در عصر دانایی محوری، مزیت رقابتی سازمان ها بر پایه دارایی های نامشهود استوار است. آنچه امروزه سازمان ها را رقابت پذیر می کند، مدیریت اثربخش دانش و دیگر دارایی های ناملموس، مانند سرمایه های فکری آنهاست. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی نقش سرمایه های فکری در ارتقای اثربخشی سیستم مدیریت دانش در سازمان پرداخته است. بدین منظور، تأثیر سه جنبه اصلی سرمایه فکری (سرمایه های انسانی، ساختاری و مشتری) بر چهار مرحله اصلی فرآیند مدیریت دانش (خلق، ذخیره سازی، کاربرد و تسهیم دانش) بررسی می شود. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارکنان استانداری یکی از استان های جنوبی کشور بوده و از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و روش تحقیق توصیفی- پیمایشی بوده است. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی و معادلات ساختاری تحلیل شدند و نتایج آن بیانگر تأثیر معنی دار و مهم همه مؤلفه های سرمایه های فکری بر ارتقای اثربخشی مدیریت دانش است. در پایان با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهادهایی ارائه شده است.