مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
برنامه درسی مطالعات اجتماعی
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۶
5 - 30
حوزه های تخصصی:
اکثر مطالعاتی که در حوزه علوم اجتماعی در سطح جهانی صورت گرفته مبتنی بر مبانی فلسفی غربی و نوع نگرش آنان به انسان و پدیده های انسانی بوده است. بهره گیری از این دستاوردها، بعضاً مغایرت های اساسی ارزشی را در نظام برنامه درسی کشور ایجاد نموده است. لذا، این مقاله بر آن است با نظر به مبانی فلسفی سازگار با آموزه های دینی اسلام و با نظر به رویکرد اساسی سنت گرایی تحولی و واقع گرایی سازه گرایانه به طرح اهداف مرتبط با برنامه درسی مطالعات اجتماعی بپردازد. سپس متناظر با اهداف مذکور، به تبیین اصول مربوط به محتوی، آموزش، اخلاق تدریس، یادگیری و ارزشیابی در برنامه درسی علوم اجتماعی اقدام کند.
ردیابی مؤلفه های برابری آموزشی در برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال 1390 سند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت به تصویب رسید. یکی از مؤلفه های این سند تأکید بر برابری آموزشی بود. هدف اصلی پژوهش حاضر، ردیابی مؤلفه های کانونی برابری آموزشی در برنامه درسی قصد شده، تدریس شده و کسب شده در درس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 95-1394 براساس مدل مک کوان بود. بر این اساس، سه مؤلفه کانونی برابری آموزشی (تکثر فرهنگی، جنسیت و وضعیت اقتصادی- اجتماعی) در کتاب هاى مطالعات اجتماعی به عنوان "برنامه درسی قصد شده " مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین تعداد دوازده نفر از معلمان دوره ابتدایی پایه های سوم تا ششم (هر پایه سه معلم) برای بررسی "برنامه درسی اجرا شده " و نیز دوازده نفر از والدین دانش آموزان دوره ابتدایی پایه های سوم تا ششم (هر پایه سه والد) در شهر شیراز برای بررسی "برنامه درسی کسب شده " به روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی تا حد رعایت قاعده ی نقطه اشباع انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که در برنامه درسی قصد شده، در مؤلفه جنسیت بر نقش مادری برای دختران و نقش اقتصادی برای پسران تأکید شده است. مؤلفه تکثر فرهنگی حوزه مغفول به شمار می رفت و در مؤلفه اقتصادی- اجتماعی بر شهرنشینی و قشر متوسط تأکید شده است. همچنین، در برنامه درسی اجرا شده، در مؤلفه جنسیت بر نقش مادری برای دختران و نقش اقتصادی برای پسران تأکید شده است، در مؤلفه تکثر فرهنگی، معلمان خود را مروج تکثر فرهنگی ندانستند و در مؤلفه اقتصادی- اجتماعی بر قشر متوسط شهری تأکید داشتند. از طرفی، در برنامه درسی کسب شده، نگرش دختران و پسران همسو بر استقلال مالی و کسب شغل و پایگاه اجتماعی بالا بود. همچنین عدم تساهل و مدارا در تفاوت های فرهنگی را در نگرش و رفتارشان نشان می دادند و بیشتر بر وضعیت اقتصادی- اجتماعی بالا و آن هم زندگی در شهرهای بزرگ تأکید داشتند.
بررسی تربیت اجتماعی سیاسی در برنامه درسی رسمی دوره اول متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت مطلوب و موجود در برنامه درسی مطالعات اجتماعی با توجه به دو مؤلفه ی تربیت اجتماعی و سیاسی در دوره اول متوسطه و ارائه الگوی مطلوب است. ماهیت تحقیق توصیفی و پیمایشی و با توجه به هدف تحقیق، کاربردی است. روش پژوهش کیفی (اکتشافی– قیاسی) است. جامعه آماری پژوهش اسناد بالادستی آموزش وپرورش، راهنمای معلم، برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه است. حجم نمونه به صورت تمام شمار از جامعه آماری به شیوه هدفمند و در دسترس انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها: چک لیست، سیاهه تحلیل محتوا، فیش برداری، فرم مصاحبه با متخصصان و فرم نظرسنجی از آن ها بود. در جریان پژوهش بعد از واکاوی اسناد بالادستی به بررسی محتوای برنامه درسی مطالعات اجتماعی پرداخته شده و الگوی مطلوب طراحی شد. به منظور اعتباریابی الگو، فرم نظرسنجی طراحی شد و پس از بررسی روایی سؤالات، پایایی آن ها با استفاده از آلفای کرونباخ 98/0 درصد برآورد گردید. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون t گروهی استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که این الگو با اعتبار 99 درصد مورد تأیید متخصصان قرار دارد.
مبانی، اهداف و مضامین محوری برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره دبستان با نگاهی به نظریه انتقادی هورکهایمر و برنامه «فلسفه برای کودکان» به منظور پرورش تفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش نظریه انتقادی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان بررسی می شود تا برنامه ای شامل مبانی، اهداف و مضامین برای پرورش تفکر انتقادی در درس مطالعات اجتماعی دوره دبستان ارائه شود. پرسش اصلی این نوشتار ناظر بر قابلیت های اساسی دو رویکرد مذکور برای پرورش تفکر انتقادی در درس مطالعات اجتماعی است. در این راستا با استفاده از روش پژوهش ترکیبی، مبانی و اهداف برنامه درسی ارائه شده است و سپس با استفاده از روش استنتاجی مضامین اساسی ارائه می شود. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که مبانی برنامه درسی ذیل چهار محور هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی و با در نظر گرفتن مبانی رویکردهای مذکور، مبتنی بر سخت هسته ی فلسفه برای کودکان استنتاج شود. اهداف برنامه با استناد به اهداف هر دو رویکرد استخراج شده است و از این قرار است: پرورش شهروند کنشگر، پرورش روحیه مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی، توانایی برقراری روابط اجتماعی صحیح، رشد توانایی نقد آگاهانه و منطقی کنش های اجتماعی، رشد توانایی قضاوت درباره اهداف و عملکرد نهادها و مؤسسات اجتماعی و پرورش جامعیت فکری در شناخت مسائل اجتماعی. مضامین محوری در این برنامه با استناد به اهداف بالا، ذیل 7 محور شناخت مفاهیم پایه اجتماعی، آگاهی از ضرورت شفاف کردن مفاهیم مهم اجتماعی، آشنایی با نهادهای مؤثر اجتماعی، شناخت عناصر مؤثر اجتماعی، شناخت عوامل طبیعی و غیرطبیعی اثرگذار بر سرنوشت جامعه، آشنایی با معیار و کاربرد آن، تمایز گذاری میان اهداف فردی و اجتماعی، ارائه شده است.
بررسی چگونگی مواجه معلمان دوره ابتدایی با رویکرد تلفیقی در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نحوه مواجهه معلمان دوره ابتدایی با رویکرد تلفیقی در کتاب درسی مطالعات اجتماعی انجام شده است. این پژوهش با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی صورت گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از معلمان دوره آموزش ابتدایی شهرستان فامنین در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که به روش گلوله برفی نمونه گیری شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که سؤال های کلی آن از سوی سه متخصص برنامه ریزی درسی و تحلیل مطالعه اولیه به تأیید رسید. داده های این پژوهش به روش کدگذاری و مقوله بندی در سه سطح آگاهی، نگرش و رفتار تحلیل شدند. برای ارزیابی اعتبار یافته های پژوهش از روش چک کردن مقوله ها توسط دو نفر از شرکت کنندگان پژوهش استفاده شد. نتایج نشان دهنده آن بود که معلمان آگاهی خوبی از رویکرد تلفیقی دارند و فلسفه آن را ماهیت میان رشته ای علم مطالعات اجتماعی و ایجاد دانش منسجم برای دانش آموزان می دانند؛ همچنین آنان نگرش مثبتی به این رویکرد دارند و آن را به دلیل ارائه دانش چند بعدی، تأکید بر مفاهیم، یادگیری ماندگار، علاقه مندی دانش آموزان و کاهش تعداد عناوین دروس مؤثر می دانند؛ البته برخی از معلمان به دلیل از بین رفتن مرز علوم، دشواری در ارزشیابی، ابهام معلم در تدریس و خوگرفتن به شیوه سنتی، در برابر آن مقاومت می کنند. در اجرای رویکرد تلفیقی، معلمان برخی مؤلفه های تدریس فعال را در توصیف روش خود به کار می برند که این امر نشان دهنده آن است که با وجود آگاهی مناسب و نگرش مثبت، هنوز ابهامات زیادی در اجرای رویکرد تلفیقی برای معلمان وجود دارد.