مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شخص
حوزه های تخصصی:
فعل زبان روسی، گونه ای از کلام است، که ویژگی های دستوری متعددی را بیان می کند، و به لحاظ این ویژگی های دستوری- نحوی و چگونگی بیان شخص، آن را به گروه افعال شخص دار و افعال بدون شخص دسته بندی می کنند. تفاوت این دو گروه فعلی، در بیان یا عدم بیان ویژگی های دستوری شخص است. هدف از این پژوهش، بررسی ابزار بیان مقوله شخص در گزاره های فعلی جملات روسی است. معنی دستوری شخص را گاهی وندهای فعلی بیان می کنند، که در این صورت، ابزار بیان معنی شخص دستوری است، و زمانی عناصر دیگر جمله، یعنی ضمایر شخصی، یا اسامی، این معنی را به فعل می دهند، که آن را ابزار لغوی می نامیم. در زبان روسی ابزار لغوی در بیان این معنی نقش بسیار مهمی دارند، زیرا در برخی شرایط، مثلاً نبودن فاعل ظاهری در جمله وندهای (شناسه های) فعلی، معنی واقعی شخص را نشان نمی دهند و در معنای مجازی به کار می روند.
اشتباه در اوصاف شخصی طرف قرارداد در فقه امامیه ، حقوق ایران و حقوق فرانسه
حوزه های تخصصی:
اشتباه به عنوان یکی از عیوب اراده در ماده 199 قانون مدنی مطرح شده و در مواد 200 و 201 به ترتیب قاعده عمومی مربوط به دو نوع مهم اشتباه در خود موضوع معامله و اشتباه در شخص طرف قرارداد، بیان گردیده است. نحوه نگارش مواد مذکور مخصوصاً از حیث اثر اشتباه بر قرارداد به نحوی است که اختلافات عمده ای را در بین حقوقدانان ایجاد کرده است. تفاوت دو نظام حقوقی فرانسه و فقه امامیه در بحث حاضر که البته هر دو منبع اصلی تدوین قانون مدنی ایران بوده اند، موجب این اختلافات شده است. به نظر می رسد ابهام موجود در متن مواد مذکور نیز ناشی از همین واقعیت بوده است. ازطرف دیگر اشتباه در شخص طرف قرارداد ابعاد مختلفی دارد که تحلیل هر کدام مستلزم تحقیقی جداگانه است. ما در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا ضمن تبیین مساله در نظام حقوقی فرانسه و فقه امامیه، تفسیر درستی از اشتباه و اثر آن در شخص طرف قرارداد ارائه نماییم. به همین جهت ضمن تبیین انواع اشتباه در شخص طرف قرارداد(مبحث نخست)، ابتدا اشتباه در اوصاف اساسی شخص طرف قرارداد و اثر آن(مبحث دوم) و سپس اشتباه در اوصاف فرعی و اثر آن بر قرارداد را بررسی خواهیم نمود(مبحث سوم) و در نهایت ملاک تمیز اوصاف اساسی از اوصاف فرعی را بیان خواهیم کرد.(مبحث چهارم)
توصیف مشخصه های تصریفی زمان، شخص و شمار در فعل های بسیط زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصریف یکی از پدیده های مهم زبانی است که پژوهش درباره آن در حوزه زبان مازندرانی، جز به گونه ای مختصر و یا در حاشیه مباحث دیگر صورت نپذیرفته است؛ درحالی که این نوع پژوهش، برای روشن کردن نقطه های تاریک صرف این زبان، ضروری می نماید. در این راستا، در مقاله حاضر توصیف و بررسی ویژگی های تصریفی زمان، شخص و شمار را در فعل های بسیط مازندرانی مبنای کار خود قرار داده ایم. پس از توضیحی مختصر درباره فرایند تصریف و مفاهیم بنیادین آن، این سه ویژگی و شیوه های تبلور آنها را شناسایی کرده ایم و از این رهگذر کوشیده ایم مسائل مبهم و شبهه ناکی چون پسوند مصدر سازِ /essen/، کیفیت شناسه ها، کیفیت پیشوند های تصریفی و تغییر های آوایی حاصل از افزودن این وند ها در ستاک فعل و همچنین چگونگی تصریف گذشته نقلی را روشن کنیم.
ضمایر شخصی در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان ها و گویش های ایرانی از جمله منابع غنی زبان شناسی در ایران هستند که به دلیل قدمت و گستردگی، کارگاهی بزرگ برای تحقیقات زبان شناسی در ایران به حساب می آیند. ضمائر در این زبان ها و گویش ها از تنوع و پیچیدگی قابل توجهی برخوردارند که تحلیل ساختار و نقش هایی که این اقلام ایفا می کنند می تواند جالب توجه باشد. در همین راستا در این پژوهش 32 زبان و گویش به لحاظ ساختار و نقشی که ضمائر ایفا می کنند به سه جهت کلی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. بخش اول به توصیف ساختار ضمیر در زبان ها و گویش های ایرانی اختصاص یافته و نشان داده شده است که ضمیر شخصی در این گویش ها به لحاظ ساختار واژه به چه شکلی ظاهر می شود. در بخش دوم به نقش ضمیر در این گویش ها پرداخته شده است. در این بخش ضمیر به لحاظ متغیرهایی نظیر شخص، شمار، جنسیت، حالت، زمان و نظام تعدی مورد بررسی قرار گرفته است. این بخش نشان می دهد زبان ها و گویش های مورد بررسی از ابزارهای متفاوتی نظیر افزودن واکه، تغییر آرایش واجی، تغییر واجی به منظور نشان دادن تأثیر متغیر های فوق بر ضمیر استفاده کرده اند. بخش سوم به بررسی الگوهای تغییر واجی در ضمیر های شخصی اختصاص یافته است.
بررسی و نقد دیدگاه اصالت زمان شخص گرای برایتمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی و نقد دیدگاه اصالت زمان شخص گرای برایتمن است. در این تحقیق با روش توصیفی- انتقادی، نخست فلسفه شخص گرایی معرفی گردیده، سپس دیدگاه اصالت زمان شخص گرای برایتمن و چیستی شخص بررسی و در نهایت به نقد این دیدگاه پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهند که برایتمن، مفهوم پردازی نوینی از «خود» ارائه می دهد. «خود» از دید او تجربی است؛ امّا نه تنها با «خود» تجربی هیوم و طرفداران وی متفاوت است؛ بلکه این دیدگاه را دارای اشکالات اساسی هم می داند. برایتمن «خود» تجربی را «شخص» می خواند. از دید وی «شخص»، «خود» اخلاقی است و دلالت اخلاقی دارد. البته دیدگاه برایتمن هم معایبی دارد که ناشی از تصوّر او از تجربه است؛ عدم پایبندی برایتمن به استلزامات منطقی تصوّر خود از تجربه، ناسازگاری آن با اصول پدیدارشناسی مورد قبول خود، نقض خصلت ارتباط به عنوان یکی از ویژگی های مهمّ تجربه و شخص، فراهم آوردن زمینه برای خطای تجربه، شک گرایی، انتزاع گرایی و محدود کردن اخلاق به اخلاق ذهنی، از کاستی های عمده تصوّر او هستند.
تاملی در شرایط دعوای اعتراض شخص ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دعاوی بین اشخاص متعدد دارای نفع مشترک، صدور حکم به ضرر یکی از این خواهانها، باعث وارد شدن «خلل» به حقوق دیگر خواهانها نمیشود و به همین دلیل نیازی به اعتراض ثالث نیست. در دعاوی بین خواندگان دارای نفع مشترک، اگر حکم به ضرر یکی از خواندگان صادر شود و از نتیجه آن حکم به ضرر دیگر خواندگان استفاده شود، وارد شدن «خلل» به حقوق آنها محقق شده و برای از بین بردن «خلل» وارده، میبایست نسبت به آن اعتراض ثالث شود. به دلیل اینکه از صدور قرارها، «خللی» به اشخاص ثالث وارد نمیشود، قرارها قابل اعتراض توسط ثالث نیستند.
در صورت پذیرفتن ادعای ثالث، تصمیم دادگاه همیشه به صورت «حکم» است. به دلیل اینکه دادگاه نمیتواند دعوای اصلی را به صورت قرار نقض نماید، امکان ایراد شکلی به دعوای اصلی توسط معترض ثالث وجود ندارد.
جنین آزمایشگاهی به مثابه شخص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۴
439-453
حوزه های تخصصی:
جنین آزمایشگاهی بر اساس اصول اخلاقی و قوانین طبیعی در حکم جنین عادی است. اختلافی که در نمو طبیعی جنین آزمایشگاهی با جنین طبیعی وجود دارد نباید احکام حاکم بر آن را متفاوت کند، چرا که وصف جنین در مورد آزمایشگاهی نیز قابل اعمال و گسترش است. این امر بیانگر آن است که جنین آزمایشگاهی دارای همان حقوقی خواهد بود که قانون برای جنین عادی در نظر گرفته است. به همین جهت، به رغم ادعای برخی مبنی بر مالیت جنین و به تبع، قابلیت مورد معامله واقع شدن آن، آن چه در این نوشتار بدان پرداخته می شود. بیان نقدهایی بر این نظریه و اثبات شخصیت جنین از لحظه انعقاد نطفه است و از این حیث تفاوتی میان جنین طبیعی و آزمایشگاهی وجود ندارد. بنابراین حتی ضمن عقودی مانند هبه نیز نمی تواند مورد معامله و موضوع حق واقع شود.
آیا خدا شخص است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث درباره خدا، بررسی شخص یا غیرشخص بودن خداست. دیدگاه رایج در میان مسیحیان این است که خدا شخص است؛ و درست بر خلاف آن، مسلمانان، معمولاً معتقد به خدایی غیرشخصی هستند. به رغم اهمیتی که این تفاوت در بسیاری از مسائل الهیاتی دارد، بحث چندانی درباره آن، به ویژه در جهان اسلام، صورت نگرفته است. در این مقاله، استدلال های معتقدان به شخص بودن خدا و مخالفان شخص بودن خدا را به صورت جداگانه طرح و بررسی کرده ایم. هرچند که نمی توان استدلال های هیچ یک از طرفین را تام و کامل دانست، در مجموع با توجه به ارزیابیِ نهایی ای که ارائه کرده ایم، دیدگاه مربوط به غیرشخص بودن خدا را تقویت کرده ایم و آن را معقول تر و پذیرفتنی تر از دیدگاه رقیب دانسته ایم.
بررسی فقهی - حقوقی شخصیت حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اسلامی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۴
87 - 112
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو شخصیت حقوقی از دو بُعد حقوقی و فقهی بحث شده است. در ادبیات حقوقی معاصر ابعاد گوناگون این موضوع در قالب اقسام اشخاص حقوقی، تمایز شخص حقیقی و شخصیت حقوقی و آثار حقوقی شخصیت حقوقی بحث شده است؛ اما در تحقیق های فقهی هر چند مالکیت «جهت» پیشینه دارد ولی تطبیق این عنوان بر برخی از مصداق های مالکیت حقوقی معاصر مانند نهادهای مالی از جمله بانک ها و شرکت ها و ... مورد اختلاف است. از این رو مقاله در بُعد فقهی آن نسبت به تطبیق بر این مصداق ها، دو گرایش اثبات و نفی فقهی معاصر را بررسی کرده است. بی گمان اثبات موضوع درباره مصداق های جدید می طلبید که ابتدا امکان ثبوتی آن و آن گاه امکان اثباتی آن براساس استدلال فقهی انجام پذیرد. راهی که در مقاله پی گیری شده، اثبات شخصیت حقوقی از نظر فقهی بر پایه امکان ثبوتی آن از نظر ارتکاز عقلائی است.
جستاری بر مفهوم «شخصیت حقوقی دولت»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یک نظریه حقوقی باید در جهت نیازمندی های جامعه هدف ایجاد شود. بدین روی، به لحاظ تعاریف، معیارها، ضوابط، مفاهیم، مبانی و اصطلاحات نظری باید از استحکام و منطق درونی و جامعیت لازم برخوردار باشد و بتواند پاسخگوی سؤالات و ابهامات مطرح شده باشد. «شخصیت حقوقی دولت» نظریه رایج علم حقوق و مبنای تمام فعالیت های دولت است. به استناد این انگاره، دولت به عنوان یک ضرورت انکار نشدنی و در رأس اشخاص حقوقی، دارای حقوق و مسئولیت است و گستره فراوانی در زندگی امروزین دارد. ولی این سؤال مطرح است که آیا میان مفاهیم، عناصر، مبانی و مسئولیت شخصیت حقوقی دولت و اجزای آن، نظم منطقی و انسجام درونی حاکم است؟ این تحقیق با روش اسنادی، بر این فرضیه است که نظریه «شخصیت حقوقی دولت» در مفروضات و مبانی بنیادین خود، در ابعاد گوناگون دارای نقص است و همین تعارضات درونی و مفهومی، زمینه ساز اختلافات نظری متعددی در حوزه شخصیت حقوقی اشخاص حقوقی، به ویژه دولت شده است. مقاله حاضر با تبیین و برجستگی این مفاهیم و مبانی، تجدید نظر در انگاره «شخصیت حقوقی دولت» را نتیجه گیری می کند و پیشنهاد می دهد.
بررسی نسبت امرِ الوهی و شخص وارگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبت «شخص وارگی» و «امرِ الوهی»، همواره، از مسائل مهم الهیات و فلسفه دین بوده و سبب شکل گیریِ دوگانه «شخص وارگی» و «ناشخص وارگیِ» امرِ الوهی شده است. «شخص وارگی» به معنای داشتن اوصافی مانندِ علم، قدرت، اراده و خیر است که در انسان نیز، به صورت محدود، دیده می شود. «تئیزم» با نسبت دادن چنین اوصافی به امرِ الوهی، مهم ترین مدافع شخص وارگی است. در مقابل، «پنتئیزم» چنین استدلال می کند که الف) شخص، مساوی انسان است؛ ب) جسمانیت، مشخصه بارز انسان است؛ ج) در نتیجه، داشتن صفاتی مانند علم و اراده مستلزمِ جسمانیت و مساوی انسان وارگی است. بنابراین، امرِ الوهیِ پنتئیستی از داشتن این اوصاف مبرّاست. چیستی نسبت میان الوهیت و شخص وارگی، پرسش اصلی مقاله حاضر است. نسبت جسمانیت با شخص وارگی و نسبت کمال با امرِ الوهیِ ناشخص وار، سؤالات فرعی پژوهش را تشکیل می دهند و بر آنیم تا نشان دهیم که شخص وارگی لازمه «الوهیت» است. این مسیر با بررسی مؤلفه های الوهیت، یعنی تعالی، تأثیرگذاری و عدم تناهی، و بیان دیدگاه های معارض پی گیری می شود. در پایان، روشن می شود که - بر خلاف ادعای منتقدان - «جسمانیت»، لازمه شخص وارگی نیست و همچنین انکار شخص وارگی امرِ الوهی و در عین حال، پذیرش مؤلفه های کمال مانند «آگاهی»، در گفتار قائلان به ناشخص وارگی تناقض آمیز و نامنسجم است.
انسان شناسی پدیدارشناسانه ماکس شلر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی فلسفی با تأمل در ماهیت انسان یکی از حوزه های خاص مورد توجه «ماکس شلر» است. رویکرد پدیدارشناسانه وی متأثر از ایده آلیسم، فلسفه زندگی و مسیحیت، درصدد ارائه تصویری جامع از انسان است. بدین منظور شلر وجوه واقعی و تجربی انسان را در کنار ارزش های معنوی و روحانی وی و با اذعان به استقلال آنها از یکدیگر و در عین حال تعامل و پیوندشان مورد توجه قرار می دهد. ماکس شلر تحت تأثیر بحران زمانه خود، از سویی توجه خود را به جنبه های مغفول مانده آدمی از جمله عواطف و احساسات به ویژه عشق و نفرت معطوف نموده و از سوی دیگر ضمن تلاش برای ارائه معرفتی یقینی در مورد انسان با اجتناب از ذات گرایی، امور مربوط به انسان را از منظری پدیدارشناسانه و بر اساس نحوه آشکارگی آنها بررسی می کند. همزمان وی ضمن داشتن تعلّقاتی فلسفی، بر اساس دغدغه های جامعه شناسانه به مسائل انضمامی و واقعی انسان نیز توجهی خاص دارد. شلر در باب انسان افزون بر ویژگی های عام و مشترک وی با بقیه، به تشخّص انسان بهای زیادی می دهد و البته بر آن است که نمی توان انسان را به شیوه ای عینی مورد شناسایی قرار داد و تنها باید بر اساس رویکردی پدیدارشناسانه با وی مواجه گردید.
این همانی شخصی در اخلاق زیستی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مبانی فقهی حقوق اسلامی (پژوهشنامه فقه و حقوق اسلامی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۸)
33 - 54
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پایه ای ترین مفهوم اخلاق زیستی در بخش فلسفی یعنی مفهوم این همانی شخصی بررسی شده است. بعد از بررسی مفهوم «شخص» نظریات اصلی شخصانیت به اختصار بیان شده است. این نکته ی مهم تبیین شده که این همانی در فلسفه ی اسلامی در موضوع شبیه سازی از شخصی به شخص دیگر براساس پذیرش یا رد تناسخ سنجیده می شود. در تبیین معیارهای این همانی سه نظریه ی حافظه ی مشترک، وابستگی علّی و نظریه ی بقا مطرح شده است و هر کدام براساس فلسفه اسلامی نقد و بررسی شده است. در اندیشه ی فیلسوفان مسلمان معیار این همانی، وحدت شخصانی است. تنها حقیقتی که می تواند حافظه ی هویت و شخصیت باشد، روح است. اگر شبیه سازی تناسخ نباشد، باید منتظر تحقق یافتن آن به شکل تجربی بود تا به صورت امر پسینی قابل بررسی عقلانی باشد. زیرا عقل در ارزیابی امور پیشینی ساکت است.
دیالکتیک عدالت و نظم عمومی و سنتز حقوق شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
193-206
حوزه های تخصصی:
حقوق شهروندی به عنوان مجموعه حقوق تعریف شده فرد با عنوان شهروند به مفهوم رکن فرمانبردار و تاثیرگذار جامعه سیاسی در برابر دولت با لحاظ فاکتور ارتباط ایندو در قالب تابعیت و نهایتاً یکسان بودن تمام افراد جامعه در برابر قانون با عنایت به رابطه نامتقارن بین قدرت ناب سیاسی و فرد مشخصاً با مفاهیم عدالت و نظم عمومی اشتراک پیدا می کند که با تحلیل این مفاهیم به نظر میرسد حقوق شهروندی بعنوان نمودها و مصادیق مفهومی از عدالت که در مقام عمل تزاحم با نظامات اجتماعی مربوط به نظم عمومی پیدا می کند مطرح می گردد لحاظ مبانی ، غایات و کیفیت طرح این مسایل گفته های فوق را تایید می نماید. البته لحاظ نسبیت در تمامی مفاهیم سه گانه عدالت ، نظم عمومی و حقوق شهرندی همانند سایر مفاهیم علوم انسانی مانع از این امر است که به طور جزم فرض فوق را مورد تاکید قرار داد ولی لحاظ تعاریفی نسبتاً مقبول از این مفاهیم موید امر خواهد بود.
وضعیت زن ساسانی بر پایه قوانین ازدواج و طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل تاریخی پدیده های اجتماعی می تواند به شناسایی روند تغییرات در نهادها و ساختارهای اجتماعی کمک کند و موجب شناخت ریشه های تاریخی برخی مشکلات اجتماعی شود؛ اگرچه مطالعه وضعیت زنان در هر دوره ای از تاریخ ایران، می تواند جنبه های گوناگون زیست اجتماعی آن دوره را بازنمایی کند؛ اما با توجه به تغییرات الگوواره ای در نظام حقوقی و اجتماعی جامعه ایران پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی، مطالعه وضعیت زنان در دوره ساسانی اهمیت ویژه ای دارد، زیرا معلوم می کند که قوانین تعیین کننده بعدی بر پایه چه سنت های حقوق و عرفی شکل گرفته اند. ازاین رو بررسی جایگاه اجتماعی زن در آن دوره، به حوزه مشترک مطالعات پژوهشگران ایران شناسی و اسلام شناسی تبدیل شده است؛ اما رویکردها و زمینه های فکری گوناگون در این مطالعات، این موضوع را به یکی از موضوعات بحث انگیز تبدیل کرده است. هدف این پژوهش این است که با در نظر گرفتن یافته های پیشین، وضعیت زن را در نسبت با قوانین ازدواج و طلاق تبیین کند و به این پرسش پاسخ دهد که این قوانین زن را «طرف حق» در نظر می گرفتند یا «موضوع حق»؟ برای پاسخ به این پرسش پرونده های حقوقی مربوط به قوانین ازدواج و طلاق منعکس شده در مادیان هزار دادستان بررسی می شوند.
اخلاق و حیوانات: رویکرد اسلامی
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
10 - 24
حوزه های تخصصی:
اخلاق / حقوق حیوانات امروزه یکی از شاخه های مهم و مورد توجه اخلاق کاربردی است . در نیمه دوم قرن بیستم این حوزه به شدت در کانون بحث های فلسفی قرار گرفت و نظریه های گوناگونی در دفاع از حیوانات به وجود آمد . این نوشتار با معرفی اجمالی ِ نظریه های موجود در غرب ، با بهره گیری از اندیشه های بدیع ِ علامه طباطبایی - بر گرفته از آموزه های قرآن کریم - دیدگاهی را در باب جایگاه ِ حیوانات مطرح می کند که با توصیه هایی که در متون روایی در خصوص حیوانات آمده است همخوانی بسیار دارد . علامه طباطبایی با استفاده از آیه 38 اعراف معتقدند حیوانات دارای باورهایی شخصی اند و این باورهای شخصی سبب می شود آن ها رفتار های ِ اخلاقی ِ متفاوتی بروز دهند که باید پاسخگوی آن ها باشند ، ازهمین روی است که حشر آن ها معنا می یابد . بر اساس این دیدگاه چنانچه حیوانات شخص ( person ) نباشند ، حداقل به این جایگاه بسیار نزدیک اند ، و این جایگاه ِ والا ، حقوق ِ اخلاقی ِ بسیار بالایی برای آن ها در پی دارد که در متون روایی ما به آن ها اشاره شده است .
رابطه فلسفه و دین در مسیح شناسی بوئثیوس با تکیه بر رسائل کلامی و تسلّای فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
53 - 75
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی درصدد تبیین رابطه فلسفه و دین در مسیح شناسی بوئثیوس است. بدین منظور در رسائل کلامی به عنوان نماینده دیدگاه های کلامی بوئثیوس سه کار صورت می پذیرد: 1- تعیین و تبیین مسأله کلامی بوئثیوس در مسیح شناسی. 2- تبیین مؤلفه هایی همچون: تبیین عقلانی «تثلیث» به کمک مقوله «رابطه»، تعریف دقیق «شخص» و «طبیعت» در مسأله «تثلیث»، تأکید بر تمایز بین طبیعت و شخص و نشان دادن ضعف آرای اوتیکس و نسطوریوس. 3- پاسخ نهایی بوئثیوس به این مسأله کلامی. در تسلّای فلسفه به عنوان نماینده فلسفه بوئثیوس به دنبال واکاوی دو مسأله هستیم: 1.آیا این رساله چنانکه برخی ادّعا کرده اند، فاقد هرگونه نشان و تعلیم مسیحی است؟ 2. آیا بوئثیوس در این رساله به صراحت تعالیم مسیحی را زیر سؤال می برد یا اینکه تنها آشکارا به مسیحیّت اشاره نمی کند؟ بررسی این موارد مودّی به این نتیجه شد که در رسائل کلامی ، بوئثیوس به دنبال تبیین عقلانی اینکه تثلیث، به معنای سه خدایی نیست و توحید است، کمّ و کیف مشترک در سه شخص الهی، یعنی مقوله جوهر را عامل وحدت تثلیث و تمایز بین پدر، پسر و روح ا لقدس را از نوع مقوله رابطه می داند که البته این رابطه، مایه تغیّر در جوهر و ذات نمی شود. او که در رسائل کلامی، ایمان مسیحی را با تبیین عقلانی در توافق با عقل می دید، در تسلّای فلسفه، نیازی به اشاره مستقیم به تعالیم مسیحی نمی دید؛ وی به دنبال نجات بخشی عقل است و این هیچ تعارضی با ایمان مسیحی او ندارد. او ابتدا با رسائل کلامی ایمان را می فهمد و بعد به واسطه تسلّای فلسفه به نجات بخشی ایمان می رسد، بدین صورت تسلّای فلسفه می تواند تکمله رسائل کلامی و ایمان مسیحی او محسوب شود.
جایگاه مردم در نظام حقوق بین الملل
هدف از این تحقیق بررسی جایگاه مردم در نظام حقوق بین الملل بوده است که روش انجام این تحقیق، تحلیلی و توصیفی بوده است. آنچه که از این مقاله دریافته ایم نشان از این است که در مقالات و کتب درسی، نویسندگان متعددی به موضوعات جایگاه فرد در حقوق بین الملل پرداخته اند. اگرچه به نظر می رسد موضوع یکی از موضوعات کلاسیک مطالعه و تحقیق در حقوق بین الملل باشد، اما نظرات به شدت در مورد وضعیت و موقعیت حقوقی فرد در حقوق بین الملل و همچنین آنچه که پیشینه و مرزهای این حقوق را تشکیل می دهد، متفاوت است. اما آنچه که مسلم است این است که حقوقدانان و نویسندگان بسیاری جایگاه ویژه ای را برای مردم در قوانین بین المللی مد نظر قرار داده اند.
منظر اول شخص قوی؛ معیار هویت شخصی از دیدگاه لین رادر بیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
فیلسوفان ذهن، براساس رویکردهای گوناگون در مسئله ذهن، درباره هویت شخصی، «شخص» یا «من» معیارهای متفاوتی مطرح کرده اند. یکی از این معیارها داشتن منظر اول شخص است. یکی از طرفداران این دیدگاه، لین رادر بیکر، فیلسوف فیزیکالیست غیرتقلیل گرا است که در عین حال که هویت انسان را نه نفس مجرد می داند و نه تحویل آن به جنبه های فیزیکی را برمی تابد، داشتن منظر اول شخص قوی را شرط لازم و کافی برای شخص بودن می داند. منظر اول شخص قوی به معنای توانایی درک خود به عنوان خود به صورت اول شخص و بدون استفاده از هر اسم و توصیف یا همان خودآگاهی است که شخص انسان را از دیگر موجودات متمایز می کند. در مقابل، منظر اول شخص ضعیف قرار دارد که ویژه موجوداتی است که علی رغم داشتن آگاهی از ویژگی خوداگاهی بی بهره اند. مقاله حاضر با روش تحلیلی-انتقادی ضمن تحلیل بیکر در باب منظر اول شخص، دیدگاه او را ارزیابی و نقد کرده است. ابهام در ماهیت منظر اول شخص و شخص بودن، فقدان استدلال برای برخی ادعاها و فقدان وضوح در بعضی از پیش شرط ها و پیش فرض های آن از جمله نقدهایی است که مقبولیت و انسجام دیدگاه بیکر را با مشکل مواجه کرده است.
مطابقه فعل و فاعل در دو زبان فارسی و انگلیسی
منبع:
ادبیات تطبیقی جیرفت تابستان ۱۳۸۷ شماره ۶
101 - 130
حوزه های تخصصی:
یکی از مواردی که به هنگام نوشتن، احتمال وقوع اشتباه یا خطا در آن بسیار است - به ویژه در زبان فارسی - مطابقه فعل و فاعل است. در این مقاله سعی شده است این مقوله با نگاهی تطبیقی در دو زبان فارسی وانگلیسی، و بیشتر از زاویه ویرایش، بررسی شود.