ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
۱۳۲۱.

تبیین مبانی نظریه حصر روشیِ فلسفه در «برهان إن به تلازم عام» و نقد آرای مخالف(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی فلسفه برهان إنی ملازمات عام برهان لم علت و معلول فلسفی تشأن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۹۶
از دیرباز، روش شناسی فلسفه در اندیشه محققان فلسفه زوایای مختلفی داشته است که می توان یکی از لایه های عمیقِ آن را نظریهٔ علامه طباطبایی با عنوان حصر روشیِ فلسفه، در برهان إن به تلازم عام، دانست. نوشتار پیشِ رو با روشی توصیفی و تحلیلی، به تبیین و بسط مبانی این اندیشه و نقد آرای مخالف آن پرداخته است و هدف آن بیان اثرگذاری مستقیم مبانی فلسفی علامه بر روش شناسی ایشان است و بر این نکته تأکید دارد که با توجه به هم خوانی مبنا و روش مبتکرانه علامه در ارائه این نظریه، اشکالی بر آن وارد نیست. اهمیت بررسی و تأیید نظریه علامه به این شکل، زمانی روشن می شود که بدانیم محصّلان فلسفه در برخورد با این نظریه، از همان آغاز با آرای مخالف آن مواجه می شوند و در مبانی فلسفی این روش شناسی تأمل نمی کنند؛ حال آنکه تعمق بیشتر و دقیق تر نشان می دهد که مبانی حکمت متعالیه، روشی جز روش پیشنهادی علامه به دست نمی دهد و نپذیرفتن این روش است که منتقدان را با اشکالات مبنایی مواجه می کند.
۱۳۲۲.

بررسی انتقادی رابطه دین و سیاست در رساله الهیاتی- سیاسی اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین رسمی دین باطنی وضع مدنی دموکراسی مدارا اقتدار سیاسی آزادی تئوکراسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۳۴۲
نگارندگان این مقاله می کوشند تا در بررسی انتقادی رابطه دین و سیاست در رساله الهیاتی سیاسی نشان دهند که باروخ اسپینوزا با آنکه در پی جداسازی دو نهاد دین و سیاست از هم نیست، هم هنگام، می کوشد دین رسمی را تحت قیمومت اقتدار سیاسی درآورد. از این رو، رابطه دین و سیاست را از یک سو، با جدایی دین رسمی از باورهای باطنی و از دیگر سو، با تبیین چرایی تفوق اقتدار سیاسی بر سلسله مراتب دین رسمی برمی رسیم. اسپینوزا با قائل شدن به آزادی دینی و عبادت مذهبی ذیل آزادی اندیشه و بیان، رساله الهیاتی سیاسی را تبدیل به منظومه ای برای ترویج مدارا کرده است. دین رسمی نزد اسپینوزا باید ناظر به غایتی عملی و شکل گیری فضایلی چون مدارا باشد. مدارا آن ابزارِ کارسازی است که بالمآل در خدمت ثبات سیاسی و اعتلای اجتماعی قرار می گیرد. در دفاع از این نتیجه، اسپینوزا استدلال می آورد که نخست، اقتدار دینی بایستی تحت قیمومت قدرت سیاسی باشد. یعنی تنها یک اقتدار حاکم در دولت می تواند وجود داشته باشد و آن بایستی اقتدار سیاسی باشد نه اقتدار دینی. دوم، او معتقد است که دامنه قدرت اقتدار حاکم مسلماً تا اعمال شهروندان ادامه می یابد نه تا اعتقاد آنها. حاکم صرفاً حق انجام آن چیزی را دارد که در حیطه قدرت او باشد، هیچ قدرتی نمی تواند دیگران را به موجب باورها و عقایدش مجازات کند. سوم، در نظرگاه اسپینوزا دموکراسی طبیعی ترین نوع حکومت است که می تواند حافظ آزادی های طبیعی آدمیان از جمله آزادی اندیشه و بیان باشد. در مقابل و در بررسی دوگانه دین و سیاست، حکومت تئوکراتیک با تقویت انفعالات و کم فروغ کردن نور طبیعی عقل در میان آدمیان می تواند آنها را به بندگی کشاند.
۱۳۲۳.

عقلانیت اهداف از دیدگاه نیکلاس رشر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت عقلانیت اهداف جهانی بودن نسبی گرایی خوداتکایی عقلانیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۳۲۲
فلسفه رشر دفاع از عقلانیت اهداف در برابر عقلانیت ابزاری است. رشر عدم توجه به جامعیت مفهوم عقلانیت را موجب درک ناقصی از عقلانیت می داند. عقلانیت عملی علاوه بر جنبه ابزاری، جنبه ارزش شناختی دارد که مناسب بودن اهداف را تعیین می کند و این دو مولفه به صورتی منسجم و هماهنگ درهم آمیخته اند. رشر شکاف بین واقعیت و ارزش را مهم می داند و برآن است که با گام کوتاه بدیهیات می توان از آن گذر کرد. با غیر منطقی دانستن نسبی گرایی و اثبات عقلانیت اهداف و اصول بنیادی عقلانیت به جهانی بودن عقلانیت اصرار می ورزد. وی با معرفی سلسله مراتب هنجاری برای انتخاب یک راه حل عقلانی در یک موقعیت معین، وابسته بودن تصمیم های عقلانی به محیط پیرامونی، نیز نسبیت عقلانیت در لایه های پایینی را می پذیرید. در پژوهش حاضر بعضی از ارکان نظریه رشر: بهینه سازی، مفهوم آدمیت، تعهد وجودی به درک نفس و رابطه واقعیت و ارزش مورد نقد قرار گرفته است.
۱۳۲۴.

تاثیر آموزه های فلسفی بر دانش فیزیولوژی جالینوس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جالینوس فیزیولوژی آناتومی سنخیت سه گانه افلاطون پنوما پزشکی یونان باستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۲۹۵
هر علمی مبتنی بر پیش فرض های متافیزیکی و فلسفی است و پزشکی نیز از این امر مستثنی نیست. در پزشکی اخلاطی جالینوس فلسفه و منطق را جزو مقومات طب می داند و نظریه پزشکی خود را بر آن بنیان می نهد. از این رو جالینوس آناتومی و فیزیولوژی را نه تنها برای مطالعه اندام ها و فرآیندهای درون بدن، بلکه منبع مهمی برای پاسخ به سوالات فلسفی می دانست. از این رو مساله پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزه های فلسفی جالینوس بر دانش آناتومی و فیزیولوژی او است. بدین منظور مقاله از چهار بخش تشکیل شده است: دربخش نخست تاریخچه فیزیولوژی پیش از جالینوس بررسی شده است و بخش دوم به آموزه های فلسفی و مفاهیم مهم دانش فیزیولوژی و نگاه فلسفی جالینوس می پردازدو در بخش های بعدی تاثیر آموزه های فلسفی جالینوس بر شناخت فیزیولوژی مغز و اعصاب، قلب، تنفس، هضم، تولید مثل و جنین شناسی مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و با اتکا بر آثار منتسب به جالینوس انجام شده است. بررسی آثار مربوط به فیزیولوژی جالینوس نشان می دهد که او تحت تاثیر نظریه سنخیت سه گانه افلاطون معتقد بود که سه اندام اصلی بدن: مغز، قلب و کبد هستند، از این رو سیستم فیزیولوژی جالینوس شامل مجموعه ای از فعالیت های متمرکز بر کبد، قلب/ریه ها و مغز است، فرآیندی که برای ادامه زندگی فرد باید دائماً تجدید شوند. همچنین هدف جالینوس از تشریح و شناخت آناتومی و فیزیولوژی بدن، پی بردن به ماهیت پنوما بود.
۱۳۲۵.

فلسفه و فیلسوف نزد ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا موجود بما هو موجود فلسفه اولی حکمت سفسطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۶۳
      در این مقاله تلاش شده  است تا با بررسی آثار ابن سینا، چیستی  فلسفه وتعریف  فیلسوف نزد وی تبیین ومورد تحقیق قرار گیرد . این روش مفید چند فائده است : 1. آنکه دانسته می شود آنچه راکه برخی( مانند ماجد فخری) . از محققان تاریخ فلسفه ، بدون تحقیق در باره دید گاه ابن سینا گفته اند ناصواب  ونادرست است .2. معلوم می گردد ، مطالبی را که برخی از فیلسوفان پس از ابن سینا ( مانند ملا صدرا) .  بنام خود وبدون استناد دادن آنها به وی آنهارا  در کتب خود ذکر کرده اند ؛ متعلق به ابن سینا بوده است . 3. این نتیجه را در بر دارد که فلسفه اسلامی را باید ازسرچشمه اصلی آن آموخت  ومرجعیت ابن سینا را پذیرفت - همان روشی که عبدالکریم شهرستانی در کتاب « ا لملل والنحل » آن رابه کار برده است و در معرفی فلسفه اسلامی نظرات ودیدگاه ابن سینارا  بر نظر ودیدگاه دیگر فیلسوفان مسلمان ترجیح داده واز او به عنوان « علّامه القوم » یاد کرده است - نویسنده دراین بررسی متوجه نکات ژرف وعمیقی در نظر ابن سینا شده است از جمله : ضرورت ، دوام وکلیت که وی آنهارا از اختصاصات فکر واندیشه فلسفه پژوهی می داند ، از مباحث مهمی است که در قرون بعدی درآثار فیلسوفانی مانند کانت می توان اهمیت آنها را مشاهده کرد . به عقیده نگارنده علی رغم سیطره فلسفه صدرائی بر فکر واندیشه فیلسوفان معاصر ما ، همچنان نظر عبدالکریم شهرستانی ،  صائب وقابل دفاع است ولازم است « مرجعیت » فلسفی ابن سینا رادر پژوهشهای فلسفه اسلامی تداوم بخشیم وزوایای پنهان فلسفه وی را بگشائیم ومانند خود ابن سینا تا حد امکان از آمیزش مسائل فلسفی با مسائل کلامی وعرفانی بپرهیزیم . روش  پژوهش در این مقاله ، در مرحله نخست روش کتابخانه ای(ویا جمع آوری اطلاعات) وسپس با روش توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته است.
۱۳۲۶.

تفسیر غزالی از علم النفس ارسطویی و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم النفس ارسطو غزالی تعریف نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۲۵۲
این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش است که غزالی تا چه حد در ارائه تعریفی از نفس پیرو ارسطو بوده است و آیا تفسیر وی از علم النفس ارسطویی، تفسیری کلامی و الهیاتی است یا تفسیر محض فلسفی است و یا هر دو رویکرد را دربردارد. ارسطو ضمن ارائه دو گونه تعریف طبیعی و مابعدالطبیعی از نفس، در تعریف طبیعی نفس را مرتبط با بدن می داند و در تعریف مابعدالطبیعی، آن را مستقل از بدن و شناختش را در ارتباط با شناخت موجود زنده می داند؛ اما غزالی با رویکردی دینی و از منظر شریعت، شناخت حقیقت نفس را موضوعی مرتبط با حقیقت مرگ و خودشناسی در نظر می گیرد و بر لزوم شناخت نفس انسانی برای نیل به معرفت الهی تأکید می ورزد. وی نفس را آینه ای می داند که نظاره در آن، دیدار حق را به دست می دهد. غزالی در تعریف فلسفی خود از نفس مانند ارسطو بر کمال اول بودن نفس تصریح می کند و معتقد است نفس فقط با عقل ادراک می شود.
۱۳۲۷.

بازنمایی اهم اصول شناختی در شناخت شناسی حکیم سهروردی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حصولی و حضوری شیخ اشراق علامه طباطبایی معقولات نفس اشراقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۲۱۵
در مقایسه روشی بین کار این دو حکیم ممکن است گفته شود که از اهم مباحث معرفت شناختی اشراقی، تأکید بیشتر بر بحث از علم حضوری و روش اشراقی اوست. وی علم حضوری را علمی خطاناپذیر و حقیقی می شمارد، اما علم حصولی را تصور ذهنی محض می داند که بهره ای از حقایق اشیا ندارد؛ بلکه آن چه دارد فقط، صورت و مثالی از شئ در ذهن به همراه واقع نمائی از خارج است، البته در بحث صدق و کذب، موافق «تئوری مطابقت» و در بحث ارزش معرفت، «مبناگرا» است. بر خلاف شیخ اشراق، علامه با روش عقلی محض معتقد است که أولاً؛ منشأ همه علوم و ادراکات حتی بدیهیات، حس و صور حسی است و انتزاع بدیهیات از تصورات حسی بلا مانع است؛ هم چنین وی تشکیل معقولات بدیهی را به فعالیت دیگر ذهن که انتزاع و اعتبار معقولات ثانیه فلسفی است، نسبت می دهد، ثانیاً؛ علم حصولی یک اعتبار عقلی به دست آمده از یک معلوم حضوری است که عقل به ناچار به آن تن داده است و آن معلوم حضوری یک موجود مثالی و عقلی است که با وجود خارجی خود نزد مدرِک حاضر می آید و این پایه ی است برای ورود علامه به بحث علم حضوری. علامه نیز همانند سهروردی معتقد به «تئوری مطابقت» و «مبناگروی» است. روش بحث این نوشتار به روش عقلی و به شکل تحلیلی- توصیفی و در قالب تحقیق کتابخانه ای ارائه شده است
۱۳۲۸.

Natural Community and the Limits of Laws in Aristotle

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۳۰
In his interpretation of Aristotle, Heidegger points out that Aristotle's natural community is part and parcel of his more general attempt to account for the presencing (ousia) of things in nature (physis). That is, in order for things in nature to be they need to fulfill their definitions. Consequently, for humans, community is the place where humans as life-possessing-logos (zoōn logon ekhon) and at the same time life-in-the-polis (zoōn politikon) can reveal their genuine definition (horismos). This will render possible the first formulation of the community as a natural community. Yet, just like the status of abnormalities and accidents in nature, prioritizing the fulfillment of justice as laws of the society over the singular expression of individuals would eventually complicate the status of justice with regard to the abnormal and unprecedented cases. Derrida’s critique of the laws shed a good light on the limitation of all laws with a universal claim which will be applied here to the Aristotelian formulation of them. Finally, this essay highlights the moments that Aristotle’s admission of the impossibility of universal laws provides the possibility of alternative comportment towards otherness and alternative ethics. In effect, it is Aristotle's mistake or "missing the mark" (hamartia) that opens the door for a new mode of following the laws, I call nomadic following.
۱۳۲۹.

تببین فلسفی – روان شناختی حقیقت نفس و رابطه آن با بدن از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس بدن ارتباط نفس و بدن علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۲۸۴
.پژوهش حاضر با هدف تبیین فلسفی - روانشناختی - ارتباط نفس با بدن بر اساس اندیشه اسلامی با تاکید بر دیدگاه علامه طباطبایی انجام شد. یافته ها به روش تحلیل محتوای کیفی (توصیفی – تحلیلی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بررسی ها نشان داده است که علامه طباطبایی در مباحث قرآنی نیز مبانی فلسفی را تکیه گاه اصلی بحث قرار داده است و در برخی از موارد از روش تفسیر قرآن به قرآن فاصله گرفته است. علامه طباطبایی به تبعیت از حکمت متعالیه، اعتقاد دارد تعلق و ارتباط نفس و بدن از دیدگاه علامه طباطبایی ذاتی و حقیقی بوده به گونه ای که هرگز قابل تفکیک و جدایی از هم نیستند. نفس و بدن با تمام ساختار عصبی و هورمونی دو جوهر با ماهیت متفاوت است. نفس غیر مادی و بدن جسمانی و دارای فعل و انفعالات مادی می باشد. واقعیت آدمی همان نفس او است و بدن نقش ابزاری برای نفس دارد. فعل و انفعالات در قلمرو موجود انسانی فعالیت های نفسانی است و فعالیت های جسم به عنوان ابزار و علت های زمینه ساز با فعالیت های نفس همراه می شوند نه اینکه امر مستقلی به نام فعالیت بدن وجود داشته باشد. در تحلیل روانشناختی رابطه نفس و بدن نیز، موارد متعدد تأثیرات نفس بر بدن و بدن بر نفس ذکر شد. فهم درست در این مقوله به علت یابی در پدیده های رفتاری و کنترل آنها کمک می کند. تفسیر و تحلیل درست از رابطه نفس و بدن و بررسی نظریه های متفاوت می تواند مبنای پایه گذاری اصول علمی در این زمینه باشد.
۱۳۳۰.

ضرورت یا امتناع عقلی وجود وسائط در آفرینش الهی با تکیه بر آراء ملاصدرا و ابن تیمیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صدور علم وسایط ملاصدرا ابن تیمیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۲۳۹
از مهمترین مسایل فلسفی مسئله باور به ضرورت وجود وسائط در آفرینش است تا جایی که باور به این مسئله دست آویز جریان های تکفیری برای تکفیر سایر مسلمانان شده است. تاکنون درباره ی این مسئله تحقیقات فراوانی صورت گرفته است اما در این تحقیقات بیشتر مباحث مطرح شده جنبه ی نقلی داشته است و کمتر به بعد عقلی آن توجه نشان داده شده است. در این مقاله برای اولین بار ضرورت عقلی وسایط در آفرینش نزد ابن تیمیه و ملاصدرا در ارتباط با مبانی فلسفه ی صدرا همانند کیفیت علم خداوند به جهان، مسئله ی صدور مورد بررسی قرار می گیرد و در پایان به اشکالات مطرح شده به ضرورت وسایط در آفرینش بر اساس مبانی حکمت متعالیه پاسخ داده می شود. و نشان داده می شود که حکمت متعالیه با توجه به مبانی خاص خود به ویژه طرح وجود رابط، وجود منبسط، بسیط الحقیقه و بحث تجلی می تواند به نحو ضرورت ذاتیه پاسخ گوی اشکالات مطرح شده باشد.  
۱۳۳۱.

وحدت به مثابۀ ایده آل فلسفۀ هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحدت این همانی این نه آنی مطلق نظرورزانه دوپاره گی یا ثنویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۲۸۲
این مقاله بر آن است تا وحدت مورد نظر هگل، «وحدتِ این همانی و این نه آنی» (The Unity of Identity and Difference) یا «وحدتِ ویژگی های ظاهراً متضاد در یک کلِ منسجمِ واحد» را در راستای مسأله اصلی فلسفه هگل یعنی غلبه بر دوپاره گی ها یا ثنویت ها، بعنوان راه حل و راه کار فلسفه وی، بررسی و تشریح کند. هدف و غایت فلسفه هگل، وحدت (Einheit/Unity)، ایده آل است. به نظر هگل کل فلسفه، چیزی جز مطالعه تعریف وحدت و تحقق آن در جامعه نیست؛ از این رو همواره ردپای جستجوی وحدت در کل نظام فلسفی او و در دوره های مختلف زندگی فکری اش آشکار است؛ از وحدت زیبای هنری در یونان تا وحدت مورد نظرش که وحدتی عقلی، نظرورزانه، فلسفی، مطلق و با واسطه است؛ وحدتی که بجای حذف دیگری یا جذب آن، با قبول و به رسمیت شناختن دیگری در یک کلیت منسجم واحد به حفظ و رفع تکثرات و تفاوت ها تلاش می کند. وحدتی که در آن، تفاوت ها و دوگانگی ها از بین نمی روند؛ بلکه بعنوان مؤلفه های ضروری و اجتناب ناپذیر حفظ می شوند؛ وحدتی که نه حاصل شهودِ بی واسطه بلکه محصول و نتیجه گذر از مراحل وگذرگاه های مختلف و یک امر بین الاذهانی است. برای هگل، نه اتمیسم و فردگرایی های افراطی در جهان مدرن -که گسیختگی به بار می آورد- مطلوب است نه وحدت گرایی های صرفِ عارفانه و انتزاعی که همه تفاوت ها را در دیگ ذوب، محو و نابود می کند، وحدت و کلیتی مطلوب هگل است که در آن همه تمایزات و تفاوت ها حفظ می شوند.
۱۳۳۲.

نظریۀ تشابه سوآرز و قرابت آن با اشتراک معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشابه اشتراک معنوی موجود تشابهِ تناسب تشابهِ حمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۸۴
 در این مقاله برآنیم تا به بررسی نظریه تشابه نزد سوآرز بپردازیم. سوآرز، از یک سو، به وحدت مفهوم «موجود» باور دارد و آن را حافظ وحدت موضوع دانش مابعدالطبیعه می داند، چون که بر اساس اصلی ارسطویی هر دانشی باید درباره موضوعی واحد باشد و بدان سبب که سوآرز خداوند، عقول و مخلوقات را ذیل مفهوم «موجود به ماهو موجودِ واقعی» از موضوعات مابعدالطبیعه برمی شمرد، به وحدت مفهوم «موجود» نیاز دارد. از سوی دیگر، نظریه تشابه در فلسفه مدرسی و به ویژه توماسی موجب آن می شود که فاصله وجودشناختی میان خدای خیر محض و جهانی که ثمره گناه نخستین و ذاتاً شرّ است، حفظ شود، زیرا مفهوم موجود را در باب خداوند و مخلوقات نه مفهومی یکسان، بلکه صرفاً متشابه می داند. ازاین رو سوآرز قرائت سنّتی کاژتانی را کنار می نهد تا بتواند هم وحدت مفهوم موجود را حفظ کند و هم تشابه را رد نکند. او تشابه حمل ذاتی را برمی گزیند که در آن نخست، تشابهِ یک مفهوم با مفهومی دیگر و نه تشابه دو مفهوم با مفهومی سوم مطرح است و دوم این که مفهومِ موجود به طور ذاتی در هر دو سوی تشابه وجود دارد. در این مقاله خواهان آنیم تا اثبات کنیم که این رویکرد موجب آن می شود که تشابه حملِ ذاتی سوآرز همان اشتراک تشکیکی ابن سینا و اشتراک معنوی اسکوتوسی شود و سوآرز ضمن استفاده از خصایص اشتراک معنوی، مانند وحدت مفهوم «موجود» در مابعدالطبیعه خود، صرفاً به طور صوری و در عنوان قائل به تشابه است و کاملاً از آن دور می شود.
۱۳۳۳.

تحلیل انتقادی نظریه تداخل وجودی خداوند و مخلوقات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تداخل وجودی وحدت شخصی فعل واجب رابطه حق و خلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۲۶۹
یکی از نظریات نو در حل مشکل تبیین رابطه حق و خلق، نظریه تداخل وجودی استاد غلامرضا فیاضی است. پیچیدگى بحث از اینجا آغاز مى شود که با فرض عدم تناهی خداوند، جایی برای حضور مخلوقات در طول یا عرض وجود واجب تعالى باقی نمی ماند. حل این مشکل کار آسانى نیست. نظریه استاد فیاضى ادعا دارد تا زمانی که تداخل وجودى امکان و بلکه وقوع دارد، نمی توان از عدم تناهی وجود واجب سندی برای وحدت شخصی وجود تأمین کرد. در این مقاله با ذکر پیش فرض های فلسفی ایشان و بیان نظریه تداخل وجودی خداوند و مخلوقات، ملاحظات و نقدهایی در حوزه تصویر رابطه واجب و ممکن و چگونگی فعل واجب تعالی در ممکنات، ارائه می شود. با بررسی ادعاى مطرح شده در نظریه، آشکار مى شود که تداخل وجود هم در تصویر دو موجود متشخص در موطن وجودی واحد و نیز در تصویر تداخل به عنوان صفت فعل الهی دارای ابهام است. از سوی دیگر در ادعاى بستر سازى برای ابطال وحدت شخصی وجود ناکام مانده است.
۱۳۳۴.

مساله فیض در آثار فارابی؛ از آثار ارسطومآبانه تا مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متافیزیک مساله فیض عقل ارسطو فارابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۶۳
بررسی مساله فیض در متافیزیک فارابی، با دشواری هایی همراه است؛ آیا مساله فیض از آموزه های اصلی متافیزیک فارابی است یا باید آن را جنبه ای فرعی تلقی کرد؟ در این بحث با دو مشکل اساسی مواجه هستیم: در انتساب دو رساله به فارابی (فصوص الحکم و عیون المسایل) که دیدگاه های وی درباره مساله فیض را می توان پی گرفت، تردید شده است. همچنین، آموزه های متافیزیکی فارابی درخصوص مساله فیض، از رساله ای تا رساله دیگر متفاوت هستند. برخی رساله های فارابی آموزه های خود او در این بحث را نشان می دهند در حالی که برخی دیگر دیدگاه های ارسطو را مطرح می کنند. مشکل دیگر این است که فارابی مساله فیض را تنها در رساله های متافیزیکی خود مطرح نمی کند؛ بلکه، در نفس شناسی فلسفی اش نیز او به این مساله می پردازد. برای یافتن برون رفتی از این مشکلات، با بررسی آثاری از فارابی که او در آنها به مساله فیض توجه نموده، سعی خواهیم نمود تا به دیدگاه های خود فارابی بیشتر نزدیک شویم.
۱۳۳۵.

آموزه ذهن قطعه بندی شده برای حل مشکلات سازگاری و بستار و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آموزه ذهن قطعه بندی شده ناسازگاری بستار نظریه جهان های ممکن آموزه وحدت ذهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۷۷
فرضیه وحدت ذهن زیربنای اساسی اغلب منطق های معرفتی، نظریه های تصمیم و بیشتر نظریه های عقلانیت به شمار می آید. بر اساس این فرضیه در هر زمان معیّن t دو اصل سازگاری و بستار بر مجمموعه باورهای هر فرد حاکم است. از سوی دیگر هم در سطح زندگی روزمره و هم در سطح برخی منطق های خاص، دو اصل سازگاری و بستار به کرّات نقض می شوند. آموزه ذهن قطعه بندی شده در پی تبیین این مساله است که چگونه در عین مجاز دانستن نقض سازگاری و بستار در مواردی، ذهن قادر است در موارد دیگر با حفظ این دو اصل استدلال، قضاوت و نتیجه گیری کند. در این مقاله پس از برشمردن انگیزه های افراد برای پذیرش فرضیه وحدت ذهن، ابتدا آموزه ذهن قطعه بندی شده معرفی و تدقیق می شود و سپس توضیح داده می شود که این آموزه چگونه می تواند مشکلات ناسازگاری و بستار را برای یکی از مهم ترین نظریه های مربوط به محتوای باور یعنی نظریه جهان های ممکن حل کند. در پایان آموزه قطعه بندی ذهن در دو سطح نقد می شود. در سطح اول نشان داده می شود که آموزه قطعه بندی ذهن ایده تازه ای نیست و برخی مقولات شناخته شده در معرفت شناسی باور می توانند کارکردهای آن را محقق کنند. در سطح دوم به برخی نتایج نامعقول این آموزه درباره رابطه میان معرفت شناسی و فلسفه کنش اشاره می شود.
۱۳۳۶.

طبی سازی و تکنولوژی: مواجهه پساپدیدراشناختی با سلامت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبی سازی تکنولوژی پیتر کونراد پساپدیدارشناسی سلامت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۲۷۸
پرسش از رابطه تکنولوژی و طبی سازی به ویژه در موج چهارم طبی سازی که به سلامت گرایی معروف است بسیار کلیدی است. در این موج که در مقایسه با سایر امواج طبی سازی غالب و پیشرونده است پژوهش های زیست پزشکی نقش بسیار حیاتی ایفا می کنند، تکنولوژی با آن درآمیخته است و «بیماری» که در مرکز سه موج قبلی قرار داشت در اینجا غایب است. همه اینها سبب می شود که نظریه های طبی سازی کلاسیک همچون نظریه پیتر کونراد قادر به فهم و تبیین نقش بنیادین تکنولوژی ها در سلامت گرایی نباشند. این از آن روست که تحلیل کونراد از طبی سازیبیماری محور، مبتنی بر دوگانه انگاری بین انسان و تکنولوژی، بی توجه به نقش مصنوعات تکنیکی وچگونگی عمل کردنشان در فرآیندهای طبی سازی است وصرفاً متمرکز بر فرآیندهای کلان اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است که طبی سازی را ممکن کرده اند. مدعای این مقاله این است که پیوند فلسفه تکنولوژی و فلسفه پزشکی می تواند رهیافت هایی برای فهم و تحلیل موج چهارم طبی سازی ارائه کند. در این مقاله، بر اساس رویکرد پساپدیدارشناسی در فلسفه تکنولوژی و بر اساس تحلیل مطالعه موردی اپلیکیشن های خودردیابی و تاکید بر مفاهیمی مانند قصدیت تکنولوژیک ورابطه هرمنوتیکی به بررسی موج چهارم طبی سازی (سلامت گرایی) پرداخته می شود و استدلال می شود دیدگاه جامعه شناختی کونراد برای تبیین نقش تکنولوژی ها در فرآیندهای طبی سازی و فهم موج جدید طبی سازی نابسنده است. در این مقاله کوشیده ایم نشان دهیم که پساپدیدارشناسی می تواند درک جدیدی از طبی سازی ارائه کند و وجوهی از این پدیده را در مرکز بحث در مورد طبی سازی قرار دهد که تاکنون کمتر مورد توجه بوده است؛ زیرا پساپدیدراشناسی می تواند طبی سازی را در سطح تجربه فردی و از زاویه رابطه انسان و واقعیت و نقش وساطت گرایانه تکنولوژی ها در این رابطه مورد بررسی قرار دهد.
۱۳۳۷.

نقد روش شناسی و معرفت شناسی اندیشه نوح هراری(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی روش شناسی هراری انسان خردمند استقرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۱
تفکر هراری، مانند هر اندیشه دیگری، برخاسته از برخی اصول روشی و معرفت شناختی است. با توجه به تأثیر مستقیم رویکرد روشی و معرفتیِ هر اندیشمندی در چگونگی حصول نتایج، ضروری می نماید با روش تحلیلی-انتقادی، به بررسی آنها پرداخته شود. در این راستا نشان داده شده است هراری به «تجربه گرایی افراطی» تعلق خاطر دارد و از «استقرای ناقص» برای رسیدن به ادعاهای کلیِ خود استفاده می کند؛ در حالی که انحصار راه رسیدن به واقعیت در روش تجربی، ادعایی خودشکن بوده، استقرای ناقص از حیث منطقی برای رسیدن به نتایج کلی، کارایی لازم را ندارد. همچنین هراری از حیث روشی، در موارد متعدد با «طرح ادعاهای بدون دلیل» در تلاش است داستان منسجمی از سرگذشت انسان ارائه نماید. با وجود این، کنار هم قراردادن آنها در برخی موارد منجر به «ناسازگارهای درونی» شده و نشان از یک «سطحی نگری» و عدم وسواس علمی در آثار اوست. بررسی روش شناختی و معرفت شناختی آثار هراری ما را به آن می رساند که او نتوانسته است اصول معرفتیِ درستی اتخاذ نماید و به همین دلیل اشکالات و کاستی های قابل توجهی در اندیشه او رسوخ کرده است.
۱۳۳۸.

ارسطو، کانت و وحدت مسأله متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متافیزیک خاص متافیزیک عام ارسطو کانت امر نامشروط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۵۸
این مقاله می کوشد توأمان به دو پرسش مهم نسبت به متافیزیک پاسخ گوید: الف) آیا متافیزیک دانشی ناظر به اصول کلی موجودات است یا از موجودی خاص به نحو انضمامی نیز پرسش می کند؟ ب) آیا متافیزیک در معنای کانتی آن نوعی گسست از متافیزیک ارسطویی است ؟ برای پاسخ به این دو پرسش نخست با استناد به متون ارسطو نشان داده می شود که مسئله متافیزیک اولاً با جستار از اصول کلی موجودات آغاز می شود ولی، در ادامه این جستار، به پرسش از موجودی خاص یعنی امر نامشروط (اندیشه خوداندیش) گره می خورد. بنابراین، دانشِ ناظر به اصول کلی موجودات همان دانش به موجودات برین است. پس از تبیین سرشت متافیزیک ارسطویی، با بررسی متون کانت روشن خواهد شد که، برخلاف باور مشهور، نزد کانت نیز همواره تبیین موجودات به پرسش از امر نامشروط گره می خورد. بنابراین، متافیزیک نزد ارسطو و کانت همواره در پیوند با امر نامشروط است.
۱۳۳۹.

نقش اعیان ثابته بر اختیار انسان از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اعیان ثابته جبر و اختیار ملاصدرا ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۲۵۳
اعیان ثابته در مباحث هستی شناسی عرفانی، کلید فهم بسیاری از مباحث قضا و قدر، جبر و اختیار، علم پیشین خدا و امثال آن است. صدرالمتألهین در حلّ برخی مسائل فلسفی خود اعیان ثابته را به کار گرفته است. پذیرش نظریه اعیان ثابته به عنوان الگوهای از پیش تعیین شده تغییرناپذیر موجودات در عالم علم الهی، ناسازگاری عمیقی با نظریه مختار بودن و فاعل حقیقی دانستن انسان در نظام صدرایی را متبادر به ذهن می سازد. در نوشتار حاضر، پس از بررسی و تحلیل ویژگی های اعیان ثابته به ویژه روابط حاکم میان این حقایق کلی و جزئی با افراد عینی و خارجی آن ها، این نتیجه به دست می آید که در نگرش عرفانی ملاصدرا، اگرچه تمامی اعمال و افعال هر فرد در هر شرایطی تحت هدایت و ربوبیت اسمی و تابع مقتضیات عین ثابت اوست اما با توجه به حاکمیت فرمول «اندیشه تا عمل» بر افعال انسانی هرگز نافی مختارانه عمل کردن و فاعل حقیقی بودن انسان نیست بلکه ویژگی های نهادینه شده در عین ثابته افراد عبارت خواهد بود از بروز آثار و احکام حرکت های موّاج گوناگون و مختلفی که هر فرد با انتخاب خودش بالإجبار، تحت ربوبیت و هدایت تکوینی و ذاتی اسمی از اسماء الله قرار می گیرد و مقتضیات لوازم آن اسم را برحسب استعداد و قابلیتی که در سیر استکمالی و حرکت صعودی، در خود، فراهم نموده است به منصه ظهور می رساند.
۱۳۴۰.

ایده هایدگری دانشگاه: مبانی فلسفی مخالفت هایدگر با آزادی آکادمیک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هایدگر ایده دانشگاه تعلیم و تربیت خطابه ریاست پایان دانشگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۲۷۵
این مقاله تلاش کرده است تا از طریق ایده هایدگری دانشگاه، نزاعی را بر سر دانشگاه صورت بندی کند و به بحث بگذارد که می توان آن را نزاع اشپینگلری/ وبری خواند. اشپینگلری که به تعلیم یک ملت و تربیت یک رهبر معنوی، فرا می خواند و وبری که دانشگاهیان را از پاسخ های پیامبرانه بر حذر می دارد و دعوت به اندیشیدن علمی، در یک سنت بی اندازه سخت گیر آکادمیک می کند. مقاله تحلیل ایده دانشگاه نزد هایدگر را در بستر تأملات هایدگر بر روی دانشگاه، قبل و بعد از خطابه ریاست، یعنی «حق تنفیذ حکم دانشگاه»، قرار داده است و برای اینکه در پایان نتیجه ای فراسوی نزاع اشپینگلری/ وبری بگیرد، به دریدا ارجاع داده و تلاش کرده است ایده سومی را صورت بندی کند که ضمن اینکه «مسئولیت»، نقش کانونی در آن ایفاء کند، ولی این «مسئولیت»، ناظر بر انگاره ها و اهداف ایدئولوژیکی خاصی نباشد که منجر به سیطره دیکتاتوری بر دانشگاه و سیاسی شدن علوم می شود. مقاله تصریح کرده است که گرچه در مخالفت هایدگر با «آزادی آکادمیک پر قیل و قال دانشگاه های آلمانی» تردیدی وجود ندارد، اما مبانی فلسفی این مخالفت، پیچیده، چند سویه و مبهم است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان