عبدالرحمان بدوی یکی از پرتلاش ترین و در عین حال عجیب و غریب ترین محقّقان و اندیشمندان مسلمان در دوران معاصر است. بهترین گواه بر این مدعا دستاوردهای او در زمینه «علوم عقلی»، از جهت گستردگی و دقّت، است که هر پژوهشگر آگاه از دشواری های نگارش، ترجمه و تحقیق در زمینه فلسفه، منطق، کلام، عرفان و تصوّف را متعجّب می گرداند تا حدّی که فیلسوف پرکاری همچون حسن حنفی (به حق) خدمات بدوی به عقلانیت و میراث عقلی و عرفانی اسلامی را با دستاوردهای یک نسل یا یک مؤسسه پژوهشی برابر دانسته است.
تفاوت شیوه نوگرایی بدوی با دیگر نواندیشان جهان عرب آن است که بدوی تلاش کرده تا عقلانیت در جهان اسلام را از رهگذر ترجمه، تحقیق و تألیف بگستراند. او در این راه علاوه بر سنّت اسلامی به آثار فلسفی و حِکمی غیر اسلامی نیز توجّه نشان داده و تلاش کرده تا از یک سو با ترجمه، تألیف، تصحیح و احیای آثار فراموش شده، توجّه مسلمانان را به میراث عقلانی کهن خود و دیگر سرزمین ها جلب کند و از سوی دیگر دستاوردهای ارزشمند سنّت اسلامی در زمینه علوم عقلی و عرفان را به دیگران بشناساند.
این در حالی است که به نظر می رسد در زبان فارسی معرّفی شایسته ای از او و تلاش هایش وجود ندارد. نگارنده تلاش کرده تا در این نوشتار به بررسی برخی آثار بدوی و شیوه پژوهش او بپردازد.