مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
متناقض نمایی
حوزه های تخصصی:
این مقاله، نظریه متناقض نمائی تجارب عرفانی که توسط استیس، مؤلف کتاب «عرفان و فلسفه»، ارائه شده است را با توجه به مباحث عرفان اسلامی، به نقد کشیده و نشان می دهد این نظریه که متضمن غیرعقلانی بودن عرفان است، با مبانی عرفان اسلامی سازگار نیست. دلیل اصلی این عدم تطابق، نگرش نادرست استیس در تفسیر اندیشه وحدت وجود می باشد که در آن، تفکیک عمیق مقام احدیت و واحدیت را ناشی از توجیه عرفا دانسته و به هیچ می انگارد؛ حال آن که این تفکیک، به ویژه در عرفان اسلامی، ناشی از تفکیک وجود و مظاهر آن است.
وجود حقیقتی یگانه و موصوف به وحدت است، و مظاهر وجود متکثر و موصوف به کثرت هستند. کثرات از حیث هستی، اضافه و عین الربط به آن هستی یگانه بوده و هستی مستقل ندارند. از این رو، نظریه «وحدت در عین کثرت» حامل هیچ-گونه تناقضی نیست؛ هر چند که وحدت ضدین در ساحت هستیِ احد را به عنوان یک ضرورت عقلی می پذیرد.
ارزیابی نظریه «متناقض نمایی تجارب عرفانی»
حوزه های تخصصی:
این مقاله نظریه «متناقض نمایی تجارب عرفانی» را که استیس ارائه کرده است، با توجه به مباحث عرفان اسلامی به نقد کشیده و نشان می دهد این نظریه که متضمن غیرعقلانی بودن عرفان است با مبانی عرفان اسلامی سازگار نیست. دلیل اصلی این عدم تطابق، نگرش نادرست استیس در تفسیر اندیشه وحدت وجود است که در آن تفکیک عمیق مقام احدیت و واحدیت را ناشی از توجیه عرفا دانسته و به هیچ می انگارد؛ حال آنکه این تفکیک به ویژه در عرفان اسلامی ناشی از تفکیک وجود و مظاهر آن است.
وجود، حقیقتی یگانه و موصوف به وحدت و مظاهر وجود، متکثر و موصوف به کثرت است. از این رو نظریه «وحدت در عین کثرت» حامل هیچ گونه تناقضی نیست؛ هر چند که وحدت ضدین در ساحت هستیِ احد را یک ضرورت عقلی می داند.
بررسی کارکرد متناقض نما در شعر مشفق کاشانی و محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صورت و صورتگری، عرصة اصلی آفرینش گری هنری و لذّاتِ ادبی است. از گذشته تا امروز همواره رابطه ای مفهومی میان شعر فارسی و عربی وجود داشته است. مشفق کاشانی و محمود درویش از شاعران معاصر هستند که به کارکردهای زبان؛ از جمله متناقض نما اهمّیّتی ویژه داده اند. هدف آن ها از آفرینش تصاویر متناقض، تأکید بر اهمّیّت محتوای تصاویر خلق شده است. با توجّه به ذهن خلاّق این شاعران بزرگ، یکی از اهداف اصلی ایجاد این نوع از تصویر، اهمّیّت دادن به بافت معنایی و محتوایی شعر است. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی، در نظر دارد به بررسی و تحلیل برخی اندیشه های مشترک دو شاعر از طریق متناقض نماها بپردازد، آنگاه با آوردن شواهد شعری، نزدیکی این اندیشه ها را به طور عینی به نمایش بگذارد. از رهاورد پژوهش حاضر می توان به این مهم دست یافت که متناقض نمایی یکی از ویژگی های سبکی اشعار این دو شاعر است. ساختمان متناقض نمایی در شعر این دو شاعر، به دو صورت است: الف: پارادوکس هایی که دو پایه تضاد در آن ها به روشنی آشکار است. ب : پارادوکس هایی که در آن ها به جای یکی از پایه های تضاد، از متعلّقات آن آمده است .
شگرد های متناقض نمایی (پارادوکس) زیبایی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، اقسام متناقض نماهای زیبایی شناختی، یکی از بدیع ترین و برجسته ترین شگردهای ادبی، در ادبیات فارسی نقد و بررسی شده است. متناقض نماهای زیبایی شناختی ادبیات فارسی را از حیث ساختار می توان به دو دسته تعبیری و ترکیبی تقسیم کرد. هر یک از این متناقض نما ها هفت نوع هستند: بر مبنای استعاره، تشبیه، کنایه، مجاز، تصویر دووجهی، ایهام و غلو. این شیوه های بیانی و بدیعی، خودشان دارای زیبایی هستند، امّا وقتی به صورت متناقض نما بیان می شوند، زیبایی و تأثیرگذاریشان چندین برابر می شود. در متناقض نماهای زیبایی شناختی، شاعران می توانستند سخن خود را به شکل ساده و غیرمتناقض نما هم بیان کنند؛ مثلاً می توانستند به جای «آزاد بودن اسیر»، «آزاد بودن عاشق» و به جای «جمع پریشان»، «گروه پریشان» بیاورند، اما عمداً به صورت متناقض نما آورده اند تا توجّه خواننده به سوی سخن متناقض نما جلب، شگفتی او برانگیخته و سبب احساس لذت در او شود. در مجموع، متناقض نماها با برانگیختن کنجکاوی خواننده، او را به تلاش برای کشف حقیقت وامیدارد و از همین رو، موجب ماندگاری مطلب در ذهن او میشود.
سبک شناسی طنز حافظ
حوزه های تخصصی:
سبک طنزپردازی حافظ، برخاسته از محیط اجتماعی حاکم بر قرن هشتم است. حافظ، شاعر مصلحی است که به قصد مبارزه با کژی ها و نابسامانی ها، تیغ طنز خود را بر غدّه ریا فرود آورده است. از لحاظ سطح فکری، طنز انتقادی او درون گراست و به طنز اجتماعی، مذهبی، فلسفی و سیاسی تقسیم می شود؛ زبان انتقادی او عفیف، غیرمستقیم و آراسته به انواع صناعت و بلاغت ادبی است. سطح ادبی اشعار طنزآمیز او همچون محتوا، متعالی است. مهمترین شگردهای طنزآفرینی او عبارتند از: متناقض نمایی، ایهام، کنایه، استعاره تهکمیه.
شیوه های متناقض نمایی در غزل های سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متناقض نمایی یکی از برجسته ترین روش های تشخص بخشیدن به زبان است که در ادب فارسی بیش تر ریشه در آرای صوفیه و شطحیات آنان دارد. متناقض نمایی در زبان فارسی برابر اصطلاح انگلیسی پارادوکس است. این عنصر بلاغی، اگرچه از نگاه نویسندگان کتب بلاغی کهن ما به دور مانده، اما نویسندگان و شاعران کلاسیک ما از دیرباز با آن آشنا بوده و در آثار خود از آن بهره ی کافی برده اند. متناقض نمایی در واقع در روساخت کلام اتفاق می افتد و گاهی کلام را به ظاهر بی معنا و پوچ می سازد اما در ژرف ساخت، معنا و یا دست کم پیامی دارد. این جستار، با روش توصیفی تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای، در پی پاسخ گویی به این پرسش است که کار برد و کارکرد این عنصر بلاغی در غزل سنایی چگونه است و شاعر با چه ترفندهایی آن را ایجاد می کند؟ بررسی ها حاکی از این است که شاعر به شکل گسترده ای از متناقض نمایی در غزل های خود بهره گرفته و تمامی آن ها، کارکرد هنری و زیبایی شناسانه دارد و باعث آشنایی زدایی می شوند و شاعر با درهم آمیختن عناصر ناساز در حوزه های عقلی، علمی، باورها، عادت ها، امور خلاف شریعت و امور سلبی و ایجابی، آن ها را پدید می آورد
تحلیل تطبیقی ویژگی های انسان کامل در نگاه مولانا و عطار از منظر تناقض نمایی و اشارات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی از آثار ادبی به گزینشی خاص از لغات، اصطلاحات فنی ، عبارات و شیوه های بیان بر می خوریم که از قراردادهای زبانی و سنن ادبی متمایزند، این گزینش خاص از دید و دریافتی نو نسبت به هستی و حیات ناشی می شود، شاعر یا نویسنده ای که به چنین دریافتی نو دست یافته باشد و بتواند این دریافت را در قالب گزینشی نو از زبان و شیوه های ادبی ارائه دهد در حقیقت به سبکی شخصی دست یافته است. تنها معدودی از شاعران در تاریخ شعر فارسی این توفیق را یافته اند که به این سبک شخصی دست بیابند که بی گمان مولانا و عطّار از ممتازترین و سرآمدترین آن ها هستند. این سبک شخصی را می توان از سه نظرگاه و ساحت مورد بررسی قرار داد.ساحت فکری،ساحت زبانی و ساحت ادبی. متناقض نمایی یا تصاویر متناقض نما شیوه ای بیانی است از ساحت ادبی که با برجسته کردن معنی در قالب الفاظ کم معانی فراوان و غالباً توصیفات غیر قابل بیان را که ناشی از تجربیات شهودی عارف شاعر است بیان می کند.مولانا و عطار به عنوان دو تن از سرآمدان عرصه عرفان اسلامی از این شیوه بیانی و ادبی برای بیان تجربیات شهودی و عرفانی خود در جهت بیان ویژیگی های انسان کامل بهره برده اند. در این مقاله برآنیم تا بعدازآوردن تعریفی اجمالی از متناقض نماو علل به کارگیری آن به مصادیق عینی به کارگیری این شیوه بیانی در معرفی انسان کامل درکلام مولانا و عطار پرداخته شودونشان داده شود که این شیوه بیانی چرا و چگونه وبا چه هدفی برای بیان ویژگیهای انسان کامل به کار می رود .
ویژگی های شاخص بلاغی و محتوایی شطحیات بایزید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عارف گرچه لحظات و آناتی از عمر خویش را در عالم برتر ملکوت به سرمی برد که صباح و مساء و مکان ندارد و تهی از هرگونه کثرت است، هنگام نقل تجربیات خود از وحدت، ناچار از توسل به ابزارهای عالم کثرت که مفهوم و منطوق است می گردد و برای توصیف خاطرات خود، هم از زبان حقیقی و هم از زبان مجازی استعانت می جوید، با وصف این سخنان وی متناقض نما و نیازمند شرح و تأویل می گردد. بایزید بسطامی پس از شهود یگانگی نفس فردی خویش با نفس کلی یا نامتناهی از عروض احوال و تجارب گوناگونی گزارش کرده که زبان وصف او را هنری و جمال شناسانه و گزاره های عارفانه اش را از منظر برخی بی معنی و از منظر گروهی حقیقت ولی غیرقابل نفی و اثبات ساخته است. وی در توصیفات خود از عالم وحدت محض، از زبان حقیقی و مجازی و انواع صور خیال چون تشبیه، استعاره، نماد و... بهره می جوید و با ابزارهای بلاغی مخاطب مبتدی سلوک را با شهود حق، مرتبه اللهی انسان، لامکانی و لازمانی عالم ورای حد تقریر آشنا می سازد. سخنان شطح آمیز، گرچه برای ارزش استحسانی و زیبایی های شاعرانه از زبان وی سرریز نکرده اند، دارای تصاویر خیالی پنداری و پدیداری اند. این مقاله بر آن است تا ویژگی های ساختاری شاخص شطحیات وی را از نظر بلاغی و محتوایی بررسی نماید.
نگاهی تطبیقی به شعر معاصر ایران و عراق از منظر ناسازواری های هنری
حوزه های تخصصی:
شاعران امروز با همنشین نمودنِ گونه هایِ ناهمگون و پیوند مفاهیم متناقض، شیوه ی هنجارین برخورد با واژگان را مورد تعرّض قرار می دهند. از این منظر، بخش وسیعی از نوآوری های زبان ادبی شاعران معاصر ایران و عراق - با توجّه به قرابت های خاصّ فکری و فرهنگی- در گستره ی تصویرپردازی های بدیعِ «متناقض نما» نمود یافته است. بدیهی است که ابهام چنین تصاویری باعث می شود که ذهن مخاطب در فضایی ناشناخته سیر نماید که اگرچه در نگاه نخست، با باورهای محتوم وی چندان هم خوانی ندارد، امّا پس از اندک درنگی، ناخواسته به همراهی با شاعر اقناع شود و از زیبایی های نهفته در ناسازواریِ هنری وی لذّت بَرد. بر این اساس باید گفت، آفرینش تصاویر ادبی شاعران معاصر ایران و عراق در پوشش «متناقض نمایی» ، هرگاه که با نوآوری هدف مند آنان همراه بوده و به ایجاد پیوندهای عمیق میان واژگان متضاد منجرگشته ، یافته های این تحقیق نشان می دهد که شاعران معاصر ایران و عراق با هم ساز نمودنِ واژگان ناسازوار، مخاطبان را در ژرفنای رفتارهای غیر معمولی غوطه ور ساخته اند که اغراض مشترک و قابل مقایسه ای را دنبال می کند و احساسات مخاطبان را در یک سطح تحت تأثیر قرار می دهد.
متناقض نمایی (پارادوکس) در غزلیات زاهد تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
217 - 232
متناقض نمایی یکی ازجلوه های زیبایی بیان در آثار ادبی است و از عالی ترین شیوه های آشنایی زدایی هنری به شمار می رود که موجب دورشدن کلام از حالت عادی و برجسته سازی و اثرگذاری چشمگیر بر مخاطب می شود. در شعر سبک هندی که شعر مضمون نامیده می شود، متناقض نمایی ویژگی برجسته در خلق مضمون های برجسته به شمار می رود. این هنر ادبی ممکن است به صورت عبارت یا ترکیب به کار رود. سؤال اصلی تحقیق حاضر این است که زاهد تبریزی چگونه از متناقض نمایی در بارور کردن شعر خود بهره گرفته است؟ در غزلیات زاهد، متناقض نمایی در پیوند با هنرهای بلاغی و زیبایی شناختی استعاره، تشبیه، تصویر دووجهی، کنایه، ایهام وغلو، زیبایی مضمون و بیان شعر او را دوچندان کرده است؛ ضمن اینکه زاهد تبریزی بیشتر از ترکیبات متناقض نما برای انعکاس مفاهیم مدنظر خود استفاده کرده است. مفاهیمی که بیشتر عرفانی است؛ همچون: عشق، وصل و... روش کار توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است.