مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
ادبیات قرآن
حوزه های تخصصی:
واژه پژوهی از روش های مورد استفاده در تفسیر موضوعی برای کشف و استخراج نظریه قرآن می باشد. که امروزه مورد توجه زیادی واقع شده، به ویژه در علم زبانشناسی و در حوزه معناشناسی؛زیرا از طریق این شیوه می توان در شبکه معنایی قرآن با بررسی واژگان در سیاق آیات به معنای جدیدی از واژه دست یافت که با معانی قبلی و خارج از شبکه قرآن اگر چه در مواردی هم پوشانی داشته، در مواردی نیز یک معنای نو و ابداعی که مختص دیدگاه قرآن است، ارائه می دهد. که این معنای جدید منجر به توسع معنایی 1واژه می شود.\nهدف از پژوهش حاضر بررسی واژه استهزا با روش توصیفی تحلیلی با استفاده از مطالعات واژه شناسانه از طریق لغت و تحلیل هم نشینی2 واژه ها در کنار یکدیگر و جانشینی3 است. به صورت بررسی این واژه و مشتقات آن در قرآن با تحلیل محتوایی آن بر پایه مطالعات درون متنی قرآن با توجه به سیاق آیات می باشد.یافته های قرآنی نشان داد: واژه استهزا با پاره ای از مفاهیم اعتقادی و اخلاقی ارتباط معنایی دارد و همین امر منجر به توسعه معنایی واژه در قرآن شده است. گرچه معنای لغوی مستخرج از کتب لغت تحت عنوان تمسخر و تحقیر در قرآن نیز به کار رفته است. امااز آنجا که توحید محور اصلی آیات قرآن است. بنابراین واژه ها در پرتو آن معنایی جدید می یابند. و واژه گان ترکیبی جدیدی مثل استهزا خدا، مطرح می شود. از هم نشینی استهزا با واژگان کفر و نفاق و ایمان و جانشینی آن با واژگان سخر و ضحک مکشوف شد که در دیدگاه قرآنی با دو نوع استهزا ممدوح و مذموم مواجهیم. که اولی جهت تربیت و آگاهی از سوی خدا و مومنان در مقابل استهزا کافران و به نوعی مجازات اینان است و دومی برای تحقیر و بی اعتنایی از سوی کافران و منافقان صورت می گیرد. این روابط معنایی با ظرافت های ادبی و تصویرپردازیهای هنری از معقول به محسوس و سایر آرایه های ادبی و آوایی، برجسته سازی و دارای وضوح معنا و زیبایی ساختاری و محتوایی گردید. و این نشان دهنده انسجام و اتساق لفظ و معناست.
تحلیل آواشناختی سجع در قرآن کریم از منظر انسجام بخشی به متن ( بررسی موردی سوره های طور، نجم، قمر، رحمن و واقعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با گستردگی مباحث زبان شناسی متن، افقهای نوینی در مطالعه ی متن قرآن گشوده شده است. انسجام یکی از معیارهای مهمی است که در متنیت متن دخیل بوده و در بحث های زبان شناسی متن نیز اهمیت زیادی یافته است و در سطوح مختلفی قابلیت بررسی دارد. یکی از بارزترین جلوه های انسجامی در قرآن کریم، انسجام آوایی حاصل از فواصل آیات است که با برقراری ارتباط و هماهنگی میان آیات، پیوند ناگسستنی میان آن برقرار کرده است، لذا با توجه به جایگاه برجسته ای که عامل آوایی سجع در ارتباط و یکپارچگی میان آیات دارد و با توجه به اینکه این عنصرآوایی بیشتر در حوزه ی بلاغت سنتی مورد توجه قرار گرفته و به جنبه ی انسجامی آن کمتر پرداخته شده است، لذا پژوهش حاضر بر آن است تا کارکرد انسجامی سجع را به شیوه ی توصیفی تحلیلی در چندسوره مورد بررسی قرار دهد، آن طورکه از نتایج پژوهش برمی آید، کارکرد آوایی سجع، نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری در ارتباط و به هم پیوستگی آیات دارد که توانسته در کنار دیگر عوامل انسجامی منجر به انسجام تمام متن سوره شود.
نشانه شناسی ادبی شخصیت فرعون در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی ادبی شخصیت، شاخه ای از نشانه شناسی در حوزه زبان محسوب می شود، که با استفاده از آن می توان به آگاهی عمیق تر و دقیق تری از دلالت های شخصیت دست یافت. قرآن کریم بعنوان برجسته ترین متن ادبی، سرشار از نشانه های زبانی است، که یکی از این نشانه ها، شخصیت های بسیاری است که در این کتاب ارزشمند آسمانی مستقیما ذکر شده اند. در این میان، شخصیت فرعون یکی از پر تکرار ترین شخصیت های قرآنی محسوب می شود. از این رو مطالعه نشانه شناختی این شخصیت، می تواند به شناخت چیستی، مفاهیم و دلالت هایی که در پس شخصیت فرعون نهفته است، بیانجامد.\nپژوهش حاضر بر اساس نظریه نشانه شناسی شخصیت فیلیپ هامون، نشانه شناس فرانسوی، شخصیت فرعون در قرآن کریم را با رویکرد نشانه شناسی و از حیث دال (نام، جایگاه نحوی، ضمائر و بعد بلاغی) و مدلول (صفات، کنش گفتاری و کنش رفتاری)، مورد مطالعه قرار داده است، و اثبات کرده است که: اسم، القاب و اوصاف شخصیت فرعون با کارکرد داستانی وی هم سو و هماهنگ است، و به واسطه پیوند علم نشانه شناسی و تأویل و درک و شناخت عمیق تر شخصیت فرعون، این تحقیق به فهم دقایق و ظرایف کاربست واژگان در قرآن کریم کمک می کند.
قرآن پیشگام در عرصه ی داستانک مطالعه موردی آیات 58و 59 سوره نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ملاحظه می شود که به میراث فرهنگ و تمدن اسلامی لباس جدیدی پوشانده شده و با ارائه آن در نظام و قالب و چارچوبی امروزین به عنوان ابداعات عالم غربی و محصول تفکر دانشمندان و نظریه پردازان غربی معرفی می شود؛ اما بررسی ها بیانگر این حقیقت است که برخی از آنچه ابداع غربی خوانده می شود، میراث اسلامی ماست که در لباسی نو به ما بازگردانده می شود. یکی از این موارد داستان خیلی کوتاه یا همان داستانک است که محصول ادبیات غربی در دوره معاصر خوانده می شود. بنا بر نظر شایع، داستانک در پاسخ به شرایط سال های پایانی قرن بیستم پا به عرصه ادبیات غربی گذارد و جنبش فرمالیسم اولین نظریات را درباره داستان خیلی کوتاه ابراز داشت، و سپس نگارش داستانک به آثار ادبی دیگر کشورها راه یافت. این در حالی است که با مراجعه به قرآن نمونه هایی با ویژگی های گونه ادبی داستانک دیده می شود. این داستانک ها گاه برشی از زندگی یکی از پیامبران الهی و گاه پدیده ای اجتماعی را دستمایه خود قرار داده و از این رهگذر هدف تربیتی ارشادی خود را دنبال می کند. یکی از نمونه های داستانک قرآنی، آیه 58 و 59 سوره مبارکه نحل است، که پدیده شوم زنده به گور کردن دختران را در کمتر از دو سطر در قالب داستانک به تصویر و نقد کشیده است. وجود چنین نمونه های فاخری از داستانک در قرآن کریم ادعای غربی و ابتکاری بودن این گونه ادبی را کاملا به حاشیه می راند.
طرحواره های تصویری در حوزه سفر زندگی دنیوی و اخروی در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ساخت های مفهومی مهم در پژوهش های معنی شناسان شناختی طرحواره های تصویری هستند. هر استعاره حاصل یک طرحواره مفهومی یا نگاشت بزرگ استعاری است. طرحواره های تصویری از تعامل انسان با جهان اطراف در ذهن وی شکل می گیرند. طرحواره های گوناگونی وجود دارد که بر درک استعاری ما از جهان تأثیر می گذارد و بسیاری از مفاهیم انتزاعی را به صورت استعاری ساختاربندی می کند. زندگی دنیوی و اخروی از جمله مفاهیمی است که در قرآن کریم به تفصیل مطرح شده است. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی – توصیفی انجام شده، به دنبال پاسخ این سوال است که طرحواره های تصویری در زبان قرآن در حوزه زندگی دنیوی و اخروی چگونه شکل گرفته اند؟ هدف نهایی تحقیق حاضر کشف و درک دقیق تر مفاهیم و معانی قرآنی است. نتایج نشان می دهدطرحواره های حرکتی، حجمی، قدرتی، موقعیت بالا و پایین، خطی، نزدیکی و دوری و موقعیت عقب و جلو در حوزه زندگی دنیوی و اخروی به کار رفته است.
تحلیل ساختار روایی داستان حضرت سلیمان(ع) و ملکه سبا بر پایه الگوی روایی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در الگوی روایی گریماس، به دنبال شناخت مراحل تولید تا دریافت معنا، ژرف ساخت روایت در قالب الگوی کنش و زنجیره ها و گزاره های متنوع مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از آن جا که بررسی و شناخت سازوکارهای تولید معنا در روایت داستان های قرآنی امری ضروری به نظر می رسد؛ بر همین اساس، در این جستار با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نظام روایی داستان حضرت سلیمان بر پایه ی الگوی روایی گریماس پرداخته ایم. در پی پاسخ گویی به این سؤال که آیا الگوی گریماس در تحلیل داستان قابلیت انطباق با داستان حضرت سلیمان(ع) و ملکه ی سبأ را دارد؟ آیا الگوی کنش و زنجیره ها و گزاره های روایی گریماس در تحلیل نمونه ای از قصص قرآنی کارایی دارد؟ این فرضیه مطرح است که نظریه گریماس در بررسی قصص قرآنی کارآمد بوده و الگوی کنش و زنجیره ها و گزاره های روایی نظریه گریماس با داستان مذکور منطبق می باشد. در این پژوهش در صدد آن نیستیم که ارزش قصص قرآنی را به سبب مطابقت با الگوی گریماس بدانیم بلکه در پی توصیف این نظام در سطح و عمق داستان حاضر هستیم تا از این رهگذر یکی دیگر از ابعاد ارزشمند قصص قرآنی تبیین و اثبات شود. هدف این پژوهش بررسی میزان انطباق مطالعات روایی گریماس با داستان مذکور و تحلیل ساختار روایی داستان بر پایه این نظریه است. نتایج تحقیق بیان گر این است که نظام گفتمانی روایی گریماس با داستان قرآنی مذکور هم گرایی داشته و منطبق است. **تاریخ دریافت 20/02/95 تاریخ پذیرش08/10/95 [1] استاد گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمیsedghi@tmu.ac.ir [2] نویسنده مسئول: دانشجوی دکتری دانشگاه خوارزمیganjazad@yahoo.com#,
بررسی فرآیند موسیقی جزء 30 قرآن کریم از دیدگاه نشانه – معناشناسی گفتمان (مبتنی بر الگوی تنشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار زبانی قرآن کریم، یک ساختار موسیقایی است که با کاربست بهترین و جذاب ترین شیوه ها به انتقال پیام و محتوای دینی خود دست یازیده است. ساختار تمام اجزاء و عناصر موسیقایی آن متناسب با یکدیگر و هماهنگ با محتوا و اغراض دینی آیات به کار گرفته شده و در القای هر چه بیشتر معانی و مفاهیم آیات قرآنی سهیم است. یکی از دانش هایی که می تواند راه جدیدی را در مطالعات قرآن کریم بگشاید و به فهم آن یاری رساند، نشانه - معناشناسی گفتمانی است. نشانه معناشناسی به منزله ی یکی از شیوه های نقد ادبی نو، برآیند نشانه شناسی ساختارگرا و نظام گفتمان روایی است که جریان تولید معنا را با شرایط حسّی- ادراکی پیوند می دهد. در این رویکرد، نشانه ها همراه با معانی به گونه هایی سیّال، پویا، متکثر و چند بعدی تبدیل می شوند. جستار حاضر درصدد است تا با رویکرد توصیفی– تحلیلی، چگونگی شکل گیری فرآیند تنشی گفتمان را در برخی آیات جزء 30 قرآن کریم و موسیقی حاصل از آیات و تأثیر آن در معانی را بررسی کند. نتایج بررسی این پژوهش بر اساس الگوی تنشی نشان می دهد که در برخی آیات، خداوند به طور مستقیم وارد فضای گفته پردازی شده و سبب خلق فشاره ی عاطفی شده است، و در این حالت آیات با سرعت بیشتری بیان می شوند اما گاه خداوند از فضای گفته پردازی خارج شده و به فضای گفته ای وارد می شود و سبب خلق گستره ی شناختی می شود و در نتیجه آیات با کندی ادا می شوند. بنابراین الگوی نشانه-معناشناسی می تواند به عنوان روشی کارآمد در تجزیه و تحلیل متن ادبی قرآن به کار رود و رویکردی نو در بررسی موسیقی آیات داشته باشد و زمینه ساز خوانش تازه ای از این متن الهی گردد.
پژوهشی در معنای «کلّا» در قرآن مجید(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از واژه های نسبتاً پرکاربرد در قرآن مجید، واژه «کلّا» است که 33 بار و در 15 سوره آمده است. دیدگاه رایج و مشهور، این واژه را به معنای ردع دانسته و در همه جای قرآن آن را «نه چنین است»، «هرگز» و نظیر اینها معنا می کند؛ در حالی که نحویان و مفسران درباره معنای این واژه اختلاف زیادی دارند. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، نُه دیدگاه در معنای «کلّا» شناسایی و آنها را بررسی کرده است. معانی شناسایی شده برای «کلّا» عبارت اند از: «ردع و زجر»، «حقاً»، «ألا»، «لا»ی نافیه، «ردّ»، «إی»، «نعم»، «قسم» و «سوف». نتیجه به دست آمده در مقاله این است که اولاً اصلی ترین معنای کلّا که در بیشتر 33 آیه قابل تطبیق است، معنای هشدار به مخاطب درباره جمله بعد از کلّاست؛ ثانیاً با تأیید معنای ردع، این واژه در قرآن ساختاری چندمعنایی دارد و در 11 آیه قابل حمل بر دو معنای ردع و زجر نسبت به جمله قبل و هشدار درباره جمله بعد است.
درآمدی تحلیلی بر نزول و تنزیل ادبی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نزول یا تنزّل قرآن کریم در وجوه مختلف زبانی، ادبی و روشی صورت گرفته است. در مقاله حاضر، با روشی توصیفی، تحلیلی و هرمنوتیکی کوشش شده که به ابعاد نظری و معانی مختلف نزول یا تنزیل ادبی قرآن پرداخته شود، و روش ها، عوامل مختلف این امر بازنمایی و اختصاراً تحلیل شود. نسبت ها، شباهت ها و تفاوت های زبان و ادبیات با زبان و ادبیات قرآن از مقدمات مقال است، و اهمّ اختلافات از حیث اهداف و انگیزه های هریک معرفی شده است. در بخش دوم، معانی و ابعاد متعدد نزول یا تنزیل ادبی قرآن، و برخی روش ها و دسته بندی های قابل ذکر در خصوص انواع و شیوه های تنزّل قرآن معرفی شده که در ساحت زبان و ادبیات قابل استنباط است. درنهایت با ذکر عوامل مختلف تنزیل ادبی قرآن، و با تأکید بر عوامل معطوف به خواننده، تأکید و تبیین شده است که چگونه توجه به مجموعه این نسبت ها و تفاوت ها، و معانی و ابعاد می تواند مخاطب را از قبول فرضیات اشتباه باز دارد و راه انتقاد بر آن فرضیات را بازگشایی کند.