فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
سخن سردبیر
دستیابی به اهداف عالیه هر جامعه در گرو کیفیت انسجام سطوح کشورداری نهفته است زیرا حل مسائل عمومی هر جامعه ای ذیل خط مشی ها، راهبردها و رویه هایی معنا پیدا می کند که از قبلِ انجام کارویژه های اصلی حکمرانی، مدیریت و عملیات به عنوان سه سطح کشورداری تدوین و اجرای می شوند. مسئولیت همه این کنش ها بر عهده افرادی است که از آنها به عنوان زمامدار، سیاستمدار، خط مشی گذار، مدیر، کارشناس یا مستخدم کشوری یاد می شود. رکن رکین موفقیت در فرآیند کشورداری «تقبل مسئولیت ها و اتخاذ بهنگام تصمیم ها، خط مشی ها، مقررات، راهبردها و رویه های و پاسخگو بودن در قبال تبعات آنها» است. گاهی اوقات رفتار نادرستی در میان صاحبان مسئولیت و حاملان پاسخگویی در فرایند کشورداری ساطع می شود که این فرایند حیاتی اداره جامعه را مخدوش می سازد. در ادبیات کشورداری از این رفتار به عنوان «نپذیرفتن مسئولیت و پاسخگو نبودن» یاد می شود که با درجات مختلفی در همه کشورها وجود دارد. پردازش مفهومی این پدیده، پیشآیندهای شکل گیری و پسآیندهای رخ دادن این پدیده هدف غایی این نوشته است.
رابطه مدیریت عملکرد و بهره وری کارکنان، چالش ها و برنامه هایی برای بهبود: تعاریف و مطالعات موردی
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرا این پژوهش بررسی روابط بین مدیریت عملکرد و بهره وری، استنتاج روابط کیفی بین نظام مدیریت عملکردی کارا و بهره وری و همچنین آسیب شناسی مدیریت عملکرد در سازمان های ایرانی و خارجی بوده است. در ابتدا تئوری و مفاهیم اولیه عملکرد، ارزیابی عملکرد و بهره وری بیان شده و سپس با مطالعات موردی که بیش از 15سازمان داخلی و خارجی را شامل میشوند، نتیجه گیری و بحث در این رابطه انجام شده است. براین اساس عمده مشکلات سازمان ها در بحث مدیریت عملکرد عدم شفافیت،عدم ارتباط پاداش و امتیازات عملکردی و عدم بازخورد و ارتباطات مناسب با کارمندان میباشد. مشهود است که با طراحی یک نظام مدیریت عملکردی کارآمد میتوان در راستای تحقق اهداف استراتژیک حرکت کرد و همچنین کارایی با بهبود الگوی مصرف منابع بیشتر میشود و از طرفی به دلیل شناخت هدف و انگیزه بیشتر، کارمندان و مدیران سریعتر به هدف یا اهداف سازمانی رسیده و در نتیجه اثربخشی محقق خواهد شد و بهره وری که حاصل تجمیع کارایی و اثربخشی به صورت توامان خواهد بود، محقق میشود. درنهایت مدل ارتباط مدیریت عملکردکارآمد و بهره وری از این پژوهش استخراج شده و این مدل نظری میتواند مدلی برای عملکرد و راهبرد سازمان ها در دنیای واقعی باشد.
رابطه هوش فرهنگی و هوش معنوی با میزان کارآفرینی معلمان نهضت سواد آموزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه هوش فرهنگی و هوش معنوی با میزان کارآفرینی معلمان نهضت سواد آموزی بود. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، جامعه آماری کلیه معلمان نهضت سواد آموزی شهر مریوان در سال تحصیلی 1400-1401 به تعداد حدود 290 نفر می باشد. نمونه آماری 200 نفر از معلمان مذکور بر اساس نمونه گیری تصادفی و از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه هوش فرهنگی آنگ وهمکارانش (2007)، هوش معنوی عبداله زاده (1398) و رفتار کارآفرینانه در سازمان مقیمی (1390) می باشد. یافته ها با استفاده ار روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه نشان داده شد که بین هوش فرهنگی با میزان کارآفرینی معلمان نهضت سواد آموزی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (032/0p= و 41/0= r). بین هوش معنوی با میزان کارآفرینی معلمان نهضت سواد آموزی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده می شود (0001/0p= و 63/0 = r). متغیرهای هوش معنوی و هوش فرهنگی به ترتیب پیش بینی کننده کارآفرینی معلمان می باشند.
مطالعه عوامل موثر بر بد اخلاقی بازیکنان فوتبال با استفاده از رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ورزش امروزه از مقوله های مهم در هر جامعه ای محسوب می شود و افراد زیادی را تحت تاثیر خود قرار داده است. فوتبال یکی از محبوب ترین رشته های ورزشی و البته یکی از پر برخوردترین رشته ها لحاظ می شود که خصوصا اخلاق و رفتار بازیکنان را نشانه گرفته است. اولین گام برای سامان بخشیدن به این مسئله پیداکردن عوامل موثر بر بداخلاقی در بازیکنان فوتبال می باشد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه عوامل موثر بر بداخلاقی بازیکنان لیگ برتر فوتبال انجام شده است. مواد و روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد براساس الگوی اشتراوس-کوربین استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را اساتید تربیت بدنی، مربیان فوتبال و دانشجویان تربیت بدنی تشکیل داده اند و با روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه-های نیمه ساختار یافته با 18 نفر از اساتید و صاحب نظران تا حصول اشباع نظری ادامه پیدا کرد. به منظور اطمینان از روایی ابزار از نظرات خبرگان و برای اطمینان از پایایی داده ها از روش بازبینی نخبگان غیرشرکت کننده در پژوهش استفاده شد. یافته ها: پس از طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، نتایج تحلیل داده ها حول الگوی پارادایمی، شش مقوله کلی استخراج شدند که ناظر بر مهم ترین عوامل پیش روی پرخاشگری در بازیکنان در فوتبال می باشند. این عوامل عبارتند از : عوامل مدیریتی، عوامل فردی و روانی، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و اجتماعی و عوامل امکاناتی می باشد. نتیجه : طبق یافته های پژوهش به این نتیجه رسیده شد که عوامل درونی و بیرونی از مهم ترین عوامل و تاثیرگذار بر روند بداخلاقی بازیکنان فوتبال می باشد.
بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی سبز بر پایداری سازمانی با نقش میانجی نوآوری و توانمندسازی در سازمان تامین اجتماعی استان یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸
71 - 87
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارتقای پایداری سازمانی موضوع حائز اهمیتی است و بررسی عواملی که بر این مهم اثرگذار می باشند، دغدغه مدیران امروزی می باشد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت منابع انسانی سبز بر پایداری سازمانی با نقش میانجی نوآوری و توانمندسازی در سازمان تامین اجتماعی استان یزد می باشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری، کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان یزد به تعداد 990 نفر بودندکه براساس فرمول کوکران 277 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روایی محتوایی پرسشنامه ها و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ تایید گردید. جهت تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که مدیریت منابع انسانی سبز با ضریب مسیر 364/0 بر پایداری سازمانی تاثیر دارد و متغیرهای نوآوری و توانمندسازی در تاثیر مدیریت منابع انسانی سبز بر پایداری سازمانی نقش میانجی را ایفاء می کنند.
نتیجه گیری: به کارگیری مدیریت منابع انسانی سبز در سازمان تامین اجتماعی قابل پیاده سازی است و باید به جنبه هایی نظیر نوآوری و توانمندسازی کارکنان نیز توجه شود تا بتوان به پایداری سازمانی در محیط کار دست یافت.
بررسی تمایل به رفتار اشتراک دانش و اشتیاق شغلی کارکنان از طریق رهبری متنوع گرا در شرایط کرونایی (مورد مطالعه: دانشگاه علوم پزشکی مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
131 - 150
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر رهبری متنوع گرا بر رفتار اشتراک دانش و اشتیاق شغلی کارکنان با تبیین نقش میانجی ارتباطات شفاف و ارضای نیاز درونی (نظریه خودتعیین گری) اجرا شده است. پژوهش حاضر یکی از پژوهش های تجربی است که کاربرد تئوری خودتعیینی را در شرایط بحرانی کووید 19 نشان می دهد.
روش: این پژوهش بر اساس معیار هدف، در گروه پژوهش های کاربردی و بر اساس استراتژی پژوهش، هم بستگی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان دانشگاه علوم پزشکی مازندران است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار سمپل پاور 220 نفر به دست آمد. شیوه نمونه گیری، تصادفی ساده بود. تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده با اس تفاده از روش مع ادلات س اختاری، از طریق نرم افزار ایموس انجام شد.
یافته ها: با توجه به یافته های این پژوهش، نقش متغیرهای «ارتباطات شفاف و ارضای نیاز درونی» میانجی، در تأثیر رهبری تنوع گرا بر اشتیاق شغلی و اشتراک دانش، جزئی است.
نتیجه گیری: برای درک اثربخشی ارتباطات بحرانی درونی و رفتارهای رهبری و افزایش نتایج و خروجی کارکنان، باید نیازهای اساسی روان شناختی آن ها در نظر گرفته شود، تا حدی که احساس کنند در شغل خود شایستگی دارند، بر محدوده شغلی خود کنترل دارند و با سایر همکاران در محل کار، ارتباط مؤثر برقرار می کنند.
طراحی مدل شایستگی مدیران سازمان برنامه و بودجه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش مهم و راهبردی سازمان برنامه و بودجه کشور در راهبری و خط مشی گذاری کشور بر کسی پوشیده نیست. این سازمان برای اینکه بتواند وظایف خود را به درستی به انجام رساند و در جهت تحقق هرچه بهتر مأموریت های خود گام بردارد باید مدیرانی شایسته و لایق داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش کیفی-اکتشافی شناسایی شایستگی های عمومی و اختصاصی مدیران این سازمان است و این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش انجام شده است که شایستگی های عمومی و اختصاصی مدیران سازمان برنامه و بودجه کشور چیست؟ بدین منظور علاوه بر استخراج شایستگی ها با تحلیل محتوای کیفی وظایف سازمان برنامه و بودجه کشور، 19 مصاحبه نیز با خبرگان انجام شد و با استفاده از روش تحلیل تم، تحلیل شدند. در نهایت شایستگی های مدیران سازمان برنامه و بودجه کشور در قالب 8 تم اصلی دانش توسعه ای، مهارت رهبری اقتصادی، مهارت پژوهشگری، مهارت خط مشی گذاری مالی و اقتصادی، پایش اقتصادی، سیاسی و قانونی، اخلاق حرفه ای، مهارت ارتباطی و رعایت شایسته سالاری ( 5 مورد اول شایستگی اختصاصی و 3 مورد بعدی شایستگی عمومی) شناسایی شدند و مورد بررسی قرار گرفتند.
طراحی مدل مدیریت استعداد مسئولانه در قوه قضاییه ایران: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
121 - 152
حوزههای تخصصی:
مدیریت استعداد مسئولانه فرآیندی مبتی بر اخلاق، پایداری و مسئولیت پذیری اجتماعی در راستای بهره مندی از استعدادها به منظور دستیابی به نتایج فردی، سازمانی و اجتماعی است. هدف از پژوهش حاضر طراحی و ارائه مدل مدیریت استعداد مسئولانه در قوه قضائیه ایران است. در این مطالعه، پارادایم پژوهش کیفی، به روش سنتزپژوهی با تکنیک تحلیل محتوا انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل منابع چاپی و الکترونیکی ملی و بین المللی دو دهه اخیر در ارتباط با موضوع مورد بررسی است. بر اساس نمونه گیری هدفمند سیصد و پنجاه و سه منبع اعم از اسناد، کتاب و مقاله انتخاب شد و با استفاده از نرم افزار اطلس تی و به شیوه کدگذاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. اعتبارسنجی داده های جمع آوری شده با استفاده از دو تکنیک اعتبارپذیری و قابلیت اعتماد ارزیابی شد. براین اساس چهار بعد و پانزده مؤلفه مدیریت استعداد مسئولانه در قوه قضائیه شامل ابعاد جذب مسئولانه (چهار مؤلفه)، توسعه مسئولانه (چهار مؤلفه)، نگه داشت مسئولانه (چهارمؤلفه) و پیامدها (با سه مؤلفه) استخراج گردید. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان الگوی مفید مدیریت استعداد مسئولانه در راستایارتقاء نظام مدیریت سرمایه انسانی در قوه قضائیه ایران با بهبود فرآیندهای جذب، توسعه و نگهداشت کارکنان مستعد مؤثر واقع شود و در سیستم ها و سازمان های ملی و بین المللی به کار گرفته شود.
طراحی الگوی عوامل مؤثر بر اجرای جانشین پروری در دانشگاه ها با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
171 - 145
حوزههای تخصصی:
مطالعات فراوانی لزوم توجه به جانشین پروری را در مدیریت سرمایه های انسانی سازمان ها مورد تاکید قرارداده و به نقش حیاتی و مهم آن در توسعه مسیر شغلی کارمندان اشاره کرده و از آن به عنوان الگویی برای بقای سازمانی یاد کرده اند. این پژوهش با هدف طراحی الگوی عوامل مؤثر بر اجرای جانشین پروری در دانشگاه ها انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی و اکتشافی و روش جمع آوری داده ها از نوع آمیخته (کیفی و کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان، مدیران و کارشناسان متخصص و دارای تجربه در زمینه مدیریت منابع انسانی بوده و داده های مورد نیاز در بخش کیفی طی مصاحبه با 14 نفر از مدیران دانشگاه های کشور بر مبنای مصاحبه های نیمه ساختاریافته و هدفمند و به روش گلوله برفی و در بخش کمی نیز با توزیع پرسشنامه محقق ساخته بین 145 نفربدست آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی با استفاده از نرم افزار spss و دربخش کیفی، نرم افزار Atlas.ti در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با الهام از مدل پارادایمی سیستماتیک استراوس و کوربین ترسیم و پدیده محوری پژوهش " جانشین پروری عامل توسعه کارمندان" تعیین گردیده است. روایی و پایایی مصاحبه ها با استفاده از معیارهای گوبا و لینکلن (1980) و روش بازآزمون به دست آمده و روایی پرسشنامه ها از روش روایی محتوا و روایی همگرا بر اساس جدول لاوشه و پایایی آن بر مبنای آلفای کرونباخ محاسبه و تایید شده است.
شناسایی عوامل مؤثر بر خودتوانمندسازی کارکنان در بیمارستانهای خصوصی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی «عوامل مؤثر بر خودتوانمندسازی کارکنان در بیمارستانهای خصوصی در ایران» و پاسخ به این سوال اصلی که چه عوامل در شکل گیری پدیده خودتوانمندسازی کارکنان در بیمارستانهای خصوصی در ایران اثرگذار می باشند؟ با تلفیق روش های کیفی (داده بنیاد) و کمی (پیمایشی) به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش از دو قسمت کیفی– کمی تشکیل شد؛ در بخش کیفی، 40 فرد مدنظر بود که از این میان، 20 فرد از مدیران و کارکنان بیمارستانهای خصوصی و 20 نفراز اساتید دانشگاه و صاحبنظران در حوزه مدیریت در نظر گرفته شد و تا رسیدن به اشباع نظری جمع آوری داده ها ادامه پیدا نمود و در روش کمّی، با استفاده از فرمول کوکران 293 نفر به صورت تصادفی در نظر گرفته شدند اطلاعات گردآوری شده حاصل از مصاحبه ها، با استفاده از روش پژوهش داده بنیاد (زمینه ای) و اطلاعات حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاکی از آن بود که خودتوانمندسازی پدیده ای روانشناختی و مبتنی بر کنشگری فردی تلقی می شود که اشاره به فرایندی دارد که مجموعه ای از عوامل علّی(مشتمل بر عوامل فردی و سازمانی یا به تعبیری عوامل درون و برون سازمانی)، عوامل زمینه ای(مشتمل بر عوامل فرهنگی- اجتماعی و سازمانی) و عوامل مداخله گر سازمانی (مشتمل بر عدالت سازمانی و تحول و روزآمدی سازمانی)، در شکل گیری آن اثر گذار می باشد که در این میان، در خصوص عوامل علّی پاسخگویان از عوامل فردی نسبت به عوامل سازمانی، در خصوص عوامل زمینه ای، از ماهیت سازمانی نسبت به عوامل فرهنگی و اجتماعی و در خصوص عوامل مداخله گر، از تحول و روزآمدی سازمانی نسبت به عدالت سازمانی ارزیابی بهتری را داشته اند.
شناسایی و اولویت بندی کاربرد فناوری اینترنت اشیا در مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
170 - 151
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی کاربردهای فناوری اینترنت اشیا در مدیریت منابع انسانی انجام شده است. این پژوهش با استفاده از روش آمیخته- اکتشافی در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی از طریق ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و تکنیک تحلیل محتوای کیفی، کاربرد های اینترنت اشیاء در مدیریت منابع انسانی از دیدگاه متخصصان و خبرگان صنعت که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، شناسایی و دسته بندی شد.در بخش کمی پژوهش با روش پیمایشی و از طریق ابزار پرسشنامه دیدگاه های 12 نفر از متخصصان صنعت گردآوری و سپس داده ها با استفاده از تکنیک بهترین- بدترین تجزیه و تحلیل و کاربردهای اینترنت اشیاء در مدیریت منابع انسانی اولویت بندی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار های Excel، Spss و Lingo استفاده شد. نتایج پژوهش در بخش کیفی چهار کاربرد اینترنت اشیاء در مدیریت منابع انسانی را شناسایی نمود که عبارتند از: فناوری های منابع انسانی، سهولت در فعالیت های منابع انسانی، کمک به بازیگران منابع انسانی و توسعه منابع انسانی . یافته های بخش کمی پژوهش نشان داد که از بین کاربردهای شناسایی شده، معیار توسعه منابع انسانی دارای بیشترین اهمیت نسبی(با وزن 386/0) و معیار کمک به بازیگران منابع انسانی دارای کمترین اهمیت نسبی(با وزن 145/0) از دیدگاه خبرگان صنعت است.
تأثیر حمایت سازمانی ادراک شده و فرهنگ سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی تعهد سازمانی ادراک شده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
62 - 84
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی تأثیر حمایت سازمانی ادراک شده و فرهنگ سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی تعهد سازمانی ادراک شده انجام شد. جامعه آماری این مطالعه کلیه معلمان شهر تهران تشکیل می داد که تعداد آن ها 45 هزار نفر بود و از بین مطابق فرمول کوکران تعداد 384 معلم و مدیر بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده است که بخش نخست به بررسی ویژگی های جمعیت شناختی و سه بخش دیگر از پرسشنامه استاندارد تعدیل یافته اتخاذشده است که این سه پرسشنامه استاندارد شامل پرسشنامه های رفتار شهروندی سازمانی شارما و جین، فرهنگ سازمانی و تعهد دنشن و پرسشنامه حمایت سازمانی ادی بوده است. پس از بررسی روایی و پایایی، پرسشنامه ها در اختیار نمونه های آماری انتخاب شده قرار داده شد و داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد حمایت سازمانی ادراک شده و فرهنگ سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی تعهد سازمانی ادراک شده تأثیر مثبت و معناداری دارد. توصیه می شود در سازمان آموزش وپرورش با حمایت سازمانی و ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب موجب افزایش تعهد سازمانی معلمان و در پی آن بروز رفتار شهروندی سازمانی در آنان شود.
ارائه مدلی برای توسعه منابع انسانی بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۶
106-125
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی عامل مهم و تاثیر گذار در موفیقت و توسعه سازمان ها و جوامع است و توسعه منابع انسانی فرایندی است که این سرمایه مهم را به روز نموده و مجهز به شایستگی های مورد نیاز نگه می دارد. از طرفی دیگر هماهنگی و سازگاری سیاست های توسعه منابع انسانی و سیاست های کلی کشور یک ضرورت انکار ناشدنی است. هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای توسعه منابع انسانی بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب است. برای این منظور از رویکر پژوهش کیفی و روش تحلیل محتوای مصاحبه ها و متن بیانیه گام دوم استفاده شده است. بر اساس یافته های در محور ابعاد، 3 بعد اساسی (فرد، سازمان، جامعه) ، در بعد مولفه ها 16 مولفه اصلی (توانمندسازی، برنامه ریزی شغلی، نیازها، انگیزها، نیازسنجی، هدف گذاری، طراحی آموزش، نظام اطلاعات و ارتباطات، حفظ و نگهداری، گزینش و بکار گیری، محتوای آموزش ها، اجرای برنامه ها، ارزشیابی، فرهنگ، ارزش ها و الزامات جامعه/ سازمان) و در بعد شاخص ها نیز 9 شاخص اساسی (رشد همه جانبه، مدیریت صحیح ظرفیت های مادی معنوی کشور، تاکید بر آرمان های انقلاب، عدالت محوری، فساد ستیزی، پژوهش محوری و علم محوری، هماهنگی و انسجام اقدامات و سیاست ها، مشارکت و همکاری و واقع بینی) برای مدل توسعه منابع انسانی مبتنی بر بیانیه گام دوم مورد شناسایی قرار گرفت.
واکاوی جایگاه مشاغل در الگوی معماری مدیریت منابع انسانی بر اساس مدل لپک و اسنل (مطالعه موردی: شرکت کارگزاری بیمۀ سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
307 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف معماری منابع انسانی ترسیم جهت گیری های کلی و جزئی مدیریت منابع انسانی برای گروه های مختلف شغلی و ارائه تصویری منسجم از عملکرد مدیریت منابع انسانی سازمان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت معماری مدیریت منابع انسانی در شرکت کارگزاری بیمه سایپا و مشخص ساختن میزان تناسب آن با وضعیت مطلوب با بهره گیری از مدل لپک و اسنل و همچنین واکاوی جایگاه مشاغل شرکت بر اساس این مدل است. روش پژوهش حاضر مطالعه موردی است. روش نمونه گیری هدفمند و ابزار گردآوری داده پرسشنامه بود و برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، برخلاف مدل چهاربخشی لپک و اسنل، اکثر مشاغل شرکت کارگزاری بیمه سایپا در دو بخش ماتریس (استراتژی متعهدانه و استراتژی قراردادی) قرار می گیرد. به عبارت دیگر، بین وضعیت مطلوب و موجود زیرسیستم های مدیریت منابع انسانی در شرکت فوق تفاوت وجود دارد. با توجه به جایگاه به دست آمده برای هر یک از گروه های شغلی در مدل، برای زیرسیستم های منابع انسانی هر یک از دو گروه اصلی مشاغل، نسخه هایی در قالب پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.
بررسی نقش آگاهی زیست محیطی بر مدیریت منابع انسانی سبز با نقش میانجی رفتارهای سبز کارکنان و نوآوری سبز و تبیین نقش تعدیل گری رهبری خدمتگزار (کارکنان شرکت های فعال پتروشیمی منطقه پارس جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: آگاهی زیست محیطی به میزان اطلاعات افراد درمورد مسائل محیط زیست و عوامل مؤثر در گسترش آن و شناخت از چگونگی رفتار برای بهبود معضلات تعریف شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آگاهی زیست محیطی بر مدیریت منابع انسانی سبز با نقش میانجی رفتارهای سبز کارکنان و نوآوری سبز و تعدیل گری رهبری خدمتگزار است. روش شناسی: پژوهش از نوع هدف کاربردی و از حیث جمع آوری داده، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری 8000 نفر از کارکنان شرکت های فعال پتروشیمی منطقه پارس جنوبی و نمونه آماری 370 نفر بود. برای به دست آوردن پایایی متغیرهای پژوهش از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای سنجش برازش مدل مفهومی پژوهش و فرضیه ها از روش حداقل مربعات جزئی (Smart pls) استفاده شد. یافته های پژوهش: نتیجه پژوهش نشان می دهد که آگاهی زیست محیطی بر رفتار سبز کارکنان، نوآوری سبز و مدیریت منابع انسانی سبز تأثیر معناداری دارد. رفتار سبز کارکنان بر مدیریت منابع انسانی سبز تأثیر معناداری دارد، اما تأثیر نوآوری سبز بر مدیریت منابع انسانی سبز تأیید نشد. رفتار سبز کارکنان نقش میانجی میان مدیریت منابع انسانی سبز و آگاهی زیست محیطی دارد، اما نقش میانجی نوآوری سبز و تعدیلگر رهبری خدمتگزار میان مدیریت منابع انسانی سبز و آگاهی زیست محیطی تأیید نشد. نوآوری پژوهش: پژوهش بررسی شده به مدیران یاری می رساند تا فرایند انتخاب، استخدام و آموزش سبز را در دستور کار قرار دهند و آگاهی منابع انسانی را در حوزه زیست محیطی تقویت کنند سپس با به کارگیری نقش میانجی رفتار سبز کارکنان، نوآوری سبز و تعدیلگر رهبری خدمتگزار، به شکل گیری فضای دوست دار محیط زیست کمک کنند.
سرمایه گذاری در توسعه قابلیت های پژوهشی منابع انسانی: بررسی اثربخشی پایان نامه ها به عنوان یک ابزار اجرای خط مشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی پایان نامه های پایان یافته دوره کارشناسی ارشد دانشگاه فرهنگیان در سال های 1395 تا 1400 به عنوان ابزاری برای توسعه توانمندی پژوهشی معلمان به عنوان بخشی از منابع سازمانی است. روش پژوهش: از جهت هدف، کاربردی و از جهت اجرا، توصیفی- ارزیابی است. این مطالعه موردی متمرکز بر دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی پایان نامه های دفاع شده از سال 1395 تا 1400 است و نمونه این پژوهش 138 پایان نامه بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار مطالعه سیاهه محقق ساخته با 17 مؤلفه و 83 نشانگر بود. یافته ها: یافته های آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد، پایان نامه های بررسی شده فقط در مؤلفه های موضوع و عنوان، واژه های کلیدی، سؤال ها یا فرضیه های پژوهش و منابع، وضعیت مطلوبی دارد و در سایر مؤلفه ها وضعیت مطلوب ندارد. مؤلفه پیشینه پژوهش و پیوست، نسبت به سایر مؤلفه ها از وضعیت نامطلوب تری برخوردار است. همچنین یافته های حاصل از تحلیل واریانس دو متغیره نشان می دهد که بین کیفیت پایان نامه های 8 رشته تخصصی در 17 مؤلفه تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج آزمون خی دو دو متغیری برای مقایسه پایان نامه ها در رشته های تخصصی مختلف از لحاظ تعداد مطالعات بین رشته ای و ماهیت پژوهش (کمی، کیفی، آمیخته) نیز نشان می دهد که تفاوت معناداری در تعداد مطالعه های بین رشته ای و ماهیت پژوهش در پایان نامه ها وجود دارد. نتیجه گیری: برای رسیدن به وضعیت مطلوب و اثربخشی پایان نامه ها به عنوان ابزاری برای توسعه پژوهشی افراد، توجه به پیامدهای خط مشی اتخاذی نظیر میزان انتشار مقاله ها، تبیین هدف انجام پایان نامه برای ذی نفعان و هم آموزی تجربه های سازنده استادان در این زمینه ضروری است.
مدل حکمرانی منابع انسانی در سازمان های دولتی: مورد مطالعه سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
42 - 70
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تغییرات سریع محیطی، سازمان ها را به اعمال تغییرات انطباقی برای بقا و رشد ملزم می کند. ایجاد زمینه های انطباق کارکنان به منظور پاسخ گویی به تقاضا و الزامات محیط های ناپایدار، یکی از مشکلات اصلی سازمان های امروزی است و وجود حکمرانی منابع انسانی در سازمان ها، ضمن حفظ استقلال بخش ها، زمینه تعامل و همکاری بین واحدها را نیز ایجاد می کند. هدف اصلی پژوهش، ارائه مدل حکمرانی منابع انسانی در سازمان های دولتی (سازمان تأمین اجتماعی) است.
روش: این پژوهش از نوع کیفی، تفسیری و استقرایی است که در آن، رویکرد مطالعه تک موردی با روش تحلیل تجانس اجرا شده است. در فرایند جست وجو، فقط مطالعاتی مدنظر قرار گرفتند که به پرسش پژوهش پاسخ دهند. در نهایت، با استفاده از روش نمونه گیری ملاک محور، پژوهش هایی انتخاب شدند که با پرسش یا هدف پژوهش ارتباط دارند.
یافته ها: پس از بررسی نتایج مطالعات منتخب مرورشده، 14 مقوله فرعی در چهار قالب اصلی مدیران عالی، مدیران صف، متخصصان منابع انسانی و کارکنان مشخص شد. این مقوله ها در کنار مفاهیمی همچون ایفای نقش یک رهبر تحول آفرین، خط مشی گذاری و... مدل حکمرانی منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی را می سازند.
نتیجه گیری: با توجه به مصاحبه های انجام شده در دو سطح مدیران و کارشناسان، مفاهیمی همچون ایفای نقش رهبر تحول آفرین، ایفای نقش فعال و برتر در کمیته های منابع انسانی، ایجاد توازن بین ثبات و نوآوری، توسعه بینش فردی و سازمانی و ارتباطات شفاف بین واحدها تکمیل کننده مدل نهایی هستند. همچنین، مقوله متخصصان منابع انسانی، در سازمان تأمین اجتماعی، مهم ترین نقش را ایفا می کند.
رهبری ستودنی: الگوپردازی سبک رهبری شهید ستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پیشران های حیاتی تعالی و تحول سازمان عامل رهبری است. شناخت چگونگی اعمال رهبری توسط رهبران برجسته و دارای عملکرد و دستاوردهای فوق العاده می تواند به توسعه این قابلیت برترساز در سازمان های گوناگون مساعدت کند. این پژوهش، با هدف مفهوم پردازی و طراحی الگویی ماهیت شناسانه از سبک رهبری شهید منصور ستاری انجام شده است. این پژوهش کاربردی، تفسیری و استقرایی است با رویکرد کیفی انجام شده است. داده های گردآوری شده به صورت هدفمند اط طریق روش نظریه پردازی داده بنیاد (رویکرد گلیزری) تحلیل شده اند. الگوی استخراج شده از سه لایه اصلی هم پیوند تشکیل شده است. لایه اول بیانگر شیوه اعمال رهبری توسط ایشان است که شامل مقوله های اصلی رهبری میدانی، الگوی عملی بودن، توانمندسازی منابع انسانی و تشویق و دلگرمی است. لایه دوم با عنوان رهبری تحول و نوآوری که بیانگر مهم ترین وجوه تمایز رهبری ایشان است. در این لایه، رهبری تحول شامل مقوله های چالش گرایی، تحول و تعالی مستمر، تحولات زیرساختی و نهادی و تحول فرهنگی است. رهبری نوآورانه نیز این مقوله ها را در بر می گیرد: رفع خلاقانه محدودیت ها، بهره برداری بهینه از ظرفیت ها، ترویج خلاقیت و نوآوری و دستاوردهای نوآورانه. لایه سوم این سبک رهبری نیز چشم اندازمداری است که گویای چگونگی ترسیم و به اشتراک گذاری آرمان خودکفایی ملی و سازمانی، تعالی نهاجا و خودکفایی علمی و فناورانه به منظور ارتقای قدرت هوایی و اقتدار ملی است. بر این اساس، سبک رهبری شهید ستاری نمایانگر الگویی است که توانسته دستاوردهای نوآورانه و تحول گرایانه چشمگیری را در راستای چشم انداز خودکفایی رقم بزند. این سبک رهبری چه در شرایط بحرانی و چه در دوران تحول و بهبود سازمانی موفقیت آمیز و اثربخش بوده است. ترویج و به کارگیری این الگو می تواند دانش ارزشمندی برای توسعه قابلیت رهبری مدیران فراهم سازد و به شناخت چگونگی دستیابی به رهاوردهای فوق العاده توسط رهبران سازمانی مساعدت کند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر نگهداشت منابع انسانی دانشگاه آزاد اسلامی (مورد مطالعه: واحد تهران شمال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
70 - 84
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تلاش هر سازمان موفق، حفظ و نگهداشت منابع انسانی کارآمد است و شناخت عوامل اثربخشی که سبب این مهم می شود، برای هر سازمان حائز اهمیت می باشد. از این رو، هدف این پژوهش، شناسایی واولویت بندی عوامل موثر بر نگهداشت منابع انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال در سال 1401 می باشد.روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه آمیخته اکتشافی بود. ابتدا با استفاده از تحلیل مضمون و مصاحبه با 9 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی تا اشباع نظری، مقوله ها شناسایی شدند. در بخش کمی، 144 نفر از کارکنان دانشگاه به عنوان حجم نمونه به پرسشنامه ها پاسخ دادند و برای تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: بعد از شناسایی 181 کد باز، با مقوله بندی و محور بندی حول مقوله مهم تر، 53 عامل فرعی و 5 عامل اصلی شناسایی شدند. 5 عامل موثر بر نگهداشت نیروی انسانی شامل رضایت شغلی، مدیریت بهینه نیروی انسانی، حمایت سازمانی، جو سازمانی وگزینش کارآمد بودند.نتیجه گیری: برای حفظ و نگهداشت منابع انسانی لازم است عوامل اثرگذار آن مورد توجه مدیران دانشگاه ها قرار بگیرد و در جهت نهادینه کردن آنها تلاش شود.
طراحی الگو ی نشاط منابع انسانی در سازمان های تامین اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷
54 - 39
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کارکنان با نشاط، نگرشی مطلوب و رضایت آمیز نسبت به خود و دیگران دارند و از روابط اجتماعی متعادلی برخوردارند. هدف این پژوهش طراحی الگوی نشاط منابع انسانی در سازمان تامین اجتماعی می باشد.روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، پژوهشی کیفی با استفاده از روش داده بنیاد می باشد. نمونه آماری شامل 26 نفر از خبرگان سازمانی و دانشگاهی تا اشباع نظری بودند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه ساختار یافته بود. یافته ها: یافته ها نشان داد الگوی نشاط منابع انسانی در سازمان تامین اجتماعی شامل عوامل علی (در دو بعد فردی و سازمانی)، زمینه ای، مداخله گر (در دو بعد کلان و خرد)، راهبردها (در سه بعد فردی، شغلی و سازمانی) و پیامدها (در سه بعد فردی، شغلی و سازمانی) می باشد که در قالب یک الگوی پارادیمی ارائه گردید.نتیجه گیری: جهت افزایش نشاط کارکنان در محیط کار، ضروری است که مدیران و برنامه ریزان سازمان تامین اجتماعی، ابعاد طراحی شده در الگو را مد نظر قرار دهند، بخصوص به عوامل علی در دو بعد فردی و سازمانی که منجر به نشاط در محیط کار می شود توجه خاصی داشته باشند.