فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
307 - 329
حوزههای تخصصی:
اشعاری که به روایت حوادث و شخصیت های تاریخی یک ملت می پردازند از آن رو که دارای پیامدهای غرورآفرینی در فرهنگ آن ملت هستند، جایگاه برجسته ای در متون ادبی دارند. در این میان شعر «در امواج سند» حمیدی شیرازی که دارای مؤلفه های تعلیمی، تاریخی و حماسی ایرانیان در مقابله با یورش مغولان است و از سویی شعر مشابهی در ادبیات عرب با عنوان «مقتل سلطان تاج الدین» محمد الفیتوری شاعر معاصر سودان که روایتگر نبرد قبائل مسالیت در سودان با استعمار فرانسه در سال 1910، که به نبرد دروتی معروف است، از این دسته است. در این پژوهش دو شعر مذکور بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکایی بررسی و تطبیق داده شده است تا دریابیم این دو شاعر در بیان روابط و مناسبات اجتماعی اشعار خویش، از چه تمهیداتی بهره جسته اند و کلام آن ها تا چه حد توانسته در ایجاد فضای مناسب شعری و شخصیت پردازی قهرمانان، با بهره گیری از نشانه ها و دلالت های گوناگون، در بیان مبانی تعلیمی و شاخصه های آن، توفیق یابد.
توتمیسم در سه اثر حماسی: گیل گمش، رامایانا، گرشاسپ نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغزل بهاریه در دو چکامه از ابوتمام طائی و رودکی سمرقندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (ادبیات تطبیقی) سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
151-173
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی مضامین مشترک در اشعار حسّان العرب و حسّان العجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
255 - 273
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه در مقوله ادبیات تطبیقی با نگاهی به آثار و منظومه های ادبی و هنری کشورهای مختلف می توان شاهد اشتراکاتی در این آثار بود، نوشتار حاضر با هدف بازخوانی اهم مضامین و درونمایه های مشترک اشعار حسّان بن ثابت و خاقانی ، به شیوه توصیفی- تحلیلی این وجوه را مورد واکاوی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که در زمینه مدحیّات، خاقانی بر خلاف حسّان در ستایش سلاطین از اغراق های شاعرانه بهره گرفته؛ ولی در مدایح نبوی و منقبت خلفای راشدین، هر دو شاعر به بیان احوال و اوصاف واقعی پرداخته و از مبالغه گویی پرهیز کرده اند. حسّان در هجویات خود فقط به هجو اشخاص و قبایل خاص پرداخته؛ لیکن خاقانی علاوه بر هجو اشخاص، به هجو تیپ های شخصیتی پرداخته است. اشعار فخرآمیز خاقانی بیش تر محدود به خود اوست؛ لیکن اشعار فخرآمیز حسّان بیش تر دربرگیرنده مباهات به خاندان و قبیله اش می باشد. خمریّات خاقانی قبل از تحول روحی او و خمریّات حسّان در دوره جاهلی سروده شده است و هر دو در دوره دوم زندگی خود از شراب و وصف مجالس باده نوشی اجتناب ورزیده اند.
مقایسه مقامات سیر و سلوک در عرفان اسلامی و تائوئیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
147 - 177
حوزههای تخصصی:
سلوک، حرکت از نقطه مبدأ به سوی مقصد است. در سلوک عرفانی مقصد و نقطه پایان، فنای در توحید است. سلوک عرفانی که سفری انفسی و باطنی جهت نیل به ذروه کمال معنوی است در اندیشه های عرفانی در قالب مقاماتی ترسیم شده است. در این جستار با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای منازل سلوک عرفانی در عرفان اسلامی و تائوئیسم مورد بحث تطبیقی قرار می گیرند تا به این سؤال پاسخ داده شود که وجوه اشتراک و اختلاف ساختار مقامات سلوک در عرفان اسلامی و عرفان تائوئی کدام اند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد در هر دو سلوک عرفان و تصوف اسلامی و عرفان تائوئی، سالک با پشت سر گذاشتن مراحل و مقامات سلوک و تزکیه از آلایش های نفسانی به وارستگی و معرفت و بصیرت شهودی دست یافته و در نهایت در فقر و فنای عرفانی و معادل آن در تائوئیسم به اشراق و شهود تائو نائل می گردد. عمده ترین افتراقات، دید شریعت مدارانه سالک مسلمان است که با تأکید بر عبادات حبّی در پی عبودیّت و کسب رضایت پروردگار خویش است. حال آنکه نظام سلوکی تائوئیسم فاقد چنین مفاهیمی است.
نقد و بررسی: پیرامتن در برگردان اثر ادبی: مطالعه موردی سفرنامه نیکلا بوویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (ادبیات تطبیقی) سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
175-187
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی درآثار لئو تولستوی و معنادرمانی ویکتور فرانکل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
212 - 245
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بررسی دیدگاه ویکتور فرانکل بنیان گذار مکتب لوگوتراپی (معنادرمانی) و تطبیق دادن آن با چهار رمان تولستوی، ویژگی های شخصیت سالم را بیان کرده ایم. تولستوی همچون فرانکل با به تصویرکشیدن روابط فرد با خویشتن در وهله نخست، درصدد تعریف و تبیین نوعی از خودآگاهی و سپس ترسیم شخصیت سالم در مکتب روان درمانی برآمده است. در پژوهش پیشِ روی با تحلیل و بررسی رفتارها و کنش های شخصیت های اصلی رمان ها و تطبیق دادن آن ها با ویژگی هایی که فرانکل درخصوص ارزش مداری زندگی برشمرده است، به بیانی ادبی از تأثیر ارزش مداری زندگی در دستیابی به شخصیت سالم رسیده ایم و در پاسخ به این پرسش که چه ویژگی های در شخصیت های اصلی رمان های تولستوی وجود دارد که با مشخصات اصلی انسان سالم موردنظر فرانکل قابل انطباق و هم پوشانی است؟ در شخصیت های رمان آنا کارنینا ارزش های سه گانه بیشتر از بقیه رمان ها تجلی یافته است، در رمان های رستاخیز و پدر سرگی و مرگ ایوان ایلیچ، ارزش های نگرشی پررنگ ترند و بعضی شخصیت های پویا درگذر زمان و علی رغم وقوع رویدادهای سلسله وار به شخصیت هایی سالم تبدیل شده اند؛ براین اساس و با توجه به مسئله بنیادین در پژوهش پیشِ روی به نظر می رسد ویژگی های قهرمانان رمان با آنچه فرانکل تعریف کرده است، انطباق و هم پوشانی دارد.
تبیین شاخصه دینی در اندیشه حکومتی سعدی و طرطوشی؛ موردکاوی گلستان و سراج الملوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
403 - 424
حوزههای تخصصی:
آثار مختلفی در ادبیات فارسی و عربی پدید آمده اند که با رویکردی موعظه گونه، اقشار مختلف مردم را مورد مناصحه و ارشاد قرار داده و سعی در تقویت اخلاق و تحکیم مدنیت جامعه داشته اند. از جمله این اقشار سلاطین و شاهان هستند که نویسندگان این آثار، این گروه را مخاطب قرار داده و تلاش نموده اند جایگاه سلطان و شیوه هایی حکومتی وی را تشریح نمایند و در این میان به اصول دینی، سیاسی، و اخلاقی و مدیریتی و نظائر آن توجه داشته اند. سعدی در «گلستان» خود در بابی مخصوص به سیرت پادشاهان و در دیگر ابواب به طور گذرا، به اخلاق و محاسن و مساوی این گروه می پردازد و به نوعی بایدها و نبایدهای آن ها را ذکر می کند. طرطوشی نیز در «سراج الملوک» درباره سلاطین سخن رانده و اصول اخلاقی و سیاسی که باید ملک به آن آراسته باشد را بیان می دارد. این پژوهش در صدد است تا به شکلی ویژه، نقش شاخصه دینی را در اندیشه حکومتی سعدی و طرطوشی در سه محور جایگاه سلطان، شیوه حکومتی، و مفهوم زوال پذیری حکومت، مورد بررسی قرار دهد.
ارزیابی کیفیت ترجمه حکمت های نهج البلاغه با تکیه بر مدل کارمن گارسس (مطالعه موردی ترجمه شهیدی و دشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه ترجمه متون به زبان دیگر و حفظ میزان تأثیرگذاری آن، همواره یکی از دغدغه های اصلی مترجمان و منتقدان بوده است؛ چراکه هیچ متنی بدون ایجاد تغییرات در آن، قابل ترجمه به زبان مقصد نیست. این مهم در ترجمه متون دینی، اهمیت بیش تری می یابد و شاهد ترجمه های متعدد از آن ها هستیم. بدون شک، هر ترجمه ای از ویژگی های مثبت و منفی، برخوردار است و کیفیت ترجمه، وابسته به میزان برخورداری آن از این ویژگی هاست. در زمینه تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده، نظریات متعددی وجود دارد و غالبا سعی در رسیدن به ترجمه ای کامل و مطلوب داشته اند. این تلاش ها و ارزیابی ها سبب پیشرفت در امر ترجمه می شوند. در این پژوهش، الگوی خانم کارمن گارسس که در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- واژه ساختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- عملی طراحی شده است، به دلیل قابلیت تطبیق آن بر متون ادبی، انتخاب شده و به روش توصیفی- تحلیلی و آماری، دو ترجمه آقایان دشتی و شهیدی از حکمت های نهج البلاغه، مورد مقایسه قرار گرفته تا مشخص شود طبق مؤلفه های این نظریه، کدامیک از ترجمه ها مقصدگراتر بوده و از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. نتایج تطبیق نظریه گارسس بر این دو ترجمه، حاکی از آن است که ترجمه شهیدی، مقصدگراتر از ترجمه دشتی است و در سطوح اول، سوم و چهارم، ویژگی های مثبت بیش تر و ویژگی های منفی کمتری دارد اما در سطح دوم، ویژگی های هر دو ترجمه، یکسان هستند؛ لذا ترجمه شهیدی از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. به علاوه، هر دو ترجمه، در سطح چهارم، نیازمند بازنگری هستند.
سیمیائیّه الرموز فی أشعار بدوی جبل الوطنیّه (الرموز الجمالیه والزمکانیه والنفسیه الشخصیه نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
109 - 136
حوزههای تخصصی:
السیمیولوجیا علم یدرس نظام العلامات داخل الحیاه الاجتماعیه والذی تکمن مهمته فی البحث عن الدلالات الخفیّه لکلّ نظام علاماتی سواء کانت لغویّه أو غیر لغویّه. یحاول هذا البحث من خلال المنهج الوصفی– التحلیلی وعلى ضوء التحلیل السیمیائی أن یقوم بدراسه أهم الرموز الجمالیه کالاستعاره والتشبیه والکنایه والإغراق والرموز الزمانیه والمکانیه والنفسیه الشخصیه والقرآنیهفی أشعار بدوی جبل الوطنیّه، لما فیها من أبعاد دلالیه تفید فی دراسه النص الشعری والتعرّف علی أفکاره وآرائه. استطاع بدوی أن یجعل نصّه مؤثّراً باستخدام الرموز السیمیائیّه التی تمنح شعره جمالیّه خاصّه. إنّ توارد الدلالات الرامزه فی نصّ بدوی لیس اعتباطیاً بل هو صادر عن موقفه الفکری من الحیاه والکون، وقد ولّد فی الرموز اللغویه سلسله من الإیحاءات التی تعمّق إحساس المتلقی بالرموز. والملاحظ أنّ هذه الدراسه تکون وجیزه انتقائیه لأنّ کثره الأمثله لا تسمح بدراسه استقصائیه. من أهم نتائج البحث هو أنّ الشاعر من خلال استخدامه لهذه الرموز أراد أن یصوّر مفاهیم کحبّ الوطن والفخر بتراثه الماضوی، وآلام الأمّه العربیّه، والعوده إلى البلد ومآسی عصره إلى جانب بیان عواطفه وتجاربه الروحیّه. ومن خلال خلقه الصّور الأدبیّه قد أضفی حیویّه على شعره وأخرجها من الدلالات الصریحه إلی الرمزیه.
تحلیل تطبیقی نقد نظام اجتماعی مردسالار در شعر سیمین بهبهانی و فهمیده ریاض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
97 - 140
حوزههای تخصصی:
بسیاری از اندیشمندان و روشنفکران، ریشه عقب ماندگی و مشکلات زنان را در نظام اجتماعی مردسالار دانسته اند. لذا سال ها قبل جنبش آزادی زنان در ایران و پاکستان شکل گرفت که یکی از هدف های آن مبارزه با نظام اجتماعی مردسالار بوده است. در این میان زنان اهل قلم به مقوله ی تبعیض و بی عدالتی نسبت به زن واکنش نشان داده و آثاری را با این مضمون پدید آورده اند. سیمین بهبهانی شاعر ایرانی و فهمیده ریاض شاعر پاکستانی درونمایه ی نقد نظام اجتماعی مردسالار و بیان مشکلات زنان در این جوامع را در اشعار خویش دستمایه ی مضمون سازی قرارداده اند. در اشعار زنانه ی دو شاعر یاد شده، مشکلات و مسایل زنان و انتقاد از نظام اجتماعی مردسالار با بسامدی قابل توجّه بازتاب یافته است لذا در این پژوهش بازتاب موضوع یادشده در شعر دو شاعر ایرانی و پاکستانی به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی با بهره گیری از برخی اصول و آموزه های جامعه شناسی ادبیات واکاوی و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که انتقاد از نظام اجتماعی مردسالار یکی از گفتمان های اصلی شعر سیمین بهبهانی و فهمیده ریاض است که در قالب مضامینی؛ همچون سلب آزادی های اجتماعی، ازدواج اجباری، جواز چندهمسری مردان و ... بازتاب یافته و به تصویر کشیده شده است؛ با این تفاوت که نقد های اجتماعی سیمین بهبهانی آمیخته با نوعی رمانتیسم، احساساساتی و سطحی؛ اما انتقادات فهمیده ریاض عمیق، متفکرانه، تند و همراه با دلالت های آشکار وپنهان سیاسی است.
تطبیق دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری در باب مسأله مراتب تحقق انسان کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
271 - 292
حوزههای تخصصی:
بین اشعار مولوی و اقبال لاهوری شباهت های وجود دارد که موجب شده این دو شاعر بزرگ به هم نزدیک شوند. سؤال اصلی در این نوشتار این است که انسان از دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری دارای چه جایگاهی هستند؟ بررسی اشعار این دو شاعر و مقایسه آن ها در رابطه با انسان و محتوای آن بیانگر این است که مولانا و اقبال لاهوری اعتقاد دارند که در سلسله مراتب وجود، انسان به عنوان آخرین مرتبه هستی پا به عرصه عالم گذاشته و یا به قولی متأخّر زمانی است، ولی علت اصلی و غایی آفرینش محسوب می گردد و خلاصه و اشرف تمام مخلوقات به شمار می رود. از مشترکات دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری می بایست به نوع نگاه آن ها به انسان به عنوان موجودی دو بعدی و دارای مراتب، غایت خلقت بودن انسان کامل و برتری انسان بر سایر موجودات اشاره کرد. نتایج حاکی از آن است که اقبال لاهوری علاوه بر شباهت نگرش به مولانا به فلسفه تربیتی انسان توجه دارد.
راوی غیر قابل اعتماد در رمان های کوابیس بیروت و شازده احتجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث جدید روایت شناسی، «راوی غیر قابل اعتماد» است؛ یعنی کسی که به دلایلی چون: دانش محدود و کم اطلاعی، اختلال در حافظه و فراموشی، روان پریشی، عدم توجّه به نشانه های دستوری در نقل رویدادها، تناقض بارز در گفتار و رفتار، ترس و تردید و نیز تعصّب، رویدادهایی را که نقل می کند موثّق و معتبر نیستند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تطبیق رمان های «کوابیس بیروت» از غاده السمّان نویسنده سوری و «شازده احتجاب» اثر هوشنگ گلشیری نویسنده ایرانی بر اساس مؤلفه های راوی غیر قابل اعتماد پرداخته است. نتایج، نشان از آن دارد که راویان هر دو رمان، روانی پریشان و آشفته دارند و این روان پریشی در رمان کوابیس بیروت نمود بیشتری دارد و عنوان کابوس ها بر روی این رمان، خود دلیل روشنی بر وضعیت نامطلوب روحی روانی راوی آن است. هر دو راوی، پیرامون رویدادها اطلاعاتی اندک دارند؛ لذا در نقل آن ها مرتّب از کلمه «شاید» استفاده می کنند و حتّی زمانی هم که واژه «حتماً» را به کار می برند، سیاق جملات، نشان از عدم قطعیّت آنان دارد. هر دو راوی مدام در حالتی از ترس و تردید هستند و آن را به خواننده هم منتقل می کنند. اختلال در حافظه، تکرارهای بی مورد و نیز تناقض در گفتار و رفتار راویان، روایت آنان را از درجه اعتبار ساقط کرده است، البته بی اعتباری راوی شازده احتجاب با چاشنی دیگری به نام تعصّب او نسبت به خاندان قاجار، رنگین تر بوده به گونه ای که مانع ارائه بی طرفانه برخی گزارش ها شده است.
الإنسانویه ومظاهرها فی أشعار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
35 - 59
حوزههای تخصصی:
قد دخل مفهوم الالتزام الاجتماعی والإنسانی بمعناه الجدید إلى الشعر الفارسی المعاصر بشکل عام، من خلال أدب الثوره الدستوریه، ویعتبر هذا المفهوم أحد السمات الممیزه لشعر نیما یوشیج مقارنه بالأدب الفارسی الکلاسیکی. وبتعبیر آخر، یمکن تسمیه نیما بالمعنى الدقیق والجدید للکلمه شاعراً ومفکراً إنسانیاً ومجتمعیاً، لأن شعره ینأى بجدیه وشامله عن الأنا ویدخل إلى عالمی الاجتماعی والإنسانی. فی هذا البحث الذی اعتمد على المنهج الوصفی التحلیلی وتحلیل المحتوى، تم شرح عناصر النزعه الإنسانویه وفاعلیتها فی المجال الاجتماعی فی شعر نیما. وإنکار الاستبداد والتفرّد والإیمان بالأصاله الإنسانیه، والفاعلیه البشریه فی تحدید مصیره الاجتماعی والسیاسی للشخص نفسه وللآخرین، والتصور الإنسانی للطبیعه، والاتجاه نحو الرمزیه الاجتماعیه والإنسانیه تعدّ من أهم عناصر النزعه الإنسانویه فی قصیده نیما یوشیج، وهی تمثّل النتائج التی توصّل إلیه البحث الحالی.
تجلّیات عقده النقص الأدلریه لدی الشخصیه المحوریه فی روایه طیور أیلول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
31 - 55
حوزههای تخصصی:
یعتبر النقد الأدبی التحلیلی النفسی من الحقول الجدیده فی مجال النقد الأدبی، والذی یقوم فیه الناقد بتحلیل ودراسه الزوایا الخفیه والمظاهر النفسیه الموجوده فی شخصیات العمل الأدبی، لکی یخضع النص لتحلیل أمثل. حاولنا فی البحث الراهن إلى تحلیل شخصیه "منى" البطله والشخصیه المحوریه فی روایه "طیور أیلول" لإمیلی نصر الله الکاتبه والروائیه اللبنانیه فی ضوء نظریه أدلر فی علم النفس الفردی؛ إذ أن هذه الروایه تناقش الإحباط والنبذ عند النساء فی المجتمعات الریفیه اللبنانیه، حیث کن یعانین من الشعور بالنقص وانعدام الذات والوحده؛ ومن ضمن هذه الشخصیات "منى" بطله الروایه. اعتمدت الدراسه المنهج الوصفی- التحلیلی ضمن إطار نظریه أدلر فی علم النفس الفردی، وتبحث مسلّمه أساسیه من مسلمات نظریته، وهی عقده النقص وملامح تکوینها فی شخصیه "منى" وانعکاسات هذا الشعور فی سلوکیاتها، ثم اتخاذها آلیات لتعویض ذلک الشعور. وتوصلت هذه الدراسه إلى أن بعض العوامل مثل البیئه الاجتماعیه والتقالید القاسیه خاصه وجهه نظر والد منى الاستبدادیه والإحباط فی الغرام، والفقر، أوجد عقده النقص لدیها، ولقد توسلت منى لتعویض هذا النقص بطرق غیر اعتیادیه ومتوهمه مثل اللجوء إلى التعویض الخیالی والهروب من الأسره والواقع المعاش فی المجتمع، والتی لا تترک فی النهایه آثارًا إلا خیبه الأمل والشعور بانعدام الذات.
بررسی و تحلیل انتقادی اصول سوررئالیسم در تطبیق با حکایات جنید بغدادی با تأکید بر تذکره الاولیاء عطار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
82 - 98
حوزههای تخصصی:
سوررئالیسم مکتبی است که توسط آندره برتون و یارانش در اوایل قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی اول به وجود آمد و موجب کشتار، هرج و مرج، ویرانی و پوچ گرایی شد. با نگاهی به مکتب سوررئالیسم و عرفان اسلامی - ایرانی متوجه می شویم که وجوه و جنبه های سوررئالیستی پس از بنیان گذاری این مکتب به وجود نیامده، بلکه در کهن ترین متون دینی و اساطیری سابقه داشته و در عرفان ایرانی، به ویژه ادبیّات صوفیانه و بالأخص حکایت های شهودی عرفانی به صورت گسترده، ولی با تفاوت های بنیادین، وجود داشته است. در متون عرفانی، بخصوص تذکره ها، حکایت ها، قالبی داستانی، تخیلی و ذهنی دارند؛ به گونه ای که رویدادهای شگفت و حیرت آور را در بستری واقع گرایانه ارائه می دهند. به همین علت این حکایت ها به سبب مبتنی بودن بر ناخودآگاه و فرم رؤیاگونه اشان با اصول و مبانی سوررئالیسم مطابقت دارد و همچنین سور رئالیست ها تأکید بر رهایی از عقل برای رسیدن به نقطه علیای هستی را با هدف طریقت عرفانی عرفا که در آن همه کثرات به وحدت مبدل می شوند، به اشتباه یکی دانسته اند؛ بنابراین در پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، سعی بر این است که به طور اجمالی کاربست عناصر و مولفه های سوررئالیستی گوناگون در حکایات جنید بغدادی با تأکید بر تذکره الاولیاء عطار پرداخته شود و در پایان نقد و تحلیلی مختصر از تفکّر فرامادی سوررئال ها و تفکّر فرانگر در عرفان ایرانی ارائه گردد.
"الکوخ الشوکی" روایه استعاریه لطوفان نوح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
85 - 106
حوزههای تخصصی:
"الکوخ الشوکی" هو عمل إبداعی لعبد الحسین فرزاد، الکاتب الإیرانی المعاصر. یتوقف زمن الراوی فی الروایه عند الساعه السابعه صباحاً. هذا التعلیق اللازمانی یعتبر فرصه للراوی للخوض فی التاریخ. هدفه استکشاف الماضی للعثور على اللحظه التی یتکوّن فیها الشر البشری؛ لأن نهایه کرامه الإنسان شلت عقل الراوی. اعتمد البحث منهجاً وصفیاً تحلیلیاً. وتظهر نتائج البحث أن "الکوخ الشوکی" یمکن اعتبارها روایه مجازیه وهی تمثل استعاره لطوفان نوح وسریر الراوی یشبه سفینه نوح. عاصفه الکوخ الشوکی والأمواج التی تضرب سریر الراوی وتشغل باله، إنما هی استعاره لموجات الفکر المختلفه. موجه الزمن والتاریخ، وموجه الفن والأدب والشعر، وموجه الفلسفه والفیزیاء، وخاصه میکانیکا الکم ... یسعى الکاتب حتى نهایه القصه وحتى نهایه الطوفان حین یعمّ العلم قوس قزحاً فی الآفاق حیث یعطی القوه لصاحبه، یحاول تاریخیاً وعلمیاً، التحدّث عن الرجل المتفکر لیعطی معنى للحیاه بمساعده الفن الإنسانی والشعر والأدب والسینما، ویلعب دور نوح فی السعی وراء إنقاذ البشر واستعاده کرامته بسفینه أفکاره.
بررسی حضرات وجود از دیدگاه بیدل دهلوی وشانکارا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
44 - 65
حوزههای تخصصی:
حضرات وجود در عرفان اسلامی بیدل دهلوی، عارف، شاعر و نماینده سبک هندی به صورت نظام طولی و نزولی و بر اساس نظریه وحدت وجود و کثرت نمود و در قالب مقام ذات، احدیت و واحدیت تبیین می شود. بیدل اگر چه پرورش یافته سرزمین هند است ولی از پیروان فکری محیی الدین ابن عربی است. شانکارا نیز از برجسته ترین مفسرین مکتب ودانتا یا حکمت الهی هنداست. جهان بینی وحدت وجودی بیدل، معرفتی است که عالم آفرینش را در یک تجلی وحدت گرایانه تبیین می کند و از این جهت، به اندیشه های وحدت نگرانه شان کارا، نماینده وحدت وجودی نامکیف مکتب ودانتا شباهت دارد. در این راستا بنابر تفکر هندی، چهار حالت آتمان شامل: جاگرات (حالت بیداری)، اسواپتا (حالت رویا)، سوشوپتا (حالت خواب عمیق) وتوریا (حالت آتمان نامشروط) است. این مراتب چهارگانه وجود با حضرات وجود در عرفان اسلامی قابل تطبیق است. در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به تطبیق دیدگاه های بیدل و شانکارا در مورد عوالم اربعه وجود پرداخته می شود و می توان به این نتیجه رسید که قلمرو عرفان که با درونی ترین جنبه های وجود آدمی سروکار دارد زمینه فهم همدلانه آموزه های دینی و فطری را در اقوام مختلف فراهم می آورد و می توان علاوه بر شباهت هایی در این نظریه ها، به تفاوت های آنها نیز پی برد. مهمترین تفاوت حضرات وجود در عرفان وحدت وجودی و اسلامی بیدل و عرفان هندی وحدت نگرانه شانکارا این است که اگر چه هر دو سیر طولی و نزولی دارند ولی اساس عرفان بیدل بر الوهیت و توحید ناب بنیان گذاشته شده است در حالی که در عرفان هندی شانکارا تأکید بر محوریت آتمان یاخود حقیقی فرداست.
بررسی دلالت معنایی نام های مستعار در آثار طنز محمد خرمشاهی با تکیه بر دیوان خرم و مجله توفیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
33 - 55
حوزههای تخصصی:
محمّد خرّمشاهی از شاعران و نویسندگان معاصر و یکی از مستعارگویان عرصه طنز است که در طول نود سال فعالیت، با بیش از نود نام مستعار در این حوزه قلم فرسائی نموده تا جایی که به یکی از رکوردداران اسم مستعار در فضای مطبوعاتی ایران بدل شده است؛ اما با این همه فعالیت، از دید پژوهشگران هم مغفول مانده است. از آنجایی که وظیفه طنز، ضمن آگاه کردن مسئولان از مشکلات و نارسائی ها باید تا حدّ امکان، درمان را نیز بازگو کرده و رفع موانع و مشکلات، ساعی و کوشا باشد. نگارنده در این مقاله تلاش نموده علاوه بر معرفی و شناساندن این شخصیت، رابطه و محتوای اسامی مستعار را با محتوا و مضامین اشعار و مطالب طنز وی بررسی کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که به طور نسبی بین اشعار و مطالب طنز خرّمشاهی با اسامی مستعار انتخابی، ارتباطی معنادار وجود دارد.
تصویرگری «لا» در شعر سنایی و خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
311 - 330
حوزههای تخصصی:
مضمون آفرینی و تصویرگری شاعران با حروف سابقه طولانی دارد. اغلب شاعران در بکاربردن حروف در تصویرگری ها جهت خلق مضامین، به شیوه ای زیبا و شورانگیز، نهایت تلاش خود را به کار گرفته اند. هر شاعری به نوبه خود در ابداع و خلق شگفتی های جدید، ابداعات بکر و نوع آوری های خاص در این وادی قدم برداشته است. سنایی و خاقانی از جمله شاعرانی هستند که با قریحه شاعری خویش این هنر را به غایت خود رسانده اند؛ به گونه ای که خواننده را به تفکر در خلق تصاویر شگفت غرق می کنند. آن ها با بهره گیری از پدیده ها و استعمال معانی نمادین و اسطوره ای از آنچه در محیط پیرامون خود دیده اند، شگفتی آفریده اند. این دو شاعر با خصوصیات منحصر به فردی که یکی از آن ها مضمون آفرینی و تصویرگری های زیبا با واژه ها و حروف است و با این کار ضمن نوآوری و خلاقیت، بر اهمیت شعر خود افزوده اند.