شرکتهای تضامنی، نسبی و مختلط غیرسهامی قابل فسخ تلقی شده و فوت یا حجر هر یک از شرکای آنها تداوم بقای آنها را منوط به موافقت سایر شرکاء و جانشینان شریک متوفی یا محجور مینماید. در نتیجه این فرض ایجاد میشود که این شرکتها، بعنوان یک عقد، جایز هستند. ولی دلایل زیادی وجود دارند که این فرض را رد میکنند. با این فرض که این شرکتها مبتنی بر یک عقد هستند آن عقد اصولاً لازم فرض میشود پس شرکاء قادر به خروج بمفهوم خاص از شرکت نبوده و شرکت قادر به اخراج بمفهوم خاص آنان نخواهد بود. با اینحال، امکان فسخ عقد شرکت (اعم از تضامنی، نسبی یا مختلط غیرسهامی) همچنین قرارگرفتن آن عقد در معرض انحلال با فوت یا حجر هر یک از شرکاء، سوالات و ابهامات متعددی را در مورد آثار فسخ آن عقد و آثار فوت یا حجر یکی از شرکاء علی الخصوص بر حقوق طلبکاران مطرح میکند. این تحقیق تحلیلی نشان میدهد که علیرغم مقررات خاص مورد تحلیل، این شرکتها همچنان لازم تلقی میشوند. قابل فسخ بودن آن شرکتها را از لازم بودن خارج نمیکند. همچنین، فوت یا حجر یکی از شرکاء (شرکاء ضامن در شرکتهای مختلط غیرسهامی) گرچه آنها را در معرض انحلال قرار میدهد ولی لزوماً باعث انحلال آنها نمیشود. با اینحال، در مواردی در صورت تصمیم به انحلال یا تصمیم به تداوم بقای شرکت، طلبکاران ضمانت شریک متوفی برای طلبشان از شرکت را در صورت انحلال شرکت و عدم کفایت دارایی آن برای پرداخت طلب طلبکاران از دست میدهند.