مقاله حاضر، تلاش دارد ضمن بازخوانی آرا و اندیشههای مکتب نوسلفی و بیان تفاوتهای آن با مکتب فکری وهابی، سلفی سنتی و سلفی اصلاح طلب، میزان تاثیرگذاری آن بر روند فکری تشکیلات القاعده را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد.
پرسش اصلی نویسنده این است آرا و اندیشههای نوسلفیسم دارای چه ویژگیهایی است که توانسته بر پیکره سازمان القاعده انطباق و چسبندگی فکری ایجاد کند؟ اهمیت این شناخت برای تحلیلگران مسائل جریانهای اسلامی در چیست؟ آیا این جریان فکری، منافع جمهوری اسلامی ایران را در منطقه خاورمیانه با خطراتی مواجه ساخته و میسازد؟ بحث اصلی این مقاله است که مجموعه شرائط فکری - محیطی خود القاعده و نیروهای فکری آن در منطقه بهمراه عملکرد عنصرخارجی، در تاثیرپذیری القاعده از اندیشههای نوسلفی نقش بسزایی داشته است. به عبارت دیگر مجموعه عوامل درونی و برونی در شکلگیری فکری- ایدئولوژیک القاعده تاثیر قابل ملاحظهای داشته است.
جمع بندی این مقاله دلالت بر این دارد تشکیلات القاعده در جهان عرب و غیر جهان عرب، از اندیشهها و آرا مکتب نوسلفی تاثیر مستقیم پذیرفته و براساس آموزههای این مکتب اعتقادی، اقدامات عملی و جهتگیریهای رادیکال خود را استوار ساخته است. به عبارت دیگر، اگر تاثیر پذیری عمیق تشکیلات یاد شده از اعتقادات و اصول فکری نوسلفیسم نبود، القاعده هرگز نمیتوانست دست به چنین سطحی از خشونت در کشتن مردم بی گناه، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، بزند.
نویسنده نتیجه میگیرد که شکلگیری روند فکری القاعده تاثیر پذیرفته از اندیشهها و اعتقادات مکتب نوسلفی است و این اندیشه تا حد زیادی منافع جمهوری اسلامی ایران را در منطقه با چالش مواجه می سازد.