مطالب مرتبط با کلیدواژه

روش شناسی فلسفه


۱.

بررسی انتقادی کتاب فلسفه علوم اجتماعی: روش ها، آرمان ها و سیاست های پژوهش اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۱۷۴
فلسفه علوم اجتماعی، به عنوان دانشی درجه دوم، عبارت است از تاملات فلسفی درباره ماهیت و دامنه علوم اجتماعی و ماهیت تبیین و عینیت. همچنین، بحث «روش شناسی» علوم اجتماعی و ماهیت ارتباط این علوم با طبیعی از جمله مسائل پایدار در فلسفه علوم اجتماعی است. پژوهش حاضر به بررسی و نقد مهمترین ایده هایی می پردازد که در کتاب «فلسفه علوم اجتماعی: روش ها، آرمان ها و سیاست های پژوهش اجتماعی» نوشته مایکل رووت،مطرح شده است. رووت در این کتاب رویکردی کمالگرایانه به علوم اجتماعی دارد و آموزه بیطرفی در عرصه های مختلف پژوهش اجتماعی که نتیجه سلطه رویکرد لیبرال بر علوم اجتماعی است،را تبیین و سپس رد میی کند. تاکید بر ضرورت کمالگرایانه بودن پژوهش اجتماعی و توجه به عرصه های مختلف علوم اجتماعی از نقاط قوت کتاب است. از سوی دیگر، عدم ارائه تبیینی از معنای فلسفه علوم اجتماعی، بی توجهی به تحولات صورت گرفته درزمینه ایجاد رویکرد کمالگرایانه در لیبرالیسم معاصر و تاکید بر مناسب بودن ایده بیطرفی برای دولت، از جمله نقائص اصلی کتاب است. همچنین ضرروت دارد مساله عینیت و نسبیت بویژه برای کتابی که از رویکرد کمال گرا به علوم اجتماعی دفاع می کند، مورد توجه قرار گیرد.
۲.

تبیین مبانی نظریه حصر روشیِ فلسفه در «برهان إن به تلازم عام» و نقد آرای مخالف(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی فلسفه برهان إنی ملازمات عام برهان لم علت و معلول فلسفی تشأن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۰
از دیرباز، روش شناسی فلسفه در اندیشه محققان فلسفه زوایای مختلفی داشته است که می توان یکی از لایه های عمیقِ آن را نظریهٔ علامه طباطبایی با عنوان حصر روشیِ فلسفه، در برهان إن به تلازم عام، دانست. نوشتار پیشِ رو با روشی توصیفی و تحلیلی، به تبیین و بسط مبانی این اندیشه و نقد آرای مخالف آن پرداخته است و هدف آن بیان اثرگذاری مستقیم مبانی فلسفی علامه بر روش شناسی ایشان است و بر این نکته تأکید دارد که با توجه به هم خوانی مبنا و روش مبتکرانه علامه در ارائه این نظریه، اشکالی بر آن وارد نیست. اهمیت بررسی و تأیید نظریه علامه به این شکل، زمانی روشن می شود که بدانیم محصّلان فلسفه در برخورد با این نظریه، از همان آغاز با آرای مخالف آن مواجه می شوند و در مبانی فلسفی این روش شناسی تأمل نمی کنند؛ حال آنکه تعمق بیشتر و دقیق تر نشان می دهد که مبانی حکمت متعالیه، روشی جز روش پیشنهادی علامه به دست نمی دهد و نپذیرفتن این روش است که منتقدان را با اشکالات مبنایی مواجه می کند.