فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۴۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: به طورکلی، مدیران آموزشی بر مبنای مبانی فلسفی دیدگاه مدیریتی خود، جهان سازمانی و سازمان تحت مدیریت شان را درک نموده و بر مبنای آن، عمل نمایند. علاوه براین، مفهوم روابط و مناسبات انسانی را می توان از منظر اشارات اخلاق بر مسئولیت پذیری مدیران آموزشی در رابطه و تعامل با دیگران، با مفهوم اخلاق مرتبط دانست. هدف پژوهش حاضر، شناسایی اشارت های اخلاق مدیریت پساساختارگرایانه با تأکید بر آراء فوکو بر کنشگری مدیران آموزشی در وظیفه ی روابط و مناسبات انسانی است.روش شناسی پژوهش: در پژوهش حاضر، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخ گویی به پرسش های پژوهش، ضمن بهره گیری از داده های کیفی و رهیافت های تحلیلی، از روش توصیفی- تحلیلی و روش استنتاجی یا قیاسی طبق الگوی ویلیام فرانکنا مشتمل بر قیاس نظری و قیاس عملی استفاده شده است.یافته ها: واکاوی مفهوم مدیریت در اندیشه ی فوکو، اشارات قابل توجهی بر مفهوم «رهبری» دارد. ضمن آن که طبق یافته های پژوهش، نتیجه پایانی بیانگر آن است که: «مطابق با مفهوم اخلاق و اخلاق مدیریت پساساختارگرایانه در آراء فوکو، مدیران آموزشی در وظیفه روابط و مناسبات انسانی، باید با باور به ارزشمند بودن دیگری، به تعامل هدفمند، منصفانه و عادلانه با دیگران، به ویژه افراد و کارکنان سطوح پایین سازمان های آموزشی اهتمام ورزند.»بحث و نتیجه گیری: تعبیر فوکو از اخلاق به عنوان رابطه ی با خود و تأکید وی بر مفهوم دیگری و رابطه ی با دیگران که وجه غالب اخلاق زیبایی شناسانه ی او می باشد، بیانگر اشارت های اندیشه ی فوکو بر اهمیت و ضرورت کنشگری مدیران آموزشی در برقراری روابط و مناسبات انسانی در سازمان های آموزشی است.
واکاوی رشد حرفه ای، تعمقی بر شایستگی نو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
153 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عمیق شایستگی حرفه ای نومعلمان مبتنی بر تجارب زیسته آن ها در کارنمای معلمی است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، نومعلمان در رشته زبان و ادبیات فارسی هستند که به روش هدفمند ملاک محور انتخاب شدند. این پژوهش با روش کیفی داده بنیاد از نوع کلاسیک و مقایسه ای صورت گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پروژه های پایان دوره کارشناسی نو معلمان بوده است. با استفاده از نرم افزار تحلیل محتوای کیفی، کدگذاری داده ها ابتدا به روش استقرایی- اکتشافی و سپس تطبیقی صورت پذیرفته است. در این پژوهش در گام نخست مفهوم شایستگی از مبانی نظری سند تحول بنیادین استخراج و شایستگی های چهارگانه دانش تخصصی، دانش تربیتی، الگوی عملی و دانش دینی از سرفصل رشته به دست آمدند. در گام دوم داده ها به صورت اکتشافی مورد تحلیل و طبقه بندی قرار گرفتند. در گام سوم ابعاد پنج گانه مستخرج از داده کاوی کارنماها با شایستگی های چهارگانه اسناد، مورد کاوش و تطبیق قرار گرفته و در ماتریس دوبعدی بازنمایی شدند. در طبقه بندی حاصل از تحلیل داده ها، ابعاد سیستمی، تعاملی، نگرشی، شناختی و مهارتی استخراج شدند. تحلیل یافته های این پژوهش نشان می دهد که نومعلمان به صورت مطلوب به اغلب ابعاد، به ویژه به عنصر مهم تحلیل در فرآیند طراحی آموزشی دست یافتند، اما از میان شایستگی های چهارگانه، در شایستگی دانش تخصصی، فقط به بعد سیستمی دست پیدا کردند و به سایر سطوح شایستگی دانش تخصصی نرسیدند. این نتیجه ی مهم نیز به دست آمد که نومعلمان انتخاب شده در این پژوهش، فاقد دانش و مهارت در رشته تخصصی خود هستند.
سنجش میزان عجین بودن شغلی بر اساس مدل Aon Hewitt (مورد مطالعه: نسل Z و کارکنان ماقبل آن در دانشگاه علم و صنعت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، دسته بندی جامعی از روشهای ارائه شده به منظور اندازه گیری میزان عجین بودن شغلی نیروی کار و نیز انتخاب جامع ترین روش برای بررسی میزان عجین بودن شغلی نسلهای مختلف در دانشگاه علم و صنعت ایران و بررسی شکاف بین نسلی و برنامه ریزی برای سیاستگذاری های آتی بود. روش: روش پژوهش، اکتشافی- توصیفی است. ابتدا با بررسی کتابخانه ای ادبیات و مدلهای موجود، به دسته بندی جامعی از مدلها پرداخته؛ سپس با بهره گیری از روش کوکران برای یافتن نمونه آماری در دانشگاه و پیاده سازی روش «آون هِویت» با پرسشنامه های استاندارد آن با طیف لیکرت پنج گانه، به بررسی وضع موجود می پردازد. یافته ها و نتیجه گیری: مدلهای به دست آمده در دو دسته صنعتی و دانشگاهی، تقسیم بندی و مدل صنعتی «آون هِویت» به عنوان مدل مرجع برگزیده شد. در پیاده سازی مدل «آون هِویت»، نسل انفجار جمعیت در جایگاه نخست و نسل «وای» پایین ترین میزان عجین بودن را دریافت کرد. همچنین عوامل و شاخصهای مؤثر بر عجین بودن شغلی در مدل نشان داد که نسل «زِد» انگاره متفاوتی از سایرین داشته و برخلاف سایر نسلها که رهبری و مدیریت را بالاترین عامل دانستند، شهرت سازمانی را در اولویت عجین بودن شغلی خود دید. همچنین مهم ترین عامل کاهش میزان عجین بودن شغلی در تمامی نسلها، فرایندهای سازمانی و در خصوص نسل «زِد»، امور زیربنایی، به ویژه عدم تعادل کار و زندگی شناخته شد.
بازشناسی الگوی گوناگونی نسلی در آموزش نیروی کار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: با توجه به کم شدن فاصله ی نسل ها و لزوم آموزش مربوطه، شناسایی گوناگونی نسلی و لزوم ارتباط بین نسل ها در جوامع از ضروریات بوده. به همین دلیل در این پژوهش شناسایی نسل های مختلف و آگاهی از فرایند آموزش آن صورت گرفته است. روش شناسی پژوهش: نوشتار حاضر کیفی و مبتنی بر استراتژی روش تئوری داده بنیاد با روش کدگذاری و الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین با رویکرد هدفمند، شامل 14 نفر از متخصصان خبره دانشگاهی و پژوهشگرانی است که نسبت به پدیده مورد نظر در حوزه های مدیریت، جامعه شناسی و روانشناسی اشراف داشتند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان موضوع و تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه یافته است. یافته ها: در مرحله کدگذاری باز تعداد 301 کد از تعداد 14 مصاحبه استخراج گردید که پس از تجزیه و تحلیل و برچسب زنی به 65 مفهوم انتزاعی تر تبدیل شده و نهایتاً 14 مقوله شناسایی شد. پس از اتمام مرحله کدبندی باز و ایجاد مفاهیم متعدد اولیه، مرحله دوم یعنی کدگذاری محوری انجام گردید. سپس برای سنجش روایی از روش پیشرفته دلفی استفاده شد. یافته های مربوط به پایایی باز آزمون نشان می دهد نتیجه با استفاده از فرمول ذکرشده برابر 79 درصد است و از آنجائی که پایایی بالای 60 درصد قابل قبول است، می توان نتیجه گرفت که کدگذاری های انجام گرفته از پایایی مناسبی برخوردار هستند. بحث و نتیجه گیری:پدیده محوری شناسایی نسل های انقلاب، دفاع مقدس، اصلاح و تغییر، تحریم و پاندمی بوده و شرایط علی، وضعیت حقوقی، وضعیت سیاسی، و وضعیت اجتماعی در نظر گرفته شد. زمینه و بستر شامل وضعیت فرهنگی، اقتصادی و تکنولوژی بوده و راهبردهای این پژوهش حفظ سرمایه انسانی و توسعه سرمایه انسانی است، که در شرایط مداخله گر نوع و ساختار سازمان و با پیامدهای نوع هنجار، نوع ارزش، نوع باور و نوع رفتار مورد تحلیل قرار گرفته شد.
فرا تحلیل تعالی منابع انسانی مبتنی بر پیامدهای آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی این پژوهش تعالی منابع انسانی مبتنی بر آموزش با استفاده از رویکرد فرا تحلیل است. تحقیق حاضر از نظر هدف، توصیفی و از نظر نوع استفاده، کاربردی و از نظر نوع داده ها، یک تحقیق کمی محسوب می شود.روش شناسی پژوهش: جامعه مورد بررسی پژوهش شامل مقالات چاپ شده در نشریات علمی(علمی-پژوهشی) گروه مدیریت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در زمینه آموزش منابع انسانی در بازه زمانی_(بهار1395 تا بهار1401) که 10 مورد با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرآیند فرا تحلیل شدند. یافته ها: پژوهش های برگزیده با استفاده از نرافزار CAM2 نرم افزار جامع فرا تحلیل مورد سنجش و تحلیل قرار گرفتند. پایایی تحقیق شامل پایایی شناسایی از طریق داوران در انتخاب پژوهش ها و طبقه بندی لازم، پایایی گدگذاری از طریق توافق داوران درباره به کار گیری مفاهیم خاص با کد گذاری متغیر ها، پایایی سطح معنی داری و اندازه اثر از طریق توافق در محاسبات اندازه اثر بین دو فرا تحلیل گر مورد سنجش قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مهم ترین پیامدهای آموزش منابع انسانی به ترتیب؛ دانش(420/0)، عملکرد (419/0)، توسعه حرفه ای (419/0)، توانمند سازی(416/0)، احساس خود سامانی(411/0) و ......... دارای بیشترین اندازه اثر و کارآمدی (374/0)؛ ارتقاء نظم(393/0) دارای کم ترین اندازه اثر می باشند.بحث و نتیجه گیری: با بررسی مطالعات پیشین این نتیجه حاصل شد که مهم ترین پیامدهای آموزشی شامل: عملکرد، احساس اعتماد، سرمایه اجتماعی، نگرش، ارتقاء نظم، توسعه حرفه ای، تسهیم دانش، کارآمدی، عملکرد شغلی، احساس مؤثر بودن، توانمندسازی، مهارت، دانش، احساس شایستگی، خودکارآمدی شغلی، احساس خودسامانی و موفقیت شغلی گزارش و تحلیل گردید که سازمان ها و جوامع آماری متعدد به منظور رشد و توسعه خود با بهره-گیری از فرآیند آموزش به برخی از این پیامد ها دست یافته اند.
طراحی و ارزیابی مدل پارادایمیک بوم سازگان کارآفرینی دیجیتال در سازمان های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بوم سازگان کارآفرینی دیجیتال در سازمان های آموزشی اخیراً به عنوان یک مفهوم رایج در سیاست کارآفرینی و سازمان های آموزشی ظهور کرده و اساس کار آنها ایجاد محیطهای حمایتی است که باعث ایجاد استارت آپ های نوآورانه می شود. پژوهش حاضر باهدف طراحی و ارزیابی مدل پارادایمیک بوم سازگان کارآفرینی دیجیتال در سازمان های آموزشی انجام گرفت.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش، روش اکتشافی آمیخته (کیفی- کمی) بوده که در بخش کیفی، روش نظریه داده بنیاد و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی 15 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های کارآفرینی، متخصصان و خبرگان آشنا به کارآفرینی دیجیتال، اعضای هسته های فن آوری و مراکز رشد در دانشگاه، مسئول طرح های دانش بنیان و مدیر دفتر تجاری سازی پارک های علمی- فن آوری و خبرگان رشته کارآفرینی در آموزش و پرورش می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از دسته متوالی انتخاب شده اند و در قسمت کمی، اعضای هیات علمی دانشکده کارآفرینی دانشگاه رازی ،هنرآموزان ومتخصصین کارآفرینی و اساتید دانشگاهی مرتبط با حوزه کارآفرینی به تعداد 135 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش تجزیه وتحلیل داده های مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی معادلات ساختاری انتخاب شده است.یافته ها: یافته های پژوهش در بخش کیفی شامل 483 کدباز،42 کد ثانویه و 15 مقوله که در6 محور اصلی(محوری، شرایط علی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها) به دست آمد .همچنین نتایج نشان داد مدل ارائه شده از اعتبار درونی بالایی برخودار است .بحث و نتیجه گیری: نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است. با توجه به نتایج پژوهش، مدل بوم سازگان کارآفرینی دیجیتال می تواند در سازمان های آموزشی مورد استفاده قرار گیرد و با به رسمیت شناختن این مدل تاثیرات اساسی در نقش و مسئولیت و فعالیت های سازمان های آموزشی در عصر حاضر صورت گیرد و مدیران سازمان های آموزشی به اهمیت این پژوهش توجه کافی و موثر داشته باشند.
آموزش سبز در نظام آموزش عالی ایران: تحلیل اسناد راهبردی آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
107 - 121
حوزههای تخصصی:
از آنجا که اداره امور مربوط به تدوین ، بازنگری ، تغییر و تصویب برنامه های درسی در آموزش عالی ایران در طیفی بین رویکرد متمرکز تا رویکرد نیمه متمرکز پیروی می کند، از این رو فعالیت نظام های آموزشی به ویژه نظام آموزش عالی در راستای مدیریت بحران های زیست محیطی از سیاست ها و آرمان های سطوح کلان و بالادستی تأثیر می پذیرد. بر این اساس این پژوهش با هدف بررسی میزان توجه به اهداف و مفاهیم آموزش سبز در اسناد فرادستی اثرگذار بر آموزش عالی با بهره گیری از روش کیفی سندکاوی انجام شد. در این پژوهش چهارسند بالادستی بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت کشور با استفاده از تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضرنشان از این امر دارد که به مفاهیم آموزش سبز در اسناد فرادستی تا حد زیادی مورد توجه قرار گرفته است، اما در سطوح خرد میزان توجه به این موارد کاهش می یابد. به عبارت دیگر، توجه به آرمان ها و اهداف آموزش سبز در سطوح عملیاتی کمرنگ تر می گردد. از این رو، پیشنهاد این پژوهش، تأسیس و استقرار نهادی متشکل از متخصصان و صاحبنظران عرصه آموزش سبز به منظور تهیه و تدوین راهکارهای عملیاتی اجرای آرمان ها و سیاست های کلان در زمینه آموزش سبز است.
شناسایی شاخص های سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از مهم ترین مسائلی که عملکرد سازمانها را تحت تاثیر قرار داده و زمینه موفقیت آنها را فراهم می آورد مسئله سلامت سازمان است. شناخت سلامت سازمانی مدارس می تواند تسهیل کننده امور آموزشی، تربیتی و اداری مدارس و پیش بینی کننده اثربخشی فعالیت های مدارس باشد و باعث اجرای برنامه ها به صورت علمی و کارشناسانه گردد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور انجام گرفت.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی با رویکرد کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 25 نفر از خبرگان که به عنوان تیم تصمیم در شناسایی شاخص ها و ابعاد متغیرها که از روش غیرتصادفی (هدفمند) و روش گلوله برفی استفاده شد.یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، برای سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور، 57 شاخص در غالب 13 مولفه و 3 بعد(سازمانی، مدیریتی و رفتاری) شناسایی شد. برای بعد سازمانی معیارهای رویکرد، پاسخگو بودن، اجتماع پذیری، یادگیری و جو، برای برای بعد مدیریتی معیارهای رهبری، انگیزش، فرآیند و مالی و برای بعد رفتاری معیارهای نوآوری، فرهنگ سازی، توسعه کارکنان و اعتبار سازی تقسیم شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برای سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور باید به سه بعد سازمانی، مدیریتی و رفتاری توجه داشت.
تاثیر رهبری تحولآفرین بر خلاقیت و نوآوری کارکنان باتوجه به نقش تعدیل گر انگیزه درونی کارکنان (مورد مطالعه: معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف:امروزه سبک رهبری واژه ای کلیدی به منظور تطبیق موفق سازمان ها با نوآوری و خلاقیت است و سبک رهبری تحول گرا به علت خصوصیات برجسته می تواند به خوبی این نقش را ایفا کند. هدف اصلی این پژوهش، تاثیر رهبری تحول آفرین بر خلاقیت و نوآوری کارکنان باتوجه به نقش تعدیل گر انگیزه درونی کارکنان(مورد مطالعه:معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک کرمانشاه)می باشد.روش شناسی پژوهش:تحقیق از نظر هدف،جزء تحقیقات کاربردی است. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی،از نظر نحوه انجام پژوهش کمی، از نظر استراتژی پیمایشی و از نظر شیوه گردآوری داده ها،مبتنی بر پرسشنامه می باشد. هدف تحقیقات کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است به عبارت دیگر، تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد علمی دانش هدایت می شود.در این تحقیق جهت بعد نظری، از روش کتابخانه ای(مقالات،متون اینترنتی،کتاب ها و غیره)استفاده شده است و اطلاعات موردنیاز از طریق پرسشنامه و جمع آوری داده ها در میدان تحقیق استخراج شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی ناحیه یک کرمانشاه که در سال تحصیلی 1401-1400 تعداد آنها 1100 نفر است.حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 270 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد رهبری تحول آفرین باس و آولیو(2000)،پرسشنامه نوآوری کانتر(1988)،پرسشنامه خلاقیت رندسیپ(1979)و پرسشنامه انگیزش درونی تایرنی و همکاران (1999)استفاده شد که روایی آن به صورت روایی محتوا توسط خبرگان و روایی سازه توسط شاخص متوسط واریانس و روایی فورنل لارکر و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد.یافته ها: نتایج نشان داد که رهبری تحول آفرین بر نوآوری سازمانی تاثیر مثبت و معناداری داشته و ضریب همبستگی حاصل از این رابطه برابر با 492/0 می باشد. همچنین رهبری تحول آفرین بر خلاقیت دارای تاثیر مثبت و معنادار بوده که ضریب همبستگی حاصل برابر با 548/0 بدست آمده است. تاثیر رهبری تحول آفرین بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی خلاقیت کارکنان معنی دار نبود. در نهایت این نتیجه حاصل شد که نقش تعدیل گر متغیر انگیزه درونی در ارتباط میان متغیرهای رهبری تحول آفرین و خلاقیت تایید گردید.بحث و نتیجه گیری: تاثیر رهبری تحول آفرین بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی خلاقیت کارکنان معنی دار نبود. در نهایت این نتیجه حاصل شد که نقش تعدیل گر متغیر انگیزه درونی در ارتباط میان متغیرهای رهبری تحول آفرین و خلاقیت تایید گردید.
اثربخشی تدریس معکوس بر اضطراب ریاضی، انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش کلاس معکوس بر اضطراب ریاضی، انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بود. امروزه نقش پایه ای و اهمیت دانش ریاضیات در تاریخ توسعه علوم و حتی سیر تحولات صنعتی و فنی بر همگان آشکار شده است. عاملی که می تواند روند یادگیری ریاضی و عوامل مثبت مرتبط با آن را با اشکال مواجه کند، اضطراب ریاضی است. وجود اضطراب ریاضی، می تواند موجب کاهش انگیزش تحصیلی در دانش آموزان شود. سرزندگی تحصیلی میزان غیبت از مدرسه (به صورت منفی)، انجام تکالیف، اهداف و مقاصد مثبت تحصیلی را که حاکی از اشتیاق به تحصیل است، پیش بینی می کند. با توجه به اینکه تحقیقات مختلف نشان داده که وجود اضطراب ریاضی و نبود انگیزه و سرزندگی تحصیلی آسیب جدی به پیشرفت فرد و ترقی آموزش و پرورش وارد می کند و با توجه به اینکه به نظر می رسد بیشترین آسیب پذیری در دوره نوجوانی و جوانی صورت می گیرد، این ضرورت پیش می آید که به دنبال نظریات علمی نوین و راهکارهای لازم در جهت تقویت خودکارآمدی ریاضی، انگیزش و سرزندگی تحصیلی سهیم باشیم. مواد و روش ها:روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل می دادند. نمونه آماری پژوهش شامل 30 دانش آموز مقطع متوسطه دوم رشته ریاضی بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه های استاندارد اضطراب ریاضی پلیک و پارکر (1982)، انگیزش تحصیلی هارتر (1980) و سرزندگی تحصیلی حسینچاری و دهقانیزاده (1391) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. یافته ها:یافته های پژوهش نشان داد که روش کلاس معکوس موجب افزایش انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی و نیز کاهش اضطراب ریاضی نسبت به گروه کنترل می شود(P<0.05). نتیجه گیری :با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، به کارگیری روش کلاس معکوس موجب افزایش انگیزش و سرزندگی تحصیلی و کاهش اضطراب ریاضی می شود. افزایش اطلاعات معلمان در زمینه تدریس معکوس و برگزاری دوره های ضمن خدمت برای معلمان، فراهم کردن اطلاعات تدریس معکوس از توصیه های اصلی این پژوهش است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اختلاف پروژه های راهسازی و اشارات و پیام های آن برای آموزش و توسعه منابع انسانی در وزارت راه و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل اصلی بروز اختلاف پروژه های راهسازی و پیام های آن برای آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل مهندسان عمران و معماری با بیش از 5 سال سابقه می باشد و نمونه ها به روش غیر هدفمند بر اساس روش آماری 43 نفر برآورد گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. برای سنجش روایی پرسشنامه، توسط 5 نفر از اساتید و متخصصان مورد تایید قرار گرفت و برای سنجش پایایی از طریق ضریب آلفایی کرونباخ 84/. محاسبه شد. ارزیابی داده ها نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Excel صوررت پذیرفت. همچنین به منظور تحلیل داده ها از روابط ریاضی میانگین وزنی ، میانگین و همچنین فرمول okpala بهره گرفته شده است. در پایان پژوهش نیز با توجه به عوامل تعیین شده راهکارهای پیشنهادی جهت کاهش احتمال بروز دعاوی در پروژه های ساخت در پانزده عامل در حوزه راهسازی کشور با هدف توسعه و اموزش منابع انسانی و افزایش حداکثر بهره وری و کاهش ضایعات منابع انسانی ارائه گردیده است.
گزارشی از اخلاق و مفاهیم اقتصادی در رساله حقوق امام سجاد (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رساله الحقوق امام سجاد(ع) از منظر ادبیات علم اقتصاد انجام شد. این رساله با بیش از ۵۰ وظیفه برای فرد نسبت به دیگران، درسنامه ای اخلاقی و بیان کننده رفتار انسان در حوزه روابط فردی و اجتماعی است. حقوق مطرح شده در این رساله، در بر گیرنده بسیاری از روابط اجتماعی انسان است. روش: در این مقاله سعی شده است با تکیه بر قرآن کریم و نیز استفاده از چارچوبهای دانش اقتصاد، به استخراج مفاهیم اقتصادی از رساله الحقوق پرداخته شود. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد مفاهیمی مانند همزمانی منفعت دین و دنیا، ممنوعیت مطلق مال حرام، صدقه: پس انداز- امانت نزد خداوند، تکلیف آسان بر مردم: عدم افراط، حق حاکم: وظیفه در مقابل مردم، حق مردم بر حکومت، حق شریک، حق مال و حق بستانکار، مفاهیمی اند که امام سجاد(ع) دیدگاههای اقتصادی خویش را ذیل آنها مطرح فرموده اند.
شناسایی پاسخ های وانمود دانشجویان در آزمون پنج عامل بزرگ شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
87 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر شناسایی پاسخ های وانمود در آزمون شخصیتی پنج عامل بزرگ بود.
روش: در این مطالعه توصیفی، داده ها با اجرای آزمون های شخصیتی نئو فرم کوتاه به صورت در دسترس در دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی (748 نفر) در دو گروه وانمود (366 نفر) و صادقانه (382 نفر) جمع آوری شد. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه گزینش شدند: آزمودنی هایی که صادقانه پاسخ دادند و آزمودنی هایی با پاسخ های وانمود.
یافته ها: یافته ها با بررسی تفاوت ها در میانگین های طبقه، ترکیب گروه های اصلی، نمودارهای آستانه ی انتخاب و احتمالات تأیید گزینه های سؤال توسط طبقه، در بیشتر ابعاد دو طبقه از نمونه ها را به عنوان گروه وانمود و صادقانه شناسایی کرد.
نتیجه گیری: درنهایت می توان گفت که طی 10 سال گذشته، تحقیقات شناسایی پاسخ های وانمود توجه فراوانی در حوزه های ارزیابی به خود جلب کرده اند؛ امّا به نظر می رسد در ارزیابی پاسخ های وانمود، جدای از کاربردهای مختصر در مطالعات شبیه سازی، کمبودی نسبی در مطالعات تجربی وجود دارد که می تواند دقیقاً توضیح دهد چطور باید ناسازگارهای فردی را شناسایی، تشریح و اصلاح کرد. علاوه بر این، علی رغم چند گزارش اولیه در این زمینه، الگوهای ناسازگاری فردی به ندرت در گزارش های رسمی برای بررسی های آموزشی در مقیاس های بزرگ همچون آزمون های استخدامی کشوری و ارزیابی های روان شناختی ارائه می شوند. ازاین رو، می توان از روش های بررسی آماری نظیر نظریه سؤال – پاسخ و تحلیل عاملی در شناسایی پاسخ های انحرافی و وانمود در آزمون های استخدامی یا ارزیابی های روان شناختی با اهداف ویژه استفاده نمود.
عوامل زمینه ساز پاسخگویی؛ راهبردی برای حکمرانی اسلامی در سیستم های مدیریتی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین مفهوم پاسخگویی، از طریق غور و بررسی در مبانی نظری و آیات قرآنی مرتبط انجام شد. بخش اول پژوهش، نشان دهنده فراگیر بودن مفهوم پاسخگویی در قلمروهای مختلف زمانی، مکانی و موضوعی است؛ از پاسخگویی در برابر خداوند تا پاسخگویی به مردم و حتی پاسخگویی در برابر اعضا و جوارح. روش: پّژوهش حاضر، با مطالعه آیات و تدبّر روی آنها با بهره گیری از تفاسیر نور و نمونه و استفاده از فرایند چرخه ای تحلیل انجام شد. یافته ها: در این پژوهش، 104 مفهوم پایه، شناسایی و احصا شد که ذیل 28 مفهوم محوری، دسته بندی شدند و بر اساس آنها، هشت مفهوم سازماندهی شده عوامل زمینه ساز پاسخگویی، شامل توفیق الهی، پایداری، آرامش، توکل، بصیرت، مسئولیت پذیری، درستکاری و اعمال حسنه، به عنوان عوامل زمینه ساز پاسخگویی، در سه حوزه شناختی، عاطفی و رفتاری به دست آمد. نتیجه گیری: ترویج و توسعه آموزه های قرآنی حکمرانی اسلامی در نهادهای اداری کشور، که نتیجه آن، افزایش اعتماد و رضایتمندی عمومی مردم از دستگاهها و سازمانهای مختلف کشور و کاهش فساد اداری و اخلاقی در حوزه های مختلف سازمانی و در نتیجه، افزایش کارامدی، اثربخشی و در نهایت، سلامت سازمانی نظام اداری کشور است.
شناسایی موانع اجرای بهینه آموزش کارکنان در شرکت ملی گاز ایران: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه حرفه ای کارکنان سازمان از مسیر اجرای بهینه هر یک از بخش های اصلی فرایند آموزش آنان (بهبود نظام مند و مستمر دانش، نگرش و مهارت های مرتبط با شغل) به ویژه در محیط پویا و رقابتی کنونی، نقش عمده ای در تحقق اهداف سازمان ایفا می کند. عوامل متعددی نیز در اجرای بهینه هر یک از بخش های اصلی آموزش های کارکنان دخیل هستند. لذا، با توجه به اهمیت و نقش فزاینده اجرای بهینه هر یک از بخش های اصلی آموزش کارکنان سازمان به عنوان یکی از راهبرد های اساسی توسعه حرفه ای آنان، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی موانع اجرای بهینه آموزش کارکنان در شرکت ملی گاز ایران از دریچه نظرات کارکنان به عنوان مجریان اصلی فرایند مذکور و ارائه راهکارهایی به منظور بهبود وضعیت موجود بود. پژوهش حاضر از منظر هدف و ماهیت، کاربردی است که به بهبود وضعیت عملکرد سازمان ذی ربط منجر می شود و از منظر نحوه گردآوری داده ها با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و روش گروه های کانونی انجام شده است. میدان پژوهش شرکت ملی گاز ایران بود و شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی از بین کارکنان واحد آموزش و تجهیز نیروی انسانی انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از فن مصاحبه کانونی انجام شد و در چهارمین مصاحبه کانونی (شامل 20 نفر) به سطح اشباع داده ها رسید. جهت اعتباردهی به یافته های پژوهش از ملاک های قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت تأیید، قابلیت اطمینان و توافق بین دو کدگذار (توافق درون موضوعی) استفاده شد. به منظور تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه های پژوهش، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، به شناسایی 171 گزاره مفهومی، 22 مضمون پایه و 5 مضمون اصلی منتج گردید. مضامین اصلی شامل موانع فردی، موانع سازمانی، موانع آموزشی، موانع مدیریتی و موانع محیطی است. با توجه به یافته های پژوهش، توجه به موانع شناسایی شده به منظور اجرای بهینه آموزش کارکنان در شرکت ملی گاز ایران ضرورت دارد؛ لذا در پایان راهکارهایی به منظور کاهش تأثیر موانع بر اجرای بهینه آموزش کارکنان و بهبود آن ارائه شده است.
پیش بینی عملکرد شغلی بر اساس تعارض کار-خانواده، توانمندسازی روانشناختی، هوش هیجانی، مسئولیت پذیری و حس انسجام در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش پیش بینی عملکرد شغلی بر اساس تعارض کار-خانواده، توانمندسازی روانشناختی، هوش هیجانی، مسئولیت پذیری و حس انسجام در کارکنان بود.روش بررسی: جامعه آماری کلیه کارکنان شاغل در اداره بنادر و دریانوردی بوشهر و شرکت توسعه خدمات دریایی و بندری سینا در سال 1399 به تعداد 1700 نفر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. حجم نمونه 400 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (1992)، تعارض کار-خانواده کارلسون و همکاران (2000)، حس انسجام فلنسبرگ-مدسن و همکاران (2006)، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا (1997)، مسئولیت پذیری اجتماعی کارول (1991) و هوش هیجانی شات و همکاران (1998) پاسخ دادند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین تعارض کار-خانواده با عملکرد شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>P). بین حس انسجام، توانمندسازی روانشناختی، مسئولیت پذیری و هوش هیجانی با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز آشکار کرد که 1/51 درصد واریانس عملکرد شغلی به وسیله تعارض کار-خانواده، حس انسجام، توانمندسازی روانشناختی، مسئولیت پذیری و هوش هیجانی تبیین می شود.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که تعارض کار-خانواده، حس انسجام، توانمندسازی روانشناختی، مسئولیت پذیری و هوش هیجانی نقش مهمی در پیش بینی عملکرد شغلی کارکنان دارند.
نقش واسطه ای خلاقیت هیجانی در رابطه ویژگی های شخصیتی چند فرهنگی با اضطراب زبان انگلیسی در دانش آموزان دو زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
41 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه ساختاری بین ویژگی های شخصیتی چندفرهنگی و خلاقیت هیجانی با اضطراب زبان انگلیسی در دانش آموزان دو زبانه انجام شد. روش: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دوزبانه ترکمن سال سوم متوسطه اول تشکیل دادند که بر اساس روش نمونه گیری در معادلات ساختاری، با توجه به 11 متغیر آشکار در مدل و تخصیص ضریب 20 و با احتساب پرسشنامه های ناقص 225 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های شخصیت چندفرهنگی ون درزی و همکاران (2013)، خلاقیت هیجانی آوریل (1999)، و مقیاس اضطراب کلاس زبان خارجی هورویتز و همکاران (1986) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری مبتنی بر رگرسیون چند متغیری و نرم افزار SPSS8 و Amos24 انجام شد. نتایج: یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیتی چندفرهنگی و خلاقیت هیجانی اثر مستقیم بر اضطراب زبان انگلیسی دارند. همچتین ویژگی های شخصیتی چندفرهنگی با میانجیگری خلاقیت هیجانی اثر غیر مستقیم بر اضطراب زبان انگلیسی دارند. مدل پژوهش نیز تایید شد و 31 درصد از واریانس متغیر اضطراب زبان انگلیسیتوسط متغیرهای پژوهش در سطح معنی داری 05/0 قابل تبیین می باشد. نتیجه گیری: بنابر یافته های پژوهش و نقش متغیرهای پژوهش در فراگیری زبان، و ارتباط زبان با عوامل فرهنگی و شناختی–هیجانی، توصیه می شود که اهمیت آنها در مراکز آموزشی و موسسات آموزش زبان مورد تاکید قرارگیرد تا سطح یادگیری زبان افزایش یابد.
ارائه الگوی سازمان بهره ور در سازمان های آموزشی و پژوهشی استان فارس با رویکرد توانمندسازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق، ارائه الگوی سازمان بهره ور در سازمان های آموزشی و پژوهشی استان فارس در راستای سند تحول بنیادین با رویکرد توانمندسازی کارکنان بود. روش تحقیق، توصیفی است و جهت طاحی مدل از نظریه داده بنیاد استفاده شد. نمونه تحقیق شامل اساتید دانشگاهی و خبرگان آموزش و پرورش آشنا به موضوع تحقیق بود ه بر اساس نمونه گیری نظری و انجام 21 مصاحبه، داده های مورد نیاز جمع آوری و از طریق مراحل سه گانه کد گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته های تحقیق حکایت از آن داشت با توجه به مقادیر آماره t که بزرگتر از 96/1 (در سطح اطمینان 95 درصد) است تمامی مسیرها بین متغیرهای تحقیق مورد تایید و همچنین با توجه به مقادیر معنی داری بدست آمده (با توجه به کوچکتر بودن از 05/0) معنی دار هستند. یافته های بدست آمده از مدل نشان داد که الزامات مدیریتی، محیطی، فرهنگی و ارزشی، نوآوری و فناوری، ارتباطی و آموزشی و یادگیری می توانند شکل گیری سازمان بهره ور مبتنی بر سند تحول بنیادین را هموار سازند که موجب توانمندسازی مدارس، بهبود بهره وری و بهبود توانمندی های ارتباطی و همکاری می شود.
مدل سازی ساختاری رهبری زهرآگین با نشاط سازمانی کارکنان آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی با نقش واسطه ای نفاق سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل ساختاری رهبری زهرآگین بر نشاط سازمانی با نقش میانجی نفاق سازمانی انجام گرفت.روش: این پژوهش کاربردی و روش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی علی(مدل یابی معادلات ساختاری) می باشد. جامعه آماری کلیه کارکنان اداری مناطق آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی در سال 1400می باشد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی که با استفاده از جدول مورگان 370 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها ازسه پرسشنامه استاندارد(پرسشنامه نشاط سازمانی کرولف(2007)، پرسشنامه اشمیت(2008) برای رهبری زهرآگین و پرسشنامه هادوی نژاد و همکاران(1389)برای نفاق) استفاده شد. روایی محتوایی و سازه ای پرسشنامه ها تائید و پایایی پرسشنامه ها به ترتیب83/0 و 87/0 و 89/0 به دست آمد. به منظور ارزیابی روابط بین متغیر های مکنون و اندازه گیری شده در پژوهش، از مدل یابی ساختاری داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و LISREL استفاده گردید.یافته ها: یافته های مطالعه حاضرحاکی از نقش معنی دار متغیرهای رهبری زهرآگین و نفاق سازمانی بر نشاط سازمانی می باشد. همچنین نتایج حاکی از تائید نقش میانجی نفاق سازمانی در روابط علی بین رهبری زهرآگین با نشاط سازمانی بود.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که رهبری زهرآگین و نفاق سازمانی از عوامل کاهش دهنده نشاط سازمانی هستند.
شناسایی و تحلیل پیشران های اثرگذار آینده آموزش عالی با تمرکز بر فناوری بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه آموزش عالی از مهم ترین پایه های ترقی جوامع تلقی می شود. همچنین، آموزش عالی با شیوه های تفکر، شناخت و سنجش عقلانی خویش، نقش تعیین کننده ای در مسیر ترقی اقتصادی و اجتماعی دارد. فناوری بلاکچین خیلی از حوزه ها را تحت تاثیر قرار می دهد، یکی از این حوزه ها آموزش و دانشگاه ها است. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال شناسایی و تحلیل پیشرانهای اثرگذار آینده آموزش عالی با تمرکز بر فناوری بلاک چین است.روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر از نظر جهت گیری کاربردی بوده و از نظر مبانی فلسفی پسااثباتی است. در این پژوهش از روش های دلفی فازی و مارکوس استفاده شد. جامعه نظری پژوهش، مدیران آموزشی دانشگاه های بزرگ دولتی ایران و روش نمونه گیری قضاوتی و نمونه ها بر اساس تخصص و سابقه خبرگان در زمینه های آموزش عالی و فناوری بلاک چین انتخاب شدند و حجم نمونه برابر 10 نفر بود. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است.یافته ها: در ابتدا از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان 18 پیشران استخراج شد که 14 عدد از پیشینه و 4 عدد از طریق مصاحبه بود. در ادامه با توزیع پرسش نامه های خبره سنجی و روش دلفی فازی غربال شدند. 9 پیشران به عنوان پیشران های نهایی در نظر گرفته شدند. پیشران های نهایی با روش مارکوس اولویت بندی شدند.بحث و نتیجه گیری: 3 پیشران، رویکرد دانشگاه ها نسبت به فناوری های نوین، هماهنگی سیستم آموزشی با سیستم ها و زیرساخت های دیگر دانشگاه ها، حمایت مدیران ارشد دانشگاه ها به ترتیب بیشترین اولویت را داشتند.