فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۰۱ تا ۵٬۴۲۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی در میان کارکنان و اعضای هیئت علمی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران، با استفاده از روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی، انجام شد. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق را کلیه کارکنان و اعضای هیئت علمی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران تشکیل دادند که بر اساس آخرین آمار و اطلاعات 230 نفر (163 نفر کارکنان و 67 نفر استادان) بودند و 144 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای مورد استفاده در پژوهش از دو پرسش نامه «هوش اخلاقی» لنیک و کیل و «رفتار شهروندی سازمانی» پودساکف و همکارانش استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه ها به تأیید متخصصان و استاد راهنما رسید. پایایی پرسش نامه ها، بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، برای هوش اخلاقی 86/0 و برای رفتار شهروندی سازمانی 89/0 برآورد شد. برای تجزیه وتحلیل، روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون) به کار رفت. یافته های پژوهش نشان داد هوش اخلاقی و همه مؤلفه های آن (درست کاری، دلسوزی، مسئولیت پذیری، گذشت) با رفتار شهروندی سازمانی رابطه مثبت و معنادار دارد.
بررسی تأثیر بیش اطمینانی مدیران بر کیفیت و هزینه حسابرسی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر بیشاطمینانی مدیران، کیفیت حسابرسی و هزینه حسابرسی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. برای برآورد مدل و آزمون فرضیههای پژوهش، 128 شرکت طی دوره 1389 تا 1396 بهعنوان نمونه تعیین شد. پس از ارائه آمارهای توصیفی، نتایج آزمونهای مانایی و نتایج آزمون رگرسیونهای چند متغیره خطی ارائه شد. سپس آزمونهای چاو (اف لیمر) و هاسمن برای تعیین نوع مدل تخمین به اجرا در آمد. نتایج آزمونهای چاو و هاسمن، استفاده از روش پانل دیتا با اثرات ثابت را تعیین کردند. برای حصول اطمینان از تخمین مدل پانل دیتا نیز به بررسی نرمالبودن باقیماندهها و بررسی نموداری پسماندها پرداخته شد. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد که بیشاطمینانی مدیران بر کیفیت حسابرسی و هزینه حسابرسی از یک طرف و کیفیت حسابرسی نیز بر هزینه حسابرسی ازطرف دیگر تأثیر مثبت میگذارد.
طراحی مدل توانمندسازی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی بر اساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال هشتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
149 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل توانمندسازی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی بر اساس آموزه های نهج البلاغه انجام پذیرفت. براین اساس ابتدا با استفاده از رویکرد تحلیل اسنادی کتاب نهج البلاغه ترجمه دشتى (1330 ش)، که شامل 625 صفحه و 241 خطبه، 79 نامه و 480 حکمت است، مورد تحلیل قرار گرفت و مواردی را که با مضامین مدنظر همخوانی داشتند استخراج شد. سپس از روی مضامین استخراج شده شاخص ها و از روی شاخص ها مولفه ها انتخاب شدند. تحلیل انجام شده در این پژوهش از نوع تحلیل محتوی کیفی به صورت استقرایی بود. سپس مضامین استخراج شده با استفاده از تکنیک دلفی در اختیار متخصصان قرار گرفت و بعد از تایید دلفی، مدل طراحی شد. برای اعتبارسنجی الگوی طراحی شده، الگوی در قالب پرسشنامه مناسب تدوین و پرسشنامه در اختیار 281 نفر از کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان چهارمحال و بختیاری قرار گرفت و سپس نتایج براساس مدل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی اکتشافی) مورد تحلیل قرار گرفتند. بنابراین با توجه به تحلیل عاملی 8 عامل و 45 گویه استخراج شده که شامل: عامل اول: استقلال (شامل 4 ماده)؛ عامل دوم: مسولیت پذیری (شامل6 ماده)؛ عامل سوم: خودکنترلی (شامل 8 ماده)؛ عامل چهارم: عزت نفس (شامل 6 ماده)؛ عامل پنجم: اعتمادسازی (شامل 4 ماده)؛ عامل ششم: الگوگیری (شامل 5 ماده)؛ عامل هفتم: دانش افزایی (شامل 6 ماده) و عامل هشتم: انضباط کاری (شامل 6 ماده) است و در نهایت نتایح تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار PLS اسمارت حاکی از برازندگی ساختاری مدل دارد.
گروه آموزشی؛ آموزش خودجوش
منبع:
تدبیر ۱۳۷۶ شماره ۷۲
حوزههای تخصصی:
ارائه الگوی اولویت های پیشگیری قلدری سازمانی: رویکرد فراگیر تفسیری-ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
485 - 515
حوزههای تخصصی:
پیشگیری، به منزله یک استراتژی عملیاتی، باعث می شود سازمان در مقابل پدیده های مخرب، همچون قلدری محیط کار، واکنش های پویا و انعطاف پذیر داشته باشد و در نتیجه از نهادینه شدن رفتارهای مخرب جلوگیری شود. هدف از این پژوهش ارائه الگوی اولویت های پیشگیری از قلدری سازمانی بر اساس رویکرد فراگیر تفسیری ساختاری بود. پژوهش ْ ترکیبی و مبتنی بر روش شناسی کیفی و کمّی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل پانزده نفر از متخصصان دانشگاهی بود که در زمینه مدیریت رفتار و منابع انسانی تخصص داشتند. جامعه آماری بخش کمّی شامل سی مدیر منابع انسانی سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگری سه استان سمنان و کرج و تهران بود که در بخش تحلیل ماتریسی مشارکت کردند. در این پژوهش ابتدا گزاره های مربوط به شیوه های پیشگیری از قلدری سازمانی از طریق مطالعه وسیع مطالب مرتبط با آن آغاز شد و پس از دسته بندی شصت و چهار مقاله محققان مقاله های دسته بندی شده را پایش و در نهایت سیزده پژوهش را وارد تحلیل فراترکیب کردند. پس از طی مراحل مربوط به تحلیل فراترکیب، هجده گزاره در قالب دو مؤلفه شناسایی شد که پس از تحلیل دلفی به یازده گزاره تقلیل یافت. در بخش تحلیل ساختاری تفسیری فراگیر (TISM)، که به دلیل پیچیدگی ریاضی و عملیاتی سرآمد بر تحلیل ساختاری تفسیری (ISM) است، در قالب مدل ارائه شده مشخص شد یازده گزاره شناسایی شده در پنج سطح، از تأثیرگذارترین تا کم اثرترین شیوه های پیشگیری از قلدری سازمانی، تفکیک شدند و مشخص شد تأثیرگذارترین گزاره جلوگیری از تبعیض و تعارض به منزله یک گزاره مؤلفه تقویت سازه مدیریتی است و کم اثرترین گزاره توزیع برابر اختیارات و مسئولیت ها به منزله گزاره مؤلفه تقویت سازه ساختاری است.
الگویی برای ارزیابی نظام مدیریت منابع انسانی با رویکرد استراتژیک (مطالعه موردی: شرکت های فعال در صنعت پتروشیمی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
159 - 177
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی به عنوان یک منبع ارزشمند و منحصربه فرد، تلقی می شود. امروزه طرح دیدگاه های جدید پیرامون ارزیابی نظام مدیریت منابع انسانی و ارائه الگو برای آن از اهمیت فزاینده ای برخوردار است. الگوهای ارزیابی نظام منابع انسانی به دنبال بهره وری هر چه بیشتر این منبع به منظور نیل به اهداف سازمانی است. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی نظام مدیریت منابع انسانی با رویکرد استراتژیک در شرکت های فعال در صنعت پتروشیمی ایران است. بر این اساس، یک مدل انتخاب و سپس از روش کیفی مطالعه موردی برای ارزیابی منابع انسانی در چند شرکت پتروشیمی، استفاده شد. بدین منظور، سه شرکت پتروشیمی با روش نمونه گیری هدف مند حداکثر اختلاف انتخاب شد و نظام مدیریت منابع انسانی آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی شرکت های سه گانه این پژوهش نشان می دهد که نظام مدیریت منابع انسانی در شرکت های فعال در صنعت پتروشیمی علی رغم سرمایه گذاری های بسیار زیاد در این حوزه، هنوز به بلوغ کافی از منظر نظام های منابع انسانی نرسیده است.
شناسایی لنگرگاه های مسیر شغلی کارکنان دانشی برمبنای مدل شایستگی (موردمطالعه: پژوهشگاه صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکنان دانشی، سرمایه های فکری و مهم ترین سرمایه سازمان ها هستند. ازاین رو، توسعه و نگهداشت آنان در س ازمان بسیار مهم و حیاتی است. بدین منظور، باید به توسعه شایستگی های این گروه از کارکنان، توجه ویژه ای داشت. مدل شایستگی اساس و پایه همه فرایندهای منابع انسانی است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی لنگرهای شغلی کارکنان دانشی برمبنای مدل شایستگی در پژوهشگاه صنعت نفت است. لازم به ذکر است؛ لنگرگاه شغلی در پژوهش حاضر اشاره به وضعیتی دارد که فرد موقعیت خود را در شغل کنونی اش تثبیت کرده و تلاش می کند تا شایستگی های جایگاه بعدی در مسیر شغلی اش را کسب نماید. براین اساس، در ابتدا هرکدام از شایستگی های گروه های دانشی با کمک متخصصان و ادبیات نظری به پرسشنامه ای کیفی در سه گروه مختلف مدیریتی، پژوهشگر و پژوهشگر هیئت علمی دسته بندی شدند. روش تحقیق مطالعه موردی و روش تحلیل داده ها از نوع کمی بود. جامعه آماری پژوهش را گروه های مختلف ازقبیل مدیران برجسته، کارشناسان و پژوهشگران، اعضای هیئت علمی و مشاوران پژوهشگاه صنعت نفت تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت هدف مند و تشکیل گروه کانونی انجام شد. روایی ابزار پژوهش با استفاده از روایی محتوا بررسی شد. همچنین، برای سنجش پایایی از شیوه ثبات و ضریب همبستگی درونی استفاده شد که مقدار آن 87/0 بود. نتایج پژوهش نشان داد که هر گروه از کارکنان دانشی دارای لنگرگاه های مسیر شغلی مشخصی بوده و کارکنان هر گروه دانشی برای تثبت خود در جایگاه فعلی و ارتقا به سطح بالاتر باید امتیازهای لازم آن جایگاه را کسب نمایند.
تدوین الگوی یکپارچه سازی سرآمدی مدیریت دانش راهبردی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی یکپارچه سازی سرآمدی مدیریت دانش راهبردی در شرکت گاز استان خوزستان انجام شد. پژوهش، ازنظر نوع روش، پژوهشی آمیخته (کمی کیفی) است. این تحقیق براساس نحوه گردآوری و ماهیت داده ها، تحقیقی اکتشافی توصیفی و ازنظر هدف، توسعه ای کاربردی است. جامعه آماری روش کیفی، 15 تن از خبرگان دانشگاهی و صنعت و جامعه آماری روش کمی را 340 نفر از کارکنان دانشی (صاحبان فرایند، تیم مدیریت دانش، تسهیل کنندگان دانش، گروه راهبری) شرکت گاز استان خوزستان تشکیل می دهند که به کمک فرمول کوکران 124 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. اعتبار داده های روش کیفی با استفاده از روش اعتباریابی نیومن تأیید شد و پایایی و روایی روش کمی نیز به ترتیب با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی محاسبه و تأیید شد. در بخش کیفی (طراحی الگو) تحلیل داده ها با استفاده از نظریه داده بنیاد و در بخش کمی داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL مورد سنجش قرار گرفت.<br /> درنهایت نیز، الگوی یکپارچه سازی سرآمدی مدیریت دانش راهبردی با سه مؤلفه کلیدی (راهبردها، فرایندها، نتایج)، 19 معیار، 140 زیرمعیار، 4 متغییر زمینه ساز و 4 متغیر بازدارنده، طراحی شد. همچنین، نتایج تحلیل کمی نشان داد که شرکت گاز استان خوزستان 1257 امتیاز را از مدل تعالی مدیریت دانش راهبردی کسب نموده است که این نتیجه شکاف 983 امتیازی را نشان می دهد.
بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر قدرت مدیر عامل شرکت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۷
33 - 44
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تحلیل تاثیر ساختار مالکیت بر قدرت مدیر عامل شرکت می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 127 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 9 ساله بین سال های 1390 تا 1398 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکت ها جمع آوری شده و در اکسل محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار استاتا استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین مولفه های ساختار مالکیت شامل مالکیت نهادی، مالکیت شرکتی مالکیت مدیریتی و مالکیت دولتی با قدرت مدیر عامل رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج این پژوهش به این معنا است که شرکت ها با مالکیت نهادی،دولتی،مدیریتی و شرکتی بالاتر تمایل بیشتری دارند که مدیر عامل شرکت عضو هیات مدیره و جایگاه مدیریت دیگری در شرکت نیز داشته باشد.
طراحی الگوی آوای کارکنان دانشی (مطالعه موردی: شرکت های دانش بنیان فناوری اطلاعات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۲)
655 - 682
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی آوای کارکنان دانشی در شرکت های دانش بنیان فناوری اطلاعات مستقر در پارک های علم و فناوری دانشگاه های ایران بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و مبتنی بر رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد است. در این پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته به صورت عمیق با 13 نفر متشکل از مدیران و کارکنان دانشی و متخصصان و کارشناسان کسب وکارهای دانش بنیان فناوری اطلاعات، زیرمجموعه پارک های علم و فناوری دانشگاه های ایران، که دارای مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بودند، در پاییز و زمستان 1398، انجام گرفت. معیار انتخاب خبرگان این بود که حداقل سه سال سابقه کار مفید در شرکت های دانش بنیان، با تعداد 50 نفر نیروی کار، داشته باشند. در این پژوهش تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی نسخه 8 در سه مرحله کدگذاری اولیه و محوری و انتخابی صورت گرفت که به شناسایی 8 مقوله و 16 مفهوم محوری و 50 کد نهایی انجامید. نتایج تحلیل داده ها نشان داد آوای کارکنان دانشی به تعامل بیشتر با مشتریان، دستیابی به مزیت رقابتی، بهره وری و عملکرد بالا در شرکت های مربوطه منجر می شود. همچنین نتایج این پژوهش می تواند به مدیریت در بهبود تصمیم گیری های در رابطه با موانع و چالش هایی که کارکنان دانشی در رشد و توسعه شرکت هایشان با آن مواجه اند کمک کند.
جستاری در ادراک کارکنان از پیروی هواخواهانه با کاربست فن استخراج استعاره ای زالتمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هجدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
539 - 560
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش کاوش ادراکات کارکنان یک سازمان دولتی در زمینه پیروی هواخواهانه با استفاده از فن استخراج استعاره ای زالتمن برای نیل به شناختی عمیق تر از آن بود. مشارکت کنندگان پژوهش از میان کارکنان سازمان با استفاده از روش نمونه گیری مفهوم به تعداد هجده نفر انتخاب شدند. مأخذ داده ها تصاویری بود که مشارکت کنندگان پژوهش در ارتباط با پدیده مورد مطالعه یافته بودند. در جلسه مصاحبه، مطابق پروتکل، پرسش هایی مربوط به تصاویر مطرح و سپس پاسخ ها، به منظور کشف مفاهیم و ساختارها، تحلیل شد. در مجموع سی و پنج ساختار استخراج شد که به ترتیب ساختارهای پیروی کورکورانه پیرو هواخواه از رهبر، ماکیاولیسم پیرو هواخواه و تعصب کور او به رهبر، رفتارهای زهرآگین پیرو هواخواه و پیامدهای کژکارکردی برای سازمان، چاپلوسی پیرو هواخواه از رهبر، و نفاق و بی کفایتی رهبر واجد حد آستانه انتخاب برای نقشه اجماعی بودند. مطابق نقشه اجماعی، ماکیاولیسم و نفاق پیرو هواخواه و تعصب کور او در قبال رهبر ساختارهایی از نوع علت و دیگر ساختارها، به جز پیروی کورکورانه پیرو هواخواه از رهبر، که نقشی میانجی را در مدل ایفا می کرد ، از نوع معلول شناخته شدند.
ارائه ی الگوی مربی گری معکوس در کسب و کارهای نوپا با رویکرد بهبود شکاف مهارتی منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
201 - 238
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، منابع انسانی جزء لاینفک سازمان ها، کسب و کارها و صنایع مختلف در مسیر دستیابی به اهداف می باشد که با توجه به توسعه ی بخش کسب و کارهای نوپا و اینترنتی، رقابت در این عرصه با توجه به شرایط پرتلاطم محیطی افزون شده است و نیاز است تا این گونه کسب و کارها نسبت به تطبیق سازی، هماهنگ سازی و همگام سازی کارکنان با آخرین سطح مهارت ها، نوآوری ها و تکنولوژی های موجود بین المللی و کاهش سطح شکاف مهارتی کارکنان اقدام نمایند که یکی از ابزارها و تکنیک های ارائه ی شده جهت تسریع و تسهیل این مهم، مربی گری معکوس است. در همین راستا، مقاله حاضر با هدف ارائه ی الگوی مربی گری معکوس در کسب و کارهای نوپا با رویکرد بهبود شکاف مهارتی منابع انسانی انجام شده است. از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی به طور ویژه روش نظریه ی داده بنیاد بکار برده شده است. ابتدا محقق نسبت به تهیه پروتکل مصاحبه بر اساس ابعاد و مؤلفه های به دست آمده از مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق اقدام نمود و سپس از طریق روش نظریه ی داده بنیاد، نسبت به مصاحبه با 15 نفر از مدیران، کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهای نوپا که به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند، اقدام نمود. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای علّی شامل تمهیدات مدیریتی و سازمانی؛ متغیرهای زمینه ای شامل توسعه زیرساخت های اطلاعاتی و ارتباطی و تحلیل استراتژیک فضای کسب و کار؛ متغیرهای محوری شامل مقوله های مربی گری بهبود شکاف مهارتی؛ متغیرهای مداخله گر شامل مقوله-ی محرّک های ایجابی، محرّک های کنترل کننده و محرّک های سلبی؛ متغیرهای راهبردی شامل خلاقیت آفرینی فردی، عدالت گستری و نفی تبعیض، مشارکت محوری در سازمان و مدیریت دانش سازمانی می باشد و متغیرهای پیامدساز شامل مسلّح شدن به کارکنان خلاق، مجهز شدن به سیستم های کارآمد و امن و تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده می باشد.
تأثیر رهبری تحول گرا بر تعالی سازمانی با نقش میانجی رضایت شغلی، عدالت سازمانی و تعهد سازمانی (مطالعه موردی: شرکت ذوب آهن اصفهان)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
55 - 33
حوزههای تخصصی:
علیرغم اینکه رهبری تحول گرا و تعالی از مهم ترین متغیرها در ادبیات سازمان ها می باشند، هنوز اطلاعات کمی در مورد این دو متغیر و عوامل تاثیرگذار بر آن و تاثیرپذیر از آن وجود دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر رهبری تحول گرا بر تعهد، رضایت و عدالت سازمانی و هم چنین تاثیر عوامل مذکور بر تعالی می باشد که بکارگیری سه متغیر مذکور به عنوان متغیر میانجی در رابطه رهبری تحول گرا و تعالی سازمانی، جنبه نوآورانه پژوهش حاضر می باشد. پژوهش حاضر، در بازه زمانی 6 ماهه اول سال 1400، با جمع آوری داده ها از 141 نفر از کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان، اجرا گردید. روایی محتوای پرسشنامه ها با استفاده از نظر خبرگان و روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تائید شده است. فرضیه های پژوهش با مدل سازی معادلات ساختاری مدلسازی گردید و با بکارگیری نرم افزار AMOS آزمون شد. مطابق با یافته های پژوهش، رهبری تحول گرا بر رضایت شغلی (86/0= β)، عدالت سازمانی (81/0= β) و تعهد سازمانی (98/0= β) تأثیر معنادار دارد. همچنین رضایت شغلی (23/0= β)، عدالت سازمانی (52/0= β) و تعهد سازمانی (17/0= β) بر تعالی سازمانی تأثیر معنادار دارد. پژوهش حاضر به مدیران سازمانها و بالاخص شرکت ذوب آهن پیشنهاد می کند به منظور ارتقاء تعالی سازمانی بر افزایش رضایت شغلی کارکنان، ایجاد عدالت سازمانی و ارتقاء تعهد کارکنان متمرکز شوند.
طراحی الگوی مسئولیت اجتماعی مدیریت منابع انسانی در صنعت برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم پیشرفت های چشمگیر در حوزه مدیریت منابع انسانی، مسئولیت اجتماعی مدیریت منابع انسانی هنوز مغفول مانده است. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مسئولیت اجتماعی مدیریت منابع انسانی در صنعت برق اجرا شده است. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد نظام مند است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش کدگذاری انجام گرفت. نمونه گیری به روش نظری و با بهره مندی از تکنیک های هدف مند و گلوله برفی انجام شد. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 15 نفر از مدیران و معاونین و رؤسای گروه های منابع انسانی صنعت برق، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری باز گردآوری و از آنها مقوله هایی استخراج شد. سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها زیر عناوین شرایط علّی، پدیده محوری، راهبردها ، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها تعیین شد. با تحلیل مصاحبه های انجام شده در مرحله اول، 172 کد اولیه به دست آمد. در کدگذاری انتخابی این مفاهیم به 60 طبقه تبدیل و درنهایت 21 کد محوری استخراج شد که هرکدام زیر مقوله های الگوی نظام مند (شرایط علّی، شرایط زمینه ای، راهبردها، شرایط مداخله گر و پیامدها) جای گرفت.
شناسایی ابعاد تاب آوری مدیران مدارس ابتدایی بر اساس تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیران مدارس با چالش های گوناگونی مواجه هستند که برای رویارویی با آن ها می بایست به تاب آوری مجهز باشند. بنابراین هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد تاب آوری مدیران مدارس ابتدایی بود. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. در این تحقیق، کلیه پژوهش های مرتبط با تاب آوری مدیران مدارس و رهبران آموزشی، به عنوان متن اصلی برای استخراج مفاهیم و مقولات در نظر گرفته شد. با نرم افزار MAXQDA2018 تجزیه وتحلیل داده ها انجام شد و یکصدو ده مضمون پایه استخراج گردید. از کل مضامین پایه، چهارده بعد به عنوان مضامین پیش سازماندهنده برای تاب آوری مدیران مدارس ابتدایی طراحی گردید. پیش سازماندهنده ها عبارت بودند از سلامت جسمانی و روانی، ویژگی های شخصیتی سالم، اقدامات و کارکردهای تاب آورانه، توانائی های تاب آورانه، ارزش ها و باورهای مذهبی و معنوی، ویژگی های مثبت شغلی، تعاملات مثبت و سازنده با اجزاء نظام آموزشی، تعهد سازمانی، مساله محوری و مدیریت تعارض ها، چالش پذیری و تبدیل آن ها به فرصت، کیفیت زندگی کاری، چشم انداز و اهداف سازمانی، شرایط محیطی مناسب و کمک طلبی و حمایت مناسب سیستم ها. ابعاد شناسایی شده تاب آوری مدیران مدارس ابتدایی می تواند به عنوان مؤلفه هایی قابل اعتماد در جهت تاب آوری هرچه بیشتر مدیران مدارس ابتدایی استفاده شود.
ارائه مدل کیفی شناخت فرهنگ اقتصادی مردم ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
69 - 82
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور ارایه مدل کیفی شناخت فرهنگ اقتصادی مردم ایران، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی؛ با شناسایی 722 کد مفهوم، کدگذاری و دسته بندی آنها در سه مرحله نهایتا 246 شاخص اصلی؛ در پنج بعد و 51 مولفه، تبیین و در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی سه مرحله ای در بین 18 نفر از خبرگان علمی و اجرایی، این شاخص ها مورد جرح و تعدیل قرار گرفت. نهایتا مدل شناخت فرهنگ اقتصادی مردم ایران در پنج بعد فرهنگ اقتصادی مردم ایران، نقش دولت، نقش خانواده، اخلاق و اعتقادات دینی ارائه شد.
رابطه فرهنگ مدرسه و اثربخشی مدرسه با نقش تعدیلگری اندازه مدرسه (مورد مطالعه: مدارس دوره اول متوسطه استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۰)
325 - 351
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین فرهنگ مدرسه و اثربخشی مدرسه با نقش تعدیلگری اندازه مدرسه بود. روش تحقیق توصیفی همبستگی و مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش همه معلمان مدارس دولتی دوره اول متوسطه استان اردبیل در سال تحصیلی 1397 1398 با حجم 3064 نفر از 422 مدرسه بود. نمونه آماری پژوهش با حجم 418 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی از 202 مدرسه انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه فرهنگ مدرسه گرونرت و ولنتاین با ضریب آلفای 94/0 و پرسشنامه اثربخشی مدرسه هوی با ضریب آلفای 90/0 جمع آوری شد. نتایج اجرای آزمون ضریب همبستگی نشان داد بین همه ابعاد فرهنگ مدرسه و اثربخشی مدرسه رابطه معنادار مثبت وجود دارد. با اجرای مدل معادله ساختاری اولاً معلوم شد مدل مفروض از برازش قابل قبولی برخوردار است و ثانیاً اثر مستقیم و رابطه معنادار بین فرهنگ مدرسه و اثربخشی مدرسه تأیید شد. نقش تعدیلگری اندازه مدرسه در رابطه بین فرهنگ مدرسه و اثربخشی مدرسه با هیچ یک از دو روش مدل یابی معادلات ساختاری و رگرسیون سلسله مراتبی تأیید نشد. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که اثربخشی به منزله یک هدف اساسی، بدون توجه به اندازه های کوچک و متوسط و بزرگ مدرسه، به طور یکنواخت تحت تأثیر فرهنگ مدرسه قرار دارد.
رابطه بین بازیگری احساسی با فرسودگی شغلی و رضایت از زندگی با توجه به نقش تعدیلگر حمایت سرپرست در پرستاران بیمارستان های شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
569 - 589
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگری حمایت سرپرست در رابطه بین بازیگری احساسی با فرسودگی شغلی و رضایت از زندگی در پرستاران است. این مطالعه توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری همه پرستاران (حدود 1100 نفر) شاغل در بیمارستان های دولتی شهر شیراز است؛ 285 نفر (بر اساس جدول کرجسی و مورگان) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و 225 نفر کاملاً به پرسش نامه ها پاسخ دادند. داده های پژوهش از پرسش نامه های بازیگری احساسی، حمایت سرپرست، فرسودگی شغلی، و رضایت از زندگی به دست آمد و پایایی این ابزارها با استفاده از روش آلفای کرونباخ در دامنه ای بین 79/0 تا 83/0 به دست آمد. روایی صوری و محتوایی ابزارهای پژوهش نیز به تأیید متخصصان این حوزه رسید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. یافته ها نشان داد که بازیگری احساسی با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و با رضایت از زندگی رابطه منفی دارد. همچنین، نقش تعدیل کننده حمایت سرپرست تأیید شد. استراتژی های بازیگری احساسیْ استرس روانی پرستاران را افزایش می دهد؛ این تجربه در بلندمدت می تواند فرسودگی شغلی پرستاران را افزایش دهد و به کاهش رضایت از زندگی منجر شود. در این میان، حمایت و توجه سرپرستان می تواند موجب تعدیل اثرهای منفی بازیگری احساسی شود.
خوانشی استعاری از پدیده «حسادت بازمانده» در نظام آموزش عالی ایران؛(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره «حسادت بازمانده» به حسادت ادراک شده یک کارمند نسبت به جایگاه شغلی سایر همکاران اشاره دارد. پژوهش حاضر، ازنظر هدف کاربردی و ازجهت شیوه گردآوری داده ها، به روش کیفی و با مصاحبه عمیق و هدایت شده انجام شده است. هدف از این پژوهش، فهم تجربه زیسته اعضای هیئت علمی پیمانی مشروط دانشگاه ایلام از پدیده حسادت بازمانده است که با روش پدیدارشناسی انجام شده است. در دانشگاه ایلام تمامی اعضای هیئت علمی با وضعیت پیمانی مشروط به تعداد40 نفر بودند که از این تعداد 18 نفر به صورت هدف مند انتخاب شدند و با آنها تا رسیدن به اشباع نظری، مصاحبه صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، از تحلیل تماتیک با رویکرد تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته های حاصل در یک مضمون، پنج مقوله اصلی و سیزده مقوله فرعی دسته بندی شده اند. با درنظرداشتن پیامدهای منفی ناشی از حسادت بازمانده شامل بی انگیزگی، ناامیدی، فشار روحی و استرس و غیره، ضرورت دارد دانشگاه ها و مرکز آموزش عالی با شناسایی این پدیده و تأثیر آن بر فعالیت های آموزشی، پژوهشی و فرهنگی اعضای هیئت علمی، اقدامات سازنده ای در جهت اصلاح شیوه های ارتقای شغلی در دانشگاه ها و مدیریت پدیده حسادت بازمانده داشته باشند.
مولفه ها و شاخص های الگوی استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۴
192-217
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران(2007) است. جامعه پژوهش، متشکل از 218 مقاله درباره مدیریت دانش در سازمان های آموزشی است که بین سال های 2016 تا 2022 میلادی و 1392 تا 1401 شمسی در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل32 مقاله است که به صورت هدفمند جمع آوری و براساس پایش موضوعی داده ها انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، شایستگی های مشاوران در 4 بُعد و 17 عامل طبقه بندی شدند. این ابعاد شامل بُعد رفتاری(مشتمل بر ویژگی مهارت های ادراکی، سواد رسانه ای، مدیریت دانش، انگیزش و تعهد)، بُعد سازمانی(مشتمل بر عوامل؛ استراتژی مدیریت دانش سازمانی، رویکرد مدیریت منابع انسانی، کارراهه شغلی،راهبردهای مدیریت دانش پداگوژیک، رویکرد مدیریت سازمانی، منتورینگ و فرهنگ سازمانی )، بُعد فرهنگی – اجتماعی (مشتمل بر ویژگی هایی چون نگرش فرهنگی- اجتماعی و سرمایه اجتماعی) و بُعد زمینه ای (مشتمل بر عوامل؛ فراهم کردن زیرساخت و پشتیبانی) می باشد. با توجه به نتایج جهت استقرار مدیریت دانش در سازمان باید تمام زمینه های فردی، سازمانی، اجتماعی در نظر گرفته شود و این مهم نیازمند تلاسی فراسازمانی است.