مطالب مرتبط با کلیدواژه

زبان مازندرانی


۱.

توصیف مشخصه های تصریفی زمان، شخص و شمار در فعل های بسیط زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان تصریف شخص شمار زبان مازندرانی فعل های بسیط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷۶ تعداد دانلود : ۷۷۲
تصریف یکی از پدیده های مهم زبانی است که پژوهش درباره آن در حوزه زبان مازندرانی، جز به گونه ای مختصر و یا در حاشیه مباحث دیگر صورت نپذیرفته است؛ درحالی که این نوع پژوهش، برای روشن کردن نقطه های تاریک صرف این زبان، ضروری می نماید. در این راستا، در مقاله حاضر توصیف و بررسی ویژگی های تصریفی زمان، شخص و شمار را در فعل های بسیط مازندرانی مبنای کار خود قرار داده ایم. پس از توضیحی مختصر درباره فرایند تصریف و مفاهیم بنیادین آن، این سه ویژگی و شیوه های تبلور آنها را شناسایی کرده ایم و از این رهگذر کوشیده ایم مسائل مبهم و شبهه ناکی چون پسوند مصدر سازِ /essen/، کیفیت شناسه ها، کیفیت پیشوند های تصریفی و تغییر های آوایی حاصل از افزودن این وند ها در ستاک فعل و همچنین چگونگی تصریف گذشته نقلی را روشن کنیم.
۲.

اطلس گویشی و گویش سنجی کرانه جنوب شرقی دریای مازندران به روش بسامد واکه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان مازندرانی اطلس گویشی گویش سنجی روش بسامد واکه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۵ تعداد دانلود : ۷۱۰
گویش سنجی روشی کمّی برای اندازه گیری تفاوت های میان گویش های مختلف است که با محاسبه آماری مقدار این تمایزات در نمونه های گسترده ای از ویژگی های زبانی در یک منطقه گویشی به دست می آید. هدف پژوهش حاضر نیز ارائه نمونه ای از اطلس گویشی استان مازندران بر مبنای روش های گویش سنجی است. در پژوهش حاضر که مبتنی بر روش توصیفی هم زمانی و دادگان میدانی است، آوانگاشت معادل های محلّی 62 واژه مورد تحلیل انبوهه قرار گرفت و منطقه های گویشی کرانه های جنوبی دریای مازندران بر اساس بسامد واکه ها مکان یابی شده است. موادّ زبانی متشکل از 73 مصاحبه است. میانگین سنی گویشوران 36 سال، متوسط سواد آنها در حد آموزش ابتدایی و 38% آنها زن بودند. نقشه های تفسیری حاصل ضمن تعیین چهار منطقه گویشی شمال غربی، غربی، شمال شرقی، و جنوب مرکز با آلفای کرنباخ 84/0، نشان می دهد که واکه های پیشین /i/ و /a/، بیشترین شاخص تأثیر را در گوناگو نی های منطقه ای دارند.
۳.

اعتبارسنجی گویش سنجی کرانه جنوب خاوری دریای مازندران به روش بسامد آوایی هوپنبرووِرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش شناسی زبان مازندرانی زبان شناسی رایانشی روش بسامد آوایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۱ تعداد دانلود : ۵۲۴
در مقام بررسی های نوپای گویش شناسی رایانشی، داده های زبان مازندرانی -مستخرج از طرح ملّی اطلس زبانی ایران- با اعمال الگوریتم لِوِنشتین کاوش، و منطقه های گویشی در دامنه شمالی رشته کوه های البرز مکان یابی شده است. در این مقاله کوشیده ایم با واکاوی داده ها به روش تحلیل بسامد واکه، ضمن تشخیص متغیّرهای آواییِ مسبّب تفاوت های گویشی منطقه ای، پایایی و اعتبار یافته های گویش سنجی را بیازماییم؛ پژوهش حاضر، مبتنی بر روش توصیفی هم زمانی و به لحاظ دادگان میدانی است. موادّ زبانی متشکل از 113 مصاحبه است. میانگین سِنّی گویشوران 42 سال، متوسّط سواد آنها در حدّ آموزش ابتدایی و 34% آنها زن بودند. نقشه های بازنمودی و تفسیری حاصل، ضمن تأیید اعتبار یافته های پژوهش های پیشین با آلفای کرنباخ 84/0، تظاهر منطقه های گویشی را پشتیبانی می کند و بیانگر پایایی روش تحقیق و روایی پژوهش است.
۴.

بررسی کاربرد زبان های مازندرانی و فارسی در شهر جویبار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت زبان فارسی بافت اجتماعی کاربرد زبان زبان مازندرانی شهر جویبار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۷ تعداد دانلود : ۶۰۳
هدف پژوهش حاضر بررسی کاربرد زبان های فارسی و مازندرانی در بافت های تعاملی مختلف در میان گویش وران مازندرانی شهر جویبار است. پرسش اصلی این است که کاربرد زبان مازندرانی و فارسی، با توجه به متغیرهای سن و جنسیت در بافت های مختلف اجتماعی، چه تفاوت هایی دارند. نمونة آماری پژوهش حاضر 100 گویش ور جویباری (50 مرد و 50 زن) می باشند که خود به دو گروه 25 نفره، والدین (میانگین سنی 39 سال) و فرزندان (میانگین سنی 16 سال)، تقسیم و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته در سال 1388 گردآوری شده و از آزمون های آماری غیر پارامتریک «کولموگورف اسمیرنوف» و «خی دو» برای مقایسه استفاده شده است. بررسی پاسخ های ارائه شده نشان می دهد که به طور کلی گرایش به کاربرد زبان فارسی در میان مادران بیش تر از پدران و در میان دختران بیش تر از پسران است. بررسی تأثیر متغیر جنسیت در مجموع داده ها با استفاده از آزمون آماری خی دو نشان می دهد که تفاوت بین مردان و زنان در کاربرد زبان فارسی و مازندرانی در سطح P≤0/001 است. تفاوت کاربرد فارسی و مازندرانی بین والدین و فرزندان در سطح P≤0/001 معنادار است. در نمونه مورد بررسی در این پژوهش، تأثیر بافت بر کاربرد زبان معنادار نیست.
۵.

فعل در زبان دوبیتی های امیر پازواری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعل زبان های ایرانی امیر پازواری زبان مازندرانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر کلاسیک دوبیتی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی واژگانی
تعداد بازدید : ۱۴۲۶ تعداد دانلود : ۹۲۰
زبان مازندرانی یکی از زبان های رایج در کشور ایران است که از دیرباز با وجود تعامل با دیگر زبان های ایرانی توانسته است ساختار و ماهیت خود را حفظ کند و به عنوان یکی از زبان های زنده دنیا به پویایی خود ادامه دهد؛ ولی با وجود شناخت و بررسی قواعد زبانی حاکم بر آن، در محافل علمی مهجور مانده است. نگارندگان در تحقیق حاضر با مطالعه اشعار امیر پازواری – شاعر مازندرانی عصر صفویه-  علاوه بر استخراج و دسته بندی قواعد زبان طبری، آثار این شاعر را با رویکردی سبک شناسانه بررسی کرده اند. آنچه با نگرش توصیفی -تحلیلی به دوبیتی های امیر پازواری در این نوشتار به دست آمده، بیانگر آن است که سیستم فعل در زبان طبری جدید، به ویژه در آثار امیر پازواری در مبنا شامل دو مضارع و ماضی و چهار وجه اخباری، امری، التزامی و شرطی است. از نظر زمانی در چهار قسم حال، گذشته، آینده (شکل خاصی برای تشکیل ندارد) و نقلی تقسیم می شود و از نظر شکلی فقط به صورت حال، گذشته، نقلی و شرطی است. افعال از نظر ترکیب به صورت زمان های ساده و مرکب هستند. در مجموع نتایج نشان دهنده اثرپذیری اندک این زبان از زبان های رایج اطرافش به خصوص فارسی معیار و در نتیجه ثبات تاریخی آن زبان است.
۶.

راهکارهای مقابله با موانع کاربرد زبان های محلی و شکل گیری هویت قومی در شبکه های استانی صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت قومی زبان مازندرانی شبکه استانی زبان معیار انسجام اجتماعی - سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۷ تعداد دانلود : ۹۱۳
هویت های قومی و نسبت آن با هویت ملی یکی از مسائل اساسی در کشورهای چند قومیتی به شمار می آید که می تواند بر روی همبستگی و انسجام ملی در این کشورها تاثیر بگذارد. حفظ و ترویج عناصر فرهنگی اقوام مختلف کشور از مهمترین اهداف راه اندازی شبکه های استانی صداوسیما بوده است. با وجود این، کاربرد گونه های زبانی بومی در این شبکه ها همواره با موانعی روبرو بوده که افزایش دانش برنامه سازان و بهره گیری از رهنمودهای آنها بی تردید در رفع آنها بسیار مؤثر خواهد بود. هدف کلی این پژوهش، شناخت دیدگاه ها و راهکارهای پیشنهادی زبان شناسان در مورد کاربرد زبان محلی در برنامه های شبکه استانی مازندران است. این پژوهش، یک تحقیق کاربردی با رویکردی کیفی است که به روش مصاحبه عمیق و با استفاده از نمونه گیری هدفمند صورت گرفته است. به موجب یافته های پژوهش، به طور کلی تأسیس نهادی که متولی تمام امور مربوط به فرهنگ و زبان مازندرانی ازجمله برنامه ریزی زبانی، تعیین گونه زبانی مشترک و صورت نوشتاری مربوط به آن باشد، اصلی ترین راه حل مشکلات موجود است. به اعتقاد صاحب نظران، در سطح شبکه استانی نیز افزایش آگاهی برنامه سازان، استفاده هوشمندانه و حرفه ای از ظرفیت های کم نظیر زبان محلی در برنامه های طنز، کاربرد سطوح متعالی تر طنز (طنز موقعیت) و اتخاذ گونه زبانی مشترک ضمن احترام به همه تنوعات گویشی موجود و انعکاس آنها در برنامه ها، تدابیر رسانه ای مؤثری برای حفظ زبان محلی، افزایش نگرش مثبت زبانی و رضایت مخاطبان از شبکه مازندران خواهد بود.
۷.

بررسی بازنمایی زبانی رویداد حرکت از منظر زبانشناسی شناختی: بررسی موردی افعال حرکتی در زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنی شناسی شناختی رویدادهای حرکتی زبان مازندرانی الگوهای واژگانی شدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۱۸۹
این پژوهش به ماهیت معنی شناختی افعال حرکتی زبان مازندرانی با تأکید بر الگوی غالب برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه مسیر و حرکت، چگونگی بازنمایی اطلاعات چندگانه مسیر و اطلاعات چندگانه شیوه می پردازد. از آنجاکه تقریباً همه پژوهش ها در مورد معنی شناسی افعال حرکتی زبان ها و گویش های ایرانی با تکیه بر رویکرد شناختی و الگوهای واژگانی شدگی تالمی (1985 و 2000ب)، درباره زبان فارسی انجام گرفته اند، پژوهش حاضر می تواند گامی در راستای پر کردن این خلأ در زمینه دیگر زبان ها و گویش های ایرانی و نقطه شروعی در این رابطه باشد. رویکرد این پژوهش به فعل های حرکتی زبان مازندرانی به ویژه افعال غیرساده همسو با دیدگاه ازکیا و همکاران (1394) در باب فعل غیرساده حرکتی در زبان فارسی در چارچوب الگوهای واژگانی-شدگی شکل گرفته است. در پژوهش حاضر، افعال ساده و غیرساده واژگانی شده در یک گروه و در برابر افعال غیرساده تابع دار قرار می گیرند. 140 فعل حرکتی پیکره این پژوهش شامل 39 فعل ساده، 57 فعل غیرساده واژگانی شده و 44 فعل غیرساده تابع دار هستند. پرسش اصلی این پژوهش آن است که الگوی غالب برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه، مسیر و حرکت در زبان مازندرانی چیست؟ در نتیجه این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که در زبان مازندرانی نمی توان الگوی غالبی برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه، مسیر و حرکت تعیین کرد. افعال حرکتی تقریباً به یک میزان این اطلاعات را واژگانی می کنند. بر اساس این پژوهش، از 140 فعل حرکتی مازندران تعداد 96 فعل (57/68 درصد کل افعال) واژگانی شده اند و 44 فعل (43/31 درصد کل افعال) تابع دار هستند.
۸.

تحول فاءِ اعجمی یا صامت دولبی سایشی واک دار β از زبان طبری کهن تا زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی تاریخی زبان های ایرانی زبان طبری زبان مازندرانی متون کهن طبری فاء اعجمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۷
از میان زبان های ایرانی دوره میانه که دارای واج گونه سایشی دولبی واک دار β هستند، می توان به سغدی، پهلوی اشکانی، فارسی میانه ترفانی و بلخی اشاره کرد. واج مذکور که نزد قدما به فاءِ اعجمی نیز معروف است، در متون اولیه اسلامی به صورت «ڤ»، «ف» و صورت تصحیف شده آن، «ق» مضبوط است. اما نکته قابلِ توجه این است که زبان فارسی میانه نشانه ای برای این صامت در خط پهلوی ندارد. به همین دلیل، می توانیم ادعا کنیم که این واج حاصل تحول خودِ زبان طبری در دوره نو و با کمی تسامح، نیای همین زبان در دوره میانه بوده است. علی رغم آنچه از متون فارسی قرون اولیه اسلامی درمورد این صامت به دست آمده و درباره آن مطالب متعددی نگاشته شده، از وجود چنین صامتی در زبان طبری، هیچ صحبتی به میان نیامده است. کلماتی مانند «*سَفزه» و «اَفروج» که در متون کهن طبری ثبت شده اند، به روشنی نشان دهنده این صامت در این زبان هستند. همچنین می دانیم که واج گونه β، زمان زیادی در زبان های ایرانی نو باقی نمانده و در گونه های مختلف زبان فارسی، به واج های p، b، v و f بدل شده است. اما در زبان طبری کهن و برخی واژه ها در گویش های مازندران، تحول آوایی دیگری رخ داده که حاصل آن به تولید مصوت ō̆ یا ū̆ انجامیده است، مانند «اوروج o/urūj»، «شو šō»، «اوou/o »، «اوکَتَن o/ukatan»، «فَرسیو farsiyo» و «لو lu». در این مقاله، قصد داریم با رویکرد زبان شناسی تاریخی، وجود فاءِ اعجمی در زبان طبری و بقایای آن در زبان مازندرانی را اثبات کنیم و به تبیین قواعدی بپردازیم که توجیه کننده این تحول آوایی رخ داده در زبان طبری باشد. همچنین موارد استثنا زبان طبری را مرور می کنیم و درنهایت، به قاعده ای که جایگزین تحول یادشده گشته است، اشاره خواهیم کرد. سرانجام از میان همین یافته ها، به شناسایی دوره های تحول زبان طبری دست خواهیم یافت.