۱.
نوشته حاضر به بررسی شعری از الیاس علوی، شاعر معاصر و فارسی زبان افغانستان می پردازد.
۲.
یکی از موارد برجسته سازی در شعر، هنجار گریزی معنایی است.
۴.
هدف از پژوهش حاضر بررسی و رمزگشایی نمادهای به کار رفته در اشعار کودکانه جعفر ابراهیمی است؛ برای دست یابی به هدف تحقیق، پس از مراجعه به منابع و مآخذ مرتبط با موضوع تحقیق، اطلاعات مورد نیاز، سندکاوی و فیش برداری شده و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. «نماد» از هنری ترین صور خیال است که تصاویر ذهنی را بازتاب می دهد و به لایه ای فراتر از معنای ظاهری کلمه یا عبارت اشاره می کند. این شگرد ادبی، به دلیل همراهی با تداعی های ذهنی و تصاویر دیریاب، در شعر کودک کاربرد کمتری دارد؛ با وجود این، اشعار ابراهیمی، سرشار از نمادهایی است که نه تنها در کوشش طبیعی کودک برای دریافت معنا خللی ایجاد نمی کند؛ بلکه به نیازهای عاطفی کودک جواب می دهد و تضادهای درونی او را به وحدت می رساند. نماد در شعر ابراهیمی دو نوع است: نماد ادبی و نماد روان شناختی. نماد روان شناختی، حاصل انعکاس رفتار عاطفی کودک در شعر است و نقش فیزیولوژیکی در کودک دارد؛ این نوع نماد، اغلب به صورت ناخودآگاه بر کودک تأثیر می گذارد. نمادهای ادبی، نمادهایی هستند که شاعر به جهت پویایی و تأویل پذیری شعر به کار می برد تا قدرت تداعی ذهن کودک را بیازماید و ذهن کودک را به جست وجو و کنجکاوی وادارد.
۵.
کلیدواژهها:
بابافغانی وحشی بافقی غزل وزن قافیه ردیف
بابافغانی و وحشی بافقی، دو شاعر غزل سرا هستند که هریک، به نوعی سبک ساز و در تاریخ غزل فارسی و تأثیرگذار بوده اند. ازاین رو برای راه یابی به طرز غزل آنها، این مقاله به بررسی موسیقایی شعر، یعنی و قافیه و ردیف، در غزل های این دو سخنور می پردازد. بدین منظور پس از ذکر مقدمه ای درباره اهمیت و تأثیر این دو در تحول غزل، با ارائه نمودار و آمار، به روش تحلیل مقایسه ای- آماری، بررسی و مقایسه بحرها و اوزان عروضی غزل ها را آغاز می کند و با تحلیل این آمار نشان می دهد که از منظر موسیقی بیرونی، دو شاعر دارای وجوه اشتراک زیادی بوده، در انتخاب بحور و اوزان، ذوق و پسند نزدیکی دارند ولی از منظر موسیقی کناری، به دلیل آنکه در قافیه های وحشی، مصوت بلند بیشتری به کاررفته، خوش آهنگ تر است و ردیف های فغانی چون از ترکیبات بلندتری برخوردار است، ارزش موسیقیایی بیشتری دارد.
۶.
کلیدواژهها:
کلیله و دمنه روایت شناسی راوی کنشگر مخاطب
کلیله و دمنه مشتمل بر مجموعه روایت هایی است که قهرمانان اصلی آن یعنی حیوانات دارای نقش و صفات انسانی هستند. همین ویژگی کلیله و دمنه بستر مناسبی جهت بررسی و تحلیل ظرایف و دقایق داستان های آن از منظر روایت شناسی ایجاد می کند. بر همین اساس پژوهش حاضر با استفاده از روایت شناسی لینت ولت به بررسی روایت «شیر، روباه و الاغ» کلیله و دمنه برگردان آگیتا محمدزاده پرداخته، نشان می دهد قصه های کلیله و دمنه که یک راوی انتزاعی برای باوراندن و القای پیامی خاص به مخاطبان کودک و نوجوان، آنها را تولید می کند، به مثابه یک گفتمان معنادار است که در آن یک برنامه روایی مشخص شکل می گیرد و به طورکلی بر آن است تا تبیین کند؛ «نقش راوی انتزاعی در بازگویی این داستان ها به چه شکل بوده است و معنا در این گفتمان ها چگونه تولید می شود؟». نتایج حاصل بیانگر آنست که؛ راوی انتزاعی با لایه لایه کردن متن نوعی سیالیت و پویایی در متن پدید آورده که موجب القای ایدئولوژی و نزدیک یا دور کردن مخاطب انتزاعی به باوری اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی می شود.
۷.
کلیدواژهها:
بلاغت شعر فارسی آرایه طبقه بندی آرایه های شعری تحلیل فرآیند
مفهوم فرآیند، ثابت ها و متغیرها را به یک اندازه پوشش می دهد و از دو مفهوم فرم و ساخت که تنها بر ثابت ها تکیه دارند، عام تر است. تحلیل فرآیند تا امروز یک فرضیه بیش نیست، زیرا هرچند در برخی علوم و فنون، کاربرد فزاینده یافته است، هنوز مبانی روش شناختی فراگیری ندارد. بااین حال، به دلیل همخوانی بیشتر مفهوم فرآیند با واقعیت پدیده های جهان که از دو وجه ثابت و متغیر تشکیل شده اند، تحلیل فرآیند امکان دقیق تری برای معرفت این پدیده ها ایجاد می کند و در کنار مفاهیم بنیادینی مانند فرم و ساخت، به کار توسعه و تعمیق معرفت انسان می آید. مقاله حاضر به معرفی روش تحلیل فرآیند اختصاص دارد و طبقه بندی آرایه های شعری را از این چشم انداز پیش می برد. این مقاله سرانجام با کاربرد روش تحلیل فرآیند، تمام این آرایه ها را ذیل بیست طبقه زبانی، منطقی، خیالی، فراروانی، صناعی، حسابی، تقارنی، التزامی، صوتی، تصویری، اقتراحی، مهارتی، اطلاعی، وزنی، قافیه ای (و ردیفی)، قالبی، سبکی، موسیقایی، بینامتنی و نوعی می گنجاند.