فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل نگاشت های مفهومی در دو شعر از مهدی اخوان ثالث با رویکرد شعر شناسی شناختی در چارچوب نظریات مارگریت فریمن (2000)، فوکونیه (2002) و ترنر (2002) می پردازد. در رویکرد شعر شناسی شناختی، امکان بررسی متون ادبی به واسطة ابزارهای زبان شناسی شناختی امکان پذیر است. از جمله این ابزارها که بررسی ساختار کلی اثر و چینش واحدهای زبانی را ممکن می سازند، می توان به نگاشت های مفهومیِ ویژگی، رابطه ای و نظام اشاره کرد. در نظریة شعر شناسی شناختی، بافت اثر نقش بنیادینی در ایجاد معنی دارد و تحلیل ها بر سه محور متن، مؤلف و خواننده قرار دارند. با توجه به این که راهکارهای تحلیل در نظریة شعر شناسی شناختی، منجر به بررسی سبکی متن می شود، ضرورت پژوهش بدیهی به نظر می رسد.
پرسش پژوهش این است که سطوح مختلف تفسیری شعر اخوان با رویکرد شناختی چگونه جنبه های مختلف جهان فکری او را از لحاظ ساختاری و محتوایی تبیین می نمایند؟ بررسی دو شعر منسجم از اخوان ثالث در چارچوب شناختی نشان می دهد که چه عواملی باعث ماندگاری یک شعر و استحکام آن می شوند و چگونه ساختار شعر می تواند در ساخت جهان فکری مؤلف سهیم باشد. نتایج بررسی سبکی اخوان از منظر شناختی نشان داد که وجود تعامل میان ساختار و محتوای اثر و همین طور وجود یک کل معناشناختی یک پارچه در قالب الگویی ذهنی در شعر، می تواند از عوامل ماندگاری و انسجام آثار او محسوب شود.
بازتاب های عیّاری در رمان معاصر
حوزههای تخصصی:
بر اساس سه رمان معاصر‘ «مسافرت به اعماق شب» ‘ از لویی فردینان سلین‘ «مرد نامرئی» از رالف والدو الیسون و «طبل حلبی»‘ از گونتر گراس ‘ این مقاله به تحلیل ویژگی هایی که اغلب اوقات به نوع ادبی نسبت داده شده به قصه‘ یعنی پیکارسک سنتی‘ می پردازد تا وفور موضوعات پیکارسکی را در آثار بررسی شده نشان دهد. اگر توسعه و بسط بیش از بیش پیچیده رمان اروپایی معاصرآن را از قصه پیکارسکی دور کرده است‘ معذالک تحول هویتی بی پایان فرد ونیز وضع پسامدرن و فاصله اش نسبت به هر نوع جذب سنتی موجب می شوند که این امر قهرمان پیکارسک را به ذهن خطور دهد و باعث پیدایش یک تاثیر شبه پیکارسکی بشود.
توصیف مشخصه های تصریفی زمان، شخص و شمار در فعل های بسیط زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصریف یکی از پدیده های مهم زبانی است که پژوهش درباره آن در حوزه زبان مازندرانی، جز به گونه ای مختصر و یا در حاشیه مباحث دیگر صورت نپذیرفته است؛ درحالی که این نوع پژوهش، برای روشن کردن نقطه های تاریک صرف این زبان، ضروری می نماید. در این راستا، در مقاله حاضر توصیف و بررسی ویژگی های تصریفی زمان، شخص و شمار را در فعل های بسیط مازندرانی مبنای کار خود قرار داده ایم. پس از توضیحی مختصر درباره فرایند تصریف و مفاهیم بنیادین آن، این سه ویژگی و شیوه های تبلور آنها را شناسایی کرده ایم و از این رهگذر کوشیده ایم مسائل مبهم و شبهه ناکی چون پسوند مصدر سازِ /essen/، کیفیت شناسه ها، کیفیت پیشوند های تصریفی و تغییر های آوایی حاصل از افزودن این وند ها در ستاک فعل و همچنین چگونگی تصریف گذشته نقلی را روشن کنیم.
بررسی و تحلیل انواع زمان در دفتر اول، دوم و سوم مثنوی مولوی با رویکرد سبک شناسی رایانشی پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با رویکرد سبک شناسی رایانشی- پیکره ای به بررسی توزیع فراوانی و درصدی انواع زمان در دفتر اول، دوم و سوم مثنوی می پردازد و بر این فرضیه استوار است که می توان با استفاده از متغیر زمان به میزان واقع گرایی، سبک روایی و جنبه هایی از صدای دستوری در این اثر دست یافت. مبانی نظری و کاربردی این نوشتار، تلفیقی از دستور نظام مند هلیدی و دستور سنتی است. پیکره زبانی آن شامل 16122 فعل در سه دفتر نخست مثنوی بوده که بر اساس روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شده و 16 متغیر زمان در پیکره داده ها تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد در سه دفتر نخست مثنوی، زمان حال %63، گذشته %36 و آینده %5/0درصد افعال را به خود اختصاص داده است. این یافته ها بیانگر این نکات است که مولانا در اشاره گری زمانی فلسفه روانشناسی انسانگرایانه داشته که به زندگی در اینجا و اکنون می اندیشد. همچنین وی از داستان ها و رویدادهای گذشته نیز برای تبیین احوال افراد استفاده می کند و سپس به پند و نصیحت می پردازد که سبک روایی نقل، نتیجه گیری و نصیحت را در مثنوی تایید می کند.
بررسی اصطلاحات ادبی اردو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات زبان اردو از خوان گسترده بیشتر زبا ن ها استفاده کرده است. از آن جمله می توان زبان های فارسی‘ عربی ‘ هندی‘ سنسکریت‘ پنجایی و در دوره های اخیر؛ زبان انگلیسی را نام برد. این زبان به طرق مختلف از این سرمایه های ادبی استفاده کرده و بسا اوقات طبق خاصیت انعطاف پذیری خود در واژه های مهمان‘ دخل وتصرف کرده و مطابق دستور زبان خود از آن ها استفاده کرده است. واضح است که ادبا و شاعران اردو زبان ‘ مفاهیم موجود در واژگان بیگانه را دریافته و برای بهتر درک شدن آن ها‘ گاهی آن ها را به میل خود تغییراتی داده اند . در این مقاله بحث و بررسی چگونگی و صورت های مختلف این عمل با تقسیم بندی های لازم ‘ در پنج بخش ‘ به صورت مجزا صورت گرفته و در بخش پنجم که مربوط به تاثیرات زبان انگلیسی بر این زبان است. به دو بخش ذیلی تقسیم شده و تحت بررسی قرار گرفته اند.
تفاوت شناختی در سرعت نامیدن تصویر میان مردان و زنان دوزبانة فارسی- انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دو دهة اخیر در مطالعات روان شناسی زبان، به منظور فهم ارتباط دو زبان در ذهن، به ویژه در زمینة فعال سازی هر یک از دو زبان و همچنین سرعت بازیافت لغت، به افراد دوزبانه توجه زیادی معطوف شده است. یکی از مهم ترین دلایل در این بین، متفاوت بودن ساختارهای پردازش زبانی و همچنین سرعت بازیافت لغت در افراد دو زبانه در مقایسه با افرادی است که تنها به یک زبان تکلم می کنند. در این پژوهش سرعت پردازش و بازیافت اسم و فعل در هر یک از دو زبان اول و دوم (فارسی و انگلیسی) و همین طور بین زبان اول و دوم، با مشارکت چهل و دو دانشجوی کارشناسی زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه علامه طباطبائی و با استفاده از آزمون نامیدنِ تصویر مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج این پژوهش، در حالت بین زبانی، سرعت پردازش و بازیافت فعل در زبان انگلیسی به نحو معناداری بیش از سرعت پردازش و بازیافت فعل در زبان فارسی می باشد. همچنین در حالت درون زبانی، سرعت پردازش و بازیافت اسم در زبان فارسی نیز به نحو معناداری بیش از سرعت پردازش و بازیافت فعل در زبان فارسی است. در مرحلة بعد، نتایج با در نظرگیری متغیر جنسیت مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به اهداف این پژوهش در بررسی تفاوت های شناختی در سرعتِ نامیدن تصویر میان مردان و زنان دوزبانة فارسی- انگلیسی، در مورد سرعت پردازش و بازیافت لغت در زبان اول و دوم، می توان نتیجه گرفت که عملکردهای شناختی در زنان قوی تر است.
رابطه قوم مداری زبانی و جمع گرایی با کاربرد زبان فارسی در محیط های آموزشی یک منطقه ترک زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان عوامل متعددی که ممکن ست با کاربرد یک زبان دوم مرتبط باشند، بررسی رابطه دو عامل اجتماعی فرهنگی قوم مداری زبانی و جمع گرایی با کاربرد زبان فارسی در میان دانش آموزان ترک زبان منطقه مغان، موضوع این پژوهش است. جامعه آماری این تحقیق تمام دانش آموزان شاغل به تحصیل در منطقه مغان اعم از شهری و روستایی و دختر و پسر هستند که در سال تحصیلی 83-82 به تحصیل مشغول بوده اند. انتخاب یکصد و بیست نفر آزمودنی این تحقیق به صورت نیمه تصادفی صورت گرفته است و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است و اطلاعات بدست آمده از طریق آن، توصیف و تحلیل شده اند. این تحقیق نشان داد که جامعه دانش آموزان منطقه، اساسا جامعه ای جمع گراست و این خصوصیت یکی از موانع کاربرد زبان فارسی به شمار می رود. از سوی دیگر، علاقه به قومیت و زبان مادری یکی از ویژگی های دانش آموزان منطقه است. اما این ویژگی بر خلاف تصور، رابط مثبتی با میزان کاربرد زبان فارسی به عنوان زبان دوم دارد.
نظام آوایی زبان فارسی در آینة آمار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با تحلیل آماریِ ویژگی های واجیِ موجود در 54391 واژة فارسی، کوشیده ایم تا جنبه هایی از سازوکار نظام آوایی زبان فارسی را با زبان آمار بیان کنیم. جنبه های واجی-آماریِ موجود در واژگان (ذهنی) فارسی زبان ها، که در این تحقیق به آن پرداخته ایم، مواردی مانند الگوی تکیة واژه در زبان فارسی، هجا و تعداد هجا در واژة فارسی، واج آراییِ واژه های فارسی، بسامد طبقات طبیعی واجی در کل داده ها، بسامد طبقات طبیعی واجی در درون هجا، واج آراییِ خوشه های همخوانی، هجای بی نشان و بهینه در زبان، فراوانی واج ها در زبان فارسی و مسائل مشابه را دربرمی گیرد. در انتخاب واژه ها، ابتدا یک پیکرة متنی ده میلیون کلمه ای مورد تجزیة ساختواژی قرار گرفت و در ادامه با حذف صورت کلمه ها و نیز کلمات خارجی فهرست واژه ها به دست آمد و سپس این فهرست با فرهنگ معاصر فارسی امروز مقابله شد و مدخل های جدید با بسامد 1 به فهرست واژگان اضافه شد و سپس کل واژه ها از نظر اطلاعات واجی فوق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق واجی-آماری از یک سو مؤید اصول و مفاهیم واج شناختی مانند طبقة طبیعی واجی، فرایندهای واجی، ساختمان سلسله مراتبیِ هجا و غیره است و از طرف دیگر بسامد واج ها و زنجیره های واجی را بازگو می کند، که در نتیجة آن پیوستار بی نشانی و نشان داری در نظام آوایی زبان مشخص می شود.
توصیف نظام ضمایر شخصی در زبان فارسی با نگاهی همسان در زبان آلمانی
حوزههای تخصصی:
در دمشور سنتى زبان فارسى، ضمایر شخصى به دو دسته تقسیم مى شوند، یک دسته ضمایر منفصل اند و دسته دیگر ضمایر متصل. در مقالهء حاضر سعى شده است تا ضمایر متصل، یا پسوندى، به صورت نظامى متشکل از سه صیغگان تحلیل و بررسى شوند: صیغگان اول شامل پسوندهاى غیرفعلى اند که اصولا به ستاک فعل وصل نمى شوند، صیغگان دوم شامل پسوندهای فعلى اند که فقط به ستاک فعل متصل مى شوند، صیغگان سوم شامل پسوندهاى فعلى و غیرفعلى اند که ممکن است به ستاک فعل وصل شوند و یا نشوند. در نوشتهء حاضر، نمودهاى این صیغگان ها به صورت توزیعى در زبان فارسى معیار و محاوره مورد بررسى قرار مى گیرند. در ضمن نگارنده همراه با شواهدى نشان مى دهد که اصولا در زبان آلمانى ضمایر پسوندى وجود ندارد.
راز تخلص در شعر فارسی
طبقه بندی تغییرات ساختواژی در فرایند وام گیری واژه ها از زبان ترکی به فارسی
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان پدیده ای زایا و پویا همزمان با پیشرفت بشر در حال تغییر است. یکی از تغییراتی که در اغلب زبان ها اتفاق می افتد، وام گیری ناشی از روابط گستردة اهالی زبان های مختلف است. وام گیری انواع مختلفی دارد که عبارتند از: وام گیری آوایی، وام گیری واژگانی و وام گیری دستوری. واژه ها از نظر ساختمان به انواع ساده (بسیط)، مرکب، مشتق و مشتق مرکب تقسیم می شوند؛ اما در فرایند وام گیری، گاه این ساختمان دچار تغییر می شود و عنصر قرضی می تواند در زبان مقصد به گونه های متفاوتی ظاهر شود. مقالة حاضر با بررسی 1000 واژة قرضی که از ترکی وارد فارسی شده اند، به طبقه بندی آنها بر اساس ساختمان و تغییراتی که پس از قرض گیری در آنها رخ داده است، پرداخته و آنها را در 7 طبقه شناسایی و دسته بندی می کند. این فرایندها به ترتیب فراوانی عبارتند از: 1- مشتق ترکی به سادة فارسی 2- سادة ترکی به سادة فارسی 3- مرکب ترکی به سادة فارسی 4- مشتق مرکب ترکی به سادة فارسی 5- وند ترکی به وند فارسی 6- وند ترکی به واژة سادة فارسی و 7 – واژة سادة ترکی به وند فارسی. نتایج نشان می دهد که فرایند وام گیری در زبان فارسی کمتر به ساختار ساختواژی واژه های وام گرفته شده حساسیت نشان می دهد و آنها را به صورت یک واحد به زبان فارسی وارد می کند.
بررسی تطبیقی اصطلاحات حوزه دستور انگلیسی- فارسی از دیدگاه معیارسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی تطبیقی و مقایسه ای فرهنگ های تخصصی زبانشناسی انگلیسی– انگلیسی با فرهنگ های تخصصی زبانشناسی انگلیسی– فارسی از لحاظ کمّی، مشخص گردید که تعداد اصطلاحات موجود در منابع فارسی به نسبت منابع انگلیسی بسیار اندک است و فقدان اصطلاحات و تعریف های توصیفی آشکار است که باید به واژه گزینی و اصطلاح سازی، طبق اصول و ضوابط واژه گزینی پرداخته شود. بر این اساس، تهیّه فرهنگ جامع و کامل این رشته بر مبنای اصول اصطلاح نامه نویسی و فرهنگ نگاری بسیار ضروری است. در این پژوهش، به واژه گزینی پیشنهادی تعداد واژگانی که معادل یابی نشده اند، طبق اصول و ضوابط واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پرداخته است. در بررسی مقایسه ای فرهنگ های تخصصی زبانشناسی وجود نابسامانی، تعدّد اصطلاحی، تکثّر مفهومی، وجود یک اصطلاح برای چند واژه، محرز است. چنین وضعیتی، محدودیت و نقص دانسته ها و خلط های معنایی و اختلال در امر نمایه سازی، پردازش و بازیابی اطلاعات را به دنبال خواهد داشت.در این پژوهش، با مقایسه واژگان مصوب فرهنگستان و فرهنگ های تخصصی انگلیسی – فارسی و واژه نامه های ضمیمه شده در کتاب های تخصصی زبانشناسی بهترین واژه را طبق اصول و ضوابط واژه گزینی فرهنگستان، انتخاب و پیشنهاد داده است.در این پژوهش، به این نتیجه کلی می رسیم که یکی از فرآیندهای اصلی مؤثر در بالا بردن پایگاه یک زبان استانداردسازی است که می توان از آن به عنوان ابزاری مؤثر جهت بهبود و نظم بخشی به تعاریف و نظام مفاهیم و نیز اصلاح خلاءهای واژگانی زبان فارسی، کمک گرفت. بدین لحاظ پرداختن به راهکارهای ممکن جهت معیارسازی اصطلاحات حوزه زبانشناسی ضروری می باشد.
گفته پردازی و بازگشت من نویسنده در تجربه دریافت - متنی پل والری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۸ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
"زمانی که به دنبال هویت روایی در اثار پل والری بودیم، دریافتیم که یکی از مسایل مهمی که در آثارش مطرح می باشد دریافت بازتابی یا به طور دقیق تر مدل «بازگشتی» در بینش او می باشد. این خصوصیت بازتابی در ارتباط با من نویسنده می باشد که هر لحظه تحت نگاه دیگری بوده و نقش آینه را ایفا می کند در کنار آینه وجدان که بسیار مهم می باشد. در این مقاله سعی ما بر این است که مساله بازگشت را در آثار پل والری به دو شیوه که مکمل یکدیگرند بررسی کنیم: از یک طرف نشان دهیم که خصوصیت بازگشتی نتیجه دریافت بصری اوست، از طرف دیگر تحلیل کنیم که چگونه جملات نویسنده این پدیده را بیان می کند. ما این مساله را با رویکرد نشانه شناسی پدیداری بررسی می کنیم ولی در این مورد جنبه ریاضی و فلسفی مفهوم بازگشت را نیز نادیده نمی گیریم.
زندگی بعد از پسامدرنیسم و تحلیل کانترا پانتال متن
حوزههای تخصصی:
این مقاله که به نوعی در پاسخ به کتاب های «شرق شناسی»و «فرهنگ و استعمار» ادوارد سعید است‘ نگرشهای دیالکتیکی نسبت به «شرق» در تعدادی ازمتون ادبیات انگلیسی را مورد مطالعه قرار می دهد. با انجام یک تحلیل «کانترا پانتال» متن علائمی از یک شرق کلیشه ای و یکنواخت در چارچوب گفتمان غالب ظاهر می شود. به نظر می رسد گفتمان های مشابه ‘تعدادزیادی از اساتید ومنتقدین معاصر در زمینه ادبیات انگلیسی را نیز تحت تاثیر قرار می دهند. این مسئله درباره یک «تضاد جفتی» و یا به قول «بابا» در باره یک رابطه «جاذبه و دافع» میان«غرب» و «غیر» پرسش های بسیاری را بر می انگیزد. آیا تصویر شرق نسبتاً ثابت و یکنواخت است؟ و آیا شرق به خاطر تبادل فرهنگی و اختلاط فرهنگی همیشه تهدید بالقوه ای به شمار می رود؟ پاسخ این پرسش ها را می بایست در بطن موضعگیری ایدئولوژیکی خود نویسندگان و نیز شرق شناسی منتقدان و نظریه پردازان دنبال کرد
یک ناﻣﺔ سغدی (نامة باستانی سغدی شمارة یک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نامه نگاری از دیرباز از جمله ابزارهای ارتباط انسان ها بوده است و ایرانیان باستان نیز از آن آگاه بودند. از جمله کهن ترین شواهد موجود از نامه نگاری در ایران متعلق به دوره هخامنشیان است. از دورﮤ اشکانیان نیز آثاری در دست است، اما دورﮤ ساسانی را می توان اوج شکوفایی نامه نگاری در ایران پیش از اسلام دانست. در میان آثار به جای مانده از دورة میانه نیز، نوشته هایی به زبان سغدی به شیوة نامه نگارش شده که مطالعة آن ها نه فقط از لحاظ زبان شناسی اهمیت بسیار دارد بلکه بسیاری از زوایای تاریک تاریخ اقوام شرق ایران را نیز در این دوره مشخص می کند. اورل استاین، در سال 1907 م، مجموعه ای از چند نامة سغدی را در ویرانه های یکی از برج های دیده بانی دیوار چین پیدا کرد. این نامه ها، که بعدها «نامه های باستانی سغدی» نامیده شدند، امروزه کهن ترین متون سغدی نوشته بر کاغذ شمرده می شوند. نامة نخست را زنی به مادرش نوشته و در آن شرح حال خود را برای مادر بازگو کرده است. در مقالة حاضر، به خوانش و ترجمة این نامه، ریشه شناسی واژگان و تحلیل شیوة نامه نویسی در آن پرداخته شده است.
نقش تفاوت های جنسیتی در کیفیت ترجمه: بررسی سبک نگارش مترجمان زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه و نوشتار دارای رویکردها و ویژگی های مشابهی هستند. این پژوهش به بررسی رابطه ترجمه و نوشتار با توجه به تفاوت های جنسیتی در کیفیت ترجمه متن بیانی و اطلاعی و سبک نگارش (بیانی و اطلاعی) مترجمان زن و مرد می پردازد. جامعه آماری این پژوهش شامل 150 نفر (75 زن و 75 مرد) از دانشجویان سال آخر کارشناسی رشته مترجمی زبان انگلیسی از 10 دانشگاه کشور بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان درابتدا دو پاراگراف انگلیسی شامل متن های بیانی و اطلاعی جهت ترجمه دریافت کردند و پس از آن، یک پاراگراف به زبان فارسی نگاشتند. کیفیت ترجمه و سبک نگارش به ترتیب توسط سه تن از متخصصان رشته ترجمه و سه تن از متخصصان رشته زبان شناسی بررسی وسپس یک بار بر اساس آزمون تی برای هریک از دوگروه زن و مرد به طور جداگانه و بار دیگر به صورت مقایسه ای با یکدیگر بر اساس آزمون تحلیل واریانس دو طرفه تجزیه و تحلیل شد. نتایج آزمون تی بیانگر وجود تفاوت معنادار میان کیفیت ترجمه مردان در متن بیانی با توجه به سبک نگارششان بود. نتایج آزمون تحلیل واریانس دو طرفه نیز حاکی از وجود رابطه معنادار میان متغیر سبک نگارش و کیفیت ترجمه متن بیانی بود. با این وجود، رابطه معناداری میان دیگر متغیرهای پژوهش یافت نشد
تاثیر متنهای ساده شده و تعدیل شده از طریق تعامل شفاهی بر خواندن و درک مطلب زبانآموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش جرح و تعدیل متن بر درک مطلب میباشد. سنت سادهسازی متون تاکنون به تعدیل زبانی آنها محدود میشده است. ایده تعدیل متن از طریق تعامل که ابتدا در حوزه ارتباط شفاهی مطرح شد پیشرفت جدیدی است که میتواند بالقوه در سازماندهی آموزش خواندن مفید باشد. در تحقیق حاضر بین متون تعدیل شده از طریق تعامل شفاهی و متون ساده شده با استفاده از طرح تحقیق تکرار سنجش مقایسهای به عمل آمد. نتایج کاربرد متون تحت شرایط آزمایشی فوق و شرایط کنترل استفاده از متون اصلی ساده نشده نشان داد که درک مطلب زبانآموزان در شرایط تعدیل از طریق تعامل شفاهی در بالاترین سطح و در شرایط کاربرد متون اصلی ساده نشده در پایینترین سطح و در شرایط کاربرد متون ساده شده در بین دو حالت فوق قرار داشت. در مقاله حاضر نتایج پژوهش مورد بحث قرار گرفته و پیشنهاداتی برای بهبود آموزش خواندن ارائه شده است.
دستور زایشی: بازگشتی دیگر به نقطه عزیمت
حوزههای تخصصی:
ساختار متن سرمقاله های روزنامه های ایرانی (بر اساس الگوی حل مسئلة مایکل هوی 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی متن شاخه ای از تحلیل گفتمان است که به بررسی زبان در سطح جمله و فراتر از جمله می پردازد. رویکردهای مختلفی برای تشخیص ساختار درونی متون و چگونگی تولید و درک آن ها ارائه شده که یکی از آن ها رویکرد حل مسئله مایکل هوی است. این رویکرد دارای چهار رکن است: موقعیت، مسئله، پاسخ ، و ارزیابی. در تحقیق حاضر، سعی بر آن است تا، با استفاده از زبان شناسی متن، این رویکرد توضیح و به این پرسش ها پاسخ داده شود که ساختار متن سرمقالة روزنامه های ایرانی تا چه میزان بر اساس الگوی مایکل هوی تعمیم پذیر است و چگونه می توان میزان انتظار وقایع آن را توسط خوانندگان با استفاده از این الگو مشخص کرد. بر این اساس، در تحقیق حاضر، تعداد 20 متن سرمقاله (سخن سردبیر)های روزنامه های ایرانی از دو روزنامة سراسری کشور، اعتماد و آفتاب یزد، انتخاب و بررسی شده است. تحلیل داده ها بر اساس این رویکرد حاکی از این امر است که ساختار تولید متن روزنامه های بررسی شده تا حد زیادی با چهار رکن الگوی حل مسئله مایکل هوی یعنی موقعیت، مسئله، پاسخ و ارزیابی منطبق است و با استفاده از این الگو میزان انتظار و ضریب پیش بینی و درنتیجه درک سریع تر متن روایی عرضه شده به خواننده مشخص می شود.