فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت پورتفوی در صندوق های سرمایه گذاری برمبنای متغیرهای مالی رفتاری می باشد. روش این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و توصیفی- پیمایشی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل خبرگانی که دارای مدرک دکتری مدیریت مالی یا حسابداری و اساتید دانشگاهی بودند. روش جمع اوری داده ها بوسیله پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از مدلسازی ساختاری و تفسیری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد در سطح اول تأثیر پذیر ترین مولفه ها شامل: کنترل ترس جاماندگی از سود، نرمالسازی رفتارهای محافظه کارانه و کنترل رفتارهای پشیمان گریزی بودند. در سطح دوم مولفه های تاثیر گذار بر سطح اول یعنی توجه به رفتارهای خودکنترلی، داشتن استراتژی مدون سرمایه گذاری، توجه به اصول حسابداری ذهنی بودند و در سطح سوم نیز مؤلفه های تاثیر گذار بر سطح دوم که شامل خوش بینی و بدبینی رفتاری، توجه به رفتارهای ریسک گریز و ریسک پذیر وکنترل رفتارهای توده وار است و در سطح چهارم تاثیر گذارترین مؤلفه وجود دارد که شامل اثرتمایلی می باشد. در مدل میک مک نیز اکثر متغیرها در قسمت متغیرهای پیوندی قرار گرفت که از نیروی نفوذ قوی و همچنین نیروی وابستگی قدرتمندی برخوردارند.
تحلیل اثر مدیریت محتوای تولید شده توسط کاربران بر درگیری اجتماعی برند با نقش میانجی گری اعتماد به برند و تعامل کاربران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
155 - 174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت و استفاده از پتانسیل محتوای تولید شده توسط کاربران و درگیری اجتماعی برند با در نظر گرفتن نقش واسطه ای اعتماد به برند و تعامل با کاربران انجام شد. این پژوهش از نظر هدف از نوع مطالعات کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی-همبستگی بوده و با استفاده از معادلات ساختاری برای دستیابی به اهداف پژوهش تلاش کرده است. جامعه آماری پژوهش کلیه کاربران سایت های فروش و رسانه های اجتماعی و شبکه های ارتباطی شرکت های بیمه ایران، آسیا، نوین، البرز، پاسارگاد و پارسیان بودند (4500 نفر) که از بین آنها تعداد 305 نفر از کاربران به عنوان نمونه نهایی با روش نمونه گیری خوشه بندی انتخاب شدند. داده ها با روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار PLS-3 تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که مدیریت محتوای تولید شده توسط کاربران و استفاده از پتانسیل محتوای تولید شده توسط کاربران تأثیر مثبتی بر درگیری اجتماعی برند دارند و اعتمادسازی و افزایش تعامل با کاربران از طریق محتوای تولید شده توسط کاربران نقش واسطه ای در تأثیر مثبت مدیریت محتوای تولید شده توسط کاربران و استفاه از پتانسیل آن بر درگیری اجتماعی برند ایفا می کنند. همچنین یافته ها نشان داد که تحریک تبلیغاتی، مسئولیت پذیری شرکت، ادراک ارزش مصرف کننده و گمارش محصول رابطه مثبتی با درگیری اجتماعی برند دارند.
تحلیل اثر توسعه گردشگری بر قیمت مسکن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
37 - 62
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یک صنعت کاربر به بهبود اقتصاد در زمینه اشتغال در مقاصد گردشگری، توسعه زیرساخت ها، حفظ منابع مالی و احیای اماکن گردشگری تاریخی و جدید و درک بهتر مردم جهان از یکدیگر کمک می کند. مجموعه عوامل مذکور می تواند به رشد اقتصادی بالاتر کشورهای میزبان منجر شود و به افزایش سرمایه گذاری در سایر بخش های اقتصادی بیانجامد. یکی از بخش های متأثر از افزایش رشد اقتصادی، بخش مسکن است. هدف از مقاله حاضر، تحلیل اثر توسعه گردشگری خارجی بر قیمت مسکن در ایران طی دوره زمانی فصل اول 1391 تا فصل اول 1400 می باشد. به این منظور، تعداد گردشگران خارجی ورودی به کشور به عنوان شاخصی برای توسعه گردشگری و متغیرهای قیمت دلار، جمعیت، تعداد بزرگراه های تحت حوزه استحفاظی وزارت راه و شهرسازی و تعداد پروانه های ساختمانی صادرشده به عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شدند و روش خودتوضیحی با وقفه های توزیعی برای برآورد به کار برده شد. نتایج حاصل از برآورد نشان داد که تعداد گردشگران خارجی بر قیمت مسکن در ایران طی دوره زمانی مورد مطالعه اثر منفی داشته است. قیمت دلار، جمعیت و تعداد بزرگراه های تحت حوزه استحفاظی وزارت راه و شهرسازی بر قیمت مسکن اثر مثبت و تعداد پروانه های ساختمانی صادرشده بر قیمت مسکن اثر منفی داشته اند.
شناسایی چالش ها و محدودیت های استفاده از ایده نیوزجکینگ توسط کسب و کارهای گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
147 - 188
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که کاربردی بوده و به روش تحلیل مضمون انجام شده و جزو پژوهش های کیفی می باشد، با هدف شناسایی چالش ها و محدودیت های استفاده از آن توسط کسب و کارهای گردشگری ایران صورت گرفت. جامعه آماری، تمامی متخصصان بازاریابی، تولید محتوا، فعالان و صاحبان مشاغل حوزه گردشگری بود؛ که 8تن از این خبرگان، از طریق نمونه گیری نظری انتخاب و حاضر به شرکت در پژوهش شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه هایی عمیق بود که در مجموع مدت زمان آن برای هر فرد از 50تا 70دقیقه متغیر بود که از طریق کدگذاری باز، محوری، گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند و مدل پژوهش ارائه گردید. یافته ها در قالب چالش ها و محدودیت های مربوط به:1) ماهیت خود نیوزجکینگ،2) نیوزجکینگ در گردشگری ایران،3) محدودیت های بیرونی کسب و کارهای گردشگری،4) محدودیت های درونی کسب و کارهای گردشگری،5) چالش های مربوط به واکنش مخاطبان تنظیم شد.
طراحی سناریوهای زنجیره تأمین و بررسی نحوه تأثیر آن بر متغیرهای مربوطه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی سناریوهای زنجیره تأمین و بررسی نحوه تأثیر آن بر متغیرهای مربوطه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب می باشد. روش پژوهش کیفی و از نوع کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها، یک تحقیق تحلیلی-پیمایشی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از دلفی فازی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مجموعه کارشناسان شاغل در بخش تدارکات و امور کالای شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب می باشند که از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شد و مطلع ترین افراد به تعداد 14 نفر به عنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند. بمنظور دستیابی به داده های اولیه از ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. پرسشنامه پژوهش شامل 50 مؤلفه در 5 پارادایم تاب آوری، ناب، چابکی، مدیریت دانش و مدیریت جهادی می باشد. برای روایی پرسشنامه از روش دلفی و ضریب هماهنگی کندال و برای محاسبه پایایی پرسش نامه تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از سناریو ریزاد می باشد. سه سناریوی زنجیره تأمین با عناوین: افزایش ظرفیت ارسال، افزایش حجم سفارشات و کاهش زمان ارسال سفارشات به منظور بررسی نحوه تأثیر آن ها بر متغیرهای مربوطه طراحی گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که افزایش بیش از حد ظرفیت ارسال، افزایش حجم سفارشات و کاهش زمان ارسال سفارشات، نتایج مثبت و منفی خاص خود را در بر خواهند داشت که ایجاد حالت مطلوب و بهینه بر اساس خروجی های مختلف مدل در زمینه اتخاذ سیاست سازمان بسیار مثمر ثمر خواهد بود.
شناسایی عوامل موثر بر خلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر خَلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران است. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی و مبتنی بر رویکرد مطالعه موردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان صنعت بانکداری ایران است که از مدیران ارشد بانک ملت در شهر تهران بوده اند. تعداد 23 نفر از این خبرگان که در حوزه برند از دانش و تخصص کافی برخوردار بودند به روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی انتخاب و گردآوری داده ها، با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته و متن مص احبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2018 تحلیل و کدگذاری شدند. تحلیل داده ها منتج به شناسایی و استخراج یافته های پژوهش شامل 130 کد اولیه، 33 مفهوم و 10 مقوله گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، مقوله های اهداف و استراتژی ها، ساختار و فرایندها، مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، برندسازی داخلی، ارتباطات، خدمات بانکی، قدرت مالی، هویت بصری و هویت کلامی به عنوان عوامل مهم مؤثر بر خلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران شناسایی شدند.
تاثیر ادراک مشتری از رعایت اصول اخلاقی خرده فروشان الکترونیکی بر تجربه خرید آنلاین و رضایت مشتری و باورهای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
161 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش به بررسی تاثیر ادراک مشتری از رعایت اصول اخلاقی خرده فروشان الکترونیکی بر تجربه خرید آنلاین و رضایت مشتری پرداخته شده است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی محسوب می شود و باتوجه به روش گردآوری اطلاعات، در دسته پیمایشی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش را مشتریان دیجی کالا (مشتریانی که مشخصات آن ها در لیست باشگاه مشتریان این فروشگاه ثبت شده است) در شهر تهران تشکیل داده اند که با توجه به جامعه آماری، حجم نمونه اماری 313 نفر می باشد که به وسیله نرم افزار G*power استخراج گردیده است. داده های پژوهش نیز از طریق روش نمونه گیری تصادفی، با استفاده از پرسشنامه الکترونیکی جمع آوری شده اند. پرسشنامه توزیع شده حاوی 49 سوال با طیف لیکرت 5 گزینه ای بود که داده های آن با نرم افزارهایSPSS و Smart PLS مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت.یافته ها: پس از بررسی داده ها، تمامی فرضیات در نظر گرفته شده توسط محقق مورد تائید قرار گرفتند، به جز تاثیر تجربه آنلاین بر رضایت مشتری که رد گردید. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد ادراک مصرف کننده از اخلاق خرده فروشان الکترونیکی بر باورهای اخلاقی، تجربه آنلاین و رضایت مشتریان تاثیر دارد. باورهای اخلاقی نیز بر تجربه آنلاین و رضایت مشتری تاثیرگذار بوده و رضایت مشتری تحت تاثیر تجربه راحتی خدمات قرار می گیرد.
اثر جهانی شدن بر تورم: رویکرد نوین جهانی شدن از جنبه سیاست ها (قوانین) و توسعه تجارت شاخص KOF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
171 - 210
حوزههای تخصصی:
برخی محققین و اقتصاددانان به اثرات تورمی جهانی شدن معتقد هستند و برخی دیگر نیز عکس این موضوع و یا شرایط اقتصادی کشورها را عامل مهم در اثرگذاری جهانی شدن بر تورم کشورها عنوان می کنند. در این مطالعه از الگوی داده های تابلویی ناپارامتریک زمان متغیر و از متغیرهای جهانی شدن قوانین و سیاست های تجاری و توسعه تجارت شاخص KOF استفاده شده است. لذا بررسی اثرات مختلف جهانی شدن بر تورم در کشورهای با درآمد سرانه بالا (28 کشور) و درآمد سرانه متوسط (36 کشور) با رویکرد زمان متغیر و در گروه کشورهای با درآمد سرانه بالا و متوسط هدف اصلی مطالعه حاضر می باشد. نتایج برآورد مدل نشان داد که جهانی شدن اقتصادی از جنبه قوانین و سیاست های تجاری در بیشتر سال های بررسی، تأثیر زیادی بر افزایش شاخص قیمت مصرف کننده در کشورهای با درآمد سرانه بالا نداشته است. همچنین، جهانی شدن اقتصادی از جنبه توسعه تجارت در بیشتر سال ها به کاهش قیمت ها در این کشورها منجر شده است. در مقابل، جهانی شدن اقتصادی از جنبه توسعه تجارت در دهه های 1980 و 1990 میلادی منجر به کاهش قیمت ها در کشورهای با درآمد سرانه متوسط شده است، اما این اثر کاهشی رفته رفته تا سال 2020 میلادی به تدریج کاهش یافته و تقریباً از بین رفته است. علاوه بر این، جهانی شدن اقتصادی از جنبه قوانین و سیاست های تجاری در برخی سال ها تأثیر مثبت و در برخی سال ها تأثیر منفی بر شاخص قیمت مصرف کننده این کشورها داشته است.
بررسی تأثیر تصویر ذهنی بر قصد خرید کالای وارداتی با تأکید بر نقش قوم گرایی مصرف دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوزه رفتار مصرف کننده، بازارهای جهانی سبب شده تا مصرف کنندگان امکان انتخاب وسیع تری از بین کالاهای تولیدی داشته باشند که قصد خرید آنان را تحت تأثیر قرار می دهد. تصویر ذهنی مصرف کننده و همچنین نقش متغیری از نوع فرهنگ همچون قوم گرایی، نقش مهم و برجسته ای را در رفتار مصرف کننده ایفا می کنند چرا که تنها راه موفقیت در چنین بازاری، شناخت عوامل مؤثر بر قصد خرید آنان است. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تصویر ذهنی مصرف کنندگان از شرکت، محصول و کشور مبدأ بر روی قصد خرید کالای وارداتی با تأکید بر نقش قوم گرایی مصرف انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی و پیمایشی محسوب می گردد. جامعه آماری پژوهش را کلیه مصرف کنندگان تلویزیون های سونی و سامسونگ در مراکز استان های بزرگ کشور تشکیل داده است که تعداد 384 نفر از آنان به طور مجزا با روش تصادفی انتخاب و داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیات گردآوری گردید. تحلیل مدل پیشنهادی با روش مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Smart-PLS 3.0 انجام گرفته است. نتایج نشان داد که تصویر ذهنی مصرف کنندگان (محصول، شرکت و کشور مبدأ) بر روی قصد خرید کالای وارداتی تأثیر می گذارد. البته نتایج نشان داد که قوم گرایی مصرف به نوبه خود می تواند این تأثیرگذاری ها را تعدیل نماید. به این معنا که شرکت ها می توانند با تقویت تصویر ذهنی مصرف کنندگان بر روی قصد خرید آنان تأثیر بگذارند. از طرفی تقویت خصلت قوم گرایی در مصرف کنندگان به رشد اقتصاد داخلی کمک کرده و موجب کاهش قصد خرید کالاهای وارداتی می شود.
بررسی تأثیر خود رهبری و هویت نقش بر رفتار شهروندی برند با تاکید بر دانش، تعهد و اعتماد برند در صنعت هتلداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
63 - 114
حوزههای تخصصی:
رفتار شهروندی برند نشان می دهد سازمان هابه رفتار داوطلبانه کارکنان و همچنین مسئولیت های شغلی آن هانیاز دارند. مدیران باید پیامی مثبت از تصویر برند خود به مشتریان ارائه دهند که این امر از طریق برندسازی داخلی قابل حصول است. رفتار شهروندی برند مستلزم تلاش مشترک بازاریابی و مدیریت منابع انسانی در طول زمان صرف شده برای برندسازی است. لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر خود رهبری و هویت نقش بر رفتار شهروندی برند با تاکید بر دانش، تعهد و اعتماد برند می باشد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان هتل های سه و چهار ستاره در شهر تهران تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر تعیین شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک استفاده شد. برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی همگرا استفاده شده است. پایایی پرسشنامه به کمک نرم افزار تحلیل آماری Smart pls 3 بررسی و مقدار ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از 7/0 به دست آمد که نشان پایایی قابل قبول آن است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل عاملی تاییدی، میانگین واریانس استخراج شده و حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که خود رهبری بر دانش برند و هویت نقش تاثیر معناداری دارد. همچنین مشخص شد که هویت نقش بر تعهد برند تاثیر معناداری دارد. دانش برند نیز بر تعهد برند تاثیر معناداری دارد. نهایتا مشخص شد که تعهد برند بر اعتماد برند و رفتار شهروندی تاثیر معناداری دارد. همچنین اعتماد برند نیز بر رفتار شهروندی تاثیر معناداری دارد.
تأثیر مدیریت دانش و فناوری های صنعت 4.0 در سازمان ها: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
119 - 156
حوزههای تخصصی:
فناوری های جدید در زمیته صنعت 4.0 به شرکت ها اجازه می دهد تا فرآیندهای تجاری خود را بهبود بخشند و محصولات و خدمات را از طریق دانش جدیدی تولید شده سفارشی کنند. ایجاد و اشتراک دانش جدید هم به استفاده بهینه از فناوری های جدید صنعت 4.0 و هم به تعاملات در طول زنجیره ارزش بستگی دارد. با این حال، دستیابی به مزایای کسب و کار به شدت به منابع انسانی و به مهارت ها و شایستگی های دیجیتالی آنها بستگی دارد. از این منظر، شرکتهایی که به پارادایم صنعت 4.0 نزدیک می شوند، باید چنین فناوری های جدیدی را به عنوان ابزار جدیدی در نظر بگیرند که ایجاد و اشتراک دانش جدید را امکان پذیر می سازد. بنابراین، آنها باید به مهارت ها و شایستگی های دیجیتالی مورد نیاز برای مدیریت این دگرگونی فن آوری توجه کنند و ارتقای شایستگی های داخلی را تقویت کنند. هدف تحقیق حاضر ترکیب نتایج و یافته های بدست آمده از مطالعات کیفی است. بنابراین بینش جدیدی از یافته های مطالعات قبلی ارائه می گردد. در این پژوهش از یک رویکرد فراترکیبی برای بررسی مطالعات موردی کیفی استفاده شد که در آن رابطه بین مدیریت دانش و صنعت 4.0 و قابلیت های آنها در سازمان بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که قابلیت های مدیریت دانش در حوزه صنعت 4.0 در دو بعد بررسی می شود: مدل های کسب و کار و نوآوری سازمانی. این تحقیق همچنین بیانگر آن است که جهت رفع چالش های سازمانی می بایست استراتژی های مدیریت دانش و سطح بلوغ فناوری های صنعت 4.0 در سازمان ها درک شود.
شناسایی پتانسیل های گردشگری شهرستان مشکین شهر با تأکید بر توسعه اقتصادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
21 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی پتانسیل های گردشگری شهرستان مشکین شهر با تاکید بر توسعه اقتصادی می باشد. روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و مقایسه ای می باشد که در آن از دو مدل فیولت و کوبالیکوا برای شناسایی پتانسیل های گردشگری استفاده شده است. بر اساس مدل فیولت نتایج حاصل نشان داد که منطقه ژئوتوریستی مشکین شهر با مجموع امتیاز (۱۰) از قابلیت های متنوعی جهت توسعه اقتصادی برخوردار است. در مدل فیولت از میان شاخص های ژئوتوریستی، منطقه مشکین شهر در شاخص های کمیاب بودن، اهمیت تاریخی و نقاط قوت دارای امتیاز بالا (1) می باشد که در توسعه اقتصادی منطقه مشکین شهر تاثیر بسیاری را به جا می گذارد و نمایانگر بودن، اهمیت ادبی، دسترسی دارای امتیاز کم تری نسبت به سایر شاخص های مورد ارزیابی است که باید تدابیر لازم برای توسعه منطقه صورت گیرد. هم چنین نتایج حاصله از مدل کوبالیکوا نشان داد منطقه مشکین شهر با مقدار (25/9) با بیش ترین امتیاز جز مناطق دارای پتانسیل گردشگری می باشد. بنابراین نتایج نشان داد که این امر باعث افزایش درآمد و رونق اقتصادی و اشتغال می شود و شهرستان مشکین شهر دارای اقتصادی نوپا و در حال رشد می باشد که صنعت گردشگری بهترین گزینه در جهت رشد و توسعه اقتصادی این شهرستان است. بنابراین نتیجه گیری می شود با ارزیابی و شناسایی پتانسیل های ژئوتوریستی در جهت توسعه اقتصادی شهرستان مشکین شهر منجر به توسعه مناطق ژئوتوریستی و جذب گردشگر خواهد شد. در نهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی برای ارزیابی تاثیرات پتانسیل های گردشگری در توسعه اقتصادی منطقه ژئوتوریستی مشکین شهر از مدل ها و گویه های بیش تری جهت تاثیرگذاری گردشگری بر اقتصاد استفاده گردد.
ارائه چارچوبی از عوامل کلیدی موفقیت مدیریت ارتباط با مشتری در کسب و کارهای بین بنگاهی: مطالعه شرکت های پخش دارو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی از عوامل کلیدی موفقیت در کسب و کارهای بین بنگاهی (شرکت های پخش دارو) به کمک روش بیبلیومتریک، مرور سیتماتیک و تحلیل عاملی است. این پژوهش از از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پژوهشی آمیخته از نوع اکتشافی متوالی، ابتدا کیفی و بعد کمّی است. پژوهش کیفی حاضر در دو مرحله تدوین شده است. روش آمیخته حاضر طی سه مرحله که مرحله اول و دوم کیفی و مرحله سوم کمی بوده، انجام شده است. در مرحله نخست با استفاده روش بیبلیومتریک به بررسی مقالات و کلید واژه های استفاده شده در زمینه موضوع پژوهش حاضر پرداخته شد. پژوهشگران در مرحله دوم با استفاده از مرور سیستماتیک به منظور شناسایی دقیق تر و کامل تر عوامل کلیدی موفقیت در CRM تعدادی از مقالات موجود در این زمینه را انتخاب و مورد بررسی قرار دادند. با استفاده از داده های حاصل، پرسشنامه ای جهت شناسایی عوامل کلیدی موفقیت تدوین شد. در مرحله آخر بمنظور شناسایی این عوامل در شرکت های پخش دارو با استفاده از پرسش نامه طراحی شده، تحلیل عاملی با حداکثر درست نمایی انجام شد. با استفاده از یافته های بدست آمده، چهارده عامل اصلی برای سنجش عوامل کلیدی موفقیت CRM در کسب و کارهای بین بنگاهی شامل: «مشتری مداری»، «خدمات»، «مشاوره»، «تکنولوژی»، «فرهنگ»، «استراتژی مشتری محور» و «داده کاوی» به عنوان عوامل مرتبط با مشتری و هفت عامل «رویکرد سازمانی»، «مدیریت تغییر»، «مدیریت کارکنان»، «آموزش کارکنان»، «تعهد مدیریت ارشد»، «مدیریت فرآیند» و «استراتژی شرکت» به عنوان عوامل مرتبط با سازمان استخراج شد.
طراحی مدل بومی برندسازی در صنایع لبنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
238 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف: برندسازی فرایند ایجاد آگاهی قوی از یک محصول یا خدمات در بازار، از طریق لوگو، طرح، نماد یا شعار و استفاده از آن ها برای تبلیغات است. برندسازی به ارتباط مؤثر بین شرکت و مشتریان آن کمک می کند و بر ذهن مشتری تأثیر مثبت و اساسی می گذارد. فقدان الگوی مشخص در رابطه با برندینگ، یکی از دلایل کمبود توجه مدیران شرکت های لبنیاتی به فعالیت های برندسازی است. در دو دهه اخیر با تغییر الگوی مصرف، تعداد شرکت های فعال در صنعت لبنیات، به شکل چشمگیری افزایش یافته و باعث شده است که بین این شرکت ها رقابت شدیدی ایجاد شود. در چنین وضعیتی، داشتن یک استراتژی برندسازی، می تواند به عنوان عامل مهمی در افزایش قدرت رقابت پذیری شرکت های لبنی عمل کند. با افزایش رقابت در بازار لبنی کشور، امروزه، نیاز به برندسازی برای حفظ جایگاه رقابتی در این صنعت، بیش از هر زمان دیگری احساس می شود و به همین دلیل، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل بومی برندسازی در صنایع لبنی ایران اجرا شده است.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات توسعه ای بنیادی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها، روش پژوهش کیفی محسوب می شود و از لحاظ زمانی به شکل مقطعی اجرا شده است. در این پژوهش مدل پارادایمی، به کمک مدل کرسول و پلانوکلارک در روش تحقیق نظریه برخاسته از داده ها و بر اساس داده های جمع آوری شده از مصاحبه های عمیق در صنایع لبنی ایران ارائه شده است. جامعه آماری در بخش کیفی، ۱۲ نفر از مدیران شرکت های لبنی، اعم از خبرگان و متخصصان صنعت لبنیات بود. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش میدانی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل داده های کیفی و ارائه مدل پارادایمی، از رویکرد تئوری داده بنیاد و نرم افزار مکس کیودا نسخه ۱۰ استفاده شد.یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی، شش دسته از عوامل در قالب شرایط علی، عوامل زمینه ای، استراتژی ها، پدیده محوری، عوامل مداخله گر و پیامدها شناسایی شد. در رابطه با شرایط زمینه ای، محیط کلان و فضای رقابتی، به عنوان مقوله اصلی شناسایی شد. در دسته شرایط علی پنج مقوله اصلی قرار گرفت که عبارت اند از: آمیخته بازاریابی، پارادایم های ذهنی مدیران، مسئولیت اجتماعی، بهینه کاوی و فرهنگ سازمانی. در رابطه با مدیریت استراتژیک برند به عنوان پدیده محوری پژوهش، شاخص های شخصیت برند، فرهنگ برند، ممیزی برند، مشارکت برند، عملکرد برند و ساخت برند شناسایی شد. مدیریت ارتباط با مشتری، ارزش ویژه برند و انتخاب بازار هدف، به عنوان مقوله اصلی راهبردها و اقدامات انتخاب شد. مزیت رقابتی پایدار و مشارکت کارکنان به عنوان مهم ترین عوامل مداخله گر بودند و در نهایت، عملکرد بازاریابی (وفاداری به برند، رضایت مشتری، افزایش سهم بازار و افزایش تعداد مشتریان) و عملکرد مالی (سودآوری و افزایش فروش) به عنوان مقوله های اصلی پیامدها شناسایی شدند.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، مشخص می شود که اگر برندسازی در شرکت های لبنی با استفاده از الگویی جامع انجام شود، می توان به بهبود عملکرد بازاری و مالی دست یافت.
طراحی الگوی دموکراسی تجاری شرکت های پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دموکراسی یکی از قدرتمندترین کلمات در جهان است. به عبارتی دموکراسی را می توان به عنوان یک ایدئولوژی، یک مفهوم یا یک نظریه درک کرد. دموکراسی در حوزه ی سیاست ایجاد شده و در حکمرانی مطرح گردیده است، اما در سال های اخیر این مفهوم خود را در سازمان ها و شرکت ها و بطور کلی دنیای کسب و کار جای داده است. دموکراسی تجاری مفهومی است که می تواند راهگشایی برای رسیدن به موفقیت، رشد و توسعه ی سازمان ها و شرکت ها باشد. هدف پژوهش حاضر ارائه و تدوین الگوی دموکراسی تجاری شرکت های پتروشیمی ایران است. این پژوهش بصورت کیفی انجام شده است. استراتژی پژوهش داده بنیاد است. جامعه مورد نظر شامل متخصصان مدیریت بازرگانی، اساتید دارای کتب و پژوهش در حوزه سیاست گذاری تجاری همچنین خبرگان حوزه علوم سیاسی و اقتصاد سیاسی و افراد رده بالای سازمان های تجاری می باشند. نمونه گیری به صورت گلوله برفی و هدفمند است. همچنین روش تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل داده بنیاد با رویکرد سیستماتیک به روش کدگذاری می باشد. بعد از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج نشان می دهد که 27 مقوله برای شرایط علی، محوری، راهبردها، مداخله گرها، مقوله های محیطی و پیامدها توسط پژوهشگر بدست آمده اند.
بهبود عملکرد سازمانی: نقش زنجیره تامین 4.0 و تامین مالی در کاهش ریسک زنجیره تامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تاثیر زنجیره تامین 4.0 و استراتژی های تامین مالی پیشرفته بر عملکرد سازمانی در بخش صادرات صنایع غذایی می پردازد. تمرکز ما بر نقش محوری ریسک زنجیره تامین است که به عنوان یک میانجی عمل می کند. ماهیت سریع و پیچیده چشم انداز کسب وکار فعلی سازمان ها را با چالش های متعدد مدیریت زنجیره تامین مواجه می کند. با مطالعه 133 زنجیره تامین پویا، ما از نرم افزار SMARTPLS3 برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده کردیم. یافته های کلیدی تأثیر قابل توجه شیوه های مالی مدرن و فناوری های زنجیره تامین 4.0 را بر ریسک های زنجیره تامین نشان می دهد. این مطالعه تایید می کند که زنجیره تامین 4.0 عملکرد سازمانی را افزایش می دهد، اما این پیشرفت به طور قابل توجهی به تعامل آن با ریسک های زنجیره تامین بستگی دارد. این امر بر اهمیت مدیریت ریسک در بهره برداری از پتانسیل کامل فناوری های به کار رفته در زنجیره تامین تاکید می کند. علاوه بر این، در حالی که ریسک زنجیره تامین مستقیماً بر عملکرد سازمانی تأثیر می گذارد، نقش آن به عنوان میانجی بین تأمین مالی زنجیره تامین و عملکرد آنقدرها تأثیرگذار نیست. این بینش تمرکز را به سمت استراتژی های مدیریت ریسک مستقل تغییر می دهد، به جای اینکه آنها را صرفاً به عنوان یک واسطه ببیند. یافته های ما راهنمایی ارزشمندی برای صنعت صادرات مواد غذایی ارائه می کند و نیاز به یکپارچه سازی فناوری های پیشرفته و استراتژی های مالی با تأکید قوی بر مدیریت ریسک را برجسته می کند. این مطالعه نه تنها درک زنجیره تامین 4.0 را غنی می کند، بلکه به عنوان یک طرح استراتژیک برای متخصصان زنجیره تامین در صنایع غذایی عمل می کند و عملکرد سازمانی را بهبود می بخشد.
عوامل اقتصادی مؤثر بر توسعه هاستل در صنعت گردشگری ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : رشد گردشگری در هر منطقه باعث ایجاد نیاز به صنایع اقامتی در آن منطقه می شود. در سال های گذشته شاهد افزایش حجم گردشگر و رونق گردشگری در کشور ایران بوده ایم. یکی از صنایع اقامتی که در دیگر کشورها رونق پیدا کرده است، صنعت هاستل است؛ ولی در ایران این صنعت مغفول مانده است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی راهکارهای توسعه صنعت هاستل در ایران است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نظر رویکرد استقرایی، از نظر محیط انجام پژوهش، میدانی و از نظر روش، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش تمام افرادی هستند که به نحوی با این صنعت می توانند درگیر باشند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. در این رابطه، نرم افزار Maxqda10 مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها : عوامل سرمایه گذاری و هزینه ای خصوصاً هزینه های راه اندازی و عملیاتی، مهم ترین عامل مؤثر بر توسعه هاستل شناسایی شد. توجیه های اقتصادی و بازگشت سرمایه مثل پایداری اقتصادی و میزان ریسک سرمایه گذاری و نهایتاً تأثیر فرهنگی و اجتماعی مثل منافع جامعه و مشارکت، عوامل مهم بعدی هستند. نتیجه گیری و پیشنهادها : برای توسعه هاستل، باید سیاست های حمایتی از کارآفرینان حوزه گردشگری فراهم شود تا ریسک سرمایه گذاری خصوصاً در راه اندازی کسب وکارهای جدید کاهش یابد. نوآوری و اصالت : این پژوهش عوامل اقتصادی را با تمرکز بر راه اندازی هاستل های جدید در ایران انجام داده است.
واکاوی عوامل مؤثر بر تصمیم گیری کارآفرینان در کسب وکارهای کوچک و متوسط شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
68 - 39
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری هسته و جوهره ی فعالیت های کارآفرینان محسوب می شود چراکه رشد و پیشرفت کسب وکارها به نوع تصمیمات کارآفرینان بستگی دارد. این پژوهش ابتدا به شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیم گیری کارآفرینان می پردازد و سپس نقش هر یک از این عوامل را بر تصمیمات کارآفرینان می سنجد و در نهایت روابط دوسویه بین متغیرها مورد بررسی قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کارآفرینان مشغول به فعالیت در کسب وکارهای کوچک و متوسط شهر زاهدان می باشد و نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین کارآفرینان این شهر انتخاب شده است. برای یافتن عوامل مؤثر بر تصمیم گیری کارآفرینان، از منابع کتابخانه ای و پژوهش های انجام شده در زمینه مذکور استفاده شد که در نهایت این عوامل در چهار دسته؛ ویژگی های فردی، سازمانی، محیطی و ویژگی های خاص یک تصمیم دسته بندی گردید. برای جمع آوری داده ها در بخش میدانی از پرسشنامه جهت سنجش تأثیرات این عوامل استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و Amos18 انجام گردید. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که؛ عوامل فردی و سازمانی با تأثیرگذاری بر روی ویژگی های خاص یک تصمیم نقش بسزایی در تصمیم گیری کارآفرینان ایفا می کنند. همچنین میان ویژگی های فردی و سازمانی رابطه دوسویه وجود دارد و جهت اخذ تصمیم یکدیگر را تحت تأثیر مستقیم خود قرار می دهند. بر اساس نتایج، برگزاری کلاس های آموزشی برای کارآفرینان به منظور افزایش مهارت و کاهش خطای خود در انتخاب گزینه های درست، قابلیت تفسیر و تجزیه وتحلیل اطلاعات، توانایی تصمیم گیری لحظه ای، قابلیت تحلیل محیط و جست وجوی بهینه و پردازش اطلاعات پیشنهاد می گردد.
The Relationship between the Extension of Religious Tourism and Social Trust: a Case Study of Shiraz (Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Trust is a cornerstone of human interaction, underpinning cooperation and participation and functioning as an essential element in the fabric of social life. It facilitates broader collaboration and interaction across diverse social dimensions. In the context of religious tourism, where individuals travel for pilgrimage and spiritual enrichment, trust plays a significant role in fostering intercultural communication and mutual understanding. This article investigates the correlation between the expansion of religious tourism and social trust, specifically focusing on the city of Shiraz, a prominent destination for religious tourists. Employing an applied and descriptive-analytical research approach, the study utilizes both field and library research methods. The target population comprises religious tourists visiting Shiraz. Data analysis was conducted using SPSS software, with Cronbach's alpha values exceeding 0.7 for all variables, confirming the reliability of the research instrument. The study's findings indicate that a substantial majority (90%) of religious tourists exhibit a moderate to high level of social trust, with an even greater proportion (94%) expressing a moderate to high inclination to revisit Shiraz. Furthermore, a direct and significant correlation exists between social trust and revisit intention. Statistical analysis suggests that approximately 38% of the variance in revisit intention can be attributed to elevated levels of social trust. Social trust plays multifaceted roles in social and economic spheres, contributing to tourist attraction, community education, promotional program diversification, and the presentation of cultural, religious, and architectural heritage. The research underscores that heightened social trust has a direct, positive impact on tourists' willingness to return to religious sites in Shiraz. This research is innovative in addressing the role of social trust in attracting religious tourists, an area that has received limited scholarly attention. The study's findings can serve as a foundation for future investigations into the intersection of religious tourism and social dynamics, particularly the role of social factors in the industry's development.
وجدان اکولوژیک مصرف کننده و رفتارهای سبز حامیان محیط زیست؛ شناسایی برنامه های موثر بر تحریک وجدان اکولوژیک مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
175 - 204
حوزههای تخصصی:
هر فرد در تقابل با محیط زیست اطرافش در مواقع مختلف رفتار و نقش های مختلفی بروز می دهد که می توان گفت وجدان زیر مجموعه ای از این رفتار است که نقشی اساسی را در کیفیت خروجی رفتار ما و اثرات برجای مانده از ردپای ما در طبیعت ایفا می کند. لذا پژوهش حاضر با هدف وجدان اکولوژیک مصرف کننده و رفتارهای سبز حامیان محیط زیست؛ شناسایی برنامه های موثر بر تحریک وجدان اکولوژیک مصرف کننده صورت پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی و اکتشافی است و دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران، مصرف کنندگان حامی رفتارهای محیط زیست و اساتید دانشگاه هستند که اعضای نمونه آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی ابزارها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و پایایی درون کدگذار میان کدگذار برای مصاحبه و روایی محتوایی پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است. در این پژوهش یافته های بخش کیفی مشتمل بر شناسایی برنامه های موثر بر تحریک وجدان اکولوژیک مصرف کننده است و یافته های بخش کمی مرتبط با اولویت یابی این عوامل است. براین اساس مهمترین برنامه موثر تحریک وجدان اکولوژیک مصرف کننده بهره گیری از نمادهایی با دلالت بر سازگاری با محیط زیست، تغییر راهبردهای بازاریابی به پلتفرم های دیجیتال برای کاهش ردپی منفی زیست محیطی و تبلیغ برنامه های دفع مسئولانه زباله جهت افزایش مشارکت پایداری است