مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
آبشوران
منبع:
علوم ادبی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
137 - 165
حوزه های تخصصی:
بازتاب واقعیّت، یکی از اصلی ترین مؤلفه های تأثیرگذار در مرزبندی میان مکاتب ادبی است که چگونگی بازنمود آن در آثار ادبی و هنری، مکاتب گوناگونی چون: کلاسیسم، رمانتیسم، رئالیسم، ناتورالیسم و... به وجود آورده است. در این بین مؤلفه «واقعیّت» در مکتب رئالیسم که مکتبی مدعی در بیان واقعیّت صرف است، دارای جایگاه ویژه و متفاوتی از سایر مکاتب ادبی و هنری است که پایبندی به بیان کامل واقعیّت عینی، پارادایم اصلی آن است. در این پژوهش، پرسشی که مطرح می گردد این است که آیا فاصله زمانی که قطعاً همراه با تغییر بافت و فضای تولید یک اثر داستانی است، می تواند در میزان بازتاب واقع گرایی رئالیستی آن نیز تأثیرگذار باشد؟ در این پژوهش که به روش مقایسه ای تحلیلی است، کوشش شده است که با بررسی مشخصه ها و مؤلفه های رئالیستی در دو اثر داستانی «آبشوران» نوشته علی اشرف درویشیان و «استخوان های خوک و دست های جذامی» مصطفی مستور که در عین اشتراک در ژانر اجتماعی، دارای فاصله زمانی و بافتی هستند، میزان واقع نمایی رئالیستی در آن ها مورد کنکاش قرار گرفته است. دست آوردهای این پژوهش حاکی از این است که مشخصه ها و مؤلفه های رئالیستی در ادبیّات داستانی با وجود متغیری چون فاصله زمانی، می توانند تا حدود زیادی مشابه و مشترک باشند.
تحلیل و بررسی طنز موقعیّت در مجموعه داستان کوتاه «آبشوران» از درویشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۶
5 - 28
حوزه های تخصصی:
طنز موقعیّت با واژگون کردن حقیقت موقعیّت ها و چیدن موقعیّت های متناقض در کنار هم ایجاد می شود و صحنه ای را می آفریند که تصوّر آن خنده دار است. در میان داستان نویسان معاصر، علی اشرف درویشیان در آثار خود از ساخت موقعیّت های طنزآمیز برای بیان مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی سود جسته است. از این رو، در پژوهش حاضر تلاش می شود تا انواع موقعیّت های طنزآمیز در یکی از مجموعه داستان های کوتاه درویشیان، با عنوان مجموعه داستان آبشوران که دربرگیرنده یازده داستان کوتاه است، بررسی شود. در جستار پیش رو، با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و آماری، در پی پاسخ به این سه پرسش هستیم: اوّل آنکه بر اساس نظریّه طنز موقعیّت، درویشیان با چه ابزاری موقعیّت های طنزآمیز را در داستان های کوتاه خود ایجاد کرده است؟ دیگر آنکه کدام مؤلّفه طنز موقعیّت را می توان به عنوان شاخص سبکی درویشیان در این مجموعه داستان کوتاه در نظر گرفت؟ همچنین، نویسنده با بهره گیری از موقعیت های طنز در پی دستیابی به چه اهدافی بوده است؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که درویشیان به کمک چهار شگرد «شخصیّت پردازی، پیرنگ، رفتار، صحنه» و چند خُردشگرد، موقعیّت های طنزآمیز را در داستان هایش آفریده و مقصودِ او از ایجاد طنز موقعیّت، بیان مشکلات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادیِ (معیشتی) مردم روستای آبشوران به طور خاص و مردم ایران به طور عام بوده است. همچنین، عامل اصلی ایجاد موقعیّت های طنزآمیز، مؤلّفه «رفتار» به ویژه در کاربست خردشگردهایی همچون «تکرار یک کنش، غافلگیری، ناسازگاری رفتار با موقعیّت و حرکات مضحک» است. بنابراین، می توان آن را به عنوان شاخص اصلیِ سبک نویسندگی درویشیان به شمار آورد.
تحلیل داستان های سال های ابری و آبشوران از درویشیان بر اساس اصول امهم ناتورالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
501 - 524
حوزه های تخصصی:
ناتورالیسم یکی از تاثیر گذارترین مکتب های ادبی قرن نوزدهم در اروپا می باشد. این مکتب مبتنی بر اصولی است که علم گرایی و طبیعت گرایی از مهم ترین مشخصه های آن است. در ایران این مکتب توسط نویسندگانی هم چون چوبک، هدایت و...به جامعه ادبی ایرانی شناسانده شد.البته در آثار ادبیات فارسی، ما شاهد برخی اصول غربی این مکتب نیستیم اما آنچه که هم در ایران و هم در اروپا مشتر ک است پایبندی به اصولی هم چون: جبرگرایی، تضاد طبقاتی، فقر ، اعتراض های اجتماعی و سیاسی، بزرگ نمایی زشتی ها و...می باشد. نوشته های علی اشرف درویشیان نویسنده دهه 40 ایران بیشتر این ویژگی ها را بازتاب می دهند لذا این پژوهش بر آن است تا آبشوران و سالهای ابری، دو اثر مهم این نویسنده، را از منظر اصول ناتورالیستی به بررسی بنشیند تا ببیند آیا می توان تفکرات این نویسنده را در ادامه تفکرات نویسندگان ناتورالیست، به خصوص زولا، برشمرد یا خیر؟
سبک شناسی انتقادی مجموعه داستان آبشوران نوشته علی اشرف درویشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی انتقادی با تحلیل لایه های مختلف متن در پی شناسایی مفاهیم پنهان در زیر سطح زبان و کشف ایدئولوژی حاکم بر آن و شبکه های قدرت در متن است. با توجه به آنکه درویشیان نویسنده ای ایدئولوژی محور و معترض و منتقد به وضع زمانه است، شناخت ایدئولوژی ها و در نتیجه، نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روزگار او اهمیّت زیادی دارد. هدف از این پژوهش - که به روش توصیفی، تحلیلی و آماری و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است - آن است که مشخّصه های سبک شناسی انتقادی و ایدئولوژی پنهان و روابط قدرت در مجموعه داستان آبشوران آشکار شود. این جستار، به شیوه لایه ای انجام شده و ابتدا کلان لایه بافت به صورت کلّی مورد بررسی قرار گرفته و سپس دو کلان لایه روایت و متن، با نظر به رویکرد مریم درپر در سبک شناسی انتقادی، تجزیه و تحلیل شده است. بررسی مؤلفه های سبک شناسی انتقادی در مجموعه داستان آبشوران، حکایت از آن دارد که کانونی سازی از نوع بیرونی و درونی و نیز مؤلفه تقابل، از ویژگی های سبکیِ برجسته این مجموعه داستان است و آنچه اهمیّت دارد این است که این مؤلفه های سبکی، ابزاری برای بیان دو مفهوم ایدئولوژی و قدرت هستند. ایدئولوژی مورد نظر نویسنده، شامل «مبارزه با فقر»، «مبارزه با جهل»، «مبارزه با بی عدالتی» و «مبارزه با سنّت» است. همچنین، چنانکه از داستان های درویشیان برمی آید، قدرت در این آثار، مقوله ای زنجیره وار، پیچیده و لایه لایه در تمام سطوح جامعه است.
ارزیابی و الگوهای ارزش گذاری بوم گرایانه در دو اثر همراه آهنگ های بابام و آبشوران از درویشیان (قرائتی بوم گرایانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی ها و الگوهای ارزشی از جمله مواردی هستند که بر اساس آن ها می توان متون ادبی را بررسی و تحلیل کرد. این پژوهش بر پایه الگوهای ارزش گذاری متن و با تکیه بر بوم گرایی و دانش بینارشته ای به بررسی و تحلیل دو مجموعه داستان همراه آهنگ های بابام و آبشوران از درویشیان پرداخته است. روش انجام پژوهش توصیفی و تحلیلی است. این دو مجموعه داستان از جمله آثاری هستند که در حوزه واقع گرایی نوشته شده-اند و با تکیه بر الگوهای ارزش گذاری در آن ها می توان کانونی سازی ها، برجسته سازی ها و ارزیابی های نویسنده از بوم را در آن ها سنجید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که درویشیان در قالب عناصر زیست محیطی و برای بیان آلام و رنج های قشر متوسط و ضعیف جامعه در تقابل با قشر مرفّه، دستکاری ها و تخریب های زیست محیطی را هرچند همسو با مظاهر فرهنگ و پیشرفت نیز باشد، نمی پسندد و همواره ارزیابی هایی منفی نسبت به آن ها دارد. همچنین با توجه به الگوهای ارزشی متون می توان فهمید که زندگی مسالمت آمیز در کنار طبیعت و مخاطرات آن، ریشه در احترام به وابستگی های چند سویه سیاسی، اجتماعی و... انسان با طبیعت دارد. ذکر این نکته لازم است که موقعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی راوی برای شکل دهی دیدگاهی در پیوند با زیست بوم تأثیر بسزایی دارد.
بازآفرینی بافت های فرسوده حاشیه رودخانه شهری، مطالعه موردی: بافت فرسوده حاشیه رودخانه آبشوران شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 93
حوزه های تخصصی:
عدم توجه به ملاحظات و نگرش های محیطی در برنامه ریزی شهری و ساده سازی الگوهای طبیعی در بستر شهری ازجمله رودخانه ها، سبب تغییر فرایندهای شکل دهنده آن ها و آسیب جدی به سامانه های طبیعی شان می شود. برخی فضاهای حاشیه رودخانه های درون شهری فضاهایی هستند که معمولاً بافت فرسوده و قدیم شهرها در کنار آن ها شکل گرفته است. این گونه فضاها دارای ظرفیت هایی هستند که می توانند به یک منظر شهری زیبا و هویت مند تبدیل گردند. شهر کرمانشاه ازجمله شهرهایی است که از این عناصر طبیعی بهره برده، اما مورد بی توجهی واقع شده اند، ازجمله این رودخانه ها، رودخانه آبشوران است که بی توجهی به آن باعث معضلات متعدد شده است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که برای بازآفرینی بافت های فرسوده شهری حاشیه رودخانه های شهری باید چه مواردی را مدنظر قرارداد. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات، روش های میدانی و مطالعه اسنادی (کتابخانه ای) می باشد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. در این پژوهش شاخص های اصلی برای ابعاد عملکردی، هویتی- معنایی، اجتماعی – فرهنگی و ... احصا گردید که این مؤلفه ها در قالب 4 عامل معنادار بارگذاری شده اند. نتایج نشان می دهد، رتبه بندی محلات محدوده مطالعاتی، طبق امتیازات عاملی به دست آمده برای هرکدام از آن ها، به ترتیب عبارت اند از باغ نی، فیض آباد، توپخانه و چال درویشان. یافته اصلی پژوهش این است که هیچ کدام از محلات محدوده مطالعاتی در وضعیت مطلوبی ازنظر مؤلفه های بازآفرینی قرار ندارند و می بایستی برای آن ها برنامه ریزی یکپارچه و جامعی صورت گیرد.