احیای تعلیم و تربیت برای رهایی بخشی انسان با نظر به دیدگاه های هورکهایمر و آدورنو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 72
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز تعلیم و تربیت در تحقق اهداف و نیز تعارض میان اهداف علمی و اخلاقی با چالش هایی روبرو است. رویکرد انتقادی با تمرکز بر وجود انسان و کنش گری وی، می تواند نظام تربیت را در بازگشت به اهداف جامع خویش یاری رساند. نوشتار حاضر با تحلیل ابعاد رویکرد انتقادی، به ردیابی دلالت های آن در تربیت می پردازد. در گام نخست به منظور بررسی چرخش های اساسی در رویکرد انتقادی از روش تحلیل زبانی استفاده شده است و در گام دوم به منظور استنتاج دلالت های تربیتی منتج از این چرخش ها روش استنتاجی به کار گرفته شده است. رویکردانتقادی نسبت به رویکردهای فلسفی پیش از خود، قائل به چرخش- هایی است از این قرار: چرخش از تقدیرگرایی به کنش گری انسانی، چرخش از خرد ابزاری به خرد انتقادی، چرخش از یکسان سازی به تفاوت ها و چرخش از نظریه پردازی به پیوند نظر و عمل. این چرخش ها در عرصه تربیت، موجد تحولاتی خواهند شد. از جمله می توان به این تحولات اشاره کرد: بررسی اهداف نظام تربیت و نسبت آنها با وضعیت موجود، حساسیت نسبت به ایدئولوژی های ناظر بر سلطه، توجه به ابعاد اخلاقی دانش های فناورانه، تلاش برای ایجاد بسترهای کنش گری واقع گرایانه دانش- آموزان، توجه به لایه مندی هویت و تنوع هویت های فرهنگی/قومی. این چرخش ها را می توان در سه سطح فلسفی، سیاستگذاری و روابط کلاسی-مدرسه ای دسته بندی کرد. نظام تربیت در وضعیت فعلی در تحقق چرخش ها با چالش هایی مواجه است که تنوع بخشی به مدارس و مراجع راهبری، تقویت نهادهای علمی خارج از نهاد تربیت و تقویت اصلاحات خرد مدرسه ای – کلاسی می تواند راههای برون رفت از آنها تلقی شود.