فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
287 - 298
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: برای ایجاد بازار ثانویه بیمه عمر که طی آن دارندگان بیمه نامه های عمر به سهولت بتوانند بیمه نامه های خود را به فروش برسانند ضروری است مبانی حقوقی و آثار انتقال بیمه نامه عمر شناسایی و بررسی شود تا قواعد حاکم بر این بازار نیز شناسایی شود. در این راستا این تحقیق در پی آن است که چالش های حقوقی انتقال بیمه نامه عمر از یک شخص به شخص دیگر را بررسی کند.روش شناسی: تحلیل حقوقی با استفاده از متون حقوقی موجود از جمله کتب فقهی، حقوقی و مقالات منتشرشده داخلی و خارجی صورت می پذیرد. بر این اساس روش کار در این مقاله، روش کتابخانه ای و تحلیلی و توصیفی خواهد بود. بدین ترتیب که ابتدا مبانی فقهی و حقوقی انتقال بیمه عمر بررسی و در ادامه ماهیت قرارداد انتقال مطالعه و در نهایت آثار و احکام ناشی از این انتقال تحلیل می شود.یافته ها: در خصوص قواعد حاکم بر بیمه عمر در نظام حقوقی ایران برخلاف بسیاری از نظام های حقوقی دنیا قوانین زیادی به تصویب نرسیده است و این بخش مورد غفلت قانون گذار قرار گرفته است. همین امر زمینه ساز بروز اختلاف نظر در خصوص احکام مربوط به این بیمه است. عمده مقررات مربوط به بیمه نامه عمر را در ایران باید از میان شرایط عمومی بیمه نامه عمر استخراج کرد و قانون در خصوص غالب موارد ساکت است.نتیجه گیری: این مقاله نشان می دهد که امکان انتقال بیمه نامه عمر و استخراج احکام حاکم بر این انتقال براساس قوانین و مقررات فعلی در نظام حقوقی ایران با استفاده از مقررات عام و کلی تا حد زیادی وجود دارد. براساس اصل آزادی انتقال قرارداد، منتقل کردن هر قراردادی که قائم به شخص نباشد مجاز است. آثار ناشی از این انتقال به صورت مشروح در مقاله مورد توجه قرار گرفته است.
استخراج انگاره های فقهی تکافل از فتاوی بیمه ای مراجع و فقهای امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
361 - 370
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: مفهوم تکافل در فقه اسلامی، پیشینه ای به قدمت تاریخ اسلام دارد، اما به کارگیری تکافل در صنعت بیمه و در معنای اصطلاحی آن به حدود یک قرن پیش برمی گردد. فقهای امامیه، از زمانی که مفهوم بیمه در کشورهای اسلامی رواج پیدا کرد، درباره آن به عنوان یکی از مسائل مستحدثه نظریه پردازی کردند. برخی بیمه را یک عقد مستقل مشروع دانسته اند و برخی نیز جدای از مستقل دانستن یا ندانستن عقد بیمه، معتقدند که می توان با مطابقت دادن بیمه بر یکی از عقود اسلامی وجه شرعی آن را تأمین کرد. نظرات این گروه از فقها، شباهت چشمگیری با تکافل مصطلح دارد. بر این اساس، هدف این مقاله، استخراج انگاره های فقهی تکافل از عقود معهود بیان شده در فتاوی بیمه ای این گروه از فقهای امامیه با توجه به شباهت آنها با عقود رایج در الگوهای عملیاتی تکافل است.روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی– تحلیلی، با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعه سندی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش نیز فتاوی مراجع و نظرات فقهای امامیه است.یافته ها: برخی از فقهای امامیه، وجه شرعی بیمه را با عقود صلح، مضاربه، هبه معوض و ... تأمین می کردند که این عقود، شباهت هایی با عقود رایج در الگوهای عملیاتی تکافل دارند.نتیجه گیری: با استخراج انگاره های فقهی تکافل از عقود معهود بیان شده در فتاوی فقهای امامیه و مقایسه آنها با عقود رایج در الگوهای عملیاتی تکافل می توان گفت که وجود عقودی مانند صلح معوض، هبه مشروطه، شرکت، مضاربه و ... در نظرات و فتاوی بیمه ای فقهای امامیه پذیرفته و تکرار شده و وجود شباهت هایی میان فتاوی فقهای امامیه و الگوهای تکافلی انکارناپذیر است. همچنین، عده ای از فقها علاوه براینکه عقد بیمه را تصحیح کرده اند، اضافه کردن مواردی مانند سود رساندن به مشتریان را به این منظور جایز دانسته اند، که هرچند با اصول بیمه ای رایج منطبق نیست، ولی منطبق بر اصول تکافل است.بر این اساس می توان گفت که گویی علمای امامیه از همان ابتدای ورود بیمه به جوامع اسلامی، برخی از انگاره های تکافل را در فتاوی بیمه ای خود بیان کرده اند، اما چون اکثر آنها، عقد بیمه را در قالب عقدی مستقل مشروع می دانستند، اقبالی ازسوی فقها و بیمه گران به این انگاره های تکافلی صورت نگرفته است.
تبیین محرک های ارزش ادراک شده مشتریان صنعت خرده فروشی: تحلیل مضمون و آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز صنعت خرده فروشی با چالش های متعدّدی مواجه است که یکی از مهم ترین آنها درک و تبیین ارزش ادراک شده مشتریان است. ارزش ادراک شده به معنای ارزیابی کلی مشتریان از مزایا و هزینه های مرتبط با یک محصول یا خدمت است. این ارزش نقش کلیدی در تصمیم گیری های خرید و وفاداری مشتریان دارد. در این راستا، شناسایی و تحلیل محرک های مؤثر بر ارزش ادراک شده می تواند به خرده فروشان کمک کند تا استراتژی های بهتری را برای جذب و نگه داشت مشتریان خود طراحی کنند. محققان در پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی این عوامل می کوشند تا به نقش اساسی آنها در شکل گیری ارزش ادراک شده مشتریان در صنعت خرد فروشی بپردازند و به دنبال آن بهبود استراتژی های کسب و کار را در این زمینه ترویج کنند. در بخش اول (کیفی) پژوهش با یک رویکرد ترکیبی محتوای 35 مقاله با استفاده از نرم افزار MAXQDA و روش شناسی تحلیل مضمون تحلیل و سپس عوامل مؤثر بر ارزش ادراک شده مشتریان در صنعت خرده فروشی استخراج شد. این عوامل در بخش دوم (کمّی) از نگاه 502 نفر از مشتریان این صنعت در استان مازندران با استفاده از پرسشنامه (آزمون فریدمن) و نیز از نگاه 30 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی (با روش آنتروپی شانون) اولویت بندی شد. محرک های ارزش ادراک شده مشتریان در این مطالعه عبارت است از نسبت هزینه به منفعت، فرآیند خرید درک شده، ارزش احساسی و ارزش اجتماعی. نتایج رتبه بندی از دیدگاه خبرگان و مشتریان مشابه بوده است؛ بنابراین ارزش اجتماعی از نظر هر دو گروه در رتبه اول قرار گرفته است.
شناسایی عوامل بروز شکست خدمات براساس قیف بازاریابی و ارائه راهکارهای چابک سازی (مورد مطاله: بانک ایران زمین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
131 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف: پدیده شکست خدمات بیان کننده فاصله میان رضایت و انتظارات مشتریان از یک خدمت است. بی توجهی و نادیده گرفتن دلایل و علل بروز این پدیده به یک معضل تبدیل شده است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی این عوامل و ارائه راهکار های برای کاهش نارضایتی مشتریان از خدمات بانکی داخلی براساس قیف بازاریابی است.روش: با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی جامعه آماری از بین کارمندان و مدیران بانک ایران زمین و مشتریان این بانک از سراسر کشور انتخاب شدند. تحقیق از نظر هدف توسعه ای-کاربردی است. روش تحقیق از نوع کیفی بوده و در جامعه اول، تعداد 23 نفر از کارمندان و مدیران بانک ایران-زمین و درجامعه آماری دوم، 13 نفرازمشتریان این بانک تعیین و مورد مصاحبه قرار گرفتند و با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل صورت گرفت. یافته ها:در مجموع 3 تم اصلی و 12 تم فرعی شناسایی شد. تم های اصلی شامل دلایل اصلی شکست خدمات بانکداری، انتقام گیری مشتری ناراضی و راهکار های برون رفت از شکست خدمات عنوان شد.نتیجه گیری: در هر مرحله از قیف بازاریابی امکان وقوع پدیده شکست خدمات و نارضایتی مشتریان وجود دارد. در مرحله آگاهی، شلوغی شعبه، صف انتظار، در مرحله علاقه، نبود کاربری راحت همراه بانک، در مرحله تمایل نداشتن تسهیلات مناسب می تواند سبب شکست خدمات گردد.
واکاوی عوامل مؤثر بر تصمیم گیری کارآفرینان در کسب وکارهای کوچک و متوسط شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
68 - 39
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری هسته و جوهره ی فعالیت های کارآفرینان محسوب می شود چراکه رشد و پیشرفت کسب وکارها به نوع تصمیمات کارآفرینان بستگی دارد. این پژوهش ابتدا به شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیم گیری کارآفرینان می پردازد و سپس نقش هر یک از این عوامل را بر تصمیمات کارآفرینان می سنجد و در نهایت روابط دوسویه بین متغیرها مورد بررسی قرار می گیرد. جامعه آماری شامل کارآفرینان مشغول به فعالیت در کسب وکارهای کوچک و متوسط شهر زاهدان می باشد و نمونه آماری به صورت تصادفی ساده از بین کارآفرینان این شهر انتخاب شده است. برای یافتن عوامل مؤثر بر تصمیم گیری کارآفرینان، از منابع کتابخانه ای و پژوهش های انجام شده در زمینه مذکور استفاده شد که در نهایت این عوامل در چهار دسته؛ ویژگی های فردی، سازمانی، محیطی و ویژگی های خاص یک تصمیم دسته بندی گردید. برای جمع آوری داده ها در بخش میدانی از پرسشنامه جهت سنجش تأثیرات این عوامل استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و Amos18 انجام گردید. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که؛ عوامل فردی و سازمانی با تأثیرگذاری بر روی ویژگی های خاص یک تصمیم نقش بسزایی در تصمیم گیری کارآفرینان ایفا می کنند. همچنین میان ویژگی های فردی و سازمانی رابطه دوسویه وجود دارد و جهت اخذ تصمیم یکدیگر را تحت تأثیر مستقیم خود قرار می دهند. بر اساس نتایج، برگزاری کلاس های آموزشی برای کارآفرینان به منظور افزایش مهارت و کاهش خطای خود در انتخاب گزینه های درست، قابلیت تفسیر و تجزیه وتحلیل اطلاعات، توانایی تصمیم گیری لحظه ای، قابلیت تحلیل محیط و جست وجوی بهینه و پردازش اطلاعات پیشنهاد می گردد.
بررسی رابطه بین سرمایه معنوی و پایداری کسب وکارهای کارآفرینانه کشاورزی (مورد مطالعه: واحدهای گاوداری شیری خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
130 - 113
حوزههای تخصصی:
پایداری کسب وکارها یکی از زمینه های مورد توجه در کارآفرینی است که روشن شدن چارچوب آن و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن به درک بهتر الگوهای کارآفرینی کمک می کند. یکی از مواردی که تأثیر آن بر پایداری کسب وکارها مورد کنکاش قرار گرفته است، سرمایه معنوی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان ارتباط سرمایه معنوی با پایداری کسب وکارهای کارآفرینانه کشاورزی بود. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی از نوع همبستگی انجام پذیرفت. جامعه آماری پژوهش مدیران واحدهای گاوداری شیری مستقر در شهرک دام خرم آباد به تعداد 288 نفر بودند که حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به تعداد 165 نفر برآورد گردید و به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند. برای افزایش نرخ برگشت پذیری، حجم نمونه به 225 نفر ارتقاء یافت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن توسط پنل خبرگان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. در بخش آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS23 وضعیت سرمایه معنوی و پایداری کسب وکارها و در بخش آمار استنباطی نیز با استفاده از نرم افزار LISREL8.8 مدل ساختاری فرضیه های پژوهش آزمون گردید. مدل نهائی پژوهش نشان داد که سرمایه معنوی رابطه مثبت و معناداری با پایداری کسب وکارهای مورد بررسی دارد. همچنین هر چهار بعد سرمایه معنوی (شامل دلبستگی به خداوند، ارزش گذاری معنوی، تأثیرگذاری معنوی و رابطه تعالی با خداوند) رابطه مثبت و معناداری با پایداری کسب وکارها داشته اند. بر اساس یافته ها توجه بیش از پیش سازمان جهاد کشاورزی استان لرستان به متغیرهای سرمایه معنوی در دوره های آموزشی کسب وکارهای کشاورزی پیشنهاد می گردد.
مدل بازاریابی دیجیتال برای توسعه بازارهای صادراتی محصولات صنعت ساختمان در کشورهای حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به سرعت بالای رشد و توسعه کشورهای حاشیه خلیج فارس و نیاز آن ها به توسعه عمرانی و از آنجاییکه ایران دارای منابع و پتانسیل سرشار جهت تولید محصولات ساختمانی باکیفیت است و به دلیل همسایگی و مقرون به صرفه بودن از جهت حمل و نقل، این کشورها را به مقاصد بسیار سودآوری جهت صادرات تبدیل می کند. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل بازاریابی دیجیتال برای توسعه بازارهای صادراتی محصولات صنعت ساختمان در کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام شده است. این پژوهش با بهره گرفتن از رویکرد استراوس و کوربین تئوری داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل و کدگذاری قرار گرفته است. داده های برگرفته از مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده با 24 نفر از خبرگان شرکت های ساختمانی جزیره کیش و فعالان صادرات که از بازاریابی دیجیتال استفاده می کنند، تا رسیدن به اشباع نظری این فرایند ادامه داشت. براساس مدل بدست آمده از پژوهش، در بین مفاهیم استخراج شده، فشار عرضه و تقاضا از طرف کشورهای همسایه، مسائل لجستیکی به جهت موقعیت جغرافیایی، زیرساخت فناوری سازمانی از نظر استفاده از فناوری بلاکچین، تخصیص بودجه، طراحی وبسایت عرب زبان، بازاریابی محتوای متناسب با نیاز و فرهنگ کشورهای عرب زبان همسایه و مشاوره های تخصصی از جمله مؤلفه هایی بودند که در بخش صادرات در صنعت ساختمان اهمیت ویژه ای داشتند. یافته های این پژوهش می تواند به فعالان در صنعت ساختمان و صادرات محصولات ساختمانی کمک کند تا نسبت به پیاده سازی بازاریابی دیجیتال کارآمد اقدام نموده تا به مزایای عمده آن از جمله سودآوری و ارزآوری دست پیدا کنند.
ارائه مدل انتخاب استراتژی های عبور از چالش های راه اندازی پلتفرم های دیجیتال: رویکرد مبتنی بر CSF و KSF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
78 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف: موفقیت پلتفرم های دیجیتال ارتباط تنگاتنگی با همسویی استراتژی های رقابتی با اهداف استراتژیک دارد. در مرحله راه اندازی، غلبه بر چالش های استراتژیک که مرتبط با عوامل موفقیت بحرانی(CSFs) شناخته می شوند، ضروری است. چراکه با تبدیل آن ها به عوامل کلیدی موفقیت (KSFs) مزیت رقابتی ایجاد می گردد. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای انتخاب استراتژی های مناسبی است که میانCSF ها و KSfها ارتباط برقرار می کند و ازطریق این همراستایی منجربه دستیابی به اهداف استراتژیک در زمینه راه اندازی پلتفرم های نرم افزاریB2B و ارائه مدلی برای انتخاب استراتژی متناسب با اهداف در این مرحله است.روش: ما در این پژوهش از مرور ادبیات نظام مند برای شناسایی اهداف استراتژیک و استراتژی های مرتبط با فاز راه اندازی پلتفرم های دیجیتال استفاده کردیم و با استفاده از روش ISM، ارتباط میان آن ها را مشخص نمودیم.یافته ها: در این پژوهش در وهله اول، ما توانستیم نقش متمایز CSFهاو KSFها را با تمایز قائل شدن میان دو نوع CSFها در موفقیت پلتفرم برجسته نماییم. در وهله دوم، ارتباط میان CSFها و KSFها را تشریح نمودیم. سپس 8 استراتژی مناسب که منجربه عبور از چالش مرغ وتخم مرغ با تبدیل آن به KSFها می شوند را شناسایی کردیم. از آنجایی که این KSF ها متصل به اهداف استراتژیک هستند، 7هدف استراتژیک مرحله راه اندازی را مشخص ساختیم. درنهایت، ارتباط مستقیم میان این استراتژی ها و اهداف را بدست آوردیم. نتیجه گیری: پژوهش ما برای کسب وکارهای پلتفرمی، یک مدل منسجم برای انتخاب استراتژی های راه اندازی مناسب که با اهداف استراتژیک این مرحله همسو هستند، با تاکید بر هم راستایی میان CSFهاو KSFها ارائه داد که می تواند راهنمای موثری برای مدیران و صاحبان پلتفرم-های نرم افزاری B2B باشد.
ارزیابی نقش رضایت مشتری در روابط بین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری و وفاداری مشتری نسبت به برند در هتل های پنج ستاره تهران
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
23 - 69
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و ارزیابی نقش رضایت مشتری در روابط بین ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری و وفاداری مشتری نسبت به برند در هتل ها پنج ستاره تهران پرداخته گردیده است. بنابراین از تعدادی از مشتریان در سه ماهه اول سال 1401 در هتل های پنج ستاره تهران جهت اقامت و در خواست اتاق به این هتل ها مراجعه نموده بودند، خواسته شدکه نظرشان را در ارتباط با کیفیت هتل ها و میزان رضایت در غالب پرسشنامه اطلاع دهند. هدف مطالعه حاضر ارائه راهکارها و تدابیر مناسب برای مدیران در راستای نگهداری مشتریان فعلی و جلب مشتریان بیشتر و ایجاد وفاداری در مشتریان است. داده ها بر اساس نرم افزار 25spss تحلیل گردید. روش گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. نتایج نشان داد که کیفیت فیزیکی، رفتار کارکنان، خودهماهنگی ایده آل و وفاداری مشتری روی رضایت مشتری تاثیر گذارند.
طراحی سناریوهای زنجیره تأمین و بررسی نحوه تأثیر آن بر متغیرهای مربوطه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی سناریوهای زنجیره تأمین و بررسی نحوه تأثیر آن بر متغیرهای مربوطه در شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب می باشد. روش پژوهش کیفی و از نوع کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها، یک تحقیق تحلیلی-پیمایشی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از دلفی فازی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مجموعه کارشناسان شاغل در بخش تدارکات و امور کالای شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب می باشند که از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شد و مطلع ترین افراد به تعداد 14 نفر به عنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند. بمنظور دستیابی به داده های اولیه از ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. پرسشنامه پژوهش شامل 50 مؤلفه در 5 پارادایم تاب آوری، ناب، چابکی، مدیریت دانش و مدیریت جهادی می باشد. برای روایی پرسشنامه از روش دلفی و ضریب هماهنگی کندال و برای محاسبه پایایی پرسش نامه تحقیق از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از سناریو ریزاد می باشد. سه سناریوی زنجیره تأمین با عناوین: افزایش ظرفیت ارسال، افزایش حجم سفارشات و کاهش زمان ارسال سفارشات به منظور بررسی نحوه تأثیر آن ها بر متغیرهای مربوطه طراحی گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که افزایش بیش از حد ظرفیت ارسال، افزایش حجم سفارشات و کاهش زمان ارسال سفارشات، نتایج مثبت و منفی خاص خود را در بر خواهند داشت که ایجاد حالت مطلوب و بهینه بر اساس خروجی های مختلف مدل در زمینه اتخاذ سیاست سازمان بسیار مثمر ثمر خواهد بود.
مدل حکمرانی دولت در بهبود فضای کارآفرینی در ایران با تأکید بر بهبود فرهنگ کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
127 - 105
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان موتور محرکه اقتصادی، نقشی حیاتی در ایجاد اشتغال زایی، بهبود معیشت و رشد اقتصادی دارد. در کشورهای در حال توسعه، که با چالش های اقتصادی متعدد روبه رو هستند، تقویت فضای کارآفرینی می تواند به عنوان یک راهکار مؤثر در جهت کاهش بیکاری و افزایش رفاه اجتماعی مطرح شود. از این رو مطالعه حاضر به مدل حکمرانی دولت برای بهبود فضای کارآفرینی در ایران با تأکید بر بهبود فرهنگ کارآفرینی پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران و کارشناسان فعال دانشگاه و دولت در زمینه کارآفرینی بود که تعداد 196 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج این پژوهش بر اهمیت نقش حیاتی دولت و نقش های شش گانه آن در بهبود کارآفرینی تأکید دارد. دولت باید به عنوان سیاست گذار، راهبر و پشتیبان فرهنگ کارآفرینی، همراه با رسانه ها و نهادهای آموزشی، اقدامات هدفمند و گسترده ای برای توسعه فرهنگ کارآفرینی اجرا کند. برنامه های فعلی دولت، که بیشتر بر عوامل اقتصادی متمرکزند، به دلیل تک بعدی بودن ممکن است نتایج مطلوبی نداشته باشند و نیازمند توجه به متغیرهای فرهنگی نیز هستند. این پژوهش پیشنهادهای کاربردی را برای برنامه ریزان و سیاست گذاران حوزه فضای کسب وکار به همراه دارد.
الگوی تحلیلی نقش واسطه گری نوآوری سازمانی بین بازارگرایی و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ارتباط بازارگرایی، نوآوری سازمانی و عملکردکسب وکارهای کوچک و متوسط انجام گردیده است. برای این منظور ابتدا، با رویکرد اکتشافی و با مرورجامع ادبیات، فرضیات پژوهش تدوین و ابعاد/مولفه ها و نیز شاخص های سنجش هریک از متغیرهای مذکور شناسایی و سپس، با برقراری روابط نظری بین سازه های اصلی پژوهش، مدل مفهومی طراحی گردید. داده های مورد نیاز برای آزمون فرضیات با ابزار پرسشنامه از نمونه آماری 170 نفره از مدیران، کارشناسان و دست اندرکاران اجرایی کسب وکارهای کوچک و متوسط استان آذربایجانشرقی با روش نمونه گیری در دسترس گردآوری شد.چارچوب پیشنهادی با تحلیل داده های میدانی و روش مدلسازی معادلات ساختاری اعتبارسنجی و مدل نهایی ارائه شد. بر اساس یافته های پژوهش، ارتباط مستقیم و معنادار بازارگرایی و عملکرد کسب وکارها و نیز ارتباط مثبت و معنادار نوآوری سازمانی با عملکرد تایید شد. همچنین، تاثیر بازارگرایی بر عملکرد از طریق تاثیرگذاری بر نوآوری سازمانی نیز مورد تایید قرار گرفت. مقادیر مربوط به ضریب مسیرها در مدل نهایی تحقیق نشان داد که بازارگرایی به میزان 3/23 درصد از تغییرات متغیر عملکرد را بطور مستقیم تبیین می کند. علاوه براین، متغیر بازارگرایی بطور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی نوآوری سازمانی به میزان 21 درصد بر متغیرعملکرد تاثیر دارد. همچنین، مقدار آماره (47/0 (VAF= برای تعیین شدت اثر غیرمستقیم بازارگرایی بر عملکردکسب و کار از طریق متغیر میانجی نوآوری سازمانی نشان داد که تقریباً نیمی از اثر کل بازارگرایی بر عملکرد کسب و کار از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی نوآوری سازمانی تبیین می شود.
بازاریابی محاورهای در صنعت بانکداری: بررسی تأثیر عوامل پذیرش دستیاران محاورهای بر نگرش و مشارکت مشتری با برند با در نظر گرفتن نقش تعدیلگری ریسک ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین اثر عوامل پذیرش دستیاران محاوره ای بر نگرش و مشارکت مشتری با برند ازطریق در نظر گرفتن نقش تعدیلگری ریسک ادراک شده است. این مطالعه از نظر پارادایم از نوع اثبات گرایی، از نظر استراتژی پژوهش قیاسی، از نظر زمانی مقطعی، از لحاظ هدف کاربردی و به روش توصیفی است. جامعه آماری مشتریان بانک های اصفهان است که با استفاده از نرم افزار جی پاور حداقل حجم نمونه 396 محاسبه شد؛ ولی برای دقت و صحت بیشتر 400 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه استاندارد بوده است. روایی در این پژوهش براساس روایی محتوا با نظر خبرگان دانشگاهی و روایی هم گرا، واگرا و پایایی با آلفای کرونباخ، ضریب امگا و پایایی ترکیبی سنجیده شده است. در این پژوهش برای آمار توصیفی از نسخه Spss25، برای تجزیه وتحلیل داده ها، بررسی برازش مدل آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart Pls3.0 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که سهولت استفاده ادراک شده، سودمندی ادراک شده، لذت ادراک شده و اعتماد ادراک شده بر نگرش و نگرش بر مشارکت مشتری با برند تأثیری مثبت و معنادار دارند. ریسک ادراک شده قادر است که ارتباط بین نگرش و مشارکت مشتری با برند را تعدیل کند. درصورتی که بازاریابی محاوره ای در بانکداری استفاده شود و مشتریان دستیاران محاوره ای را بپذیرند این باعث نگرش مثبت و افزایش میزان مشارکت مشتری با برند می شود. صنعت بانکداری باید روی دستیاران محاوره ای جذاب تمرکز داشته باشد تا بتواند تجربه کاری بهینه و خدماتی متناسب با نیاز مشتری را در زمان مناسب ارائه دهد.
شناسایی عوامل موثر و پیامدهای نوآوری نرم و پیامدهای حاصل در شرکت های صادراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل موثر و پیامدهای نوآوری نرم در شرکت های صادراتی انجام پذیرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده-ها از نوع اکتشافی است که دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان و صاحب نظران در حوزه مطالعه هستند که متشکل از اساتید دانشگاه دررشته بازاریابی و مدیریت به همراه مدیران تحقیق و توسعه و بازاریابی شرکت های صادراتی فعال در حوزه پوشاک و صنعت مد هستند که بااستفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری، 25 نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش مشتمل بر شناسایی عوامل موثر و پیامدهای نوآوری نرم در شرکت های صادراتی می باشد. براساس یافته های پژوهش، از میان عوامل موثر بر ایجاد نوآوری نرم، نوآوری نمادشناسانه و سمبل شناختی به عنوان مهمترین عامل و از میان پیامدهای شناسایی شده، پدیدایی موضع رقابت پذیر برای بازار به عنوان مهمترین پیامد شکل گیری نوآوری نرم شناسایی شده است.
انتخاب تأمین کننده تاب آور و تخصیص سفارش با تحلیل اثر متقابل ریسک های اختلال در شبکه بیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
211 - 254
حوزههای تخصصی:
اختلالات علاوه بر تأثیر روی تأمین کنندگان و تولید کننده؛ می توانند بر روی یکدیگر در ابتدای زنجیره یا بر تقاضای مشتری در انتهای زنجیره تأثیرگذار باشند. در این مقاله، میزان این اثرگذاری با استفاده از شبکه بیزی مدل سازی و حل می شود. از نرخ تورم برای پیش بینی و کاهش عدم قطعیت های تقاضا در یک مدل برنامه ریزی خطی با دو تابع هدف افزایش پراکندگی جغرافیایی و کاهش هزینه کل (حمل و نقل، خرید و سفارش دهی و...) استفاده شده است. در این مدل تأمین کنندگان و تولیدکننده برای افزایش تاب آوری زنجیره تأمین مشارکت می کنند. برای اولین بار مفهوم سطح تاب آوری تأمین کننده پیشنهاد می شود. مدل ارائه شده برای تخصیص سفارش علاوه بر قیمت و سایر هزینه های سفارش دهی، هزینه بهبود سطح تاب آوری تأمین کنندگان را نیز در نظر می گیرد. همچنین سطح رضایت مشتری به صورت ضمنی با افزایش هزینه عدم ارضای تقاضا افزایش می باید. به همین منظور یک مطالعه موردی در یکی از شرکت های خودروسازی ایران انجام گرفت. برای اعتبار سنجی مدل پیشنهادی یک مثال عددی حل و تحلیل حساسیت گردید. برای کاهش سناریو از روش خوشه بندی c-میانگین فازی و تحلیل متوازن اثر متقابل استفاده شد. مدل ارائه شده می تواند تولیدکنندگان را برای تصمیم گیری و برنامه ریزی بهتر در مواجه با ریسک ها و عدم قطعیت های آینده آماده کند.
تلفیق اجتماعی مهاجران در محیط کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
73 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ارکان هر زیست بوم کسب وکار، سرمایه انسانی است که انباشت آن ازطریق پرورش و جذب نیروی کار ماهر، می تواند عاملی کلیدی برای رشد بهره وری و توسعه اقتصادی مناطق و کشورها باشد. دراین بین، مهاجرت، نوعی پویایی جمعیت شناختی و تحرک جغرافیایی نیروی کار است که موجب تنوع بخشی و درنتیجه، زایش و بروز ایده های جدید و تأمین نیروی کار موردنیاز در زیست بوم های پذیرنده مهاجر می شود. این پژوهش به شیوه آمیخته از نوع اکتشافی باهدف شناسایی سازوکارهای تلفیق اجتماعی مهاجران در محیط کسب وکار در استان گلستان به انجام رسید.روش شناسی: این پژوهش ازمنظر گردآوری داده ها از نوع میدانی، ازمنظر کنترل متغیرها از نوع غیرآزمایشی و ازلحاظ هدف، کاربردی است. به لحاظ روش شناسی، طرح آمیخته این پژوهش از نوع اکتشافی، الگوی توسعه ابزار (تأکید بر کمی) است. اطلاعات لازم از 15 نفر از خبرگان به شیوه کاری، همانند کنفرانس دلفی گردآوری شد. این پژوهش در دو مرحله کلی به انجام رسید. در مرحله اول، برمبنای روش گروه کانونی، ۳۳ سازوکار شناسایی و اولویت بندی شد. برخی از این سازوکارها درسطح کسب وکار و برخی دیگر، درسطح زیست بوم قابل پیگیری هستند. در مرحله دوم، نیز با انجام الگوسازی ساختاری تفسیری، به سطح بندی سازوکارهای شناسایی شده پرداخته شد.یافته ها: براساس یافته ها، سازوکارها در 11 سطح شناسایی شدند. درسطح اول (بالاترین سطح) سازوکارهایی قرار گرفته اند که نشان دهنده اثرپذیری و اهمیت بالای آن ها است (نظیر، تلفیق ملاحظات ویژه حمایت از نیروی کار مهاجر در قوانین و مقررات مربوطه). درسطح آخر (یازدهم) سازوکار هایی قرار دارند که همانند سنگ زیربنای تلفیق اجتماعی مهاجران هستند، شامل برگزاری تورهای آشنایی با اجتماع محلی، جلسات مشورتی اختصاصی و رویدادهای دورهمی برای مهاجران و خانواده های آن ها، کمک های مالی و ارایه امکانات، پرداخت به موقع حقوق، اعلام به موقع خاتمه کار، ترغیب هماهنگی و همکاری واحدهای صنفی برای تبادل و جابجایی نیروی کار مهاجر. با توجه به اینکه تلفیق اجتماعی نیروی کار مهاجر باهدف تاب آوری، سازگاری و بهره وری آن ها درچند سطح رخ می دهد، لذا مطابق یافته های پژوهش، نیاز است سازوکارهای شناسایی شده به تفکیک سطوح مربوطه دسته بندی و طرح شود. لازم به ذکر است، این طبقه بندی چندسطحی نه به معنای تمایز و جدابودگی اقدامات، بلکه مؤید هماهنگی بین سطوح مختلف برای تحقق ادغام و تلفیق اجتماعی نیروی کار مهاجر است.نتیجه گیری/ دستاوردها: نتایج این پژوهش می تواند برای سازمان های دولتی ازجمله ادارات کار استانی به ویژه در نواحی که با سرریز نیروی کار مهاجر مواجه هستند، جهت سیاست گذاری تلفیق بهتر نیروی کار مهاجر در محیط کسب وکار مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی عوامل موثر بر خلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر خَلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران است. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی و مبتنی بر رویکرد مطالعه موردی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان صنعت بانکداری ایران است که از مدیران ارشد بانک ملت در شهر تهران بوده اند. تعداد 23 نفر از این خبرگان که در حوزه برند از دانش و تخصص کافی برخوردار بودند به روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی انتخاب و گردآوری داده ها، با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافته و متن مص احبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2018 تحلیل و کدگذاری شدند. تحلیل داده ها منتج به شناسایی و استخراج یافته های پژوهش شامل 130 کد اولیه، 33 مفهوم و 10 مقوله گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، مقوله های اهداف و استراتژی ها، ساختار و فرایندها، مدیریت منابع انسانی، فرهنگ سازمانی، برندسازی داخلی، ارتباطات، خدمات بانکی، قدرت مالی، هویت بصری و هویت کلامی به عنوان عوامل مهم مؤثر بر خلق هویت برند در صنعت بانکداری ایران شناسایی شدند.
تأثیر مدیریت دانش و فناوری های صنعت 4.0 در سازمان ها: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
119 - 156
حوزههای تخصصی:
فناوری های جدید در زمیته صنعت 4.0 به شرکت ها اجازه می دهد تا فرآیندهای تجاری خود را بهبود بخشند و محصولات و خدمات را از طریق دانش جدیدی تولید شده سفارشی کنند. ایجاد و اشتراک دانش جدید هم به استفاده بهینه از فناوری های جدید صنعت 4.0 و هم به تعاملات در طول زنجیره ارزش بستگی دارد. با این حال، دستیابی به مزایای کسب و کار به شدت به منابع انسانی و به مهارت ها و شایستگی های دیجیتالی آنها بستگی دارد. از این منظر، شرکتهایی که به پارادایم صنعت 4.0 نزدیک می شوند، باید چنین فناوری های جدیدی را به عنوان ابزار جدیدی در نظر بگیرند که ایجاد و اشتراک دانش جدید را امکان پذیر می سازد. بنابراین، آنها باید به مهارت ها و شایستگی های دیجیتالی مورد نیاز برای مدیریت این دگرگونی فن آوری توجه کنند و ارتقای شایستگی های داخلی را تقویت کنند. هدف تحقیق حاضر ترکیب نتایج و یافته های بدست آمده از مطالعات کیفی است. بنابراین بینش جدیدی از یافته های مطالعات قبلی ارائه می گردد. در این پژوهش از یک رویکرد فراترکیبی برای بررسی مطالعات موردی کیفی استفاده شد که در آن رابطه بین مدیریت دانش و صنعت 4.0 و قابلیت های آنها در سازمان بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که قابلیت های مدیریت دانش در حوزه صنعت 4.0 در دو بعد بررسی می شود: مدل های کسب و کار و نوآوری سازمانی. این تحقیق همچنین بیانگر آن است که جهت رفع چالش های سازمانی می بایست استراتژی های مدیریت دانش و سطح بلوغ فناوری های صنعت 4.0 در سازمان ها درک شود.
تحلیل الزامات زیست بوم کارآفرینی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، نقش سنتی دانشگاه از توجه صرف در زمینه آموزش و پژوهش ، به مشارکت فعال در توسعه اقتصادی منطقه تغییر کرده است. هم زمان با تحولات جهانی و تغییر در روابط سه عمل گرای اصلی در نظام های ملی نوآوری (صنعت، دولت ، دانشگاه)، وظیفه کارآفرینی بر عهده دانشگاه ها قرار گرفته است. با آشکار شدن ضرورت توجه دانشگاه ها به کارآفرینی به عنوان یک کارکرد محوری در کنار آموزش و پژوهش ، فراهم سازی زمینه مساعد برای کارآفرینی دانشگاهی ، بیش از پیش اهمیت یافته است . براین اساس، دانشگاه های کارآفرین محیط های مطلوبی برای فعالیت های کارآفرینی در اقتصادهای مبتنی بر دانش شکل می دهند. دانشگاه اراک به عنوان یکی از بازیگران مؤثر در زیست بوم کارآفرینی در جهت ترویج کارآفرینی، ارتباط سازنده با صنعت و توسعه اقتصاد دانش بنیان اقدامات مؤثری انجام داده است، اما مسأله اساسی در خصوص کارآفرینی دانشگاه ها این است که اعضای دانشگاه در چه بستر و محیطی می توانند اقدام به فعالیت های کارآفرینانه نمایند. در این پژوهش به بررسی الزامات پیاده سازی زیست بوم کارآفرینی دانشگاهی پرداخته شده است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای، از نظر ماهیت داده ها، کیفی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی محسوب می شود. در این تحقیق با توجه به تأکید بر ساخت دهی مسأله و ارائه راه حل مورد توافق و تعهد، از رویکرد تحلیل و توسعه گزینه های استراتژیک (SODA) که از جمله رویکردهای تحقیق در عملیات نرم است، استفاده شده است. سودا روشی مناسب برای حل مسائل پیچیده است که از نگاشت شناختی برای شناخت مسأله و آن چه ممکن است در مورد آن رخ دهد، استفاده می کند. منابع پژوهش حاضر را اعضای هیئت علمی دانشگاه اراک تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه برداری نظری، در مجموع با 11 نفر از اساتید دانشگاه اراک مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و نقشه نهایی با استفاده از نرم افزار Decision Explorer ترسیم و تحلیل شد.
یافته ها: پس از ترسیم نگاشت مورد توافق خبرگان، «عوامل فضاسازی رقابتی، مدیریت بازار و تعهد عاطفی» به عنوان هدف، «عوامل فرهنگی و اجتماعی، منابع مالی، نظام آموزشی و پژوهشی دانشگاه، حمایت و تشویق، فناوری و سیستم های اطلاعاتی و نیروی انسانی کارآفرین» به عنوان موضوعات مهم و «عوامل سیاست گذاری، قوانین و مقررات و مدیریت آموزش عالی» به عنوان گزینه های مهم در نظر گرفته شدند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: با تمرکز بر تقویت گزینه های کلیدی که تأثیر قابل ملاحظه ای بر موضوعات مهم دارند و موضوعات مهم نیز در سطح بالاتر که به نوبه خود موجب رسیدن به هدف می شوند، اقداماتی از قبیل توجه به برنامه های راهبردی جهت توسعه کارآفرینی، حمایت تیم مدیریتی دانشگاه، توسعه سرمایه انسانی اعضای هیأت علمی و دانشجویان، تمرکززدایی مراکز تصمیم گیری کارآفرینی، ایجاد محیط داخلی مطلوب جهت شکوفایی کارآفرینی، تقویت احساس تعهد عاطفی در کارکنان، حمایت از مهارت های فناورانه و آینده نگری در تدوین سیاست های آموزش عالی با نگاه کارآفرینی می تواند در ساخت دهی زیست بوم کارآفرینی دانشگاهی نقش به سزایی داشته باشد.
طراحی مدل بومی برندسازی در صنایع لبنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
238 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف: برندسازی فرایند ایجاد آگاهی قوی از یک محصول یا خدمات در بازار، از طریق لوگو، طرح، نماد یا شعار و استفاده از آن ها برای تبلیغات است. برندسازی به ارتباط مؤثر بین شرکت و مشتریان آن کمک می کند و بر ذهن مشتری تأثیر مثبت و اساسی می گذارد. فقدان الگوی مشخص در رابطه با برندینگ، یکی از دلایل کمبود توجه مدیران شرکت های لبنیاتی به فعالیت های برندسازی است. در دو دهه اخیر با تغییر الگوی مصرف، تعداد شرکت های فعال در صنعت لبنیات، به شکل چشمگیری افزایش یافته و باعث شده است که بین این شرکت ها رقابت شدیدی ایجاد شود. در چنین وضعیتی، داشتن یک استراتژی برندسازی، می تواند به عنوان عامل مهمی در افزایش قدرت رقابت پذیری شرکت های لبنی عمل کند. با افزایش رقابت در بازار لبنی کشور، امروزه، نیاز به برندسازی برای حفظ جایگاه رقابتی در این صنعت، بیش از هر زمان دیگری احساس می شود و به همین دلیل، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل بومی برندسازی در صنایع لبنی ایران اجرا شده است.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات توسعه ای بنیادی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها، روش پژوهش کیفی محسوب می شود و از لحاظ زمانی به شکل مقطعی اجرا شده است. در این پژوهش مدل پارادایمی، به کمک مدل کرسول و پلانوکلارک در روش تحقیق نظریه برخاسته از داده ها و بر اساس داده های جمع آوری شده از مصاحبه های عمیق در صنایع لبنی ایران ارائه شده است. جامعه آماری در بخش کیفی، ۱۲ نفر از مدیران شرکت های لبنی، اعم از خبرگان و متخصصان صنعت لبنیات بود. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش میدانی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای تحلیل داده های کیفی و ارائه مدل پارادایمی، از رویکرد تئوری داده بنیاد و نرم افزار مکس کیودا نسخه ۱۰ استفاده شد.یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی، شش دسته از عوامل در قالب شرایط علی، عوامل زمینه ای، استراتژی ها، پدیده محوری، عوامل مداخله گر و پیامدها شناسایی شد. در رابطه با شرایط زمینه ای، محیط کلان و فضای رقابتی، به عنوان مقوله اصلی شناسایی شد. در دسته شرایط علی پنج مقوله اصلی قرار گرفت که عبارت اند از: آمیخته بازاریابی، پارادایم های ذهنی مدیران، مسئولیت اجتماعی، بهینه کاوی و فرهنگ سازمانی. در رابطه با مدیریت استراتژیک برند به عنوان پدیده محوری پژوهش، شاخص های شخصیت برند، فرهنگ برند، ممیزی برند، مشارکت برند، عملکرد برند و ساخت برند شناسایی شد. مدیریت ارتباط با مشتری، ارزش ویژه برند و انتخاب بازار هدف، به عنوان مقوله اصلی راهبردها و اقدامات انتخاب شد. مزیت رقابتی پایدار و مشارکت کارکنان به عنوان مهم ترین عوامل مداخله گر بودند و در نهایت، عملکرد بازاریابی (وفاداری به برند، رضایت مشتری، افزایش سهم بازار و افزایش تعداد مشتریان) و عملکرد مالی (سودآوری و افزایش فروش) به عنوان مقوله های اصلی پیامدها شناسایی شدند.نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، مشخص می شود که اگر برندسازی در شرکت های لبنی با استفاده از الگویی جامع انجام شود، می توان به بهبود عملکرد بازاری و مالی دست یافت.