مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
ایلخانان مغول
در این مقاله نمادهایی از هویت ملی ایرانی که پس از فرونشستن گردباد حملات وحشیانه مغولان به کشور ایران پدیدار شد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. میهن ما در طول تاریخ دیرینه خود بارها مورد هجوم اقوام بیگانهای قرار گرفته است که هر چند در ابتدا هدفی جز چپاول و غارت در سر نداشتند ولی رفته رفته در مقابل فرهنگ و تمدن این سرزمین عقبنشینی کردند و پس از مدتی عملاً تسلیم هویت عمیق ملی نیاکان ما شدند. اقوام بیابانگرد مغول نیز هم چون ترک ها، یونانیان و... از جمله این بیگانگان بودند که پس از سیطره ظاهری بر کشور ایران، دگرگون شدند و رنگ و بویی ایرانی یافتند. در این مقاله سعی شده است پیامدهای حاصل از هجوم و استقرار مغول ها در ایران ـ جدای از قتل و غارت و ظلم و ستم بر مردم ـ که از نقطهنظر فرهنگی مؤلفههای مثبتی را به دنبال داشته اند بررسی شود. پیشرفت نهضت تاریخنگاری، تاثیر و تاثر فرهنگهای ایران، چین و هند از یکدیگر، توسعه جلوه های گوناگون هنری، گسترش زبان فارسی، گسترش مذاهب تشیع و تصوف و معماری و... از جمله پدیدآورندگان جهان ایرانی مورد بحث در این مقاله هستند.
سیر تکاملی ابعاد اجتماعی ولایت فقیه از دوران مغول تا مشروطه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پذیرش مردمی ولایت فقیه یک روند تاریخی داشته است که بیشترین تلاش برای طرح اجتماعی آن از دوره مغول و همزمان با سقوط خلافت توسط علمای بزرگی همچون شهید اول، خواجه نصیر الدین طوسی، علامه حلی و ... برداشته شد. این عالمان شیعی، ابتدا با نفوذ در حکومت مغول و سپس، با شیعه کردن حاکم مغول، همچنین اعمال ولایت در حکومت های شیعی صفویه و دخالت مستقیم در جامعه، توانستند جامعه را با ولایت فقیه در عرض ولایت سیاست حکام آشنا سازند.این آشنایی آن گاه همگانی شد که در دوره قاجاریه با پیروزی اصولیون، ولایت سیاسی – مذهبی علما در عرض حکومتِ سیاسی شاهان قاجار تأسیس شد. ولایت فقیه در نهضت تنباکو و مشروطه فراگیر و صورت بین المللی به خود گرفت. انقلاب اسلامی نمونه کامل ولایتی بود که علمای سابق پایه های اجتماعی آن را استحکا بخشیده بودند.
بررسی تاریخی پوشاک زنان در دوره ایلخانان (736-654 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله دست یابی به آگاهی صحیح در خصوص انواع، اجزاء، شکل و طرح پوشاک زنان در دوره ایلخانان مغول می باشد. چراکه لباس بیش از هر چیز نشان دهنده هویت انسانی، اجتماعی و قومی پوشنده آن است و بررسی پوشاک هر دوره می تواند یکی از پرارزش ترین منابع برای شناخت و درک ذهنیت توده های مختلف جامعه باشد. در این میان مطالعه تاریخی لباس زنان در ایران بعد از اسلام بدلیل حفظ کرامت زن مسلمان از جایگاه والاتری برخوردار است، به خصوص در دوره هایی که کشور ما زیر سلطه اقوام بیگانه قرار داشت. در این پژوهش تلاش می شود تا با مطالعه متون تاریخی و برخی از متون ادبی دوره مغول، به اطلاعاتی در خصوص پوشاک زنان در دوره ایلخانان مغول دست یافت و با مطالعه سفرنامه ها و مشاهده نگارگری های برجای مانده از آن دوران به تصویر کامل تری رسید. روش پژوهش بر مبنای تاریخ خرد (microhistory) است و مطالب حاضر به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است.
مطالعه تطبیقی زبان مشترک شعر و معماری درقرون هفتم تا نهم ه.ق در ایران (سبک معماری آذری و شعر سبک عراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
181 - 195
حوزه های تخصصی:
قرن هفتم تا نهم ه.ق با توجه به حادثه مهم این دوره، یعنی حمله ویرانگر مغول، در تاریخ ایران بسیار با اهمیت است. در این دوره شاهد تغییرات فراوانی در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و هنری تحت تأثیر حاکمان مغول در ایران هستیم. معماری و شعر نیز در این دوره، به عنوان دوشاخه اصلی از هنر، از این تغییرات مستثنا نبوده و دچار تغییرات و تحولات فراوانی شدند که به دلیل اهمیت این تغییرات، نیازمند مطالعه بیشتری می باشد. ازاین رو در مقاله حاضر به بررسی تطبیقی معماری و شعر در این دوره که شامل معماری سبک آذری و شعر سبک عراقی می باشد می پردازیم. در حقیقت در این تحقیق بر آنست ابتدا به تشریح ویژگی های سیاسی و اجتماعی دوره مغول بپردازد و سپس در سه نمونه موردی از شعر سبک عراقی و معماری سبک آذری، تأثیرات این ویژگی ها را در شعر و معماری این دوره از تاریخ ایران بررسی کند. روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله، روش تاریخ پژوهی تطبیقی می باشد که از نظر هدف، به صورت توسعه ای و بر مبنای ارتقای توصیف ها و تحلیل های انجام شده در پژوهش های پیشین است. یافته اندوزی آن هم به صورت کتابخانه ای و اسنادی و مطالعه تحقیقات پیشین صورت پذیرفت. در جمع بندی اطلاعات به دست آمده نیز از رویکرد تحلیلی تطبیقی بهره گرفته شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس مقایسه و تحلیل عقلی نگارندگان استوار است. نتایج نشان داد که به دلیل زمینه مشترک هنرها، شاهد تأثیر شرایط اجتماعی این دوره در محتوا و کالبد آثار معماری و ادبی این دوره می باشیم که از جمله نمود آنها می توان به عظمت یافتن ساختمان ها و رواج ساختن خانقاه در معماری و رواج عرفان و غزل در شعر اشاره کرد.
الگوبرداری ایلخانان مغول از عناصرکالبدی شهرهای ایرانی در شهرسازی (با نگاهی به ساختار فضایی سلطانیه، نمونه ای از اولین شهرهای ایلخانی)
حوزه های تخصصی:
نظر به اینکه پس از حمله ی قوم مغول و در سالهای اولیه ی استقرارشان در ایران، ویرانیهای بسیار عظیمی بر پیکره شهرهاو ساختار آنها وارد آوردند و از آنجا که آنان کمترین اهمیتی برای شهرها و بناهایش قائل نبودند،و با توجه به اینکه که مغولان چادرنشین هیچگونه شناختی از مقوله ی شهر و شهرسازی نداشتند این سئوالات پیش می آید: 1-آیاشناختشان از الگوی شهرسازی و شناخت عناصر شهری ایرانی نقشی در پی ریزی ساختار شهرهایشان داشت؟ 2-کالبد فضایی شهرهایی که پس از استقرار در ایران ساختند چگونه بود؟ پاسخی که در پی یافتن این پرسشها حاصل شد بیان کننده این است که،ساخت و به عین در آوردن هر پدیده ای توسط سازنده یا سازندگان بی تأثیر از پدیده های پیشین و اطراف نیست و شهر نیز از این قاعده مستثنی نبوده.براساس مطالعات و بررسی ها صورت گرفته،الگوبرداری از شهرهای هم دوره در شهرسازیِ عصر مورد مطالعه کاملا مشهود است.
بررسی سکه های ایلخانان مغول در تابران توس(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آثار و شواهد باستان شناسی و متون تاریخی شاهد برگستره وسیع جغرافیای فرهنگی سرزمین توس در طول تاریخ می باشند. از میان اماکن و زیستگاههای باستانی برجای مانده در دشت توس شهر تاریخی تابران به دلایل مختلف از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. مطالعات باستان شناسی انجام شده، شناختی نسبی را از توس دوران اسلامی برای پژوهشگران فراهم آورده است. تابران در ادامه حیات تاریخی توس اسطوره ای و کهن در دوران اسلامی، در ابعاد گوناگون تاریخی، اجتماعی و سیاسی قابل بررسی و مداقّه می باشد. اشیاء و مواد فرهنگی به همراه بقایای معماری مکشوفه روشنگر راه برای آگاهی نسبت به ناشناخته های تابران توس می باشند. سکه ها بعنوان بخشی از مدارک تاریخی و باستان شناسی و اسناد قابل اعتماد و صریح در بین اشیاء و آثار کشف شده، چراغ راه محققین در برابر نکات مبهم و تاریک محسوب می شوند. در این مقاله به لحاظ اهمیت موضوع به بررسی و معرفی ارزشها و ویژگی های یک مجموعه سکه مکشوفه از گمانه زنی باستان شناسی در شهر توس پرداخته شده که اتفاقاً بعنوان اسناد و مدارک متقن در رابطه با رونق و اعتبار و جغرافیای تاریخی، فرهنگی، اقتصادی شهر ویران شده توس در عصر مغولان قابل عرضه و بررسی بوده و باتوجه به نوشته ها، نقوش و محل ضرب حاوی اطلاعات ارزشمند تاریخی، سیاسی و مذهبی این دوران توس می باشند.
مطالعه ساختارشناسی نمونه های ملاط گچی از سه دوره تاریخی و چهار اقلیم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معمولاً در نقاط مختلف ایران با توجه به اقلیم و با توجه به مصالح بومی، ملاط مناسب برای ساخت بنا و برای اندود و آرایه های معماری انتخاب می شده است. مطالعه ساختارشناسی ملاط پنج بنا که در چهار اقلیم متفاوت ایران قرار دارند و مربوط به سه دوره تاریخی هستند می تواند بررسی های اندک گذشته در خصوص شناخت فنی ملاط در دوره ساسانیان، سلجوقیان و ایلخانان مغول را تکمیل تر کند. این شناخت از سه جهت می تواند ارزشمند باشد: شناخت دانش فنی ساخت ملاط در دوره های تاریخی؛ کمک به حفظ آثار باقی مانده در بناهای موردمطالعه؛ کمک به مهندسی معکوس و ساخت ملاط مناسب برای مرمت آثار. پژوهش حاضر باهدف دستیابی به پارامترهایی که بیشترین تأثیر در استحکام و ماندگاری ملاط گچی در دوره های تاریخی را دارد، انجام شده است. در این راستا، از بناهای موردمطالعه، نمونه برداری انجام پذیرفت که با استفاده از آنالیزهای (XRD, XRF, EDS) و مطالعه با میکروسکوپ دیجیتال و همچنین SEM به ارزیابی و مقایسه میان این ملاط ها اقدام شد. نتایج حاصل از پژوهش گویای این مهم است که تفاوت اقلیمی و تفاوت دوره های تاریخی تأثیر زیادی بر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی ملاط گچی ندارد. دو پارامتر تأثیرگذار (که تأثیر پارامتر دوم بیشتر است) که در نتیجه پژوهش حاضر ثابت شد، الف: میزان و چگونگی ترکیب مواد برای ساخت ملاط ب: چگونگی عمل آوری ملاط، است. استادکاران سنتی برای ماندگار کردن اثرشان، در مرحله عمل آوری ملاط، تلاششان را کرده اند تا به کیفیت موردنیاز و متناسب با اقلیم برسند. یکی از نکات مهمی که برای چگونگی عمل آوری و حتی ترکیب ملاط گچی مدنظر بوده، کارکرد ملاط است. معمولاً ملاط گچی با سه کارکرد (ملاط بین مصالح سنگ و آجر، ملاط برای اندود سطوح، ملاط برای آرایه های گچی) اجرا می شده که هر کدام به زیربخش هایی نیز قابل تقسیم است و همه این ها در چگونگی عمل آوری ملاط تأثیر دارد.
پژوهشی دربارۀ «وزارت» خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۹ (پیاپی ۱۴۹)
139 - 162
حوزه های تخصصی:
جایگاه برجسته خواجه نصیرالدین طوسی در میان «اسماعیلیه» و نیز تقرب و نفوذ وی نزد «مغول ها» در ایران، این دیدگاه را پیش آورده که خواجه در این حکومت ها، به مقام «وزارت» منصوب شده است و رواج این دیدگاه تا آنجا پیش رفته که در میان شماری از پژوهشگران به عنوان گزاره ای قطعی انگاشته شده است؛ اما بررسی ها این دیدگاه را تأیید نمی کند؛ بنابراین پرسش این پژوهش آن است که مستنداتِ گزاره تاریخیِ «وزیر»بودن خواجه نصیرالدین چیست. چنین می نماید که برای دیدگاه یادشده منابع و مستندات موثق و معتبری در دست نیست و آنچه گفته شده بر پایه منابعی در این زمینه است که نویسندگان آن ها آگاهی دقیقی نداشته یا از روی ملاحظاتی خاص خواجه را وزیر اسماعیلیه و مغول خوانده اند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و باهدف ارزیابی گزاره ای مطرح درباره زندگانی خواجه نصیرالدین، انجام شده و نشان می دهد که خواجه ، افزون بر نفوذی که نزد فرمانروایان اسماعیلیه و سپس مغول داشت و نیز جدا از اینکه به طور مشخص برخی مناصب ازجمله سرپرستی «اوقاف ممالک» ایلخانی را در دست داشت، هیچ گاه مسئولیت «وزارت» (به معنای فنی و تخصصی آن) را در دست نداشته است. هرچند این نکته را نمی توان از نظر دور داشت که به دلیل اینکه خواجه از مقربان ایلخانان بوده، فراتر از امور اوقاف در حکمرانی مغول در ایران تأثیر و نفوذ داشته است.