مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
ادبیات پسااستعماری
ادبیات پسااستعماری، غالباً با آموزه های دوران استعمار ضدیت دارد و به بحث درباره ی اثرات و نتایج رهایی از استعمار و بررسی روند تحولات و استقلال سیاسی و فرهنگی مردمی می پردازد که بندهای دوران استعمار را گسسته اند. این ادبیات همچنین به تحلیل ادبی متونی که گرایش های استعماری و نژادی را در خود نهفته دارند، می پردازد. هندوستان با پیشینه ی استعماری و فرهنگ پسااستعماری کنونی خود، موضوع جامعی برای مطالعات پسااستعماری و تاثیرات حاصل از آن است. در حقیقت ادبیات پسااستعماری در هند، رها شدن از پوسته قدیمی شکل گرفته توسط افکار و چارچوب های غربی و ظهور آگاهی و روشنفکری جدیدی است که منجر به پیدایش و اهمیت یافتن مفهوم «بیان کردن خود»(self expression) می شود. دوران پسااستعماری در هند، منجر به شکل گیری هویت های جدیدی شده که با مطالعه و بررسی دوران استعمار، به کشف دوباره ی هویت ها و فرهنگ های به حاشیه رانده شده ی خود می پردازد و با ایجاد ساختارهای فکری و تحلیلی جدید مبتنی بر فرهنگ هندی، جامعه ای نو بنیان می نهد. در حقیقت نویسندگان هندی، حتی تعاریف و مولفه های پسااستعماری را به چالش کشیده اند و اگرچه در بیشتر مستعمرات بریتانیا، زبان انگلیسی، زبان ادبیات پسااستعماری بوده است، نویسندگان هندی زبان های بومی خود را نیز همپای زبان انگلیسی رشد داده اند. شکل گیری ادبیات پسااستعماری در هندوستان، تبلور واقعی این تلاش ها و تحولات است. در این نوشتار ویژگی های ادبیات پسااستعماری و نیز زبان، فرهنگ و هویت در ادبیات دوران پسااستعمار در هندوستان بررسی می شود.
متن ادبی و سیاست: بازخوانی پسااستعماری دو اثر کلاسیک از آثار ادبی بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث عمده مقاله این است که رودیارد کیپلینگ شخصیت های مستعمره هند در رمان کیم را به عنوان دیگری و در مقابل شخصیت متمایز شده انگلیسی ترسیم می کند و فورستر نیز بر همین منوال در آثار خود از امپراطوری بریتانیا جانبداری می نماید. با این حال، رمان گذری به هند در راستای رد ارزش های بریتانیایی و شخصیت پردازی هندی ها گام برمی دارد که در قالب تغییر رویکرد نسبت به آشکارسازی واقعیت های امپریالیسم بریتانیا در دوره ای که هند به استقلال نزدیک می شود تجلی یافته است. علی رغم این واقعیت، بازنمایی شخصیت ها در اثر فورستر نیز مانند رمان کیم اثر کیپلینگ غیرواقع گرایانه باقی می ماند. پژوهشگر این مقاله تلاش می کند ثابت نماید در این زمینه هر دو نویسنده تمایلات سیاسی یکسانی دارند. تفاوت آنها تنها در راهبردی است که برای بیان ادبی اثر خود می گزینند. بازخوانی این دو متن ادبی در سایه نظریه های ادوارد سعید ارتباط میان متن و سیاست را فراهم آورده است.
نقش روشنفکران اواخر دوره قاجار در شکل گیری نخستین دولت مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو برآمده از پژوهشیدربارة دورة انتقال قدرت ازسلسلة قاجار به دولت مدرن پهلوی است. این پژوهش برخلاف رویکردهای مبتنی بر تاریخ سنتی،با تکیه بر تحلیل گفتمان فوکویی و ادبیات پسااستعماری، خوانشی دیگرگون از شکل گیری نخستین دولت مدرن در ایران به دست می دهد. مقاله نشان می دهد شکل گیری نخستین دولت مدرن در ایران تجسّد عینی و راهبردی گفتمان تجدّد آمرانه است. این متن در واکاویصورت بندیتجدّد آمرانه،اعمالِ گفتمانی شکل دهندة مقولات مقوّم صورت بندیگفتمان تجدّد آمرانه را شناسایی کرده و به تحلیل گفتمانِ انتقادینشریه های دورة انتقال قدرت از قاجار به پهلوی- کاوه، ایرانشهر، نامة فرنگستان، آینده و مرد آزاد- پرداخته است. مقولات برآمده از این تحلیل گفتمان شامل مفاهیم اساسی «تلقی از خود و دیگری، پرسش از انحطاط و عقب ماندگی»، «اخذ تمدن از غرب»، «جدایی دین از سیاست و عرصة عمومی»، «نخبه گرایی»، «ضرورت دولت مقتدر و آمر» و «ناسیونالیسم» است. روشنفکران دورة انتقال قدرت به مثابة گروه هایمرجع گفتمان تجدّد آمرانه و نیز اثرگذارترین گروه استراتژیک این دوره در شکل گیری نهادی و گفتمانی نخستین دولت مدرن در ایران نقش برجسته ای داشته اند که تمرکز این متن واکاویتأثیر گفتمانی آن هاست.
صداهای سکوت بررسی تحلیلی تک صدایی، چندصدایی، و سکوت در متون ادبی با تکیه بر رویکردهای مهمِ ادبیِ مدرن و پسا مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همان طور که «کلام» یا آن چه گفته می شود اهمیت دارد، توجه به «سکوت» یا «ناگفته های متن» نیز حائز اهمیت است؛ به ویژه با توجه به این نکته که ممکن است مقصود اصلی در همین «سکوت ها» نهفته باشد. بنابراین، در این مقاله موضوع «سکوت» در متون ادبی و به ویژه ادبیات داستانی و چگونگی ایجاد آن در متن بررسی شده است. از طرفی، اهمیت توجه به این «سکوت ها» نیز تبیین و تشریح شده است؛ اما چون «سکوت» ابعاد و اشکال متنوع و گوناگونی به خود می گیرد، این موضوع از ابعاد متفاوت و با توجه به دیدگاه های نظریه پردازان صاحب نام در حوزه های گوناگون تحلیل شده است. بنابراین، ابتدا با استفاده از نظریات پیر ماشری و لویی آلتوسر، ارتباط بین ناگفته های متن و ایدئولوژی بحث و بررسی شده است. سپس، ارتباط میان گفتار و نوشتار با غیاب و سکوت مطرح شده و ضمن آن به موضوع «ناخودآگاه» متن و استقلال آن اشاره شده است. در ادامه، به احتمال وجود متن یا متون دیگری غیر از متن اصلی پرداخته شده و پس از آن نابسندگی و نارسایی زبان برای بیان افکار و احساسات افراد و گروه های خاص تحلیل شده است. در انتها نیز موضوع «سکوت» در ادبیات اقلیت و پسااستعماری تشریح شده است.
نقد پسااستعماری رمان «رازهای سرزمین من» اثر رضا براهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۳۸
145-168
حوزه های تخصصی:
هر اثر ادبی، نشان از جهان بینی و اندیشه صاحب اثر دارد و بر اساس فضای اجتماعی و سیاسی جامعه شکل می گیرد. رضا براهنی نویسنده رمان رازهای سرزمین من ، بسان مصلحی اجتماعی، متأثر از فضای حاکم بر جامعه ایران و به ویژه تبریز در میان سال های 1337- 1357، به بیان افکار اجتماعی-سیاسی خود با هدف اصلاح جامعه دست زده است، ازاین رو، تحلیل اندیشه های نویسنده از دیدگاه ادبیات پسااستعماری حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوایی، درون مایه های فکری این رمان را مانند سنت و مدرنیته، وضعیت نابسامان اجتماعی، جایگاه زنان در جامعه، من و دیگری، سیاست زدگی، خودباختگی، فرادست و فرودست و استعمارستیزی کاویده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که این اثر با تکیه بر مؤلفه های ادبیات پسااستعماری درون مایه های چون تقابل سنّت و مدرنیته، سلطه مردانه جامعه سنتی و فرودست و فرادست غربی، مشکلات اخلاقی و خودباختگی و تزلزل هویت به تصویر می کشد، اما در مقابل، تکیه بر اعتقادات و اندیشه اساطیری برای رسیدن به هویت پیشین، مبارزه علیه اعتقاد به برتری نژاد غربی و استعمارستیزی را نیز تبلیغ می کند.
نقد پسااستعماری رمان «رازهای سرزمین من» رضا براهنی و «بین القصرین» نجیب محفوظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ادبیات پسااستعماری، به شاخه ای از ادبیات معاصر گویند که در زمان سلطه استعمار یا پس از آن، با هدف رهایی از یوغ آن در کشورهای مستعمره ظهور کرده است. از درون مایه های مهم این ادبیات، تقابل شخصیت ها و موضوعاتی است که «من» شرقی نویسنده را در تقابل با «دیگری» غربی و تعامل آنها را با هم، نشان می دهد. در ادبیات داستانی ایران و مصر، نویسندگان بسیاری در این زمینه قلم فرسایی کرده اند. پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی دو رمان «رازهای سرزمین من» از رضا براهنی و «بین القصرین» نجیب محفوظ است. زمان رخدادهای هر دو اثر به اشغال غربی ها در سرزمین هایشان برمی گردد. یافته های این پژوهش که به شیوه تحلیل محتوایی و با رویکرد تطبیقی است، حاکی از آن است که نویسندگان با بیان و ارزیابی مفاهیم بنیادین پسااستعماری چون دیگری سازی، متن و حاشیه، جنسیت، اعتقادات، آزادی خواهی و استعمارستیزی، در پی نشان دادن«خود» و «دیگری» یا «متن» و «حاشیه» بوده اند.
نقد پسا استعماری رمان«فرانکشتاین فی بغداد» اثر احمد سعداوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
19 - 38
حوزه های تخصصی:
نقد پسااستعماری، به عنوان یکی از رویکردهای ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی، بازخوردهای استعمار را در متون ادبی تحلیل و به کشف مؤلّفه های پسااستعماری در ادبیات می پردازد. این نظریه به تقابل بنیان های فکریِ شرق فرودست و تفکّر فرادستی غرب می پردازد و می کوشد گفتمان حاصل از این تقابل را میان استعمار و مستعمره نشان دهد. احمد سعداوی نویسنده رمان فرانکشتاین فی بغداد از زمره نویسندگانی است که مبارزه با استعمار را سرلوحه کار خویش قرار داده اند. وی پیامدهای استعمار عراق توسّط آمریکایی ها را در این رمان به تصویر می کشد و نوشته او تمثیلی پیچیده در مورد خشونت های قبیله ای در عراق، در پی حمله آمریکاست؛ از این رو، تحلیل اندیشه های این نویسنده عراقی از دیدگاه ادبیات پسااستعماری حائز اهمیت است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که چگونه نویسنده با روی آوردن به دیدگاه ضدّ استعماری توانسته تأثیرات و پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی استعمار در کشور عراق را در قالب رمانی تخیّلی مطرح کند. وی در این رمان، تجربه آشفتگی حاکم بر سرزمین خود را به تصویر می کشد و دست به خلق شخصیّتی می زند که هویتی تکه پاره دارد. سعداوی با خلق این موجود تخیّلی که سعی در اجرای عدالت دارد، به بررسی جلوه های استعمار در شکل نوین آن پرداخته است. پژوهش حاضر که از منظر نقد پسااستعماری و با روش تحلیلی - توصیفی نگاشته شده، به واکاوی مؤلّفه های پسااستعماری، از قبیل مرکزیت یافتگی غرب، مشکلات اخلاقی و چندپارگی هویت می پردازد. درمقابل، تکیه بر اعتقادات و دین برای رسیدن به هویت پیشین و مبارزه علیه اعتقاد به برتری نژادِ غربی و استعمارستیزی را نیز تبلیغ می کند.
ادبیات پسااستعماری، مادیت و غیاب رادیکال: جستاری درباره فرودست سازی اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در تلاش است تا مفهوم اشیا فرودست را در تقاطع مادیت وغیاب بسط دهد. برای انجام این کار نقد ادبی منتسب به دریدا در ادبیات پسااستعماری در جهت بازخوانی انتقادی انسان شناسی استعماری و بالاخص کار ای.بی.تیلور به کار گرفته شده. در این بازخوانی نشان داده می شود چگونه جنبه های خاصی از زیست بوم به دلیل ناتوانی در ارائه ردی از گذشته خود فرودست سازی می شود و از کنش به مثابه عامل زمانمندسازی منع میگردد. فرایند فرودست سازی زیست بوم مبتنی بر اشیا فناورانه و رابطه ی پیشرونده این اشیا با گذشته خود است که ساختار زمانی خطی مدرن ما را میسازد. یعنی حرکت از معدود اشیاء فناورانه ساده به انبوهی فزاینده از اشیاء فن آورانه پیچیده که پیشرفت-به مثابه-تاریخ را تولید می کند. این مقاله با تاکید بر مفهوم غیاب رادیکال به عنوان نقطه عزیمت یک سیاست-حیات رهایی بخش به پایان می رسد و می پرسد: چه نوع همکاری با اشیا فرودست (زیست بوم) میتواند ایده آلترناتیو «پیشرفت-توسعه» و ساختار زمانی خطی مدرن مرتبط با آن را ممکن کند؟
«صدای سکوت» خوانش پسااستعماری رمان «ضیافت سکوت»، عبدالرزاق گورنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«صدای سکوت» تأملی در یکی از آثار عبدالرزاق گورنه، رماننویس افریقایی برنده جایزه نوبل ادبیات است. هدف مقاله بررسی نشانههای تعاملات دو جهان اجتماعی استعمارگر و استعمارشده است که همچون رنج حکشده بر آگاهی/ناخودآگاهی راوی، نویسندهای چون گورنه را به نوشتن درباره سرنوشت خود ترغیب میکند. سراسر زندگی نویسنده/ راوی درگیر استعمار و پس از استعمار بوده و هم این است که مبانی نظری و روششناختی پسااستعماری این نوشتار را تحمیل میکند. کتاب «ضیافت سکوت» به نحوی بیانگر کلیتی متزلزل و سایهروشن است که یک سر در وطن و سر دیگر در غربت دارد. کتاب اودیسهای دردناک از صداها، رنگها، فرهنگها، جغرافیاها، سیاستها، و ... را توصیف و مقایسه میکند. ساختار اصلی داستان و نیروی پیشبرنده ماجراها را دوگانههای مبتنی بر زمان، مکان، زبان، شخصیت و فرهنگ و جامعه شکل میبخشد. بنا بر سرشت تاریخی این گونه رمانها، داستان گورنه هم تلاشی انسانی را روی کاغذ آورده تا صدای فرودستان باشد. میزان توفیق او در نوسان و ابهام است. این اثر سکوتی بیانگر زخمهاست.