در سال های اخیر، پتانسیل اینترنت و رسانه های اجتماعی، به عنوان عامل تغییر اجتماعی و تحول های سیاسی، به طور گسترده ای مورد بحث قرار گرفته است. دیدگاه های اولیه، نسبت به نقش اینترنت در فعالیت و جنبش های اجتماعی، خوش بینانه بودند، اما در تقابل با این دیدگاه های خوش بینانه، دیدگاه های بدبینانه هم شکل گرفته اند که فعالیت دیجیتال را نقد کرده اند. یکی از نقدهای اصلی به فعالیت دیجیتال تحت عنوان اسلکتیویسم مطرح می شود، که فعالیت های دیجیتال را به دلایلی نظیر کم کاری، کم هزینه بودن، عدم ارتباط با دنیای آفلاین، تعهد پایین، ارتباط اندک اعضا با یکدیگر، تأثیر کم و یا عدم تأثیر رد می کند. در عین حال، در تقابل با این نقدها یک سری تحقیق های تجربی شکل گرفته اند که از تأثیر فعالیت برخط بر دنیای آفلاین سخن گفته اند. با توجه به پیچیدگی این مسئله، نیاز است که تحقیقات آینده به جای موضع گرفتن در مقابل اسلکتیویسم، به طور جدی بر توسعه روش های نوآورانه و بین رشته ای برای ارزیابی آن در زندگی سیاسی معاصر متمرکز شوند.