معرفی کتاب «التعلیقة علی الفوائد الرضویة»
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
سنت حاشیه نگارى و تعلیقه نویسى بر آثار عالمان, سنت دیرپاى در فرهنگ مکتوب اسلامى است. بسیارى از عالمان چون آثار و مآثر بزرگان را مى نگریستند, و جز موارد اندکى را براساس آراء خود مى یافتند, یا مواردى را نیازمند شرح و تعیین مى دیدند, در قالب شرح ها, حاشیه ها, تعلیقه ها آن موارد را یادى کردند و یا به شرح آن موارد دست مى یازیدند. بدین سان حاشیه ها و تعلیقه ها یکسر به گونه اثر تعلیقه نگار و حاشیه نویس نیز شمرده مى شود. در میان آثار ارجمند حضرت امام(ره), تعلیقه اى است از آن بزرگوار بر شرح قاضى سعید قمى از حدیث (رأس الجالوت).
صاحب مفاتیح العلوم در معرفى رأس الجالوت مى گوید:
الجالوت: الجالیة من الیهود, ای الذى جلوا عن أوطانهم ببیت المقدس. و رأس الجالوت رئیسهم, و کان من ولد داود علیه السلام1
وى که در عصر امام ثامن الحجج(ع) مى زیست با آن حضرت احتجاجاتى داشت;دسته اى از این احادیث که مناظره اى است بین امام رضا(ع) و رأس الجالوت درباره مباحث کلامى و عرفانى است که احتمالاً این محاجّه در مدینه صورت گرفته که بعضى از عالمان دین آن را در کتاب هاى خود ذکر کرده اند. مرحوم صدوق در کتاب توحید خود به بعضى از این مناظره ها اشاره مى کند.2 طبرسى نیز در احتجاج, به بعضى دیگر از این احتجاجات اشاره کرده است.بخشى از احتجاجات حضرت امام رضا(ع) با اصحاب ادیان مختلف به خصوص با رأس الجالوتِ یهودى در عیون الاخبار الرضا و مسندالرضا و هم چنین بحارالأنوار نقل شده است.
ولى حدیث رأس الجالوت که قاضى سعید آن را شرح کرد و امام ـ رضوان اللّه تعالى علیه ـ بر آن تعلیقه زده و یا شرحى مستقل بر آن نگاشته, در هیچ یک از کتاب هاى روایى و یا کلامى مشاهده نگردیده است, بلکه به صورت شفاهى و سینه به سینه به قرن یازدهم منتقل گردید و در آن عصر به رشته تحریر در آمد و از آن پس شرح هایى پرمغز بر آن نگاشته اند که تاکنون بعضى به چاپ رسیده و در دسترس دانش پژوهان قرار گرفت و برخى دیگر متأسفانه همچنان در کتابخانه ها, مخطوط باقى ماند است.
در این حدیث, امام رضا(ع) پاسخ خود را به دونوع موجز و مفصل ارائه فرمودند; به نحوى که او در پایان محاجه با گفتن شهادتین دین اسلام را پذیرا شد و به دین حنیف گروید. جمله فلمّا سمع رأس الجالوت کلامه علیه السلام بهت و تحیّر و شهق شهقة و قال: أشهد أن لا أله ألاّ اللّه, و أنَّ محمداً رسول اللّه, و انّک ولى اللّه و وصیّ رسوله, و معدن علمه حقّاً حقاً, دلیل این ادعا مى باشد.
تاکنون بیش از ده شرح بر این حدیث شریف توسط عالمان دین نوشته شده است.
کتاب فوائدالرضویة اوّلین شرحى است بر حدیث رأس الجالوت که توسط عالم عارف محمد سعید بن محمد مفید قمى معروف به قاضى سعید3 نوشته شده است. وى در سال 1049هجرى قمرى در عصر صفویه در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود و در سال 1103 هجرى قمرى به سوى معبود شتافت. ایشان از شاگردان فیض کاشانى و عبدالرزاق لاهیجى و رجب على تبریزى بود.4 وى از آن جهت که مدتى در قم به قضاوت اشتغال داشت به قاضى معروف گردید. او که متکلم و الامقام و عارفى سالک بود, آثار بسیار زیادى از خود به یادگار گذاشت. وى توان علمى و تخصص و تبحر خاصى در علوم فلسفه, کلام و عرفان داشت.
التعلیقه على الفوائدالرضویه, به قلم حضرت امام(ره) شرح و تفسیرى است به زبان عربى بر شرح حدیث رأس الجالوت که توسط قاضى سعید نگاشته شده است.و در سال 1348 توسط حضرت امام خمینى(ره) تعلیقه اى بر آن زده شد و در سال 1417هجرى قمرى یعنى خرداد ماه 1375شمسى توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره) به چاپ رسید. امام(ره) افزون براین تعلیقه بر شرح قاضى سعید دو شرح مستقل دیگرى بر این حدیث نوشته است که نویسنده آیینه دانشوران, تاریخ تألیف آن راسال 1348هجرى شمسى بیان مى کند; اگرچه این رساله بر اساس اظهارات بعضى از مسئولین مؤسسه نشر آثار حضرت امام(ره) تاکنون چاپ نشده است.5 جا دارد این اثر حضرت امام(ره) نیز با همت مسئولین مؤسسه در سال امام ـ رضوان اللّه تعالى علیه ـ که با تدبیر حکیمانه شاگرد فرزانه اش مقام معظم رهبرى ـ حفظه اللّه ـ نام گذارى شد, احیا و منتشر گردد تا سالکان طریقت کوى او از دریاى بى کران عرفانى آن سودى برند و گامى به حق نزدیک شوند.
حاج احمد آقا مى گوید:
از ایشان [امام(ره)] سؤال کردم تا آن جا که مى دانم حضرت عالى در سن27سالگى کتاب مصباح الهدایة را نوشته اید که عرفانى است و در سن29سالگى شرحى بر دعاى سحر نگاشته اید و بعضى ها هم مى گویند هنوز متأهل نشده بودیدکه کتاب اربعین حدیث را تألیف نموده اید که هفت حدیث کتاب مربوط به مسائل عقلیه وسى و سه حدیث مربوط به اخلاقیات مى باشد.
[امام(ره)] فرمودند:
درست یادم نیست, ولى آنچه در نظرم هست این است که حاشیه و شرح رأس الجالوت را اوّل نوشته ام.
و اضافه کردند:
ولى ممکن است همین طور باشد که تو مى گویى.
از آن جایى که گرفتارى ها اجازه بحث بیشتر را نداد, ساکت شدم, ولى من معتقدم که اوّلین کتاب امام(ره) مصباح الهدایة است و دومین تألیف ایشان شرح دعاى سحر و سومین تألیف کتاب اربعین حدیث و کتاب رأس الجالوت پس از مرحوم آقاى شاه آبادى است و قهرى است که پس از تأهل حضرت امام مى باشد و حال این که تأهل امام(ره) در 28سالگى بوده است و آنچه مسلم است امام(ره) در 28سالگى کتابى را تألیف نموده اند.6
تعلیقه امام(ره) بر شرح حدیث رأس الجالوت قاضى سعید بر اهمیت وارزش علمى آن افزوده است. شاید بتوان گفت که شرح قاضى سعید بر این حدیث از اهمیت خاصى در نزد امام برخوردار بود و درست به همین دلیل امام(ره) از میان شرح هاى متعدد موجود که توسط عالمان بر این حدیث نگاشته شده است که هر کدام از اهمیتى خاص برخوردارند این شرح را اختیار کرد. و بر آن حاشیه زدند و لااقل مى توان گفت از بهترین شرح ها به شمار مى رود. از آن جا که امام(ره) با اندیشه هاى فلسفى, کلامى و عرفانى قاضى سعید کاملاً آشنا است و بخشى از این اندیشه ها را در کتاب مصباح الهدایه خود به نقد کشید است, ارزش این کتاب را دو چندان کرده است. امام در این کتاب درباره قاضى سعید مى فرماید:
(من از عارفى که نامش برده شد (قاضى سعید قمى) با آنکه در عرفان مقام والائى دارد و در راه سلوک قدمى استوار, درشگفتم که چرا از این مقام که مورد توجه عارفان بزرگ است غفلت نموده تا آنجا که صفات ثبوتیه را از حق جل شأنه نفى کرده و گفته است که همه صفات به معانى سلبى باز مى گردد و از اینکه صفات حضرت حق عین ذات اوست کاملاً تحاشى نموده و نفى کرده است و عجیب تر آنکه گفته است: میان اسماء الهى و خلق و همچنین میان صفت هایى که بر حق تعالى است و صفت هایى که بر خلق او واقع است اشتراک لفظى وجود دارد.)
امام(ره) براى قاضى سعید بسیار احترام و ارزش قائل بودند ودر کتاب مصباح الهدایه صفحه38, 47, 151 و…نام ایشان را با اوصاف والا یاد مى کنند.8 در کتاب آداب الصلوة (ص40) خود به نظریه او پیرامون مکان نمازگزار مطالبى بیان مى کند.
کتاب التعلیقة على الفوائدالرضویة از جمله تألیفات امام(ره) مى باشد که داراى 192صفحه است که 36صفحه اوّل به شناسنامه و مقدمه تحقیق به همراه نمونه هایى از نسخه هاى خطى است وحدود 30صفحه آخر آن را فهرست ها تشکیل مى دهند. در مقدمه تحقیق ابتدا مؤسسه نشر آثار امام (ره) به معرفى قاضى سعید بن محمّد مفید قمى و سپس به ذکر نام تعدادى از اساتید اشاره نموده است. آنگاه تأثیر شدید ایشان از افکار فلسفى و عرفانى ملامحسن فیض کاشانى را یادآور مى شود. در مقدمه نام بیست اثر او را یادآور مى شود که بیشتر آنها عرفانى و فلسفى است که آخرین اثرش را (الفوائد الرضویه) یاد مى کند. سپس به بیان روش تحقیق مؤسسه نشر آثار مى پردازد. در آخر مقدمه نسخه هاى خطى این اثر یادآور مى شود که چهار نسخه به نام هاى (ل), (م), (س) و (ر) که نسخه (ر) و (م) از کتابخانه مجلس و نسخه هاى (ل) و (س) از کتابخانه آقاى نجفى شناسایى و تهیه شده که تحقیق بر اساس این نسخه ها انجام گرفته و از هر کدام نمونه هایى را ارائه مى کند.
امام خمینى در این اثر از قاضى سعید با این القاب یاد مى کند:
شیخ العرفاء الکاملین, قدوة اصحاب القلوب و السالکین, کاشف إشارات الأخبار و رموزها, مُخرج لباب الآثار و کنوزها, مخزن الطائفة و عینها, و ذخر اهل المعرفة و زینها المؤیّد بتأییدات الربّ المجید, القاضى الشریف السعید, أفاض اللّه علیه من أنوار رحمته الواسعة, و تجلّى علیه بالانوار الباهرة, و هواوّل کتاب منه ـ قدس سره ـ وفقنى اللّه لزیارته والاستفادة من حضرته, و لمّا رأیته محتاجاً إلى کشف بعض اسراره, و رفع الحجاب عن بعض استاره أحببت ان اُعلّق علیه بغض التعالیق شارحاً لکلامه.
سپس اظهار مى دارد:(دریافتم که این کتاب نیاز به تعلیق دارد تا اسرار آن کشف و حجاب هاى آن برداشته شود. باشد که تعلیقه شرحى شود بر کلام آن عارف بزرگ) از آن جایى که این حدیث مرکب از بحث قرآنى ـ کلامى و فلسفى و عرفانى است, بالطبع شرح آن و تعلیقه آن نیز در حوزه این چهار علم مى باشد و امام(ره) نیز به فراخور بحث, شرح و بسط داده اند.
امام(ره) در این کتاب به مباحث فلسفى و عرفانى اهمیت بیشترى داده و به بسط این نوع مباحث پرداخته است. در بعضى از موارد امام(ره) مستقیم بخشى از حدیث رأس الجالوت را شرح کرده مانند; (1ـ الثانى: من قوله: علمه البیان). (ص52) و و قوله علیه السلام (ممّن تقول) اشارة الى انَّ الانتساب الذى کنت انت قارئه مع انا نیتک. (ص58).
امام(ره) هر بحثى را که احساس مى کرد, نیاز به توسعه دارد, شرح مى داد; مانند تفسیر آیه مبارکه خلق الانسان (ص47) و یا مانند انت انت در ص60 و یا مانند ما الواحدالمتکثر (ص85) و همچنین شرح حدیث قدسى: قوله (ص) : خلقه ملکاً له رؤوس… أشار علیه السلام فى ذلک الحدیث القدسی إلى اسرار رموز و حقائق و کنوز…(ص90) و یا مانند ما المتکثر المتوحد (ص97) و یا مانند ما الموجَد الموجِد (ص127). ایشان آنقدر این بحث را گسترش داده اند که خواننده به معنى و مفهوم واقعى آن به راحتى دست مى یابد.
امام(ره) بعضى از مطالب را مختصر شرح داده اند چون قاضى سعید به اندازه کافى شرح کرده است و یا این که آن بحث از نظر علمى آسان بوده و نیازى به توضیح بیشتر ندارد; مانند معنى الکفر و الایمان و الجنّة و النیران و الشیطانین, در ص79 ومانند ما الزائد الناقص, (ص143).
امام(ره) این کتاب را رساله رمز و اشاره مى دانست. بنابر این سعى داشت تا بسیار مختصر بنویسد. ایشان در این خصوص در ص136مى فرماید: (و لیس فى هذه الرسالة المختصرة الموضوعة للرمز و الأشارة مجال بیان هذه الحقائق و تفصیلها.)
حتى امام(ره) در بعضى از مباحث به جایى مى رسد که بحث را به لحاظ مسائل عرفانى و سنگین آن قطع مى کند; مانند تبیین مسئله معرفة اللّه و حجاب از نور و ظلمات با شعر حافظ (تو خود حجاب خودى حافظ از میان برخیز) کلام را قطع مى کند و آنگاه با جمله (هاهنا أسرار لارحضة لافشائها) حاضر به بیان و افشاى راز عرفانى حکیم و عارف فرزانه قاضى سعید قمى نمى گردد.
از جمله امتیازات این اثر, با توجه به نسخه هاى ارائه شده در مقدمه مى توان گفت این متن شریف نسبتاً دقیق تصحیح شده است.
در تحقیق این اثر سعى بر آن شده است تا براى کلام و اندیشه اى به چند منبع ارجاع شود.
نام و یا کلمات بزرگان و بلکه هر کلامى که مورد استناد یا استشهاد حضرت امام قرار گرفته است, منابع اصلى آن در پاورقى ذکر شده است.
تهیه فهرستى جامع که شامل فهرست آیات, احادیث, ادعیه و زیاراتِ انبیا و ائمه و ملائکه(ع), اعلام اماکن و مدن, جماعات و طوایف, اشعار, کتاب هاى وارده, مصادر تحقیق و موضوعات ـ که امرى بسیار ارزشمند است ـ در این اثر به چشم مى خورد و بر ارزش این کتاب افزوده است.
متأسفانه در تحقیق این اثر کاستى هایى مشاهده مى شود که با توجه به این که اثر متعلق به فقیهى فرزانه و عارفى بزرگ و فیلسوفى والا مقام و متفکر و اندیشمند قرن و معمار انقلاب و بنیانگذار بزرگ ترین حکومت دینى است, جا داشت مؤسسه نشر آثار, دقت بیشترى در تحقیق و احیاى این اثر گرانسنگ به کار مى برد و بیش از این در اتقان کار اهتمام مى ورزید; اگرچه اِشکال و اغلاط در این اثر همگى به نوع تحقیق و احیاناً تایپ و صفحه آرایى بر مى گردد و نه به صاحب فوائدالرضویه و یا صاحب تعلیقه.که به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
بر روى جلد کتاب نوشته شده است: التألیف الامام الخمینى, که الف و لام (التألیف) زائد است. در شناسنامه کتاب آمده است: 1ـ الاسم الالکتاب, که غلط مى باشد و صحیح آن اسم الکتاب مى باشد. 2ـ سنته الطبع آمده که صحیح آن سنةالطبع است.
بعضى از مصادر اشتباه مى باشد; مانند ص65مصدر 5ـ بحارالأنوار55: 34/10ـ12 و ص116 مصدر2ـ بحارالأنوار 55:44/9ـ12 و ص130 مصدر1, بحارالأنوار3/67 و 149.
در صفحه 144 مصدر 10: سوره هود, آیه7, مى بایست با عنوان مفهوم, مضمون درج مى شد. چون عبارت خود آیه نمى باشد بلکه مفهوم آن است; زیرا اصل, آیه چنین است: (و کان عرشه على الماء), ولى در عبارت کتاب (انَّ العرش على الماء) مى باشد.
در صفحه 117, مصدر2, اصول المعارف للفیض الکاشانى: 27, صحیح(اَنّها شؤون یبدیها) نه (هى شؤون یبدیها)
در صفحه 160, مصدر2, بحارالأنوار53:275/40, گرچه دعاى معروفى مى باشد, ولى یک جمله از آن (وانکشف الغطا) ساقط شد.
فهرست اماکن و مدن, جماعات و طوائف, فهرست اشعار, از نظر صفحه بندى در انتهاى صفحه قرار دارد که این از نظر فن صفحه آرایى درست نیست.
در پایان, کار قابل تحسین محققین و مسئولین مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام را ارج مى نهیم.
پاورقى:
1. مفاتیح العلوم, ص34 و 35, ابى عبداللّه محمد بن احمدبن یوسف الخوارزمى الکاتب.
2. التوحید, ص417, انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
3. قاضى سعید ملقب به حکیم صغیر.
4. اعیان الشیعه,ج9, ص344.
5. حدیث بیدارى, حمید انصارى,ص
6. سرگذشت هاى ویژه از زندگى حضرت امام خمینى, به روایت جمعى از فضلا, ج1, ص129 و 130, گرآورنده و تنظیم: مصطفى وجدانى, ناشر: انتشارات پیام آزادى, فروردین 1362, چاپ نهم 1369.
7. مصباح الهدایة, ص43 ترجمه: سید احمد فهرى, انتشارات پیام آزادى, سال 1360.
8. مصباح الهدایة, امام خمینى(رضوان اللّه تعالى علیه), ترجمه: احمد فهرى, ص38,47,151 و 196, انتشارات پیام آزادى, سال 1360.
صاحب مفاتیح العلوم در معرفى رأس الجالوت مى گوید:
الجالوت: الجالیة من الیهود, ای الذى جلوا عن أوطانهم ببیت المقدس. و رأس الجالوت رئیسهم, و کان من ولد داود علیه السلام1
وى که در عصر امام ثامن الحجج(ع) مى زیست با آن حضرت احتجاجاتى داشت;دسته اى از این احادیث که مناظره اى است بین امام رضا(ع) و رأس الجالوت درباره مباحث کلامى و عرفانى است که احتمالاً این محاجّه در مدینه صورت گرفته که بعضى از عالمان دین آن را در کتاب هاى خود ذکر کرده اند. مرحوم صدوق در کتاب توحید خود به بعضى از این مناظره ها اشاره مى کند.2 طبرسى نیز در احتجاج, به بعضى دیگر از این احتجاجات اشاره کرده است.بخشى از احتجاجات حضرت امام رضا(ع) با اصحاب ادیان مختلف به خصوص با رأس الجالوتِ یهودى در عیون الاخبار الرضا و مسندالرضا و هم چنین بحارالأنوار نقل شده است.
ولى حدیث رأس الجالوت که قاضى سعید آن را شرح کرد و امام ـ رضوان اللّه تعالى علیه ـ بر آن تعلیقه زده و یا شرحى مستقل بر آن نگاشته, در هیچ یک از کتاب هاى روایى و یا کلامى مشاهده نگردیده است, بلکه به صورت شفاهى و سینه به سینه به قرن یازدهم منتقل گردید و در آن عصر به رشته تحریر در آمد و از آن پس شرح هایى پرمغز بر آن نگاشته اند که تاکنون بعضى به چاپ رسیده و در دسترس دانش پژوهان قرار گرفت و برخى دیگر متأسفانه همچنان در کتابخانه ها, مخطوط باقى ماند است.
در این حدیث, امام رضا(ع) پاسخ خود را به دونوع موجز و مفصل ارائه فرمودند; به نحوى که او در پایان محاجه با گفتن شهادتین دین اسلام را پذیرا شد و به دین حنیف گروید. جمله فلمّا سمع رأس الجالوت کلامه علیه السلام بهت و تحیّر و شهق شهقة و قال: أشهد أن لا أله ألاّ اللّه, و أنَّ محمداً رسول اللّه, و انّک ولى اللّه و وصیّ رسوله, و معدن علمه حقّاً حقاً, دلیل این ادعا مى باشد.
تاکنون بیش از ده شرح بر این حدیث شریف توسط عالمان دین نوشته شده است.
کتاب فوائدالرضویة اوّلین شرحى است بر حدیث رأس الجالوت که توسط عالم عارف محمد سعید بن محمد مفید قمى معروف به قاضى سعید3 نوشته شده است. وى در سال 1049هجرى قمرى در عصر صفویه در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود و در سال 1103 هجرى قمرى به سوى معبود شتافت. ایشان از شاگردان فیض کاشانى و عبدالرزاق لاهیجى و رجب على تبریزى بود.4 وى از آن جهت که مدتى در قم به قضاوت اشتغال داشت به قاضى معروف گردید. او که متکلم و الامقام و عارفى سالک بود, آثار بسیار زیادى از خود به یادگار گذاشت. وى توان علمى و تخصص و تبحر خاصى در علوم فلسفه, کلام و عرفان داشت.
التعلیقه على الفوائدالرضویه, به قلم حضرت امام(ره) شرح و تفسیرى است به زبان عربى بر شرح حدیث رأس الجالوت که توسط قاضى سعید نگاشته شده است.و در سال 1348 توسط حضرت امام خمینى(ره) تعلیقه اى بر آن زده شد و در سال 1417هجرى قمرى یعنى خرداد ماه 1375شمسى توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره) به چاپ رسید. امام(ره) افزون براین تعلیقه بر شرح قاضى سعید دو شرح مستقل دیگرى بر این حدیث نوشته است که نویسنده آیینه دانشوران, تاریخ تألیف آن راسال 1348هجرى شمسى بیان مى کند; اگرچه این رساله بر اساس اظهارات بعضى از مسئولین مؤسسه نشر آثار حضرت امام(ره) تاکنون چاپ نشده است.5 جا دارد این اثر حضرت امام(ره) نیز با همت مسئولین مؤسسه در سال امام ـ رضوان اللّه تعالى علیه ـ که با تدبیر حکیمانه شاگرد فرزانه اش مقام معظم رهبرى ـ حفظه اللّه ـ نام گذارى شد, احیا و منتشر گردد تا سالکان طریقت کوى او از دریاى بى کران عرفانى آن سودى برند و گامى به حق نزدیک شوند.
حاج احمد آقا مى گوید:
از ایشان [امام(ره)] سؤال کردم تا آن جا که مى دانم حضرت عالى در سن27سالگى کتاب مصباح الهدایة را نوشته اید که عرفانى است و در سن29سالگى شرحى بر دعاى سحر نگاشته اید و بعضى ها هم مى گویند هنوز متأهل نشده بودیدکه کتاب اربعین حدیث را تألیف نموده اید که هفت حدیث کتاب مربوط به مسائل عقلیه وسى و سه حدیث مربوط به اخلاقیات مى باشد.
[امام(ره)] فرمودند:
درست یادم نیست, ولى آنچه در نظرم هست این است که حاشیه و شرح رأس الجالوت را اوّل نوشته ام.
و اضافه کردند:
ولى ممکن است همین طور باشد که تو مى گویى.
از آن جایى که گرفتارى ها اجازه بحث بیشتر را نداد, ساکت شدم, ولى من معتقدم که اوّلین کتاب امام(ره) مصباح الهدایة است و دومین تألیف ایشان شرح دعاى سحر و سومین تألیف کتاب اربعین حدیث و کتاب رأس الجالوت پس از مرحوم آقاى شاه آبادى است و قهرى است که پس از تأهل حضرت امام مى باشد و حال این که تأهل امام(ره) در 28سالگى بوده است و آنچه مسلم است امام(ره) در 28سالگى کتابى را تألیف نموده اند.6
تعلیقه امام(ره) بر شرح حدیث رأس الجالوت قاضى سعید بر اهمیت وارزش علمى آن افزوده است. شاید بتوان گفت که شرح قاضى سعید بر این حدیث از اهمیت خاصى در نزد امام برخوردار بود و درست به همین دلیل امام(ره) از میان شرح هاى متعدد موجود که توسط عالمان بر این حدیث نگاشته شده است که هر کدام از اهمیتى خاص برخوردارند این شرح را اختیار کرد. و بر آن حاشیه زدند و لااقل مى توان گفت از بهترین شرح ها به شمار مى رود. از آن جا که امام(ره) با اندیشه هاى فلسفى, کلامى و عرفانى قاضى سعید کاملاً آشنا است و بخشى از این اندیشه ها را در کتاب مصباح الهدایه خود به نقد کشید است, ارزش این کتاب را دو چندان کرده است. امام در این کتاب درباره قاضى سعید مى فرماید:
(من از عارفى که نامش برده شد (قاضى سعید قمى) با آنکه در عرفان مقام والائى دارد و در راه سلوک قدمى استوار, درشگفتم که چرا از این مقام که مورد توجه عارفان بزرگ است غفلت نموده تا آنجا که صفات ثبوتیه را از حق جل شأنه نفى کرده و گفته است که همه صفات به معانى سلبى باز مى گردد و از اینکه صفات حضرت حق عین ذات اوست کاملاً تحاشى نموده و نفى کرده است و عجیب تر آنکه گفته است: میان اسماء الهى و خلق و همچنین میان صفت هایى که بر حق تعالى است و صفت هایى که بر خلق او واقع است اشتراک لفظى وجود دارد.)
امام(ره) براى قاضى سعید بسیار احترام و ارزش قائل بودند ودر کتاب مصباح الهدایه صفحه38, 47, 151 و…نام ایشان را با اوصاف والا یاد مى کنند.8 در کتاب آداب الصلوة (ص40) خود به نظریه او پیرامون مکان نمازگزار مطالبى بیان مى کند.
کتاب التعلیقة على الفوائدالرضویة از جمله تألیفات امام(ره) مى باشد که داراى 192صفحه است که 36صفحه اوّل به شناسنامه و مقدمه تحقیق به همراه نمونه هایى از نسخه هاى خطى است وحدود 30صفحه آخر آن را فهرست ها تشکیل مى دهند. در مقدمه تحقیق ابتدا مؤسسه نشر آثار امام (ره) به معرفى قاضى سعید بن محمّد مفید قمى و سپس به ذکر نام تعدادى از اساتید اشاره نموده است. آنگاه تأثیر شدید ایشان از افکار فلسفى و عرفانى ملامحسن فیض کاشانى را یادآور مى شود. در مقدمه نام بیست اثر او را یادآور مى شود که بیشتر آنها عرفانى و فلسفى است که آخرین اثرش را (الفوائد الرضویه) یاد مى کند. سپس به بیان روش تحقیق مؤسسه نشر آثار مى پردازد. در آخر مقدمه نسخه هاى خطى این اثر یادآور مى شود که چهار نسخه به نام هاى (ل), (م), (س) و (ر) که نسخه (ر) و (م) از کتابخانه مجلس و نسخه هاى (ل) و (س) از کتابخانه آقاى نجفى شناسایى و تهیه شده که تحقیق بر اساس این نسخه ها انجام گرفته و از هر کدام نمونه هایى را ارائه مى کند.
امام خمینى در این اثر از قاضى سعید با این القاب یاد مى کند:
شیخ العرفاء الکاملین, قدوة اصحاب القلوب و السالکین, کاشف إشارات الأخبار و رموزها, مُخرج لباب الآثار و کنوزها, مخزن الطائفة و عینها, و ذخر اهل المعرفة و زینها المؤیّد بتأییدات الربّ المجید, القاضى الشریف السعید, أفاض اللّه علیه من أنوار رحمته الواسعة, و تجلّى علیه بالانوار الباهرة, و هواوّل کتاب منه ـ قدس سره ـ وفقنى اللّه لزیارته والاستفادة من حضرته, و لمّا رأیته محتاجاً إلى کشف بعض اسراره, و رفع الحجاب عن بعض استاره أحببت ان اُعلّق علیه بغض التعالیق شارحاً لکلامه.
سپس اظهار مى دارد:(دریافتم که این کتاب نیاز به تعلیق دارد تا اسرار آن کشف و حجاب هاى آن برداشته شود. باشد که تعلیقه شرحى شود بر کلام آن عارف بزرگ) از آن جایى که این حدیث مرکب از بحث قرآنى ـ کلامى و فلسفى و عرفانى است, بالطبع شرح آن و تعلیقه آن نیز در حوزه این چهار علم مى باشد و امام(ره) نیز به فراخور بحث, شرح و بسط داده اند.
امام(ره) در این کتاب به مباحث فلسفى و عرفانى اهمیت بیشترى داده و به بسط این نوع مباحث پرداخته است. در بعضى از موارد امام(ره) مستقیم بخشى از حدیث رأس الجالوت را شرح کرده مانند; (1ـ الثانى: من قوله: علمه البیان). (ص52) و و قوله علیه السلام (ممّن تقول) اشارة الى انَّ الانتساب الذى کنت انت قارئه مع انا نیتک. (ص58).
امام(ره) هر بحثى را که احساس مى کرد, نیاز به توسعه دارد, شرح مى داد; مانند تفسیر آیه مبارکه خلق الانسان (ص47) و یا مانند انت انت در ص60 و یا مانند ما الواحدالمتکثر (ص85) و همچنین شرح حدیث قدسى: قوله (ص) : خلقه ملکاً له رؤوس… أشار علیه السلام فى ذلک الحدیث القدسی إلى اسرار رموز و حقائق و کنوز…(ص90) و یا مانند ما المتکثر المتوحد (ص97) و یا مانند ما الموجَد الموجِد (ص127). ایشان آنقدر این بحث را گسترش داده اند که خواننده به معنى و مفهوم واقعى آن به راحتى دست مى یابد.
امام(ره) بعضى از مطالب را مختصر شرح داده اند چون قاضى سعید به اندازه کافى شرح کرده است و یا این که آن بحث از نظر علمى آسان بوده و نیازى به توضیح بیشتر ندارد; مانند معنى الکفر و الایمان و الجنّة و النیران و الشیطانین, در ص79 ومانند ما الزائد الناقص, (ص143).
امام(ره) این کتاب را رساله رمز و اشاره مى دانست. بنابر این سعى داشت تا بسیار مختصر بنویسد. ایشان در این خصوص در ص136مى فرماید: (و لیس فى هذه الرسالة المختصرة الموضوعة للرمز و الأشارة مجال بیان هذه الحقائق و تفصیلها.)
حتى امام(ره) در بعضى از مباحث به جایى مى رسد که بحث را به لحاظ مسائل عرفانى و سنگین آن قطع مى کند; مانند تبیین مسئله معرفة اللّه و حجاب از نور و ظلمات با شعر حافظ (تو خود حجاب خودى حافظ از میان برخیز) کلام را قطع مى کند و آنگاه با جمله (هاهنا أسرار لارحضة لافشائها) حاضر به بیان و افشاى راز عرفانى حکیم و عارف فرزانه قاضى سعید قمى نمى گردد.
از جمله امتیازات این اثر, با توجه به نسخه هاى ارائه شده در مقدمه مى توان گفت این متن شریف نسبتاً دقیق تصحیح شده است.
در تحقیق این اثر سعى بر آن شده است تا براى کلام و اندیشه اى به چند منبع ارجاع شود.
نام و یا کلمات بزرگان و بلکه هر کلامى که مورد استناد یا استشهاد حضرت امام قرار گرفته است, منابع اصلى آن در پاورقى ذکر شده است.
تهیه فهرستى جامع که شامل فهرست آیات, احادیث, ادعیه و زیاراتِ انبیا و ائمه و ملائکه(ع), اعلام اماکن و مدن, جماعات و طوایف, اشعار, کتاب هاى وارده, مصادر تحقیق و موضوعات ـ که امرى بسیار ارزشمند است ـ در این اثر به چشم مى خورد و بر ارزش این کتاب افزوده است.
متأسفانه در تحقیق این اثر کاستى هایى مشاهده مى شود که با توجه به این که اثر متعلق به فقیهى فرزانه و عارفى بزرگ و فیلسوفى والا مقام و متفکر و اندیشمند قرن و معمار انقلاب و بنیانگذار بزرگ ترین حکومت دینى است, جا داشت مؤسسه نشر آثار, دقت بیشترى در تحقیق و احیاى این اثر گرانسنگ به کار مى برد و بیش از این در اتقان کار اهتمام مى ورزید; اگرچه اِشکال و اغلاط در این اثر همگى به نوع تحقیق و احیاناً تایپ و صفحه آرایى بر مى گردد و نه به صاحب فوائدالرضویه و یا صاحب تعلیقه.که به برخى از آنها اشاره مى کنیم:
بر روى جلد کتاب نوشته شده است: التألیف الامام الخمینى, که الف و لام (التألیف) زائد است. در شناسنامه کتاب آمده است: 1ـ الاسم الالکتاب, که غلط مى باشد و صحیح آن اسم الکتاب مى باشد. 2ـ سنته الطبع آمده که صحیح آن سنةالطبع است.
بعضى از مصادر اشتباه مى باشد; مانند ص65مصدر 5ـ بحارالأنوار55: 34/10ـ12 و ص116 مصدر2ـ بحارالأنوار 55:44/9ـ12 و ص130 مصدر1, بحارالأنوار3/67 و 149.
در صفحه 144 مصدر 10: سوره هود, آیه7, مى بایست با عنوان مفهوم, مضمون درج مى شد. چون عبارت خود آیه نمى باشد بلکه مفهوم آن است; زیرا اصل, آیه چنین است: (و کان عرشه على الماء), ولى در عبارت کتاب (انَّ العرش على الماء) مى باشد.
در صفحه 117, مصدر2, اصول المعارف للفیض الکاشانى: 27, صحیح(اَنّها شؤون یبدیها) نه (هى شؤون یبدیها)
در صفحه 160, مصدر2, بحارالأنوار53:275/40, گرچه دعاى معروفى مى باشد, ولى یک جمله از آن (وانکشف الغطا) ساقط شد.
فهرست اماکن و مدن, جماعات و طوائف, فهرست اشعار, از نظر صفحه بندى در انتهاى صفحه قرار دارد که این از نظر فن صفحه آرایى درست نیست.
در پایان, کار قابل تحسین محققین و مسئولین مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام را ارج مى نهیم.
پاورقى:
1. مفاتیح العلوم, ص34 و 35, ابى عبداللّه محمد بن احمدبن یوسف الخوارزمى الکاتب.
2. التوحید, ص417, انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
3. قاضى سعید ملقب به حکیم صغیر.
4. اعیان الشیعه,ج9, ص344.
5. حدیث بیدارى, حمید انصارى,ص
6. سرگذشت هاى ویژه از زندگى حضرت امام خمینى, به روایت جمعى از فضلا, ج1, ص129 و 130, گرآورنده و تنظیم: مصطفى وجدانى, ناشر: انتشارات پیام آزادى, فروردین 1362, چاپ نهم 1369.
7. مصباح الهدایة, ص43 ترجمه: سید احمد فهرى, انتشارات پیام آزادى, سال 1360.
8. مصباح الهدایة, امام خمینى(رضوان اللّه تعالى علیه), ترجمه: احمد فهرى, ص38,47,151 و 196, انتشارات پیام آزادى, سال 1360.