فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱۲٬۳۸۱ مورد.
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
232 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف: جهان در قرن بیست ویکم، در مسیر توسعه پایدار با مجموعه بزرگی از چالش های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی، همچون تغییرات آب وهوا و کاهش دسترسی به منابع طبیعی مواجه است. دسترسی به منابع پایدار آب، یکی از چالش های جدی شرکت های آب بر (وابسته به آب) است. صنایع معدنی یکی از مصرف کنندگان بزرگ آب هستند که در اثر وقوع بحران آب، به شدت تحت تأثیر قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر، آزمون قیمت گذاری ریسک آب در شرکت های معدنی بورس اوراق بهادار تهران و برآورد افت ارزش سهام آن ها، در صورت وقوع بحران آب است.روش: نظر به اینکه منابع آب در دسترس، به میزان بارش حوزه آبریز وابسته است، ریسک آب با استفاده از شاخص بارش استاندارد (SPI) اندازه گیری شده است و اثر آن بر بازده سهام، پس از کنترل اثر متغیرهای سودآوری، اهرم مالی، اندازه شرکت و شدت سرمایه گذاری، با استفاده از رگرسیون داده های ترکیبی پویا و داده های فصلی ۱۱ شرکت طی سال های ۱۳۸۷ تا ۱۴۰۱ بررسی شده است. بر این اساس، زیان محتمل در صورت وقوع سناریوی بحران آب با استفاده از آزمون تنش، در چارچوب ارزش در معرض خطر محاسبه شده است. همچنین، اثر شاخص خطر خشک سالی، اندازه شرکت و کوواریانس بازده بازار با SPI بر ارزش در معرض خطر شرکت ها بررسی شد (شاخص ریسک بحران آب، به عنوان متغیر سناریو و سایر متغیرها، به عنوان متغیرهای غیرسناریو لحاظ شده است).یافته ها: معناداری اثر ریسک بحران آب بر بازده سهام شرکت های معدنی، از قیمت گذاری ریسک مذکور و تأیید توان این عامل ریسک برای تبیین تغییرات بازده مقطعی سهام این شرکت ها حکایت دارد. یافته ها نشان می دهد که در صورت وقوع بحران آب، شرکت های معدنی، بین ۱۵ تا ۴۵ درصد ارزش خود را از دست خواهند داد؛ به طوری که یک واحد افزایش ریسک آب، باعث می شود که بازده اضافی سهام شرکت در سه فصل آتی، حدود ۳ درصد کاهش یابد. میزان خشک سالی/ بارش فقط تا ۳ فصل بر بازده سهام شرکت مؤثر است و اثر بلندمدت آن نزدیک صفر است. همچنین، رابطه مستقیمی میان شاخص خطر خشک سالی و ارزش در معرض خطر شرکت های معدنی مشاهده نشد. بررسی بیشتر حکایت دارد از وجود رابطه محکم ارزش در معرض خطر و ضریب هم بستگی SPI و بازده بازار؛ بدین مفهوم که ضریب هم بستگی بالاتر SPI و بازده بازار در وضعیت بحران آب، به ارزش در معرض خطر بیشتر شرکت ها منجر خواهد شد. این موضوع را می توان به بخشی از ریسک آب مربوط دانست که کلیت بازار را تحت تأثیر قرار می دهد.نتیجه گیری: ریسک آب می تواند تغییرات بازده مقطعی سهام شرکت های معدنی را توضیح دهد. طبق شواهد تجربی به دست آمده، با وجود قرارگیری شرکت ها در مناطق یکسان از منظر خشک سالی، اثرپذیری ارزش در معرض خطر بازده سهام شرکت های معدنی با یکدیگر متفاوت است؛ بدین معنا که در صورت وقوع بحران منابع آب، عوامل دیگری غیر از خشک سالی بر ریسک آب اثرگذارند.
طراحی مدل انتخاب منابع تأمین مالی بنگاه های صنعتی ایران با رویکرد ترکیبی ISM-MICMAC فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
187 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی تأمین مالی را می توان افزایش ارزش کسب و کار از طریق برنامه ریزی، اجرا و اعمال منابع مالی در حین ایجاد تعادل میان سودآوری و ریسک دانست. این مهم زمانی تحقق می یابد که مدیران مالی، تصمیم گیری صحیحی را نسبت به استفاده از روش های تأمین مالی اتخاذ نمایند. هدف پژوهش حاضر، ارائه رویکردی ترکیبی بر مبنای تکنیک ISM فازی و تجزیه و تحلیل MICMAC به منظور طراحی مدلی جهت کمک به گزینش منابع تأمین مالی بنگاه های صنعتی ایران با غلبه بر محدودیت های فرآیند تصمیم گیری می باشد. بدین منظور، نخست تکنیک ISM فازی جهت تعیین روابط متقابل میان شاخص ها و نیز مدل سازی ساختار سلسله مراتب آن ها بکار بسته شده است؛ در ادامه با استفاده از تجزیه و تحلیل MICMAC، شاخص های غالب دخیل در فرآیند تأمین مالی بر مبنای قدرت نفوذ و وابستگی شان در یکی از خوشه های چهارگانه مورد نظر طبقه بندی شده اند. نتایج حاکی از آن است که شاخص "سیاست های مالی دولت" بیشترین تأثیر را بر سایر شاخص های سیستم داشته و معیاری اساسی جهت اتخاذ تصمیمات کلیدی به منظور گزینش منابع تأمین مالی بنگاه های صنعتی در ایران می باشد؛ لذا نیاز است تا تصمیم گیرندگان در این امر، چشم انداز سیاست های مالی دولت را پیش از توجه به هر شاخص دیگری در تصمیمات مدیریتی خود لحاظ دارند
تأخیر در گزارش حسابرسی شرکت فرعی: نقش زمان گزارشگری شرکت اصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
33 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش زمان بندی گزارشگری شرکت اصلی بر تأخیر در گزارش حسابرسی شرکت فرعی می باشد. بدین منظور، 1،119 مشاهده از گزارش های سالیانه شرکت های بورسی و غیر بورسی در طی دوره زمانی 1393 تا 1400 جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که بین تأخیر در گزارش حسابرسی شرکت فرعی و هر سه متغیر، تاریخ مجمع عمومی سالیانه شرکت اصلی در سال جاری، تاریخ مجمع عمومی سالیانه شرکت اصلی در سال قبل و میانگین تأخیر در گزارش حسابرسی چهار سال قبل شرکت اصلی، رابطه مستقیمی وجود دارد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که رابطه شرکت اصلی تابعه فقط بر عملیات شرکت تابعه موثر نیست و می تواند سیاست های گزارشگری مالی آن ها را نیز تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به افزایش روزافزون گروه های تجاری شواهد ارائه شده توسط این پژوهش می تواند برای طیف وسعی از استفاده کنندگان مانند حسابرسان، فعالان بازار سرمایه و نهادهای ناظر، اهمیت سیاست های گزارشگری مالی شرکت اصلی بر رویه های گزارشگری مالی شرکت های تابعه را برجسته نماید.
اثر میانجی و بیمه مانندِ محافظه کاری حسابداری در رابطه بین شهرت و ارزش شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
73 - 98
حوزههای تخصصی:
شرکت های دارای شهرت بالا، به منظور حفظ اعتماد ذی نفعان و کاهش ریسک های مالی، تمایل به استفاده از رویکردهای محافظه کارانه در حسابداری دارند. این رویکرد نه تنها ریسک های مرتبط با شهرت را مدیریت می کند، بلکه با ایجاد اثری بیمه مانند، به حفظ و افزایش ارزش شرکت نیز منجر می شود. در همین راستا هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی گری محافظه کاری حسابداری در رابطه بین شهرت و ارزش شرکت در بازه زمانی 1392 تا 1401 است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، شبه تجربی است که با اتکاء به داده های آرشیوی انجام شده و برای آزمون فرضیه ها از الگوی داده های ترکیبی با اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که بین شهرت و ارزش شرکت رابطه مثبت و معناداری برقرار است. علاوه بر این نتایج بیانگر وجود رابطه مثبت و معنادار بین شهرت شرکت و محافظه کاری حسابداری است. همچنین محافظه کاری حسابداری رابطه شهرت و ارزش شرکت را میانجی نمود.
تحولات حسابداری مدیریت در بخش عمومی- ارزیابی عوامل موثر بر آمادگی روانشناختی کارکنان مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: در سال های اخیر بهبود سیستم حسابداری مدیریت دولت ها در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مورد توجه قرار گرفته است. تحول در سیستم حسابداری و بودجه بندی، فرآیند تصمیم گیری پیچیده ای است که نیروی انسانی نقشی اساسی در آن ایفا می کند. هدف این پژوهش، ارزیابی عوامل موثر بر آمادگی روانشناختی کارکنان مالی برای پیاده سازی بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد در نهادهای دولتی بخش عمومی است.روش پژوهش: گردآوری داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شد که در آن آمادگی روانشناختی برای تغییر، بر حسب تعهد به تغییر و باور به اثربخشی تغییر اندازه گیری گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان بخش های حسابداری و مالی ادارات دولتی در دو شهر تهران و ایلام (مقایسه دو شهر برخوردار و کم برخوردار) است، با استفاده از فرمول کوکران، به ترتیب دو نمونه به حجم 168 و 384 نفر تعیین و داده های حاصل با بکارگیری نرم افزارهای AMOS و EViews تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش: یافته ها حاکی از تاثیر مثبت و معنادار ارزش گذاری تغییر و در دسترس بودن وظیفه بر آمادگی روانشناختی برای تغییر در هر دو شهر ایلام و تهران بوده است، لیکن در هر دو جامعه مورد بررسی دانش وظیفه بر باور به اثربخشی تغییر تاثیر معناداری نداشت. همچنین مقایسه قدرت تبیین مدل ها در دو شهر برخوردار و کم برخوردار با استفاده از آمون کرامر نشان داد که در سطح معناداری 5% تفاوت معناداری بین دو جامعه وجود ندارد.
Examining the Impact of Board Structure on Stock Returns and Earnings Management: The Moderating Role of IT Governance in Tehran Stock Exchange Firms(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۳, Autumn ۲۰۲۴
39-49
حوزههای تخصصی:
Objectives: This study examines the impact of board structure on stock returns and earnings management, considering the moderating role of information technology (IT) governance in companies listed on the Tehran Stock Exchange. By exploring these relationships, the research aims to provide insights into how corporate governance mechanisms and IT governance influence financial performance and reporting quality. Methodology/Design/Approach: The research is applied in nature and follows a correlational-descriptive methodology. The statistical population consists of firms listed on the Tehran Stock Exchange, with a research sample of 110 companies observed over eight years from 2015 to 2022. Multivariate regression analysis with panel data was conducted using Eviews software to test the research hypotheses. Findings: The results indicate a significant relationship between board independence and stock returns, as well as between board size and stock returns. IT governance moderates these relationships, strengthening the positive effect of board independence on stock returns while intensifying the negative effect of board size on stock returns. Additionally, board independence has a significant positive effect on earnings management, whereas board size has a significant negative effect. IT governance also moderates the relationship between board structure and earnings management, influencing the extent to which board characteristics impact financial reporting practices. Innovation: This research contributes to the literature by integrating IT governance into corporate governance studies, highlighting its moderating effect on the relationship between board structure, stock returns, and earnings management. The findings provide valuable implications for managers, investors, and regulators, emphasizing the importance of board composition and IT governance in evaluating corporate performance and making informed investment decisions.
تحلیل جامع شهروندی شرکتی از دیدگاه تئوری: رابطه متقابل شرکت ها با ذینفعان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تحلیل و بررسی تئوری های مرتبط با شهروندی شرکتی و تأثیرات آن بر رفتار سازمان ها و ذینفعان می پردازد. شهروندی شرکتی به عنوان یک مفهوم نوین، مسئولیت های اجتماعی و اخلاقی شرکت ها نسبت به جامعه و محیط زیست را مورد توجه قرار می دهد. با افزایش انتظارات اجتماعی، درک عمیق تری از نقش شرکت ها در جامعه ضروری است. این تحقیق به بررسی تئوری های مختلفی چون تئوری ذینفعان، مشروعیت و قرارداد اجتماعی می پردازد و نقاط قوت و ضعف آن ها را شناسایی می کند. همچنین، بر اهمیت توسعه یک چارچوب نظری جامع برای درک بهتر این مفهوم تأکید دارد. روش پژوهش حاضر تحلیل اسنادی است. نتایج نشان می دهد که پیاده سازی مؤثر شهروندی شرکتی به ایجاد ارزش های مشترک بین شرکت ها و جامعه کمک کرده و به بهبود تصویر برند و اعتماد ذینفعان منجر می شود. این پژوهش می تواند راهنمایی برای پژوهشگران، مدیران و سیاست گذاران در راستای مسئولیت اجتماعی شرکت ها باشد.
ارائه چارچوب توسعه ذهن آگاهی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای توسعه ذهن آگاهی حسابرسان با استفاده از یک رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) است. در رویکرد کیفی، به منظور شناسایی فاکتورهای مؤثر بر ذهن آگاهی حسابرس، از روش فراترکیب استفاده شد و با مروری نظام مند بر روی مطالعات داخلی و خارجی، تعداد 35 شاخص استخراج گردید. به منظور سنجش روایی، پرسشنامه ای بر مبنای رویکرد دلفی فازی طراحی و در اختیار تعداد 38 نفر از اساتید با حداقل 5 سال سابقه کاری در حوزه حسابرسی و تحصیلات دکتری که در حوزه علوم مالی رفتاری مقالاتی منتشر کردند، قرار داده شد. به منظور سنجش پایایی شاخص ها از آلفای کرونباخ و به منظور طبقه بندی شاخص ها از تحلیل عاملی اکتشافی با تکیه بر دیدگاه 270 نفر از کارشناسان حوزه حسابرسی با حداقل سه سال سابقه کاری فعال در موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس اوراق بهادار و مقیم تهران، استفاده شد. در نهایت تعداد 27 شاخص در 7 دسته تمرکز در لحظه، حفظ اخلاقیات، دانش فراشناختی، عدم واکنش نامعقول، فعالیت آگاهانه، کنترل توجه و مهارت فراشناختی قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه، ذهن آگاهی، ناشی از تخصص و شناخت حسابرس است و لذا بر این موارد در راستای افزایش کیفیت حسابرسی باید تمرکز شود. در نهایت، الگوی ذهن آگاهی استخراج و تدوین شده در پژوهش حاضر می تواند به عنوان ابزاری موثر در راستای ارزیابی حسابرس با امید به تنظیم مطلوب و قابل اتکاتر گزارش های حسابرسی بکار گرفته شود.
بررسی نقش اعتماد اجتماعی و مسئولیت اجتماعی شرکت با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
125 - 144
حوزههای تخصصی:
اعتماد اجتماعی عامل تاثیرگذاری در شکل گیری انضباط در روابط اجتماعی و زمینه ساز مشارکت و همکاری میان اعضای جامعه و درنهایت موجب توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن جامعه است. مطابق با تئوری ذی نفعان، مسئولیت اجتماعی حسابرسان در ارتقای اعتماد اجتماعی، شفاف سازی اطلاعات و اعتمادبخشی به عموم، نقش و مسئولیتی خطیر است. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و مسئولیت اجتماعی می پردازد. بدین منظور، برای سنجش اعتماد اجتماعی از پرسشنامه صفاری نیا وشریف [8] استفاده گردید. پرسشنامه مذکور برای 116 شرکت ارسال گردیدکه درنهایت تعداد 82 شرکت به پرسشنامه ها پاسخ دادند و در تحلیل های آماری لحاظ شدند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که شرکت هایی که از سطح اعتماد اجتماعی بالاتری برخوردارند، افشای اطلاعات مالی و غیرمالی ازجمله مسئولیت اجتماعی بیشتر است. لذا مطابق با یافته های تحقیق سطح اعتماد اجتماعی منجر به افزایش مسئولیت اجتماعی شرکت می گردد.
بررسی اثر مؤلفه های ریسک اقتصادی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی در ایران (رهیافت خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی غیرخطی (NARDL))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
567 - 612
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر مؤلفه های ریسک اقتصادی به همراه پیچیدگی اقتصادی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی در کشور ایران طی دوره زمانی 1389-1401 است. نتایج برآورد مدل با استفاده از آزمون والد و رهیافت خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی غیرخطی (NARDL) نشان می دهد شوک های مثبت و منفی کلیه متغیرهای تحقیق اثرات نامتقارنی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی دارد. شوک مثبت ریسک تراز بودجه در کوتاه مدت و بلندمدت بیشترین تأثیر را بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی دارد. شوک مثبت ریسک تورم در بلندمدت و کوتاه مدت تأثیر مثبتی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی ایجاد می نماید. شوک مثبت ریسک تولید ناخالص داخلی تأثیر مثبتی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی داشته ولی شوک منفی آن در بلندمدت به مراتب بیشتر از سایر مؤلفه های ریسک اقتصادی است. تأثیر شوک های مثبت و منفی ریسک رشد اقتصادی حقیقی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی نسبت به سایر مؤلفه های ریسک اقتصادی کمتر است. همچنین تأثیر کوتاه مدت و بلندمدت پیچیدگی اقتصادی بر توسعه بازار اوراق مالی اسلامی مثبت است.
تاثیر ارز دیجیتال بر بازار بورس تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸ (جلد ۱)
151 - 169
حوزههای تخصصی:
بازار بورس تهران یکی از مهم ترین بازارهای مالی در ایران است که به عنوان یک بستر برای خرید و فروش سهام شرکت ها و اوراق بهادار عمل می کند. اما با گسترش روزافزون ارزهای دیجیتال و پذیرش آن ها در سطح جهانی، بازار بورس تهران نیز تحت تأثیر تغییرات ناشی از ظهور و گسترش این بازار قرار گرفته است. این مقاله به توصیف تأثیرات ارزهای دیجیتال بر بازار بورس تهران می پردازد. از طرفی افزایش جذابیت ارزهای دیجیتال به عنوان یک ابزار سرمایه گذاری جدید، موجب تغییر رفتار سرمایه گذاران در بورس شده و ممکن است منجر به کاهش حجم معاملات در بازار بورس گردد. از سوی دیگر، نوسانات شدید قیمت در بازار ارزهای دیجیتال می تواند بر روی روانشناسی سرمایه گذاران در بورس تأثیر گذاشته و ریسک های جدیدی را به همراه داشته باشد. بازار بورس تهران معمولاً نوسانات قیمتی بالایی دارد که می تواند ناشی از عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باشد. برخی محدودیت ها مانند محدودیت های قانونی و مقرراتی ممکن است بر روی معاملات تأثیر بگذارد. استفاده از ارزهای دیجیتال به دلایل علمی و اقتصادی متعددی صورت می گیرد از جمله افزایش نقدینگی، تنوع سبد سرمایه گذاری، پتانسیل بازدهی بالا، تکنولوژی بلاک چین، دسترسی جهانی، کاهش هزینه های معاملاتی، پاسخگویی به نیازهای جدید، تحلیل داده ها و الگوریتم ها و تحولات اقتصادی و سیاسی. در نتیجه این مطالعه نشان می دهد که درک صحیح از تأثیرات ارزهای دیجیتال بر بازار بورس تهران می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا تصمیمات بهتری اتخاذ کنند و ریسک های موجود را مدیریت نمایند. به علاوه، نیاز به تدوین سیاست ها و مقررات مناسب برای هماهنگی بین این دو بازار احساس می شود.
نقش بانک ها در اثرگذاری سیاست های پولی بر متغیرهای کلان اقتصاد در مدل تعادل عمومی پویای تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: یکی از عوامل رشد ریسک در بانک ها، سیاست پولی انبساطی نادرست است که منجر به اثرات نامطلوب بر فعالیت های اقتصادی و سطح قیمت ها می شود. در این پژوهش سعی شده است که نقش بانک ها در اثرگذاری سیاست های پولی بر متغیرهای کلان اقتصادی در اقتصاد ایران مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش: برای رسیدن به این هدف و بررسی تأثیر سیاست پولی بر متغیرهای واقعی و سطوح قیمتی در اقتصاد ایران، از مدل تعادل عمومی تصادفی پویا (DSGE) و اطلاعات سیستم بانکی استفاده شده است. مدل مورد بررسی در این مقاله دارای چهار بخش خانوار، بنگاه های اقتصادی (که شامل بنگاه های تولیدکننده کالای میانی، بنگاه های تولیدکننده کالای نهایی مصرفی و سرمایه ای و بنگاه های امین می شود)، بانک و مقام پولی (بانک مرکزی و دولت) می باشد. یافته های پژوهش: نتایج بدست آمده نشان می دهد که شوک سیاست پولی انبساطی موجب شده است که تولید، تورم، مصرف بخش خصوصی، سرمایه گذاری، ارزش خالص در اقتصاد و وام دهی افزایش یابد. دیگر نتیجه بدست آمده از مدل مورد بررسی نشان می دهد که شوک اعتباری و افزایش قدرت وام دهی بانک ها موجب افزایش تولید، مصرف بخش خصوصی، سرمایه گذاری، ارزش خالص و کل وام و کاهش سطح تورم می شود. در آخر نیز، زمانی که به دلیل افزایش تورم و کاهش مصرف و سرمایه گذاری، شوکی اتفاق می افتد، این شوک موجب افزایش حجم وام میشود در حالی سطح تولید تقریبا ثابت می ماند.
مطالعه اثر استراتژی کسب و کار بر معاملات با اشخاص وابسته تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رسوایی های مالی اخیر، معاملات با اشخاص وابسته به عنوان یکی از کانون های نگرانی بوده است، به گونه ای که استفاده هدفمند از این معاملات و عدم افشای آن ها یا کافی نبودن افشا، از عوامل سقوط شرکت ها می باشد. با توجه به مطالب فوق هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه اثر استراتژی کسب وکار بر معاملات با اشخاص وابسته تجاری می باشد. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی، ازنظر منطق اجرا استقرائی، ازنظر زمان مقطعی، ازنظر نوع داده ها کمی، ازنظر نحوه اجرا توصیفی پیمایشی و روش پژوهش ازنظر ارتباط بین متغیرها علّی و پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395 تا 1399 است؛ که 112 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان داد که؛ استراتژی رهبری هزینه و استراتژی تمایز محصول بر معاملات با اشخاص وابسته تجاری اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که؛ استراتژی کسب وکار معمولاً در سطح محصولات یا واحد تجاری استراتژیک اجرا می شود و بر بهبود موقعیت رقابتی کالاها و خدمات شرکت در یک صنعت خاص یا یک بخشی از بازار خاص تأکید دارد. به عبارت دیگر، هم استراتژی رهبری هزینه و هم استراتژی تمایز محصول تاثیر مثبتی بر معامله با اشخاص وابسته دارد، و وجود این استراتژی ها، میزان معاملات با اشخاص وابسته بالاتری را نشان می دهند. این یافته ها نشان می دهد اشخاص وابسته با توجه به برتری اطلاعاتی خود نسبت به سایر شرکت کنندگان در بازار، از آن استفاده می کنند؛ و این اطلاعات آنها را قادر می سازد تا سود معاملاتی بالاتری کسب کنند.
اثر تعدیل کننده همبستگی سریالی تغییر در جریان های نقدی عملیاتی بر رابطه میان جریان های نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلام تعهدی یک واقعیت بنیادین برای حسابداری است که در بستر حسابداری تعهدی نمایان می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر همبستگی سریالی تغییر در جریان های نقدی به عنوان متغیری تعدیلگر بر رابطه میان جریان های نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی است که منجر به بهبود کیفیت برآورد اقلام تعهدی می شود. در این پژوهش، با بسط و بهبود مفروضات دچو (۱۹۹۴) مدلی رسا و همه گیر از کاربست هم زمان درآمدها و جریان های نقدی برای توضیح اقلام تعهدی معرفی می شود که در آن اقلام تعهدی با اصلاح مدل استاندارد جونز (۱۹۹۱) و کاربست چرخه نقدی عملیات و همبستگی سریالی در تغییر جریان های نقدی که بیانگر ویژگی های جریان های نقدی هستند توضیح داده می شود. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده شرکت های پذیرفته شده در بهابازار اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ است که نمونه ای به حجم ۱۶۷ شرکت به شیوه حذفی سامان مند از آن گزینش شده و با بهره گیری از مدل وایازش خطی چندمتغیره با کاربست نرم افزار استاتا (۱۸) آناکاوی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که جریان های نقدی عملیاتی رابطه منفی و معنادار با اقلام تعهدی سرمایه در گردش دارد. جریان های نقدی اقلام تعهدی را توضیح می دهد و همبستگی سریالی در تغییر جریان های نقدی رابطه میان جریان های نقدی و اقلام تعهدی را تقویت می کند. همچنین، دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد کاربست بازده فروش و چرخه نقدی عملیات برای محاسبه همبستگی سریالی در تغییر جریان های نقدی سودمندتر از خودهمبستگی مرتبه اول جریان های نقدی عملیاتی است و با کاربست جریان های نقدی عملیاتی توان توضیح دهندگی مدل جونز افزایش معناداری پیدا می کند.
رهیافتی نوین در حسابداری مدیریت: مدل اولیه اتصال سست، چارچوب های نظری مکمّل و مدل عملیاتی اتصال سست مبتنی بر عناصر شناختی- فرهنگی و هنجاری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تشریح نظریه اتصال سست و مدل عملیاتی آن با تمرکز بر نظریه وابستگی به منابع، مبانی نظری پشتوانه مدل اولیه اتصال سست و چارچوب های نظری مکمّل است.
تاثیر مالکیت نهادی و مالکیت مدیریت بر رابطه بین مشارکت سهامداران و عملکرد نوآورانه در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
131 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی تاثیر مالکیت نهادی و مالکیت مدیریت بر رابطه بین مشارکت سهامداران و عملکرد نوآورانه در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران است. عملکرد نوآورانه، ترکیبی از موقعیت های کلی سازمان است، که در نتیجه تلاش های صورت گرفته برای نوسازی، بهبود و به کارگیری جنبه های مختلف نوآوری در سازمان صورت می گیرد. شرکت ها با نوآوری می توانند به تغییرات محیطی پاسخ دهند و قابلیت های جدیدی برای بهبود عملکرد به وجود آورند. بر اساس نظریه نمایندگی مدیرانی که به دنبال بهبود عملکرد پایدار هستند، سرمایه گذاری های قابل توجهی در نوآوری انجام نمی دهند در صورتی که سهامداران عمده انتظار دارند که درآمدهای آینده خود را از طریق سرمایه گذاری در فعالیت های نوآوری افزایش دهند.
روش پژوهش: نمونه ای شامل 103 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1390 تا 1398 انتخاب گردید. روش آماری مورد استفاده برای آزمون فرضیه های پژوهش روش داده های تابلویی و تحلیل مؤلفه اصلی است.آزمون ها با استفاده از نرم افزار آماری R انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد بین مشارکت سهامداران و عملکرد نوآورانه رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد مالکیت مدیریت بر رابطه بین مشارکت سهامداران و عملکرد نوآورانه تأثیر معناداری دارد. علاوه بر این مالکیت نهادی بر رابطه بین مشارکت سهامداران و عملکرد نوآورانه تأثیر معناداری دارد.
طراحی الگوی تمکین مالیاتی شرکت ها با توجه به نقش دولت و نقش میانجی شرایط اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
203 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در این پژوهش طراحی الگوی تمکین مالیاتی شرکت ها با توجه به نقش دولت و نقش میانجی شرایط اقتصادی، میباشد که به این منظور از روش داده بنیاد و تلفیقی کیفی – کمی بهره جسته شد. در این پژوهش جامعه آماری در بخش کیفی شرکت های بورسی منتخب بر اساس در دسترس بودن گزارش های آماری در طی سالهای 1391 الی 1397 میباشد و در بخش کمی کلیه ممیزان و سرممیزان اداره کل امور مالیاتی مودیان بزرگ می باشند. بنابراین با توجه به جامعه 4830 نفری طبق فرمول کوکران، تعداد 356 نفر تصادفی انتخاب و پرسش نامه دریافت نموده اند . تجزیه و تحلیل اماری صورت گرفته توسط نرم افزارهای SPSS و PLS در نهایت تاکید داشتند که دولت از طریق سازمان امور مالیاتی کشور به عنوان نهاد نظارت کننده، می تواند تمکین مالیات شرکت ها را با توجه به شرایط اقتصادی بهبود بخشد. در نهایت در برازش مدل رگرسیونی مشخص شد که شاخص های ارتباطات سیاسی شرکت ها، افراد دولتی در هیئت مدیره، شرایط اقتصادی و مالکیت دولتی بر تمکین مالیاتی تاثیر گذار میباشد می توان اظهار داشت در شرکت هایی که دولت سهامدار عمده است، تمکین مالیات شرکت ها بالا است. علاوه بر این در شرکت های که یکی از افراد دولتی در هیئت مدیره حضور دارد، تمکین مالیات شرکت ها بالا است.
واکاوی کاربست گزارشگری مسئولیت پذیری اجتماعی در به موقع بودن گزارش حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۲۷۳-۲۵۵
حوزههای تخصصی:
در طی چند دهه اخیر، گزارشگری مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت که چشم اندازی فراتر از منافع سهامداران دارد و هدف آن رفع نیازهای همه ذینفعان بوده است، توجه بسیاری از محققین را به خود جلب نموده است. لذا، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر مسئولیت پذیری اجتماعی بر تاخیر گزارش حسابرسی شرکت ها می پردازد. بدین منظور، برای سنجش مسئولیت پذیری اجتماعی از چک لیستی مشتمل بر 39 قلم افشاء که با محیط گزارشگری ایران سازگار می باشد، استفاده گردید. فرضیه تحقیق با استفاده از نمونه ای متشکل از 126 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1397 تا 1401 و با بهره گیری از مدل رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر تکنیک داده های تابلویی مورد بررسی قرارگرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که گزارشگری مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها، تاثیر منفی و معناداری بر تاخیر گزارش حسابرسی آن ها دارد.
بررسی تأثیر تغییر طبقه بندی بر کارایی سرمایه گذاری با توجه به نقش عدم تقارن اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
87 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر تغییر طبقه بندی بر کارایی سرمایه گذاری با توجه به نقش عدم تقارن اطلاعاتی می باشد. در راستای بررسی این پژوهش دو فرضیه تدوین شده است و برای آزمون فرضیه ها از الگوهای رگرسیونی خطی مبتنی بر داده های ترکیبی بهره گیری شده است. بدین منظور از اطلاعات مالی موجود در صورت های مالی 191 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله زمانی 1394 تا 1399 استفاده شده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، از نوع همبستگی است. نظر به این که داده های مورد نظر، اطلاعات واقعی و تاریخی هستند، پژوهش را از نوع پس رویدادی طبقه بندی شده است. برای واکاوی مشاهده ها از نرم افزارهای صفحه گسترده و ای ویوز10 استفاده شده است. یافته های بدست آمده از بررسی و آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد، تغییر طبقه بندی بر کارایی سرمایه گذاری تأثیر معکوس و معنی دار دارد. همچنین عدم تقارن اطلاعاتی بر ارتباط بین تغییر طبقه بندی و کارایی سرمایه گذاری اثر معکوس و معنی دار دارد.
ارائه سیستم معاملاتی هوشمند مبتنی بر ترکیب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، الگوریتم های فراابتکاری و شبکه عصبی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
133 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از سرمایه گذاری در بازار سهام، کسب بیشترین بازده در زمان مورد نظر می باشد. معاملات موفق در بازارهای مالی می بایست نزدیک به نقاط کلیدی بازگشتی انجام گردد. در این پژوهش در تلاش هستیم تا با مطالعه تحقیقات پیشین قواعد تکنیکی پر کاربرد را انتخاب و با بهره گیری از الگوریتم کرم شب تاب و گرگ خاکستری، پارامترهای تصمیم گیری در قواعد تکنیکی مذکور برای هر سهم، بهبود و سیگنال های متناقض صادره از اندیکاتور های بهینه شده را به سیگنال واحد مبدل نماییم. در نهایت ازطریق شبکه عصبی حافظه کوتاه مدت ماندگار سعی در پیش بینی موقعیت های ورود و خروج در بازار سهام را خواهیم داشت.این پژوهش از سال 1390 تا شهریور 1401 روی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران انجام گردیده است. مدل پیشنهادی توانسته است با خطای حدود سی و شش درصد نقاط خرید، فروش و نگهداری را برای یک روز معاملاتی آتی برای سرمایه گذاران بلند مدت، به درستی شناسایی نماید.