نرگس سجادیه

نرگس سجادیه

مدرک تحصیلی: عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۳ مورد.
۱.

بررسی و تبیین مبانی، اهداف و اصول رویکرد معنوی به تربیت دینی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۱۵
هدف مقاله حاضر، بررسی و تبیین مبانی، اهداف و اصول رویکرد معنوی به تربیت دینی از منظر علامه طباطبایی و بهره گیری از آن برای دوره دوم کودکی است. با عنایت به این که از منظر تربیت اسلامی، دوره کودکی مرحله تمهید و تدارک آمادگی او برای دینداری است، لذا نتایج این پژوهش برای بسترسازی تربیت دینی در این دوره مؤثر است. روش پژوهش در مرحله اول توصیفی- تحلیلی است و در مرحله دوم از روش استنتاجی پیش رونده بر اساس الگوی بازسازی شده فرانکنا که به وسیله باقری بازسازی شده، استفاده شده است. در این روش از مبانی به سوی اهداف و پس از استنتاج آن ها، اصول موردنظر به همین روش به دست می آیند. یافته های مقاله در بخش مبانی، اهداف و اصول ارائه شده و مهم ترین اصول به دست آمده شامل: سوق دادن درک کودک به شناخت نفس و توجه به کرامت آن، شکوفایی قابلیت های فطری، اعتلاء بخشی به حیات طبیعی کودک، ارضای متعادل، مدیریت و کنترل امیال و همچنین معنابخشی به حیات کودک ذیل ارتباطات چهارگانه، می باشند.
۲.

مبانی، اهداف و مضامین محوری برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره دبستان با نگاهی به نظریه انتقادی هورکهایمر و برنامه «فلسفه برای کودکان» به منظور پرورش تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی نظریه انتقادی برنامه درسی مطالعات اجتماعی برنامه فلسفه برای کودکان مبنا هدف مضمون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۲۰۴
در این پژوهش نظریه انتقادی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان بررسی می شود تا برنامه ای شامل مبانی، اهداف و مضامین برای پرورش تفکر انتقادی در درس مطالعات اجتماعی دوره دبستان ارائه شود. پرسش اصلی این نوشتار ناظر بر قابلیت های اساسی دو رویکرد مذکور برای پرورش تفکر انتقادی در درس مطالعات اجتماعی است. در این راستا با استفاده از روش پژوهش ترکیبی، مبانی و اهداف برنامه درسی ارائه شده است و سپس با استفاده از روش استنتاجی مضامین اساسی ارائه می شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مبانی برنامه درسی ذیل چهار محور هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی و با در نظر گرفتن مبانی رویکردهای مذکور، مبتنی بر سخت هسته ی فلسفه برای کودکان استنتاج شود. اهداف برنامه با استناد به اهداف هر دو رویکرد استخراج شده است و از این قرار است: پرورش شهروند کنشگر، پرورش روحیه مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی، توانایی برقراری روابط اجتماعی صحیح، رشد توانایی نقد آگاهانه و منطقی کنش های اجتماعی، رشد توانایی قضاوت درباره اهداف و عملکرد نهادها و مؤسسات اجتماعی و پرورش جامعیت فکری در شناخت مسائل اجتماعی. مضامین محوری در این برنامه با استناد به اهداف بالا، ذیل 7 محور شناخت مفاهیم پایه اجتماعی، آگاهی از ضرورت شفاف کردن مفاهیم مهم اجتماعی، آشنایی با نهادهای مؤثر اجتماعی، شناخت عناصر مؤثر اجتماعی، شناخت عوامل طبیعی و غیرطبیعی اثرگذار بر سرنوشت جامعه، آشنایی با معیار و کاربرد آن، تمایز گذاری میان اهداف فردی و اجتماعی، ارائه شده است.
۳.

طراحی خطوط اصلی بسته آموزشی «اخلاق مبتنی بر شهود اخلاقی با ملاحظات گسست اخلاقی» و اعتباریابی آن برای دانش آموزان متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش اخلاق فطرت اخلاق فطری شهود فطری اخلاقی گسست اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۳۲۴
هدف: تدوین خطوط اصلی بسته آموزشی بر مبنای شهود فطری اخلاقی و فرآیندهای گسست اخلاقی برای دانش آموزان متوسطه ی دوم هدف این پژوهش است. چنانچه روشن است بسته ی آموزشی علاوه بر مولفه های مذکور، شامل مولفه های گسست اخلاقی بندورا به عنوان عوامل تضعیف کننده ی شهود فطری اخلاقی نیز هست. روش: این پژوهش، با روش کیفی از نوع مطالعه اسنادی انجام شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از ترکیب مدل «کلایزی» با روش تحلیل مضمون(Thematic analysis) استفاده شده است. دو کدگذار، نهایتا هفت مولفه را با شاخص توافق کدگذار بالاتر از ۷۰ درصد(۸۱.۴٪)، معرفی کردند. از میان مولفه های پیشنهادی پژوهشگر، اعتبار چهار مولفه پس از سنجش CVR مورد تایید متخصصان قرار گرفت. یافته ها: بر این اساس در نهایت پس از ارائه ی تعریف شهود فطری اخلاقی، مولفه های «درک بی واسطه»، «همگانی بودن شهود»، «عوامل منفی موثر» و «امکان تضعیف بروز شهود در طول عمر» به عنوان مولفه های معتبر معرفی و در بسته ی آموزشی به همراه مکانیسم های هشت گانه ی گسست اخلاقی برای تضعیف شهود فطری درج شده است. نتیجه گیری: تمرکز بر شهود فطری اخلاقی، در میان دوگانه ای از دیدگاه های فطری نگر و دیدگاه های مقابل قرار دارد. این پژوهش در راستای کاربست دیدگاه فطری نگر به آموزش و تربیت اخلاقی، به معرفی بسته ی آموزشی کاربردی همراستا با دیدگاه های متمرکز بر فطرت به عنوان الگوی همگانی در آموزش اخلاقی معرفی شده است.
۴.

تبیین الگوی رویکرد معنوی به تربیت دینی در دوره دوم کودکی (مبتنی بر معرفت شناسی از منظر علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنویت تربیت دینی تربیت دینی معنوی مبانی معرفت شناختی دوره دوم کودکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۳۱۴
هدف این مقاله، ارایه تبیینی از رویکرد معنوی به تربیت دینی برای دوره دوم کودکی است. این تحقیق به دنبال پاسخ به این سؤال است که برای تربیت دینی در دوره دوم کودکی (سنین 6 تا 11 سال)، رویکرد مناسبی که براساس مبانی اسلام، بتواند عوامل اساسی دینداری را در این دوره تمهیدی، نهادینه کند، به چه اهداف و اصولی تکیه دارد؟ رویکرد پیشنهادی پژوهش حاضر، رویکرد معنوی به تربیت دینی است که مبتنی بر آرای علامه طباطبایی در مبانی معرفت شناختی است. روش پژوهش، توصیفی−استنتاجی است. الگوی پیشنهادی برای بسترسازی تربیت دینی در کودکی دوره دوم در این پژوهش، به رویکرد معنوی به تربیت دینی یا تربیت دینی معنوی برمی گردد. یافته های مقاله، استنتاج اهداف و اصول از برخی مبانی معرفت شناختی علامه طباطبایی است که در آرای علامه نقش کلیدی دارد. اصول استنتاجی از مبانی معرفت شناختی، بر مفاهیمی چون: الف) توجه و اهتمام به تربیت قوای حسی و خیالی کودک، ب) نمادپردازی مفاهیم دینی در قالب های جذاب و متنوع هنری، ج) توجه دادن کودک به معرفت های انفسی و حضوری، د) توجه به خودکنترلی کودک برای بسترسازی فرقان استوار است.
۵.

احیای تعلیم و تربیت برای رهایی بخشی انسان با نظر به دیدگاه های هورکهایمر و آدورنو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت انتقادی خرد ابزاری خرد انتقادی رهایی بخشی روش تحلیلی-استنتاجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۱۵
در دنیای امروز تعلیم و تربیت در تحقق اهداف و نیز تعارض میان اهداف علمی و اخلاقی با چالش هایی روبرو است. رویکرد انتقادی با تمرکز بر وجود انسان و کنش گری وی، می تواند نظام تربیت را در بازگشت به اهداف جامع خویش یاری رساند. نوشتار حاضر با تحلیل ابعاد رویکرد انتقادی، به ردیابی دلالت های آن در تربیت می پردازد. در گام نخست به منظور بررسی چرخش های اساسی در رویکرد انتقادی از روش تحلیل زبانی استفاده شده است و در گام دوم به منظور استنتاج دلالت های تربیتی منتج از این چرخش ها روش استنتاجی به کار گرفته شده است. رویکردانتقادی نسبت به رویکردهای فلسفی پیش از خود، قائل به چرخش- هایی است از این قرار: چرخش از تقدیرگرایی به کنش گری انسانی، چرخش از خرد ابزاری به خرد انتقادی، چرخش از یکسان سازی به تفاوت ها و چرخش از نظریه پردازی به پیوند نظر و عمل. این چرخش ها در عرصه تربیت، موجد تحولاتی خواهند شد. از جمله می توان به این تحولات اشاره کرد: بررسی اهداف نظام تربیت و نسبت آنها با وضعیت موجود، حساسیت نسبت به ایدئولوژی های ناظر بر سلطه، توجه به ابعاد اخلاقی دانش های فناورانه، تلاش برای ایجاد بسترهای کنش گری واقع گرایانه دانش- آموزان، توجه به لایه مندی هویت و تنوع هویت های فرهنگی/قومی. این چرخش ها را می توان در سه سطح فلسفی، سیاستگذاری و روابط کلاسی-مدرسه ای دسته بندی کرد. نظام تربیت در وضعیت فعلی در تحقق چرخش ها با چالش هایی مواجه است که تنوع بخشی به مدارس و مراجع راهبری، تقویت نهادهای علمی خارج از نهاد تربیت و تقویت اصلاحات خرد مدرسه ای – کلاسی می تواند راههای برون رفت از آنها تلقی شود.
۶.

گذر از دوگانه توصیف - تفسیر در روش پدیدارشناسی با نظر به پدیدارشناسی در نزد مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۳۹۸
بنابر تلقی رایج از روش پدیدارشناسی، میان خوانش هوسرلی و خوانش هایدگری از این روش، تمایز بنیادین وجود دارد. چنین تلقی منجر به آن شده است که پژوهش های انجام شده با این روش، خود را بر سر دوراهی توصیفی بودن بر اساس نسخه هوسرلی، یا تفسیری بودن بر اساس نسخه هایدگری بیابند. در این نوشتار، نویسندگان با استفاده از روش پژوهش فلسفی، نخست نشان می دهند چنین تمایزی ناشی از بررسی محدود آثار هوسرل بوده و او در دو دهه پایانی عمر خود، پدیدارشناسی تکوینی را با جنبه تفسیری بیشتر معرفی کرده است. همچنین تلاش می شود تا با کمک پدیدارشناسی مرلوپونتی، رویکردی جدید ارائه شود که اگرچه اشتراکاتی با هر دو خوانش دارد، اما فراتر از آنها قرار می گیرد. این رویکرد شامل سه ملاحظه اساسی: ضرورت در نظر گرفتن جهان؛ التفات کارکردی در مقابل التفات مصرح؛ و نیز توجه به ترکیب منفعلانه در پایان پدیدارشناسی است. بر این اساس، تلاش شده تا در پایان مقاله، راهبردهایی برای روش پدیدارشناسی پیشنهاد شود.
۷.

تعلیم و تربیت به مثابه «بیلدونگ» در پدیدارشناسی هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعلیم و تربیت بیلدونگ پدیدارشناسی هگل فرایند تکوین دانش تعامل خردورزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۰ تعداد دانلود : ۸۷۲
هدف اصلی این پژوهش، تبیین ماهیت، هدف و مؤلفه های مفهومی تعلیم و تربیت بر اساس فرایند تکوین دانش در پدیدارشناسی هگل می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تفسیر مفهومی و مفهوم پردازی بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که «بیلدونگ» در تعریف تعلیم و تربیت به عنوان فرایندی توصیف می شود که به دنبال ارتقای تجربه مفهومی فرد از طریق درک نابسندگی های موجود در زندگی است که با نگاهی به گذشته، رو به سوی آینده ای خردمندانه دارد. با این توصیف، هدف بیلدونگ «خردورزی فراگیر آشتی جویانه» در تعلیم و تربیت است. از جمله مؤلفه های مفهومی تعلیم و تربیت می توان به «آزادی بنیاد»، «تاریخ مند»، «بازسازانه»، «تعاملی»، «تأییدطلبانه» و «خطاشکیب» اشاره نمود. تعلیم و تربیت به مثابه بیلدونگ می تواند الهام بخش جریان نوینی در عرصه مطالعات تربیتی در ایران باشد که ارتقادهنده تجربه خرد بشری در تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم است.
۸.

بازتبیین دیدگاه شفلر در باب استعدادهای آدمی در پرتوی نقدهای صورت گرفته: احتیاط، انعطاف و پویایی در انتساب استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعداد شفلر نقد تعلیق انتساب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۲۶۲
هدف اصلی این نوشتار، تحلیل مفهومی و بازخوانی ماهیت استعدادهای آدمی در پرتوی نقدهای وارد به آن در نظام آموزشی است. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل تطبیقی و مفهومی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد اقتضائات «نوع» انسانی به ویژه اقتضائات محتوایی کمتر موردتوجه شفلر قرارگرفته و افراز استعدادها به استعدادهای محوری و حاشیه ای از سوی شفلر صورت نگرفته است. چنین به نظر می رسد، این دیدگاه در برخورد با استعدادهای متفاوت و گاه متعارض، دچار آَشفتگی خواهد شد. همچنین عدم توجه به روی دیگر سکه استعداد، یعنی ناتوانی، باعث شده تا نگاه شفلری به استعداد، از واقع گرایی دور ماند و اختیار آدمی را نیز به حاشیه راند. بر این اساس، در نظام آموزشی بر احتیاط، انعطاف و پویایی در انتساب استعداد و بر ضرورت وجود موقعیت های تعلیق تأکید می شود
۹.

مرزشناسی و مرزداری در رویکرد تأسیسی به علم دینی با تأکید بر حوزه علوم تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۴۷ تعداد دانلود : ۴۹۰
باقری (1391) با طرح رویکرد تأسیسی، یکی از رویکردهای معطوف به علم دینی، تلاش کرده تا با مصداق یابی در علوم تربیتی، گزاره هایی فلسفی در این حوزه از علوم انسانی فراهم آورد؛ به این امید که این گزاره ها بتوانند در مقام سخت هسته ای فلسفی، هدایتگر برنامه های پژوهشی–علمی باشند و علمی دینی را در این حوزه پایه گذاری کنند. یکی از چالش های پیش روی این رویکرد، وجود ابهام در برخی مفاهیم مطرح در آن است. این ابهام، گاه فهم هایی از آن را مطرح کرده که با ادعاهای اساسی آن در تعارض قرار گرفته است. این مقاله بر آن است تا با خوانشی دوباره از این رویکرد و با تمرکز بر مرزهای مفهومی مندرج در آن، تفسیرهای روا و ناروا از آن را متمایز و برخی فهم ها از آن را نقادی کند. رویکرد روشی این مقاله، نوعی تحلیل مفهومی و تحلیل زبانی در هندسه این دیدگاه خواهد بود. هفت مرز مفهومی اساسی در این مقاله مد نظر قرار گرفته اند که برخی از آنها بدین قرارند: مرز میان علم به معنای خاص تجربی و دانش به معنای عام، مرز میان مفروض بودن و مصون بودن پیش فرض ها، مرز میان نسبیت معرفتی و نسبیت معرفت شناختی و مرز میان داوری تجربی و باور دینی
۱۰.

سازه گرایی در آموزش تاریخ: ترمیم آسیب ها بر اساس هرمنوتیک پل ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازهگرایی آموزش تاریخ نسبیت‌گرایی هرمنوتیک پل ریکور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۳۸۹
هدف اصلی این پژوهش، صورت بندی مواضع آسیب پذیر رویکرد سازه گرایانه در آموزش تاریخ و ارائه مفهوم بدیلی برای مشارکت دانش آموز در این رویکرد براساس هرمنوتیک پل ریکور می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش مفهوم پردازی و استنتاج فلسفی بهره گرفته شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که سازه گرایی در آموزش تاریخ در مواضعی مانند گسستن از عینیت واقعه تاریخی و نسبیت در ترجیح تفاسیر از سوی دانش آموز آسیب پذیر است. در مقابل، نگرش استعاره ای به متون تاریخی و الگوی اعتباریابی حدس ها در هرمنوتیک ریکور، راه حل هایی هستند که این نوشتار به ترتیب برای رفع آسیب های فوق پیشنهاد داده است. همچنین، تصاحب دنیای متن تاریخی از سوی شاگردان، مفهوم بدیلی است که برای مشارکت فعال آنها در نظر گرفته شده است.
۱۱.

تحلیل تطبیقی محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی چاپ قدیم و جدید پایه چهارم ابتدایی بر اساس اصول معرفت شناختی تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا تعلیمات اجتماعی معرفت شناختی تربیت واقع گرایی سازه گرایانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۳۲۴
هدف این پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی قدیم و جدید در پرداختن به اصول «معرفت شناختی تربیت» منتج از «واقع گرایی سازه گرایانه» است. بدین منظور ابتدا در قالب چارچوب نظری مختار پژوهش، ویژگی های اصول متناظر با حوزه اجتماعی (اصل ارتباط با امر موردمطالعه، تکیه بر شواهد، جامع نگری در علم، تکیه بر حقایق، فرضیه پروری، ارتباط با نیازها و مسائل) بیان شده است. سپس با بهره گیری از روش تحلیل محتوای قیاسی-مضمونی-کمی و تحلیل محتوای تطبیقی به پاسخگویی سؤالات پژوهش پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از فربگی اصل تکیه بر حقایق و در مرتبه دوم از نظر فراوانی اصل ارتباط با امر مورد مطالعه در هر دو کتاب یاد شده می باشد. همچنین نتایج نشان دهنده کم توجهی در پرداختن به اصول جامع نگری در علم و فرضیه پروری در کتاب تعلیمات اجتماعی چاپ قدیم و جدید می باشد.  
۱۲.

نگاهی تطبیقی به اندیشه افلاطون و ارسطو درباره عادت: چالشی بر سر مفهوم و کاربرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت عادت افلاطون ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۱
آدمی با امید بستن به تربیت، می تواند به فراتر رفتن از محدودیت های موجود، رهایی از بندها و فتح قله های سعادت، بیندیشد. در این میان، بحث از چندوچون و روش تربیت، در میان اندیشمندان از رونق ویژه ای برخوردار بوده است. یکی از روش های مطرح در تربیت که مخالفان و موافقان پابرجایی داشته است، روش تربیتی "عادت" است. در آثار افلاطون و ارسطو به عنوان متقدمین عرصه ی تربیت، از این روش به وضوح سخن رفته است. هدف پژوهش حاضر این است که برخی از ابعاد ناسفته از این روش را روشن نماید و ناگفته هایی از آن را در زمینه مفهوم عادت، عرصه های به کارگیری عادت، ملاحظات سنی و نقش مربی و متربی تبیین کند. روش مورداستفاده در این پژوهش، رویکرد تحلیلی در دو صورت تحلیل زبان فنی-رسمی و تحلیل تطبیقی است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که افلاطون و ارسطو، عادت را به عنوان یک شیوه ی تربیتی پذیرفته اند اما در مفهوم آن ها از عادت تفاوت هایی نهفته است. افلاطون، عادت را از افق جنبه های اخلاقی و معنوی موردمطالعه قرار می دهد و جنبه های مثبت و منفی آن را در نظر می گیرد. ارسطو، توجیه نسبتاً وسیع تری برای عادت از لحاظ فلسفی نموده است و به جنبه های عملی آن توجه کرده است. بنابراین، ارسطو برای عادت، جایگاه ویژه با نقش مثبت قائل است درحالی که افلاطون، به نقش ایجابی و سلبی آن توجه کرده است و به نتایج عملی عادت اهمیت می دهد.
۱۳.

تبیین اهداف و ملاحظات «تربیت» اخلاقی کودک با نظر به مفهوم عاملیت انسان در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت اراده اهداف گرایش تربیت اخلاقی دوران کودکی رویکرد اسلامی عمل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
تعداد بازدید : ۲۶۶۵ تعداد دانلود : ۲۸۳۴
هدف این پژوهش، تبیین اهداف و ملاحظات کلی تمهیدی «تربیت اخلاقی کودک» بر اساس ماهیت دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل است. بدین منظور از دو روش تحلیل مفهومی (مفهوم پردازی) که تلاشی جهت فهم مفاهیم است و روش استنتاجی جهت تبیین اهداف و ملاحظات کلی تمهیدی تربیت اخلاقی بهره گرفته شده است. عمل اخلاقی از منظر رویکرد اسلامی عمل، رفتاری هنجاری است که همیشه بر مبادی معرفتی، گرایشی و ارادی خاص خود مبتنی است. ازاین رو، می توان تمهیدات اخلاقی در دوران کودکی را نیز در همین قالب سه گانه پی جویی کرد. همچنین در این دیدگاه، انگاره کلی دوران کودکی از نظر اخلاقی، «گزینش گری مسئولانه» است که شامل سه مؤلفه گزینه پردازی، گزینش گری و پذیرش مسئولیت پیامدهای گزینش است. تمهید اخلاقی در دوران کودکی اهدافی ازاین دست را شامل می شود: «آشنایی با امور نیک و بد»، «دست ورزی با امیال» و «گرایش به خوبی ها و تنفر از زشتی ها». علاوه بر این، با نظر به اهداف تمهیدی تربیت اخلاقی کودک و گزاره های واقع نگر دوران کودکی، ملاحظاتی برای تمهید اخلاقی قابل طرح است که برخی از آن ها بدین قرارند: «ارائه امور اخلاقی متناسب با توان قوه ی شناختی کودک»، «ارتباط کودک با محیط غنی اجتماعی−اخلاقی» و «به رسمیت شناختن حدود آزادی سلبی و ایجابی کودک».
۱۴.

مراحل تربیت قرآنى از منظر علامه طباطبائى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هدایت رحمت شفا موعظه تفسیر المیزان علامه طباطبائى تربیت قرآنى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
تعداد بازدید : ۱۳۸۱
دیدگاه علامه طباطبائى درباره معرفى جایگاه تربیتى قرآن و چگونگى تأثیرگذارى آن در سیر تکاملى انسان، قابل تأمل است و براى تقویت هرگونه تربیت با محوریت قرآن لازم به نظر مى رسد. درحالى که پژوهشى با تمرکز بر نگاه تفسیرى این قرآن شناس معاصر و با نگاه مرحله اى به تربیت قرآنى نپرداخته است. این چارچوب مى تواند چشم انداز فعالیت هاى تربیتى قرآن محور را تا حدى روشن تر کند. در این پژوهش، برخى از اندیشه هاى تفسیرى علامه طباطبائى، با هدف صورتبندىِ مراحلِ تربیت قرآنى مدنظر قرار گرفته و در این زمینه، از روش «تحلیل زبان فنىِ رسمى با تأکید بر سیاق» استفاده شده است. یافته اصلى این پژوهش بسط چهار مرحله بیدارگرى (موعظه)، درمانگرى (شفا)، هدایتگرى (هدى)، و رحمت گرى (رحمت) براى تربیت قرآنى، قابل برداشت از دیدگاه علامه طباطبائى با محوریت آیه 57 سوره «یونس» است. علاوه بر این، تأکید بر شأن هدایتى قرآن و حالت ایجابى آن، نقش زمینه اى و حالت سلبى مراحل اول و دوم، و هدف گونه دیدنِ مرحله رحمت گرى، جایگاه هر مرحله را ترسیم مى کند. تحلیل این مراحل نشان مى دهد که پالایش درونى مقدم بر پالایش اعمال بیرونى است. زندگى سعادتمندانه انسانى در پرتو این مراحل، در ارتباط با قرآن محقق مى شود.
۱۵.

فهم، پرسش و کلاس درس از منظر گادامر: تبیینی پرسش محور از فرآیند تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گادامر فهم پرسشگری تربیت پرسش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۵۵
هدف اصلی این پژوهش واکاوی کارکردهای پرسش در فرآیند فهم و ویژگی های معلم و شاگرد در مقام پرسشگر می باشد. برای دستیابی به این هدف از دو روش بسط مفهومی و استنتاجی بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که پرسش نقشی کلیدی در وقوع فهم داشته و در هر یک از مراحل پنج گانه آن وظایفی برعهده دارد. فعال کردن پیش داوری ها، به چالش کشیدن متن در مواجهه تفصیلی با آن، مواجهه ثانویه خواننده با خویش براساس پرسش های متن و مواجهه خواننده با متن براساس پرسش های ناشی از تجربه زمان حال، از وظایف مهم پرسش در خلال فهم است. پرسش های کلیشه شکن، معنا آفرین، افق آفرین و متعاقب گونه هایی از پرسش هستند که در مراحل مختلف فهم قابل استفاده اند. همچنین هریک از معلم و شاگرد پرسشگرانی هستند که باید از ویژگی هایی چون گشودگی، جرأت ورزی، حقیقت جویی و حق پذیری برخوردار باشند.
۱۶.

تبیین ماهیت دوران کودکی در هندسه نظریه اسلامی عمل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت ماهیت عاطفه اراده دوران کودکی تحلیل مفهومی رویکرد اسلامی عمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۳ تعداد دانلود : ۷۹۲
هدف اصلی این پژوهش، تبیین ماهیت دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل مفهومی، از نوع مفهوم پردازی بهره گرفته شد. بنابراین، مبانی انسان شناختی نظریه اسلامی عمل با نظر به مختصات دوران کودکی تحلیل و بازتعریف شدند. در رابطه با ماهیت دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل، در یک نگاه کلی می توان گفت که دوران کودکی، دوران گذار به عاملیت است. در این زمینه می توان به ویژگی های دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل اشاره کرد. این ویژگی ها که در قالب مبانی انسان شناختی قابل طرح می باشند، از تحلیل مبانی انسان شناختی به دست آمده اند. «حضور ناب تر میل فطری در کودک»، «درهم تنیدگی امیال و اراده کودک» و «وجود توان اندیشه ورزی در کودک» برخی از گزاره های واقع نگر انسان شناختی معطوف به دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل محسوب می شوند.
۱۷.

واکاوی کارکردهای رشته فلسفه تعلیم و تربیت از منظر دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران: تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل مضمون دانشگاه تهران فلسفه تعلیم و تربیت کارکردها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران درباره ی کارکردهای این رشته است. برای دستیابی به این هدف، از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و فن تحلیل مضمون استفاده شد. مشارکت کنندگان از میان 11 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و 6 نفر از دانشجویان دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران بودند. یافته های بدست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که کارکردهای اساسی این رشته، شامل دو نوع کارکرد اجتماعی (با فراوانی 80 گویه) و کارکرد فردی (با فراوانی 18 گویه)، می شود. از اساسی ترین کارکردهای اجتماعی می توان به «سیاستگذاری های کلان نظام رسمی تعلیم و تربیت»، «ارائه معیار سنجش، نقادی و تحلیل در فضای تربیتی»، «الهام بخشی برای حل مسائل تربیتی» و «استنتاج دلالت های تربیتی» اشاره کرد. «اندیشه ورزی و انسجام بخشی فکری»، و «تغییر نگرش افراد و وسعت بخشی به نگاه آنها»، از جمله مهم ترین کارکردهای فردی رشته فلسفه تعلیم و تربیت از نظر دانشجویان است.در صدر قرار گرفتن توجه به سیاستگذاری های کلان برای نظام رسمی تربیت، نشان از نوعی سیاست زدگی در وضعیت موجود رشته دارد. همچنین کلیشه های محدود شغلی این رشته، نیاز به بازنگری در ماموریت ها و برنامه درسی این رشته را باز می نمایاند.مقایسه این کارکردها با اهداف مصوب این رشته نشان می دهد که دانشجویان اهداف متنوع تری برای این رشته لحاظ می کنند و برخلاف اهداف مصوب، این رشته را در جایگاه تصمیم سازی های کلان می بینند.
۱۸.

ساختار معرفتی فلسفه های تعلیم و تربیت اسلامی: مبناگروی یا انسجام گروی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام انسجام گروی مبناگروی ساختار فلسفه تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۶۱
پرسشی که این مقاله حول آن تکوین یافته، آن است که چه نسبتی میان حوزه معرفتی فلسفه تعلیم و تربیت در اسلام با دو رویکرد معرفت شناسی برقرار است؟ دو نوع رویکرد موجود در ساختار معرفتی، هر یک با چالش هایی مواجه اند. مهم ترین چالش رویکرد انسجام گروی، چالش توجیه بیرونی است و چالش هایی چون دشواری حفظ روابط مبناگروانه از نظر تا عمل تربیتی، چند رگه بودن نظریه های تربیتی و جایگاه گزاره های مبتنی بر نص (آیات و روایات)، دشواریهای پیش روی رویکرد مبناگروانه اند. نگارندگان، ساختاری جدید را برای به کارگیری در این فلسفه ها پیشنهاد می دهند که از آن می توان به \""مبناگروی تعدیل یافته\"" یاد کرد. در این رویکرد، ساختار کلان فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بر اساس ساختار مبناگرا و به صورت قیاسی تکوین می یابد، اما در مواضعی با شرایط خاص و به صورت موقت، انسجام گروی به طور خُرد به کار می رود. این شرایط خاص عبارت اند از: 1) قرار گرفتن در بخش سرشاخه های مرتبط با گزاره های علمی، 2) جایگاه هایی که امکان توجیه برون دینی وجود ندارد و 3) سرشاخه های معطوف به مسائل روز. در این حالت، با بهره گیری از ساختار انسجام گرا و به روشی کارکردی، گزاره ها توجیه می شوند. با این فرض، فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، ساختاری مبناگروانه خواهد یافت که در برخی مواضع محدود، حلقه هایی انسجام گرایانه در آن تکوین خواهد یافت. این حلقه های انسجام گرایانه به صورت انسجام گرایانه و نه استنتاجی، به کل ساختار مبناگروانه اتصال خواهند یافت و ساختار را بسط می دهند. سه نوع از این حلقه های انسجامی در سطح مبانی مامور تقویت توجیه، بسط مبانی و آزمون انسجام ساختارند و یک حلقه دیگر، مامور بسط دلالتهاست.
۱۹.

اهداف واسطی ""تربیت"" در دوران کودکی بر اساس رویکرد اسلامی عمل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهداف تربیت کودکی نظریه اسلامی عمل تمهید

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
تعداد بازدید : ۲۶۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۰۳
پژوهش حاضر بر آن است تا با مفروض انگاشتن نظریه اسلامی عمل و چارچوب انسان شناختی آن، تصویری از دوران کودکی و اهداف فعالیت های تمهیدی در آن فراهم آورد. روش مورد استفاده، روش بسط مفهومی است. در این راستا، ابتدا در تحلیلی استعلایی، شرط های ضروری اهداف واسطی تربیت،استنباط شده و تلاش شده تا از میان آن ها، آن دسته از شرط هایی که در دوران کودکی امکان تحقق دارند، در مقام اهداف تمهید در دوران کودکی تبیین شوند. برخی از این اهداف از این قرارند: سلامت، پاکی و قوت جسم، آشنایی اولیه با آموزه های دینی شامل پیام های انسانی، مفاهیم، مناسک و مظاهر دین، افزایش قابلیت انتخاب و دست ورزی با امیال درونی و افزایش گرایش معطوف به مصادیق خیر.
۲۰.

مبانی فلسفی زیرساز فرهنگ برنامه درسی تربیت برای کار و بقا و ارزیابی سازواری فلسفی آن: چالش ها و افق ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازواری فلسفی فرهنگ برنامه درسی تربیت حرفه ای پراگماتیسم ساختارگرایی نظریه انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۲۲۹
با اهمیت یافتن مسائل اقتصادی در حیات ملت ها، تربیت حرفه ای نیز به عنوان یکی از مسائل تعلیم و تربیت تلقی گردید. از سوی دیگر، دیدگاه های برنامه درسی چنانچه بر مجموعه ای مغشوش از نظرات فلسفی روییده باشند، دیر یا زود، دچار اضمحلال خواهند شد و این عدم انسجام به صورت رخنه ای در دیدگاه، به تدریج وسعت خواهد یافت و از عدم انسجام نظری به نوعی ناکارآمدی و اغتشاش عملی نیز منجر خواهد شد. این مقاله نخست با روش تحلیل مضمون، به استخراج مضامین اصلی فرهنگ برنامه درسی حرفه ای می پردازد و سپس با تحلیل فرا رونده ی این مضامین، ردپای سه مکتب پراگماتیسم، ساختارگرایی و نظریه انتقادی به عنوان پشتوانه های فلسفی این فرهنگ آشکار می سازد. در نهایت سازواری و انسجام فلسفی مکاتب پشتیبان فرهنگ برنامه درسی با روش پژوهش ترکیبی مورد بررسی قرار گرفت. در این فرهنگ، ترکیب پراگماتیسم و ساختارگرایی خواستار ثبات است درحالی که ترکیب پراگماتیسم و نظریه انتقادی، تحول و تغییر را می طلبد. همچنین دو ویراست از پراگماتیسم در این ترکیب به ظهور می رسد که یکی برای فرد و دیگری برای جمع، اصالت قائل است. در نهایت با ترکیب سازوار این نظریه ها، سه ویراست معتبر فلسفی افقی جدید پیش روی این فرهنگ فرا می نهد. ویراست حرفه گرایی تحول خواه، حرفه گرایی محافظه کار و حرفه گرایی فرد گرا، گونه هایی از این فرهنگ اند که هر یک در درون مبانی فلسفی خویش، دارای سا زواری اند و می توانند بدیل های فرهنگ ناسازوار کنونی به شمار روند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان