فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تصویرپردازی منطبق بر داده پردازی معنائی، از جمله مسائلی است که در قرآن کریم مورد توجه قرار گرفته است؛ چراکه اگر مردم با کلام و محتوائی فاقدِ تصویر مواجه می شدند، که فقط ذهن و عقل آنان را مخاطب می ساخت، این کلام نمی توانست چندان اثرگذار باشد، ولی از راه تصویرگری و پردازشِ خلاقانه ی مضامین والای انسانی است که قرآن کریم محتواهای نورانی خود را رَختی از عناصر تأثیرگذار بدیعی و بیانی پوشانده و از رهگذر این آفرینش های هنری، معنی و مفهوم مورد نظر را برای مخاطب به وجهی نیکو جلوه گر می سازد. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با تکیه بر روشی توصیفی تحلیلی به بررسی جلوه های تصویرگری هنری در سوره ی مبارکه ی اعراف پرداخته و از گوشه هائی از وجوه زیبایی شناختیِ بیانِ قرآنی در این سوره ی مبارکه پرده برداشته شود و به پاسخ این سؤال دست یابیم که خداوند حکیم در سوره ی اعراف چگونه از شگردها و فنون تصویرگری بهره جسته و نقشه ی راه این سوره ی مبارکه برای بیان هنری صحنه های اثرگذار چیست؟ نتایج حاکی از آن است که تشبیهات در این سوره با هدف توصیف حال مشرکان، لغوپردازان و معارضان قرآن کریم است. اسلوب استعاره با اهدافی از جمله تهکم، استهزاء، تمثیل حال معاندان و... بیان شده است. وجود اسلوب مجاز و تخطی از حقیقتِ پاره ای از معانی بر اساس اقتضاءاتِ بافتی و معنائی در این سوره ی مبارکه نیز باعث رونق و زیبایی آیات آن شده است. به طور کلی در این سوره ی مبارکه از تصویرپردازی به عنوان ابزاری قدرتمند برای تثبیت معانی و ملموس نمودن آن ها در پیش چشمان مخاطب استفاده شده است.
تحلیل محتوای نفثه المصدور نسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق و مسائل اخلاقی در نفثه المصدور نسوی موضوع اصلی این تحقیق است. در این پژوهش کوشش شده که به درون مایه های اخلاقی و سرچشمه های نظری اخلاقی- تربیتی زیدری نسوی نقبی زده شود و نوع نگرش نویسنده به موضوعاتی چون وفاداری، آزادگی، دوستی و مهر، بی وفایی، رذایل برخی دولت مردان، بی اعتنایی مردم به احوال یکدیگر، خیانت در امانت و خطاهای راهبردی سلطان بازشناسی گردد. نسبت نظریه اخلاقی نسوی که مانند غالب نویسندگان، منشیان و ادیبان عصر او از آبشخور قرآن و سنت سیراب می شود با وضعیتی که نویسنده در آن گرفتار شده (ایلغار مغول) در این تحقیق کاویده شده. هدف این مقاله دستیابی به سرچشمه نگرش ها و آموخته های اخلاقی نویسنده نفثه المصدور و تعیین آبشخورهای ذهنی او در نوع برخورد انفعالی با مصیبت مغول است. همچنین قصد بررسی نوع بلاغت نویسنده و نسبت آن با مقوله جنگ در این مقاله از اهداف دیگر است. روش بررسی تحلیل محتوا و نوع مطالعه، کتابخانه ای است.
نقد و بررسی تشبیه در مثنوی ِاسرارخودی اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقبال در مثنوی اسرار خودی، از عناصر بیانی مختلفی، بخصوص تشبیه، برای بیان اندیشه ها و مفاهیم و معانی اندرزگونه ی خود بهره جسته است. این جستار بر آن است تا از طریق استفاده از جامعه آماری، ساختارهای تشبیهی موجود در اسرارخودی اقبال را مشخص و انواع تشبیهات و عناصر تشکیل دهنده ی آن ها را باز نماید. مبنای این مقاله از جهت ساختاری بر اساس معرّفی و تحلیل انواع تشبیهاتاز جهت عناصر و موّاد بکار رفته، حسی و عقلی بودن طرفین، فشردگی و گستردگی ساختارتشبیهات، مفرد و مرکب بودن طرفین، شکل و وجه شبهدر اسرارخودی ، استوارگردیده و روش کار بر پایه ی توصیف و تحلیل داده ها، از دیدگاه اسلوب های بلاغت است. ضمن اینکه در پایان، بر اساس جداول آماری، جایگاه انواع تشبیه در اسرارخودی اقبال نشان داده شده است. با انجام این پژوهش در می یابیم که تشبیه در اسرار خودی از عناصربیانی مهم برای بیان اندیشه های اقبال بوده و در اشکال مختلفی به کار رفته است.
فرهنگ فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میرزا ابوالقاسم متخلّص به "" فرهنگ "" ، خوشنویس وشاعر قرن سیزدهم ه . ق ، فرزند وصال شیرازی است . وی آثار ارزنده ای چون : "" دیوان شعر "" ، "" فرهنگِ فرهنگ "" ، "" رساله ی طب البله "" ، "" شرح حدائق السحر "" و "" شرح وترجمه ی کتاب بارع "" را از خود به یادگار گذاشته است .
یکی از ارزنده ترین آثار او فرهنگ لغتی با نام "" فرهنگ ِ فرهنگ "" است که به صورت نسخه ی خطی و به خط مؤلف در کتابخانه ی ملی نگهداری می شود وتصحیح و تحشیه ی آن حاصل پایان نامه ی کارشناسی ارشد نگارنده بوده است . در این فرهنگ لغت ، ذیل کلمات متداول فارسی ، عربی و ترکی به عنوان مدخل ، مترادفات فارسی با تلفظ دقیق درج شده است .
دراین مقاله به معرفی این فرهنگ ، ارزش واهمیت آن ، شیوه ی ترتیب لغات ، سبک نگارش مؤلف، نحوه ی ایجاد واژه از طریق تبدیل ، حذف و قلب صامت ها ومصوت ها و بررسی نقاط ضعف و قوت کتاب پرداخته شده است
پژوهشی در بابِ ساختارِ اثرِ هنری از چشم اندازِ یوری لوتمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لوتمن با الهام از نگرش های زبان شناختی دوسوسور و یِلْمْزلِف و تکیه بر روش شناسی ساختارگرا نظریات بکر و بدیعی در بابِ چگونگی تحلیلِ ساختارِ اثر هنری به دست می دهد. او با طرحِ موضوعِ «هنر به مثابه نظامِ نظام ها» نشان می دهد که اثر هنری نوعی «نظامِ الگوسازِ ثانوی» است که بر اساسِ الگوی اولیه زبان شکل می گیرد. با این همه، اثر هنری از آن جایی که اطلاعاتِ بیشتری را در فضای محدودتری می گنجاند، نسبت به زبانِ معمول ساختار پیچیده تری دارد. بنابراین مقاله پیش رو می کوشد ضمنِ بررسی خاستگاه های نظری اندیشه لوتمن، استدلال های وی را در این باره بررسی و تحلیل کند. در این بررسی مشخص می شود که در اثر هنری، تمامی فرم ها قابلیتِ آن را دارند که سمانتیره یا دلالتمند شوند. بر این اساس، در اثر هنری چندین نظام به طور هم زمان فعّال می شوند؛ تنش و برخورد بین این نظام ها موجبِ تشدید یا تقویتِ دلالتمندی اثر و در نتیجه غنای آن می شود. در پایان این بررسی، نگارنده با طرحِ موضوع «انتظام معنایی» یا «بازی مدلول ها» می کوشد نکته ای هرچند مختصر در حوزه نشانه شناسی شعر پیش روی نهد.
تأثیر طبقه اجتماعی بر شعر شاعران دوره مشروطه با تمرکز بر اشعار «ایرج میرزا» و «فرخی یزدی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نزد جامعه شناسان
ادبیات، آفرینش های ادبی امری فردی نیست، بلکه بیشتر اجتماعی است. از
آنجا که اجتماع، نقشی اساسی در شکل گیری ویژگی های فردی دارد و سبک آفریننده نیز
جدای از ویژگی های شخصی او نیست، می توان گفت در آفرینش هر اثر، مهم ترین نقش را اجتماع دارد. بینش اجتماعی نویسنده و موضع گیری
او در برابر وقایع مختلف تا حدی زیاد تحت تأثیر پایگاه اجتماعی و خاستگاه طبقاتی
او شکل می گیرد. بنابراین می توان سبک هر شاعر یا نویسنده را با توجه به طبقه
اجتماعی او تجزیه و تحلیل کرد. این مقاله، ضمن بیان مقدمه ای درباره چگونگی
ارتباط طبقات اجتماعی شاعران با جهان بینی آنان بر اساس نظریه طبقات اجتماعی «گلدمن»،
نگاهی گذرا به پایگاه طبقاتی «ایرج میرزا» و «فرّخی
یزدی» دارد و سپس عمده ترین تفاوت های سبکی آن دو را با یکدیگر
مقایسه می کند. نتیجه پژوهش حکایت از آن دارد که دیدگاه های آن دو در حوزه های نقد
سنت های دینی و نقد اجتماعی، آزادی، وطن پرستی، استعمارستیزی، استبدادستیزی، دعوت
به مبارزه و تجمل گرایی با یکدیگر متفاوت است.
گلستان و خارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زبان زنانه در خاطرات تاج السلطنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل سبکی آثار زنانه با ابزارهای دقیق زبان شناسی برای دست یابی به مشخصه های نثر زنان و درنهایت نقد علمیِ این آثار، از اهداف مهم سبک شناسی زنانه است. این مقاله سعی دارد با مطالعه سبک شناختی خاطرات تاج السلطنه که یکی از آثار مهم نثر زنانه درباری در دوره قاجار است، ویژگی های زنانه این اثر را شناسایی کند. نشانداری واژگان، کاربرد فراوانِ صورت های بیانگر زبان همچون صفت و قید، صورت های مبهم و غیرصریح زبان و تشدیدکننده ها، کاربرد منادا و جملات معترضه و دعایی، صورت های خلاف قواعد دستور زبان فارسی و جملات ناتمام، تأثیر عوامل غیرخطی زبان، ساده نویسی، جزئینگری، بیان احساسات و ازتن نویسی. شرایط فردی و اجتماعی نویسنده موجب شده است تا برخی ویژگی های زنانه در این اثر دیده نشود. همچنین به سبب سطح بالای تحصیلات نویسنده، درصد قابل ملاحظه ای از کاربرد جملات پیچیده مشاهده می شود و به دلیل موقعیت برتر خانواده وی، وجهیت در سطح بالا است.
متن شناسی ترجمه های فارسی قصص الانبیای کسایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر می کوشد تا ضمن آشناساختن پژوهشگران با قصص الانبیای محمدبن عبدالله کسایی، به معرفی تفصیلی نسخ خطی ترجمه های فارسی آن بپردازد. بررسی نظام درون متنی این ترجمه ها به منظور دستیابی به ساختار سبکی (زبانی و ادبی) نیز یکی از اهداف راهبردی این پژوهش است. با عنایت به نبود اطلاعات کافی درباره زندگی مؤلف و هویّت مترجمان فارسی این اثر، نقد نظرات فهرست نویسان و کتابشناسان در این باره نیز در این مقاله مطمح نظر بوده است. مهم ترین دلایل رویکرد نویسنده به طرح این موضوع را می توان شیوه روایی اثر کسایی؛ اشتهار آن در میان قصّه پردازان جوامع اسلامی؛ وجود نسخ خطی متعدد از آن در کتابخانه های معتبر جهان و نیز ناشناخته بودن نسخه های خطی ترجمه های فارسی قصص الانبیای کسایی در ایران و جهان دانست.
بررسی تصحیفاتی در دیوان اثیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن متون پیراسته از اغلاط الزام جدی تحقیق های ادبی است چرا که بدون برخورداری از متونی صحیح، عملاً در حوزه های دیگر تحقیقات ادبی همچون فرهنگ نویسی و نقد متون و غیره نیز نمی توان آثاری دقیق و معتبر در دسترس جامعه علمی قرار داد. در این میان تصحیح متون قدیمی تر اهمیتی دوچندان دارد. چرا که این دست متن ها به دلیل برخورداری از واژگان کهنه و ناشناخته و زبان و نحو و صورخیال خاصی که امروزه برای مخاطب چندان آشنا نیست بیشتر مورد تغییر و تحریف قرار گرفته اند و از طرفی بررسی و تصحیح متن های قرون بعد، بدون شناخت متن های کهنه تر عملاً امکان پذیر نیست. اثیرالدین اخسیکتی از قصیده سرایان قرن ششم هجری است که دیوان او تنها یکبار توسط رکن الدین همایون فرخ در سال 1337 تصحیح علمی شده است. متأسفانه به دلیل بی دقتی مصحح و عدم استفاده او از نسخه قدیمی موجود از دیوان این شاعر، سرتاسر دیوان پر است از اغلاط و اشتباهات و ارجاع به این متن خالی از خللی نخواهد بود. در این مقاله کوشیده شده است تا بعضی از اغلاط این دیوان مشخص شود و صورت صحیح آن با تکیه بر شواهد و دلایل ارائه گردد.
برش های درون مصراعی در شعر شفیعی کدکنی (با تأکید بر هزاره ی دوم آهوی کوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برش های درون مصراعی یکی از تجلیات کمتر شناخته شده ی موسیقی شعر است که در صورت استفاده بجا از طریق ایجاد وقفه ها و درنگ های موسیقایی در لابه لای مصراع های شعری علاوه بر برجسته سازی زبان و نیز دیداری کردن شعر، طنین و آهنگ موسیقایی آن را نیز افزایش می دهد.شفیعی کدکنی به خصوص در آخرین دفترهای شعری اش از این شیوه به شکل گسترد ه ای استفاده کرده است.در این پژوهش که باهدف بررسی برش های درون مصراعی در شعر شفیعی کدکنی صورت گرفت مشخص شد در مجموعه ""هزاره ی دوم آهوی کوهی"" درمجموع 390 بار از برش های درون مصراعی استفاده شده است. البته پراکندگی این مقوله در دفترهای مختلف شعری یکسان نیست. از این میان« در ستایش کبوترها» 96 مورد(61/24%) بیشترین رقم را به خود اختصاص داده است و دفترهای ""مرثیه های سرو کاشمر"" با 85مورد (79/21%)""غزل برای گل آفتابگردان"" با 82 مورد( 02/ 21%) ""ستاره ی دنباله دار ""با66 مورد ( 93/16%) و خطی ز دل تنگی با 61 مورد( 64/15%) پس ازآن قرار می گیرند.طی این بررسی همچنین مشخص شد که برش های درون مصراعی در شعر شفیعی عمد تا با سه هدف ، تشدید طنین و ضرباهنگ موسیقیایی شعر، دیداری کردن شعر ونیز برجسته سازی سازه های نحوی صورت گرفته است.
نقدی بر تصحیح اشعار تاریخ ذوالقرنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصحیح نسخه های خطّی، از کارهای ارزشمند علمی، در یک قرن اخیر است که زمینه ی احیای بسیاری از آثار منظوم و منثور گذشته را فراهم کرده است. این کار، باعث شده تا متون علمی، ادبی، تاریخی و دینی بسیاری، در دسترس علاقه مندان به تاریخ، ادبیات و فرهنگ ایران قرار گیرد. تاریخ ذو القرنین، اثر خاوری شیرازی، یکی از این متون تاریخی و از منابع دست اوّل دوره ی فتحعلی شاه قاجار است که مؤلّف در آن، بسیاری از وقایع تاریخی و اجتماعی آن دوره را به رشته ی تحریر در آورده است. این کتاب، در دو جلد با مقدمه و تصحیح ناصر افشار فر، به چاپ رسیده و در آن نزدیک به دو هزار بیت از خاوری، در موضوعات مختلف آمده، که به آن اهمیت خاصی بخشیده است.
در این مقاله، ابتدا اشکالات مقدمه ی مصحّح و حواشی متن را بررسی می کنیم و سپس به نقد تصحیح اشعار دو هزار بیتی کتاب، به لحاظ محتوا، خوانش متن، فنون تصحیح و نگارش، می پردازیم.
تحلیل فرایند فردیت از نظرگاه یونگ در «اسکندرنامه» نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو
منظومه شرفنامه و اقبالنامه حکیم نظامی گنجوی که به اسکندرنامه شهرت یافته، سرگذشت
سفرها و جنگ های اسکندر مقدونی است. نظامی در آفرینش این دو منظومه علاوه بر
استفاده از وقایع تاریخی از داستان های اسطوره ای و افسانه ها نیز استفاده کرده و
طرحی نو درانداخته است. اسکندر در این دو منظومه، آن سردار فاتح تاریخ نیست، بلکه
شخصیتی اسطوره ای و پیامبرگونه دارد که تمامی نیروهای زمینی و فرازمینی، او را در
راه پر فراز و نشیب سفرها و طی فرایند فردیت و مسیر شناخت خویشتن یاری می دهند.
اسکندر در شرفنامه، حکیمی است که در پی کسب حکمت، راهی آفاق شده و در اقبالنامه در
قالب یک پیامبر، سفری انفسی را تجربه می کند. نقد روان شناسانه این دو منظومه نشان
می دهد که این شاه جوان در سفرها با هر یک از عناصر ناخودآگاهی از جمله: سایه،
آنیما و پیر خرد دیدار می کند و سرانجام به خود و حقیقت والای وجود دست می یابد.
هدف این مقاله، تحلیل این کهن الگوها با تکیه بر دیدگاه های یونگ است.
تصویر شاهد آزادی در شعر فرخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کنایه درمقدمة شاهنامه
حوزههای تخصصی:
کنایه یکی از شاخه های مهم علم بیان و از برجسته ترین ترفندهای زیباآفرینی در کلام است.در این جستار به تحلیل کارکردهای کنایه درمقدمة شاهنامه پرداخته ایم . زیرا دراین بخش ،ساختار کنایی، نسبت به دیگر شگردهای بلاغی، بیشترین بسامد را دارد.کنایه های استخراج شده ، به ترتیب از نوع کنایه فعلی، کنایه از صفت و موصوف اند که بالاترین بسامد، مربوط به کنایه فعلی و از گونه ایماست.
بسیاری از کنایه های به کار رفته درمتن مورد نظر،در فارسی معاصر هم کاربرد دارند و تعداد کمی، مخصوص شاهنامه-اند . کنایه های زبانی اگر چه درکلام روزمره، ارزش هنری ندارند، در ابیات شاهنامه به گونه ای در محور هم نشینی و در کنار دیگر صور خیال، قرار گرفته اند که معنایی و خیالی به شعر افزوده اند.
فردوسی در آغاز شاهنامه، از کنایه ها، برای بیان باورهای دینی ، آموزه های اخلاقی ،مضامین اجتماعی ومدح، سود جسته است.
کنایه به دلیل ابهام هنری، ایجاز و اغراقی که دارد، موجب برجسته سازی کلام ،در مقدمة شاهنامه است که به تثبیت سخن و تأثیرگذاری آن در ذهن مخاطب کمک می کند.همچنین برخی از کنایه های متن مورد نظر در بحث استعاره نیز قابل تأمل و بررسی هستند.