تحلیل انتقادی گفتمان صوفیانه در گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است، با به کارگیری برخی از ابزارهای رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان، شخصیت هایِ مطرح جامعة صوفیانة قرن هفتم در گلستان سعدی بازنموده شود. این امر جز با در نظر داشتن زمینه های اجتماعی تاریخی روزگارِ خلق اثر میسّر نمی شود. از این رو، به اجمال رویکردهای جامعه شناختی و تاریخی نیز به یاری این پژوهش آمد تا، با در نظر داشتن ابعاد زبان شناختی، جامعه شناختی، و تاریخی، تفسیری علمی از متن مورد نظر ارائه و چگونگی دیدگاه سعدی به این جامعه مشخص شود. هم چنین، با آشکار کردن زوایای پنهان متن و با ارجاع به جامعة آن روزگار، ایدئولوژی های جاگرفته در بطن آن و سازوکار طبیعی شدگی آن ها روشن شود.
بدین منظور، از نظریه های مایکل هلیدی برای تحلیل متن و از نظریه های نورمن فرکلاف برای تبیین ابعاد اجتماعی و چگونگی پیوند آن با متن استفاده شد. از میان ابزارهای پیشنهادی برای تحلیل متن، فرانقش اندیشگانی، با تمرکز بر فرایندها و نام گذاری ها، انتخاب شد. هم چنین، با تکیه بر آرای فرکلاف، متن مورد نظر در سه سطح توصیف، تفسیر، و تبیین بررسی و، از این ره گذر، پیوند میان متن و جامعه بازنمایی شد.
با تبیین نقش و جای گاه مشارکان این گفتمان، سرانجام، بدین نتیجه دست یافتیم که به ترتیب «شیوخ و پیران» ، «صاحب دل» ، «پارسا»، و «صالح» از درجات ارزشی بسیار والایی برخوردارند و «عابد» و «زاهد» منفی ترین و ضعیف ترین انواع شخصیت ها در گفتمان معنوی گلستان اند. «درویش»، که بیش ترین فرایند بدو اختصاص دارد، فردی است با انواع قابلیت ها و لزوماً فردی منفی یا مثبت نیست.