر زنجان عبارت اند از قدمت تراکم جمعیت، نرخ تکفل و بعد خانوار، وزن ترافیکی، کاربری های پشتیبان و فضای سبز، قدمت، مصالح ابنیه و درنهایت نفوذپذیری و دسترسی به بافت.نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد که مهم ترین موارد اثرگذار در درجه اول بافت و مصالح و قدمت ابنیه است که 70 درصد مساحت را ابنیه آسیب پذیر در برمی گیرد. سپس نفوذپذیری با 70 درصد تراکم جمعیت، بعد خانوار و تکفل 65 درصد، وزن ترافیکی 58 درصد بافت را با آسیب پذیری بالا تحت تأثیر قرار داده و درنهایت فضای سبز شهری با 67 درصد از مساحت محدوده مورد مطالعه در طبقه آسیب پذیری کم قرار داده است.
تحلیل و ارزیابی میزان زیست پذیری سکونتگاه های روستایی نواحی پیراشهری (مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مطلوب در نواحی روستایی یکی از اهداف برنامه ریزان روستایی می باشد، چراکه می تواند راهگشای معضلات لاینحل روستایی ازجمله فقر، اشتغال و مهاجرت های گسترده باشد. تحقیق حاضر باهدف شناسایی مهم ترین اولویت های زیست پذیری از دیدگاه ساکنان، ارزیابی سطح زیست پذیری در سکونتگاه های روستایی را مورد ارزیابی قرار می دهد. در این راستای نیز، در پژوهش کاربردی حاضر که با روشی توصیفی– تحلیلی انجام گرفته است، وضعیت زیست پذیری محیط های 8 روستای پیرامون کلانشهر اصفهان با جمع آوری داده ها موردسنجش قرار گرفت. با توجه به تعداد خانوارهای کل در جامعه نمونه (5940 خانوار=N) و با خطای 05/0 درصد در فرمول کوکران، حجم نمونه برابر 360 خانوار محاسبه که با روش تصادفی سیستماتیک از جامعه روستایی انتخاب شدند و سپس تجزیه وتحلیل آن ها با آزمون های استنباطی(خی دو، تی تک نمونه ای، تحلیل مسیر، رتبه ای فریدمن) انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادند که با توجه به میانگین به دست آمده برابر 96/2 می توان عنوان کرد که وضعیت زیست پذیری در سطح رضایت بخشی نمی باشد. در این میان، میانگین سطح زیست پذیری روستاهای موردمطالعه در بعد اقتصادی با میانگین 77/2، بعد اجتماعی با میانگین 93/2، محیطی 15/3 و کالبدی با میانگین برابر 02/3 محاسبه گردید. با توجه به اینکه بعد اقتصادی دارای کمترین میزان می باشد، به صورت مستقیم، بیشترین تأثیر را در رقم خوردن این وضعیت نامطلوب داشته است.
تحلیل و ارزیابی سیاست های اجرایی دولت در تأمین مسکن قابل استطاعت با تأکید بر سکونتگاه های غیر رسمی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
147 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی سیاست های اجرایی دولت در تأمین مسکن اقشار کم درآمد و تحلیل میزان کارایی و اثربخشی این سیاست ها، به دنبال ارائه راهبردهای مناسب در تأمین مسکن قابل استطاعت در سکونتگاه های غیررسمی کلانشهر مشهد است.
روش و داده: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و برای انجام آن از روش توصیفی – تحلیلی استفاده گردیده است. مبنای روش گردآوری اطلاعات و داده ها، روش اسنادی و کتابخانه ای، بازدید میدانی، مصاحبه با کارشناسان خبره و تکمیل پرسشنامه با طیف لیکرت است. در ابتدا سعی گردید تا به تبیین جایگاه مسکن قابل استطاعت در سیاست های کلان پرداخته شود و سیاست های اجرایی دولت در تأمین مسکن اقشار کم درآمد بررسی گردد، در ادامه خلأهای موجود و میزان موفقیت سیاست های اجرایی دولت در تأمین مسکن اقشار کم درآمد طی حدود پنج دهه و شش برنامه توسعه کشوری، از طریق مصاحبه با کارشناسان مورد ارزیابی قرار گرفت و در spss تحلیل گردید. شاخص های مورد بررسی میزان کارایی و اثرگذاری هریک از طرح ها را در چهار بعد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، نهادی- مدیریتی و ۲۶ شاخص مورد بررسی قرار داد.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که وضعیت طرح ها در شهر مشهد در زمینه شاخص های مختلف متفاوت است. در شاخص های کالبدی طرح بازآفرینی شهری، در شاخص های اقتصادی طرح مسکن مهر، در شاخص های اجتماعی طرح ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی و در شاخص های نهادی- مدیریتی طرح بازآفرینی شهری در جایگاه اول قرار گرفته اند. میانگین امتیاز کل در بین پنج طرح بررسی شده مربوط به طرح بازآفرینی شهری است.
نتیجه گیری: بررسی های انجام شده در این تحقیق نشان می دهد که سیاست های اجرایی دولت در شهر مشهد نتوانسته به هدف مورد نظر خود دست یابد و کارآمدی آن ها حدوداً در حد متوسط ارزیابی شده است. همچنین ضعف در سیستم های اجرایی استان و شهرستان از مهم ترین دلایل عدم موفقیت طرح ها شناخته شده است.
نوآوری، کاربرد نتایج: از مهم ترین جنبه های نوآورانه و کاربردی تحقیق می توان به بررسی طرح های ملاک عمل دولت ها طی حدود ۵ دهه از ابعاد گوناگون اشاره کرد. جامع بودن بررسی وضعیت تأمین مسکن از بعدهای مختلف و ارائه راهبردهایی در جهت بهبود وضعیت تأمین مسکن، جنبه تازگی و نواوری تحقیق حاضر است.
جغرافیای تاریخی تُرغای و سُلدوز بر مبنای کتاب صفوة الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
616 - 624
حوزههای تخصصی:
مکان های جغرافیایی بستر شکل گیری رویدادهای تاریخی است و اسامی این مکان ها، بازتاب فرهنگ و واقعیت های تاریخی هر منطقه است. از اینرو، براساس نام های ضبط شده در متون و منابع، می توان به بررسی پیشینه یک منطقه پرداخت. از جمله در کتاب صفوه الصفا تألیف ابن بزاز اردبیلی، به اسامی مناطقی اشاره شده که با استناد به آنها، می توان تصویری اجمالی از جغرافیای تاریخی برخی مناطق آذربایجان چون ترغای و سلدوز ارائه کرد. ترغای و سلدوز نام ولایت-های در منطقه آذربایجان بودند که شیخ صفی الدین اردبیلی (650-735ق/1252-1335م) با اهالی آن ولایات مقارن با حکومت ابوسعید (حک:717-736ق/1317-1335م) ایلخان مغول دیدار کرده است. در متون و منابع تاریخی و جغرافیایی به وجه تسمیه، تاریخچه و محدوده جغرافیایی این ولایات اشاره ای نشده است. با توجه به این مسئله، این پژوهش درصدد است جغرافیای تاریخی ولایت های ترغای و سلدوز و اهمیت آنان را با استفاده از کتاب صفوه الصفا ابن بزاز اردبیلی و منابع تاریخنگاری مغولی و تیموری با رویکرد توصیفی- تحلیلی بازسازی و بررسی کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ولایت ترغای در جنوب شرقی و ولایت سلدوز در جنوب و جنوب غربی دریاچه اورمیه واقع بوده اند و به سبب داشتن اقلیم مساعد و به تبع آن آب فراوان و خاک حاصخیز از نواحی پرجمعیت ایالت آذربایجان در دوره حکومت ایلخانان مغول به شمار می رفتند. همچنین اهالی و سکنه این ولایات سنی مذهب از اقوام ترک و مغول و از پیروان و مریدان شیخ صفی الدین اردبیلی محسوب می شدند.
سنجش زیست پذیری در سکونتگاه های غیر رسمی در پهنه شمالی شهر تبریز با ساخت و سازها و تفکیک های غیر قانونی توسط دلالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
182 - 197
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش سکونتگاه های غیررسمی بدون رعایت چارچوب های قانونی، اثرات نامطلوبی بر کیفیت محیط زیست خواهد داشت. کاهش کیفیت محیط زیست این نوع سکونتگاه ها نشان دهنده محیط ناخوشایندتر است و نیز حاکی از سکونتگاهی زیست ناپذیر یا زیست پذیر در سطح پایین است. در نتیجه، کلان شهر تبریز نیز از این قاعده مستثنا نیست و بیش از 500 هزار نفر در این سکونتگاه های غیر رسمی زندگی می کنند که در این تحقیق سکونتگاه های غیر رسمی شمالی شهر تبریز انتخاب شد که شامل 5 محله سیلاب، ملازینال، احمدآباد، ایده لو و عباسی است. این مناطق که شاهد افزایش فعالیت های خانه سازی بوده اند، در بخش شمالی شهر تبریز واقع شده است. فعالیت های خانه سازی و توسعه تسهیلات، توجه سازندگان و دلالان فرصت طلب را به منطقه جلب کرده و به توسعه مسکن غیرقانونی توسط کنشگرهای خصوصی به صورت شگفت انگیزی در پهنه شمالی تبریز منجر شده است. سنجش زیست پذیری در سکونتگاه های غیررسمی ایجاد شده از نظر ساخت و سازها با تفکیک های غیرقانونی زمین قبلاً به طور کامل و دقیق بررسی نشده است. تحقیقات در این زمینه محدود بوده و فقط به شکل بهره برداری از فعالیت ها، سیاست ها و اثرات در شهرهای ایران بررسی شده است. در واقع، ساخت و سازها و تفکیک اراضی غیر قانونی بر فرایندهای توسعه مسکن و در مناطق حومه شهری شهرهای ایران به خصوص شهر تبریز مسلط شده است. در نتیجه، این پژوهش با هدف تدوین معیارهای زیست پذیری و سنجش زیست پذیری سکونتگاه های غیررسمی با ساخت و سازها و تفکیک زمین های غیر قانونی انجام شده و نقشی حیاتی در ایجاد پل ارتباطی بین سکونتگاه های غیر رسمی توسعه یافته با ساخت و ساز و تفکیک اراضی غیرقانونی با مفهوم سکونتگاه های قابل سکونت ایفا می کند و در نهایت، تسهیلات بازارهای مسکن شهری غیررسمی را به عنوان ابزاری برای کنترل توسعه غیررسمی مسکن و سکونتگاه های غیررسمی و اثرات نامطلوب آن بر کیفیت محیطی امکان پذیر خواهد کرد تا شهروندان بتوانند در آینده به سکونتگاه های قابل سکونت دسترسی داشته باشند.مواد و روش هااین مطالعه از پژوهش های اولیه تکمیل شده با پژوهش های ثانویه به عنوان منبع اصلی گردآوری داده ها استفاده کرد. به منظور شناسایی سکونتگاه های غیررسمی ایجادشده توسط ساخت و سازها و تفکیک های غیرقانونی در منطقه شمالی تبریز از چندین تکنیک پژوهشی مانند مصاحبه های کاوشی با دلالان زمین، کاوش های مقدماتی با گوگل ارث از سکونتگاه های غیررسمی، مشاهدات میدانی، و مصاحبه های معتبر با شهرداری منطقه 10 کلان شهر تبریز استفاده شد. پس از تعیین محلات شاخص در این زمینه، پژوهش های اولیه در قالب مصاحبه هایی با کارشناسان منتخب برای دستیابی به اولین هدف یعنی تدوین معیارهای زیست پذیری انجام می شوند و مصاحبه های مبتنی بر پرسشنامه با جمعیت ساکن برای دستیابی به هدف دوم یعنی سنجش زیست پذیری سکونتگاه های غیررسمی توسعه یافته توسط ساخت و ساز ها و تفکیک های غیرقانونی شهر توسط دلالان در پهنه شمالی شهر تبریز انجام شدند. روش تحلیلی استفاده شده برای دستیابی به اهداف مطالعه شامل دو مرحله تحلیلی است که به مرحله نخست (تحلیل کمّی محتوا) و مرحله دوم (تحلیل فاصله و تحلیل عملکرد اهمیت (IPA) دسته بندی شده است. روند کاری که هر مرحله تحلیلی در آن نقشی ایفا خواهد کرد در بخش های زیر شرح داده شده است.یافته هااز تحلیل پرسشنامه متحصصان 8 معیار اصلی و 28 زیرمعیار زیست پذیری در سکونتگاه های ایجادشده توسط تفکیک کننده های غیررسمی اراضی به دست آمد. این معیارها نه تنها از متغیر ورودی به وجود می آیند، بلکه از چندین توصیه و تعدیل مبتنی بر ورودی های کارشناسان نیز ناشی می شوند. این 8 معیار اصلی به اولویت اصلی بهبود عملکرد تبدیل می شوند که به شرح زیر بیان شده است: 1) فاصله تا مراکز تفریحی؛ 2) دسترسی به خدمات پزشکی؛ 3) وضعیت آسفالت معابر محلی؛ 4) وضعیت کانال های زهکشی؛ 5) وضعیت تراکم ساختمان ها؛ 6) فاصله تا پارک ها؛ 7) توان مالی خرید زمین برای اسکان، و؛ 8) دسترسی به محل کار در اطراف محل سکونت. با توجه به 8 معیار یادشده که بر بهبود عملکرد زیست پذیری سکونتگاه های غیررسمی در پهنه شمالی تبریز تأثیر می گذارند، می توان نتیجه گرفت که ارتقای کیفیت زندگی در این مناطق نیازمند توجه جدی به زیرساخت های شهری، خدمات رفاهی و اقتصادی است. معیارهایی مانند فاصله تا مراکز تفریحی، دسترسی به خدمات پزشکی و وضعیت آسفالت معابر نشان دهنده اهمیت تأمین نیازهای روزمره و رفاهی ساکنان این مناطق است. بهبود این شاخص ها می تواند تأثیر بسزایی در افزایش رضایت و کاهش مشکلات روزمره افراد داشته باشد. علاوه بر آن، معیارهایی همچون وضعیت کانال های زهکشی و تراکم ساختمان ها بر مسائل زیست محیطی و ایمنی تأکید دارند. وضعیت ضعیف در این حوزه ها نه تنها سلامت ساکنان را تهدید می کند، بلکه به ایجاد معضلات زیرساختی منجر می شود که در درازمدت هزینه های زیادی برای شهر به همراه خواهد داشت. بهبود این جنبه ها نیازمند سرمایه گذاری های بلندمدت و برنامه ریزی شهری مدون است. دو معیار مهم دیگر شامل توان مالی خرید زمین و دسترسی به محل کار، به عوامل اقتصادی و اجتماعی اشاره دارند. توانایی اقتصادی ساکنان برای خرید زمین و دسترسی آسان به محل کار از جمله عوامل کلیدی در کاهش فقر و افزایش پایداری زندگی در این مناطق است. بدون رسیدگی به این مسائل، تلاش های دیگر برای بهبود وضعیت فیزیکی و زیرساختی ممکن است تأثیرات محدودی داشته باشند.نتیجه گیریاین پژوهش نشان می دهد برای بهبود زیست پذیری در سکونتگاه های غیررسمی، باید به طور هم زمان بر زیرساخت های شهری، خدمات عمومی و توان اقتصادی ساکنان تمرکز شود. از طرف دیگر، پژوهش به این نتیجه می رسد که سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری باید با در نظر گرفتن این معیارها، راهکارهای جامع و متناسب با واقعیت های اجتماعی و اقتصادی این مناطق را تدوین کنند. در نهایت، این پژوهش به عنوان یک راهنمای عملی برای بهبود شرایط سکونتگاه های غیررسمی می تواند به مسئولان شهری کمک کند تا با اولویت بندی مشکلات و نیازها، منابع و اقدامات را به طور کارآمدتر تخصیص دهند و در نتیجه، به بهبود عملکرد شهری و افزایش کیفیت زندگی ساکنان این مناطق کمک کنند.
الگوی مکان یابی و سکونت گزینی خانواده های زندانیان قبل و بعد از حبس (مورد مطالعه: زندان قزلحصار کرج)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
319 - 336
حوزههای تخصصی:
اهداف و زمینه: پژوهش حاضر به الگوی مکان یابی و سکونت گزینی خانواده های زندانیان قبل و بعد از حبس؛ در مورد زندان های مجموعه قزلحصار و ندامتگاه کرج پرداخته است، تا میزان تبعیت خانواده های زندانیان حاضر در این زندان ها را در ارتباط با حوزه پیرامون زندان مورد بررسی و سنجش قرار دهد.روش شناسی: این تحقیق که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، پیمایشی است، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری شامل زندانیان موجود در زندان های منطقه قزلحصار شامل ندامتگاه قزلحصار و ندامتگاه مرکزی کرج می باشد که از این بین، زندانیانی را که خانواده آنها دارای سابقه سکونت در استان البرز بودند به عنوان نمونه آماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. جهت تحلیل داده ها از آزمون ویلکاکسون در قالب نرم افزار SPSS و از دستورات تحلیل فضایی در نرم افزار GIS استفاده شده است. یافته ها: خروجی آزمون ویلکاکسون نشان داد که از 259 خانواده مورد بررسی، سکونت گزینی 202 خانواده زندانیان در دوره پیش از زندان و بعد از زندان یکی بوده و تنها در 4 مورد شاهد تغیر محل سکونت بوده ایم.نتیجه گیری: در حالت کلی نتایج نشان می دهد که هیچ گونه شواهدی دال بر اثرپذیری محیط سکونتگاهی اطراف زندان از موقعیت مکانی زندان های قزلحصار صورت نگرفته است.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری آبی در خوزستان (با تأکید بر سازه های آبی)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی و توسعه جوامع معاصر است. گردشگری را ابزاری برای تحرک اقتصاد حاشیه ای، ترویج و توسعه از طریق ایجاد اشتغال و درآمد تعریف کرده اند که در طول چند دهه گذشته به شدت گسترش یافته است. یکی از جذاب ترین شاخه های صنعت گردشگری که در سال های اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته، گردشگری آبی است.روش بررسی: هدف این مطالعه بررسی، امکان سنجی و تحقق بخشی چشم انداز توسعه گردشگری و ارائه راهبردهای کلان و پتانسیل یابی سازه های آبی جهت توسعه گردشگری آبی است. نوع تحقیق حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت و روش، پیمایشی مبتنی بر مطالعات میدانی (پرسشنامه ای) است. جامعه آماری این پژوهش شامل 376 نفر از مدیران و متخصصین دانشگاهی در حوزه گردشگری، علوم آب و برنامه ریزی شهری است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. برای تحلیل علمی از مدل ترکیبی تحلیل استراتژیک SWOT و همچنین آزمون آماری T در نرم افزار SPSS استفاده شده است.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان می دهد که در وضع موجود بیشترین امکان تحقق پذیری مربوط به شاخص های زیست محیطی و اجتماعی- اقتصادی است؛ یافته های پژوهش بیانگر رابطه مثبت و معنادار بین گردشگری آبی و توسعه پایدار منطقه موردمطالعه است؛ چنانکه با سطح معناداری 000/0 و اطمینان 99 درصد؛ به ترتیب و به طور میانگین در شاخص های زیست محیطی (1/3)، اجتماعی- فرهنگی (9/2) و اقتصادی (9/2) بیشترین تأثیر مثبت و مطلوب، اما در بُعد شاخص های هیدرولیکی (8/2) کمترین تأثیر را داشته است. نتایج به دست آمده بر مبنای مدل استراتژیک سوات که عوامل داخلی؛ نقاط قوت و ضعف و عوامل خارجی؛ فرصت ها و تهدیدها می باشد. با توجه به امتیازبندی گویه های موجود در تحقیق مجموع امتیاز عوامل داخلی 83/2 (قوت ها 023/1 و ضعف ها 81/1) و عوامل خارجی 03/3 (فرصت ها 35/1 و تهدیدها 68/1) به دست آمده است؛ بنابراین بهترین استراتژی و راهبرد تحقق الگوی گردشگری آبی در منطقه موردمطالعه، راهبرد تهاجمی SO یا تقویت و استفاده از فرصت های بیرونی با تمرکز بر نقاط قوت می باشد. یافته ها این پژوهش می تواند برای طراحی سیاست های توسعه و گسترش برنامه ریزی در آینده استان خوزستان استفاده شود؛ و به تدوین شیوه نامه اجرایی فعالیت های گردشگری و تفریحی در زمینه منابع آب و تأسیسات آبی ابلاغ شده از سوی وزارت نیرو به دستگاه اجرایی مرتبط کمک کند.
بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
213 - 236
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت و افزایش چشمگیر فعالیت های انسانی، تغییر الگوهای زندگی و تنوع فزاینده نیازهای بشر منجر به افزایش پسماندهای مختلف در جوامع شهری و روستایی شده است. روستاها به خصوص روستاهای حواشی شهرهای بزرگ ایران همچون دیگر جوامع انسانی تحت تأثیر این تحولات و خطرات واقع شده است. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی در روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم از توابع استان اصفهان پرداخته است. تعداد 150 نفر از جامعه آماری مورد نظر به عنوان نمونه، انتخاب و اطلاعات به روش نمونه گیری تصادفی ساده در سال 1403 جمع آوری شد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی در نمونه مورد مطالعه همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه نیز نشان داد که اخلاقیات و اعتماد اجتماعی به ترتیب بیشترین اهمیت نسبی را در رفتار مدیریت پسماندهای روستایی ساکنان به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره گام به گام نشان داد مؤلفه های مشارکت و اخلاقیات اجتماعی در میان عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی دارای اثرگذاری مثبت و معنی دار بر مدیریت پسماندهای روستایی بودند و بر این مبنا به عنوان مؤلفه های پیشگو در توضیح رفتار مدیریت پسماند روستایی در منطقه مورد مطالعه شناخته شدند. در نهایت، براساس نتایج به دست آمده، برنامه ریزی و سیاست گذاری در جهت ترویج و بهبود اخلاقیات و مشارکت اجتماعی در مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی و ارائه مشوق های مالی در مناطق روستایی توسط نهادهای ذی ربط مورد تأکید قرار گرفت.
بررسی تغییرات ارتفاعی سطح زمین با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری SBAS در بخشی از شهرستان سراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۹
17 - 1
حوزههای تخصصی:
جابه جایی زمین یکی از بارزترین آثار نامحسوس مخاطره ی طبیعی زلزله شناخته می شود. در مطالعه حاضر از تکنیک تداخل سنجی راداری (SBAS) با استفاده از تصاویر سنتیل 1 (2018 الی 2021) جهت برآورد جابجائی و از تصویر لندست 8 سال 2018 جهت استخراج طبقات کاربری اراضی در قسمتی از شهرستان سراب استفاده شده است. همچنین داده های اخذ شده از سازمان آب منطقه ای جهت بررسی وضعیت آب های زیرزمینی در ارتباط با فرونشست ناشی از جابجایی استفاده شده است. طبق یافته ها و بررسی نقشه کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه، فرونشست در نقاط مختلف قابل مشاهده است و در اطراف مناطق کشاورزی و مراتع به 9 سانتی متر در سال نیز می رسد. همچنین در بعضی نقاط میزان بالاآمدگی تا 12 سانتی متر برآورد شده است. بررسی وضعیت سفره ها نشان دهنده ی افت سطح آب های زیرزمینی در اکثر ایستگاه ها بخصوص افت ناگهانی از ابتدای سال 98 می باشد. با توجه به اینکه رابطه ی مستقیم برداشت از آب های زیرزمینی و پدیده ی فرونشست کاملا اثبات شده است؛ ولی بعد از زلزله 5.9 ریشتری آبان 1398 تغییرات ناگهانی در وضعیت فرونشست منطقه رخ داده است. بنابراین بنظر می رسد جابجایی منطقه، بیشتر تحت تاثیر زلزله باشد.
بررسی رابطه ی بین سن مخروط افکنه ها و پارامترهای مقاومتی خاک های تجمع یافته در آن ها (مطالعه موردی: مخروط افکنه های حاشیه طاقدیس دنه خشک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیندهای ژئومورفولوژی با تأثیر در ویژگی رسوبات موجود در مخروط افکنه ها باعث تغییر در پارامترهای مقاومتی خاک، ازجمله چسبندگی و زاویه اصطکاک داخلی می شوند. با توجه به هدف پژوهش حاضر ابتدا از طریق نقشه های زمین شناسی، تصاویر ماهواره ایی و بازدیدهای میدانی، سپس بر اساس شواهد ژئومورفولوژی دو مخروط افکنه حوضه قلعه شاهین و دیره که دارای بخش های قدیمی و جدید می باشد انتخاب گردید. نمونه برداری از سه بخش رأس، میانه و پایین دست بخش های قدیمی و جدید مخروط افکنه ها صورت گرفته است. نتایج بررسی شکل ذرات نشان می دهد از بالادست به سمت پایین دست ذرات متأثر از فرآیند های ژئومورفولوژی به صورت گرد شده، هم بعد، ریزدانه و دارای بافت سطحی صاف هستند. با توجه به آزمایش برش مستقیم میزان زاویه اصطکاک داخلی از ˚38.1 در بالادست تا ˚27.4 در پایین دست مخروط افکنه ها متغیر است. درنتیجه میزان زاویه اصطکاک داخلی از بالادست به سمت پایین دست رو به کاهش خواهد بود. همچنین مطابق با نتایج آزمایش مقاومت تراکمی تک محوری میزان چسبندگی ذرات از kpa45 در بالادست تا kpa150 در پایین دست متغیر است. به طوری که از بالادست به سمت پایین دست، میزان چسبندگی ذرات خاک در مخروط افکنه ها افزایش یافته است