فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در صرف تکواژبنیاد، تکواژ صفر به تکواژی گفته می شود که بار معنایی دارد، اما هیچ گونه تظاهر صوری ندارد؛ یعنی نه صورت آوایی دارد و نه صورت نوشتاری؛ به عنوان نمونه، کلمة «رفت» در زبان فارسی، فعل گذشتة سوم شخص مفرد است، اما در این کلمه هیچ نشانة صوری ای برای نشان دادن مشخصه های شخص و شمار وجود ندارد. گروهی از زبان شناسان کلمة «رفت» را به صورت [رفت-Ø]فعل تحلیل می کنند و مشخصه های شخص و شمار را به تکواژ صفر نسبت می دهند، اما تکواژ صفر از سوی بسیاری از محققان از جمله آرونوف (1976 و 1983)، لیبر (1981)، بائر (1983و 1988)، اشتکاور (1992) و ملچوک (1996)، به دلایل متعددی از جمله تعدد مقولات دستوری و تعدد معانی، مورد اعتراض قرار گرفته است. در این مقاله، ماهیت تکواژ صفر مورد بررسی دقیق تر قرار گرفته و مصادیق این تکواژ و شرایطی که زبان شناسان برای وجود آن مطرح کرده اند، معرفی شده است. آن گاه، پس از ارائة دلایلی که برای تأیید و رد تکواژ صفر برشمرده اند، با ارائة شواهد زبانی مشخص شده است که آنچه در منابع با عنوان «تکواژ صفر» می نامند، خلأای است بافتی در محور هم نشینی که گویشور با توجه به بافت زبانی و غیرزبانی ای که در دسترس دارد، آن را پر می کند.
مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در ضرب المثل های شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در پیکره ضرب المثل های شرق گیلان بر مبنای مدل «طرح واره های تصوری ایوانز و گرین» در چهارچوب معنی شناسی شناختی بررسی می شود. ضرب المثل ها به دلیل اهمیتی که در فرهنگ ها، انعکاس فرهنگ مردم و هویت فردی اجتماعی آنان دارند مقوله ای مهم در مطالعات زبانی محسوب می شوند. تداوم ضرب المثل ها طی زمان ها و فرهنگ ها حکایت از عملکرد شناختی (و جامعه شناختی) آن ها دارد. از آن جا که طرح واره های تصوری از مهم ترین سازوکارهای زبان در معنی شناسی شناختی محسوب می شوند و نیز در مورد چگونگی عملکرد آن ها در گویش های ایرانی مطالعه چندانی صورت نگرفته است، ضرورت انجام این پژوهش دوچندان می نمود. این پژوهش به روش توصیفی استقرایی است. شواهد به دست آمده نشان می دهند که انواع کلی طرح واره های مشخص شده توسط ایوانز و گرین از جمله طرح واره فضا، طرح واره مهارشدگی، طرح واره جابه جایی (حرکت)، طرح واره نیرو، طرح واره پیوستگی، طرح واره توازن، طرح واره همسانی، و طرح واره موجودیت در ضرب المثل های شرق گیلان یافت می شود.
ویژگیهای آکوستیکی و گفتاری مخارج صوتی زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های آکوستیکی گفتاری مخارج صوتی زبان روسی برای فارسی، به علت متفاوت بودن مخارج صوتی اهمیت بسیاری دارد. دانشجویان رشته های زبان خارجی، با ورود به محیط آموزشی دانشگاه، به مرحله مهمی در شکل دادن زندگی تخصصی خود قدم می گذارند. یادگیری اصول اولیه تلفظ اصوات زبان روسی از جنبه های مختلف در دوره های پایه و میانه حایز اهمیت است. نکته مهمی که دانشجویان کمتر به آن توجه دارند، عدم توجه کافی به اصل و ماهیت زبان که همانا گفتار است. دانشجویان به تفاوت هایی در اصوات روسی و فارسی پی می برند و هر یک به فراخور استعداد خود سعی بر فراگیری تلفظ صحیح زبان روسی دارند. اما تجربه نشان داده است که بی توجه به بعد نظریه شناخت اصوات، به جریان یادگیری عملی آن لطمه می زند، به ویژه آن که برخی اصوات که به نظر در هر دو زبان یکی اند مخارج صوتی یکسانی از نظر محل تولید ندارند. بنابراین ضرورت دارد برای کسب شایسته این مهارت مهم، ماهیت آن، که همانا صوت و گفتار است، در یک برنامه منسجم و به ترتیبی منطقی با برنامه ریزی های مناسب، تحقق و استمرار یابد. در این مقاله سعی شده است ترتیبی منطقی برای پروسه آموزش این موضوع ارایه شود و مراحل این ترتیب منطقی و نحوه وارد کردن دانشجو در برهه یادگیری به تفصیل مورد توجه قرار گرفته است. تجربه نشان داده است که مهارت گفتار و شنیدار نسبت به دو مهارت دیگر زبانی، یعنی نوشتن و خواندن، در نظام آموزشی ایران کمتر مورد توجه قرار می گیرد، در صورتی که اهمیت دو مهارت ذکر شده، به مراتب بیشتر و تسلط بر آن ها دارای پیچیدگی مضاعفی است.
همگرایی و دوزبانگونگی در گویش مازندرانی
حوزههای تخصصی:
گویش ها که یکی از ذخایر فرهنگی و ملی ایران محسوب می شوند در شرف زوال و نابودی
قرار گرفته اند؛ بنابراین جا دارد که پژوهشگران و سیاست گذاران آموزشی و فرهنگی آنها را مورد توجه خاص قرار دهند. با توجه به این رویکرد جدید، تلاش مقاله حاضر بر آن است که به مطالعه
و تشریح بعضی از جنبه های فرهنگی و اجتماعی که در زوال گویش مازندارنی نقش دارند بپردازد. پدیده های اجتماعی و فرهنگی بیشتر منجر به دو نوع تغییر در گویش می شوند: 1- تغییر تدریجی،
2- تغییر ناگهانی. در ابتدا با تحلیل مثالهایی از گویش مازندرانی، استدلال شد که عدم به کارگیری بعضی از عناصر واژگانی و اصطلاحات در گویش مازندارنی ناشی از تغییر شرایط زندگی بوده
که مختص به یک گویش یا یک زبان خاص نیست بلکه نشان دهنده تعامل زبان و محیط زندگی می باشد. در واقع، این پدیده تحول تدریجی هر زبان را نشان می دهد. در مرحله بعد با بررسی فرایند همگرا یی و موقعیتهای دوزبانگونگی، نشان داده می شود که بخش اعظم تغییرات گویش مازندرانی در نتیجه همگرایی آن به سمت زبان معیار حادث می شود که در نهایت امر به تغییر زبان یا زوال گویش منجر می گردد. در این رابطه ضمن تحلیل و برشمردن عوامل تغییر مورد بحث چنین نتیجه گیری شد که علاوه بر فرایندهای تجددگرایی، گاهی اِعمال بعضی از سیاستهای فرهنگی نادرست و قضاوتهای ارزشی غیر علمیِ مردم نیز می تواند موجب نابودی گویش ها گردد. با در نظر گرفتن این جنبه های گوناگون می توان امیدوار بود که با تغییر بعضی از نگرشهای کلیشه ای و اتخاذ راهکارها و تمهیدات آموزشی و فرهنگی مناسب بتوان تا حدی مانع بروز این فاجعه زبانی شد.
بررسی جایگاه و کاربرد زبان مازندرانی و نگرشهای گویشوران نسبت به آن در شهرستان آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سالهای اخیر بسیاری از زبان های محلی و اقلیت را در معرض خطر انقراض قرار داده و زبان های محلی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. امروزه در استان مازندران نیز شاهد فراگیری و کاربرد روزافزون فارسی و کاهش کاربرد مازندرانی در حوزه های مختلف هستیم و ادامه این روند می تواند تهدیدی برای موجودیت این زبان باشد. این پژوهش با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه به بررسی میزان کاربرد و فراگیری مازندرانی در چندین حوزه و در سه گروه سنی در شهر آمل پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در برخی حوزه های غیررسمی مانند خانواده مازندرانی زبان غالب است اما در حوزه های رسمی تر مانند مدرسه و اداره فارسی غلبه دارد. در تمامی حوزه ها کاربرد فارسی در بین جوانان بیش از گروه های سنی بالاتر است. در ضمن زنان بیش از مردان، شهرنشینان بیش از روستانشینان و افراد تحصیل کرده بیش از افراد بیسواد یا کم سواد از فارسی استفاده می کنند. نگرشها نسبت به مازندرانی، به ویژه در بین جوانان چندان مثبت نیست. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده می توان ادعا کرد که مازندرانی یک روند فرسایشی تدریجی را در منطقه طی می کند.
بازتاب مفهوم مرگ در اندیشه آلبر کامو و صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلبر کامو، نویسنده و متفکر فرانسوی که در سال 1957 به دریافت جایزه نوبل ادبی فائق آمد، از جمله نویسندگانی است که تأثیر قابل توجهی بر جریان روشنفکری و نویسندگی ایرانی داشته است. کامو را جزء نویسندگان پوچ گرا بر می شمارند که در آثارش به مفاهیمی همچون بیهودگی، مرگ، خودکشی و طغیان می پردازد. صادق هدایت نیز یکی از نویسندگان و روشنفکران ایرانی است که مفهوم مرگ به طور ویژه بر آثارش سایه انداخته است. از آن جایی که برخی صادق هدایت را دنباله رو کامو در فلسفه پوچی می دانند، بررسی تطبیقی مفهوم مرگ که یکی از اساسی ترین مفاهیم در آثار هر دو نویسنده است، ارزشمند می نماید. هر یک از دو نویسنده مورد بحث با توجه به اعتبار بالای خود در مقیاس ملی و بین المللی، مورد بررسی های ادبی و فلسفی قرار گرفته اند. این تحقیق نیز خواهد کوشید تا به نوبه خود با رویکردی تطبیقی، از ورای اندیشه کامو و هدایت به بررسی و بحث مفهوم مرگ بپردازد و به دنبال پاسخی برای این سؤال باشد که این دو نویسنده در مسیر پوچ گرایی به کدام مقصد می اندیشند و نقاط مشترک یا اختلاف این مقاصد چیست.
تفاوت میان رئالیسم جادویی و رئالیسم شگفت انگیز و نقش زاویه دید در آنها با بررسی آثار گابریل گارسیا مارکز و آلخو کارپنتیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"کشورهای آمریکای لاتین همواره در حال خلق سبک های هنری وادبی بوده اند و با خلاقیت خود توانسته اند فرهنگ لاتینی خود را به جهانیان بشناسانند. مردمان این سرزمین ها سعی نموده اند هیچگاه ریشه و اصالت خود را از دست ندهند و همواره در جستجوی نوآوری و ابداع سبک های جدید ادبی پیش رفته اند. در همین زمینه می توان شاهد ظهور سبک های خاصی بود که در تاریخ ادبیات این کشورها می درخشد. حدود پنج دهه اخیر دوسبک ادبی ویژه و شایان توجه با نام های «رئالیسم جادویی»و«رئالیسم شگفت انگیز» به منصه ظهور رسیده اند که نظر همگان را جلب نموده اند. این دو سبک دو شیوه فکر ی متضاد را ارائه می کنند که علیرغم این تضاد‘ عناصر«جادو» یا «شگفت انگیز» توانسته اند در کنار«واقعیت» قرار بگیرند. تنها راوی است که با دیدگاه متفاوت خود(البته در کنار فضای داستان) در هر سبک‘ آفرینشگر این دو گانگی است. بنابراین آنچه که در این تحقیق مدنظر است‘ مراجعه به بعضی متون ادبی است تا بتوان به توجیه این نامگذاری و تفاوت های موجود میان این دو سبک ادبی پرداخت . برای رسیدن به این هدف دو اثر معروف با نام های صد سال تنهایی از گابریل گارسیا مارکز Gabril Garcia Marquez و قلمرو این دنیا از آلخو کارپنترCarpentier Alego را انتخاب نموده تا بتوان به بررسی تفاوت ها ی این دو سبک مهم پرداخت.
"
تحلیل شیوه های بازنمایی گزینش خبر، بر مبنای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است، خبر رسانه ها بررسی می شود؛ زیرا رسانه ها بیش از متون دیگر، موضوع تجزیه و تحلیل گفتمان قرار می گیرند. هدف کلی مقاله، پایه ریزی یک چارچوب تحلیلی برای پژوهش در نظم گفتمان رسانه ای معاصر است. نگارندگان می خواهند تأثیر عوامل غیر زبانی را بر گزینش واژگان به کار رفته در خبر رسانه ها، بررسی و تحلیل کنند. داده های پژوهش از اخبار چهار رادیوی جمهوری اسلامی ایران، آمریکا، فردا و اسرائیل جمع آوری شده اند که خبر فارسی پخش می کنند. این داده ها در چارچوب راهکارهایی مانند تعمیم شدگی واژگانی، عبارات خطابی و واژگانی شدگی افراطی ارزیابی می شوند. روش انجام این پژوهش مقایسه ای است و خبرهای مشترک رادیوهای مورد بررسی با هم مقایسه می شوند.
پیوند عمودی و انسجام معنایی در غزل های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" ساختار گسسته تمام شعر حافظ، از همان ابتدا نوآشنایان شعر او را واداشته تا ادبیات و دیگر عنصرهای سازنده ی این زیباترین غزل های فارسی، را جداگانه و بدون پیوند با یکدیگر، بررسی کنند و به این ترتیب، افزون بر آن که خود را از ادراک جان تپنده و معماری ظریف و در عین حال مستحکم این اشعلار محروم ساخته، با گستراندن چندگانگی معنایی و پراکندگیش شعر حافظ، به بخشی از روح و ادبیت آن لطمه وارد کرده اند، زیرا پیام شاعرانه در ادراک انسجام درونی شعر و ارتباط عناصر ادبی آن با یکدیگر عینیت می یابد...
"
کاوشی در تاثیر جنسیت و موضوع بر کنش گفتاری فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر مقوله آموزش زبان شاهد دگرگونیهای مهمی در عرصه های نظری و عملی بوده است که در نتیجه این دگرگونیها، مهارتهای ارتباطی و کاربردی زبان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته اند. نمونه بارز این تحولات، رویکرد فعلیت محور به امر زبان آموزی است که در چهارچوب آن ابعاد مختلف رفتار زبانی فراگیران مورد توجه قرار می گیرد. از جمله این ابعاد می توان به تاثیر ماهیت فعلیت زبانی و گفتار زبان آموزان اشاره نمود. هدف عمده این مقاله بررسی تاثیر متغیر های جنسیت فراگیر، جنسیت معلم و موضوع گفتار بر کنش گفتاری فراگیران زبان انگلیسی است. جمعیت آماری مطالعه، شامل 20 مرد و 20 زن فراگیر زبان بوده است که تنوع پذیری گفتار آنان از لحاظ روانی کلام، پیچیدگی و درستی دستوری گفتار آنان در ارتباط با جنسیت معلم، جنسیت خود فراگیر و موضوع گفتار بررسی شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان دهنده تفاوتهای معنادار آماری در موارد زیر است: الف) هریک از متغیرهای جنسیت معلم و نوع موضوع بر روان بودن کلام تاثیرگذار است؛ ب) نوع موضوع در پیچیدگی گفتار زبان آموزان مؤثر است و ج) هر یک از متغیرهای جنسیت معلم و جنسیت فراگیر به طور جداگانه، هر دو عامل اخیر در ارتباط با یکدیگر و هر سه متغیر جنسیت معلم، جنسیت فراگیر و نوع موضوع بر درستی گفتاری زبان آموزان تاثیر دارد. نتایج تحقیق و کاربرد آن در امر فراگیری و آموزش زبان انگلیسی مورد بحث و بررسی قرارگرفته است.
تعامل تلفظ و نگارش ارتباط بین مشکلات تلفظی و خطاهای نگارشی فارسی آموزان غیر فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
آنچه در پژوهش های انجام شده در حوزة آموزش زبان فارسی بیشتر دیده می شود، جدایی آموزش تلفظ از آموزش نگارش است. در این پژوهش، با تمرکز بر خطاهای زبانی زبان آموزان فارسی در حوزة آواها، به بررسی رابطة بین خطاهای تلفظی موجود در گفتار آنان با خطاهای موجود در نوشتار همان زبان آموزان پرداخته ایم. با این بررسی درصددیم تا نشان دهیم این دو حوزه اندرکنش های فراوانی داشته و تقویت یکی به معنی تقویت دیگری است. ابتدا داده های جمع آوری شده از گفتار شفاهی زبان آموزان را فهرست و موارد تکرار شونده در حوزه های واکه، همخوان و نیز فرایندها را استخراج کرده و برای هر مورد نمونه هایی را به دست داده ایم. سپس در مراحل بعدی از زبان آموزان درخواست کردیم تا انشاهایی در موضوعات مختلف تحریر کنند. خطاهای استخراج شده از این داده ها را با میزان فراوانی در نمودارها ارائه نموده ایم. مقایسة صوری این جداول با انواع خطاهای شفاهی و نیز تحلیل آماری نشان می دهد که خطاهای نوشتاری در حوزة تلفظ ناشی از خطاهای توانشی زبان بوده و تنها یک سهو کنشی در حوزة تولید محسوب نمی شود. اثبات فرضیة ارتباط معنادار بین خطاهای تلفظی و خطاهای نگارشی به این نتیجه رهنمون می شود که املا و تلفظ، دو روی یک سکه هستند. با این نتیجه و با بهره گیری از رویکرد ارتباطی، پیشنهاد می کنیم در آموزش و نگارش کتاب های درسی زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، تدریس همزمان تلفظ و نگارش، مورد نظر قرار گرفته و به این دو حوزه به مثابه آیینة یکدیگر توجه شود.
روانشناسی، زبان، و اسپرانتو
حوزههای تخصصی:
تحلیل حوزه های معنایی اشعار باقی مانده از رابعه بنت کعب قزداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابعه بنت کعب قزداری، براساس اسناد موجود، نخستین شاعر زن پارسی گوی است. پژوهش ها دربارة او بیشتر به زندگی او معطوف بوده تا شعرش. نگارندگان در این پژوهش با روشی زبان شناختی، یعنی تحلیل حوزه های معنایی، به بررسی علمی شعر او می پردازند. نظریة حوزه های معنایی یکی از نظریات برجسته در معنی شناسی ساختگراست، که خود زیرمجموعة زبان شناسی ساختگرا قلمداد می شود. تحلیل حوزه های معنایی شعر رابعه گامی است به سوی سبک شناسی لایه های فکری او. در این پژوهش چندوچون آن دسته از حوزه های معنایی شعر رابعه که بالقوه مشخصة سبکی اند آشکار می شود. از قِبَل این فرآورده، زنانه یا مردانه بودن زبان رابعه، عارفانه یا غیرعارفانه بودن شعر او، و متمایزبودن یا نبودن وصف عشق در شعر او در مقایسه با شعر هم عصرانش نیز مشخص می شود.
توصیف دستگاه فعل در گویش بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" گویش بهبهانی، گویش قدیمی و غالب مردم این شهر می باشد و از جمله گروه زبان های ایرانی جنوب غربی محسوب می شود. این مقاله بطور کلی به توصیف دستگاه فعل و نقش و جای قرارگرفتن شناسه های فعلی، ضمایر پیوسته ی شخصی و روابط آنها در این گویش می پردازد. لازم یا متعدی بودن افعال در زمان های دستوری حال و گذشته، دو الگوی متفاوت دستوری را برای صرف افعال از لحاظ شناسه های فعلی، وندها یا ضمایر شخصی پیوسته و حتی ضمایر فاعلی جدا ارایه می دهد. الگوی اول شامل افعال لازم (ساخت حال و گذشته) و متعدی (ساخت حال) می شود که در صرف آنها در ساخت های مورد نظر، از الگوی دستوری مشترکی پیروی می کنند. الگوی دوم شامل افعال متعدی در ساخت های گذشته می شود. برخلاف الگوی اول در صرف این افعال، شناسه ها، ضمایر پیوسته شخصی و ضمایر فاعلی جدای ویژه ای به کاربرده می شود. این ویژگی باعث شده است که گویش بهبهانی از جمله گویش های ""ارگتیو"" به شمار آید.
"
مشکلات مربوط به ترجمة متون حقوقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه متون حقوقی به هر زبانی، نیاز به دقت و مهارت خاصی دارد. زبان، انتقال دهنده اطلاعات است و به کمک زبان فکر قانون گذار که در متن حقوقی بیان شده است، قابل استفاده برای عموم می شود. ترجمه ضعیف متون حقوقی باعث برداشت های متفاوت و چندگانه می شود. مفهوم متن حقوقی در نتیجه خواندن آن به دست می آید و خواننده است که متن را در ذهن خود تحلیل کرده و معنی آن را می فهمد. البته باید در نظر گرفت که همه خواننده ها از سطح یکسان درک و سواد برخوردار نیستند. به همین دلیل، هدف اصلی فن ترجمه متون حقوقی رسیدن به تفسیر یکسان این متون توسط خواننده و در عین حال، بدون وارد کردن کوچک ترین خللی در مفهوم قوانین است. حقوقی. در حال حاضر در نتیجه بررسی ترجمه های متون حقوقی از زبان فارسی به زبان روسی، به دو نوع اصلی اشکالات ترجمه بر می خوریم. نوع اول اشکالات زبانی: دستوری، لکسیکی، صرفی و نحوی و نوع دوم در فن ترجمه حقوقی است. در مواردی، ترجمه های ضعیف متون حقوقی به اختلاف نظر درباره ماهیت آن ها و مشکلات حقوقی منجر می شوند. آشنایی مترجم به فن ترجمه حقوقی، اصطلاحات و معادل های دقیق آن در هر دو زبان و گذراندن دوره های آموزشی، بی تردید موثر خواهد بود.
از واژه بست تا وند تصریفی: بررسی تحول تاریخی بعضی واژه بست های فارسی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
روایت مانویان از خیانت یهودا به مسیح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در متنی مانوی به زبان پهلوی اشکانی داستان مصائب مسیح و مصلوب شدن او به توطئه یهودیان ذکر شده است. بخشی از این متن که مربوط به خیانت یهودای اسخریوطی است در تمامی دستنویسهای موجود از این متن دچار ریختگی شده است. از میان بازسازی هایی که تاکنون از این متن صورت گرفته برخی با واقعیّت موجود در دستنویس ها در تناقض است. برخی دیگر نیز که توانسته اند به صورت مضبوط در دستنویس ها دست یابند به علّت عدم توجّه به برخی ظرایف زبانی متن آن را به گونه ای که در تمامی روایات موجود از این واقعه در متون مسیحی و تصاویر ایجاد شده از این ماجرا در کلیساهای متعدّد و نیز روایت قبطی مانوی نظیر و پشتوانه ای ندارد تعبیر کرده اند. در این نوشتار با تحلیل و بازخوانی متن و به کار گیری امکانات زبان پهلوی اشکانی قرائتی از این متن ارائه شده که با موارد ذکر شده همخوانی و هماهنگی دارد.