فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
214 - 191
حوزههای تخصصی:
انتخاب بهترین ها برای استخدام منابع انسانی در سازمان ها همواره یک چالش اساسی بوده است. امروزه با افزایش دانش ما از پیچیدگی های عملکرد انسان ها، ارزیابی آن ها دشوارتر از گذشته شده است. در این میان با پیشرفت و فراگیرشدن هوش مصنوعی، ارزیابی مبتنی بر هوش مصنوعی افزایش روزافزون دارد؛ اما مانند هر فرآیند نوظهوری، مزایا و معایب آن واضح نیست. تحقیقات مختلف، با نگاه های مختلف این موضوع را دنبال کرده اند؛ اما هدف این پژوهش فراترکیبی بر مزایا و معایب استفاده از هوش مصنوعی درمقایسه با دیگر روش های هدایت انسانی در ارزیابی برای استخدام منابع انسانی در سازمان ها است. با روش فراترکیب به تحلیل نظام مند یافته های پژوهشی پیشین پرداخته شد. پرکاربردترین روش های ارزیابی به ترتیب قضاوت مدیریت، استخدام سنتی، فناوری های آنلاین، تصویر کارفرما و اطلاعات جمعیت شناختی شناسایی شد. مهمترین معایب این روش ها به ترتیب، عدم طراحی درست، نابرابری و تبعیض و مزایای آن کاهش حجم کار، فرصت های شغلی و جذب بهترین ها شناسایی شد. درمقابل، بکارگیری هوش مصنوعی در ارزیابی منابع انسانی دارای چالش های عدم پذیرش، تصمیم گیری فناوری محور و امنیت اطلاعات و مزایای بهبود تصمیم گیری، بهبود در فرایند استخدام و کاهش زمان و هزینه است.
ارائه مدل ریاضی دو هدفه زنجیره تأمین پایدار مبتنی بر پارامترهای عدم قطعیت (کاهش ظرفیت در اثر اختلال، هزینه های ارسال و تقاضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
145 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای کنونی بسیاری از مسائل تصمیم گیری با شرایط عدم اطمینان احاطه شده اند. منشاء اصلی این شرایط نقصان و بعضاً فقدان اطلاعات برای تصمیم گیری است و یکی از چالش برانگیزترین مسائل و درعین حال ازجمله مهم ترین مسائل مدیریت زنجیره تأمین می باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف ارائه مدل ریاضی دو هدفه زنجیره تأمین پایدار مبتنی بر پارامترهای عدم قطعیت، به کمینه سازی هزینه ها، آلاینده های اثرات زیست محیطی پرداخته است. الگوی پیشنهادی می تواند ابزار کارآمدی برای طراحی یک شبکه زنجیره تأمین پایدار و انعطاف پذیر باشد.
روش شناسی: این پژوهش از لحاظ ماهیت پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. همچنین از نظر هدف نوعی پژوهش کاربردی می باشد. در این مطالعه با توجه به پارامترهای مدل ریاضی دو هدفه، با روش سناریو محور مالوی با در نظر گرفتن هزینه های ارسال، تقاضا و کاهش ظرفیت در اثر اختلال به عنوان پارامترهای عدم قطعیت توسعه داده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار GAMS, EXCEL, Microsoft VISIO بهره گرفته شد.
یافته ها: نتایج مؤید آن است، استفاده از مدل ریاضی سناریو محور مالوی در شرایط عدم اطمینان در زنجیره تأمین پایدار، می تواند به دستیابی نتایج مطلوب و مثمرثمر منجر شود و مدل ریاضی توانسته به نحو مؤثری به عدم قطعیت تقاضا و هزینه های ارسال و کاهش ظرفیت در اثر اختلال، بپردازد درحالی که در مسائل با مجموعه های بزرگ تر از کارآمدی مدل کاسته شد.
پیام نسل زِد به مدیران: انتظارات ما از محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 35
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: حضور نسل زِد در بازار کار، نوعی تغییر پارادایم در مدیریت و رهبری سازمانی را به ایجاد خواهد کرد؛ از این رو، شناخت انتظارات این نسل برای مدیریت اثربخش اعضای این نسل ضروری است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بازشناسی و یکپارچه سازی انتظارات نسل زِد از محیط کار اجرا شده است.روش: پژوهش حاضر بر بنیان پارادایم تفسیری استوار است و از روش مرور نظام مند ادبیات، به عنوان راهبرد پژوهش استفاده کرده است. منابع اطلاعاتی پژوهش، مقاله هایی بودند که طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۴، در پایگاه های علمی معتبر بین المللی منتشر شدند. مقاله های گردآوری شده، بر اساس معیارهای پذیرش به فرایند مرور نظام مند وارد شدند و پس از ارزیابی کیفیت مقاله ها، مطابق با شاخص های کیو و اچ ایندکس نشریه ها، ۴۳ مقاله با استفاده از روش کدگذاری تحلیل شد.یافته ها: پس از تکمیل فرایند کدگذاری، ۱۳۷ مضمون پایه مرتبط با انتظارات شناسایی شده، در قالب ۲۷ مضمون سازمان دهنده و در نهایت ۹ مضمون فراگیر تلفیق و دسته بندی شدند که عبارت اند از: انتظارات مربوط به ماهیت و شرایط کاری (شغل جذاب و شرایط کاری منعطف و دورکار)، محیط کاری مورد انتظار (انتظارات از محیط کاری فیزیکی، روانی، اجتماعی و انسان مدارانه)، شرایط استخدامی مورد انتظار (ترجیح برند کارفرمایی و شفافیت در استخدام)، آموزش و توسعه مورد انتظار (انتظارات مربوط به محتوا و روش های آموزشی و توسعه حرفه ای)، مدیریت عملکرد مورد انتظار (آگاهی از اهداف و برنامه ها، دریافت بازخور مؤثر و منصفانه بودن مدیریت عملکرد)، ترجیحات انگیزشی (ترجیح انگیزه های درون فردی و اجتماعی)، جبران خدمات مورد انتظار (انتظارات از حقوق و دستمزد، مزایا و پاداش)، مدیریت و رهبری مورد انتظار (سبک ها و شایستگی ها، رفتارها و روابط مورد انتظار از رهبران) و انتظارات فرهنگی و اجتماعی (تعاملات فناوری محور، فرهنگ پویا و مشارکتی، توجه به زندگی و خانواده).نتیجه گیری: این پژوهش با بازشناسی، تلفیق و یکپارچه سازی انتظارات نسل زِد از محیط کار، دانش کمابیش جامع و ارزشمندی را ارائه داده که فراتر از مطالعات مجزا و موردی انجام شده در این زمینه است. توجه سازمان ها و مدیران به این انتظارات، می تواند زمینه ساز تعامل اثربخش با این نسل در محیط های کاری امروزی باشد.
طراحی الگوی عوامل موثر بر مدیریت احساسات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
48 - 65
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: احساسات در درون سازمان ها هستند و نمی توان آن ها را از محیط کاری جدا دانست و توجه به مدیریت احساسات حائز اهمیت می باشد. هدف این پژوهش، طراحی الگوی عوامل موثر بر مدیریت احساسات در دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.
روش بررسی: روش تحقیق از لحاظ هدف اکتشافی و رویکرد کیفی می باشد. جهت گردآوری دادهها و شناسایی عوامل از روش تحلیلمحتوا و مصاحبه با 20 نفر از خبرگان به روش نمونه گیری گزینشی تا حصول به اشباع نظری استفاده گردید. از تکنیک دلفی فازی برای غربالگری عوامل، و برای مدلسازی و سطح بندی عوامل شناسایی شده، مدلسازی ساختاری تفسیری و تحلیل MICMAC مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر مدیریت احساسات شامل عوامل زمینه ای، عوامل شناختی- اجتماعی، عوامل ساختاری و عوامل رفتاری می باشند. در سطح بندی عوامل مشخص شد که عوامل زمینه ای در سطح سوم و تاثیرگذارترین عامل در مدیریت احساسات می باشد.
نتیجه گیری: برای تقویت و ارتقای مدیریت احساسات در دانشگاه ها، عواملی که بر این مهم تاثیرگذارند، باید مورد توجه مدیران قرار بگیرند. عوامل زمینه ای در درجه اول، و عوامل ساختاری و عوامل شناختی- اجتماعی در درجه دوم از اولویت بالاتری برخوردار می باشند.
الگوی مدیریت عملکرد در زنجیره تامین خدمات بانک های خصوصی کشور با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
121 - 143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بانک ها بر این امر واقف هستند که برای موفقیت در زنجیره تامین خدمات، نقش مدیریت عملکرد بسیار حائز اهمیت می باشد. از این رو، هدف این پژوهش طراحی مدل مدیریت عملکرد در زنجیره تامین خدمات بانک های خصوصی کشور با رویکرد پویا شناسی سیستم ها می باشد.
روش بررسی: در این پژوهش، ابتدا در بخش کیفی برای طراحی مدل از روش داده بنیاد استفاده شد و مصاحبه ای از 12 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع تا اشباع نظری انجام شد. سپس برای طراحی الگوی پویایی سیستم از نرم افزارVensim استفاده گردید.
یافته ها: یافته های حاصل از پویاشناسی سیستم ها نشان داد چهار سناریو در حوزه عوامل علی، مداخله گر، بسترها و راهبردها برای تحلیل مدیریت عملکرد در زنجیره تامین خدمات در بانک های خصوصی کشور وجود دارد.
نتیجه گیری: استفاده از مدل های پویایی شناسی سیستم ها می تواند به تحلیل بهتر و شفاف تر تعامل بین اجزای زنجیره تأمین خدمات کمک کند. در صورت بررسی و تقویت هر کدام از سناریوها، در مدیریت عملکرد در زنجیره تأمین خدمات بهبود حاصل می شود.
ارائه الگوی پیشایندها و پیامدهای قابلیت های بازاریابی مؤثر بر توسعه محصولات جدید در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر از حیث هدف، کاربردی و روش آن ترکیبی است. ابتدا با ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند با خبرگان به تعداد 20 نفر نسبت به شناسایی پیشایندها و پیامدهای قابلیت های بازاریابی توسعه محصولات جدید در شرکت پالایش نفت آبادان اقدام شد و در بخش کمی با ابزار پرسشنامه نسبت به اعتبارسنجی مدل اقدام شد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان دانشگاهی و مدیران ارشد و در بخش کمی، کلیه متخصصان و مدیران بودند. یافته ها در فاز کیفی پیشایندها (تحقیق در بازار، نوآورانگی، طرح ریزی، عوامل ساختاری و مدیریت منابع انسانی) و پیامدها (حضور در بازار، محصولات جدید، مشتریان پایدارتر، توسعه پایدار) هستند. در نتیجه گیری می توان گفت صنایعی مانند نفت باید عملکرد محصول بالاتری داشته و نسبت به تقویت انواع مختلف قابلیت های بازاریابی توجه نمایند تا استراتژی های توسعه را برای محصولات جدیدی که مطابق با اهداف محکم و ارزیابی محیط بیرونی و داخلی به همراه منابع است به ثمر رسانند.
ارائه مدل رهبری تعالی گرا در دانشگاه های علوم پزشکی کشور (با استفاده از تکنیک کیفی تحلیل مضمون)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
13 - 26
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی مدیران جهت اداره ی سازمان ها به پارادایم جدیدی در حوزه ی مدیریت نیازمندند. روش های کنونی مدیریت سازمان ها اثربخشی خود را از دست داده اند. رهبری تعالی گرا پارادایم جدیدی در حوزه ی مدیریت می باشد که به عنوان یک اکسیر شفابخش به مدیران سازمان ها گوشزد می کند که جهت رشد و توسعه باید به سوی ایجاد یک سازمان متعالی گام بردارند؛ سبک رهبری تعالی گرا، گونه ای منحصر به فرد از رهبری استراتژیک می باشدکه به رهبری بر خود ، رهبری بر دیگران و رهبری بر سازمان می پردازد. رهبری بر خود یک حوزه به تازگی ظهور یافته در ادبیات رهبری است، درحالی که رهبری بر دیگران، تمرکز غالب پژوهش های رهبری بوده است. رهبری بر سازمان نیز پدیده ای نو می باشد و به رهبری عناصر غیرانسانی اشاره دارد. لذا هدف پژوهش حاضر طراحی مدل رهبری تعالی گرا در دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود؛ مشارکت کنندگان پژوهش جهت مصاحبه 14 تن از خبرگان بودند؛ روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله ی برفی و مبنای تعیین حجم نمونه اشباع نظری بود. روش تحقیق حاضر نیز از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی و از نوع اکتشافی بود. بر اساس فلسفه ی روش تحقیق ، پژوهش حاضر در زمره ی پارادایم تفسیری قرار می گیرد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان بود؛ به منظور یافتن عبارات و جمله های معنی دار از متن مصاحبه از تکنیک کیفی تحلیل مضمون استفاده شد؛ در مرحله ی اول از طریق ترکیب مفاهیم به دست آمده 72 مضمون کلیدی شناسایی شد، سپس در مرحله ی دوم از طریق شناسایی شباهت در ساختار زیربنایی مضامین کلیدی، 21 مضمون یکپارچه کننده استخراج گردید و نهایتا با ادغام ساختارهای مشابه ی مضامین یکپارچه کننده، این مضامین در 3 مضمون فراگیر الف - رهبری در خود، ب- رهبری بر دیگران و پ- رهبری بر سازمان قرار گرفتند. در نهایت نیز پیشنهادهایی به دانشگاه های علوم پزشکی کشور جهت بهبود رهبری تعالی گرا ارائه گردید.
هوش مصنوعی و فرایندهای منابع انسانی دیجیتال: کاربردها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
116 - 140
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هوش مصنوعی (AI) در مدیریت منابع انسانی تحول دیجیتالی را ایجاد کرده و توجه متخصصان و مدیران منابع انسانی را به خود جلب کرده است. با وجود این، در اغلب تحقیقات مربوط به برنامه های هوش مصنوعی و چالش های مدیریت منابع انسانی در سازمان ها، شکافی وجود دارد. هدف این مطالعه، شناسایی کاربردها و چالش های هوش مصنوعی در دیجیتالی کردن فرایندهای منابع انسانی در شرکت هاست.
روش: برای دستیابی به این هدف با مرور ادبیات نظری، بینش هایی از ده مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان متخصص در فرایندهای منابع انسانی دیجیتال و فناوری هوش مصنوعی جمع آوری شد. داده های کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون مفهوم سازی شدند.
یافته ها: با استفاده از تحلیل مضمون، کاربردهای هوش مصنوعی در دو بُعد «نقش های بنیادی و پشتیبانی» و نُه مؤلفه طراحی شغل، کارمندیابی و استخدام، ارزیابی عملکرد، آموزش، نگهداشت، حقوق و دستمزد، بهبود عملیات، تصمیم گیری و اقدامات انضباطی شناسایی شد. علاوه براین، چالش های مرتبط با کارکنان، ارتباط، فناوری و داده، سازمانی و فرایندی و کیفیت اطلاعات شناسایی و در دو دسته «چالش های انسان مبنا و سیستم مبنا» دسته بندی شد.
نتیجه گیری: ادغام هوش مصنوعی در فرایندهای منابع انسانی، به افزایش دقت، تجزیه وتحلیل داده ها، ساده سازی، خودکارسازی و شخصی سازی فرایندها و در نهایت، صرفه جویی در زمان و بهبود کیفیت عملیات منابع انسانی منجر می شود؛ اما اجرای این فناوری با چالش ها و محدودیت هایی همراه است.
بررسی مفهوم "کار با معنا" در صنعت نفت (مورد مطالعه: شرکت پالایش نفت بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
271 - 253
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مفهوم"کار با معنا " در صنعت نفت(شرکت پالایش نفت بندرعباس) انجام گردیده است. پژوهش، بر مبنای ماهیت، از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها کیفی بوده و در آن از راهبرد فراترکیب و دلفی استفاده شده است. در ادامه مولفه های شناسایی شده با استفاده از روش بهترین و بدترین، رتبه بندی شدند. جامعه آماری پژوهش در بخش فراترکیب شامل مقالات مرتبط با کار با معنا، منتشر شده در بازه زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ و در بخش دلفی شامل ۲۰ نفر از مدیران شرکت پالایش نفت بندرعباس بوده که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد، مفهوم کار با معنا، متشکل از سه سطح فردی با 5 مولفه، سطح درون سازمانی با 8 مولفه و سطح برون سازمانی نیز با 5 مولفه می باشد. هم چنین، بر اساس نتایج پژوهش می توان بیان داشت که سطح درون سازمانی با امتیاز 42 /0 در بالاترین اولویت و پس از آن سطح فردی با امتیاز 30/. در اولویت دوم و سطح برون سازمانی با امتیاز 28/0 در اولویت سوم، قرار می گیرند. نظر به اهمیت مسائل قومی، دینی، مذهبی و احساس هم سطحی مدیران با کارکنان شرکت، پیشنهاد می شود، ضمن توجه همراه با مساوات و عدالت به نیروهای مختلف بومی و غیر بومی، برنامه هایی را که به موجب آن ها، کارکنان احساس راحتی و نزدیکی بیشتری با مدیران می نمایند در دستور کار مدیریت قرار بگیرد.
طراحی الگوی شکل گیری پدیده اسکیزوفرنی سازمانی با روش TISMفازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
99 - 137
حوزههای تخصصی:
اسکیزوفرنی سازمانی یک پدیده مخرب در سازمان ها است که به دلیل عدم پایش محیط، موجب پدیدآیی حالت سایکوتیک سازمانی شده و باعث قطع ارتباط سازمان با واقعیات محیطی می شود. درچنین حالتی ناپیوستگی و تناقض در اهداف و استراتژی های سازمان امری محتمل است که می تواند پیامدهای زیان باری برای سازمان داشته باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شکل گیری پدیده اسکیزوفرنی سازمانی با روش TISM فازی انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان هستند که متشکل از استادان دانشگاه در حوزه مدیریت رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی و همچنین مدیران سازمان های دانش بنیان می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و براساس اصل کفایت نظری 20 نفر از آن ها به عنوان نمونه پژوهش درنظر گرفته شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی، پرسشنامه است. روایی و پایایی مصاحبه با استفاده از روش محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار تأیید شد. همچنین روایی و پایایی پرسشنامه با روش روایی صوری و پایایی باز آزمون مورد تأیید قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوا و کدگذاری با نرم افزار Atlas.ti استفاده شد. همچنین برای تحلیل کمی، از روش TISM فازی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی ابعاد و مؤلفه های اثرگذار بر شکل گیری پدیده اسکیزوفرنی سازمانی در چهار محور زمینه های شکل گیری پدیده اسکیزوفرنی سازمانی، عوامل تشدیدکننده اسکیزوفرنی سازمانی، ابعاد پدیده اسکیزوفرنی سازمانی و پیامدهای آن می باشد، که عدم وجود هوش استراتژیک و نبود داشبوردهای مدیریتی، فرهنگ اسکیزوئید، عدم وجود واحدهای مرز گستر و پایشگر محیط و نبود سیستم های اطلاعاتی دقیق مدیریتی و سازمانی از زمینه های شکل گیری اسکیزوفرنی سازمانی شناخته شد..
شناسایی عوامل بازدارنده رفتارهای غیر اخلاقی در سازمان (مورد مطالعه: صنعت پتروشیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش هایی که سازمان های امروزی با آن مواجه هستند، وقوع رفتارهای غیراخلاقی است و در سازمان مورد پژوهش در مقاله حاضر نیز یکی از دغدغه های مدیران جلوگیری از بروز اینگونه رفتارها می باشد. به همین منظور هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل بازدارنده رفتارهای غیراخلاقی در یکی از شرکت های ایرانی صنعت پتروشیمی بوده است. برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق کیفی تحلیل مضمونی با رویکرد کینگ و هاروکز استفاده شده که دارای سه مرحله کدگذاری توصیفی، کدگذاری تفسیری و تشکیل مضامین فراگیر می باشد. همچنین به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته با مدیران و کارکنان ارشد سازمان مورد مطالعه که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند، بهره برده شده است. حاصل انجام 14 مصاحبه، شناسایی 94 کد توصیفی، 14 کد تفسیری و 4 مضمون فراگیر می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که عوامل بازدارنده رفتارهای غیراخلاقی از عوامل فردی و روان شناختی، عوامل بین فردی و گروهی، عوامل زمینه ای-سازمانی و عوامل نهادی و محیطی تشکیل شده و مولفه های آن باورها و ارزش های فردی؛ نگرش ها و انگیزه های مبتنی بر اخلاق؛ رفتارهای فردی اخلاق محور؛ رفتارها و تعاملات جمعی اخلاق مدار؛ الگوها و مربیان رفتاری؛ نگرش و رفتارهای مثبت درون گروهی؛ عدم وجود رفتارهای مخرب سیاسی؛ مدیریت اثربخش و توانمند؛ نظام حمایت، تنبیه و کنترل کارآمد؛ توسعه نظام شفافیت؛ اقدامات و فرآیندهای مؤثر مدیریت منابع انسانی؛ فرهنگ سازمانی اخلاق مدار؛ بستر خانواده، جامعه پذیری و انگیزاننده های اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی می باشند.
اثر سبک های دلبستگی سازمانی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر تلاش شغلی با میانجیگری کامروایی نیازهای روان شناختی بنیادین سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین و آزمون الگویی از اثر سبک ها ی دلبستگی سازمانی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر تلاش شغلی با میانجیگری کامروایی نیازهای روان شناختی بنیادین سازمانی انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی بود. جامعه آماری تحقیق کارکنان سازمان آب و فاضلاب اهواز بودند. نمونه پژوهش شامل 200 نفر از این کارکنان بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ها ی دلبستگی سازمانی (اسکریما، 2020)، کامروایی نیازهای روان شناختی بنیادین سازمانی (وان دن بروک و همکاران، 2010) و تلاش شغلی (براون و لیگه، 1996) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss-24 و الگویابی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos-24 و روش بوت استراپ استفاده شده است. نتایج نشان دادند که الگوی طراحی شده از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین یافته ها نشان دادند که مسیرهای دلبستگی سازمانی ایمن، اضطرابی و اجتنابی به کامروایی نیازهای روان شناختی بنیادین سازمانی و تلاش شغلی و نیز مسیر کامروایی نیازهای روان شناختی بنیادین سازمانی به تلاش شغلی معنادار بودند. همچنین نتایج تحلیل مسیرهای غیرمستقیم نشان دادند که کامروایی نیازهای روان شناختی بنیادین سازمانی اثرات دلبستگی سازمانی سازمانی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر تلاش شغلی را میانجیگری نمود.
نمانام سازی خط مشی های نوین در مدیریت آموزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
14 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف نمانام سازی خط مشی های نوین در مدیریت آموزشی است. این پژوهش بر مبنای هدف، کاربرد، به صورت توصیف و رویکردی ترکیبی (کمی- کیفی) است. جامعه آماری، کلیه مدرسان زیست شناس آموزش وپرورش شهر نیشابور در سال 1400-1399 برابر با 44 نفر بود که 12 نفر بر مبنای روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری دادهها با استفاده از فرایند مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از طراحی پرسشنامه دیمتل فازی توسط محقق انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش دیمتل صورت گرفت. یافته های پژوهش بیان می دارد که جهت نمانام سازی خط مشی های نوین در مدیریت آموزشی (ازجمله روشها و فنون تدریس زیست شناسی) در سه شاخص الف) پنداره تدریس؛ ب) تجربه مدرس؛ و ج) ادراک از کیفیت مدرس شناسایی شد که در مجموع چهار بعد اصلی شامل: الف- نقاط قوت (شامل هفت شاخص)، ب- نقاط ضعف (شامل سه شاخص)، ج- فرصتها (شامل چهار شاخص) و د- تهدیدها (شامل دو شاخص) بیان گردید. تاثیر پذیرترین راهبرد، علاقه مدرس بوده و تاثیر گذارترین راهبرد آگاهی و شناخت مدرس شناسایی شد.
اعتبارسنجی الگوی مفهومی رهبری شورانگیز ویژه شرکت های دانش بنیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
22 - 45
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رهبری شورانگیز، یک سبک رهبری است که پیروان را الهام می بخشد و توانمند می کند. هدف پژوهش حاضر، اعتبارسنجی مولفه های الگوی رهبری شورانگیز در شرکت های دانش بنیان می باشد.
روش بررسی: این پژوهش به روش ترکیبی انجام شد و از مصاحبه های عمیق با 17 نفر از متخصصان در حوزه موضوع در سطح کشورتا اشباع نظری بود. اعتبار داده های پژوهش از طریق بازگشت به مشارکت کنندگان و ممیزیان بیرونی تایید شد. تحلیل داده ها بر اساس مدل اشتراس و کوربین در نرم افزاراطلس تی ای 8، انجام گرفت. در بخش کمی از تحلیل عامل تاییدی استفاده شد.
یافته ها: الگوی مفهومی رهبری شورانگیز در شرکت های دانش بنیان مشتمل بر عوامل عوامل علی، پدیده محوری، مداخله گر، بسترها، راهبردها و پیامدها طراحی شد. تحلیل عاملی تائیدی نشان داد که داده ها درست اندازه گیری شده اند.
نتیجه گیری: برای ارتقای سبک رهبری شورانگیز در سازمان های دانش بنیان، توجه به عوامل علی، عومل مداخله گر و بسترها توسط مدیران بسیار حائز اهمیت است، زیرا این سه مقوله سبب ارتقای پدیده محوری که همان رهبری شورانگیز است، می شود.
بررسی فقدان یا ضعف انگیزه کارمندان بر حضور فعال و هدفمند در کلاس های آموزشی ضمن خدمت سازمانهای دولتی: ارائه الگوی تفکر بر اساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
113 - 163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فقدان یا ضعف انگیزه کارمندان بر حضور فعال و هدفمند در کلاس های آموزشی ضمن خدمت سازمان های دولتی صورت گرفته است. این پژوهش با روش پژوهش کیفی انجام شده که جهت گردآوری داده ها، ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بکاربرده شده است. جامعه آماری پژوهش دست اندرکاران حوزه آموزش می باشد. روش نمونه گیری پژوهش هدفمند و از نوع گوله برفی است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه با 25 نفر به اشباع رسید. داده ها بر اساس نظریه گراندد تئوری تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها 9 مقوله کلی برای پاسخ به سوال چرایی فقدان یا انگیزه پایین برای شرکت فعال و هدفمند در دوره های آموزشی ضمن خدمت کارمندان شرکت های دولتی و 10 مقوله کلی برای پاسخ به سوال چگونگی ایجاد یا افزایش انگیزه برای شرکت فعال و هدفمند در دوره های آموزشی ضمن خدمت کارمندان شرکت های دولتی بود. این مقوله ها برای سوال چرایی شامل «عدم نیازسنجی دقیق»، «عدم آشنایی مدیران با نقش های مدیریتی»، «فراگیران»، «عدم شایستگی مدرسان»، «عدم توجه به انگیزه کارمند در برنامه ریزی دوره های آموزشی» و مقوله ها برای سوال چگونگی شامل «نیازسنجی دقیق»، «مدیریت آموزشی در سازمانهای دولتی»، «استفاده از مدرسان حرفه ای »و «توجه به انگیزه کارمند در برنامه ریزی دوره های آموزشی» می شود. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود مقوله های مذکور جهت ایجاد یا افزایش انگیزه کارمندان استفاده شود.
فراترکیب نقش های مدیران منابع انسانی حوزه سلامت و درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
161 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی و رتبه بندی نقش های مدیران منابع انسانی در حوزه سلامت و درمان است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها آمیخته (کیفی کمّی) است. در بخش کیفی برای شناسایی نقش ها از روش فراترکیب استفاده شده است. ۱۷۷ سند از پایگاه های علمی معتبر جست وجو شد که بعد از غربالگری 87 پژوهش وارد تحلیل شدند. در بخش کمّی برای رتبه بندی نقش های منابع انسانی از روش وزن دهی آنتروپی شانون استفاده شد. ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها به کار رفت. مشارکت کنندگان در پژوهش 10 نفر از مدیران منابع انسانی بخش سلامت و درمان بودند. تحلیل اسناد در گام کیفی منجر به شناسایی ۷ نقش برای مدیران منابع انسانی شد؛ شامل نقش های توسعه ای، نقش کارکردی، نقش حامی و خدمت رسان، نقش های ارتباطی، نقش پیشران تغییر، نقش پژوهشگر، نقش های راهبردی. نتایج رتبه بندی نقش های منابع انسانی نشان داد توانمند سازی در نقش توسعه دهنده، تسلط در امور حرفه ای منابع انسانی در نقش کارکردی، پشتیبان کارکنان در نقش حامی و خدمات رسان، طراح برنامه و سیاست های منابع انسانی، مشاور و تصمیم گیرنده در نقش راهبردی، شبکه ساز/ تیم ساز در نقش ارتباطی، نوآوری در اجرای امور در نقش پیشران تغییر، و پیش بینی/ فرصت طلب جویی در نقش پژوهشگر رتبه نخست را دارند. بنابراین، به خط مشی گذاران و مدیران بخش سلامت و درمان توصیه می شود که متناسب با تغییرات محیطی به نقش های جدید مدیران منابع انسانی توجه داشته باشند.
بازشناسی مولفه های صلاحیت های دیجیتالی از تجربه کارکنان بانک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
72 - 91
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:. طبق مطالعات، بقای سازمان های امروزی نه تنها به افزایش بهره وری ، بلکه به تحول دیجیتال بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف بازشناسی مولفه های صلاحیت های دیجیتالی از تجربه کارکنان بانک انجام شد. روش تحقیق: روش پژوهش حاضر، تحلیل محتوا می باشد و از 14 نفر از صاحب نظران مطلع حوزه موردمطالعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا اشباع نظری مصاحبه عمیق به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار اطلسTI.8 طی چند مرحله کدگذاری باز و محوری و نظری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد مولفه های صلاحیت های دیجیتالی از تجربه کارکنان بر چگونگی صلاحیت های شناختی فناورانه، صلاحیت های فنی و صلاحیت های عملیاتی دلالت دارد. به ترتیب صلاحیت های شناختی فناورانه، صلاحیت های فنی و صلاحیت های عملیاتی در رتبه اول تا سوم قرار گرفتند. نتیجه گیری: برای ارتقای صلاحیت های دیجیتالی در بانک ها، مدیران بایستی بر مولفه های آن به ترتیب اولویت تاکید داشته باشند.
تأثیر عوامل کیفیت محیط داخلی بر سلامت رفتار کارکنان در فضاهای اداری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
92 - 115
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کارکنان اداری بیش از نیمی از روز را در فضاهای اداری به سر می برند و داشتن محیطی سالم از دو جنبه فیزیکی و روانی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عوامل کیفیت محیط داخلی بر سلامت رفتار کارکنان در فضاهای اداری می باشد. روش تحقیق: این پژوهش با رویکرد آمیخته انجام شد. جامعه آماری بخش کیفی متخصصان حوزه مهندسی معماری و مهندسی بهداشت حرفه ای بودند و در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه کارمندان اداری شاغل در مناطق 7 و 8 شهرداری شهرستان کرج بودند که براساس فرمول کوکران تعداد 244 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. اطلاعات گردآوری شده از طریق نرم افزار spss با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن و مدل نهایی به وسیله نرم افزار Amos مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مشخصه های محیطی و سلامت کارکنان رابطه مستقیم وجود دارد و نادیده گرفتن عوامل آسایش محیطی در محیط کار سبب تأثیر منفی بر سلامت رفتار کارکنان می گردد. نتیجه گیری: این مطالعه به ارزش هایی در زندگی کاری کارکنان دست یافت، به گونه ای که توجه به کیفیت محیط کاری برسلامت رفتار، شکوفایی و نیک زیستی کارکنان اثر گذار بوده و توانمندسازی منابع انسانی و بهبود عملکرد را در محیط های اداری را به دنبال خواهد داشت.
مطالعه تطبیقی نظام تامین اجتماعی و ارائه الگوی تحول آفرین رفاه مبتنی بر شواهد و تجربیات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱
116 - 136
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:. مطالعه تطبیقی نظام های تامین اجتماعی در کشورهای مختلف می تواند فرصتی برای شناسایی نقاط قوت و ضعف این نظام ها و ارائه الگوهای تحول آفرین مبتنی بر شواهد و تجربیات فراهم کند. هدف این پژوهش، مطالعه تطبیقی نظام تامین اجتماعی و ارائه الگوی رفاه مبتنی بر شواهد و تجربیات می باشد. روش بررسی: روش این پژوهش، تحلیل محتوا می باشد و مطالعه عمیق در مورد شباهت ها و تفاوت های موجود میان نظام تامین اجتماعی ایران با کشورهای منتخب در زمینه های مختلف انجام شد، بصورتی که 6 کشور به عنوان نمونه آماری مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد در کشورهای مورد مطالعه در شاخه بیمه ای، شاخه بیمه اجتماعی مبتنی بر اشتغال است، رابطه کارگری و کارفرمایی در آن وجود دارد، و متکی به دریافت حق بیمه از بیمه شده، کارفرما و بعضاً کمک های دولتی است. در بخش غیر بیمه ای، برای افراد کم توان مالی، دولت مسئولیت تامین اجتماعی را بر عهده دارد و حرکت در جهت پوشش کامل افراد از محل درآمد ملی است. همچنین، کشورها از افراد با سطح درآمد کمتر از حد معینی حمایت می کنند و حرکت از بیمه های اجتماعی به سوی رفاه اجتماعی می باشد. نتیجه گیری: نظام تامین اجتماعی ایران بایستی برنامه ریزی مناسب در جهت مولفه های اقتصادی، بهداشت و درمان، امداد و نجات، هماهنگی سازمانی، حمایتی و توانبخشی و اجرایی کردن سیاست ها داشته باشد.
طراحی مدل مدیریت منابع انسانی رفاه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۰
141 - 164
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی طراحی مدل مدیریت منابع انسانی رفاه محور می پردازد. روش مطالعه کیفی است که با استفاده از مصاحبه عمیق انجام شده است. شرکت کنندگان صاحب نظرانی از اعضای هیئت علمی، متخصصان مدیریت و دست اندرکاران حوزه طراحی مدل مدیریت منابع انسانی رفاه محور در سال 1401-1400 بودند. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و با تکنیک شبکه متخصصان انجام شد که 15 نفر در مصاحبه شرکت کردند. نتایج نهایی پژوهش بر مبنای مصاحبه ها نشان داد که عوامل مؤثر بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور عبارتند از: 1) عوامل علی(مدیریت مشارکتی، انگیزش کارکنان، توجه به نیازهای کارکنان، روابط کارکنان، آموزش، شایسته سالاری، خدمات رفاهی، توانمندسازی)، 2) عوامل زمینه ای(قوانین و مقررات، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و عوامل اقتصادی)، 3) عوامل مداخله ای(قوانین و مقررات سختگیرانه، حقوق و دستمزد، بی عدالتی، عدم توجه به آموزش، سبک های مدیریتی سنتی، عدم توجه به تخصص، عدم توجه به مسائل انگیزشی)، 4) راهبردها(برنامه ریزی، امکانات و تجهیزات و منابع مالی)، مؤلفه های مدیریت منابع انسانی رفاه محور(رضایت از محیط کار، بهداشت و ایمنی، مدیریت عملکرد، استفاده از نظرات کارکنان، توسعه کارکنان)، پیامدها (بهره وری؛ سودآوری، بهبود تعهد سازمانی، پذیرش تغییر، تعالی سازمان). بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که عوامل علی، مداخله ای، زمینه ای و راهبردهای زیادی بر مدیریت منابع انسانی رفاه محور تأثیر دارد که باید به آن توجه کرد