مطالعات اخلاق و رفتار در حسابداری و حسابرسی

مطالعات اخلاق و رفتار در حسابداری و حسابرسی

مطالعات اخلاق و رفتار در حسابداری و حسابرسی دوره 4 پاییز 1403 شماره 3 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

مقالات

۱.

بررسی تاثیر یکپارچگی شخصیت مدیران مالی بر رابطه بین تعارض نقش درک شده و رفتار گزارشگری مالی فرصت طلبانه از دیدگاه اخلاقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: یکپارچگی شخصیت تعارض نقش گزارشگری مالی فرصت طلبانه اخلاق حرفه ای مدیران مالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر یکپارچگی شخصیت مدیران مالی بر رابطه بین تعارض نقش درک شده و رفتار گزارشگری مالی فرصت طلبانه از دیدگاه اخلاقی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از دیدگاه گردآوری داده ها، پیمایشی است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه مبتنی بر سناریو، برگرفته از پژوهش هگرس (2021) و دسایی و همکاران (2020) استفاده شده و روش تحلیل داده ها از نوع استنباطی است. جامعه آماری مدیران مالی بوده و براساس جدول کوهن و همکاران (2000) نمونه پژوهش شامل 166 مدیر مالی، در بازه زمانی سال 1402 تعیین شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که تعارض نقش درک شده توسط مدیران مالی بر گزارشگری مالی فرصت طلبانه از دیدگاه اخلاقی تاثیر دارد. همچنین، نتایج پژوهش اشاره دارد که یکپارچگی شخصیت مدیران مالی بر گزارشگری مالی فرصت طلبانه از دیدگاه اخلاقی تاثیر ندارد. در نهایت، تعامل تعارض نقش درک شده و یکپارچگی شخصیت مدیران مالی بر تمایل آنها برای گزارشگری مالی فرصت طلبانه از دیدگاه اخلاقی تاثیر دارد. نتیجه گیری: شرکت ها می توانند با اجرای مدیریت تعارض، امکان گزارشگری مالی فرصت طلبانه را از دیدگاه اخلاقی کاهش دهند.
۲.

تأثیر سوگیری اخلاقی مدیران بر واگرایی رفتار سرمایه گذاران با تأکید بر نقش تعدیلی قابلیت مقایسه و خوانایی گزارش های مالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سوگیری اخلاقی مدیران صورت های مالی خوانایی گزارشگری مالی واگرایی رفتار سرمایه گذاران هموارسازی سود تقلب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سوگیری نامطلوب اخلاقی مدیران بر واگرایی رفتار سرمایه گذاران و همچنین نقش میانجی قابلیت مقایسه اطلاعات مالی و خوانایی گزارشگری مالی در کاهش یا افزایش رابطه بین سوگیری نامطلوب اخلاقی مدیران و واگرایی عقاید سرمایه گذاران بود. روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی علّی بوده و جامعه آماری آن شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که با استفاده از حذف سیستماتیک، 134 شرکت در دوره زمانی سال های 1392 الی 1401 به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. برای محاسبه واگرایی رفتار سرمایه گذاران به تبعیت از پژوهش سیلویا و سرکوئرا (2021) و صالحی و همکاران (1402) از شاخص حجم معاملات غیرمنتظره استفاده شده و سوگیری اخلاقی با دو عامل بی صداقتی (هموارسازی سود) و خطاکاری مدیریت (تقلب در صورت های مالی) مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد هموارسازی سود و تقلب در صورت های مالی، رابطه مستقیم و معناداری با واگرایی رفتار سرمایه گذاران دارد. همچنین قابلیت مقایسه صورت های مالی رابطه مثبت میان بی صداقتی مدیریت با هموارسازی سود بر واگرایی رفتار سرمایه گذاران درباره تعیین رقم صحیح ارزش ذاتی سهام حین أخذ تصمیم سرمایه گذاری را تعدیل می کند.و خوانایی صورت های مالی رابطه مثبت میان نادرستی و خطاکار بودن مدیریت با گزارشگری مالی متقلبانه بر واگرایی رفتار سرمایه گذاران درباره تعیین رقم صحیح ارزش ذاتی سهام حین أخذ تصمیم سرمایه گذاری را تعدیل می کند. نتیجه گیری: هرگونه عدم شفافیت در اطلاعات می تواند تصمیم گیری سهامداران و تحلیل گران در بازار سرمایه را با اختلال روبرو سازد و منجربه واگرایی عقاید بین سرمایه گذاران شود. همچنین قابلیت مقایسه صورت های مالی می تواند تأثیر هموارسازی سود را بر واگرایی عقاید سرمایه گذاران کاهش دهد. همچنین خوانایی اطلاعات گزارش های مالی رابطه بین تقلب و واگرایی عقاید سرمایه گذاران را تعدیل می نماید.
۳.

تأثیر برابری اخلاقی بر رفتار اخلاقی حسابرس با نقش تعدیل گر دینداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: دینداری رفتار اخلاقی اخلاق حرفه ای حسابرسان برابری اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برابری اخلاقی بر رفتار اخلاقی حسابرس با نقش تعدیل گر دینداری بود. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی است؛ از نظر شیوه گردآوری داده ها، میدانی و مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای بوده و نحوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 114 نفر از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسی در سال 1401 می باشد. در بخش میدانی از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جهت سنجش رفتار اخلاقی از پرسشنامه 15 سوالی لوزیر (15 سوالی) و جهت سنجش دینداری از پرسشنامه 26 سوالی گلاک و استارک (2005) و در نهایت جهت سنجش برابری اخلاقی، از پرسشنامه 18 سوالی بیرگر (2012) استفاده شد. یافته ها: نتایج فرضیه اول پژوهش نشان داد برابری اخلاقی بر رفتار اخلاقی حسابرس در سطح اطمینان بالایی، نقش معناداری دارد. این موضوع نشان دهنده توجه به شخصیت و ویژگی های شخصیتی حسابرسان است که منجربه بروز برابری اخلاقی بر رفتار اخلاقی در آنان می شود. نتایج فرضیه دوم نشان داد که برابری اخلاقی بر دینداری در سطح اطمینان بالا نقش معناداری دارد. نتایج فرضیه سوم نشان داد که دینداری بر ارتباط بین برابری اخلاقی و رفتار اخلاقی حسابرس در سطح اطمینان بالایی نقش معناداری دارد. با افزایش سطح دینداری و پایبندی بیشتر حسابرسان به آموزه های دینی، میزان تقلب ها در گزارشگری مالی کاهش می یابد. نتیجه گیری: مدیریت با پررنگ تر کردن و ارج نهادن به برابری اخلاقی و رفتار اخلاقی در کار، می تواند فضایی مناسب را برای حسابرسان به وجود آورد، تا آنها با در نظر گرفتن برابری اخلاقی و رفتار اخلاقی خود، گزارشگری و انجام فعالیت ها را به گونه ای مناسب انجام دهند. دین از طرق متعددى مى تواند به انجام عمل اخلاقى کمک کند. یکى از دیدگاه هایى که درباره رابطه دین و اخلاق در عمل مطرح است، این است که دین زندگى اخلاقى را آموزش مى دهد. در نهایت با افزایش سطح دینداری، عمل به اصول اخلاقی درست و حرفه ای بیشتر می شود و دو متغیر دینداری و اخلاق با یکدیگر رابطه مثبت و معناداری دارند. حسابرسان دیندار، تقلب کمتری را مرتکب نمی شوند، بلکه آنهایی تقلب کمتر انجام می دهند که این دینداری منجربه بالا بردن سطح اصول اخلاق حرفه ای در آنها شده باشد. حسابرسان با اخلاق بیشتر تقلب کمتری را مرتکب می شوند. به بیان دیگر، حسابرسان دینداری که اخلاق در آنها رشد نکرده است، تقلب بیشتری انجام می دهند.
۴.

ارائه چارچوبی برای شناسایی و ارزیابی معیارها و گزینه های فین تک همکار بانک ملت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فناوری مالی صنعت بانکداری فین تک های بانکی انتخاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۳
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای ارزیابی فین تک های همکار بانکی است. روش : تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی و از منظر روش شناسی، دارای ماهیت کمّی است. در این مطالعه از سه روش دلفی فازی، بهترین- بدترین فازی و مشابهت فازی استفاده شد. از روش دلفی فازی، برای غربال معیارهای پژوهش، از روش بهترین- بدترین فازی برای وزن دهی به معیارهای پژوهش و نهایتاً از تکنیک مشابهت فازی به منظور اولویت بندی فین تک های همکار بخش بانکی استفاده گردید. برای جمع آوری داده های پژوهش، ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت. پرسشنامه های تحقیق عبارت بودند از: پرسشنامه غربال معیارها، پرسشنامه مقایسات زوجی و نهایتاً پرسشنامه اولویت سنجی. یافته ها: ابتدا از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان بانکی، 17 معیار ارزیابی فین تک های بانکی استخراج شد. در گام بعدی، این معیارها با دلفی فازی غربال شدند. پنج معیار دارای عدد دیفازی بالاتر از 7/0 بودند و برای ارزیابی فین تک ها انتخاب شدند. وزن این معیارها با تکنیک BWM فازی محاسبه شد. معیار قابلیت فین تک برای روابط راهبردی بلندمدت با بانک با وزن 35/0، بیشترین اهمیت نسبی را در میان معیارهای تحقیق داشت. نهایتاً سه فین تک همکار بانک ملت با توجه به معیارهای پژوهش و تکنیک مشابهت فازی مورد ارزیابی قرار گرفتند. فین تک «ج» با امتیاز 82/0، بیشترین اولویت را برای همکاری با بانک ملت داشت. نتیجه گیری: بانک ها به جای نگاه منفی و رقابتی به فین تک ها می توانند به مشارکت راهبردی با آن ها بپردازند و با سرمایه گذاری روی آن ها، تحقیق و توسعه خود را بهبود داده و خدمات با نوآوری و کیفیت بیشتر را به مشتریان خود ارائه کنند. کلیدواژه ها: فناوری مالی، صنعت بانکداری، فین تک های بانکی، انتخاب
۵.

بررسی تأثیر پاسخگویی بر اخلاق حرفه ای مدیران بخش عمومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: پاسخگویی اخلاق حرفه ای مدیران بخش عمومی اصول اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۲
هدف: اخلاق حرفه ای و پاسخگویی به عنوان دو عامل اساسی در عملکرد مدیران بخش عمومی، اهمیت بسیاری دارند. اخلاق حرفه ای به عنوان یک استاندارد اصلی در رفتار و تصمیم گیری مدیران، نقش حیاتی در ایجاد اعتماد عمومی و ارتقای کیفیت خدمات عمومی دارد. در این راستا، هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی مؤلفه ها و شاخص های تأثیرگذار پاسخگویی بر اخلاق حرفه ای مدیران بخش عمومی کشور است. روش: پژوهش حاضر به صورت آمیخته (کیفی و کمّی) انجام شده و جامعه آماری به صورت هدفمند (گزینشی) به تعداد 15 نفر از خبرگان حرفه شامل حسابداران بخش عمومی، مدیران مالی و اعضای هیئت علمی دانشگاه انتخاب شدند. در مرحله اول، در مصاحبه با خبرگان و اشباع نظری به روش نظریه داده بنیاد، مؤلفه ها و شاخص های تأثیرگذار پاسخگویی بر اخلاق حرفه ای مدیران بخش عمومی استخراج گردید. در مرحله دوم که به صورت کمّی انجام شد، جهت رتبه بندی مولفه ها و بررسی تاثیر مؤلفه ها و شاخص های تأثیرگذار پاسخگویی بر اخلاق حرفه ای مدیران بخش عمومی، پرسشنامه ای با 34 سوال در اختیار خبرگان قرار گرفت. یافته ها: با توجه به نتایج پژوهش، پنج مؤلفه ارتقای مسئولیت پذیری، افزایش اعتماد عمومی، افزایش شفافیت، تعهد به اصول اخلاقی و مؤلفه تقویت روابط عمومی استخراج گردید. همچنین، 29 شاخص احصاء شد. براساس نتایج آزمون فریدمن، ارتقای مسئولیت پذیری در رتبه اول، مؤلفه افزایش اعتماد عمومی در رتبه دوم، افزایش شفافیت در رتبه سوم، مؤلفه تعهد به اصول اخلاقی در رتبه چهارم و مؤلفه تقویت روابط عمومی در رتبه پنجم قرار گرفتند. نتیجه گیری: سیاست ها و رویکردهای پاسخگویی در سازمان های عمومی می توانند به تقویت اخلاق حرفه ای مدیران در بخش عمومی کمک کنند. همچنین، ارتباط منسجم بین پاسخگویی سازمانی و اخلاق حرفه ای می تواند بهبود عملکرد و رفتار مدیران را تسهیل کند.
۶.

شناسایی و اولویت بندی عمده ترین دلایل لغو پذیرش شرکت ها از بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش ترکیبیISM-ANP(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بازار سرمایه پذیرش شرکت ها روش ترکیبی ISM-ANP زیان انباشته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عمده ترین دلایل لغو پذیرش شرکت ها از بورس اوراق بهادار تهران است. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را 97 شرکت بورسی که بین سال های 1389-1382 از بورس اوراق بهادار تهران لغو پذیرش شده بودند، تشکیل می دهد. روش تحقیق ترکیبی (کیفی- کمّی) می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 12 نفر از خبرگان حوزه بورس که به روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع نظری مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند، بود که براساس پیشینه پژوهش و آخرین صورت های مالی شرکت ها، با نظر خبرگان 10 مولفه به عنوان عمده ترین علل لغو پذیرش شرکت ها شناسایی شدند. در بخش کمّی پژوهش، عوامل شناسایی شده در قالب پرسشنامه محقق ساخته بین 150 نفر از مدیران و کارشناسان بورس توزیع و پس از انجام آزمون t تک متغیره، سه عامل سهام شناور آزاد پایین، عدم پیش بینی درآمد هر سهم و عدم اطلاع رسانی به موقع و صحیح حذف شدند و هفت عامل نهایی وارد پرسشنامه های ISM و ANP شدند که بین 10 نفر از خبرگان بورسی توزیع گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، به ترتیب اولویت 7 عامل به عنوان علل اصلی لغو پذیرش شرکت ها از بورس اوراق بهادار تهران شناساسایی شدند، شامل: زیان انباشته و مشمولیت ماده 141 قانون تجارت، اظهارنظر مردود و یا عدم اظهارنظر حسابرس نسبت به صورت های مالی، عدم رعایت حداقل نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی ها، عدم رعایت دقیق قوانین و مقررات و معیارهای پذیرش، عدم ارائه صورت های مالی حسابرسی شده میان دوره ای و سالانه، زیاندهی، سرمایه پایین و حجم معاملات پایین. نتیجه گیری: از آنجایی که تاکنون در پژوهش های پیشین دلایل لغو پذیرش شرکت ها از بازار سرمایه کشور به عنوان یک خلاء تحقیقاتی مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته، لذا در پژوهش حاضر با شناسایی این عوامل به مدیران شرکت های سرمایه ای توصیه می شود با توجه جدی به علل شناسایی شده مانع از لغو پذیرش شرکت هایشان از بازار سرمایه شوند.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۱۳