مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
زبان معیار
حوزههای تخصصی:
این نوشته که با طرح پرسشی بنیادین در باره امکان سنجش درجه سختگی و معیاری زبان و نیز مقایسه زبانها از حیث درجه معیاری آغاز می شود، در پی روشن ساختن مفهوم درجه معیاری و نیز به دست آوردن ملاکها و ضوابطی معتبر و عینی برای این امر است. این ملاکها با در نظر داشتن چارچوب نظری پیشنهادی فرگوسن و نیز ویژگیهای آرمانی زبان معیار تعیین شده، و با توجه به آن، چارچوبی نظری به دست داده شده و گونه معیار فارسی در این چارچوب از دید کلان بررسی گردیده است. ملاکهای پیشنهادی در این چارچوب نظری چهار دسته است: الف) ملاکهای مربوط به نحوه کاربرد زبان و گستره آن ب) ملاکهای مربوط به میزان انعطاف و سختگیری در تدوین و تثبیت زبان ج) ملاکهای مربوط به موقعیت زبان معیار در جامعه زبانی د) ملاکهای مرتبط با پذیرش زبان معیار از سوی مردم. نتیجه پژوهش این است که زبان فارسی از حیث درجه معیاری با توجه به دسته الف و ب وضعیتی نه چندان مطلوب اما رو به رشد و با توجه به دسته ج و د وضعیتی مطلوب دارد.
مبانی سبکشناسی شعر
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۶ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
در سبکشناسی شعر سه عنصر سبک، شعر و، به تبع آن، زبان مندرج است. این هر سه مفاهیمی سیّال و دستخوش تحوّلاند. نوآوری در سبک با انتخاب یا هنجارگریزی و یا هر دو مقارنه دارد. لذا مطالعه سبکی باید مسبوق به آگاهی از هنجار و کدهای پیشینی یا دستگاه وسایل باشد؛ یعنی نخست باید دید که شاعر در کدام چارچوب زبانی و سنّتی جای گرفته، کدام امکانات زبانی و بیانی و ساختاری در دسترس اوست تا سپس بازشناخت که از این امکانات چه عناصری را برگزیده، در آنها چه تصرّفاتی کرده و نقش این تصرّفات در پیام او چیست. در این نوشتار، ضمن تأکید بر ثابت ماندن مفهوم سبک به رغم تحوّل و تطوّر آن، از مباحثی چون مفاهیم مربوط به سبک، بازشناسی عناصر سبکی، سبکشناسی علمی، رابطه مکتب و سبک، نسبت میان سبک و ذهنیّت؛ نقش سبکشناسی در مطالعه زبان ادبی؛ سبک جمعی و سبک شخصی و سبک به عنوان ابزار فردیّتساز گفتوگو میشود. هدف از این مقاله تأمّلاتی درباره مبانی سبکشناسی شعر با در نظر داشتن تازهترین نظریات مربوط به آن است.
بررسی میزان هم خوانی زبان پیام کوتاه با زبان فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"امروزه تلفن همراه، به عنوان مدرنترین ابزار ارتباطی شخصی، با امکانات وسیع، آسان و ارزان، کاربرد ویژهای دارد. از جمله کاربردهای خاص این وسیله ارتباطی، اساماس (ارسال پیام کوتاه) است که با مقاصد متفاوت در مواقع گوناگون از آن استفاده می شود. در این مقاله سعی شده است تا پیامهای کوتاه از منظر زبان شناسی بررسی شود و به روش تحلیل محتوا، میزان هم خوانی دستوری و معنایی پیامهای کوتاه با زبان فارسی معیار و همچنین نوع مضامین (جملات قصار، عاشقانه، پیام تسلیت و تبریک، طنز و جوک) و نوع نگارش آنها (فارسی، انگلیسی و فینگلیش) بررسی شود. جامعه آماری این پژوهش، پیامهای کوتاه دریافت شده در شش ماه اول سال 1387 است که تعداد 1795 پیام کوتاه نمونه آماری را تشکیل داده و تحلیل شده است. مقایسه پیامک های فارسی و پیامک های استفاده شده در جوامع دیگر و به ویژه در کشورهای انگلیسی زبان، نشان دهنده این است که هنوز در زبان فارسی، گونه خاصی با نام گونه پیام کوتاه شکل نگرفته است. میانگین 8/7 جمله در هر پیامک (1795 پیامک مطالعه شده 14028 جمله را شامل بودند) و میانگین 5/26 واژه در هر پیامک (1795 پیامک مطالعه شده 47446 واژه را شامل بودند) میانگین های مناسبی برای دلالت بر اصطلاح «پیامک» نیست. نتیجه دیگر اینکه در حال حاضر، تمایل عمومی بر نگارش اکثریت پیامکها به خط فارسی است. ولی همچنان پیامک های زیادی نیز به خط «فینگلیش» ارسال می شود.
"
نکاتی چند درباره ویرایش متون درسی
حوزههای تخصصی:
کتب درسی سهم چشمگیری در عرصه نشر دارند و مخاطبان آن غالباً قشرهای فرهیخته فرهنگی و دانشگاهیاند. بدیهی است که مؤلفان و ویراستاران باید با دقت و وسواس بیشتر به تالیف و پیرایش زبان آنها بپردازند و علاوه بر غنا بخشیدن به محتوا، انضباط ساختاری و استواری زبان را که شاخص اصلی این کتابهاست، برقرار کنند.
این مقاله درصدد ارائه برخی نکات ویرایشی است که در شکل دهی این متون نقش برجسته ای دارند. در بخش نخست، ضمن تاکید بر ضرورت رعایت زبان معیار در کتب درسی، به سه ویژگی اصلی این نوع زبان: بینشانگی، نامهجوری، تعادل در تعامل با واژگان بیگانه میپردازیم. در بخش دوم، برخی مسائل ویرایش ساختاری متن، از قبیل: برقراری نظم و ترتیب مطالب، ممانعت از زیاده گویی، ایجاد هماهنگی در متن، تعیین پاراگرافها، برطرف کردن ابهامهای متن و مستندسازی ارائه میشود. این مقاله توجه ویراستاران را علاوه بر واژه و جمله، به واحدهای فراجمله ای متن جلب میکند.
بررسی روش های ابن ابی الحدید در فهم متن نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شرح های مشهور نهج البلاغه، شرح ابن ابی الحدید معتزلی است. او در این اثر، برای تفسیر کلام امیر مؤمنان توجه ویژه ای مبذول داشته، و اساس کار خود را بر قواعد و مؤلفه هایی بنا نهاده تا شرح کلام در جایگاه خویش خوش نشیند. پژوهش حاضر، به دنبال آن است تا نشان دهد وی در شرح خود، راه تقلید و نقل صرف را پیش گرفته، اما در عین حال به اجتهاد خود، کلام امیر مؤمنان را شرح کرده است. در این پژوهش، ضمن بررسی مؤلفه های مهم موجود نزد شارح در تفسیر کلام امام؛ از قبیل یافتن عناصر مهم مشترک در شرح، مانند بیان فضای درونی و بیرونی روایت، به بررسی منهج حدیثی وی پرداخته شده با بیان این نکته که وی از مجموعه روایات در شرح کلام و نیز از احادیث پیامبر ، ائمه معصومین ، صحابه و تابعین و... در همانندسازی با کلام امام، روایات در تبیین واژگان و مفردات و تشخیص اعراب و... استفاده کرده است. گفتنی است که شارح نسبت به احادیث مربوط به اخلاق، با تساهل و تسامح گذشته، اما در مورد احادیث تاریخی یا کلامی خود را نقّاد نشان داده است.
مقایسة فرایندهای واجی همخوان های گویش لری بالاگریوه با فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، شناسایی برخی از فرایندهای واجی موجود در همخوانهای گویش لری بالاگریوه و مقایسة آن با فارسی معیار است. لری بالاگریوه گویش قومی با همین نام است که در مناطق جنوب و جنوب شرقی لرستان، جنوب و شرق ایلام و شمال خوزستان سکونت دارند. این گویش یکی از دو گونة رایج لری در شهر خرمآباد استان لرستان است. دادهها از طریق مصاحبه با چهار گویشور، هریک به مدت یک ساعت، گردآوری شده است. به علاوه، یکی از نگارندگان نیز گویشور این گویش است. دادهها برمبنای الفبای بینالمللی IPA آوانگاری شده و روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. فرایندها در چارچوب واج شناسی زایشی و واج شناسی خودواحد ارائه میشوند. فرایندهای همگونی، ناهمگونی، خنثیشدگی، تضعیف، حذف، درج و قلب از فرایندهای همخوانی بررسی شده در این مقاله هستند. به منظور یافتن فرایندهای واجی، به جز مطالعات آوایی، برخی ملاحظات ساخت واژی نیز به ضرورت تحقیق در این بررسی گنجانده شده است. در این گویش فرایندهای تضعیف و حذف از سایر فرایندها فعالترند.
سعدی و زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی زبان فارسی نوین که بعد از اسلام در ایران شکل گرفت و سعدی به عنوان یکی از گویندگان این زبان ، میپردازد. نویسنده مقاله زبان سعدی را بر اساس شواهد شعری و یافتههای خود و در مقایسه با شاعرانی چون مولانا، زبانی معیار و به دور از کاربردهای حوزهای میداند و اشاره میکند واژههایی که سعدی استفاده کرده از مقوله واژههای کم کاربرد یا نادر نیستند و به طور مکرر استفاده شدهاند.
جادوی نحو در غزل سعدی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده بر آن است تا از منظری به کلام سعدی بپردازد که بتواند به دریافتی سبک شناسانه از نحو سعدی در غزلیات دست یابد. وی اشاره می کند که یکی از مسایلی که درباره کلام سعدی بسیار مطرح می شود، سبک طبیعی یا نحوی معیار است. شعر سعدی به نحو معیار یا نظم پایه زبان فارسی بسیار نزدیک است. از ویژگی های دیگر سخن او، کاربرد تمهیدات پیوندی است که در واقع استفاده از آن دسته از عناصر زبانی است که بندها و بخش های کلام را به هم متصل می کند.
بررسی تطبیقی اصطلاحات حوزه دستور انگلیسی- فارسی از دیدگاه معیارسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی تطبیقی و مقایسه ای فرهنگ های تخصصی زبانشناسی انگلیسی– انگلیسی با فرهنگ های تخصصی زبانشناسی انگلیسی– فارسی از لحاظ کمّی، مشخص گردید که تعداد اصطلاحات موجود در منابع فارسی به نسبت منابع انگلیسی بسیار اندک است و فقدان اصطلاحات و تعریف های توصیفی آشکار است که باید به واژه گزینی و اصطلاح سازی، طبق اصول و ضوابط واژه گزینی پرداخته شود. بر این اساس، تهیّه فرهنگ جامع و کامل این رشته بر مبنای اصول اصطلاح نامه نویسی و فرهنگ نگاری بسیار ضروری است. در این پژوهش، به واژه گزینی پیشنهادی تعداد واژگانی که معادل یابی نشده اند، طبق اصول و ضوابط واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، پرداخته است. در بررسی مقایسه ای فرهنگ های تخصصی زبانشناسی وجود نابسامانی، تعدّد اصطلاحی، تکثّر مفهومی، وجود یک اصطلاح برای چند واژه، محرز است. چنین وضعیتی، محدودیت و نقص دانسته ها و خلط های معنایی و اختلال در امر نمایه سازی، پردازش و بازیابی اطلاعات را به دنبال خواهد داشت.در این پژوهش، با مقایسه واژگان مصوب فرهنگستان و فرهنگ های تخصصی انگلیسی – فارسی و واژه نامه های ضمیمه شده در کتاب های تخصصی زبانشناسی بهترین واژه را طبق اصول و ضوابط واژه گزینی فرهنگستان، انتخاب و پیشنهاد داده است.در این پژوهش، به این نتیجه کلی می رسیم که یکی از فرآیندهای اصلی مؤثر در بالا بردن پایگاه یک زبان استانداردسازی است که می توان از آن به عنوان ابزاری مؤثر جهت بهبود و نظم بخشی به تعاریف و نظام مفاهیم و نیز اصلاح خلاءهای واژگانی زبان فارسی، کمک گرفت. بدین لحاظ پرداختن به راهکارهای ممکن جهت معیارسازی اصطلاحات حوزه زبانشناسی ضروری می باشد.
جابه جایی ضمیر شخصی متصل در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی از زبان معیار، انحراف از قوانین حاکم بر همنشینیِ واژه ها، افزودنِ قاعده هایی به برونه زبانِ معیار، به هم ریختنِ نحوِ جمله ها و دخل و تصرّف در ساختمانِ دستوریِ زبان معمول و متعارف، مجموعه روش هایی است که اغلبِ شاعران برای رسیدن به زبان شعر از آن بهره می برند. اصولاً به کارگیریِ روش هایی در زبان، که توجهِ مخاطب را از پیام، به زبان معطوف می کند، منجر به برجسته سازیِ زبانِ شعر می شود و این برجسته سازی ها به دو شکلِ هنجارگریزی و قاعده افزایی صورت می گیرند. هنجارگریزی نیز خود انواعی دارد که اغلب با جابه جایی اجزا و ارکان در حوزه های مختلفِ دستوری ایجاد می شود. در این میان، ضمایر شخصی متصل که نقش مندی دستوری آن ها، موقعیّت مکانیِ ویژه ای برایشان رقم می زند، به دلیلِ انعطاف پذیریِ بالایی که در تغییر موقعیّت مکانی از خود نشان می دهند، همواره بسترِ مناسبی برای دخل و تصرّفِ شاعران بوده و هنجارشکنی ها و گریز از قواعد در تعیین موقعیّت مکانی این گونه ضمایر، تنوّعی چشمگیر در کاربردِ آن ها ایجاد کرده که بخشی از آن تنوّع در زبان شعر کشف و ثبت شده است.
الگوهای زبانی غیر معیار فارسی در مکاتبات اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان وسیلة ارتباطی است و هدف مهمی چون انتقال پیام از مجرای آن صورت می گیرد. مقتضیات زندگی امروز، تکالیف و وظایف جدید و متنوعی بر دوش زبان گذاشته است و زبان فارسی نیز همچون زبان های دیگر گونه هایی چون گونة رسانه ای و مکاتبات اداری را در خود جای داده است که نوشتار سالم و منطبق با معیارها و هنجارهای اصیل فارسی در آن ها مورد انتظار است. این گونه ها به دلیل وسعت کاربرد و شمول، نوعی ابزار آموزشی زبان برای مخاطبان نیز محسوب می شوند؛ از این رو، توجه به الگوهای هنجارمند و صحیح در آن ها باعث گسترش زبان فارسی معیار در میان بکارگیران و مخاطبان آن ها می شود.
گونة اداری زبان از گونه هایی است که با نامه، بخش نامه، دستورالعمل، اطلاعیه و مواردی از این دست، پیام هایی را منتقل می کند. این گونه با این که ویژگی های خاص و اصطلاحات ویژه خود را دارد، اما در بسیاری از شئون، از جمله واژه ها و ساختار باید از فارسی معیار پیروی کند، اما بررسی ها نشان می دهد که این گونه نیست.
در این پژوهش 152 نامه و بخش نامه از مکاتبات اداری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری که مشتمل بر 1000 جمله بود، بررسی و الگوهای غیر معیار در سه سطح ویرایش فنی، زبانی و بلاغی تحلیل شد و ضمن نشان دادن صورت معیار آن ها پیشنهادهایی برای بهبود وضع نگارش مکاتبات اداری داده شد.
مطابق بررسی حاضر بیشترین کاربردهای غیر معیار به ترتیب در حوزة ویرایش زبانی، فنی و پس از آن بلاغی بوده که لزوم توجه بیشتر به آن ها در آموزش و پژوهش آشکار می شود.
ارائه الگوی مدیریتی مطلوب در رسانه برای دستیابی به اهداف سال همت و کار مضاعف با تلفیق اثربخشی الگوهای مدیریت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج پژوهش حاضر که در گام نخست، با استفاده از نظر خبرگان (به روش بازتابی) و در مرحله اول، از طریق پرسشنامه و در مرحله دوم، به وسیله ارائه نتایج و بازنگری در تعریف به دست آمد، نشان داد که اهداف کار و همت مضاعف، بر مفاهیم مدیریتی اثربخشی، بهره وری و کارایی منطبق است. پس از درک چیستی این اهداف، در گام دوم، الگوهای مختلف مدیریت سازمانی که قابلیت پوشش دادن به این سه مفهوم را در حوزه رسانه ها داشتند، بررسی شدند و با استفاده از تطبیق دو رویکرد منبع بنیان و دانش بنیان، به استخراج عناصری از آنها برای طراحی مدل مطلوب مدیریتی در رسانه پرداخته شد. در پایان، به طراحی و پیشنهاد چارچوبی برای طرح یک الگوی مدیریتی مناسب برای سازمان های رسانه ای اقدام شد که بر اساس آن، کارایی و اثربخشی در جریان فرایندهای تخصصی رسانه ای و مدیریت محیط داخلی، سبب ایجاد بهره وری می شود. تعامل سازمان با محیط خارجی نیز موجب سودآوری بهره وریِ حاصل می شود. در نهایت تلفیق این دو، به عملکرد مورد انتظار می انجامد که اهداف کار و همت مضاعف از طریق آن برآورده می شود.
خوانشی تازه در تقابل زبان رسانه و معیار و تأثیر آن بر ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مطبوعات سپر دفاعی زبان عربی معیار است، به این معنا که ساخت های واژگانی و بافت های نحوی جدیدی که از رهگذر ترجمه از زبان های خارجی به زبان عربی وارد می شوند، ابتدا در زبان مطبوعات مطرح می شوند و پس از پذیرش مطبوعاتی و رسانه ای به زبان عربی معیار راه پیدا می کنند. این مقاله در پی آن است تا با بر شمردن آن بافت ها به تقاوت های ساختاری این زبان با زبان عربی معیار اشاره کند و تأثیری را که می تواند این تفاوت ها بر متن ترجمه بگذارد، مورد بررسی قرار دهد. از جمله این تأثیرات منفی می توان به گسترش دایرة اشتقاق، پیدایش تعابیر و اصطلاحات خاص، کم توجّهی به قواعد عربی و مجوّز ورود اصطلاحات خارجی و... اشاره کرد که می توانند باعث گمراهی مترجمان شوند. تفاوت عمدة زبان مطبوعات با زبان معیار را می توان به صورت کلّی در سه حوزه تقسیم بندی کرد: ساختارهای سهولت آمیز، ساختارهای وارداتی، و ساختارهای برگرفته از زبان محاوره ای که تأثیر زبان مطبوعات بر ترجمه بیشتر در سطح ساختارهای سهولت آمیز و ساختارهای وارداتی قابل بررسی و تحلیل است.
کاربرد صفت در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی از زبان معیار، انحراف از قوانین حاکم بر همنشینی واژه ها، افزودن قاعده هایی به برونه زبان معیار، به هم ریختن نحو جمله ها و دخل وتصرّف در ساختمان دستوری زبان معمول و متعارف، مجموعه روش هایی است که اغلب شاعران برای برجسته سازی زبان از آن بهره می برند. این برجسته سازی ها به شکل هنجارگریزی هایی صورت می گیرد که خود انواع گوناگونی دارد؛ چون هنجارگریزی نحوی، که کاربردهای خاصّ صفت، زیرمجموعه آن قرار می گیرد. صفت که نقشی فرعی در ساختمان جمله دارد، به دلیل انعطاف پذیری بالا، همواره بستر مناسبی برای دخل وتصرّف شاعران بوده و هنجارشکنی های شاعران در این حوزه، به ویژه در شعر معاصر، تنوّعی چشمگیر در کاربرد صفات ایجاد کرده است.در این پژوهش، با بررسی گونه های انحراف از قوانین حاکم بر کاربرد انواع صفت در شعر معاصر، به اهمیّت صفتدر هنجارگریزی پرداختیم. افزون بر آن، نقش صفت را نیز در غنای دستاوردهای زبانی شعر فارسی بررسی کردیم، و همچنین نشان دادیم که اغلب گونه های هنجارگریزی در ساختمان صفات، در ادبیات قدیم اعمّ از نظم و نثر سابقه دارد و این نوع دخل وتصرف ها، عملاً رویکردی به سازه های زبانی کهن محسوب می شود.
مقایسه معیارسازی زبان فارسی در دوره های پیش و پس از مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیارسازی زبان از دو شکل کلّی پیروی می کند؛ گاهی زبانی بدون دخالت مستقیم زبانی و تحت تأثیر عوامل گوناگون فرهنگی، سیاسی و اجتماعی معیار می شود و پایگاه معیاری خود را حفظ می کند و گاه این روند با نوعی برنامه ریزی و تدابیر ازپیش اندیشیده همراه است. معمولاً این دو شکل در روندهای معیارسازی زبان ها با هم در کارند و از این رو، این دو شکل را نه انواع معیارسازی که وجه های مختلف آن می نامیم. در این مقاله با مقایسه معیارسازی زبان فارسی در دوره های پیش و پس از مشروطه می کوشیم جنبه های مختلف معیارسازی برنامه ریزی شده در دوره معاصر را تبیین کنیم. هدف اصلی، روشن شدن جنبه های آگاهانه معیارسازی زبان فارسی در دوره معاصر در پرتو مقایسه آن با دوره پیش از مشروطه و فراهم کردن زمینه نقد برنامه ریزی برای معیارسازی زبان در دوره معاصر است. مقایسه این دو دوره با مروری بر زمینه های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر زبان همراه است و بر بنیاد دیدگاه هاگن درباره مراحل معیارسازی صورت پذیرفته است. معیارسازی در دوره پیش از مشروطه گرچه گاه با برنامه ریزی هایی همراه است و برخی فعالیت های معیارسازی پشتوانه ای از بصیرت زبانی، اجتماعی و فرهنگی دارد، در مجموع نوعی معیارسازی طبیعی به شمار می رود؛ بدین معنا که وجه برنامه ریزی شدة معیارسازی بر آن حاکم نیست. دوره پس از مشروطه، دوره معیارسازی برنامه ریزی شده است؛ هرچند برخی فعالیت های برنامه ریزی شده در این زمینه با توفیق همراه نیست و درمقابل، برخی روندهای طبیعی زبان فارسی را در پایگاه معیار حفظ می کند. این مقاله در بررسی خود دیدگاهی کلان برگزیده است و بر بنیاد نظریه های «زبان شناسی اجتماعی» و «جامعه شناسی زبان» استوار است.
بررسی انواع فعل در گویش لشنی
منبع:
رخسار زبان سال اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
۱۶۵- ۱۴۵
حوزههای تخصصی:
گوبش شناسی، شاخه ای از زبان شناسی علمی است که در محدوده دانش نوین زبان شناسی قرار می گیرد. گویش لشنی یکی از شاخه های گویش لری است و گویش لری هم یکی از گویش های جنوب غرب ایران است. این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی کوشش می کند انواع فعل در گویش لشنی را بررسی کند و با زبان فارسی معیار مقایسه کند؛ به همین منظور داده ها به روش میدانی از طریق مصاحبه با گویشوارن این زبان- به ویژه میانسالان و کهن سالان بین 45 تا 80 ساله - در شهرستان ارسنجان که از شهرستان های استان فارس است، به دست آمده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در این گویش همانند فارسی معیار سه زمان حال، گذشته و آینده وجود دارد اما به دلیل محاوره ای بودن و به دلیل قاعده کم کوشی، بیشتر برای نشان دادن کاری که در آینده انجام می پذیرد؛ از جمله ای با ساخت حال اخباری استفاده می-شود و قید مختص آینده به آن افزوده می شود. همچنین در این گویش برای منفی کردن فعل از ma/na و برای استمرار به جای /mi/ از /me/ بهره می گیرند. از پربسامدترین پیشوندهای فعل این گویش /me/ است.
بررسی ضمیر و انواع آن در گویش لشنی
منبع:
رخسار زبان سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
۱۴۶ – ۱۲۵
حوزههای تخصصی:
گویش شناسی، شاخه ای از زبان شناسی کاربردی است که خود نیز در محدودة دانش نوین زبان-شناسی قرار می گیرد. این علم به بررسی شیوه ها و تکنیک های عملی پژوهش های زبانی اختصاص دارد. گویش لشنی یکی از شاخه های گویش لری و گویش لری هم یکی از گویش-های جنوب غرب ایران و از گویشهای رایج استان فارس است که اکثریت مردم شهرستان ارسنجان به آن صحبت می کنند. این مقاله به بررسی ضمیر و شناسایی انواع آن در گویش لشنی می پردازد. در این مقاله سعی شده است به روش کتابخانه ای و میدانی از طریق مصاحبه با گویشوران کهنسال، انواع ضمیر بررسی، توصیف، تجزیه و تحلیل شود و با ضمیر در زبان فارسی معیار مقایسه گردد. نتایج نشان می دهد که در گویش لشنی ساخت ضمایر و کاربردشان تقریباً شبیه فارسی معیار است؛ گرچه بعضی ضمایر تفاوت هایی در واج دارند به ویژه در حذف «ن» که به علت قاعده کم کوشی می تواند باشد اما مهم ترین تفاوت ضمایر گویش لشنی با فارسی معیار در ضمایر شخصی متصل جمع است که در این ضمایر علاوه بر اینکه نون جمع حذف می شود، هنگامی که این ضمایر به صامت «میم» و «نون» می چسبند این دو صامت تکرار می شوند.
راهکارهای مقابله با موانع کاربرد زبان های محلی و شکل گیری هویت قومی در شبکه های استانی صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
159 - 181
حوزههای تخصصی:
هویت های قومی و نسبت آن با هویت ملی یکی از مسائل اساسی در کشورهای چند قومیتی به شمار می آید که می تواند بر روی همبستگی و انسجام ملی در این کشورها تاثیر بگذارد. حفظ و ترویج عناصر فرهنگی اقوام مختلف کشور از مهمترین اهداف راه اندازی شبکه های استانی صداوسیما بوده است. با وجود این، کاربرد گونه های زبانی بومی در این شبکه ها همواره با موانعی روبرو بوده که افزایش دانش برنامه سازان و بهره گیری از رهنمودهای آنها بی تردید در رفع آنها بسیار مؤثر خواهد بود. هدف کلی این پژوهش، شناخت دیدگاه ها و راهکارهای پیشنهادی زبان شناسان در مورد کاربرد زبان محلی در برنامه های شبکه استانی مازندران است. این پژوهش، یک تحقیق کاربردی با رویکردی کیفی است که به روش مصاحبه عمیق و با استفاده از نمونه گیری هدفمند صورت گرفته است. به موجب یافته های پژوهش، به طور کلی تأسیس نهادی که متولی تمام امور مربوط به فرهنگ و زبان مازندرانی ازجمله برنامه ریزی زبانی، تعیین گونه زبانی مشترک و صورت نوشتاری مربوط به آن باشد، اصلی ترین راه حل مشکلات موجود است. به اعتقاد صاحب نظران، در سطح شبکه استانی نیز افزایش آگاهی برنامه سازان، استفاده هوشمندانه و حرفه ای از ظرفیت های کم نظیر زبان محلی در برنامه های طنز، کاربرد سطوح متعالی تر طنز (طنز موقعیت) و اتخاذ گونه زبانی مشترک ضمن احترام به همه تنوعات گویشی موجود و انعکاس آنها در برنامه ها، تدابیر رسانه ای مؤثری برای حفظ زبان محلی، افزایش نگرش مثبت زبانی و رضایت مخاطبان از شبکه مازندران خواهد بود.
تحلیل زبان ادبی قرآن با تکیه بر نقد نظریه جدایی زبان ادبی از زبان عادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هجدهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
2 - 32
حوزههای تخصصی:
رسالت جهانی قرآن در هدایت بشر مستلزم به کارگیری زبانی است که بتواند با همه آنها سخن بگوید. این امکان را زبان ادبی فراهم می کند. از این رو، مقاله حاضر با روش تحلیلی- استنتاجی بر ادبی بودن زبان قرآن تأکید می کند و بر اساس نظریه جدایی ناپذیری زبان ادبی از زبان عادی، به تحلیل ماهیت و اقتضائات زبان ادبی آن پرداخته و بر خلاف رویکرد تفسیر بیانی معاصر، ویژگی های دیگری برای زبان ادبی قرآن تعریف می کند؛ ویژگی هایی مثل فراهنجاری، ابهام هنری، چند لایه بودن دلالت، تناسب بنیانی و واقعیت گرایی محض قرآن. این ویژگی ها، با تأیید ادبی بودن زبان قرآن نشان می دهند که تفاوت زبان قرآن با زبان عادی تنها ناشی از نقش و هدفی است که زبان در گفتمان قرآنی ایفا می کند.