مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
کاربرد زبان
حوزه های تخصصی:
تحولات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سالهای اخیر بسیاری از زبان های محلی و اقلیت را در معرض خطر انقراض قرار داده و زبان های محلی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. امروزه در استان مازندران نیز شاهد فراگیری و کاربرد روزافزون فارسی و کاهش کاربرد مازندرانی در حوزه های مختلف هستیم و ادامه این روند می تواند تهدیدی برای موجودیت این زبان باشد. این پژوهش با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه به بررسی میزان کاربرد و فراگیری مازندرانی در چندین حوزه و در سه گروه سنی در شهر آمل پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در برخی حوزه های غیررسمی مانند خانواده مازندرانی زبان غالب است اما در حوزه های رسمی تر مانند مدرسه و اداره فارسی غلبه دارد. در تمامی حوزه ها کاربرد فارسی در بین جوانان بیش از گروه های سنی بالاتر است. در ضمن زنان بیش از مردان، شهرنشینان بیش از روستانشینان و افراد تحصیل کرده بیش از افراد بیسواد یا کم سواد از فارسی استفاده می کنند. نگرشها نسبت به مازندرانی، به ویژه در بین جوانان چندان مثبت نیست. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده می توان ادعا کرد که مازندرانی یک روند فرسایشی تدریجی را در منطقه طی می کند.
اهمیت کاربرد متون ادبی در آموزش زبانخارجی برای دانشپژوهان جوان و بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متون ادبی در کنار معنای ظاهری، مفهوم عمیقی را نیز در بردارند که باید توسط خواننده شناخته شود. از آنجا که متون ادبی یک نوعی لذت را در حین خواندن ایجاد میکنند و از طریق این شعف تاثیر عمیق خود را آشکار میسازند، بهاینترتیب نقش مهمی را برای کاربرد در امر آموزش زبان ایفا میکنند و در نهایت موجب استقلال و علاقه در امر یادگیری میگردند. به علت چند جانبه بودن متون ادبی، نه تنها موجب بالا بردن توانایی افراد در درک و تحلیل متون میشوند بلکه راهی برای گسترش گنجینه لغات، آشنایی با قواعد دستوری، ایجاد موضوع جهت بحث و گفتگو و کمک به خواننده جهت آفرینش آثار خویش عمل میکنند. بهاینترتیب کاربرد متون ادبی در آموزش زبانخارجی نه تنها موجب افزایش آگاهی دانشپژوهان شده بلکه به عنوان یک وسیله جهت آشنایی با کاربرد زبان و افزایش توانایی در برقراری ارتباط میباشد.
رابطه قوم مداری زبانی و جمع گرایی با کاربرد زبان فارسی در محیط های آموزشی یک منطقه ترک زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان عوامل متعددی که ممکن ست با کاربرد یک زبان دوم مرتبط باشند، بررسی رابطه دو عامل اجتماعی فرهنگی قوم مداری زبانی و جمع گرایی با کاربرد زبان فارسی در میان دانش آموزان ترک زبان منطقه مغان، موضوع این پژوهش است. جامعه آماری این تحقیق تمام دانش آموزان شاغل به تحصیل در منطقه مغان اعم از شهری و روستایی و دختر و پسر هستند که در سال تحصیلی 83-82 به تحصیل مشغول بوده اند. انتخاب یکصد و بیست نفر آزمودنی این تحقیق به صورت نیمه تصادفی صورت گرفته است و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است و اطلاعات بدست آمده از طریق آن، توصیف و تحلیل شده اند. این تحقیق نشان داد که جامعه دانش آموزان منطقه، اساسا جامعه ای جمع گراست و این خصوصیت یکی از موانع کاربرد زبان فارسی به شمار می رود. از سوی دیگر، علاقه به قومیت و زبان مادری یکی از ویژگی های دانش آموزان منطقه است. اما این ویژگی بر خلاف تصور، رابط مثبتی با میزان کاربرد زبان فارسی به عنوان زبان دوم دارد.
ارزیابی پیکره بنیاد مفروضات نظریة استعارة مفهومی: بررسی موردی استعارة «بحث به مثابه جنگ» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش دو فرض نظریة استعارة مفهومی با استفاده از روش پیکره بنیاد مورد ارزیابی قرار گرفت. طبق فرض اول، زبان استعاری جایگاهی فرعی نسبت به استعاره های مفهومی ذهنی دارد و طبق فرض دوم، استعاره های زبانی متعارف نظام مند هستند. پیکره ای پنجاه میلیون کلمه ای از پیکرة همشهری به طور تصادفی نمونه گیری و به وسیلة نرم افزار AntConc تحلیل شد. یافته های حاصل از تحلیل پیکره ای حاکی از تأیید نشدن فرض نخست و تأیید نسبی فرض دوم نظریة استعارة مفهومی هستند. یافته های این پژوهش نشان می دهند که الگوهای معنایی استعاره های زبانی پیچیده تر از پیش بینی های نظریة استعارة مفهومی هستند و عوامل کاربرد زبان در شکل دهی به معنای استعاره های زبانی نقش مهمی ایفا می کنند.
بررسی کاربرد زبان های مازندرانی و فارسی در شهر جویبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کاربرد زبان های فارسی و مازندرانی در بافت های تعاملی مختلف در میان گویش وران مازندرانی شهر جویبار است. پرسش اصلی این است که کاربرد زبان مازندرانی و فارسی، با توجه به متغیرهای سن و جنسیت در بافت های مختلف اجتماعی، چه تفاوت هایی دارند. نمونة آماری پژوهش حاضر 100 گویش ور جویباری (50 مرد و 50 زن) می باشند که خود به دو گروه 25 نفره، والدین (میانگین سنی 39 سال) و فرزندان (میانگین سنی 16 سال)، تقسیم و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته در سال 1388 گردآوری شده و از آزمون های آماری غیر پارامتریک «کولموگورف اسمیرنوف» و «خی دو» برای مقایسه استفاده شده است. بررسی پاسخ های ارائه شده نشان می دهد که به طور کلی گرایش به کاربرد زبان فارسی در میان مادران بیش تر از پدران و در میان دختران بیش تر از پسران است. بررسی تأثیر متغیر جنسیت در مجموع داده ها با استفاده از آزمون آماری خی دو نشان می دهد که تفاوت بین مردان و زنان در کاربرد زبان فارسی و مازندرانی در سطح P≤0/001 است. تفاوت کاربرد فارسی و مازندرانی بین والدین و فرزندان در سطح P≤0/001 معنادار است. در نمونه مورد بررسی در این پژوهش، تأثیر بافت بر کاربرد زبان معنادار نیست.
تحلیلی اجتماعی-زبانشناختی بر جایگاه و کاربرد مازندرانی و فارسی در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
119 - 145
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به ارزیابی جایگاهِ اجتماعیِ گونه زبانی مازندرانی در کنار فارسی و میزان کاربرد آن ها در حوزه های گوناگون، در استان مازندران می پردازد. در این بررسی، از شیوه تحلیل حوزه ای فیشمن (Fishman, 1996) بهره گرفته شده است و میزان کاربرد دو گونه زبانی بر مبنای موقعیت کاربرد، موضوع و مخاطب آن ها در شش حوزه خانواده، مدرسه، اداره، کوچه و بازار، مذهب، و هنر- سرگرمی گروه بندی شده و با استفاده از پرسش نامه، مصاحبه و مشاهده بررسی شده است. تعداد 1200 آزمودنی از پنج شهر استان مازندران، در سه گروه سنی گوناگون و از بین دو جنس زن و مرد گزینش شدند تا به سؤال های پرسش نامه پاسخ دهند. علاوه بر این، نگارندگان، 240 موقعیت ارتباطی را از طریق مشاهده، ثبت کردند. بررسی داده ها نشان می دهد که به طور نسبی، بیشترین میزان کاربرد گونه مازندرانی، به حوزه خانواده تعلق دارد و هر چه حوزه کاربرد آن رسمی تر می شود، میزان بهره گیری از گونه زبانی مازندرانی کاهش می یابد. در حوزه آموزش رسمی، گونه زبانی، اغلب اجباری بوده و فارسی معیار بر گونه مازندرانی چیرگی دارد. در حوزه کوچه و بازار، موقعیت گفتار و یا جایگاه، سن، و جنسیت گوینده با مخاطب می تواند در انتخاب زبان مؤثر باشد. در حوزه اداری به دلیل اینکه رسمیت بیشتری دارد، میزان کاربرد فارسی بیش از سایر حوزه ها است. در حوزه هایی مانند مذهب، هنر و سرگرمی که بر مبنای موضوع تعریف شده اند، غلبه با زبان فارسی است و فقط در مورد حوزه موسیقی، اغلب گونه مازندرانی بر فارسی معیار ترجیح داده شد.
معرفی و نقد کتاب بهداشت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
305-324
مقاله حاضر به نقد ترجمه کتاب «بهداشت زبان» (1395) نوشته دبورا کمرون (2012) اختصاص دارد. کار بررسی و نقد ترجمه این کتاب برمبنای مدل نقد ترجمه خانم کاتارینا رایس (Reiss, 2000) و در سطوح مختلف معنایی، دستوری، واژگانی، و سبکی به انجام خواهد رسید. در این مقاله همچنین اصل کتاب کمرون و اهم مباحث مطرح شده در آن معرفی خواهد شد. کمرون در این کتاب دیدگاه های حامیان پاکی زبان و گروه مقابل آنها یعنی زبان شناسان را بررسی و نقد می کند. وی همچنین یک رشته گفتمان ها، سیره ها، اعمال و اقداماتی را معرفی می کند که حول محور کنترل تغییر در زبان قرار می گیرند و به این فعالیت ها و اقدامات نام کلی «بهداشت زبان» را اطلاق می کند. یافته های این بررسی نشان می دهند که متن ترجمه این کتاب در هیچ یک از سطوح مورد بررسی در مدل رایس به تعادل دست نیافته است. بدفهمی و انتقال نادرست معانی و مفاهیم، گرته برداری دستوری، ناروانی متن، برابریابی های نامناسب، آمیختن سبک گفتاری با نوشتار از جمله اشکالاتی است که در متن ترجمه به وفور مشاهده می شود. در نتیجه می توان گفت که کیفیت متن ترجمه به هیچ روی در خور زبان مشترک ایرانیان نیست.
نقش اصول گرایس در تعبیر فیلم فروشنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصول همکاری گرایس درمورد چگونگی کاربرد زبان در میان انسان ها و بر این اصل استوار است که سخنگویان باید سهم خود را در مکالمه براساس هدف موردنظر به درستی ایفا کنند. گرایس (1975) در این باره چهار اصل کمیت، کیفیت، ارتباط و شیوه را معرفی کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکرد اصول گرایس در کیفیت تعبیر متن از سوی مخاطب، بررسی میزان اختلال در تعبیر متن درصورت تخطی از اصول گرایس و بررسی میزان تخطی از اصول گرایس توسط زنان و مردان در فیلم فروشنده انجام شده است. این پژوهش بر مبنای نظریه اصول گرایس و در چارچوب رویکرد ادراکی، و به صورت توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، منتخبی از دیالوگ های فیلم فروشنده به عنوان داده مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد در فیلم فروشنده، هیچ یک از اصول گرایس به طور کامل رعایت نشده اند و این مسئله در کیفیت تعبیر متن از سوی مخاطب تأثیرگذار بوده است؛ امّا تعبیر متن با اختلال مواجه نشده و مخاطب به تعبیری از فیلم رسیده است. همچنین نتایج نشان می دهند که مردان و زنان در پاسخ به جنس موافق یا مخالف، به میزان متفاوتی از هر یک از اصول گرایس تخطی می کنند.