آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۸۳

چکیده

متن

 
یکى از علماى بزرگ قرن دهم ق (مولانا مصلح الدین محمد لارى) است که صاحب حواشى و شروح بسیارى بر آثار علماى قبل از خود است.
این دانشمند در لارستان فارس متولد شد. وى براى تحصیل علوم به شهر شیراز مى رود و از محضر اساتیدى همچون کمال الدین حسین بن محمد بن على لارى و میر غیاث الدین منصور دشتکى شیرازى کسب علم مى کند.
او به سبب شرایط سیاسى ـ اجتماعى پیش آمده راهى هندوستان مى شود و در دربار همایون پاشا قدر و منزلتى پیدا مى کند. بعد از فوت این پادشاه عازم حج مى شود و از آن جا نیز به اسلامبول مى رود.
سلطان حکیم او را حمایت کرده و به بلده آمد مى فرستد, در آن جا تولیت مدرسه خسروپاشا را مى پذیرد و معلم اسکندر پاشا و فرزندان او مى شود تا این که در سال 979ق در همان شهر (آمد) فوت مى کند و در همان جا مدفون مى شود.
از جمله آثار تألیفى او که به زبان فارسى نوشته شده است مرات الادوار و مرقات الاخبار یا تاریخ لارى است. این تاریخ از ابتداى خلقت حضرت آدم(ع) شروع مى شود و تا عصر مؤلف (974ق) یعنى عصر سلطان سلیم ادامه پیدا مى کند; او تاریخش را در ده باب تنظیم کرده است.
انگیزه اى که باعث شده شخصیتى چون او که در علوم عقلى و نقلى و لغوى صاحب نظر است دست به تألیف چنین تاریخى بزند چیست؟ به طورى که خودش ادعا مى کند اولاً آموزش ها و مفاهیمى بوده است که از قرآن گرفته, ثانیاً این که آگاهى و دریافت اقوال و احوال و افکار گذشتگان کشورش او را ملزم به نگارش این تاریخ کرده است.
جالب توجه است دانشمندى با داشتن بیش از بیست اثر مهم از شروح و حواشى و آثار تألیفى و همچنین با داشتن چنین تاریخى که آن هم نسخه هاى فراوانى از آن در کتابخانه هاى مهم ایران و جهان وجود دارد این گونه ناشناخته مانده است. شاید شهرت فراوان عبدالغفور لارى و اثر مهم او سبب شده است که علماى دیگر این خاندان ناشناخته بمانند.
البته نه تنها مصلح الدین محمد بلکه دانشمندان دیگرى نیز از این منطقه و خاندان مانند کمال الدین بن حسین بن محمد بن على لارى ـ شاگرد برجسته جلال الدین دوانى, قطب الدى لارى و عابدین لارى و… وجود دارند که همچنان در تاریخ ادب ایران شناسانده نشده اند. لازم مى آید علما و دانشمندان خطه فارس و شیراز به خصوص لارستان به نشر آثار این دانشمندان همت گمارند و در احیاى میراث مکتوب علماى این منطقه شریک شوند تا شاید با احیاى این میراث, سهم منطقه کوچکى از ایران بزرگ را در نشان دادن جایگاه واقعى ایرانیان در جهان علم و دانش روشن گردانند.
مصلح الدین محمد لارى داراى آن چنان سعه صدرى است که توانسته تاریخى بى طرفانه بنویسید و با آن که در دربار عثمانى زندگى مى کرده است تاریخش را به گونه اى بنویسید که کمتر عصبیت مذهبى بین شیعه و سنى را در آن مى توان مشاهده نمود با این که شافعى مذهب بوده است, به علاوه تاریخ را به گونه اى نقل مى کند که کمتر جانبدارى بین شاهان صفوى و عثمانى از او دیده مى شود.
گویى این دانشمند عمدى داشته است بیشتر به معرفى پایگاه هاى علمى و دانشمندان و علماى هر دوره و آثار آنان بپردازد, به خصوص در دوره هاى نزدیک به عصر خویش. مقاله استاد عارف نوشاهى در مجله معارف (شماره3) خود دلیلى بر آن مى تواند باشد.
از وجوه اهمیت این نسخه مى توان به وجود تعدد نسخه هاى فراوان این تاریخ و همچنین وجود چندین تلخیص از این تاریخ اشاره نمود, ضمن این که چندین ترجمه از این تاریخ به زبان ترکى شده است و بسیار مورد توجه ترکان بوده است, به خصوص باب دهم آن ـ یعنى عصر عثمانى ـ که آن را به صورت ها و نام هاى مختلف و حتى به صورت کتاب جداگانه اى به چاپ رسانده اند; چنین ویژگى هایى از نسخه اى که مربوط به قرن دهم هجرى باشد کمتر به چشم مى خورد.
مصلح الدین سعى مى کند در بیان تاریخ, آن را مستند ارائه دهد و ضمن این که در ابتداى تاریخ نزدیک به پنجاه منبع و مأخذ را معرفى مى کند هرجا اقتضا کرده منابع دیگر را نام مى برد و گاه به نقد و بررسى آنها مى پردازد و نظر خویش را هم عنوان مى کند.
نثر این نوشته در خطبه ها بسیار مصنوع و متکلف است و حکایت از قدرت و تسلط نویسنده بر نثر فارسى دارد, اما گاه به نثر مسجع هم گرایش دارد. به طور کلى نثر کتاب بیشتر گرایش به زبان عربى دارد و آن نیز شاید به دلیل حواشى و شروحى باشد که مصلح الدین بر آثار گذشتگان به زبان عربى دارد در ضمن موجز بودن چنین تاریخى مى تواند از ویژگى هاى آن نیز باشد.
در معرفى پنج نسخه اى که از آنها سود جسته ام به این موارد بسنده مى شود:
1. نسخه اى از این تاریخ در کتابخانه ملک به شماره 4094 وجود دارد که اساس تصحیح این تاریخ با رمز (M) قرار گرفته است. این نسخه داراى فهرست مطالب در ابتداى خود است و با نسخه هاى دیگرى مقابله شده است; خط این نسخه نسخ تعلیق است.
در ظهر این نسخه آمده است: (تاریخ لارى محمد المدعو به مصلح الدین این تاریخ را به نام سلطان سلیم ثانى مؤلف ساخت و بعد از آن معلم سلطان مراد ثالث خواجه سعدالدین ابن حسن خان به نام سلطان مراد مشارالیه ترجمه کرده است…).
2. نسخه موزه بریتانیا به شماره 7650 مى باشد. این نسخه نیز با نسخه دیگرى مقابله شده است و با رمز (B) مشخص شده است. این نسخه داراى خط نستعلیق ریز و مربوط به سده یازدهم است. از نظر ساختارى این نسخه شبیه نسخه ملک (M) است.
لازم به یادآورى است که این نسخه ها داراى دو شعبه نسخه نویسى اند و نسخه ملک (M) و موزه بریتانیا (B) در یک گروه قرار مى گیرد.
3. نسخه کتابخانه آستان قدس رضوى به شماره 4155 مى باشد و با رمز (A) مشخص شده است. سال تحریر آن را قرن سیزدهم نوشته اند. این نسخه نیز داراى فهرست مطالب کتاب است و نسخه اى پیوندى است, صفحات اصلى آن داراى جدول سه تحریرى است و پر از حواشى مختلف و خط خوردگى هاى فراوان, اما بقیه صفحات دیگر آن که بدون جدول هستند بسیار تمیز نگارش یافته اند و با چندین نوع خط و قلم متفاوت نوشته شده است.
4. نسخه دوم کتابخانه ملک با رمز (Ml) که به شماره 3915 ثبت شده است مربوط به سده یازدهم مى باشد. ظاهراً این نسخه از دیگر نسخه ها نفیس تر است و با خط نسخ زیبایى نگارش یافته است. منتها در صحافى کتاب اشکالى وجود دارد و آن, این که در چندین مورد صفحات فراوانى جابه جا صحافى شده اند, ضمن این براساس دستنوشت نسخه, حدود 570 صفحه نیز از تاریخ افتادگى دارد. این نسخه, تنها نسخه اى است که در جاهاى مناسب, نام سلاطین وقت را ذکر نموده است, اجمالاً این که سه بار از ابوالمظفر السلطان سلیم خان, یک بار از ابوالمظفر السلطان محمدخان و یک بار هم از محمد پاشا نام مى برد.
5. نسخه کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران که ظاهراً همان نسخه آستان قدس است اما انجامه آن ناقص است و مطالب دیگرى در انجامه آن وجود دارد که مربوط به این تاریخ نیست.
این تاریخ داراى ارزش هاى فراوانى است که مى تواند لزوم چاپ آن را به اثبات برساند. مختصراً مى توان گفت که از دیدگاه نسخه شناسى این تاریخ داراى چندین تملک نامه و وقف نامه همراه با آداب خاص آن است, ضمن این که بازارهاى فروش کتاب را در آن دوره نشان مى دهد.
نامه هایى از چندین حاکم و دانشمند نظیر جامى و بدیع الزمان همدانى و غیره در این تاریخ وجود دارد که نامه خود مصلح الدین محمد لارى در پایان نسخه موزه بریتانیا مى تواند نشان دهنده سبک و سیاق نامه نگارى آن دوره باشد (پیوست4).
هیچ کدام از نسخه هاى به نام کاتب و زمان کتابت آنها اشاره نکرده اند و این متأسفانه سبب شده است که فهرست نگاران در مورد این تاریخ دچار چندین اشتباه شوند, که چند مورد آن ذکر مى گردد:
اول این که نسخه اساس ما یعنى نسخه ملک با رمز (M) در درون مجموعه اى قرار دارد و فهرست نگار مشخصات نسخه شناسى آخر مجموعه را که مربوط به تاریخ احوالات سلاطین روم است ـ که جداگانه به چاپ خواهد رسید ـ براى این نسخه نیز آورده است که مسلماً با این تاریخ همخوانى ندارد.
دیگر این که در نسخه دیگر کتابخانه ملک با رمز (Ml) آمده است که انجامه آن ناقص است. در حالى که این گونه نیست, نسخه کامل است اما در انتهاى نسخه مطالب و اشعارى آمده است که از درون افتاده است و کاتب این افتادگى ها را در پایان نسخه آورده است.
با آن که انتهاى این نسخه آب خورده است و کلمات به سختى خوانده مى شوند اما داراى ویژگى اى است که ذکر آن ضرورى است. یک ویژگى اضافات آن است که مطالبى که نقل شده است در هیچ کدام از نسخه هاى دیگر, نیامده است (پیوست1) و دیگر این که نشان مى دهد کاتب نسخه اساس (M) چگونه توانسته است نام سلطان وقت را ماهرانه از نسخه خود حذف نماید (پیوست2).
نسخه آستان قدس رضوى اگرچه نسخه اى پیوندى است اما اضافاتى دارد که حتى در دیگر نسخه همگروه آن یعنى نسخه دوم ملک (Ml) نیامده است.
ابتدا این اضافات را وارد نسخه اساس کردیم اما با رسیدن نسخه موزه بریتانیا و نسخه دوم ملک (Ml) و همچنین راهنمایى استاد فرهیخته مایل هروى مجدداً اضافات را به زیرنویس ها منتقل کردیم تا مرز میان شعب نسخه نویسى این تاریخ به درستى رعایت گردد و بدین واسطه این تاریخ داراى زیرنویس هاى فراوان شده است.
در پایان لازم مى دانم از استاد فرهیخته مایل هروى که بعد از ترک بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى این نسخه را به این بنده معرفى کرده اند تشکر و سپاسگزارى کنم و این که اگر حمایت ها و تشویق هاى ایشان نبود این کار به سرانجام نمى رسید. ضمناً از استاد بزرگوار محمدجعفر یاحقى که نسخه موزه بریتانیا را برایم فراهم آوردند سپاسگزارى مى کنم.
امیدوارم خلاصه گونه اى که از این تاریخ عنوان شد بتواند کمکى به معرفى این تاریخ ناشناخته و مؤلفش مصلح الدین محمد لارى کرده باشد.

تبلیغات