مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عبدالقاهر جرجانی
حوزههای تخصصی:
در این نوشته به ماهیت و کارکردهای زیبایی شناختی تشبیه مقلوب پرداخته ایم. ابتدا سه نوع متفاوت تشبیه مقلوب را از یکدیگر باز شناخته ایم و سپس هر یک را به تفصیل بررسی کرده ایم. اما مساله اصلی این تحقیق، بررسی نوع سوم یعنی تنها تلقی و مفهومی است که در کتب بلاغت عربی بدین نام موسوم گردیده است. شهرت و شناختگی رابطه مشبه و مشبه به آشکاری وجه شبه در طرفین، زیاد نبودن تفاوت طرفین در اتصاف به وجه شبه و داشتن سابقه کاربرد فراوان انتساب وجه شبه به طرفین از شروط درستی و زیبایی تشبیه مقلوب است. تشبیه مقلوب اگر به درستی و با رعایت شرایط به کار رود، می تواند کارکردهایی چون مبالغه در دعوی شاعرانه، اجتناب از ابتذال شعری و موضوعیت یافتن مشبه به را به همراه داشته باشد.
معناشناسی مصدر مضاف و کاربرد آن در «تفسیر المیزان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصدری که به فاعلش اضافه شده باشد با گونه های دیگر مصدر، از نظر معناشناختی یکسان نیست. این نظریه را نخستین بار عبدالقاهر جرجانی (م 471ق) مطرح کرد؛ اما سکّاکی (م 626ق) ـ که در بخش سوم کتاب مفتاح العلوم ساختاربخشی به اندیشه های پراکنده عبدالقاهر جرجانی را بر عهده گرفته بود ـ از این نظریه او در مفتاح العلوم هیچ سخنی به میان نیاورد. شاید همین امر موجب شد متأخرّان نیز، که برای دست رسی به اندیشه های بلاغی پیشینیان به کتاب سکّاکی مراجعه میکردند، با این نظریه آشنا نشوند. امّا علّامه طباطبائی با این نظریه عبدالقاهر جرجانی ناآشنا نبوده و در فهم آیات قرآن از آن بهره برده است.
این مقاله ابتدا نظریه معناداری گونه های کاربرد مصدر را ریشهیابی کرده، سپس با کاربردشناسی این نظریه در تفسیر المیزان تلاش کرده است تا کاربست آن را در این کتاب نقد و بررسی کند.
بررسی تطبیقی مفهوم «نظم» در فن خطابة یونان و روم باستان و بلاغت اسلامی (با تاکید بر دیدگاه های دیونیزیوس هالیکارناسوسی و عبدالقاهر جرجانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسالة «نظم» یکی از بنیادی ترین مسائل بلاغی در نظام بلاغی یونان و روم باستان و جهان اسلام بوده است. این مقاله به بررسی تطبیقی «نظم» در این دو نظام بلاغی اختصاص دارد و می کوشد شباهت ها و تفاوت های آرای بلاغیان مسلمان و بلاغیان غرب را در مورد این مفهوم روشن کند. برای این منظور، در بخش نخست مقاله به تبیین مساله «نظم» در غرب باستان پرداخته شده و از آن جا که سازوکارهای «نظم» به بهترین شکل در اثر دیونیزیوس هالیکارناسوسی(قرن اول پیش از میلاد) با عنوان درباب نظم ادبی نمود یافته، آرای او را به مثابه نماینده دیدگاه های بلاغیان غرب باستان در نظر گرفته ایم. بخش دوم مقاله به مساله «نظم» در جهان اسلام با تاکید بر آرای عبدالقاهر جرجانی(م.471 ه.ق.)- و بخصوص دلائل الاعجاز فی القرآن- او اختصاص دارد. بنا به ضرورت، به آرای دیگر ادبا و متکلمان مسلمان نیز پرداخته شده است. پس از روشن کردن شباهت ها و تفاوت های آرای جرجانی و دیونیزیوس هالیکارناسوسی، نتیجه گرفته ایم که آن چه جرجانی در باب نظریه نظم گفته است، پیش از او به شکلی منسجم تر و عینی تر در آثار بلاغی غرب باستان مطرح بوده و برخی نوآوری های او نیز بیش از آن که به پیشبرد بررسی های ادبی ـ بلاغی یاری رساند، موجبات جمود و ایستایی بلاغت در جهان اسلام را فراهم کرده است.
بررسی و تحلیل نظریة نظم عبدالقاهر جرجانی در پرتوی نظریة نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی از جمله نظریات زبانی ارزشمند در میراث اسلامی ماست که در بسیاری از مبانی و مفاهیم، ارتباط تنگاتنگی با جدید ترین نظریات زبانی و نقدی معاصردارد. از جمله این نظریات، نظریه نقش گرای هلیدی می باشد آنجا که ما شاهد نقاط اشتراک فراوانی میان مفاهیم و اصول به کار رفته از جانب جرجانی و هلیدی می باشیم. پژوهش حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی – تحلیلی، در سه بخش اساسی به بررسی برخی از این اشتراکات پرداخته تا با درنوردیدن بعد زمانی بین دو اندیشه زبانی متعلق به دوران قدیم و معاصر، برخی جوانب نقش گرایانه نظریه نظم را آشکار ساخته و ثابت کند زبان به مثابه پدیده ای بشری، زمان و مکان و قومیت خاصی نمی شناسد. این سه بخش عبارتند از: نظریه نظم و دستور نظام مند، نظریه نظم و بافت، نظریه نظم و ساخت متنی. از یافته های پژوهش می توان به موارد ذیل اشاره کرد: تقارب بین مفهوم نظم (اراده معانی نحوی) نزد عبدالقاهر و مفهوم دستور نظام مند نزد هلیدی، اهتمام هر دو نظریه پرداز به بافت (زبانی و غیر زبانی) و نقش ویژه آن در تبیین معنای متن، اتفاق نظر هر دو نظریه پرداز در نقش بی بدیل متکلم و مخاطب بر چینش کلمات و تأثیری که این چینش بر بار اطلاعاتی کلام دارد.
بررسی زیبایی شناسی جزء 30 قرآن کریم بر اساس نظریه نظم عبد القاهر جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه نظم از نظریات بنیادین بلاغی است که از دو کتاب ارزشمند عبدالقاهر جرجانی؛ دلائل الاعجاز و اسرار البلاغه بر آمده است مؤلفه های معنا شناسی تأمل برانگیزی با تکیه بر این نظریه در زمینه های علوم قرآنی و ادبیات و شعر پدیدار گشته است. این جستار می کوشد به پرسش هایی نظیر: جرجانی چگونه توانسته با پیوند میان لفظ و معنا و تاکید ویژه بر ساختار درونی کلام چنین نظریه ای را در این گستره مطرح سازد؟ریشه های اصلی این نظریه را در کجا می توان جستجو کرد؟ و این نظریه چه تاثیری بر دیدگاه زبان شناسان جدید بر جای نهاده است؟باسخ دهد. دراین جستار پس از بررسی زیبایی شناسی و ابعاد و موضوعات وابسته به آن ، ارتباط زیبایی شناسی قرآن کریم در مقوله های اعجاز آن با نظریه نظم مورد بحث و کنکاش قرار خواهد گرفت و آیاتی از سوره های جزء 30 در بافت و ساختار بیانی طبق این نظریه مورد واکاوی قرار می گیرد. در ادامه زیبایی شناسی قرآنی ابعاد آوایی، موضوعی، محتوایی موسیقی و غیره بر پایه دیدگاه جرجانی مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. از آن جایی که جرجانی رویکردهای اساسی عناصر مذکور را تنها در بافت و سیاق درونی کلام کارآمد می داند نه در مؤلفه های روساخت بلاغی، بنابراین زیبایی آیات جزء 30 بر اساس این نظریه از بافت کلامی و تناسب سیاق چینش حروف و کلمات حاصل می گردد.
بررسی و نقد ترجمة کتاب عبدالقاهر جرجانی و دیدگاه های نوین او در نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم بهمن و اسفند ۱۳۹۵ شماره ۶ (پیاپی ۴۳)
در این مقاله کتاب «عبدالقاهر جرجانی و دیدگاه های نوین او در نقد ادبی» ترجمه خانم دکتر مریم مشرف، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است این کتاب با موضوع زبان شناسی تطبیقی، به بررسی پاره ای از آرای عبدالقاهر جرجانی، دانشمند مسلمان سده پنجم هجری پرداخته و دیدگاههای زبان شناسانه اورا با نظریات برخی از زبان شناسان معاصر غربی همچون دو سوسور، رهبر مکتب ساختار گرایی و چامسکی پیشگام مکتب گشتاری- زایشی و جان لیون مقایسه کرده است.در این مقاله ابتدا به بررسى این موضوع در آثار دانشمندان بزرگ مسلمان پرداخته شده است و در بخش دیگر ترجمه کتاب «عبدالقاهر جرجانی و دیدگاه های نوین او در نقد ادبی» مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. این مطالب به دو بخش 1- تحلیل شکل و ساختار 2- تحلیل محتوا تقسیم شده و به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.
کارکرد تضاد و تقابل در زیبایی شناسی تصاویر غزلیات عطار، بر اساس آراء جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالقاهر جرجانی از دانشمندان بلاغت و نحویون بنام سده پنجم است که بیشتر با نظریه «نظم» و «معنای معنا» شناخته می شود. دو کتاب ارزشمند او، «اسرارالبلاغه» و «دلایل الاعجاز»، در تبیین و ریشه یابی مباحث زیبایی شناسی سخن است. گرچه او در بیان سازه های مؤثر در زیبایی، بیشتر به تشبیه، تمثیل، استعاره و مجاز می پردازد، روشی که برای تحلیل ارزش زیبایی شناختی پی می گیرد و عواملی که در زیبایی صور خیال ذکرشده بیان می کند، می تواند راهی برای پژوهش درباره دیگر آرایه های سخن باشد. در این پژوهش بر پایه روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه نظریات جرجانی، به تحلیل کارکرد تضاد و تقابل در زیبایی شناسی غزلیات عطار پرداخته می شود. این جستار روشن خواهد ساخت که آنچه از دید جرجانی سبب ساز زیبایی است، در نمودهای گوناگون ظهور عنصر تضاد و تقابل در تصویر ادبی (همچون تضاد و طباق، انواع پارادوکس و...) وجود دارد و بر اساس این، تضاد از سازه های توان بخش ادبیت متن به شمار می رود.
بررسی و نقد تأثیر و تأثر امام فخر رازی در مباحث بیان با رویکرد کتاب نهایه الایجاز فی درایه الاعجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب نهایه الایجاز فی درایه الاعجاز از امام فخر رازی (606 ه.ق) یکی از کتابهای مهم و قابل توجه در حوزه مباحث بلاغی است. این کتاب که در واقع تلخیصی از دو کتاب اسرار البلاغه و دلائل الاعجاز عبد القاهر الجرجانی است، متضمن برخی آرا و دیدگاه های امام فخر رازی نیز می باشد. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از روش مقایسه ای، تأثیرپذیری و تأثیرگذاری فخر رازی در مباحث علم بیان را از کتاب نهایه الایجاز فی درایه الاعجاز، مورد بررسی و نقد قرار داده و اختلافات و اشتراکات آنها را ارزیابی می نماید. برخی نتایج مقاله حاکی از آن است که فخر رازی در کتاب خود آرای عبدالقاهر را مورد تحلیل قرار داده و در اغلب موارد همراه با استدلال لغوی و منطقی بر آن صحه می گذارد و در برخی موارد نیز با استاد خود با سبکی منطقی که با مسائل بلاغی سازگار نیست، به گفت و گو می پردازد. فخر رازی نظرات و دیدگاه-های فشرده عبدالقاهر جرجانی را به گونه ای مبسوط بیان می کند و خود نیز تحلیل هایی دیگری به آن می افزاید. و در عین حال خود نیز بر برخی از صاحب نظران و دانشمندان بعدی تأثیر گذاشته است.
بررسی آثار فاضل صالح السامرایی بر پایه نظریه نظم جرجانی با استناد به قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
151 - 176
حوزههای تخصصی:
این مقاله که به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است، به واکاوی برخی آثار فاضل السامرایی بر اساس نظریه نظم خواهد پرداخت و نشانه های کاربست این نظریه در آثار سامرایی را تبیین خواهد نمود. فاضل السامرایی زبان شناس و نحوی برجسته معاصر می باشد که با ارائه دیدگاه های نوین پیرامون زبان شناسی و علم نحو، خدمات شایانی به حوزه مطالعات قرآنی ارائه نموده است. وی کلیه مباحث زبان شناسی و نحوی را با استشهاد به آیات شریفه قرآن کریم، معنایابی کرده و ظرافت ها و لطافت های تعابیر قرآنی و بهر گیری قرآن از ظرفیت های تعبیری زبان عربی را به خوبی اثبات نموده است. نویسندگان بر این باورند که او در تألیف آثار ارزنده خود، از نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی متأثر بوده است و ردپای نظریه نظم جرجانی، در اغلب آثارش به چشم می خورد. بررسی ها نشان می دهد که سامرایی همانند جرجانی سهم ویژه ای برای نحو در بلاغت کلام قائل شده است. با وجود اینکه او متأثر از نظریه نظم است؛ ولی آراء و دیدگاه های متنوع تری در مسائل مختلف ارائه داده که نشانگر جزئی نگری بیشتر وی در حوزه مسائل نحوی می باشد. او علاوه بر بسط بیشتر موضوع، به سوی نحو مدرن و پیشرفته حرکت کرده و به واسطه ساده سازی مسائل نحوی و به عبارتی: «نقد نحو»، بسیاری از پیچیدگی های نحو و قواعد خشک حاکم بر آن را کنار زده است؛ از این رو می توان ادعا کرد که وی در این زمینه از جرجانی نیز پیشی گرفته و با ارائه دقیق، کامل و همه جانبه موضوعات نحوی و شواهد بسیاری که ارائه می دهد، معنایابی نحو را حتی گسترده تر از جرجانی انجام داده است.
قلم انداز 2 یادداشت هایی در تاریخ و فرهنگ و ادبیات
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۷ آذر و دی ۱۳۹۵ شماره ۵ (پیاپی ۱۶۱)
87 - 91
حوزههای تخصصی:
نویسنده در نوشتار حاضر در قالب سلسله انتشاراتی پیرامون تاریخ، فرهنگ و ادبیات، به ارائه مطالبی به شرح ذیل پرداخته است: تصحیح سهوی در تعلیقات دستور الوزاره، کاستی ها در ضبط ها و اعراب گذاری ها و اغلاط نگارشی، چاپی و محتوایی در ترجمه عربیات کتاب صور خیال در نظریه جرجانی.
خوانش ناقدان عرب از نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی و تطبیق آن با نظریه های معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالقاهر جرجانی زبان شناس و ادیب، نظریه پرداز علم بلاغت و واضع نظریه نظم است؛ نظریه های او در باب علم بلاغت از دقت و ظرافتی بالا برخورداراست به گونه ای که از قرن ها پیش تا کنون به عنوان منبعی معتبر برای این علم مورد استفاده پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است. تحقیقاتی که پژوهشگران معاصر عرب در بررسی آراء و نظریات جرجانی انجام داده اند، نشان می دهد آرای بلاغی وی خصوصا نظریه ای که در باب نظم مطرح کرده است، ریشه در میراث ادبیات عرب دارد و عبدالقاهر تحت تاثیر اساتید پیش از خود بدین نظریه دست یافته و صورتی کامل و جامع بدان بخشیده است. از سوی دیگر، نظریه نظم، با بسیاری از مباحثی که امروزه توسط اندیشمندان غربی مطرح و با نام آنان شناخته شده است، هم پوشانی دارد. با این تفاوت که نظریه های معاصر غربی، صورتی قاعده مند تر و گاه جامع تر از نظریه های عبدالقاهر دارد.
بررسی عدم انتساب تفسیر درج الدرر به عبدالقاهر جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۲
67-84
حوزههای تخصصی:
شیخ عبدالقاهر جرجانی (د. 471)، بلاغی و نحوی نامی و زبان شناس بزرگ ایرانی، از معدود دانشمندان تاریخ اسلام و ایران به شمار می رود که چند سده از جامعه ی علمی خویش جلوتر بوده است و اندیشه های پیشرو و شایان درنگ او بیشتر به کار ادب پژوهان و زبان شناسان امروز آمده است. تا ادیبان و نحویان سده ی پنجم قمری. بیشتر آثار بر جای مانده از عبدالقاهر در قلمرو دانش نحو و سپس بلاغت است، امّا در سال های اخیر تفسیر قرآنی با دو تصحیح متفاوت از جرجانی منتشر شده است که تردیدهایی جدّی پیرامون درستی انتسابش به وی وجود دارد. در این نوشتار پس از بررسی دلایل و نشانه های گوناگون برون متنی و درون متنی، نتیجه گیری می شود که چنین تفسیری نمی تواند از آثار عبدالقاهر جرجانی باشد و نسبتش به او نادرست می نماید.
بنیادهای زبان شناسی شناختی در دیدگاه های عبدالقاهر جرجانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی، ساختهای دستوری را مبتنی بر ساخت ذهنی می داند و معنی را در کانون توجه خود قرار می دهد و معتقد است: معنی از شناخت و ادراک انسان مستقل نیست و رمزگذاری زبان شامل عواملی چون گزینش، دیدگاه، کانون توجه، چارچوب بندی، شیوه های مقوله بندی، و جزء اینهاست و ساختار زبانی، بازتاب مستقیم شناخت است، یعنی یک عبارت زبانی خاص، به یک شیوه خاصِ مفهوم سازی یک موقعیت معین وابسته است؛ این دیدگاه بسیار به نظریه نظم عبدالقاهر شبیه است که می گوید: معنی سخن وقتی حاصل می شود که مطابق ترتیب و تألیف خاصّی که معانی مرتّب و منظّم در نفس و دل آدمی دارند، به فرمان عقل به الفاظ مرتب ریخته شود (جرجانی، 1374: 2). توجه به نقش شناختی زبان، اهمیت معنا، پیروی ساختارهای نحوی از ساختار معنای ذهنی و عواملی که زبان شناسان شناختی در رمزگذاری زبان مؤثر می دانند، در این سخن عبدالقاهر عیان است. با عنایت به اهمّیّت دیدگاه شناختی در زبان شناسی معاصر و به دلیل جامعیت و دقت دیدگاه های زبانی عبدالقاهر که در محافل علمی اهمّیّت فوق العاده ای یافته است، در این مقاله دیدگاه زبان شناسان شناختی را با دیدگاه های زبانی عبدالقاهر مقایسه و تحلیل کردیم و بدین نتیجه رسیدیم که هر دو زبان را یکی از قوای شناختی می دانند که منشأ تجربی، روانشناختی و نقش اجتماعی دارد. و دستور زبان پیرو معنا و مفهوم است و معنای زبان متأثر از نظرگاه، موقعیت و دانش فردی و کاربرد عینی آن است.
چگونگی بهره برداری فخررازی ازنظریه النظم در مفاتیح الغیب؛ موردپژوهی سوره انعام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی قرن های دوم تا پنجم مباحث بلاغی و ادبی قرآن تحت تأثیر رویکردهای کلامی و دینی مورد توجه شماری از عالمان و بلاغیان قرار گرفت و آثار مهمی در این دوران به نگارش آمد. اوج و پختگی این آثار به ظهور نظریه نظم جرجانی، زبان شناس ایرانی انجامید که وی در دو کتاب دلائل الاعجاز و اسرار البلاغه آن را تبیین ساخته است. نظریه نظم در قرن ششم، که یکی از دوران طلایی تفسیرنگاری در میان ایرانیان به شمار می آید، آوازه بلندی یافت و برخی از مفسران با الهام از این نظریه به تفسیر زبانی و بلاغی قرآن روی آوردند. از جمله مفسران مهم این قرن امام فخر رازی است که تفسیر مفاتیح الغیب را به نگارش درآورد. یکی از ویژگی های مهم این تفسیر، مباحث زبانی و بلاغی آن است. نویسندگان در این مقاله کوشیده اند با شیوه تحلیلی توصیفی و به روش کتابخانه ای تأثیرپذیری وی را از نظریه نظم جرجانی بررسی و تبیین کنند. بر این اساس پس از معرفی این نظریه از دیدگاه جرجانی و فخر رازی، شش موضوع مهم نظریه نظم یعنی تقدیم و تأخیر، حذف و ذکر، فصل و وصل، قصر، تأکید و تعریف و تنکیر را در تفسیر سوره انعام مفاتیح الغیب بررسی کرده و به این نتیجه رسیده اند که فخر رازی افزون بر اینکه از این نظریه تأثیر پذیرفته و وامدار جرجانی است، خود نیز نوآوری هایی در بیان دلالت های بلاغی به دست داده است.
معناشناسی نظم در تقدیم مسندالیه برای تخصیص وتقویت کلام از دیدگاه عبدالقاهر جرجانی ، سکاکی و ابن عاشور
حوزههای تخصصی:
زبان مهم ترین ابزارارتباط میان انسان ها برای بیان مفاهیم ذهنی است؛ از طرف دیگرهر زبانی دارای اسالیب معناشناسی خاص خود است که با گزینش کلمات درساختار جمله ودخل وتصرف درآنها بر روح وجان شنونده اثر می گذارد. دراین میان قرآن کریم به عنوان شاهکار ادبی، برترین الگوی بلاغت به شمار می آید. به طوری که تمام اسلوب های به کار رفته در آن را نمونه والای فصاحت و بلاغت می دانند.از سوی دیگرمعناشناسی ترکیب های بلاغی در قدیم و امروز همواره به عنوان یک ابزار بسیار مهم وکاربردی برای دریافت مقصود ذهنی متکلّم ومفاهیم زیبایی شناسی در یک متن ادبی مورد توجه و استفاده ادیبان بوده است. پژوهش حاضر به نقد و بررسی معناشناسی اسلوب تقدیم مسندالیه برای «تخصیص و تقویت کلام» می پردازد به طوری که نظریه بلاغی عبدالقاهر جرجانی را اساس قرار داده سپس آن را با آراء سکاکی در «مفتاح العلوم» و ابن عاشور در تفسیر «التحریر و التنویر» مقایسه کرده است. این اسلوب دارای اهمیّت ویژه ای در دریافت معنای ذهنی متکلّم است ونقش انکار ناپذیری در تبیین اعجاز بلاغی قرآن دارد و نشان می دهد که قرآن کریم برای بیان معانی و افزایش تأثیرگذاری در ذهن مخاطب از تعبیرهای تصویری بهره برده است. این پژوهش برآن است تا به معانی مجازی این اسلوب بر اساس آراءعلماء مذکور دست یابد و به شنونده کمک کند تا علاوه بر درک زیبایی این ترکیب ها ومعانی پنهان و اسرار آنها وجوه اشتراک و اختلاف دیدگاه این علماء بزرگ را در دریافت معنای حاصل از این تصرف بلاغی به خوبی درک نماید.
بررسی و تحلیل عامل و معمول نحوی بر اساس نظریه نظم جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آرای نحویان درباره عامل اعراب کلمات دو نظریه مشهور با نام های نظریه لفظی و معنوی وجود دارد؛ اما می توان دیدگاه های دیگری را نیز استخراج کرد. در میان این دیدگاه ها، نظریه تعلیق که خاستگاهش آرای عبدالقاهر جرجانی است، از اهمیتی ویژه برخوردار است. قوّت دیدگاه او در موشکافی و ریشه یابی مسائل نحوی و اعرابی و نیز فراتر بردن نظریه تعلیق از ساحت صحت نحوی به ساحت فنّی و بیانی است؛ دیدگاهی که بر مطابقت تامّ تعلیق کلمات به یکدیگر با مقصود متکلم متکی است. هدف از این پژوهش، افزون بر معرفی دیدگاه های مربوط به نظریه عامل و معمول، تفسیر نظریه عامل و معمول در پرتو نظریه نظم جرجانی یا همان نظریه تعلیق است. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی و تحقیق کتابخانه ای سود جسته ایم. ابتدا دیدگاه های مختلف درباره عامل و معمول را استخراج کرده و ضعف های هر نظریه را بیان کرده ایم. سپس به تفسیر عامل و معمول بر اساس نظریه نظم پرداخته و ضعفش را گفته ایم. در ادامه به بیان قوّت این نظریه در مقایسه با دیگر نظریات عامل و معمول پرداخته ایم. در پایان نتیجه گرفته ایم که نظریه تعلیق عبدالقاهر جرجانی به دلیل اینکه بر قصد متکلم در ارتباط اجزای جمله با یکدیگر تأکید می کند و نیز موشکافانه به تحلیل علل و عوامل نحوی می پردازد و نظریه عامل را از ساحت صحت نحوی به ساحت بیانی ارتقا می دهد، قوّتی فزون تر از دیگر نظریات عامل و معمول دارد.
مهندسی زبانی سوره توحید از دیدگاه نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی
حوزههای تخصصی:
نظریه نظم جرجانی با اعتقاد به وجود اعجاز قرآن در نظم و مهندسی زبانی آن، مهندسی زبانی قرآن را در رد نظریه صرفه بررسی می کند. او معتقد به چینش ویژه واژگان قرآنی است که حذف واژه ای یا جابجایی موقعیت آن یا جاگذاری واژه ای مترادف به جای آن، باعث نابودی نظم قرآنی و مقصود متکلم می گردد. سوره توحید سوره ای است که واژگان آن باتوجه به شرایط مخاطبین آن به خصوص مشرکان قریش که باتوجه به درخواست آنان از پیامبر (ص) نازل گردید، دارای چینش زیبایی شناسیِ خاصی است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و نظریه نظم جرجانی درصدد تحلیل زیبایی شناسیِ ساختاری و واژگانی سوره توحید است تا اشاره کند که سوره توحید به تناسب درخواست مشرکین قریش از پیامبر(ص)، با استقاده از عوامل زبانی مختلفِ باهم متناسب و مؤیّد یکدیگر در رسیدن به یک معنا و نظم حاصل از آنها، از خلال فعل امر قل در معنای ارشاد، ضمیر منفصل (هو) و دو فصل بلاغی در سیاق مثبت در آیه اول و دوم و ضمیر متصل (له) و وجود دو وصل در سیاق منفی در آیه سوم و چهارم برای اشاره به قطع اتصال الله با موجودات در احدیت، نکره بودن (أحد) اشاره به تعظیم و ناشناخته بودن یگانگی (الله)، معرفه بودن (الصمد) دلالت بر اختصاص صمدیت به او، تقدیم (له) در آیه چهار اشاره به حصر نفی همتایی برای او و اثبات آن برای غیر او و حذف مفعول به فعل لم یلد برای اثبات یگانگی او، الله را با اثبات وحدانیت او، پارادوکسی معرفی می کند که عقل ها از درکش حیران مانده اند.
مفهوم اصطلاحی «ادراک» از عبدالقاهر جرجانی تاادبیات عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه که از جمله اهداف اساسی، در این تحقیق می باشد؛ به تصویر کشیدن و چگونگی ارتباط، و به نوعی تلفیق میان دو علم: «بلاغت» و «ادبیات عرفان اسلامی» و برخی از متون دینی پیرامون آن است که از حیث بررسی و مطالعات میان رشته ای و یا تطبیقی نیز می تواند مفید واقع گردد. مفهوم اصطلاحی «ادراک»، در نزد عبدالقاهر جرجانی دارای سیر گسترده و ابعاد مختلفی در نظریات وی است که از جمله مهم ترین آن، می توان به چگونگی ارتباط آن با «نظریه نظم»، و حتی نظرگاه منحصر به فرد او پیرامون چگونگی و انواع «ادراک» نیز اشاره نمود. به عبارت دیگر، جرجانی در فرآیند ادراک، به نوعی از تعقّل قلبی نام می برد و تفکر و اندیشه را فائده قلب برمی شمآرد که با تحقیق و بررسی در آن، دریافتیم که این مسئله؛ در حالی است که در مباحث متون قرآنی و دینی، و به ویژه «ادبیات عرفان اسلامی»، مفهوم اصطلاحی «ادراک» به فرآیندی تعلّق دارد که در اصل، فرد سالک مُدرک برای قرب و شهود خود از محیط و جهان اطرافش، به وسیله تعقّل با قلب، به ادراک می پردازد. درحقیقت، عبدالقاهر جرجانی در بیان نظریات خود، دارای وجه مشترکی است که چگونگی ارتباط آن با مفهوم اصطلاحی «ادراک» در «ادبیات عرفان اسلامی»، در این تحقیق مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
تعادل معنایی در ترجمه شعر به شعر در پرتو نظریه نظم (با تمرکز بر ترجمه شعر کلاسیک میان عربی و فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با تمرکز بر ترجمه شعر کلاسیک به شعر کلاسیک میان زبان های عربی و فارسی، به بررسی این مسئله می پردازد که در این نوع ترجمه، «تعادل معنایی» میان شعرِ مبدأ و شعرِ مقصد چه نوع رابطه ای است و چگونه تحقق می یابد. روش مطالعه تحلیلی توصیفی است. در بخش تحلیلی، ابتدا ساخت معناییِ شعر برمبنای نظریه نظمِ عبدالقاهر جرجانی تحلیل می شود و درنتیجه مشخص می گردد که ساخت معناییِ شعر، محصول شیوه دلالت شعر بر غرض است که در نظمِ ویژه ای از سخن نمود می یابد. سپس در بخش توصیفی، با رجوع به نمونه هایی از ترجمه شعر کلاسیک به شعر کلاسیک میان عربی و فارسی، رابطه معنایی میان نمونه ها توصیف می شود و در نتیجه مشخص می گردد که تعادل معنایی میان اشعار مبدأ و مقصد تشابهی بیانی است که در سطح شیوه دلالت بر غرض جریان دارد و تعادل معنایی در این سطح از طریق شبیه سازیِ کارکرد عناصر زبانی در شیوه ارائه معنی تحقق می یابد. براین اساس، شعرِ مقصد ساختی معنایی در زبان مقصد است که عناصر زبانی در تولید آن به گونه ای به کار رفته اند که کارکردی مشابه با عناصر زبانیِ شعرِ مبدأ در شیوه دلالت بر غرض دارند.
زیبایی شناسی سوره «حمد» بر پایه نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه نظم جرجانی بر مبنای وجود اعجاز در مهندسی زبان و چیدمان ویژه کلمات، در پی اثبات اعجاز زبانی قرآن کریم است و در برابر دیدگاه برخی از معتزلی ها مطرح است که اعجاز قرآن را در زبان آن نمی دانند، بلکه اعجاز را در این می دانند که خداوند مانع از آوردن مانند قرآن است(نظریه صرفه). جرجانی در نظریه نظم، اعجاز را در به کارگیری معانی نحو و ظرافت های بلاغی قرآن از بین وجوه مختلف جوازی می داند، و فصاحت و بلاغت را به معنا ربط می دهد و لفظ را تابع و خادم معنا می خواند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه نظم جرجانی در پی تحلیل سوره حمد و نمایاندن زیبایی های آن است. چیدمان واژگان این سوره به اقتضای مقام به گونه ای است که جابجایی یا حذف آنها ، نظم موجود و تناسب آن رابهم می ریزد. در تایید نظم و زیبایی این سوره جهت رسیدن به هدف مطلوب می توان به معرفه بودن «الله» درتناسب با «نعبد» و «المغضوب» و متناسب بودن واژه های «رب» «ومالک» با «نستعین» و «الضّالّین»؛ وهمچنین فصل در آیات آغازین برای اثبات یگانگی او وتناسب آن با مفرد آوردن «ربّ و الرحمن و الرحیم و مالک»؛ و وصل در آیه «إیّاک نعبد و إیّاک نستعین» وجمع بودن افعال به نشانه مشارکت انسانهاو به ویژه مؤمنان در عبادت و استعانت و تناسب جمع بودن دو فعل با این وصل بلاغی در کناراطناب دال بر مدح با آمدن بدل وصفت «رب» و «مالک»،و تقدیم لفظ «إیّاک» در مقام اختصاص عبادت به خداوند و استعانت از او وتناسب آن با غرض بیان اخلاص و تواضع، اشاره نمود.