آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸۳

چکیده

متن

 شخصیت و ارزش هر انسانى با سخنانش سنجیده مى شود که به گفته على(ع) (مرد به زیر زبانش نهفته است1) و (تا مرد سخن نگفته باشد/عیب و هنرش نهفته باشد).2 انسان هاى کامل و بزرگ ـ امامان معصوم(ع) ـ هم از این حکم, استثنا نیستند.
براى شناخت امام حسین و اندیشه ها و اهدافش نیز نخست باید به سراغ سخنانى رفت که از آن حضرت روایت شده است و مهمترین پیش شرط این کار مهم این که کاوشگر خود باید سخن شناس باشد تا بتواند سره را از ناسره و غثّ را از ثمین تشخیص دهد یعنى همان کارى را کند که سید رضى(ره) درباره سخنان حضرت على(ع) کرد و با نوشتن نهج البلاغه نشان داد که گاهى یک تألیف درست و دقیق مى تواند از ده ها بلکه صدها تصنیف ـ آرى حتى از صدها تصنیف تازه و بکر و فاخر ـ برتر و کارآمدتر باشد,3 همان طورى که نهج البلاغه مى باشد تا آن جا که اینک با صراحت مى توان گفت که در شناخت امام على(ع) هرگز کتابى یا سند و اثرى جاى نهج البلاغه را نمى گیرد; فراتر از این هم مى شود گفت که ما در معرفت خدا و رسول خدا(ص) و در شناخت اسلام و قرآن نیز از نهج البلاغه بى نیاز نیستیم, زیرا که على(ع) به گفته پیامبر اسلام(ص) باب حکمت و درِ دانش است, به قول فردوسى:
درست این سخن گفتِ پیغمبر است
که من شهر علمم على هم در است

پس براى رسیدن به شهر دانش نبوى و حکمت قرآنى, چاره اى جز توسل به حضرت على(ع) نیست و توسل به آن حضرت جز با توصّل به اندیشه ها و سخنان حضرتش تحقق نمى یابد. اینک اندیشه هاى علوى را در سایه سار سخنان همیشه سبز مولا مى توان جستجو کرد که پیشتر و بیشتر از هر کتاب دیگرى در کتابِ نهج البلاغه گردآورى شده است.
و امروز در آغاز هزاره دوم نهج البلاغه ـ یعنى پس از گذشت هزار و اندى سال ـ مسلمانانِ اندیشه ور و حکمت خواه, تازه دارند اندک اندک به ارج و ارزش نهج البلاغه پى مى برند.
البته این بیدارى براى شناخت نهج البلاغه اگرچه بسیار دیرهنگام بود, نتایج بسیار مبارکى هم داشت و نتیجه هاى بس مبارک ترى نیز پس از این مى تواند در حوزه هاى گسترده و گوناگون اندیشه و ادب و فرهنگ داشته باشد. یکى از این نتایج که با مرور در میانِ آثارِ مکتوبِ معاصران دیده مى شود رویکرد مؤلفانِ مسلمان به سبک تألیف سید رضى است که کوشیده اند به اقتفاى نهج البلاغه, تألیفات چندى هم در گردآورى سخنان دیگر پیشوایان پاک دینى داشته باشند, مانند نهج الفصاحه و نهج الحیاة و کتاب هاى دیگر که در این جا مجال بررسى آنها نیست و این کارِ بجا و حساب شده بیش از همه درباره سخنان امام حسین(ع) دیده مى شود, کافى است تا نگاهى به عناوین کتاب هایى که در این دایره نوشته شده اند بیندازیم تا تأثیر راهگشاى نهج البلاغه را در آنها به وضوح ببینیم, مانند بلاغة الامام الحسین(ع), بلاغة الحسین(ع), منهاج البلاغه, نهج الشهادة و نهج الکرامه.
و اینک این کتاب شناسى در ضمن شناسایى و توصیف کتاب ها مى کوشد تا گزارشى از کارهاى گذشته را به دست دهد به امید این که از کارهاى موازى و تکرار مکررات در آینده احتراز گردد و خلأ یا خلأهاى احتمالى را نشان دهد. از خداوند مى خواهم که این کار مقدمه اى باشد براى تدارک و تدوین جامع و کاملى از سخنان امام حسین(ع) که با وجود تلاش هاى خالصانه و ارجدارى که تاکنون انجام شده باز جایش خالى است و هرگز کتابى که بسان نهج البلاغه باشد از سخنان پیشواى شهیدان تألیف نشده است. در این جا براى بهره ورى بهینه و بیشتر به برخى نکات اشارتى مى رود:
1. کتاب ها به ترتیب الفبایى عناوین معرفى شده است; از ادب الحسین تا وصال العارفین.
2. در این کتاب شناسى 45 کتاب مستقل ـ نه مشتمل ـ توصیف شده است.
3. همه کتاب ها در این شصت سال اخیر تألیف شده اند.
4. نخستین کتابى که از سخنان امام حسین(ع) گردآورى شده است کتاب بلاغة الحسین(ع) از سید مصطفى محسن آل اعتماد است که چاپ اول آن 56سال پیش (1369ق) نشر یافته و ما در جاى خود به آن پرداخته ایم.
5. مفصل ترین کتاب, مسند الامام الشهید از عزیزالله عطاردى است که در سه جلد و 1606 صفحه وزیرى نوشته شده و از آن جا که در این کتاب, سخنان امام حسین(ع) به صورت پراکنده و در لابه لاى تاریخ و مقتل آورده شده معلوم نیست که چند حدیث یا سخن و خبر را دربر مى گیرد.
6. مشروح ترین کتاب, بلاغة الحسین بن على(ع) از سید حسین ابوسعیده موسوى در سه جلد و 1056 صفحه وزیرى است که 269 سخن را در بر مى گیرد که مؤلف به نقل آنها بسنده نکرده, بلکه به شرح و توضیح سخنان نیز پرداخته است.
7. جامع ترین کتاب, موسوعة کلمات الامام الحسین(ع) است, از گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم, در دو جلد و یک مجلد و 1088 صفحه وزیرى است که 1241 سخن را در خود گرد آورده است.
8. به غیر از کتاب مسند الامام الشهید همه کتاب ها به صورت غیر مسند و به اصطلاح مرسل و مقطوع یا مرفوع و با حذف اسناد و سلسله روات ـ البته اگر سندى داشته باشند ـ روایت شده اند.
9. در هیچ یک از این 45 کتاب, چگونگى احادیث و اخبار نشان داده نشده است و در نتیجه انواع حدیث و روایت و خبر, مثل صحیح, حسن, موثّق, مرسل, مرفوع, منقطع, ضعیف, مخدوش, مجعول و موضوع در کنار هم و بدون تفکیک از هم آورده شده اند.
10. در این کتاب شناسى همه سخنان امام حسین(ع) و سخنان منسوب به آن حضرت ـ اعمّ از خطبه ها, نامه ها, حکمت ها, ادعیه و اشعار ـ منظور نظر بوده است.
11. همه کتاب ها ـ به جز دو موردى که تنها به آگاهى هاى کتاب شناختى آنها بسنده شده است ـ پس از مطالعه و بررسى و بدون واسطه معرفى شده اند که همه آنها اینک در کتابخانه شخصى راقم موجود است.
12. آن دو مورد هم یکى کتاب بلاغة الحسین(ع) از جعفر عباس حائرى است که در چاپ هاى بعد با همین عنوان و با تغییر نام نویسنده, منتشر شده که ما به معرفى آن به تفصیل پرداخته ایم و دیگرى کتاب سخنان حضرت سیدالشهداء از شمس الدین رشدیه است که به آن دست نیافتیم.
13. قبض و بسط سخن در توصیف کتاب ها نیز از کم و کیف آنها ناشى مى شود که برخى کم حجم و عمق و برخى دیگر مفصل و ژرف نوشته شده اند و ما هرکدام را به فراخور متن, توصیف کرده ایم.
14. از میان سخنان امام حسین(ع) عبارتى را در خاتمه این مقدمه نقل مى کنم که به وضوح هدف آن شهید بزرگ را نشان مى دهد که گفت: (قیام و اقدام و همه جدّ و جهد من در راه خدا براى این است که فراتر از همه, کلمه الله و بالاتر از همه خواسته خدا باشد,لتکون کلمةالله هى العلیا).4
1 . ادب الحسین و حماسته, احمد صابرى الهمدانى, چاپ اول, مؤسسة النشر الاسلامى, قم, 1404ق [تاریخ مقدمه], عربى, 231ص, رقعى.
این مجموعه از ترتیب و تنظیم ابتدایى (فصل بندى و تبویب) نیز محروم است, تنها در اواخر کتاب یک تیتر اصلى با عنوانِ (فى خطب أهل بیته(ع) و أشعارهم) دارد و در پایان کتاب هم به جاى فهرست منابع و مآخذ, (فهرس الکتاب) آورده شده است.
در این کتاب, سخنان بى مدرک و غیر مستند و گاهى رکیک و بى ارزش و نیز اشعار سست و سبک ـ هم از نظر معنا و محتوا و هم از نظر قالب و ساختار هنرى ـ فراوان دیده مى شود که بى گمان دیگران آنها را ساخته و به امام حسین(ع) بسته اند.
اصل کتاب در اصل, دیوان شعرى از قطب الدین زین العابدین برادر شیخ حر عاملى بوده است که در تحریف نخست زین العابدین, امام سجاد(ع) پنداشته شده و به نام سیدالساجدین در بمبئى منتشر شده بود تا این که در تحریفى دیگر همراه با اضافات و ملحقات به امام حسین(ع) نسبت داده شده است.5
2 . اقیانوس خروشان (متن و شرح دعاى عرفه), مصطفى اولیائى, چاپ اوّل, مرکز انتشارات جامعه مدرسین, قم, 1362ش, 88ص, وزیرى.
این رساله در سه بخش و به این ترتیب نوشته شده است: شخصیت حسین(ع); متن و ترجمه دعاى عرفه; مفردات که شامل 85 لغت از لغات دعا را در بر مى گیرد که بدون ترجمه و تنها به نقل از اقرب الموارد در پایان آورده شده است.
3 . بازتاب وحى: سخنان امام حسین(ع), میرسعید حسینیان, چاپ اوّل, انتشارات امام مهدى, تهران, 1379ش/ 1429ق, 180ص, وزیرى.
مؤلف کتاب با تمسّک به حدیث متواتر ثقلین, سخنان امام حسین(ع) را پژواکى از وحى (قرآن) دانسته و به همین دلیل, عنوان (بازتاب وحى: سخنان امام حسین(ع)) را براى کتابش برگزیده است.
مخاطب مؤلف کسانى اند که در ماه هاى محرم و صفر به عزادارى امام حسین(ع) مى پردازند و به همین منظور ایشان بخشى از سخنان منقول از آن حضرت یا منسوب به آن حضرت را در این کتاب گرد آورده و در پیشگفتار گفته است:
(در این صفحات برآنیم تا به اختصار بخش هایى از بیانات گهربار مولایمان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را همراه با ترجمه اى روان تقدیم دوستداران و عاشقان آن حضرت نماییم تا در این ایام اندوه محرم و صفر که روح لطیف و ضمیر روشن تر مى گردد با بهره مندى از نورانیت کلام ایشان معرفت و معنویت بیشترى نسبت به ساحت مقدس آن بزرگوار و افق بلند اهداف ایشان پیدا کنیم…) (ص17).
این کتاب از هر گونه فصل بندى و تبویب, محروم است و در تنظیم آن تنها ترتیب حوادث و وقایع تا حدودى رعایت شده است, به این ترتیب که پس از نقل چند فضیلت و زیارت نامه از پاسخ امام حسین(ع) به نامه معاویه شروع و با (بیان امام حسین(ع) در لحظات آخر عمر) تمام مى شود (ص44ـ154). در پیوست پس از دو خطبه از امام سجاد(ع) و یک خطبه از حضرت زینب و خطبه اى منسوب به فاطمه صغرى, کتاب با متنى غیر مستند از زیارت نامه عاشورا به پایان مى رسد.
این مجموعه بیشتر تبلیغى و از سر ارادت است تا این که تحقیقى و با درک دقیق و درایت باشد و گاهى برخى سخنان فقط به بحارالانوار استناد شده است و حتى گاهى از کتاب هاى نامعتبرى چون منتخب طریحى و الدمعة الساکبه و معالى السبطین نقل شده که هرگز درخور استناد نیستند (ص72, 105, 114, 127, 134, 140و 150) و حتى گاهى بعضى از سخنان بدون مدرک و مأخذ آورده شده است که جاى شگفتى است (ص129و136) و بدتر از همه این که کتاب حتى فهرست منابع و مآخذ نیز ندارد.
4 .بلاغة الامام الحسین بن على(ع), السید حسین ابوسعیدة الموسوى, چاپ اول, مؤسسه عاشورا, [قم], 1425ق/2004م, در سه مجلد, 344«336«376ص, وزیرى.
این کتاب مفصل در هفت حلقه تدوین شده است. حلقه اول در حکمت ها, پند و اندرزهاى امام حسین(ع) است که نود سخن را در بر مى گیرد. حلقه دوم در ادعیه و نیایش هاى آن حضرت است که شامل 21 دعاى منقول یا منسوب مى شود. حلقه سوم در گفتارها و مناظره هایى است که حضرتش در دیدارها و برخوردهاى مختلف با اشخاص و اعیان هم عصرش داشته است که 51سخن را در ضمن ماجراهاى تاریخى روایت مى کند. حلقه چهارم در شرح برخى از شعرهایى است که به آن حضرت نسبت داده شده یا از ایشان روایت شده است که شامل سى قطعه شعر یا رجز و ارجوزه مى گردد. حلقه پنجم نیز 39سخن از امام حسین(ع) را در بر مى گیرد که برخى در موضوعاتى چون تربیتى, اخلاقى, اعتقادى و بیشتر تاریخى روایت شده اند یا از میان مقاتل استخراج گشته اند که این حلقه به نوعى در تکمیل و استدراک حلقات پیشین به ویژه حلقه اول و سوم نوشته شده است. حلقه ششم به شرح نوشته ها و نامه هاى پیشواى شهیدان پرداخته که هیجده نوشتار را در بر مى گیرد. حلقه هفتم هم در شرح و توضیح بیست خطبه از خطبه هاى حضرتش گردآورى شده است و با این ترتیب نه چندان حساب شده, کتاب مزبور 269 سخن از سخنان حسینى را گرد آورده است.
نقد و بررسى
در نقد و بررسى این اثر به اشکال ها و نواقص فراوانى مى رسیم که بسیارى از آنها موردى و برخى دیگر عمومى و کلى است که شمولشان در هر سه جلد و در هر هفت حلقه دیده مى شوند و ما در این جا فقط به دسته دوم مى پردازیم و از انتقادهاى موردى مى گذریم که آن همه در مجال این مقال نمى گنجد, این زمان بگذار تا وقتى دگر.
1. این کتاب از ضعف سند به شدت رنج مى برد و اهمال در استناد, اعتبار آن را به زیر سؤال مى برد. گذشته از استناد به کتاب هاى دست دوم بلکه دست چندم در موارد بسیارى به نوشته یک نویسنده معاصر ارجاع داده, گویى مؤلف در هر کتابى که قال الحسینى دیده بدون تأمل و تحقیق همان را وحى منزل و حدیث مسلّم انگاشته و در نتیجه سخنى را به امام حسین(ع) نسبت داده و به شرح آن پرداخته است که هرگز معلوم نیست که از آن حضرت باشد و این اشکال تا آن جا رسوخ کرده که مى توان گفت ثلث کتاب را در بر مى گیرد.
2. اسم کتاب (بلاغة الامام الحسین بن على ـ ع) با مسمّا نیست, زیرا که مؤلف محترم هرگز نتوانسته است بلاغت را ـ چه به معناى اصطلاحى و چه به معناى لغوى ـ در سخنان امام حسین(ع) نشان دهد, مثل این که چنین قصدى نیز نداشته و نام کتاب را پس از تدوین آن برگزیده است.
3. در شرح و توضیح سخنان از هر درى سخن رانده و از باب (الکلام یجرّ الکلام) گاهى چنان از متن دور افتاده است که هرگز درخور توجیه نیست, از باب مثال بحث (الغشّ فى التدوین) در حلقه اول, زیر سخن 87 ملاحظه شود (ج1, ص233ـ242) و نیز (تعداد جیش ابن مرجانه) در حلقه سوم, ذیل سخن 39 دیده شود (ج2, ص123ـ134).
4. هر از گاهى هم به توجیه تحریف هاى متداول پرداخته و تنها به دلیل رواج و شیوع آنها در میان مردم در تأیید و ترویج تحریف ها سخن رانده است که به ترتیب به برخى اشارتى مى رود:
یک. پس از آن که امام حسین(ع) محاصره شده بود ـ لابدّ در شب یا روز عاشورا ـ بسیارى از همراهانش از او بریدند و پراکنده شدند, حتى عمه زاده امام حسین(ع) یعنى فراس بن جعده, پسرِ امّ هانى بنت ابى طالب هم از تاریکى شب بهره جست و فرار کرد, زیرا که به شدت ترسیده و خود را باخته بود (ج2, ص147).
دو. داستانى که مى گوید امام حسین(ع) و اسبش در فرصتى که براى رفع تشنگى یافته بودند به جاى نوشیدن به یکدیگر آب تعارف مى کردند که تو باید نخست آب بخورى و بالاخره فرصت از دست رفت و هر دو تشنه ماندند و عجیب این که نویسنده بلاغة الامام الحسین(ع) به توجیه این قصه ساختگى و بى اساس مى پردازد و با عنوان (مدى صحّة هذه الروایه) این قصه دروغ را روایت مى پندارد (ج2, ص162و163).
سه. درباره لیلى مادر على اکبر و این که در کربلا بود یا نبود تحت عنوان (ردّ شبهة) سخنان چندى نقل مى کند تا توجیهى براى حضور وى در کربلا بیابد و بالاخره با نقل قولى از سید زنجانى (مؤلف وسیلة الدارین) آن را مى یابد و مى گوید که (هذه أوجه وجودها یوم الطف) (ج3, ص95ـ 98).
چهار. شرح سخنى ساده و بى اصل و مدرک که تنها به درد روضه خوانى و نوحه خوانى هاى عوامانه مى خورد (ج3, ص138و139).
پنج. نقل نامه اى مجعول و منسوب به امام حسین(ع) به تصور این که آن را به حضرت حبیب بن مظاهر نوشته و از او کمک خواسته بود, آن هم تنها با استناد به فاضل دربندى و آن هم نه به صورت مستقیم و به نقل از کتاب وى, که به واسطه مؤلف وسیلة الدارین که در ترویج و تکثیر تحریفات, دست کمى از اسرار الشهاده ندارد (ج3, ص244, نامه18).
شش. تحریف بزرگ و بزرگ ترین تحریف این مجموعه آن جا دیده مى شود که نویسنده محترم امام حسین(ع) را یک رهبر سیاسى مى پندارد که در پى کسب قدرت و حکومت بود و بدون دلیل و مدرک و با غفلت از لوازم حرفش, فقط و فقط با سخنان خطابى, ناخواسته و نادانسته تهمتى را به امام حسین(ع) مى زند که یزید و حکومت یزید زد و با همان تهمت آن حضرت را کشت (ج3, ص318ـ320, در ذیل خطبه دهم).
در سایه اندیشه
از تحریف ها به این شش مورد بسنده مى کنیم تا از باب این که گفته اند (عیب مى, جمله بگفتى هنرش نیز بگوى) از تأمل ها و تحقیق هاى پر بارى که در بلاغة الامام الحسین(ع) دیده مى شود نیز اندکى سخن گفته باشیم:
یک. در شعر زیر که به امام حسین(ع) نسبت داده شده است:
لعمرک إنّنى لأحبّ داراً
تکون بها سکینة والربابُ
أحبّهما و أبذل کلّ مالى
ولیس لعاتب عندى عتابُ

با این که از سه نفر (ابوالفرج اصفهانى در الأغانى; ابن کثیر در البدایة و النهایة; باعونى شافعى در جواهر المطالب) نقل مى کند در نسبت آن به امام حسین(ع) به شدت و حدت تردید مى کند و آن را از اخبار ساختگى مى داند و معتقد است که امام حسین(ع) بسیار بزرگ تر از آن است که محبت خود را به زن و دخترش به این صورت منتشر کند (ج2, ص224و 225, شماره10).
البته این تشکیک را پیشتر از ایشان آقاى باقر شریف قرشى روا داشته بود.6 با این حال باز جاى بحث است, زیرا که منابع قابل اعتنایى این شعر را از امام حسین(ع) نقل کرده اند که برخى نام برده مى شود:
1. ابن حبیب بغدادى (م245ق) در کتابش المحبّر, ص397;
2. قاضى ابوحنیفه مغربى, معروف به قاضى نعمان (م363ق) در کتابش شرح الاخبار, ج3, ص177;
3. ابوالفرج اصفهانى (م356ق) در مقاتل الطالبیین, ص59 و کتاب الأغانى, ج14, ص163;
4. ابن عساکر (م571ق) در تاریخ مدینه دمشق, ج69, ص119 در ترجمه رباب بنت امرؤالقیس (9336);
5. محمد بن ابى بکر تلمسانى معروف به برّى (ق7) در اثر خویش الجوهره, ص50;
6. ابن کثیر (م774ق) در البدایة والنهایة, ج 8, ص228;
7. ابن حجر (م852ق) در الاصابة, ج1, ص215;
8. سبط ابن الجوزى (م654ق) در تذکرة الخواص, ص265;
9. ابن سعد (م230ق) در کتابش الطبقات الکبرى بنا به نقل ترجمة الامام الحسین(ع) و مقتله من الطبقات لابن سعد, ص18;
10. ابن العدیم (م660ق) در بغیة الطلب بنا به نقل ترجمة الامام الحسین(ع) من کتاب بغیة الطلب, ص89;
11. بلاذرى (قرن سوم) در انساب الاشراف 2, ص196;
12. دار قطنى در المؤتلف والمختلف, ص1137;
13. خوارزمى در مقتل الحسین(ع), ج1, ص210;
14. باعونى در جواهر المطالب, ج2, ص316;
15. نجم الدین ابوالحسن على بن محمد علوى عمرى (ق5) در المجدى, ص282.
با این همه نمى دانم چرا در نسبت این شعر به امام حسین(ع) باید تشکیک و تردید کرد.
دو. نقد و بررسى اشعارى ساختگى, حاکى از این که امام حسین(ع) از صلح برادرش امام حسن مجتبى(ع) به شدت ناراحت و به آن با تندى و عتاب معترض بود که جعلى بودن آن, همان طورى که مؤلف بلاغة الامام الحسین(ع) یادآورى کرده اند معلوم و مبرهن است (ج2, ص227و 228, شماره11) و (ج3, ص186ـ 195, شماره6).
سه. (روایة زواج القاسم نسج من الخیال/ قصه عروسى قاسم, خیال پردازى است) و این داستان را نخست نویسنده ناسخ التواریخ پرداخته و سپس آن را طریحى در منتخب به عربى برگردانیده تا این که سید بحرانى در مدینة المعاجز و دربندى در اسرار الشهاده آن را شایع و رایج ساخته اند (ج2, ص297و 298).
چهار. هیچ یک از آن سه قطعه شعرى که از زبان امام حسین(ع) در رثاى برادرش ابوالفضل العباس مى خوانند از آن حضرت نیست, بلکه هر سه شعر را شاعران ساخته و پرداخته اند; مطلع شعرها به ترتیب چنین است:
أخى یا نور عینى یا شقیقى
فلى قد کنت کالرکن الوثیق
*
تعدّیتم یا شرّ قوم ببغیکم
و خالفتم دین النبى محمّد
*
أحقّ الناس أن یبکى علیه
فتى أبکى الحسین بکربلاء

که هر سه شعر عارى از بلاغت و فصاحت است (ج2, ص302و303 شماره28).
پنج. حکایت رخصت خواهى قاسم بن حسن(ع) از عمویش امام حسین(ع) هم مانند قصه عروسى اش مطعون و مردود مى نماید (ج3, ص107و 108).
فشرده کلام این که کتاب بلاغة الامام الحسین بن على(ع) با آن تفصیلش کتابى است خواندنى و پر بار و مباحث گوناگونى که مؤلف و شارح سخنان به پیش کشیده است آن را خواندنى تر مى نماید که لازم است در پایان, سعى و تلاش وى را ارج نهیم که با مراجعه به 248 کتاب, اثرى بس شیرین و متنوع ساخته است که خدایش پاداش نیک دهاد.
5 . بلاغة الإمامین الحسن والحسین(ع), مصطفى محسن الموسوى و محسن شرارة العاملى و مهدى العطبى البصرى, چاپ اول, دارالصفوة ودارالهادى, بیروت, 1424ق/2004م, عربى, 493ص, وزیرى.
این کتاب در دو بخش تنظیم شده است: سخنان امام حسن مجتبى(ع) (ص20ـ241); سخنان امام حسین(ع) (243ـ293).
در قسمت نخست پس از گزارشى اجمالى و کوتاه از زندگانى امام مجتبى(ع) به ترتیب, خطبه ها و نامه ها, مناظره ها و گفتگوها, پندها و اندرزها, سفارش ها و وصیت ها, بالاخره دعاها و نیایش هاى امام حسن(ع) در کنار حکمت ها و سخنان کوتاه و گویاى آن حضرت گردآورى شده است. در قسمت دوم نیز نخست سه باب اصلى به ترتیب نهج البلاغه ( خطبه ها; نامه ها; کلمه هاى کوتاه) از امام حسین آورده شده و سپس دعاها و نیایش ها, سخنان حضرتش در شأن اهل بیت(ع), در تفسیر قرآن, در آداب و رسوم گردآورى شده و در پایان هم برخى از اشعارى که به آن حضرت نسبت داده مى شود روایت شده است. عجیب این که در خاتمه سخنى کوتاه با عنوان کلام المؤلف ـ قدّس سرّه ـ دارد که امضاى شیخ جعفر عباس حائرى را در زیر آن نشان مى دهد و در نتیجه کتاب مورد بحث با توجه به صفحه عنوان آن و این خاتمه به چهار مؤلف (مصطفى محسن موسوى, محسن شراره عاملى, مهدى عطبى بصرى و جعفر عباس حائرى) نسبت داده مى شود. از آن جا که کتاب بعدى (بلاغة الحسین ـ ع ـ) در متن عربى, درست مطابق قسمت دوم همین کتاب است و آن کتاب هم به نام سید مصطفى آل اعتماد منتشر شده است مى توان گفت که یک اثر به صورت هاى مختلف به نام پنج مؤلف منتشر شده است و ما پس از این هم در ذیل کتاب بعدى و نیز هنگام شناسایى کتاب لمعة من بلاغة الحسین(ع) باز از آن سخن خواهیم گفت.
6 . بلاغة الحسین(ع), سید مصطفى آل اعتماد, ترجمه به فارسى از على کاظمى, چاپ دوم, مؤسسه مطبوعاتى اسماعیلیان, قم, 1406ق, 345ص, رقعى.
این اثر به ترتیب نهج البلاغه و در سه بخش, شامل خطبه ها و نامه ها و سخنان کوتاه امام حسین(ع) است که هرگز جامع افراد نیست و تنها 51 خطبه و کلام, 24نامه و دعا و 105 سخن کوتاه را شامل مى شود که بر روى هم 180 سخن مى شود. سخن از متن کتاب و ترجمه هاى دیگرش که گاهى نیز با عنوان لمعة من بلاغة الحسین(ع) منتشر شده است که در جاى خود خواهد آمد. شگفت این که بخش دوم کتاب پیشین (بلاغة الامامین الحسن والحسین ـ ع) نیز به صورت کامل, عین متن همین کتاب است و چنان مى نماید که سید مصطفى آل اعتماد (گردآورنده همین کتاب) و مصطفى محسن موسوى (یکى از گردآورندگان کتاب پیشین) نام یک شخص مى باشد, زیرا که نام کامل مؤلف, السید مصطفى ابن السید محسن الموسوى الحائرى آل اعتماد است.
به هر حال این کتاب در موضوع خود, نخستین اثرى است که با همین عنوان (بلاغة الحسین ـ ع ) و به نام سید مصطفى آل اعتماد, به سال 1369ق, چاپ شد. ترجمه فارسى آن نیز با عنوان (سخنان حضرت سیدالشهداء ـ ع ـ) به قلم جواد فاضل در سال 1335 خورشیدى نشر یافته است یعنى متن عربى آن 56 سال پیش و ترجمه آن پنجاه سال پیش منتشر شده است.
7 . بلاغة الحسین (خطب, رسائل و مواعظ), جعفر عباس حائرى, المطبعة الحیدریّة, نجف, 1374ق.
ما به این کتاب دست نیافتیم, پیش از ما نیز همه آنها که در کتاب شناسى امام حسین(ع) و عاشورا کار کرده اند به آن دست نیافته اند و همه از معجم ما کتب عن الرسول و اهل البیت (ج7, ص121) نقل کرده اند. به هر حال این کتاب در اصل همان کتاب پیشین است که وصفش گذشت.
8 . پرتوى از کلام امام حسین(ع), منصور کریمیان, چاپ اوّل, انتشارات اشرفى, تهران, 1381ش, 342ص, جیبى.
در این مجموعه که به صورت غیر مستند, گردآورى شده سخن ها و شعرهایى به امام حسین(ع) نسبت داده شده است که هرگز نمى توان به آن استناد کرد و در آن افزون بر اخبار و اشعار, سخنانى نیز از دیگر امامان شیعه مانند امام على(ع) آورده شده است.
ترتیب کتاب پس از مقدمه چنین است که موضوعات و مطالبى انتزاع شده و به ترتیب الفبایى (از آئین بندگى تا یگانه دوست) تنظیم شده است. در زیر هر سخن به ترجمه آن بسنده شده و هرگز به شرح یا توضیح سخنى پرداخته نشده است, حتى در پاورقى یا در پى نوشت هم به مأخذ و مصدر سخن هرگز اشارتى نرفته است و حتى فهرست منابعى که در پایان کتاب پرداخته شده بسیار نارسا و ناقص است که نمى تواند کارآیى درست و دقیقى داشته باشد.
9 . پیام سالار شهیدان, سید علاءالدین علوى طالقانى, چاپ اوّل, مؤلف, تهران, 1398ق, سى و شش«152ص, رقعى.
گردآورنده و مترجم سخنان امام حسین(ع) در این کتاب, نخست در مقدمه مفید آن, تحلیلى دقیق و درست از عصر و روزگار امام حسین(ع) و حکومت ستمگران و ریاکاران به دست مى دهد و سپس از این که آنها با قیام و پیام سالار شهیدان افشا و رسوا شدند سخن مى گوید. از مطالعه کتاب معلوم مى شود که مؤلف آن, مردى باریک بین و زمانشناس است و فقط به روایت سخنان بسنده نمى کند که با درک و درایت در شرح و بسط پیام ها سخن مى راند.
با این همه جاى شگفتى است که چرا این کتاب ـ با این که بیش از ربع قرن از چاپ اول آن مى گذرد ـ تجدید چاپ نشده است.
به هر حال در این کتاب, سخنان سالار شهیدان(ع) به ترتیب تاریخى (خروج از مدینه تا شهادت در کربلا) ترجمه و شرح شده است و گردآورنده آن, فاجعه کربلا را با مطالعه سخنان امام حسین(ع) بررسیده است به این ترتیب که در مقدمه به ترجمه و توضیح خطبه امام حسین(ع) در منى پرداخته و متن را نیز با (گفتگوى امام با ابن زبیر) آغاز کرده و با آخرین سخنان حضرتش در قتلگاه به پایان برده است. نویسنده در پایان مقدمه اش درباره این اثر سخنى دارد که ما نیز با نقل آن دامن سخن را فرا مى چینیم:
(ما این پیام[ها] را از کتاب ها و نوشته هاى متقدمین و مدارکى که قبل از قرن دهم (دوره صفویه) در دسترس است و بیشتر مورد اعتماد است نقل مى کنیم. گرچه آنها هم خالى از سهو و لغزش نیستند, ولى به واسطه جهاتى و نزدیک بودن به عصر وقوع حادثه, تصرفات در آنها کمتر صورت گرفته است. البته ممکن است کتاب هاى دیگرى هم باشد که ما به آنها دسترسى پیدا نکردیم و مطالب صحیح دیگرى هم باشد که ما آنها را نیافته باشیم).
10 . پیام عاشورا, محمدصادق نجمى, چاپ دوم, دفتر انتشارات اسلامى, قم, 1383ش , 136ص, رقعى.
گردآورنده این اثر هم از آثار پیشینیان و هم از کتاب هاى پسینیان حتى معاصران سود جسته است و خود در مقدمه کتابش مقصود و هدفش را بیان کرده و در شناسایى آن چنین نوشته است:
(تصمیم گرفتیم از سخنان و گفتارهاى آن حضرت, فرازها و فقرات کوتاه که داراى جنبه شعار و مفهوم پیام و منعکس کننده اهداف آن حضرت و بیانگر نقش عاشوراست در اختیار ارادتمندان آن حضرت قرار بگیرد.
براى تأمین این منظور, تا آن جا که امکان داشت پیام هاى موجود آن حضرت را به تناسب موضوعات گردآورى و نقل نمودیم و بعضى از پیام ها که داراى دو جنبه بوده, مکرر نقل گردیده است که مجموعاً 163 پیام در 23موضوع مختلف, محتواى این جزوه را تشکیل مى دهد).
11 . چهل حدیث از امام حسین(ع), على صفایى حایرى (عین ـ صاد), چاپ اوّل, لیلةالقدر, قم, 1380ش, 222ص, رقعى.
نویسنده چهل سخن از سخنان امام حسین(ع) را برگزیده که گاهى پس از نقل متن, نخست اشارت هاى اندکى به سند و مفاهیم متن کرده و سپس به ترجمه و توضیح آن پرداخته است که بیشتر با تفصیل و تفکیک مفاهیم همراه است. قلم قویم و هنرمندانه نویسنده به لطف آن, گاه افزوده و گاهى به سرودن شعرواره هایى انجامیده است که از جدّى و علمى بودن آن مى کاهد, گاهى چنان مى نماید که سخنان نویسنده از دل برمى آید و بر دل مى نشیند و گاهى دیگر از شعر و سرود گذشته به شعار مى رسد و در هر حال به خواندنش مى ارزد.
12 . چهل حدیث حسینى(ع), سازمان تبلیغات اسلامى استان تهران, چاپ اوّل, مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى, تهران, 1373ش, 80ص, جیبى.
این جزوه در چهار فصل و به این ترتیب است: امام حسین و اهل بیت(ع); امام حسین(ع) و اخلاق; امام حسین(ع) و پندها; امام حسین(ع) و گناه. در آن از کتاب هاى معتبر و غیر معتبر نقل شده و اخبار درست و نادرست به فارسى ترجمه شده است که با ملاحظه مأخذِ هر خبرى ارزش آن معلوم مى گردد.
13 . حکمت هاى جاوید, محمدحسین فهیم نیا, چاپ اوّل, انتشارات مسجد جمکران, قم, 1383ش, 200ص, رقعى.
این کتاب با عنوان فرعى (چهارده موضوع تبلیغى از سخنان امام حسین(ع)) و در سه بخش منتشر شده که به این ترتیب است: اعتقادى; اخلاقى; اجتماعى. گردآورنده کتاب آن را براى کسانى نوشته است که مبلّغان مذهبى نامیده مى شوند و به باور مؤلف (بهترین موقعیت را براى اقناع عقلى و تهییج احساسات مردم در مجالس مذهبى در اختیار دارند).
14 . خطبه حسین بن على(ع) در منى, محمدصادق نجمى, چاپ سوم, بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى, مشهد, 1379ش, 128ص, رقعى.
این کتاب در هفت فصل نوشته شده و به این ترتیب است: نگاهى اجمالى به محتوا و چگونگى نقل خطبه; سند خطبه; انگیزه و چگونگى ایراد خطبه; متن و ترجمه خطبه در سه بخش; نکاتى پیرامون خطبه; نتایج سه گانه خطبه; عکس العمل کفر جهانى و وظیفه ما.
همان طورى که از عنوان فصل هفتم پیداست نویسنده به بهانه خطبه امام حسین(ع) گاهى خطابه هاى سیاسى و شعارى خویش را نیز در این کتابش ترویج و تبلیغ کرده است که تحقیقى و علمى بودن کارش را زیر سؤال مى برد و پیوسته با گذشت زمان از ارزش آن مى کاهد.
15 . خطب الامام الحسین على طریق الشهادة, لبیب بیضون, [چاپ اول], مطبعة ابن زیدون,دمشق, 1393م, سه جزء در دو مجلد, 409ص, خشتى.
در این اثر سخنان امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا به ترتیب منازل راه و در کربلا به ترتیب روز آورده شده است که افزون بر آن, سخنان یارانِ آن حضرت را و گاه سخنان دشمنانش را نیز در بر دارد. نویسنده در پایان به وقایع و حوادث پس از شهادت هم پرداخته است که خارج از موضوع کتاب است و با عنوان کتاب نمى خواند.
16 . دیوان امام حسین(ع), گردآورى محمد عبدالرحیم, ترجمه امیر جابرى, چاپ اوّل, انتشارات خورشیدآفرین, تهران, 1383ش, 240ص, رقعى.
این اثر ترجمه کتابى است که بعد از این با عنوان دیوان الحسین بن على از آن سخن خواهیم گفت. این کتاب که به صورت هنرمندانه و چشم نواز تدوین و ترجمه شده است داراى پنج فصل است:
از سخنان پیامبر خدا درباره حسین بن على; زندگى نامه حسین بن على; از سخنان حسین بن على; داستان هاى ناگزیر; دیوان حسین بن على.
مترجم کتاب که در تهیه پى نوشت ها کوشیده و در ترجمه اشعار با شوق و ذوق سخن رانده است, در مقدمه سخنى دارد که نقلش خالى از فایده نیست:
(به راحتى نمى توان گفت اگر این کتاب واقعاً از آنِ امام حسین(ع) نباشد چه خواهد شد و البته شاید هیچ کس قادر نباشد که انتساب آن را به امام قطعاً به اثبات برساند.
آنچه مسلم است اشعار این کتاب به لحاظ لفظ ساده و عارى از پیچیدگى هاى بیانى و صناعات بدیعى و به لحاظ محتوا داراى کمترین خیالپردازى و صورتگرى است. برخوردارى از پیام هاى اخلاقى از قبیل تشویق به دل کندن از دنیا و رو کردن به آخرت و به کار بستن فرمان هاى خداوند و دورى گزیدن از رفتار نکوهیده, وجه غالب این اشعار است, همان که بعدها در اصطلاح شاعران و ناقدان, زهدیات نام گرفت. در این کتاب همچنین مى توان ابیاتى در زمینه تفاخر و حماسه و اندکى نیز در هجو سراغ گرفت) (ص11).
البته این ترجمه نیز مثل هر کار دیگرى خالى از لغزش نیست که ما با تورّقى گذرا تنها به دو مورد برخوردیم: 1. کنیتِ نویسنده مقتل الامام امیرالمؤمنین على بن ابى طالب(ع) و ده ها کتاب دیگر را (ابن ابودنیا) ضبط کرده (ص91 و227) که صحیح همان (ابن ابى الدنیا) است که با همین نام نامدار است; 2. همچنین است (محمد بن ابوطلحه) (ص203و233) که درست و دقیقش (محمد بن ابى طلحة) باید باشد که وى همان ابوجعفر محمد بن ابى طلحه مى باشد.
17 . دیوان الحسین بن على(ع), جمع و ترتیب و شرح از محمد عبدالرحیم, مقدمه حامد خفاف, چاپ اول, دارالمختارة العربیة, دمشق و بیروت, 1412ق, عربى, 222ص, وزیرى.
این کتاب متن همان کتابى است که پیش از این با عنوان دیوان امام حسین(ع) معرفى شد و ترجمه دیگرى نیز پس از این با عنوان دیوان منسوب به امام حسین(ع) شناسایى خواهد شد. متن کتاب در تنظیم و تنسیق به همان ترتیبى است که در ترجمه آن به فارسى دیده مى شود و در معرفى کتاب پیش گفته شد. در این جا تنها به این نکته اشارتى مى رود که شعرهاى این مجموعه به سه بخش تقسیم مى شود: 1. بیشتر این اشعار را شاعران و سرایندگان به عنوان زبان حال امام حسین(ع) بعدها سروده اند که با گذشت زمان از (زبان حال) به (زبان قال) تبدیل شده اند; 2. اندکى را نیز حضرتش در مواقع مناسب به عنوان تمثّل خوانده بود که بعدها سخن و سروده خودش پنداشته اند; 3. اندک ترى را نیز مانند (یا دهر أفّ لک من خلیلى) و (لعمرک إنّنى لأحبّ داراً) گویا خود گفته باشد که همین اندک تر هم بعدها با افزودن ابیاتى در ضمن و ذیل آنها به تطویل و اطناب کشیده شده است. حاصل سخن این که نه مى توان گفت که امام حسین(ع) شاعر هم بود و نه مى شود گفت که آن حضرت دیوان شعرى داشته است و این کتاب هایى که با نام دیوان امام حسین(ع) منتشر مى شوند هرگز از آن حضرت نیستند و نسبت دادن آنها به امام حسین(ع) درست نیست.
18 . دیوان منسوب به امام حسین(ع), گردآورى و تدوین محمد عبدالرحیم, ترجمه امیر هوشنگ دانایى, چاپ اوّل, نشر موعود, تهران, 1381ش, 144ص, وزیرى.
این اثر نیز ترجمه کتاب پیش گفته شده است که در شش فصل و به این ترتیب تألیف شده است: مقدمه; احادیث منقول از رسول خدا(ص) درباره امام حسین(ع); زندگى نامه حسین بن على(ع); سخنان امام حسین(ع); داستان هایى که از ذکر آنها چاره نبوده است; دیوان امام حسین(ع) که این فصل اخیر موضوع اصلى کتاب مى باشد که پیشتر در این باره سخن گفته شد.
مترجم محترم که به قول خودش (در قله هفتاد سالگى و در پیرانه سر) به ترجمه این کتاب دست یازیده است در پیش گفتارى که نوشته, کوشیده است که نسبت برخى از اشعار را به امام حسین(ع) به نوعى تقویت کند که به خواندنش مى ارزد و مى تواند پژوهشگران در این وادى را راه نماید.
19 . راه رستگارى یا سخنان حسین(ع), ابوالقاسم حالت, چاپ اوّل, شرکت سهامى چاپ و انتشارات کتب ایران, تهران, 1350ش, , هفتاد«165«15ص, رقعى.
پس از مقدمه اى که نویسنده و مترجم در (سرگذشت پیشواى شهیدان) نوشته است, متن کتاب را با فهرست جمله ها (سخنان امام حسین ـ ع) به ترتیب حروف الفبا آغاز مى کند. نخست متن عربى و اعراب گذارى و در زیر متن, ترجمه به فارسى در قالب نثر و سپس ترجمه به انگلیسى و در ذیل هر صفحه نیز ترجمه به فارسى هر سخنى در قالب یک رباعى آورده شده است.
حاصل این که در مجموع بیش از 150 سخن و حدیث به صورت مرسل و مقطوع در این مجموعه گردآورى شده است که نه تنها هرگز سندى و سلسله راویانى براى هیچ سخنى در آن دیده نمى شود که حتى مأخذ و منبع هیچ یک از سخنان را در آن نمى توان دید.
20 . رواق مهر, سید احمد على حسینى, چاپ اوّل, مرکز فرهنگى ـ انتشاراتى شبّر, تهران, 1383ش, 192ص, رقعى.
مؤلف این اثر در فصول چندى به توحید و دعا و معنویت پرداخته تا در فصل یازدهم و دوازدهم به ترجمه دعاى عرفه رسیده و برداشت هاى خود را از دعاى عرفه نوشته است. فصل هاى دوازده گانه کتاب از عنوان و ترتیب دقیق, خالى و عارى است و در آخرین سطر از آخرین صفحه کتاب هم اشتباهى رخ داده است که کتاب موسوعة کلمة الامام حسین(ع) کار دفتر نشر انتشارات کمک آموزشى دانسته شده است که باید گفت: 1. عنوان درست کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین(ع) است; 2. این اثر کار گروه حدیث در پژوهشکده باقرالعلوم قم است که ربطى به دفتر نشر گفته شده ندارد; 3. و اما کتابى که دفتر انتشارات کمک آموزشى منتشر کرده اند عنوانش دقیقاً به این ترتیب است: تاریخ امام حسین(ع)= موسوعة الامام الحسین(ع).
21 . سخنان حسین بن على(ع), مهدى سهیلى, چاپ پنجم, انتشارات اشرفى, تهران, 1361ش, 204ص, رقعى.
در این اثر متن عربى و ترجمه فارسى نامه ها و کلمات قصار و برخى سخنرانى هاى امام حسین(ع) آورده شده است که چاپ اول آن پیشتر در 1335ش و چاپ دوم در 1340ش در 145ص و چاپ هاى سوم و چهارم به ترتیب در 1349 و 1356ش در 204ص رقعى چاپ شده بود.
22 . سخنان حسین بن على(ع) از مدینه تا کربلا, ویرایش دوم با تجدیدنظر و اضافات, محمدصادق نجمى, چاپ نهم, بوستان کتاب قم, 1381ش, 392ص وزیرى.
نویسنده کتاب کوشیده است تا آن سخنانى را که در شش ماهه آخر عمر امام حسین(ع) به او نسبت داده مى شود گردآورى کند اما از لحاظ (جامع افراد) و (مانع اغیار بودن) کارش تا کجا توفیق یافته است خود جاى بحث و بررسى است, نویسنده خود در مقدمه نسبت به جامع و کامل نبودن کارش مى نویسد: (اگر این کتاب را به جاى سخنان, نخبه اى از سخنان حسین بن على(ع) بنامیم به واقعیت نزدیک تر است).
اگر از این نقیصه بگذریم که گاهى برخى از سخنان از منابع دست چندم و گاه حتى از معاصران گرفته شده است (ص205 و255) و بسیارى نیز فقط از یک کتاب, آن هم از کتاب هاى اهل سنت روایت گردیده است (ص70, 124, 149, 193, 250 و…) نویسنده محترم مباحث مفیدى را نیز در شرح و توضیح برخى سخنان به پیش کشیده است که براى نمونه به بعضى ارجاع مى شود: 1. این که گفته مى شود برخى از همراهان امام حسین(ع) در شب عاشورا از حضرتش بریدند و پراکنده شدند, دروغى بیش نیست (ص202ـ204); 2. شهیدى به نام وهب در عاشورا وجود خارجى نداشته است و این نام ساختگى بر اثر چندین تصحیف و تحریف پیدا شده است (ص261ـ 263); 3. (تذکرى به ارادتمندان واقعى حسین بن على(ع)) (ص318ـ 324).
به هر حال مؤلف پس از نقل متن, لغات مشکل را به اختصار توضیح مى دهد و سپس ترجمه را همراه با توضیح و شرح مى آورد و در پایان هر سخن به آموزه ها و نتیجه گیرى هایى که رسیده است گاه به اجمال و گاه به تفصیل مى پردازد.
آخرین بخش کتاب, مربوط به خطبه امام حسین(ع) در کوه منى است که جداگانه هم چاپ و منتشر شده است و ما پیشتر در جاى خودش به معرفى آن پرداختیم و نیز کتابى دیگر از همین نویسنده داشتیم که پیام عاشورا عنوان داشت که سخن از آن نیز در جاى خودش گذشت.
23 . سخنان حضرت سیدالشهداء(ع), ترجمه جواد فاضل, چاپ اوّل, کتابفروشى على اکبر علمى, تهران, 1335ش, 163ص, رقعى.
در این اثر, کتاب بلاغة الحسین(ع) از مصطفى محسن موسوى حائرى که شناسایى آن پیش از این گذشت به صورت آزاد و با نثرى شیوا و خواندنى به فارسى برگردان شده است که مطابق متن عربى و به سبک نهج البلاغه به این ترتیب است: خطابه ها; نامه ها; حکمت ها و مواعظ امام حسین(ع).
24 . سخنان حضرت سیدالشهداء, شمس الدین رشدیّه, بى جا, بى تا, 113ص, جیبى.
25 . سخن سالار شهیدان: کلمات قصار, مهدى انصارى قمى, چاپ اوّل, مؤسسه انتشاراتى امام عصر, قم, 1381ش, 284ص, رقعى.
این اثر به سبک کتاب غررالحکم و دررالکلم, تنظیم و تألیف شده است که به ترتیب حروف الفبا از کتاب هاى مستند و غیر مستند, معتبر و غیر معتبر گردآورى گشته است, افزون بر این که در پایان کتاب, نمایه موضوعى نیز تدارک دیده شده است که به ترتیب موضوعات مختلفى را نشان مى دهد. تنها چیزى که از ارزش آن مى کاهد استناد به کتاب هاى نامعتبرى چون اسرارالشهاده, تظلم الزهراء, تفسیر منسوب به امام عسکرى(ع), الدمعة الساکبه, مدینة المعاجز, معالى السبطین و منتخب طریحى است که در فهرست منابع رخ مى نمایند و هرگز قابل استناد نیستند و به صرف نوشتن این کتاب ها هرگز نمى توان سخنى را از امام حسین(ع) دانست.
26 . شرح دعاء عرفة, ملا محمدعلى فاضل, مشهور به حاجى فاضل خراسانى, با مقدمه سید جلال الدین آشتیانى, تصحیح و تحقیق بخش کلام و فلسفه مجمع البحوث الاسلامیه, چاپ دوم, بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى, مشهد, 1423ق/1381ش, 296ص, وزیرى.
استاد سید جلال الدین آشتیانى در مقدمه اى که بر این کتاب نوشته است مى نویسد: (شارح دعاى عرفه مرحوم حاج فاضل, کلیه شرایطى را که باید شارح این مأثور عظیم دارا باشد واجد است…. وى بعد از مدت ها تدریس و تحقیق در دوران کمال و پختگى به تألیف این اثر پرداخته است. این شرح ناتمام است و شارح موفق به اتمام و شرح تمام فقرات دعا نشده, ولى همین شرح موجود اثرى است بسیار قابل توجه).
برخى از مباحث مفیدى که در این شرح مطرح شده به این ترتیب است: معناى حمد و شکر و ثناء; قضا و قدر; سخنى در تفویض; مشیّت; در این که وجود خیر محض است; رضا به قضاى خدا و….
27 . شرح دعاء عرفه: دعاء حسین(ع), محمدباقر مدرس بستان آبادى, چاپ اوّل, دارالکتب الاسلامیه, تهران, 1379ش, 544ص, وزیرى.
شرحى است مفصل و مفید که شارح در تدوین آن بسیار کوشیده است. پیش از شرح متن در شش فصل از مفهوم و ماهیت دعا, دعا یعنى نیایش و ابتهال, دعا در قرآن, دعا در روایات, آداب دعا و شرایط دعا, سخن گفته, سپس به شرح متن پرداخته است, به این ترتیب که پس از نقل فقره از فقرات دعا, نخست به شرح و توضیح لغات و اصطلاحات روى آورده و سپس مطالبى را که مناسب مقام دیده یا از متن مربوط برداشت کرده در شرح آن نوشته است و هر از گاهى پرسش هایى را نیز به پیش کشیده و به پاسخ آنها پرداخته است. کتاب افزون بر فهرست مطالبى که در آغازش دارد, داراى چند نمایه کوتاه نیز در پیوست است که مراجعه به آن را تا حدودى آسان مى سازد.
28 . شعله هاى آتش یا پاره اى از سخنان حسین(ع) و یارانش, حسین شمس گیلانى, چاپ اوّل, مشعل آزادى, تهران, 1353ش, 153ص, وزیرى.
نویسنده یک متن بلند از خطبه هاى امام حسین(ع) را از کتاب تحف العقول برگزیده و پس از نقل متن خطبه به صورت پراکنده, به ترجمه و شرح آن پرداخته است و در ادامه هم به همین سبک به نقل سخنان بعضى از شهداى کربلا مانند زهیر بن قین و حر بن یزید ریاحى و نیز شهید پیشتاز عاشورا قیس بن مسهر صیداوى مبادرت ورزیده است. با این که به اسناد و منابع سخنان, هرگز اهمیتى نشان نداده, حتى سخنى را تنها به نقل نویسنده اى معاصر ـ بدون سند و مدرک ـ از امام حسین(ع) دانسته است, اما در شرح و توضیح, مطالب گوناگونى را مطرح کرده است مانند (تأسیس حکومت ملى), (انتقاد سازنده), (آزادى فکر) و (ماهیت حکومت).
29 . صحیفة الحسین(ع), جواد قیّومى اصفهانى, چاپ دوم, مؤسسة النشر الاسلامى, قم, 1375ش, 396ص, وزیرى.
در این کتاب, نخست 78 دعا, سپس 22 خطبه و در پایان نیز چهل حدیث از منابع و کتاب هاى مختلف گردآورى و ترجمه شده است, به این ترتیب که در صفحه راست متن و در صفحه مقابل ترجمه آن به فارسى آورده شده است.
مؤلف در مقدمه, گفتارى پیرامون اربعین دارد که در آن با تکلف کوشیده تا توجیهى براى زیارت جابر بن عبدالله و دیدارش با بازماندگانِ عاشورا در نخستین اربعین سیدالشهداء در سر مزار حضرتش بیابد که با همه کوششى که به خرج داده, راه به جایى نبرده است که در این جا مجال تفصیل نیست7 و بخش هاى پایانى دعاى عرفه را ـ از عبارت (الهى أنا الفقیر فى غناى) به بعد را ـ به عنوان (زیاده اى) نقل کرده است که جاى بحث است.
30 . صحیفة الحسینیّه: مجموعه دعاهاى منقول از حضرت سیدالشهداء امام حسین بن على(ع), سید محمدحسین حسینى مرعشى حایرى (شهرستانى) ترجمه سید مهدى غضنفرى خوانسارى (عنوان: انفاس قدسیه),چاپ اوّل, سازمان انتشارات اشرفى, تهران, 1393ق/1354ش, 264ص, رقعى.
این کتاب ترجمه اى است از کتاب الصحیفة الحسینیّه و مستدرکاتها که شناسایى آن پس از این مى آید و این ترجمه 21 دعا از متن نخستین آن را در بر دارد یعنى دعاى 22 و مستدرک هاى آن را ندارد و ترجمه ها به صورت تحت اللفظى و زیر هر سطر از متن آورده شده است. آشنایى بیشتر با این اثر را مى توان در معرفى متن آن (کتاب بعدى) پى گرفت.
31 . الصحیفة الحسینیّه و مستدرکاتها, سید محمدحسین شهرستانى حائرى, تحقیق قسم الدراسات الاسلامیه ـ مؤسسة البعثه, چاپ اوّل, مؤسسة الحسین(ع) فرع مؤسسة البعثه, تهران, 1418ق, 179ص, وزیرى.
این کتاب پیشتر به سال 1306ق در بمبئى و ایران منتشر شده بود که حاوى 22 دعا بود و اینک 58 دعاى کوتاه نیز از سوى مؤسسه بعثت در پیوست به آن افزوده شده است که در جمع نود دعا را در بر مى گیرد. با این که سراسر کتاب به زبان عربى است فهرستى به زبان فارسى در میان کتاب (ص127ـ133) یعنى در خاتمه متن اصلى دیده مى شود که افزون بر فهرست بودن, مستندات ادعیه را نیز نشان مى دهد و جا داشت که پس از تعریب در اول کتاب آورده مى شد.
32 . فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع), گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم, ترجمه على مؤیّدى, چاپ ششم, نشر معروف و مشرقین, قم, 1381ش , 959ص, وزیرى.
این کتاب ترجمه کتاب موسوعة الکلمات الامام الحسین(ع) است که توصیف آن خواهد آمد.
چاپ جدیدى از این کتاب به تازگى همراه با متن عربى موسوعة کلمات الامام الحسین(ع) منتشر شده که آگاهى هاى کتاب شناختى آن به ترتیب زیر است:
فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع), گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم, ترجمه على مؤیّدى, چاپ اوّل, نشر معروف, قم, 1383ش, 1000ص, وزیرى.
33 . فرهنگ سخنان امام حسین(ع), محمد دشتى, چاپ پنجم, انتشارات مشهور, 1381ش, 639ص, وزیرى.
در این کتاب موضوعات مختلفى به صورت الفبایى آورده شده است به این ترتیب که نخست مفاهیم و مطالبى انتزاع شده و سپس در زیر آن مطالب, سخن یا سخنانى که از امام حسین(ع) منقول است یا به او نسبت داده مى شود آورده شده و در زیر به ترجمه آن پرداخته شده است. با این که در استخراج و استناد, بسیار شبیه کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین(ع) و ترجمه آن فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع) است اما در تألیف و تنظیم با آن متفاوت مى باشد و 440 حدیث مرسل و مقطوع حتى سست و ضعیف بلکه مجعول و ساختگى را در خود گرد آورده است. براى نمونه گفته مى شود که آخرین حدیث کتاب که در ساختگى بودن آن تردیدى نیست تنها به نقل دو کتاب نامعتبر و سست یعنى منتخب طریحى و الدمعة الساکبه آورده شده است.
34 . کلمة الامام الحسین(ع), سید حسن شیرازى, چاپ دوم, دار العلوم, بیروت, 1421ق/2000م, 356ص, وزیرى.
در این کتاب, سخنان امام حسین(ع) در موضوعات و مفاهیم مختلفى مانند عقاید, اخلاق, عبادات, احکام, مواعظ, دعاها, مسائل اجتماعى و سیاسى گردآورى شده است. گردآورنده در این کتاب, گاهى به جاى سخنان, برخى روایت هاى امام حسین(ع) را که از رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین على(ع) روایت کرده, آورده است. از آن جا که در این گونه احادیث و اخبار, امام حسین(ع) گوینده سخن نیست, بلکه تنها راوى و ناقل سخن است و گوینده سخن در حقیقت رسول خدا(ص) یا امام على(ع) است پر واضح است که دیگر نمى توان آنها را به نام امام حسین(ع) و به عنوان کلمه یا کلام یا سخنان آن حضرت منتشر کرد و فقط همین را مى توان گفت که امام حسین(ع) آن سخنان را از جدّ بزرگوارش یا از پدرش روایت کرده است و بس.
35 . لمعات الحسین, سید محمد حسینى تهرانى, چاپ دوم, انتشارات صدرا, تهران, 1407ق, 79ص, وزیرى.
در این کتاب چند خطبه و سخن و شعر از امام حسین(ع) نقل و به فارسى ترجمه شده است که همگى در دائره عاشورا و کربلا محدود مى شود.
36 . لمعة من بلاغة الحسین(ع), سید مصطفى موسوى آل اعتماد, تحقیق و ترجمه محمدحسن موسوى مشکوة, [چاپ اول]نشر الطیّار, قم, 1421ق, 263ص, وزیرى.
این اثر ترجمه و تحقیق دیگرى است از همان کتابى که پیشتر با چندین عنوان ـ مثل بلاغة الامامین الحسن والحسین(ع); بلاغة الحسین(ع) و… ـ معرفى شد و نیز از ترجمه دیگر آن با عنوان سخنان حضرت سیدالشهداء(ع) به قلم جواد فاضل سخن گفته شد. این همه استقبال از این کتاب, افزون بر پیشینه و گذشت زمان, بیشتر باید به این علت باشد که به سبک نهج البلاغه (نخست خطبه ها, پس از آن نامه ها و سپس کلمه هاى کوتاه) سامان یافته است.
37 . مسند الامام الشهید ابى عبدالله الحسین بن على(ع), جمع و ترتیب از عزیزالله عطاردى, انتشارات عطارد, خراسان ـ مشهد, 1376ش, سه مجلد, 1606 صفحه وزیرى.
این اثر پربار, تنها مجموعه اى است که تاکنون از سخنان امام حسین(ع) به صورت مسند و مستند ـ یعنى با ثبت و ضبط سلسله أسناد و روات ـ گردآورى شده است تا خوانندگان با ملاحظه اسناد و روات به چگونگى احادیث و اخبار پى ببرند و هر حدیثى را از لحاظ صحیح, حسن, موثّق, ضعیف, موضوع و مجعول بودن بفهمند و بشناسند.
این کار اگرچه جامع افراد نیست اما با توجه به تبحر سزاوار و پیشینه درخشان گردآورنده آن استاد عزیزالله عطاردى در تحقیق و تصحیح ده ها متون معتبر, دست کم توان گفت که مانع اغیار است. این کتاب کم نظیر در سه فصل بلند و به ترتیب زیر تنظیم یافته است:
الف) درباره زندگانى امام حسین(ع) و مناقب و فضائل حضرتش و وقایعى که در مبارزه با معاویه و یزید داشت که شامل گزارش شهادت امام حسین(ع) و اولاد و اصحابش نیز مى شود. این فصل را که بلندترین بخش کتاب است و شامل جلد اول و دوم و 78صفحه هم از جلد سوم مى شود مى توان (فصل مقتل) مسند نامید.
ب) در جمع احادیث و اخبارى که از آن حضرت در توحید, امامت, احکام, اخلاق و سنن اسلامى روایت شده است که جلد سوم را از صفحه 79 ـ 311 در بر مى گیرد.
پ) در شناسایى راویانى است که از امام حسین(ع) به طریق متصل یا مرسل روایت کرده اند. این کار به ترتیب الفبایى اسم راویان و همراه با گزارش مختصرى از شأن و مقام هر یک از راویان و سخنانى که در حق هرکدام از آنها, اعم از مدح و قدح, گفته شده , انجام گرفته است; با (ابراهیم بن سعید) آغاز و با نام (یونس بن ابى اسحاق) پایان پذیرفته است که جلد سوم را از 313 ـ 418 در بر مى گیرد. خاتمه کتاب از 419ـ490 نیز شامل مرثیه هایى است از برخى شاعران مرثیه سرا که در چهارده قرن گذشته در رثاى سالار شهیدان سروده اند.
38 . منطق الحسین(ع), ابوالفضل زاهدى, چاپ اوّل, کتابفروشى صحفى, قم, 1348ش, 256ص, رقعى.
در این کتاب بدون مقدمه برخى از دعاها, خطبه ها, روایت ها و شعرهاى منسوب به امام حسین(ع) از کتاب هاى با اعتبار و بى اعتبار و بیشتر از بحارالانوار گردآورى و به فارسى ترجمه شده است که با دعاى عرفه شروع و با روایت شعرى به نقل از خوارزمى خاتمه مى یابد. شعرها همه بدون ترجمه و تنها متن آنها نقل شده است اما بعضى از سخنان هم ترجمه و هم شرح و بسط داده شده است که متن کتاب را ناهمگون مى نماید و ارجاعات نیز کامل نیست و گاهى حتى مأخذ و منبع سخن نیز ولو به اشاره و ناقص, یادآورى نشده است. دیگر این که متن ها و ترجمه با یک حروف چاپ شده است که این همه مى طلبد این کتاب پس از تحقیق و تصحیح به صورت مفید منتشر شود.
39 . منهاج البلاغة فى خطب و رسائل و حکم الامام الحسین(ع), کریم زریجى, چاپ اوّل, نور وحى, قم, 1423ق/2003م, 124ص, وزیرى.
این اثر که بیشتر از منابع متقدم و معتبر گردآورى شده به سبک نهج البلاغه تألیف گشته است. لغات مشکل سخنان در پاورقى به اختصار توضیح داده شده است که به ترتیب هیجده خطبه, سیزده نامه و هفتاد حکمت و سخن کوتاه را در بر مى گیرد.
40 . موسوعة کلمات الامام الحسین(ع), گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم, , چاپ چهارم و چاپ اول این ناشر, انتشارات اسوه, قم, 1425ق, عربى, 1088ص, وزیرى.
مجموعه اى است درازدامن و گسترده که به سبک خاصى تنظیم شده است که از همان روز انتشارش مورد استقبال واقع شد. در سایه سار لطفى که سخن سرور آزادگان مى تواند داشته باشد قبول خاطر یافت, ارج دید و در صدر نشست تا آن جا که در همان سال نخست انتشارش سه بار تجدید چاپ شد. چاپ چهارم آن اینک با تجدیدنظر و اضافات و همراه با نمایه هاى لازم و کلیدى به همت انتشارات اسوه منتشر شده است.
موسوعة کلمات الامام الحسین(ع) اینک حاوى 1193 حدیث و دعا و 48 شعر منسوب به امام حسین(ع) است که در مجموع 1241 سخن و خبر مى شود. این مجموعه گرانبار در دو جزء و در یک مجلد قطور تدوین شده, به این ترتیب که جزء اول, سخنان و اشعارى را در بر مى گیرد که به ترتیب تاریخ صدور در چهار بخش فصل بندى شده است:
فصل اول. سخنان امام حسین(ع) در زمان پیامبر(ص);
فصل دوم. سخنان آن حضرت در عصر امام على(ع);
فصل سوم. سخنان و اشعار حضرتش در روزگار امامت امام حسن(ع);
فصل چهارم. سخنان و اشعار آن حضرت در دوران امامت خویش تا زمان شهادتش.
و اما در جزء دوم, سخنان و اشعار امام حسین(ع) بر حسب موضوع گردآورى شده و شامل سخنانى مى شود که زمان صدور آنها براى گردآورندگان موسوعه, معلوم نشده است. این قسمت در پنج فصل, ترتیب یافته است: اصول عقاید; احکام فقهى و عملى (از طهارت تا دیات); اخلاق و آداب معاشرت; دعاهاى منقول از آن حضرت; اشعار منسوب به امام حسین(ع) که براساس الفباى قافیه شعرها تنظیم شده است.
دو اشکال مهم هنوز هم به این کار ماندگار وارد است که امید مى رود با یادآورى و ارائه راهکار در چاپ هاى بعدى تدارک دیده شود:
1. سلسله اسناد و نام و طبقات روات در هیچ یک از احادیث این کتاب معلوم نیست, زیرا که یا در اصل نبوده یا اگر هم بوده از صدر اخبار حذف شده است و اینک چگونگى آنها از نظر سند و مقدار ارزش و اعتبار, هرگز دانسته نمى شود و آنان که اهل علم و تحقیق هستند هرگز نمى توانند با این صورت بسته و گنگ به این کتاب استناد کنند و به صرف این که خبرى یا حدیثى در موسوعه نقل شده است آن را از امام حسین(ع) بدانند.
2. چون گردآورندگان موسوعه مى خواستند همه سخنان منقول از امام حسین(ع) یا منسوب به آن حضرت را ـ درست و نادرست با سند و بى سند ـ جمع کنند در هر کتابى چه ارزش استناد داشته باشد و چه نداشته باشد, هر سخنى را که دیده اند به امام حسین(ع) نسبت داده مى شود در موسوعه آورده اند. از کتاب هاى دست چندم که سهل است از آثار معاصران هم مثل کتاب ادب الحسین و حماسته نقل کرده اند, حتى از کتاب هاى بى اعتبارى چون اسرارالشهاده, منتخب طریحى, تظلم الزهراء, الدمعة الساکبة, دیوان الامام الحسین, رمز المصیبة, معالى السبطین, ناسخ التواریخ و نور العین نیز روایت کرده اند.
تا این جا به بهانه جمع همه سخنان این کار انجام شده, از این به بعد دیگر عذرى بر این کار نمى ماند و جا دارد که در فرصت هاى بعدى موسوعه از اخبار بى مدرک و ساختگى پیراسته شود که این کار با انتشار تهذیب الموسوعة یا تلخیص الموسوعه ممکن است, بلکه لازم و ضرورى است تا ترجمه هاى آن به فارسى که براى عموم مردم منتشر مى شود از روى همان تهذیب و تلخیص چاپ شود و نشر یابد.
همچنین براى جبران نقیصه عدم اسناد و سلسله روات مى توان به مأخذمراجعه کرد و تا آن جا که ممکن است در پاورقى ثبت و ضبط شود و اگر حدیث یا احادیثى بدون اسناد باشد در زیر آن, در پاورقى یادآورى شود تا خوانندگان موسوعه چگونگى اخبار و احادیث را بفهمند و از روى دانش و فهم از موسوعه بهره مند شوند.
41 . نهج الشهادة, ترجمه و نگارش احمد فرزانه, تنقیح و اسناد از مرتضى رضوى, چاپ اوّل, مؤسسه و نشر فرهنگ اهل بیت, قم, 1403ق, 504ص, وزیرى.
این اثر در پنج بخش و به این ترتیب, تدوین شده است: خطبه ها; نامه ها; کلمات قصار; مهدى(ع) از دیدگاه امام حسین(ع); دعاها. متن به سبک نهج البلاغه و ترجمه به روش فیض الاسلام, تحت اللفظى است.
پدیدآورندگان این مجموعه از کتاب هاى متأخر و نامعتبرى چون ناسخ التواریخ و ادب الحسین و حماسته و حتى از کتاب هاى مجعول و مغشوشى مانند اسرار الشهاده دربندى سود جسته و روایت کرده اند و در بیشترینه موارد هم از کتاب با واسطه نقل کرده اند که این همه از نظر استناد و اتقان, اعتبار کتاب را زیر سؤال مى برد.
42 . نهج الکرامة: گفته ها و نوشته هاى امام حسین(ع), محمدرضا اکبرى, چاپ اوّل, انتشارات مسجد مقدس جمکران, قم, 1384ش, 323ص, رقعى.
در پانزده فصل و به این ترتیب, تألیف شده است: خداشناسى; سیماى پیامبر(ص); سیماى اهل بیت(ع); سیماى امیرالمؤمنین(ع); سیماى امام حسین(ع); سیماى امام مهدى(ع); جایگاه شیعه; مرگ و قیامت; عبادت; خوبى هاى اخلاقى; بدى هاى اخلاقى; اخلاق اقتصادى; حکمت ها و موعظه ها; انقلاب کربلا; احادیث منسوب به امام حسین(ع) که پربارترین فصل کتاب هم, همین فصل پانزدهم مى باشد, زیرا که در ضمن آن برخى از تصحیف ها و گاهى نیز تحریف ها نشان داده مى شود.
در این کتاب, مؤلف نخست در بالاى صفحه متن سخنان را آورده و در زیر صفحه خود به ترجمه آن پرداخته است. احادیث و اخبار بیشتر به بحارالانوار مستند است و فهرست منابعى که در آخر کتاب, تدارک دیده شده, بسیار ناقص و ناکارآمد است. مؤلف از منابع دست چندم نیز مثل کنز العمّال, احقاق الحق, ینابیع المودّة و اعیان الشیعه بهره برده و سخنانى را به صرف نقل یکى از اینها به امام حسین(ع) نسبت داده است, همچنان که بعضى از سخنان را که هرگز معلوم نیست از امام حسین(ع) باشد فقط بنا به نقل بحارالانوار آورده است (ص55, شماره14), افزون بر این که سخنان چندى را نیز به نقل از تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى آورده, چند مورد هم از کتاب هاى نامعتبرى مانند معالى السبطین و اسرار الشهاده روایت کرده است (ص86/6 و254/24) که این همه ـ به ویژه بسیار ناقص بودن فهرست منابع ـ ارزش این کتاب را از نظر اسناد و استناد زیر سؤال مى برد و آن ادعایى را که مؤلف در مقدمه دارد و مى نویسد (از روایات ضعیف و غیر لازم… دورى گزیدیم) نادرست مى نماید. البته با این همه به خصوص با عنایت به فصل پانزدهم کتاب, مؤلف محترم مى تواند در چاپ هاى بعدى اثرش, آن را به کمال مطلوب, بیش از پیش نزدیک سازد که او توانایى این کار را دارد.
43 . نیایش امام حسین(ع) در صحراى عرفات, محمدتقى جعفرى, چاپ چهارم, شرکت به نشر (انتشارات آستان قدس رضوى), مشهد, 1383ش, فارسى, 166ص, وزیرى.
در این کتاب, دعاى عرفه در 98 فقره, نخست ترجمه و سپس به فارسى شرح شده است. شارح بسیاردان و اندیشه ور مرحوم علامه جعفرى در آغاز, مقدمه مفصلى در تعریف نیایش نگاشته و سپس در جاى جاى شرح دعا, مباحث مختلفى را با بهره ورى از آیات قرآن و اشعار جلال الدین محمد مولوى به پیش کشیده و در پایان نیز این پرسش را که (یک مسأله جدّى فلسفى فقط وجود دارد و آن این است که چرا زنده ایم) مطرح ساخته و توضیح داده است.
جاى یادآورى است که این کتاب پیشتر در سال 1348 خورشیدى به همت دارالتبلیغ اسلامى قم با عنوان (نیایش حسین در بیابان عرفات) در 139 صفحه جیبى منتشر شده بود که اینک چاپ چهارم آن که در 1375ش به قلم استاد تکمیل شده بود نشر یافته است و دیگر این که ترجمه آن نیز با عنوان (على اجنحة الروح) به عربى منتشر شده است.
44 . الوثائق الرسمیّة لثورة الامام الحسین(ع), عبدالکریم الحسینى القزوینى, چاپ سوم, مکتبة الشهید الصدر, قم, 1404ق, 264ص, رقعى.
نویسنده این کتاب بیشترین عنایت را به نامه هایى که امام حسین(ع) و دیگران ـ بیشتر مخالفان و کارگزاران یزید ـ در شش ماهه آخر زندگانى امام حسین(ع) به یکدیگر نوشته بودند, مبذول داشته است. آنها را (وثیقه ها و اسناد رسمى و محکم) در فاجعه عاشورا دانسته است و بر مبناى همین اسناد به تحلیل و تفسیر عاشورا پرداخته است.
این کار نیز از نظر اسناد و استناد, بسیار ضعیف است تا آن جا که مؤلف آن حتى از کتاب هاى دست چندم گذشته, از آثار معاصران هم نقل مى کند و فهرست منابعى را نیز که در پایان اثرش با عنوان (ثبت المصادر) مى آورد بسیار ناقص است که هرگز به کار نمى آید, افزون بر این که گاهى حتى نام کتاب ها هم درست ثبت نشده است مثل آن که کتابى را با نام مقتل الحسین از سید محسن امین دانسته است در حالى که در میان آثار ایشان کتابى به این نام نیست.
45 . وصال العارفین: شرحى بر دعاى عرفه امام حسین(ع), احمد زمرّدیان, چاپ اوّل, دفتر نشر فرهنگ اسلامى, تهران, 1380ش, 907ص, وزیرى.
شارح که چندین دعاى مشهور را پیش از این شرح و منتشر کرده است در این کتاب پس از مقدمه و سخنى در (سند دعاى روز عرفه امام حسین(ع)) نخست به ترتیب, فقره اى از متن دعا را نقل و سپس ترجمه مى کند و پس از آن به شرح همان فقره به تفصیل مى پردازد و در پایان هر فقره نیز مفاهیمى را که مناسب مقام دیده و در قالب نظم سروده با تخلص (زار) مى آورد. در شرح و توضیح برخى از اسماى حسناى الاهى سخن مى گوید. از قصص انبیا و داستانِ پیامبران سخن مى راند و بسیارى از مباحث کلامى و اعتقادى و اخلاقى را در جاى جاى شرح, مطرح مى کند و در پایان هم سخنى دارد با این عنوان (درباره آنچه به اصل دعاى روز عرفه اضافه شده از گفتار بزرگان) که مى تواند پژوهشگران را به کار آید.


1. نهج البلاغه, حکمت 148 و392; خصائص الائمه, ص106; امالى الصدوق, ص532 (المرء مخبوء تحت لسانه) و نیز نهج السعادة, ج7, ص372 (المرء مخبوء تحت لسانه فزن کلامک, و أعرضه على العقل…).
2. سعدى.
3. (ربّ اختیار هو خیر من ابتکار).
4. سبط ابن جوزى, تذکرة الخواص, ص241; نیز بنگرید به: عاشوراپژوهى, ص254 و278 (انتشارات خادم الرضا, چاپ اوّل, قم, 1384ش).
5. آقا بزرگ تهرانى, الذریعه, ج2, ص411 و431; صابرى همدانى, ادب الحسین و حماسته, ص9و10 (چاپ اوّل, مؤسسة النشر الاسلامى, قم).
6. قرشى, حیاة الامام الحسین(ع), ج1, ص189 (چاپ چهارم, مدرسة الایروانى, قم, 1413ق).
7. صحتى سردرودى, تحریف شناسى عاشورا, ص223ـ229 (چاپ اول, انتشارات امیرکبیر, 1383ش).

تبلیغات