مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
گویش گیلکی
حوزههای تخصصی:
اطلس زبانی مجموعه ای از نقشه است که تنوعات زبانی را در گستره ای جغرافیایی نشان می دهد. اطلس های زبانی از منظر گویش شناسی، برنامه ریزی زبانی و جامعه شناسی زبان اهمیت بسیار دارند. با توجه به فقدان چنین اطلسی برای گویش گیلکی، نگارندگان کوشیده اند ضمن تهیه اطلسی بر مبنای 100 واژه، به دو پرسش اساسی پاسخ دهند: 1- در گویش گیلکی چه فرایندهای آوایی رخ می دهد؟ 2- شهرستان های مرکزی استان با شهرستان های غیرمرکزی چه تفاوتی از نظر و قوع فرایندهای آوایی دارند؟ به کمک چنین اطلسی می توان مرز گویش های گیلکی، تالشی و ترکی را نیز در استان گیلان نمایش داد.
نویسندگان ابتدا 100 واژه پایه را انتخاب کردند و پس از مصاحبه و ضبط صدای گویشوران، برای هر واژه نقشه ای تهیه کردند و تنوعات آوایی یا واژگانی را روی آن نشان دادند. یافته های تحقیق نشان می دهد که 16 نوع فرایند آوایی در گویش گیلکی رخ می دهد که از این میان، مرکزی شدگی، افراشتگی، حذف و سایشی شدگی، به ترتیب، پربسامدترین فرایندها به شمار می آیند. همچنین مشاهده شد که در شهرستان های غیرمرکزی، به ویژه شهرستان رودسر، بسامد فرایندهای آوایی نسبت به شهرستان های مرکزیِ استان بیشتر است.
ریشه شناسی چند مصدر گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیلکی از گویش های ایرانی نو است که در بخش هایی از گیلان رواج دارد. این گویش در کنار گویش های تالشی و رودباری، از گویش های عمده این ناحیه به شمار می رود. شواهد زبان شناختی نشان از تعلق این گویش به زبان های شمال غربی ایران دارد.
مصدر در گویش گیلکی بر پایه دو ماده ماضی و مضارع و نیز برخی اسم ها و صفت ها بنا شده است. علی رغم تغییرات آوایی فراوانی که در واژه های گیلکی صورت گرفته و گاه شکل واژه را یکسره دگرگون ساخته است، بازشناسی صورت کهن آنها چندان دشوار نمی نماید. در این جستار، ضمن نگاهی کوتاه به ساخت مصدر درگویش گیلکی و معرفی اجمالی پیشوندهای مصدری (فعلی)، چند مصدر گیلکی از نظر ریشه شناسی بررسی شده اند.
مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در ضرب المثل های شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در پیکره ضرب المثل های شرق گیلان بر مبنای مدل «طرح واره های تصوری ایوانز و گرین» در چهارچوب معنی شناسی شناختی بررسی می شود. ضرب المثل ها به دلیل اهمیتی که در فرهنگ ها، انعکاس فرهنگ مردم و هویت فردی اجتماعی آنان دارند مقوله ای مهم در مطالعات زبانی محسوب می شوند. تداوم ضرب المثل ها طی زمان ها و فرهنگ ها حکایت از عملکرد شناختی (و جامعه شناختی) آن ها دارد. از آن جا که طرح واره های تصوری از مهم ترین سازوکارهای زبان در معنی شناسی شناختی محسوب می شوند و نیز در مورد چگونگی عملکرد آن ها در گویش های ایرانی مطالعه چندانی صورت نگرفته است، ضرورت انجام این پژوهش دوچندان می نمود. این پژوهش به روش توصیفی استقرایی است. شواهد به دست آمده نشان می دهند که انواع کلی طرح واره های مشخص شده توسط ایوانز و گرین از جمله طرح واره فضا، طرح واره مهارشدگی، طرح واره جابه جایی (حرکت)، طرح واره نیرو، طرح واره پیوستگی، طرح واره توازن، طرح واره همسانی، و طرح واره موجودیت در ضرب المثل های شرق گیلان یافت می شود.
ریشه شناسی چند واژه از گویش گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش گیلکی از گویش های ایرانی نو است که در ناحیه وسیعی از استان گیلان در حاشیه دریای خزر و نیز بخش هایی از استان مازندران رواج دارد. این جستار اختصاص دارد به بررسی ریشه شناختی چند واژه از گویش گیلکی شرق گیلان. در هر مدخل، ابتدا ریشه ایرانی باستان و هندواروپایی واژه یا فعل مورد نظر و برابرهای آن در دیگر زبان های ایرانی را آورده ایم، سپس به بررسی ساخت اشتقاقی آنها در گویش گیلکی، فرایندهای واجی و گاه رابطه نحوی واژه موردنظر پرداخته ایم. واج نوشت داده ها بر پایة گونة گویشی شرق گیلان انجام پذیرفته است.
ساخت غیرشخصی در گیلکی شهرستان لنگرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی ساخت های غیر شخصی در گویش گیلکی شهرستان لنگرود در چارچوب نظریه کمینه گرا می پردازیم. هدف از این پژوهش، تعیین ماهیت عنصر غیر فعلی و نحوه اطلاق حالت به گروه اسمی ابتدای این جملات و تبیین جایگاه زیر ساختی و روساختی این سازه است. بررسی داده های گیلکی نشان می دهد که ساخت های غیر شخصی قالبی دارای گزاره مرکب اند و فعل آن ها از نوع نامفعولی است. عنصر غیر فعلی به عنوان هسته گزاره، نقش معنایی تجربه گر به گروه اسمی ابتدای جمله اعطا می کند. این گروه اسمی در حقیقت متمم حرف اضافه پسایند «را» است و با آن تشکیل یک گروه حرف اضافه ای می دهد و در زیر ساخت نحوی در جایگاه شاخص گروه اسنادی (محمول غیر فعلی) ادغام می شود. به اعتبار آزمون های فاعلی، این گروه حرف اضافه ای در روساخت نحوی به جایگاه شاخص گروه زمان حرکت نمی کند و به همین خاطر گیلکی فاقد فاعل کوئرکی است. از این رو گروه حرف اضافه ای را مبتدای رو ساختی درنظر می گیریم.
نگاهی به ریشه چند واژه گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریشه شناسی را به اختصار بررسی خاستگاه یا تاریخ واژه دانسته اند. از این رو برای دست یابی به ریشه حقیقی واژه باید در زمان به عقب بازگشت تا به وضعیتی رسید که اطلاعات مربوط به واژه به صورت شفاف و روشن در اختیار قرار گیرد و بتوان با اطمینان فرایند شکل گیری واژه را بازسازی کرد. گویش گیلکی یکی از گویش های ایرانی نو است که در شمار گویش های شمال غربی ایران جای داشته و در حاشیه سواحل جنوب غربی دریای خزر رواج دارد. در این پژوهش به بررسی ریشه شناختی بیست واژه گیلکی پرداخته شده است. داده های این جستار از ناحیه جلگه ای شرق استان گیلان و منطقه کوهستانی دیلمان گرداوری شده اند. در هر مدخل ریشه ایرانی باستان و ریشه هندو اروپایی آورده شده، و ویژگی های آوایی و ساختاری واژه توضیح داده شده است. پس از آن واژه های هم ریشه در دیگر زبان ها و گویش های ایرانی آورده شده است. واج نوشت داده ها در این پژوهش بر اساس شیوه و نشانه های رایج در آثار مربوط به زبان های ایرانی انجام پذیرفته است. این بررسی پیوند زبانی گویش گیلکی را با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی در دوره های سه گانه تاریخی ایرانی باستان، میانه و نو آشکار ساخته، و سیر تحول واج های این گویش را به روشنی باز می نماید. افزون بر این، نشان دهنده ظرفیت واژگانی و معنایی این گویش و دیگر زبان ها و گویش های مرتبط با آن نیز هست.
وام واژه های روسی در گویش گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وام گیری پدیده ای است جهانی و چنانچه کنترل شده باشد، موجب غنای زبان مقصد می شود. میان سرزمین های گیلان و روسیه همواره روابط زبانی گسترده ای وجود داشته و شاهد واژه های فراوانی هستیم که به واسطه همجواری و سال ها روابط فرهنگی، سیاسی، نظامی، تجاری و ... از زبان روسی وارد گویش گیلکی شدند، درحالی که نشانی از آنها در زبان فارسی معیار و دیگر گویش های ایرانی نیست. در این مقاله، با تکیه بر واژه نامه های گیلکی فهرستی از وام واژه های روسی تهیه و آنها را در دو دسته طبقه بندی کرده ایم: وام واژه های روسی مشترک در فارسی و دیگر گویش ها؛ وام واژه هایی که تنها وارد زبان گیلکی شدند. در مقابل هر وام واژه معادل روسی آن را ذکر و تلفظش را آوانویسی و تغییرات معنایی، آوایی و صرفی واژه ها را پس از ورود به زبان مقصد بررسی می کنیم. هدف از این تحقیق معرفی و تدقیق ویژگی های کلی روند وام گیری در گیلکی است. با بررسی وام واژه ها به این نتیجه می رسیم که وام گیری غالباً از نوع واژگانی است و وام واژه ها بیشتر در گستره زندگی روزمره اهالی گیلان به چشم می خورند و در اغلب موارد دچار دگرگونی شدید معنایی نشدند.
بررسی رابطه نواحی جغرافیایی و تنوع گویش گیلکی در استان گیلان (مطالعه موردی شهرهای رشت و صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر ناحیه جغرافیایی، علاوه بر تفاوت های فرهنگی، آب و هوایی، شیوه های زندگی و مسایل زیست محیطی، در گویش و زبان محلی خود نیز متنوع است. اهالی شهرهای رشت و صومعه سرا در مرکز و غرب استان، گویش و گونه محلی خود را به کار می برند که به لحاظ ویژگی های زبان شناختی متفاوت است. مقاله حاضر با هدف بررسی ارتباط بین نواحی جغرافیایی و تنوعات گویش گیلکی در شهرهای رشت و صومعه سرا انجام گرفته است. در این پژوهش تلاش گردید تا نشان داده شود در نواحی مختلف جغرافیایی، تفاوت های گویشی وجود دارد. به این منظور داده های رایج گیلکی از گویشوران گیلک زبان و صحبت هایشان در دو شهر فوق جمع-آوری گردید. بررسی داده ها در این پژوهش نشان داد که گویش های گیلکی نواحی مختلف جغرافیایی تفاوت هایی با یکدیگر دارند. نتایج حاکی از آن است که در نواحی مختلف جغرافیایی، تنوعات گویشی به لحاظ آوایی، دستوری و نحوی مشاهده می شود. لذا از این مطالعه این نتیجه حاصل شد که ناحیه جغرافیایی به عنوان یکی از متغیر های غیر زبانی سبب گوناگونی گویشی می شود اما زبان فارسی در مقام زبان معیار و زبان غالب در جامعه بر تنوعات گویشی و بخصوص گیلکی تأثیر بسزایی دارد.
مثل های گیلکیِ حوزۀ خوراکی ها و وابسته های آن در قاب طرح واره های تصوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مَثَل ها جمله واره هایی با ساختار ثابت هستند که واقعیات پذیرفته شده، الگوهای اجتماعی و ملاحظات اجتماعی یک قوم را بازمی تابانند. ازاین رو، واجد وجهی زبانی -فرهنگی هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند و در موقعیت های متفاوتی از زندگی به کار می روند. نظر به اینکه بسیاری از مَثَل ها ماهیتی استعاری دارند و شماری از استعاره ها از تجربه های بدنمند نشأت می گیرند، مقاله پیش رو می کوشد با اتخاذِ نظریه طرح واره تصوری به مَثَل های گیلکی در حوزه خوراکی ها و وابسته های آن، دو هدف را دنبال کند: نخست، شناسایی طرح واره های تصوری موجود در مَثَل های گیلکی حوزه خوراکی ها و وابسته های آن؛ دوم، تعیین دامنه کاربردهای معنایی آنها. داده های این پژوهش کیفی به روش اسنادی گردآوری شده اند و تحلیل آنها به روش توصیفی-تحلیلی با استناد به آرای جانسون (1987) انجام شده است. یافته های پژوهش ناظر به کاربرد انواع طرح وارها ی حرکتی، مهارشدگی و فضایی در این گویش است. همچنین مشخص شد در مَثَل های حوزه خوراکی های گیلان، مفاهیمِ فرهنگیِ پسندیده مهرورزی، مهمان نوازی و باورمندی در کنار ویژگی های نکوهیده تباهی، خیانت و ناسپاسی توأمان به کار می رود.