انتشار کتاب مذاهب التفسیر الاسلامی گلدتسیهر، فصل بدیعی را در مطالعات تفسیری گشود. تا پیش از گلدتسیهر عمده توجه قرآ نپژوهان مسلمان به تبیین اصول و قواعد تفسیر و نگارش کتب طبقات مفسران بود. اما اثر وی زمین هساز تألیف نوشته هایی مبسوط پیرامون روش ها و گرایش های تفسیری و بررسی سیر تحول و تطور تفسیر قرآن، گشت. این نوشتار برآن است با بررسی تألیفات پیرامون علم تفسیر، علل امتناع دانشمندان مسلمان از نگارش متنی مستقل درباره گرایش ها و روش های تفسیری تا پیش از گلدتسیهر را واکاوی نموده و چگونگی بازتاب اثر گلدتسیهر در مکتوبات تفسیری اسلامی و غیر اسلامی بعد از وی را نمایان سازد. تفاوت در انگیزه و دغدغه مسلمانان با مستشرقان و علاقه بیشتر به بررسی تاریخ علوم و سیر تحول پدیده ها در میان غربیان، دو عامل مهم در اختلاف رویکردهای ایشان به مطالعات تفسیری است. پیدایش تألیفات فراوان درباره گرایش ها و روش های تفسیری با یادکرد از نظرات گلدتسیهر و ارزیابی آراء وی، تفاوت سبک و سیاق کتب طبقات مفسران پیش و پس از گلدتسیهر و تمرکز بر تبیین روش تفسیری مفسر بجای معرفی خصوصیات شخص مفسر و روی آوردن به تاریخ تفسیرنویسی از مصادیق بازتاب تأثیر اثر وی بر مطالعات تفسیری پس از او است.