مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
توارد
«از توارد تا سرقت ادبی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرقت ادبی از دیرباز تا امروز، در متون بلاغی و مباحث نقد ادبی، به انواعی تقسیم شده است و افزون بر آن بحثی درباره تأثیرپذیری شاعران از یکدیگر و توارد به میان آمده است. به نظر می رسد، جز مورد «نسخ و انتحال» که با اطمینان بیشتری می توان ذیل عنوان سرقت ادبی بررسی و طرح کرد، در بقیه موارد، چون نمی توان موضوع سرقت را اثبات کرد، باید بیشتر به تأثر و توارد و نقش ضمیر ناخودآگاه توجه داشت. در این مقاله، افزون بر نقل و بررسی نمونه هایی از تشابهات تام یا نسبی برخی متون از مقوله تأثرات و توارد یا نقلِ ناخودآگاهانه، بعضی سرقت های ادبی و آرا و نظریات برخی منتقدان ادبی و اهل بلاغت، پیشنهادهایی درباره نوع قضاوت و داوری هنگام مواجه شدن با تشابه متون با یکدیگر، به هر شکل و اندازه، ارائه شده است.
مؤلفه های نوجویانة آثار بهرام صادقی و «رمان نو»؛تأثیر و تأثّر یا توارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عموم مطالعاتِ تطبیقی، آن چنان بر تقلید و اقتباس ادبیات داستانی معاصر ایران از ادبیات غرب تأکید شده که سهم عمدة تحولات تاریخی و اجتماعیِ این سرزمین در پیدایش نوجویی ها و نوآوری های صورت پذیرفته در ساحت ادبیات داستانی نادیده گرفته شده است، اما با توجه به آن که ادبیات هر جامعه در هر دورة تاریخی تا حدودی تحت تأثیر جریانات موجود در همان عصر و محیط است، می توان زمینه های بروز مؤلفه های مدرنیته در ادبیات داستانیِ فارسی را در زیرساخت های فرهنگی اجتماعی ایران جست وجو کرد. از این رو، بر این باوریم که ادبیات داستانیِ معاصر فارسی و تحولات نوجویانة آن، صرفاً با تأثیرپذیرفتن از ادبیات غرب شکل نگرفته و همواره مستعد شکوفایی و نوزایی بوده است. برای اثبات این فرض آثار بهرام صادقی را مطالعه و بررسی کرده ایم که به اذعان خودِ او، قبل از برخاستنِ بانگِ شهرتِ «رمان نو» نوشته شده اند و به باور همگان از نمونه های مهم و بارز مدرنیته در ادبیات داستانی فارسی به شمار می روند؛ بنابراین، نوشتارِ حاضر دو هدف کارکردیِ عمده دارد: اولاً درصددِ اثباتِ وجود مؤلفه های مدرن و نوجویانه در آثار صادقی برآمده است و ثانیاً با رویکردی درون سرزمینی، به جست وجوی ادلّه ای که می تواند پیدایشِ این مؤلفه ها را در ادبیات داستانی معاصر فارسی توجیه کند، پرداخته است.
جامعه شناسی دیوان کلیم کاشانی به روش اسکارپیت
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشش بر آن است با بهره گیری از روش اسکارپیت در جامعه شناسی ادبیات ، مسائل اجتماعی بازتاب یافته در دیوان کلیم کاشانی تبیین و تشریح شوند ؛ در این راستا دیوان کلیم در فرایند سه گانه ی تولید ، توزیع و مصرف ادبی بررسی شده است؛ نتایج این بررسی حاکی از آن است که تغییر مذهب از تسنن به تشیع و رفاه اقتصادی ، به عنوان عمده ترین تحولات عصر صفوی ، بر شعر کلیم و به طور کلی بر ادبیات عصر صفوی تأثیر فراوانی داشته اند. این مسائل در بیرون آمدن شعر از دربار و گسترش آن در میان عوام مؤثر واقع می شوند و پس از آن ، شعر این عصر دستخوش دگرگونی هایی می شود؛ زبان شعر تحت تأثیر شعرسرایی خیل عظیم شاعران تازه کار و بهره گیری ایشان از زبان مردم کوچه و بازار دچار تغییراتی می گردد؛ وفور لغات و اصطلاحات عامیانه و کاهش کیفیت سطح زبانی شعر از آن جمله است. عمده ترین شیوه ی توزیع ادبی در آن عصر، شیوه ی توزیع قهوه خانه ای است که به مصرف ادبی به شکل شنیداری می انجامد و زمینه ساز سرقت ادبی و گاه توارد می شود؛ شعر کلیم نیز آن چنان که خود معترف است ، از توارد در امان نبوده است. اوضاع نادلخواه وطن ، شرایط نامساعد قشر هنرمند در جامعه ی عصر صفوی و ... از دیگر مسائلی هستند که به شکل اقماری ، در بررسی دیوان کلیم به شیوه ی اسکارپیت رخ می نمایانند.
از «قلعه چهر» کرمانشاه تا «تخت خان» ایلام (توارد محتوایی در مثنوی «بنای کهن» ترکه میر آزادبخت و مثنوی «تخت خان» علی اصغر عباسی آرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸ و ۷۹
121 - 143
حوزه های تخصصی:
«تخت خان» منظومه ای در قالب مثنوی از علی اصغر عباسی آرام، شاعر کردی سرای ایلامی است که از حیث بلاغت، ایجاز، سادگی و شیوایی، یکی از برجسته ترین اشعار اوست. در مقاله حاضر این مثنوی از نظر محتوا و مضمون با مثنوی «بنای کهن» ترکه میر آزادبخت، شاعر معروف لک زبان، از منظر صنعت توارد مقایسه شده است. این دو منظومه، اگرچه از نظر تعداد ابیات، تکرار و به کارگیری نحو فارسی با هم اختلاف دارند؛ اما از نظر به کارگیری توصیف ها، نوع مناظره، غمیاد، تلمیحات و ... به هم شباهت دارد؛ به گونه ای که با خواندن هریک از آنها، دیگری فرا یاد می آید. می توان گفت که عباسی آرام و ترکه میر دارای تجارب زیسته و محیطی مشترکی هستند که موجب آفرینش اشعاری با درون مایه های مشابه شده است. محور اصلی هر دو منظومه، ناپایداری و بی وفایی جهان است. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه تحلیل محتوا انجام شده است.