حروف نگاری دیجیتال، صورت تکامل یافته ارتباطات کلامی در جوامع هوشمند است؛ ارتباطات کلامی ای که برخاسته از نیازهای ارتباطی نوین در رسانه های قرن بیستم میلادی است. از این رو، در این مقاله، با هدف درک اصول حروف نگاری دیجیتال، نخست، این پرسش به میان می آید که در گذار از عصر چاپ به عصر دیجیتال، چگونه انواع حروف نگاری شکل گرفته است. بدین منظور، در آغاز، بُعد اندیشه شناختی دگرگونی حروف نگاری چاپی به حروف نگاری پویا ارزیابی می شود. سپس، با تحلیل چگونگی سیر شکل گیری و دگرگونی حروف نگاری دیجیتال در رسانه های دیجیتال، چنین آشکار می شود که در پی نگره های جام بلورین، شعر تجسمی و دریافت عین مشاهده، به ترتیب حروف نگاری شفاف، بیان گرا و تعامل گرا شکل گرفت که نقش مخاطب را، به ترتیب از خواننده به بیننده و سپس به کاربر پیش می برد. پرسش دوم، درباره خاستگاه انواع ارتباطات کلامی در این سه نوع حروف نگاری و نقش آن خاستگاه، در گسترش اصول تخصصی حروف نگاری دیجیتال است. پس به روش اسنادی، شیوه های ارتباطات کلامی در رسانه های چاپی، پویا و دیجیتال از منظر مک لوهان و مانویچ تحلیل می شود؛ چنانکه در پایان، چهار اصل کاربردپذیری، فرامتنی، کرانمندی و تعامل گرایی، با تکیه بر مطالعات جویس یی و همچنین با توجه به خاستگاه رسانه ها و نقش تعیین کننده آن ها در شکل گیری اصول حروف نگاری دیجیتال تشریح و در یک نمودار گرافیکی ارائه می شود. کوتاه باید گفت، حروف نگاری دیجیتال، برآمده از اندیشه دریافت عین مشاهده است که بر اساس نظریه مک لوهان، عضو مصنوعی جدیدی از بدن انسان را امتداد می دهد. این نوع از حروف نگاری، با نیمکره راست مغز درک می شود و با توجه به اینکه نقش مخاطب، در ارتباط با این حروف نگاری از بیننده و شنونده، به کاربر تغییر می کند، یک هنر تعاملی است که با کمک این چهار ویژگی، نوعی ارتباط کلامی چندوجهی و همزمان ایجاد می کند؛ ارتباط کلامی که در گذشته به واسطه گفتار و نوشتار محدود به ارتباط دیداری و شنیداری بود.