آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۱

چکیده

باقری (1391) با طرح رویکرد تأسیسی، یکی از رویکردهای معطوف به علم دینی، تلاش کرده تا با مصداق یابی در علوم تربیتی، گزاره هایی فلسفی در این حوزه از علوم انسانی فراهم آورد؛ به این امید که این گزاره ها بتوانند در مقام سخت هسته ای فلسفی، هدایتگر برنامه های پژوهشی–علمی باشند و علمی دینی را در این حوزه پایه گذاری کنند. یکی از چالش های پیش روی این رویکرد، وجود ابهام در برخی مفاهیم مطرح در آن است. این ابهام، گاه فهم هایی از آن را مطرح کرده که با ادعاهای اساسی آن در تعارض قرار گرفته است. این مقاله بر آن است تا با خوانشی دوباره از این رویکرد و با تمرکز بر مرزهای مفهومی مندرج در آن، تفسیرهای روا و ناروا از آن را متمایز و برخی فهم ها از آن را نقادی کند. رویکرد روشی این مقاله، نوعی تحلیل مفهومی و تحلیل زبانی در هندسه این دیدگاه خواهد بود. هفت مرز مفهومی اساسی در این مقاله مد نظر قرار گرفته اند که برخی از آنها بدین قرارند: مرز میان علم به معنای خاص تجربی و دانش به معنای عام، مرز میان مفروض بودن و مصون بودن پیش فرض ها، مرز میان نسبیت معرفتی و نسبیت معرفت شناختی و مرز میان داوری تجربی و باور دینی

تبلیغات