فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
1 - 24
حوزههای تخصصی:
تشبیه مرکب از فاخرترین گونه های تشبیه است که تصویر کاملی از هیأت دو یا چند چیز را ارائه می کند. تشبیه مرکب از دوره های اول شعر فارسی همواره موردتوجه بوده و در شعر معاصر نیز جلوه ی خاصی یافته است. شاملو یکی از برجسته ترین شاعران معاصر است که شعر منثور (شعر سپید) با نام او رقم خورده و در موارد متعدد و با هنرنمایی از تشبیه مرکب بهره ی بسیار برده است. در این تحقیق که کتابخانه ای است و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، تشبیهات مرکب در اشعار شاملو بررسی می شود تا شگردهای هنری اش در ساختار تشبیه مرکب، نقش آرایه های بدیعی در کنار تشبیه مرکب و اغراض تشبیه مرکب معلوم شود. نتیجه ی تحقیق نشان داد که تعدّد مشبه و مشبه به، مقدّم آوردن مشبه به و مقیّد کردن تشبیه مرکب از ویژگی های ساختاری تشبیه مرکب در شعر شاملو است که از هریک از این ویژگی ها برای تقویت موسیقی شعر و نیز روشن کردن مفهوم و محتوای شعر استفاده شده است. اغراض تشبیه نیز در شعر شاملو قابل توجه است. با توجه به اینکه شعر شاملو شعری اجتماعی- انتقادی است و شاعر در بیشتر اشعارش لحنی اندرزگویانه و منتقدانه دارد، «تقبیح و زشت جلوه دادن مشبه» و «استدلال برای بیان امکان مشبّه» از اغراضی است که در تشبیهات مرکب او دیده می شود.
تهدید، نمودی از قدرت در سخن حافظ!(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
تاکنون درباره ی شعرِ حافظ نوشته های فراوانی پدید آمده است؛ اما در این متن برجسته، همچنان ظرفیت هایی برای پژوهش های تازه وجود دارد. در جستارِ پیشِ رو برای نخستین بار موضوع «تهدید» در غزل های حافظ بررسی شده است. این پژوهش که با شیوه ی تحلیل محتوا، طبقه بندی و تحلیل جامع ابیات تهدیدی انجام شده، به دنبال گشودن دریچه ای دیگر به فهم بهتر ذهن و زبان این سخن سرای افسون کار است. برای این کار همه ی دیوان حافظ (تصحیح شادروانان: غنی و قزوینی) مطالعه و ابیاتی که مستقیم یا ضمنی تهدیدی را دربردارند، استخراج شده است؛ سپس زوایای گوناگون آن، ازجمله نوع تهدید، مخاطب تهدید، دلیل شکل گیری تهدید، انگیزه ی تهدید، پشتوانه ی تهدید، تأثیر تهدید، چگونگی تهدید در بافت کلی غزل، صریح و غیرصریح بودن، نوع فعل و انواع کنش های گفتاری آن واکاوی شده است. بررسی و تحلیل انواع تهدید در شعر حافظ نشان می دهد که او قدرتی درونی دارد که به پشتوانه ی آن به اشکال مختلف به تهدید ارکان دینی، ممدوح/ معشوق و دیگران می پردازد .
بررسی شاخص های شعر کودک ونوجوان در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی شاخص ها و استانداردهای شعر کودک ونوجوان در حوزه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس پرداخته است. عناصر اصلی شعر کودک، موضوع، تخیل و فانتزی، زبان، اندیشه و ... است که این پژوهش برای تبیین استانداردهای این عناصر در اشعار کودک ونوجوان جنگ است. نتایج نشان داد که شعر کودک ونوجوان باید زبانی ساده و طبیعی داشته باشد. استفاده از زبان محاوره ای در شعر کودکان ممنوع است؛ زیرا کودکی که در حال یادگیری زبان ادبی است، دچار دوگانگی زبان محاوره و ادبی می شود. شاعر کودک باید از تصاویر و آرایه هایی استفاده کند که برای کودک آشنا و قابل درک باشد و در عین سادگی باید متناسب با تجربه زیسته کودکان ونوجوانان باشد. عدم طرح حوادث بنیادین و پرجاذبه در اشعار روایی دفاع مقدس سبب شده است تا خوانندگان نتوانند رابطه حسی مناسبی با این گونه آثار پیدا کنند و لاجرم درصد خوانندگان آثار دفاع مقدس بسیار کمتر از دیگر شاخه های ادبیات کودک باشد.
خوانش اکوفوبیک (بوم هراسانه) متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
144-107
حوزههای تخصصی:
اکوفوبیا (Ecophobia) از رویکردهای مطرح و نوین در نقد بوم گرا و اخلاق زیست محیطی است. این اصطلاح را اولین بار سیمون استاک(Simon C. EStok) در ارتباط با محیط زیست و به معنای «ترس و نفرت غیرمنطقی از طبیعت» مطرح کرد. در خوانش اکوفوبیک سوگیری های ناخواسته انسان نسبت به محیط زیست که مبتنی بر ترس و نفرت غیرمنطقی از مظاهر زیست محیطی شکل گرفته است در آثار ادبی بررسی می شود. فرض اصلی این رویکرد این است که اکوفوبیا از دوگانه خود/ دیگری نشأت می گیرد و درنهایت به نوعی بیگانه ستیزی در سایه ترسی غیرمنطقی از دیگری منجر می شود. درواقع طبیعت هراسی، زن ستیزی، نژادپرستی و گونه گرایی در بستری دگرهراسی روی می دهد و بسیاری از رفتارهای انسانی در مواجهه با طبیعت و دیگر انسان ها از هراس از دیگری ناشی می شود و این دگرهراسی به دنبال خود رفتارهای سلطه جویانه را نیز به همراه دارد. در این پژوهش ضمن معرفی بنیان های نظری این رویکرد، تلاش شده تا مؤلفه های اکوفوبیک موجود در آثار ادبی تبیین و روش و نحوه کاربست این نظریه در نقد آثار ادبی توضیح داده شود. با این رویکرد می توان به خوانش جدیدی از آثار ادبی پرداخت و با واکاوی و بررسی نوع رابطه انسان با طبیعت در بستری اکوفوبیک و بیان ریشه های پیدایش این هراس ها به اصلاح این رابطه کوشید. برآیند این پژوهش نشان می دهد که در آثار ادبی با سه گونه متمایز از اکوفوبیا روبه رو هستیم که با به نمایش گذاشتن ترس های زیست محیطی مغفول واقع شده، نقش قابل توجهی در جهت تصحیح نوع رابطه انسان با محیط زیست ایفا می کنند و می توانند ما را نسبت به رفتارهایمان با زمین حساس سازند.
در هم آمیختگی فرهنگ ها: واکاوی داستان کوتاه «استفاده روزمره» آلیس واکر براساس نظریه پیوندخوردگی هومی بابا
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
49 - 70
حوزههای تخصصی:
در دوران پسااستعماری، با رواج مهاجرت و گسترش ارتباطات، ملیت ها دچار پیوندخوردگی شده و به همین دلیل ممکن است افرادی همزمان به چند ملیت متفاوت تعلق داشته باشند. نژادهای چندگانه این پیوندخوردگی نیز به وضوح قابل مشاهده است. فضای سوم محل تلاقی فرهنگ های بومی و جهانی است. عدم مقاومت در مقابل تهاجم فرهنگی در نهایت منجر به پیوندخوردگی فرهنگی می شود. این پژوهش توصیفی-تحلیلی با استفاده از نظریه پیوند خوردگی هومی بابا سعی در بسط و توصیف پیوند خوردگی زندگی روستایی و شهری دی (Dee) دارد. داستان کوتاه «استفاده روزمره» (Everyday Use) روایت گر زندگی مادر (ماما) و دو دخترش (دی و مگی) است. یکی از دخترانش، دی، تحت تأثیر فرهنگ شهری قرار گرفته و دیگر میراث خود را آن چنان که خانواده روستایی اش ارزشمند می شمارند، باارزش نمی داند. هدف پژوهش نشان دادن میزان شدت و عمق این پیوندخوردگی فرهنگی است. داشتن دوست پسر غیر بومی، تغییر پوشش، تغییر زبان، دیدگاه وی در مورد صنایع دستی و موارد دیگر را می توان از نمونه های قطع پیوند فرهنگ و آداب و رسوم روستایی شخصیت برشمرد. افکار شهری دی بر عقاید و رسومات روستایی وی غالب شده و گذشته و اصالت او را مورد هجمه قرار داده است.
روند اجباری شدن «ب» در افعال مرکّب و پیشوندی: تحوّلی جاری در نظام وجه فارسی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: این مقاله با هدف بررسی الگوی کاربرد «ب » با افعال مرکّب و پیشوندی در وجه التزامیِ زمان حال و وجه امری تدوین شده است. پیکره پژوهش و آمارهای حاصل، از قضاوت 12 سخن گوی زبان فارسی درخصوص کاربرد یا عدم کاربرد «ب » با افعال مرکّب و پیشوندی فراهم شده و هر سخن گو در پرسش نامه ها ترجیح کاربردیِ خود را ثبت کرده است (جمعاً 31548 نمونه برای 3588 نوع فعل مرکّب و پیشوندی). یافته های پژوهش نشان می دهد که درجه اجباری شدگیِ «ب » در افعال پیشوندی، عموماً کمتر از افعال مرکّب است و در میان افعال مرکّب نیز بیشترین سهم از ظهور اختیاری «ب » متعلق به همکردهای «کردن» و «شدن» است. در میان مقوله های جزء غیرفعلی نیز بیشترین آمارِ اجباری شدگی به قید و گروه حرف اضافه، و کمترین آمار به صفت تعلق دارد. از دید نگارندگان، تنوعاتی که در کاربرد «ب » با بعضی همکردها و مقوله های جزء غیرفعلی مشاهده می شود، در کنار سطح بسیار بالاتری از اجباری شدگی آن در بعضی افعال مرکّب و پیشوندی، و اجباری شدگیِ تقریباً کاملش برای افعال ساده، نشان دهنده وجود یک تحول جاری در نظام وجه زبان فارسی است. آینده تحولات زبانی به سادگی قابل پیش بینی نیست، ولی محتمل است که کاربردهای اختیاری «ب » هم به تدریج اجباری شوند و حتی بعضی نمونه های غیرمجاز به تدریج به قلمرو کاربرد اختیاری و نهایتاً اجباری بپیوندند.
کهن الگوی ضد قهرمان، قهرمانِ شعر پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
66-39
حوزههای تخصصی:
در نقد کهن الگویی شعر پست مدرن، می توان نشانه های واضحی از ضمیر ناخودآگاه جمعی را مشاهده کرد. ازجمله این نشانه ها، کهن الگوی ضدقهرمان است. کهن الگوی ضدقهرمان در شعر پست مدرن به صورت های مختلف به خصوص «آنیما»، «آنیموس» و «خویشتن» چنان پررنگ و متنوع حضور یافته است که گاه خواننده را در تشخیص جایگاه قهرمان از ضدقهرمان دچار تردید و سردرگمی می سازد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، سعی کرده است تا جایگاه و کارکرد کهن الگوی ضدقهرمان را در جریان روایت شعری پست مدرن مشخص کند. نتایج این بررسی نشان داد که شاعران پست مدرن تا زمانی که کهن الگوی ضدقهرمان در برابر شرایط اجتماعی دست به اعتراض می زند، مورد ستایش قرار گرفته و در زمره قهرمانان از او ستایش می شود، اما زمانی که این نقش سبب آسیب دیدن کهن الگوی خویشتن یا سایر کهن الگوهای مثبت فرد می شود، دیگر مورد حمایت قرار نمی گیرد.
فرهنگ بسامدی فارسی؛ اثری نیازمند ویرایش یا تألیف دوباره؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجموعه «فرهنگ های بسامدیِ راتلج»، تا به امروز، دست کم در پانزده عنوان منتشر شده و جمعاً مشتمل بر چهارده زبان است. این مجموعه، که از سوی انتشارات راتلج (گروه تِیلور و فرانسیس) منتشر شده، به ویژه در میان کسانی که در زمینه تدوین «فرهنگ های بسامدی» و/ یا «زبان شناسی پیکره ای» پژوهش می کنند، معروفیّت جهانی یافته است. هریک از کتاب های این مجموعه در قالب فرهنگی بسامدی و برپایه پیکره های زبانیِ غالباً مستقل تدوین شده است. بیشترِ فرهنگ ها هرکدام 5000 مدخلِ اصلی/ سرمدخل/ بن واژه دارند و بخش اعظمِ متنِ هر کتاب را فهرستِ این واژه ها به ترتیبِ بسامد و از پربسامدترین به کم بسامدترین واژه تشکیل می دهد. مبنای چینشِ واژه ها اساساً بسامدِ خام یا بسامدِ مطلق نیست، بلکه شاخص پراکنشِ هریک از واژه ها نیز مدّ نظر بوده است. بلافاصله پس از فهرست بسامدی، فهرست الفباییِ واژه ها به ترتیبِ الفبای زبانِ هر فرهنگ آمده است. فهرست های واژگانیِ موضوعی (در جعبه های مستقل و در لابه لای صفحاتِ بخش اصلیِ اثر، یعنی فهرست بسامدی) و نمایه هویّت های دستوری/ اجزای سخن/ پاره های گفتار نیز بعد از آن قرار گرفته اند. پیش از بخش اصلی، یعنی فهرست بسامدیِ مدخل ها، عموماً پیش گفتاری به قلم مارک دِیویس (دبیرِ مجموعه)، سپس مقدّمه ای به قلم مؤلّفان فرهنگ (به علاوه منابعِ مقدّمه)، و چند فقره دیگر آمده است. فرهنگ بسامدی فارسی در سال 2017 م منتشر شد و چاپ دوم آن در 2018 م انتشار یافت. نگارندگان، در مقاله حاضر، پس از معرّفی اجمالیِ مجموعه، به معرّفی و نقد این اثر پرداخته اند و نشان داده اند که اشکالات و معایب آن، هم از نگاه روش شناختی و هم ازنظر موردی، چندین برابرِ محاسن آن است.
بنیه الفکاهه فی النصوص الفارسیه والعربیه القدیمه؛ "محاضرات الأدباء" و"رساله دلکشا" نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
9-28
حوزههای تخصصی:
ساختار طنز در حکایات "رساله دلگشا" اثر عبید زاکانی و طنزهای موجود در "محاضرات الأدباء" اثر راغب اصفهانی ساختاری ناسازگار است. این پژوهش با هدف دست یابی به الگویی واحد در طنزهای این دو اثر و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی بر مبنای تطبیق، به این نتیجه رسیده است که بر اساس نظریه ناسازگاری در طنز، ساختار و به تبع آن محتوا و فرم طنز در این دو اثر را می توان ناسازگار دانست. محتوای طنز این دو اثر ناسازگار است زیرا با تعریف ها و هنجارهای سازگارشده در ذهن مخاطب در تعارض است. فرم ناسازگار است زیرا وارونه انتظارات ذهنی مخاطب است و پیش زمینه های سازگاریافته با ذهن او را نقض می کند و بر این اساس در هر دو اثر یک الگوی طنز وجود دارد: محتوایی نامتعارف با فرمی وارونه بر مبنای ساختاری ناسازگار با یک اصل از پیش پذیرفته شده، در همدیگر ترکیب می شوند. این الگوی واحد پیامد خنده از پی طنزهای این دو اثر را برای هر دو مخاطب فارس و عرب زبان تبیین می کند و نشان دهنده اشتراکات ذهنیت فردی و جمعی میان آن ها است و در نهایت از قابلیت مطالعات تطبیقی در مورد این دو اثر خبر می دهد.
التغیرات الدلالیه للکلمات العربیه المستعاره فی الفارسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
75-95
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی واژه های بسیاری را از عربی قرض گیری کرده است. این واژه ها در فارسی افزون بر تغییرات آوایی و واجی برای سازگارشدن با نظام آوایی فارسی، تغییرات معنایی نیز نموده اند، به طوری که در مواردی معنای فارسی آنها در تضاد با معنای عربی قرار گرفته است. مطالعه ی تغییرات وامواژه ها عمدتاً بر تغییرات آوایی و واجی بوده و به تغییرات معنایی چندان پرداخته نشده است. تغییرات معنایی در گذار زمان صورت می گیرد و بنابراین مطالعه و بررسی آن ها لازم است به روش در زمانی انجام شود. مقاله ی حاضر کوششی است برای تبیین معنی شناختی تغییرات معنایی شماری از وامواژه های عربی در فارسی و نشان دادن تفاوت معنایی آنها با معنای عربی که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. از میان انواع تغییرات معنایی پنج تغییر، یعنی، تضاد معنایی، تخصیص معنایی، توسیع معنایی، تنزل معنایی و ترفیع معنایی در شماری از واژه ها مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل و بررسی صامت های میانجی در زبان فارسی با رویکرد زبان شناختی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی، نظام بسیار پیچیده و گسترده ای است که از طرح ها و الگوهای خاصی پیروی می کند تا در محور زنجیری یا همنشینی، با ترکیب واج ها و خلق واحدهای زبانی بزرگتر، بتواند ایجاد ارتباط را در بین گویشوران ممکن سازد. یکی از مهمترین الگوهای حاکم بر همنشینی واج ها، حضور واج های میانجی، هنگام ترکیبِ تکواژها با یکدیگر است. نظر به این که موقع ترکیبِ تکواژها، در جایگاه های مختلف، واج های میانجی خاصی ظاهر می شود، این پرسش پیش می آید که علت حضور میانجی ها در این موضع چیست؟ چرا در جایگاه های مختلف، از واج های صامت مختلف و متفاوتی به عنوان میانجی استفاده می شود؟ و خاستگاه تنوع حضور واجی های میانجی چیست؟ جستار حاضر در پی آن است که به شیوه توصیفی و تحلیلی با رویکرد زبان شناختی و تاریخی این مقوله را مورد کندوکاو قرار دهد. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که در زبان فارسی ده واج میانجی وجود دارد که برخی از آنها، میانجی مرده و نارایج محسوب می شوند، برخی از دوره رشد و تکوین زبان فارسی رایج و متداول بوده است و برخی نیز، ریشه در زبان محاوره دارند، و علت حضور میانجی ها را باید در قاعده التقای مصوت ها و تنوع کاربرد صامت های میانجی را هم در فرایند فرسایش کناری در زمان های گذشته، و نیاز به احیایِ واج حذف شده به خاطر التقای مصوت ها جستجو کرد.
تحلیل تعاملات کنش گران روایت زال و رودابه از منظر نظام های معنایی چهارگانه لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
108-65
حوزههای تخصصی:
گذر از نشانه شناسی روایی کلاسیک ساختارگرا با دیدگاهی متن محور و معناهای تعینی به سمت نشانه معناشناسی، درواقع گذر از کنش و برنامه مداری به سمت تعامل است. در نشانه شناسی کلاسیک ساختارگرا، معنا در جریان روایت صرفاً از طریق کنش و برنامه ازپیش تعیین شده در جهت کسب ابژه ارزشی توسط کنشگر شکل می گیرد. اما در نشانه معناشناسی، معنا از طریق ایجاد رابطه حسی ادراکی با پدیده ها شکل می گیرد و از طریق تعامل با دیگری یا هم سوژه ادراک می شود. چنین معنایی صرفاً با نظام های معنایی نشانه شناسی روایی کلاسیک یعنی نظام معنایی کنشی و مجاب سازی قابل بررسی نیست. لذا اریک لاندوفسکی نظام های معنایی تطبیق و تصادف، را به عنوان مکمل دو نظام قبل مطرح کرد. پژوهش حاضر به شرح وتحلیل تعاملات بین شخصیت های داستان زال و رودابه در قالب این چهار نظام معنایی می پردازد. مسئله پژوهش این است که چه عکس العمل ها و کنش هایی نشان از پای بندی کنشگران به نظام های معنایی لاندوفسکی دارد. مشخص شد که در مواجهه کنشگران با چالش های ایجادشده در متن روایت، برخی از شخصیت های در ابتدا از یک نظام معنایی خاص تبعیت می کنند، اما در میانه روایت به سمت استفاده از دیگر نظام ها متمایل می شوند. اما برخی دیگر، همچنان پای بند به یک نظام معنایی باقی می مانند. دیگر یافته جدید در بررسی کنش ها و تعاملات شخصیت های این روایت، ترسیم گذر از نظام روایی کلاسیک مبتنی بر کنش و برنامه به سمت نشانه معناشناسی مبتنی بر تعامل است. به عبارتی دیگر، گذر از روایت کلاسیک به سمت روایت مدرن است که درنهایت هم آیی بین شخصیت های این روایت در جهت تحقق عشق پرچالش زال و رودابه را رقم می زند.
تحلیل و بررسی و مقایسۀ تطبیقی مؤلفههای ادبیات پلیسی و کارآگاهی در آثار آگاتا کریستی و اسماعیل فصیح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
۲۳۹-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
اسماعیل فصیح از نویسندگان صاحب نام و پرکار در زمینه ادبیات داستانی به ویژه ادبیات پلیسی و کارآگاهی است که شماری از آثار وی مانند شهباز و جغدان، شراب خام، درد سیاوش، دل کور و... بیشتر جنبه پلیسی و کارآگاهی دارند. با وجود شهرت این نویسنده، همان طور که نتایج این پژوهش نشان می دهد، او تا حد زیادی تحت تأثیر آگاتا کریستی و رمان های جنایی او بوده است؛ به طوری که با مقایسه تطبیقی آثار پلیسی این دو نویسنده می توان به بسیاری از مؤلفه های مشترک در زمینه ادبیات پلیسی در آثار ایشان دست یافت. اسماعیل فصیح نه تنها در انتخاب زبان راوی و نوع شخصیت پردازی بلکه حتی در انتخاب پی رنگ برخی داستان ها نیز تحت تأثیر آگاتاکریستی بوده است. این ادعا را می توان از طریق مقایسه متن آثار هر دو نویسنده اثبات کرد. نویسندگان کوشیده اند در این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و با شیوه اسناد کتابخانه ای میزان تأثیرپذیری فصیح را از آگاتا کریستی تبیین و اثبات کنند. کاری که تاکنون از سوی پژوهشگران و ناقدان ادبیات داستانی صورت نگرفته است و در نوع خود تازگی دارد.
مقاله کوتاه: «این عروس» یا «إبن عِرس»؟ تصحیح بیتی از دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
169 - 174
حوزههای تخصصی:
در شعر خاقانی به سبب وفور واژه ها و ترکیبات و اطلاعات گونا گون، گشتگی ها و خوانش های اشتباه بسیاری رخ داده که برخی از این تصحیف ها همچنان تا به امروز ازنظر شارحان و مصححان دیوان خاقانی پنهان مانده است. یکی از همین تصحیفات جالب توجه در بیتِ «چنانک این عروس از درم خرّم است/ به زر بود خرّم روان عنصری» رخ داده که نگارنده در این جُستار، پیشنهاد تصحیحِ قیاسیِ مصرع نخست را به صورت «چنانک إبن عِرس از درم خرّم است» مطرح کرده است. «إبن عرس» واژه ای است به معنی راسو و چنان که در این مقاله نشان داده شده از حیواناتی است که بنا بر اطلاعاتی که از برخی کتاب های حیوان شناسی به زبان عربی به دست آمده است، علاقه ی بسیاری به جواهرات به ویژه پول های دینار و درهم داشته و از جمع آوری آن ها لذتی می یافته است. در این تحقیق به اجمال این تصحیف در دیوان خاقانی بررسی و تحلیل شده است.
گفتمان روایی در داستان (کانونی سازی در داستان صد احساس پنهان اثر امی تن)
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
121 - 141
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه روایت ژرار ژنت، در هر داستانی دو پهنه داستانی و گفتمانی وجود دارد. پهنه داستانی به رویدادها و پهنه گفتمانی به تصویر آن رویدادها در متن روایت بستگی دارد. شخصی که روایت می کند، راوی است و شخصی که آن تصویر را در دنیای داستانی می بیند، شخص کانونی ساز است. مسأله روایت دائمی است اما کانونی سازی موقتی است. با کانونی سازی، شخصیت داستان، شخصیت های دیگر را مشاهده کرده و به ایده های با ارزشی پی می برد که درک او را عمیق تر می کند. در داستانی که روایت گر، اول شخص است، راوی با صدای خاصی رفتار شخص کانونی را باز می گوید تا درک او را از طریق کانونی سازی های درونی و بیرونی آشکار کند. در داستان صد احساس پنهان، اولیویا، راوی اول شخص و شخص کانونی است. بنابراین، راوی و شخص کانونی بر هم انطباق دارند. او صد احساس پنهان کوان، خواهر ناتنی اش را از طریق تجربه و تک گویی درک و بازگویی می کند. مقاله حاضر دیدگاه جدید از کارکرد روایت در کانونی سازی را با در نظر گرفتن نظریه روایت ژنت بررسی می کند و به این سؤال پاسخ می دهد که چگونه راوی ساختار داستان را از طریق کانونی سازی اولیویا که درک خود را با خواننده به اشتراک می گذارد، پایه گذاری می کند؟ ضمن اینکه روش انجام پژوهش نیز توصیفی-تحلیلی است.
صوره الإنسان فی قصائد أبی تمام من منظور علم الدلاله المعرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
61-88
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی 200 بیت از مجموعه اشعار ابوتمام از منظر معناشناسی شناختی به طور عام و با محوریت استعاره های تشخیصی به طور خاص می پردازد تا به تصویر انسان که در پوشش تشخیص پردازش شده است، دست یابد. داده های پژوهش حاکی از آن است که استعاره های تشخیصی در دیوان ابوتمام در وهله اول به دو دسته تقسیم می شوند: استعاره هایی که ماهیت مفهومی دارند و استعاره هایی که صرفا لغوی هستند. استعاره های هستی شناختی تشخیصی به طور عمده به مفهوم روزگار و زیر مجموعه آن اختصاص داده شده است و خود نیز بر دو استعاره مفهومی الحیاه شیء ثمین و الحیاه رحله بنا شده اند. بنا بر استعاره الحیاه شیء ثمین، روزگار یک دزد است که گاهی با زور و گاهی در لباس دوست دست به سرقت می زند. ابوتمام استعاره الدهر سارق را در سه سطح مختلف پردازش کرده است. و بر اساس استعاره الحیاه رحله روزگار و گذر زمان راهنمای سفر است که رسسیدن به مقصد را به مسافران گوشزد می کند. استعاره های تشخیصی صرفا زبانی ارتباط مستقیم با تجربه زیسته، شرایط زندگی و استعداد ذاتی ابوتمام دارد. وی به منظور رفع تنهایی و انزوا، اعتلا بخشیدن به برخی مفاهیم و موضوعات و برجسته سازی قدرت خیال خود به ابداع این استعاره ها پرداخته است. استعاره مفهومی الدوام صله القرابه در استعاره هایی که از تنهایی شاعر نشأت گرفته اند، به وضوح به چشم می آید.
گفتمان بوم گرایی در آثار علی اشرف درویشیان (مطالعه موردی: مجموعه داستان های آبشوران و همراه آهنگ های بابام)
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
109 - 129
حوزههای تخصصی:
نقد بوم گرایانه جزو نظریه های ادبی است که در چند سال اخیر در ایران موردتوجه قرار گرفته است. این نقد به بررسی چگونگی تعامل انسان با محیط زیست می پردازد؛ که این شیوه تعامل به صورت ضمنی، حاوی گفتمان خاصی است که نویسنده یا راوی با استفاده از بافت موقعیتی، کلامی و پیشینه تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی داستان یا حادثه ای، آن را به مخاطب انتقال می دهد. در این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی به بررسی دیدگاه های بوم گرایانه علی اشرف درویشیان در دو مجموعه داستان «آبشوران» و «همراه آهنگ های بابام» پرداخته شده است. در آثار واقع گرایانه درویشیان، طبیعت تنها مکان بروز حوادث تلقی نمی شود؛ بلکه به عنوان بستر و زمینه اصلی داستان، خود عامل پیشبرد حوادث است و به طور مستقیم بر شخصیت ها اثر می گذارد و همچنین به طور متقابل تحت تأثیر انسان ها و تصمیمات آن ها قرار می گیرد. ارتباط دو سویه طبیعت و زندگی طبقه فرودست به نحو بارزی درویشیان را تحت تأثیر قرار داده بود. مسئله اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل معنایی است که در دو مجموعه داستان آبشوران و همراه آهنگ های بابام در پیوند با طبیعت دیده می شود؛ بنابراین، ذیل عناوین «ایدئولوژی و گفتمان»، «گفتمان و قدرت» و «گفتمان های مخرب و گفتمان های دوپهلو»، به ارتباط طبیعت با انسان در آثار درویشیان پرداخته شد. تفسیر موارد ذکرشده نشان از آن دارد که زیست بوم و گفتمان بوم گرایانه نقش بسیار زیادی در شکل گیری واقعیت و طرز تلقی آن، نام گذاری ها، ایدئولوژی و سلطه آن بر مردم فرودست دارد.
بررسی و تحلیل شعر کارگری در دهه های پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
25 - 50
حوزههای تخصصی:
شعر کارگری از زیرمجموعه های شعر متعهد است که از دوران مشروطه تا انقلاب اسلامی، در آثار برخی از شاعران رواج داشته است. ازآنجاکه بعد از پیروزی انقلاب با تغییر ساختار سیاسی و اجتماعی، جامعه ی ایران دچار تحول و ادبیات نیز دستخوش تغییراتی شده؛ بنابراین سیر تحولات این نوع شعر در دوران پس از انقلاب با توجه به این تغییرات قابل بررسی است. به منظور انجام این پژوهش، آثار شاعران کارگری پیش از انقلاب که در طول نزدیک به سه دهه پس از انقلاب اسلامی شعر سروده بودند و همچنین مطرح ترین مجموعه شعرهای شاعرانِ پس از انقلاب در قالب های گوناگون به روش توصیفی- تحلیلی و متکی به فرآورده های پژوهشی که از مطالعه در کتابخانه و فیش بردای به دست آمده ، بررسی شده است. بر اساس یافته های پژوهش شعر کارگری پس از انقلاب تا پایان دهه ی هشتاد، دچار رکود شده است و نه تنها از سوی شاعران تازه ی این دوره استقبال نشده، در اشعار شاعران کارگری پیش از انقلاب هم ادامه نیافته است؛ اما در دهه ی نود شاهد رونق نسبی شعر کارگری نسبت به سایر دهه های پس از انقلاب تاکنون هستیم. نکته ی قابل توجه در شعر کارگریِ دهه ی نود آن است که ازنظر محتوا و مضمون نسبت به اشعار کارگری دوران پیش از انقلاب دچار تغییراتی شده که این تغییرات با ذکر نمونه هایی از شعر کارگری دهه ی نود و مقایسه ی آن با شعر کارگری پیش از انقلاب نشان داده شده است.
نقشِ خرده فرهنگ های منحرف قلندریّه درعزلت آنان براساسِ رباعیّاتِ قلندرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
135 - 168
حوزههای تخصصی:
قلندریّه یک گروه خاص با خرده فرهنگ های خاص است و عزلت با وجود حضور در متن جامعه جزو مهم ترین آن هاست. چگونگی تحقّق خرده فرهنگ مزبور وظیفه ی جستار حاضر است که در حوزه ی مطالعات بینارشته ای ادبیّات صوفیانه و جامعه شناسی فرهنگی است و برپایه ی مطالعات کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی و با کمک رهیافت تحلیل محتوا انجام شده. به دلیل اهتمام ویژه ی متصوّفه به قالب رباعی، پیکره ی متنی پژوهش حاضر را رباعیّات فارسی شکل داده است. بازه ی زمانی از آغاز تا قرن هشتم (ه.ق.) و بستر موضوعی محدود به حوزه ی جامعه شناسی فرهنگی، منهای مؤلّفه های اعتقادی است. یافته ها نشان می دهد که عزلت خاص قلندریّه که عزلتی در میان مردم است، به وسیله ی خرده فرهنگ های منحرف آن ها نسبت به فرهنگ حاکم بر جامعه ی اصلی و فرهنگ جماعت صوفیان غیرقلندر محقّق می شود. خرده فرهنگ هایی که در انحراف زندگی قلندران از عرف و عادات اجتماعی مردم نقش دارند، عبارت اند از: زبان دیگرگونه و غیرقابل درک برای عوام و آمیختگی آن با شطح و طامات، کم حرفی و خاموشی افراطی، بدنامی و ملامتجویی قلندران در عین تلاش برای بی آزاری نسبت به خلق و شادسازی دیگران و حتّی ترجیح ستم کشی بر ستمگری، تجرّد و پشت کردن به فرهنگ ازدواج و تشکیل خانواده، سفرهای پی درپی و آوارگی دائمی و پرسه زدن های بی هدف در اسواق و اماکن مختلف، زندگی دیوانه وار و به خصوص نعره زدن های بی دلیل قلندرانه، رفتارهای مرموز همراه با حیله گری و زیرکی، تکدّی گری باوجود ادّعای استغنای از خلق و مصرف بی پروای بنگ و تریاک و شراب.
ابن عربی و استعاره؛ بررسی روش شناسی ابن عربی در تبیین عالمِ صغیر با تأکید بر نظریه استعاره جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در حوزه عرفان و تصوف اسلامی، مسأله عالم صغیر و عالم کبیر است. این موضوع یکی از مهم ترین حوزه های مورد بحث در عرفان ابن عربی را تشکیل می دهد و نقشی حیاتی در عرفان او و پیروانش دارد. از آنجایی که نوشته های شیخ اکبر مبتنی بر نوع ویژه ای از زبان شناسی است که شاید در بیان هیچ کدام از عرفا به کار گرفته نشده باشد، توصیف و تبیین پژوهشگر عرفانِ او نیز باید مسایل مربوط به زبان و متعلقات آن را به عنوان یک فرض پیشینی در نظر داشته باشد. بررسی کتاب التدبیرات الهیه ابن عربی نشان می دهد که او در تبیینِ چگونگیِ تطبیقِ جهان کبیر و صغیر بر یکدیگر، از استعاره کمک می گیرد. ابن عربی در ابتدای کتاب، تعریفی از استعاره ارائه کرده که دقیقاً مطابق با تعریف نظریه پرداز استعاره در بلاغت اسلامی، یعنی شیخ عبدالقاهر جرجانی است. عنصر حیاتی در این تعریفِ همانند از استعاره را باید در «جامع» جستجو کرد که متضمن شکل گیری و ماندگاری استعاره است. پس از مقایسه تعریف ابن عربی و جرجانی از استعاره و بررسی نمونه هایی از تطبیقات عالم کبیر و صغیر این نتیجه به دست آمده است که شیخین نه تنها در تعریف استعاره و تأکید بر مسأله أخصِّ صفاتِ مشبه به در شکل گیری استعاره اتفاق نظر دارند، بلکه ابن عربی این نظریه را در بعد عملی و در ساحتی هستی شناختی نیز به کار گرفته و از آن نتایج مطلوبی به دست آورده است.