مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
زبان ترکی
حوزههای تخصصی:
تقریبا از هشتاد سال پیش به این سو به ویژه پس از نگارش رساله «آذری یا زبان باستان آذربایجان» توسط احمد کسروی پژوهش ها و مباحث به نسبت زیادی در داخل و خارج از ایران در مورد تیره و تبار و مسایل فرهنگی آذربایجان صورت گرفته است. بیشتر این تحقیقات حول محور زبان دیرین مردم آذربایجان و نیز رواج زبان ترکی در این خطه از ایران چرخیده است. تفاوت و گوناگونی و حتی تضاد شدید در اکثر این تحقیقات، امری است شایان توجه و قابل بررسی، هرچند لطف کار در حوزه علوم انسانی به ویژه تاریخ بر همین تنوع و نایکسانی هاست.در این مقاله تلاش می شود مساله زبان مردم آذربایجان به عنوان یک مقوله تاریخی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بسیاری از تحقیقات صورت گرفته در این زمینه در قالب دو نظریه کلی قابل طرح و نقد اند. در مقابل عده ای که وجود زبانی با ریشه های آریایی و ایرانی در آذربایجان را انکار می کنند، دسته ای دیگر حساسیت و بیزاری فوق العاده ای نسبت به زبان های غیر آریایی و غیر ایرانی از خود نشان می دهند. بنابراین در متن مقاله به لحاظ ضرورت این دو جریان مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است که با نادیده گرفتن واقعیات تاریخی بحث ها و اختلاف نظرها را سبب گردیده اند.وجود اسناد، مدارک و آگاهی ها به ویژه در منابع دوره اسلامی تاریخ ایران درباره زبانی با ریشه های آریایی، (تاتی، آذری، پهلوی) نظریه نخست را با ابهامات و پرسش های جدی درخور تحقیق مواجه می گرداند. برای نظریه دوم نیز نمی توان توجیه علمی منطقی یافت. بر این اساس، بررسی زبان مردم آذربایجان به دور از هرگونه پیش داوری و به استناد واقعیات و شواهد و مدارک تاریخی می توان پیش درآمد نوینی در راستای مطالعات بیشتر و جدیدتر در مبحث پیچیده زبان مردم آذربایجان باشد.نتایج کلی این بررسی را می توان دردو نکته اساسی به طور خلاصه بیان نمود: نخست اینکه به گواهی منابع تاریخی و جغرافیایی و ... وجود زبانی با ریشه های آریایی در تاریخ باستان آذربایجان قطعی می نماید و دیگر آن که استقرار زبان ترکی در آذربایجان به عنوان یک جریان فرهنگی و تاریخی در تاریخ زبان و فرهنگ این خطه نامدار از ایران واقعیت داشته و تحمیلی نبوده است، زیرا پدیده اشاعه و رواج یک زبان در سرزمینی به قیمت از بین رفتن و یا تحلیل زبان پیشین در زبان جدید در تاریخ ملت ها بارها اتفاق افتاده است.
نگاهی انتقادی به سرنوشت ترجمة منطق الحمار اعتمادالسلطنه
حوزههای تخصصی:
در دوران قاجار، در پی آشنایی ایرانیان با ادب و فرهنگ سایر ملل، ترجمة آثار ادبی رونق گرفت و به غنای زبان و ادب فارسی افزود. منطق الحمار (خرنامه)، از ترجمه های ادبی این عهد، در اصل به زبان فرانسوی نوشته شده و ترجمة آن، در اغلب منابع، به اعتمادالسلطنه (1259 - 1313 ق) نسبت داده شده است که بر زبان فرانسوی تسلط داشت و آثاری از آن زبان به فارسی ترجمه کرده بود. در دوران قاجار، ترجمة آثار ادبی اروپایی از زبان ترکی متداول بود و در اغلب این ترجمه ها، برای حفظ اصالت اثر، به زبان واسطه اشاره ای نمی شده است. از آن جا که آثار ترجمه ای معمولاً رگه ها و تأثیراتی از زبان مبدأ با خود دارند، در این مقاله با بررسی سبک نوشتاری خرنامه (ساختار و کاربرد واژگان و تعبیرها و جمله ها) نشان داده شده که اثر از زبان ترکی به فارسی ترجمه شده است نه از اصل فرانسوی آن. رگه هایی از سبک های گوناگون نثر که پس از ترجمه، برای آرایش و تزیین و افزودن مطالب انتقادی به آن راه یافته نیز نشان داده شده است. این موارد خط مشی دارالترجمة ناصری را در ترجمة آثار ادبی نشان می دهد. ترجمه های ادبی گروهی انجام می گرفته و اثر را چندین بار نویسندگان و ویراستاران بررسی و ویرایش کرده اند.
دوگان سازی در زبان ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوگان سازی پدیده ای زبانی است که برخی از انواع آن در همة زبان ها دیده می شوند و برخی دیگر تنها در برخی زبان ها. در پژوهش حاضر به بررسی پدیدة دوگان سازی در زبان ترکی، به ویژه گونه ای از دوگان سازی ناقص، می پردازیم. با توجه به داده ها و در ارتباط با پرسش نخست پژوهش، می توانیم بگوییم که دوگان سازی کامل در زبان ترکی و آن دوگان سازی که در دستور سنتی زبان فارسی بدان اتباع گفته می شود، عملکرد و سازوکاری مشابه دارند. پرسش دوم پژوهش به گونه ای از دوگان سازی ناقص در زبان ترکی مربوط است. در این نوع دوگان سازی برخی از عناصر آغازی واژه از آن جدا می شوند و پس از گرفتن واج مشخصی، دوباره به پایه افزوده می شوند و باعث گونه ای تغییر معنایی در پایه می شوند که بیشتر بر معنای پایه یا تشدید آن تأکید می شود. در این مقاله، برای پاسخ گویی به پرسش دوم پژوهش، با توجه به واجی که بین بخش دوگان سازی شده و پایه قرار می گیرد، فرمول هایی برای تبیین فرایند دوگان ساز ناقص، مورد نظر قرار دادیم و با توجه به مجموع این فرمول ها، فرمول کلی تری ارائه کردیم. داده ها نشان می دهند که افزون بر محیط آوایی و واجی، برای تبیین قطعی دلیل قرار گرفتن واجی خاص میان بخش دوگان سازی شده و پایه، باید به عوامل زبانی دیگری، چون سطح زبرزنجیری زبان، توجه کرد.
طبقه بندی تغییرات ساختواژی در فرایند وام گیری واژه ها از زبان ترکی به فارسی
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان پدیده ای زایا و پویا همزمان با پیشرفت بشر در حال تغییر است. یکی از تغییراتی که در اغلب زبان ها اتفاق می افتد، وام گیری ناشی از روابط گستردة اهالی زبان های مختلف است. وام گیری انواع مختلفی دارد که عبارتند از: وام گیری آوایی، وام گیری واژگانی و وام گیری دستوری. واژه ها از نظر ساختمان به انواع ساده (بسیط)، مرکب، مشتق و مشتق مرکب تقسیم می شوند؛ اما در فرایند وام گیری، گاه این ساختمان دچار تغییر می شود و عنصر قرضی می تواند در زبان مقصد به گونه های متفاوتی ظاهر شود. مقالة حاضر با بررسی 1000 واژة قرضی که از ترکی وارد فارسی شده اند، به طبقه بندی آنها بر اساس ساختمان و تغییراتی که پس از قرض گیری در آنها رخ داده است، پرداخته و آنها را در 7 طبقه شناسایی و دسته بندی می کند. این فرایندها به ترتیب فراوانی عبارتند از: 1- مشتق ترکی به سادة فارسی 2- سادة ترکی به سادة فارسی 3- مرکب ترکی به سادة فارسی 4- مشتق مرکب ترکی به سادة فارسی 5- وند ترکی به وند فارسی 6- وند ترکی به واژة سادة فارسی و 7 – واژة سادة ترکی به وند فارسی. نتایج نشان می دهد که فرایند وام گیری در زبان فارسی کمتر به ساختار ساختواژی واژه های وام گرفته شده حساسیت نشان می دهد و آنها را به صورت یک واحد به زبان فارسی وارد می کند.
بررسی پدیده دو زبان گونگی در شهراردبیل از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی پدیده دوزبانگونگی در حوزه های رسمی و غیررسمی و همچنین، بررسی تأثیر عوامل سن، جنس، سطح تحصیلات و شغل، بر کاربرد دو زبان فارسی و ترکی در شهر اردبیل است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. نمونه آماری تحقیق از میان جامعه آماری (جمعیت شهر اردبیل) به روش نمونه گیری مرحله ای و براساس جدول مورگان ۴۰۰ نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشی پاراشرو برای تحلیل یافته ها از آزمون های آماری t دو نمونه وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. مقایسه کاربرد زبان فارسی با ترکی در شهر اردبیل نشان داد که : جوانان نسبت به سالمندان،زنان نسبت به مردان،دارندگان تحصیلات بالا نسبت تحصیلات پایین و حوزه های آموزشی و اداری نسبت به دیگر حوزه ها بیشتر از زبان فارسی استفاده می کنند.
چگونگی تغییرات زبان گفتاری از ترکی به فارسی در دو دهه گذشته و مقاومت در مقابل تغییر در حال حاضر: پژوهش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با استفاده از رویکرد برساختی و روش شناسی نظریه داده بنیاد[1] به بازسازی معنایی چگونگی تغییرات زبان گفتاری از ترکی به فارسی در دو دهه گذشته و مقاومت در مقابل تغییر درحال حاضر می پردازد. روش تحقیق کیفی است و از روش نظریه پردازی داده بنیاد و تکنیک مصاحبه عمیق برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. مهم ترین پرسش های تحقیق پیش رو این بوده است که«چه جنبه از زندگی آذری زبانان در دو دهه قبل تغییر کرد که تمایل به فارسی صحبت کردن در آنها زیاد شد؟»چه تغییراتی درحال حاضر رخ داده که تمایل به ترکی صحبت کردن در آنها بیشتر شده است؟ یافته های به دست آمده شامل شش مقوله عمده به این شرح است. متعین های نیاز به نمایش جلال طبقات فرادست، شدت و میزان تعاملات بین طبقاتی، تمایل به تغییر نگرش و رفتار دربارة زبان، عدم توانمندی در ارتباط متقابل، فضای اجتماعی تعامل میان طبقات فرادست و فرودست؛ تشخص آوری زبانی، جست وجوی راه های ورود به طبقه فرادست از طریق تغییرات زبانی و پیروان تغییرات ارزشی در فرودستان. مقوله هسته ای این بررسی فقدان تمایل به تغییرزبان گفتاری است که مقولات عمده فوق را دربرمی گیرد. [1]. Grounded Theory
چند نکته و بن مایه داستانیِ حماسی اساطیری در یک طومارِ نقّالیِ کهنِ ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از طومارهایِ نقّالیِ نسبتاً کهن و ناشناخته کتابی است به نام کلیّات شاهنامهفیلسوف شهیر حکیم ابوالقاسم فردوسی که در سال (1339 ه.ش) در تبریز چاپ شده است. این متن به نثر ترکی است و داستان های آن از پادشاهی گیومرث تا دو روایتِ بابک و ساسان و اردشیر و کرم هفتواد از دوره ساسانیان را شامل می شود. مأخذِ فارسیِ دستِ کم دو روایتِ این طومار مربوط به عصر صفوی است و زمانِ گردآوری و ترجمه باز دستِ کم دو داستانش، پایانِ روزگار افشاریان و آغاز عهد زندیّه است و از این روی آن را باید از طومارهایِ کهنِ نقّالی بشمار آورد. به دلیلِ این قدمت و نیز جامعیّتِ داستانیِ آن، برخی نکات و اشاراتِ مهمِّ حماسی اساطیری در این طومار وجود دارد که در جستار پیشِ رو به بررسی آن پرداخته ایم.
ارتباط زبان های ترکی و مغولی و خطا در تشخیص واژه های دخیل ترکی و مغولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
7 - 20
حوزههای تخصصی:
زبان شناسان، اغلب، زبان های دنیا را در قالب خانواده های بزرگِ زبانی تقسیم بندی کرده اند. در مورد پیوند زبان های ترکی و مغولی دو دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ یکی از دیدگاه ها، بیانگر هم خانواده بودن این دو زبان بوده و دیدگاه دیگر، با نپذیرفتن نگرش نخست، به پیوندی بینازبانی میان این دو زبان معتقد است. پیروان دیدگاهِ نخست، بر این باورند که دو زبان ترکی و مغولی در گذشته های دور از یک زبانِ واحد منشعب شده و به مرور زمان به صورت دو زبان مستقل، پدیدار شده اند. پیروان دیدگاه دوم، نیز معتقدند که دو زبان ترکی و مغولی خویشاوند نبوده، بلکه پیوند عمیقی با یکدیگر داشته اند. با نگاهی به فرهنگ لغت های فارسی، درمی یابیم که گاهی فرهنگ نویس های ایرانی، در شناساییِ واژه های ترکی و مغولی دچار اشتباه گردیده اند. این مقاله، بر آن است تا پیوند میانِ زبان های ترکی و مغولی را به طور کلی بررسی کرده و میزان تفاوت این دو زبان را از جنبه های گوناگون نشان دهد.
بررسی رابطه ی هویت ملی و هویت قومی در بین دانشجویان ترک زبان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشگین شهر در سال 1386(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف ازاین تحقیق، بررسی میزان هویت جمعی، به معنی احساس تعلق ، تعهد یا افتخار نسبت به هر یک از هویت های قومی وملی و نیز مطالعه برجستگی های درونی این هویت ها، به معنی تشخیص و تحلیل شدت و ضعف این تعلق ها، در ابعاد مختلف زندگی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشگین شهر می باشد...
تحلیل دریافت افراد دارای معلولیت از تصاویر بازنمایی شده از آنها در فیلم های سینمایی "با تاکید بر فیلم های میم مثل مادر، شهر زیبا و زمانی برای دوست داشتن"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال دهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
43 - 66
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در پی تحلیل دریافت افراد دارای معلولیت جسمی – حرکتی از تصاویر بازنمایی شده از آنها در سه فیلم: میم مثل مادر اثر رسول ملاقلی پور،شهر زیبا به گارگردانی اصغر فرهادی و زمانی برای دوست داشتن ابراهیم فروزش است. مخاطبان مورد نظر در این تحقیق شامل معلولین جسمی – حرکتی ای هستند که توان دیداری و شنیداری را توأمان دارند، و این مخاطبان شامل نابینایان، ناشنوایان، معلولین ذهنی و سایر معلولینی که این ویژگی را ندارند، نمی شود. تحقیق پیش رو در چارچوب مطالعات فرهنگی و با رویکرد تحلیل دریافت، سعی در پی بردن به دریافت مخاطبان از این فیلم ها را دارد، فیلم هایی که درباره معلولیت است و یا بخشی از فیلم به بازنمایی معلولیت پرداخته است. به این ترتیب به دنبال پاسخگویی به این سوال کلی بودیم که افراد دارای معلولیت چه دریافتی از این فیلم ها دارند. روش به کار برده شده در این تحقیق، روش کیفی است که البته برای انسجام بخشیدن به یافته ها از روش نظریه زمینه مبنا نیز برای کدگذاری و مقوله بندی آنها یاری جستیم؛ در این راستا از دو تکنیک مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که از سوی مخاطبان خوانش های متفاوتی از فیلم ها صورت گرفته است، البته این تفاوت میان زنان و مردان بیشتر نمایان است. نتایج حاصل از این تحقیق نشانگر فعال بودن مخاطبان در عرصه دریافت است. در پایان، نتایج حاصل از یافته ها به صورت مقوله هایی ازقبیل ترحم، عدم امکان ازدواج، همجواری معلولیت با امور مقدس و غیره، قرار داده شده است.
آذربایجان و شاهنامه
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۱ مرداد و شهریور ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۸۳)
267 - 272
حوزههای تخصصی:
سجاد آیدنلو در کتاب خود با عنوان آذربایجان و شاهنامه؛ تحقیقی درباره جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و پایگاه هزارساله شاهنامه در آذربایجان به ابعاد گوناگون پیوند آذربایجان و شاهنامه پرداخته است؛ ایشان هم جایگاه آذربایجان و ترکان و زبان ترکی را در شاهنامه نشان داده و هم موقعیت شاهنامه را در آذربایجان و میان مردم و اهل فرهنگ و هنر آذربایجان بررسی کرده و به شبهه ها و نقدها در این زمینه که شاهنامه اثری ضد آذربایجان است، پاسخ داده است. نویسنده نوشتار پیش رو را با هدف معرفی کتاب مذکور به رشته تحریر درآورده است.دآذربایجان، شاهنامه، فردوسی، سجاد آیدنلو، شاهنامه شناسی، کتاب آذربایجان و شاهنامه، معرفی کتاب، جایگاه آذربایجان، ترکان، زبان ترکی.
معنی زبان شناختی به مثابه سلول فیزیولوژیک: پیشنهاد «طرحواره سلولی - شناختی معنی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر در تلاش است با استفاده پیکره زبانی به ارائه تعریفی جدید از «معنی» بپردازد. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش دیدگاه نقشی-شناختی دولی و لوینسون (۲۰۰۱) از گفتمان است. پیکره پژوهش دربرگیرنده چهار روایت است که شامل دو اثر انگلیسی و دو اثر ترکی می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که معنی همانند یک سلول عمل می کند. بنابراین، مطالعه حاضر معنی را به مثابه سلولی فیزیولوژیک دانسته و آن را طرحواره ای سلولی- شناختی پیشنهاد می کند. طبق طرحواره سلولی-شناختی پیشنهادی در این مطالعه، شکل گیری معنی در زبان به مثابه تولد یک موجود زنده (مثلا انسان یا پروانه) است که در سه مرحله شکل می گیرد. بنابراین، تولد «پروانه»، «انسان» و «معنی در زبان» از الگویی واحد پیروی می کنند. در همه این موارد، یک سلول/واحد (تخم در مورد پروانه، نطفه در مورد انسان و همچنین واژه در مورد زبان) در مرحله آغازین قرار دارد. در مرحله بعدی، واحد/سلول مذکور رشد نموده (تبدیل تخم به کرم و شفیره در مورد پروانه، تبدیل نطفه به گوشت/استخوان در مورد انسان، و کسب اطلاعات بیشتر و نو در مورد واژه در زبان) و در مرحله نهایی سلول به موجود زنده تبدیل می شود (کرم پروانه می شود، نطفه انسان می شود، واژه در بافت/گفتمان معنی می شود). هر یک از نمونه های مذکور در بافت خاص خود شکل می گیرد: نطفه در رحم مادر، پروانه در محیط زیست خود و واژه در بافت/گفتمان رشد نموده و متولد می شوند.
پیوند ادبیات ترک و ادبیات فارسی از نگاه شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
57 - 68
حوزههای تخصصی:
شهریار شاعریست دو زبانه که آثار موفقی را در هر دو زبان عرضه کرده است، به طوری که ستایشگران شعر ترکی او کم از طرفداران شعر فارسی او نیستند. دیدگاههای شاعری که با ظرایف هر دو زبان آشنایی دارد و تسلط خود را در هر دو زبان نشان داده، حائز اهمیت است؛ شهریار شعر ترکی را از نظر قدرت توصیف بخصوص توصیفات طبیعی می ستاید، همچنین از نظر قابلیتهای زبانی بر فارسی برتری می دهد. از طرفی انعطاف زبان فارسی را در بیان مفاهیم دقیق عرفانی، همچنین قابلیت این زبان را در استفاده از فنون شاعری بی نظیر می داند. وی ادبیات ترک حوزه قفقاز را در ایجاد تجدّد ادبی در ایران و نیز ورود رمانتیسم در شعر نو تأثیرگذار دانسته و مستنداتی را بیان داشته است که می تواند محل بحث موافقان و مخالفان واقع شود. نقد و تحلیل این موضوعات و موارد دیگری که شهریار به آن پرداخته، کمک شایانی است به شناخت بیشتر شخصیت فکری و ادبی شهریار.
ناسیونالیسم ایرانی و مسئله آذربایجان و زبان ترکی (با تأکید بر مجلات دوره گذار از قاجاریه به پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر اساس این مساله شکل گرفته است که چرا طی مرحله دوم تکوین ناسیونالیسم در ایران (دهه گذار از قاجاریه به پهلوی)، ترک ستیزی به یکی از عناصر سلبی ناسیونالیسم ایرانی تبدیل شد و این رویکرد چه پیامدهایی برای موقعیت زبان ترکی در ایران داشت؟ مطالب مطرح در مطبوعات و مجلات منتشر شده در دهه گذار از قاجاریه به پهلوی(1294-1304ش./1915-1925م.)، چون «کاوه»، «ایرانشهر»، «نامه فرنگستان» و «آینده»، متناسب با مساله پژوهش مبنای بحث قرار گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، دو عامل موجب نگرانی و بدبینی نخبگان ایرانی نسبت به موجودیت زبان ترکی در ایران شد. عامل نخست، فهم تقلیل گرایانه از مفهوم ملت-دولت ایرانی، بر اساس نژاد آریایی و زبان فارسی بود. عامل دیگر حضور و نفوذ امپراطوری عثمانی در آذربایجان و مرزهای غربی ایران و همچنین استقلال جمهوری آذربایجان (1918 میلادی) از روسیه تزاری بود. نتیجه این شرایط آن شد تا ناسیونالیست های ایرانی، نسبت به نفوذ و حضور ناسیونالیست های ترکِ عثمانی و قفقاز در بین ترکان ایران نگران شوند و زبان ترکی را در آذربایجان به عنوان عاملی تهدید کننده برای موجودیت و هویت ملی ایران تلقی کنند. تلاش برای تغییر و حذف زبان ترکی در آذربایجان و رواج زبان فارسی به جای آن، راهکار ناسیونالیست های ایرانی در مواجهه با وضعیت مذکور بود.
تحولات زبانی آذربایجان در تاریخ نگاری محمدجواد مشکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
87 - 110
حوزههای تخصصی:
محمدجواد مشکور (1297-1374ش.) از جمله مورخان آکادمیک و دانشگاهی معاصر است که طی چهار دوره فعالیت علمی و دانشگاهی، مسائل و موضوعات مختلفی از تاریخ ایران را از دوره باستان تا معاصر بررسی کرده است. با عنایت به وسعت و گستردگی موضوعی تحقیقات مشکور، در پژوهش حاضر، تاریخ نگاری و تاریخ نگری وی در رابطه با موضوعات و مسائل فرهنگی مربوط به تاریخ و زبان آذربایجان بررسی شده است. طی دوره دوم پهلوی که عصر غلبه رویکرد ناسیونالیستی در تاریخ نگاری رسمی و دانشگاهی ایران بود، یکی از مهم ترین مسائل، نحوه پرداختن به مسئله زبان و هویت ترکی در آذربایجان بود. از جمله مهم ترین تلاش ها در این زمینه، اثبات هویت فرهنگی و زبانی آذری، به عنوان شاخه ای از زبان های پهلوی باستان، برای آذربایجان بود. رویکردی که نتیجه آن نفی زبان و هویت ترکی از آذربایجان بود. محمدجواد مشکور همسو با شرایط زمانه، بخش مهمی از تحقیقات خود را به تاریخ گویش آذری در آذربایجان و نسبت و رابطه آن با زبان ترکی اختصاص داد. وی در خصوص تحول زبان مردم آذربایجان در بستر تاریخ، قائل به چندین دوره تاریخی است. دوره اول تاریخ پیشاآریایی است که در آن، زبان رایج در آذربایجان ماننایی و اورارتویی بود. دوره دوم مربوط به مهاجرت اقوام آریایی و تاریخ باستان ایران است که طی آن زبان «مادی- پهلوی» به زبان رایج آذربایجان تبدیل شد. با گذار جامعه ایرانی از دوره باستان به دوره اسلامی، شاخه ای از زبان «مادی-پهلوی» در آذربایجان تداوم یافت که مشکور آن را « فهلوی آذری» عنوان کرده است. به نظر وی از دوره سلجوقیان، با استقرار ترکان اغوز در آذربایجان، زبان ترکی به صورت تدریجی در آذربایجان رواج یافت و طی دوره صفویه به عنوان زبان غالب، جایگزین «فهلوی آذری» شد. مشکور زبان ترکی رایج در آذربایجان کنونی را «ترکی آذری» عنوان کرده و آن را حاصل ادغام «ترکی غزی» با گویش «فهلوی آذری» دانسته است.
ارزیابی بازنمودهای واژه های استعاری طبیعت در زبان ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی استعاره ها با رویکرد شناختی، نشان می دهد تصورات ذهنی به مفاهیم انتزاعی تسری می یابند. گویشوران زبان ترکی با الهام از پدیده های طبیعت مانند حیوانات، گیاهان و ... در گفتارهای روزمره کاربرد استعاری از آن پدیده ها را ارائه می کنند. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی فراوانی و درصد مهم ترین مفاهیم ساختواژی، بررسی سهم این نام ها در فرایندهای واژه سازی و سهم جنسیت واژه های استعاری طبیعت در زبان ترکی است. داده های این پژوهش از طریق انجام مصاحبه با 70 گویشور زبان ترکی بدست آمد و درنهایت، 677 واژه گردآوری شد. ابتدا فراوانی و درصد مفاهیم ساختواژی مورد ارزیابی قرار گرفت، سپس سهم بخش های طبیعت در فرایندهای واژه سازی و سهم جنسیت این واژه ها بررسی شد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که طبیعت بر گفتار گویشوران زبان ترکی تأثیر می گذارد و آنان در گفتار شان از نام های طبیعت به صورت استعاری بهره می گیرند. در واژه های استعاری طبیعت در ترکی به ترتیب ترکیب، اشتقاق، ترکیب و اشتقاق، نام آوا، وام گیری واژگانی و تکرار بالاترین کاربرد را دارند. همچنین نام های مربوط به حیوانات، پرندگان و حشرات بیشترین کاربرد استعاری را در این زبان دارند. هم چنین بیشترین واژه ها مربوط به جنس خنثی است. نتایج پژوهش در شناخت بیش تر استعاره برای شاعران، معلمان، نویسندگان و زبان شناسان می تواند مفید واقع شود.
بررسی صوت شناختی پارامترهای زمان بنیان منطقه گیرش در انسایشی های زبان ترکی تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
33 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر به بررسی صوت شناختی همخوان های انسایشی زبان ترکی می پردازد. به این منظور، تعداد 18 کلمه از واژه های موردِ استفاده در گفتار مردم تبریزی که همخوان های انسایشی /ʦ/ و /dz/ در هجایVC, CV و VCVقرار داشتند، انتخاب شدند. در جایگاه واکه هجاهای موردنظر، دو واکه افراشته /i/ و /u/ و واکه افتاده /ɑ/ قرار داده شدند. تحلیل آکوستیکی داده های ضبط شده با استفاده از برنامه پِرَت انجام شد و نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 23 برای تحلیل آماری به کار گرفته شد. سه پارامتر صوت شناختی دیرشِ بست، دیرشِ سایش و مدت زمانِ افزایش دامنه برای تحلیل این همخوان ها انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان داد که واک داری در دیرش بست تأثیری ندارد. این در حالی است که دیرش سایش و مدت زمانِ افزایشِ دامنه، تحت تأثیر واک داری این همخوان ها قرار دارد. افزون بر واک داری، جایگاه همخوان و محیط واکه ای نیز مورد بررسی قرار گرفت. یافته های به دست آمده نمایان گر آن بود که موقعیت همخوان در هجا و محیط واکه ای بر دیرش بست، دیرش سایش و مدت زمان افزایش دامنه تأثیر چشم گیری دارد. به گونه ای که مدت زمان دیرش هر سه پارامتر در جایگاه پایانی طولانی تر بود. همچنین طول بست در محیط واکه ای /ɑ/ و /i/ و دیرش سایش و مدت زمان افزایش دامنه نیز در محیط واکه های /i/ و /u/ بیشتر است.
نقد و بررسی کتاب ایران در پنج روایت؛ درباره هویت ملی، تنوع زبانی، زبان مادری و مسئله زبان ترکی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
183-206
بررسی مفهوم ایران و هویت ملی در ارتباط با مساله تنوع قومی و زبانی جامعه ایرانی، موضوع اصلی مطرح در کتاب ایران در پنج روایت است. نویسنده کتاب با ارجاع به واقعیت تنوع قومی-زبانی و جغرافیایی جامعه ایرانی، در صدد ارائه خوانشی کثرت گرا از مفهوم ایران و هویت ملی است. وی با نقد گفتمان تقلیل گرایِ ناسیونالیستی، ایرانیت و هویت ملی را مقوله ای فراتر از عنصر واحد آریایی و فارس بودن می داند و معتقد است باید تمام اقوام و زبان های ایرانی چون ترکی، عربی، کردی، بلوچی و ترکمن را در دایره هویت ملی و زبان های ملی ایرانی قرار داد. نویسنده بر اساس چنین نگرشی، به طرح «روایت» های شریعتی، مطهری، آل احمد، زرین کوب و مسکوب درباره مفهوم ایران، هویت ملی، مساله تنوع زبانی و خصوصاً زبان ترکی می پردازد. در پژوهش حاضر براساس روش تحلیل محتوای کیفی، روایت های اندیشمندان مذکور درباره ایران و هویت ملی، براساس بازخوانی مولف کتاب مطرح و بعد دیدگاه های نویسنده کتاب در مورد مفهوم ایران و هویت ملی بررسی شده است. در مبحث پایانی هم کاستی های تحلیلی و استنادی کتاب ایران در پنج روایت بیان شده است.
معرّفیِ یک طومارِ نقّالیِ کهن به زبان ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۶۰)
129 - 149
در سال 1339 ه .ش کتابی به نام کلّیات شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی در تبریز چاپ شد که به نثر ترکی است و برخلافِ نامِ آن، ترجمه یا بازنویسی شاهنامه نیست. این متن در اصل یک طومار نقّالی است که دو داستان آن در سال 1039ق به فارسی تدوین/ تحریر و در سال 1164ق به ترکی ترجمه شده است. بر این اساس، پیشینه نقل و تدوینِ بخشی از روایات آن به ادوارِ صفوی و افشاری می رسد. محتوایِ داستانیِ این طومار از فرمانرواییِ گیومرث تا پایان کار اشکانیان و یکی دو داستان از روزگارِ ساسانیان را شامل می شود و از نظرِ گستره رِوایی به دلیلِ پرداختنِ نسبتاً مفصّل به روایات اسکندر، فعلاً، جامع ترین طومار شناخته شده است. در متن این طومارِ ترکی برخی نکاتِ مهمِ واژگانی و اشاراتِ داستانی دیده می شود که در این مقاله به بررسی مسائل لغویِ آن پرداخته ایم و نکات داستانی در گفتاری دیگر بررسی خواهد شد.
تأثیر واکداری بر طول گیرش، طول واک و طول واکه در همخوان های انسدادی و سایشی زبان ترکی گونه تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واک داری یکی از مشخصه های صوت شناختی مهم در تمایز همخوان ها در بسیاری از زبان ها به شمار می آید. در این پژوهش به مطالعه صوت شناختی همخوان های سایشی و انسدادی زبان ترکی تبریزی پرداخته شد. بدین منظور پارامترهای زمان بنیان ازقبیل طول گیرش، طول واک در منطقه گرفتگی و طول واکه قبل از همخوان های انسدادی و سایشی زبان ترکی آذری در جایگاه بین دو واکه ( VCV ) سنجیده شد. در پژوهش حاضر تلاش شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه تمایز واک داری همخوان های انسدادی و سایشی زبان ترکی بر پارامترهای زمانی تأثیر می گذارد. چهارده گویشور ترک زبان تبریزی دوازده کلمه منتخب از واژه های رایج در زبان ترکی آذری را به صورت تک کلمه سه بار تکرار کردند. نتایج تحقیق نشان می دهد که هر سه پارامتر زمانی به عنوان سرنخ های بالقوه در ایجاد تمایز همخوان های سایشی واک دار و بی واک این زبان محسوب می شوند. نتایج مرتبط با همخوان های انسدادی نیز حاکی از آن است که تنها دو پارامتر طول واکه و طول واک را می توان در تمایز واک داری همخوان های انسدادی زبان ترکی درنظر گرفت. نتایج حاصل برای طول بست این همخوان ها ثابت کرد که اختلاف معناداری بین طول بست انسدادی های واک دار و بی واک وجود ندارد و این پارامتر را نمی توان یک سرنخ تمایزدهنده واک داری در انسدادی های زبان ترکی آذری برشمرد.